برگردان: آزاده دشتی
استیوبانن[۱] معتقد است که آخرالزمان در راه است و جنگ اجتنابناپذیر است. مشاور ارشد ترامپ فکر میکند ما با «چهارمین دگرگونی و چرخش بزرگ در تاریخ آمریکا» مواجه هستیم.
واشنگتن. سال ۲۰۰۹: جوانی به نام استیو بانن از دیوید کیسر[۲] استاد تاریخی که بعدها استاد کالج نیروی دریایی در ایالت رود آیلند[۳] شد، تقاضای ملاقات کرد.
بانن میخواست با کیسر برای یک فیلم مستند مصاحبه کند که برپایه تئوری «نظریهپردازان نسلی»،[۴] ویلیام اشتراوس[۵] و نیل هاو[۶] ساخته میشد. کیسر بانن را نمیشناخت، ولی مصاحبه او را قبول کرد.
او از اطلاعات زیاد بانن در باره اشتراوس و هاو شگفتزده شده بود. این دو استدلال کرده بودند که تاریخ امریکا در چرخهای چهار مرحلهای عمل میکند؛ با بحران بزرگی شروع میشود که خود، سرآغاز بحران بزرگ دیگری است. این بحرانها چرخش چهارم نامیده میشوند و بانن معتقد است که امریکا در اول سپتامبر ۲۰۰۸، وارد یکی از آن بحرانها شده است؛ زمانی که هنک پاولسن، وزیر خزانه داری جمهوری خواه در طول بحران مالی سال ۲۰۰۸[۷] و بن برنانکی،[۸] رئیس بانک مرکزی ایالات متحده مریکا از سال ۲۰۰۶ تا ۳۱ ژانویه ۲۰۱۴، به سنای امریکا رفتند تا از سیستم بانک جهانی تقاضای کمک مالی کنند.
بانن در طول مصاحبه کیسر را درباره یک نکته تحت فشار قرار میدهد: «صحبت درباره جنگهای چرخش چهارم.» کیسر میگوید: انقلاب امریکا، جنگ داخلی، جنگ جهانی دوم، … این حوادث هر دفعه بزرگتر میشوند. بانن معتقد بود که در چرخش چهارم بزرگترین حادثه رخ خواهد داد و اصرار داشت که من آن را در مقابل دوربین بیان کنم.»
کیسر پروژه جنگ جهانی جدید را باور نداشت و به این موضوع اعتراض کرده بود، موضوعی که در مستند آورده نشده بود. این فیلم مستند جنجالبرانگیز در سال ۲۰۱۰ با نام «نسل صفر»[۹] ارائه شد.
بانن اکنون در بال غربی کاخ سفید[۱۰] بهعنوان نزدیکترین مشاور به ترامپ مستقر است، و بهعنوان شخص «صاحب ایدهها» برای رئیسجمهور امریکا شناخته شده است. او در مصاحبهها، سخنرانیها و مقالاتش مانند اشتراوس و هاو بهوضوح بیان کرده است که آخر زمان فرارسیده است. از نظر او ما در میانه یک جنگ تنازع بقا هستیم و هر چه در این میانهروی دهد، بخشی از آن جنگ است. معاهدات باید شکسته شوند، دشمنان باید معرفی شوند و فرهنگ باید تغییر یابد. آتش جهانی اگر افروخته شود، تائیدی بر نظریه بانن است. از نظر او ما اکنون در میانه چهارمین چرخش تاریخ قرار داریم. آخر زمان اکنون است. او در روزنامه واشنگتنپست گفت: «ما شاهد تولد یک نظم سیاسی جدید هستیم.»
اشتراوس در سال ۲۰۰۷ درگذشت و هاو از آن پس از هرگونه اظهارنظری در این خودداری کرد، اما آثار او بیانکننده افکارش هستند. اولین اثر او، نسلها[۱۱] در سال ۱۹۹۱ منتشر شد که نشان میداد از نظر او تاریخ چرخههای تکرارشوندهای دارد و شامل چهار بخش است و امریکا اکنون در پایان این چرخه قرار دارد. (اشتراوس و هاو شاید نخستین کسانی بودند که در کتابشان «نسلها» اصطلاح «نسل هزاره» را که اشاره به نسل جوان کنونی امریکا دارد بهکار بردند.) تئوری اشتراوس و هاو بر این باور کهن استوار است که در طول تاریخ پیوسته چهار نسل از پی هم خواهند آمد: هنرمندان، پیامبران، کوچنشینان و قهرمانان. درست مانند آنچه در افسانههای کهن آمده است. بر اساس نظریه اشتراوس و هاو هر چرخه کامل چهار مرحلهای ۸۰ تا ۱۰۰ سال طول میکشد. آنها در کتاب چرخش چهارم،[۱۲] که در سال ۱۹۹۷ منتشر کردند بر بخش پایانی این نظریه، یعنی آخرالزمان تأکید داشتند. اشتراوس و هاو معتقدند همزمان با این بحران در دوره چهارم، رهبری غیرمنتظره از نسلی قدیمیتر ظهور میکند تا رهبری ملتی را که آنها نسل قهرمان میخوانند (همان نسل هزاره) را بر عهده گیرد و نظامی جدید را پایهگذاری کند. این شخص را قهرمان خاکستری[۱۳] مینامند، چه با انتخابات بیاید یا از هر طریق دیگر و یا حتی جنگ. این شخص به قدرت میرسد و رژیم او حکمرانی دوران بحران را بر عهده میگیرد. اشتراوس و هاو در کتابشان نوشتهاند: »برندگان اکنون قدرت را در دست دارند و بهجای پرداختن به مسائل جزئی به مسائل اساسیتری بپردازند که مدتها آرزویش را داشتند و مخالفانشان شدیداً آنها را بر حذر میداشتند. صرفنظر از ایدئولوژی آنها، رهبری جدید بر قدرت عامه و قربانیکردن گرایشهای خصوصی تأکید میورزد؛ و جایی که رهبران قبلی گرایش به کاهش فشارهای اجتماعی داشتند، اکنون رهبری جدید آن فشارها را تشدید میکند تا توجه ملتها را جلب کند.
شوان ویلتز،[۱۴] استاد تاریخ دانشگاه پرینستون، میگوید: الگوهای چرخه تاریخی، اعتباری میان سیاستمداران و تاریخدانها ندارد. این نظریه داستانی بیش نیست و تمام آن ساختگی است. مایکل لیند[۱۵] که از بنیانگذاران بنیاد برای امریکای جدید، تاریخدان و از اعضای اتاق فکر حزب لیبرال است، نظریه اشتراوس و هاو را شبهعلم خوانده و میگوید پیشبینیهای آنها درباره آینده امریکا بسیار مبهم است.
با این حال بانن آن را باور دارد. بانن، در سال ۲۰۱۱ به حاضران در بنیاد تجدید آزادی که سازمانی غیرانتفاعی و محافظهکار است گفت: «ما در چهارمین بحران بزرگ در تاریخ امریکا قرارداد داریم. ما انقلاب داشتیمِ جنگ داخلی داشتیمِ رکودی بزرگ و جنگ جهانی دوم را داشتیم و این چهارمین چرخش بزرگ امریکا است و در نهایت تبدