مهدی غنی
هموطنان عزیزی که زیر پرچم اصولگرایی ۱ فعالیت می‌کنند طی چند دهه گذشته عملکردی داشته‌اند که اکنون نتایج آن آشکار شده است. جا دارد کسانی که واقعاً به اصولی پایبندند و موریانه قدرت و امکانات، اصول و اخلاقشان را نخورده است، در مسیری که طی کرده‌اند یک بازنگری جدی انجام دهند. انتظار این نیست که آقایان اصولشان را کنار بگذارند و به معیارهای دیگری مثل حقوق بشر یا لیبرالیسم، پلورالیسم یا حتی گفتمان اصلاح‌طلبی چرخش کنند. انتظار این است که به اصول خودشان پایبند باشند.
برچسب اصولگرا در برابر عنوان اصلاح‌طلب مطرح شد که این امر را تداعی می‌کرد که اصلاح‌طلبان اصولی ندارند ولی ما تابع اصول و ارزش‌های اعتقادی‌مان هستیم. در سوره صف، آیه ۲ و ۳ آمده است: ای کسانی که ایمان آوردید، چرا چیزهایی میگویید که به آن عمل نمی‌کنید. زشتی و دشمنی بزرگی است نزد خدا که بگویید آنچه را انجام نمی‌دهید.
در فرهنگ قرآن از اینکه به اصول اعلام‌شده و ادعای خود عمل نکنیم در حد دشمنی با خدا یاد شده؛ بنابراین انتظار بیجایی نیست که از هموطنان اصولگرا بخواهیم به آنچه ادعا می‌کنید و اصول اعلام‌شده شماست، عمل کنید.
اقتصاد اسلامی یا ربوی؟
اگر اصولتان قرآن و اسلام است، چطور برخلاف نص صریح قرآن که رباخواری را امری شیطانی و اعلام جنگ با خدا دانسته، ۲ ۴۵ سال است اقتصاد کشور را با ربا اداره می‌کنید؟ آیت‌الله مطهری که انتظار می‌رود نظریاتش را قبول داشته باشید، سود قطعی و تعیین‌شده برای سرمایه را ربا و ممنوع می‌دانند.۳ آیت‌الله مصباح که مرجع فکری شماست در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۸۲ رسماً در پیش خطبه‌های نماز جمعه اعلام کرد نظام جمهوری اسلامی رباخوارترین نظام عالم است. همچنین در سال ۱۳۹۶ در درس اخلاق گفت: «احکام خداوند در خصوص پدیده ربا تعطیل شده است، گناه رباخواری بزرگ‌تر از گناه زنا با محارم است، اما در بازارهای اسلامی شاهد ربا هستیم»، ۴ اما شورای نگهبان که وظیفه آن ممانعت از قوانین مخالف اسلام است، چطور این مهم را تشخیص نداده و سیستم بانکی مبتنی بر سود و ربا را تأیید و تثبیت کرده است؟ در این نظام اقتصادی، تولیدکنندگان کشاورزی و صنعتی با همه زحمات و مخاطراتی که دارند در برابر رباخواری به‌هیچ‌وجه قادر به رقابت و ادامه حیات نیستند. درحالی‌که در اغلب نظام‌های سرمایه‌داری امروز نرخ بهره پول حداکثر یک یا ۲ درصد و گاهی حتی منفی است، چطور در ایران اسلامی چنین مناسبات ربوی حاکم شده که بانک‌های به‌ظاهر اسلامی، در بالا بردن نرخ بهره با هم رقابت می‌کنند؟ در قانون اساسی اصل ۴۳ بند ۵ هم ربا را ممنوع و حرام اعلام کرده است. در اصل ۴۹ دولت را موظف کرده است ثروت‌های ناشی از ربا را گرفته و به صاحب حق رد کند، پس با گرایش به کدام اصول چنین عمل کردید و کشور را به تورم مزمن و روزافزون دچار کردید؟ آیا بهتر نیست به‌جای شعار و ادعای اسلام‌گرایی که رقبای خود را متهم به مخالفت با آن می‌کنید و اسلام را برای بقای خود هزینه می‌کنید، به قول امیرالمؤمنین به «اصلاح ذات‌البین» ۵ بپردازید و هم خود را و هم کشور را عاقبت به خیر کنید.
محیط زیست
در ضمن، توصیه‌های مکرر قرآن و سنت که مردمان را از اسراف در مصرف و تخریب طبیعت باز داشته است. در اصل پنجاهم قانون اساسی به صراحت حفظ محیط زیست را وظیفه‌ای عمومی دانسته و فعالیت‌های اقتصادی را که به آلودگی محیط زیست و تخریب آن منجر می‌شود ممنوع اعلام کرده است. شما که قادرید کسب‌وکار مردم به خاطر ورود مشتری بدون روسری را پلمپ کنید، چگونه با صنعت خودرو که محصولش بالاترین مصرف بنزین و گازوئیل را دارد و هوای شهرهای کشور را چنین آلوده کرده است، برخورد قانونی نمی‌کنید، درحالی‌که این آلودگی هرساله جان چندین هزار نفر را می‌گیرد. امروز جامعه ایران نگران از دست رفتن مواهب طبیعی اولیه چون هوای پاک، آب و طبیعت پاک است. آیا این اصول قانون اساسی اهمیتی ندارند؟ وقتی شما به قانونی که خودتان تصویب کرده‌اید پایبند نباشید، چطور از مردم انتظار دارید آن را رعایت کنند؟ چطور صنعتی که قرار است برای مردم رفاه و آسایش فراهم کند، بلای جان مردم می‌شود؟ آیا این با اصول اعتقادی شما و قانون اساسی مباینت ندارد؟
رفاه
اصل ۴۳ بند ۲ و ۳ قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی را موظف می‌داند برای همه شهروندان که قادر به کار کردن هستند وسایل و ابزار کار فراهم کند و وام بدون بهره به آن‌ها بدهد تا اشتغال کامل ایجاد شود. علاوه بر این شرایطی فراهم آورد که شهروندان ضمن تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی و معنوی داشته باشند. آیا شما چنین شرایطی فراهم کرده‌اید؟ نرخ بیکاری در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاه ازچه وضعیتی حکایت می‌کند؟ افراد شاغل هم باید در چند شیفت کار کنند تا از پس مخارج روزمره زندگی برآیند. اگر اصولتان قانون اساسی است در اصل سوم، دولت جمهوری اسلامی را موظف به انجام اموری کرده است که در شانزده بند تصریح شده است. بفرمایید پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب شما کدام بند را محقق کرده‌اید؟
اعتقاد و قدرت
در سال ۱۳۸۴ بزرگان اصولگرا، آقای دکتر احمدی‌نژاد را به‌عنوان اصلح تأیید کردند. گفتند امام زمان (ع) ایشان را انتخاب کرده و سفارش کرده است که به او رأی بدهند، ۶ اما همگان شاهدند در دولت دهم این رجل مورد تأیید و سفارش امام زمان (ع) مورد غضب شما قرار گرفت و حتی گفته شد جریان وابسته به ایشان فرقه انحرافی، مشکوک و فراماسون است ۶. چرا از امام زمان برای تثبیت قدرت خود هزینه کردید؟ آیا این‌گونه سوءاستفاده از اعتقادات مردم برای تثبیت قدرت، موجب تزلزل اعتقادی جامعه نمی‌شود؟ آیا قرار بوده اسلام در خدمت قدرت باشد یا برعکس؟
متأسفانه عدول از اصول اولیه تا جایی پیش رفته است که واعظی برای توجیه خشونت‌های خود به ساحت پیامبر اسلام هتاکی کرده و ایشان را گوشت‌تلخ نامید، درحالی‌که صریح آیه قرآن نرم‌خویی و رویه مدارا و محبت‌آمیز ایشان را تأکید کرده است.۷ چطور در مقابل این انحرافات کسی کفن نمی‌پوشد؟
شما که ۱۰ کیلومتر برای غدیر خم آذین می‌بندید و جشن می‌گیرید، آیا نباید برای پیام‌ها و اندیشه‌های امام علی (ع) ارزشی قائل شوید؟ چطور امام علی (ع)، سرقت زیورآلات یک زن یهودی در حکومت اسلامی را تحمل‌ناپذیر می‌شمرد و سکته کردن مسلمان موقع شنیدن این خبر را طبیعی می‌داند، اما در این سالیان پی‌درپی شاهد تاراج اموال بیت‌المال توسط کسانی هستیم که ارقام آن‌ها نجومی هستند و هیچ‌کدام از مسئولان اصولگرا سکته نمی‌کنند؟
لطمات جبران‌ناپذیر
قرآن کشته شدن یک فرد بی‌گناه (اعم از مسلمان و غیرمسلمان) را مساوی با قتل‌عام می‌داند.۸ خانم زهرا کاظمی را به جرم عکاسی از سردر زندان در دوم تیر ۱۳۸۲ دستگیر کردند و چند روز بعد جنازه‌اش را تحویل دادند و گفتند جسم سختی به جمجمه او اصابت کرده و موجب تمسخر جمهوری اسلامی در افکار عمومی و بین‌المللی شدند. در دولت اصولگرای بعدی هم کسی را که مسئولیت این ماجرا را بر عهده داشت و باید پاسخگو می‌بود به پست‌های بالاتر ارتقا دادند و دیدیم که در ماجرای کهریزک چه فاجعه‌ای به بار آورد. علاوه بر کشته شدن یک انسان بی‌گناه، در پی آن روابط دولت کانادا با ایران مختل شد و عموم ملت ایران میلیاردها دلار متضرر شدند. آیا دلسوزان جریان اصولگرایی نباید با آسیب‌شناسی و جبران این لطمات، دامن اصولگرایی را از این پلیدی‌ها پاک کنند؟ کدام اصل اسلامی چنین رفتاری را توجیه می‌کند؟
در سال ۱۳۹۱ جریانی از درون اصولگرایان به سفارت عربستان حمله کردند و موجب قطع رابطه با این کشور مسلمان و هزینه‌های بین‌المللی و سیاسی برای کشور شدند. چرا هیچ‌کدام از سران اصولگرا با این ماجرا مخالفت نکردند و این افراد را که اراده خودشان را بر سرنوشت ۸۵ میلیون ایرانی تحمیل کردند محاکمه نشدند؟
گزینش‌های مردودی
شورای نگهبان به خود اجازه می‌دهد دایره انتخاب مردم برای اداره کشور را چنان تنگ کند که از مفهوم انتخابات آزاد فاصله بگیرد. آن‌ها با این فرض که مردم توان تشخیص ندارند کاندیداها را غربال کنند با سلیقه خود چند تن را انتخاب و به آرای عمومی واگذار می‌کنند. سؤال اینجاست که بارها شاهد بودیم کسانی که شورای نگهبان انتخاب می‌کند به قضاوت خودشان افراد منحرف و خطاکاری از آب درمی‌آیند. در سال ۱۳۸۸ از چهار کاندیدای گزینش‌شده شورای نگهبان سه تای آن به گفته آقایان از راه به در رفته و به دامان فتنه افتادند. دولت دوازده و سیزده را هم که اکنون به‌عنوان دولت انحرافی معرفی می‌کنند. تکلیف خاتمی و هاشمی هم که روشن است. وقتی شورای نگهبان بارها در گزینش افراد اشتباهات بزرگی داشته، چطور به خود حق می‌دهد باز هم به‌جای آن‌ها تصمیم بگیرد؟
آیا نباید توضیح دهید چطور همه رئیس‌جمهورهای گزینش‌شده شما بعد از رحلت بنیان‌گذار جمهوری اسلامی با حاکمیت مشکل پیدا کردند و ازنظر شما منحرف قلمداد می‌شوند؟ کجای کار می‌لنگد؟
پوستین وارونه
در قرآن آیه مربوط به حجاب (۳۰ سوره نور) ابتدا به چشم‌پوشی و بی‌توجهی به جنس مخالف تأکید دارد؛ اما شما میگویید نگاه کردن و تحریک شدن مردان امری طبیعی و ناگزیر است و زنان را تحت فشار قرار می‌دهید که این ضعف مردان را جبران کنند. کجای ا ین برخورد با آیه قرآن مطابقت دارد؟ آیا این حکایت نواختن شیپور از سر گشادش نیست؟
اگر روسری نداشتن یک دخترخانم در حضور نامحرم گناه است، آیا هل دادن و لمس کردن و سیلی زدن یک خانم توسط مأمور نامحرم گناه نیست؟ آیا زل زدن مأموران به اندام خانم‌ها برای کشف منکرات گناه نیست؟ آیا ترویج اسلام با باتوم و زندان و جریمه شایسته است؟ آیا این رفتارها اسلامی است یا به قول امام علی (ع) پوستین وارونه‌ای به نام اسلام است که مردم از آن می‌گریزند؟ ۹
در مناظرات انتخاباتی ریاست‌جمهوری چهاردهم مواضع آقای پورمحمدی که از چهره‌های شاخص اصولگرایی هستند، هشدار بسیار مهمی بود که متولیان اصولگرایی نمی‌توانند بی‌تفاوت از کنار آن بگذرند.
در سال ۱۳۴۳ آیت‌الله خمینی از نظام حاکم می‌خواهد دو سه ساعت از برنامه‌های رادیو را به ما بدهید تا مردم را با اسلام آشنا کنیم، ۱۰ اما اکنون ۴۵ سال است که مطبوعات، رادیو و تلویزیون و منابر و مساجد و آموزش و پرورش در اختیار شماست. چقدر مردم را با اسلام آشنا کردید؟ دستاوردتان چه بوده است؟ آیا مناسبات اخلاقی و فرهنگی امروز جامعه پس از این سالیان نشان نمی‌دهد که باید در رویه و رفتار خود قدری تردید کنید؟
پی‌نوشت‌ها
۱. اصولگرایی جریانی وفادار به نظام جمهوری اسلامی است که قانون اساسی موجود را به رسمیت شناخته و رعایت آن را لازم می‌شمرد، اصلاح‌طلبی هم جریانی است که خواهان تحقق اصول معطل‌مانده قانون اساسی و اصلاح رویه‌های عدول از قانون است. بنابراین مرزبندی اصولی میان این دو جریان وجود ندارد.
۲. سوره بقره آیات ۲۷۵ تا ۲۷۹.
۳. در اسلام استفاده از سرمایه به‌صورت ربا یعنی اینکه سرمایه‌دار پول خود را به‌صورت قرض به عامل و مباشر بدهد و دین خود را به‌علاوه سود درهرحال بخواهد اکیداً و شدیداً ممنوع است. کتاب کلیات علوم اسلامی، جلد سوم اصول فقه، ص ۱۱۶.
۴. روزنامه رسالت ۲۹ خرداد ۱۳۹۶.
۵. خطبه ۱۶ نهج‌البلاغه.
۶. نشریه پرتو سخن، تاریخ ۸/۴/۸۴، شماره ۲۸۴، همچنین کتاب ” احمدی نجاد و الثوره العالمیه المقبله” نوشته شادی فقیه، چاپ بیروت، ص ۲۰۴ از قول آیت‌الله مصباح آورده است: ایام الانتخابات ان الامام المهدی هو الذی اختار احمدی نجاد للرئاسه، در روزهای انتخابات امام مهدی، احمدی‌نژاد را برای ریاست برگزید.
۷. آیت‌الله مصباح، سخنرانی ۲۱/۱/۱۳۹۰، در شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، https://mesbahyazdi.org/node/3190 و سیاست روز ۳۱/۲/۱۳۹۰ آیت‌الله مصباح: خطر مشایی صد برابر بیشتر از موسوی و کروبی است.
آل‌عمران ۱۵۳
۸. آیه ۳۲ سوره مائده
۹. امام علی ع در نهج‌البلاغه خطبه ۱۰۷، پیش‌بینی می‌کنند که وقتی حکام مستبد بر شما مسلط شوند چه وضعیتی ایجاد می‌شود، ازجمله میگویند: لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً، اسلام همچون پوستین وارونه پوشیده شود. پوستین به شکل پالتویی بود که در قدیم از پوست گوسفند می‌ساختند و رویه بیرونی آن را تزیین و رنگ‌آمیزی می‌کردند که زیبا و دلنواز بود و بخش داخل آن پشم سیاه گوسفند بود. اگر وارونه پوشیده می‌شد، انسان هیبت جانوری پشمالو و هراسناک پیدا می‌کرد.
۱۰. صحیفه امام، جلد یک، ص ۳۷۳.
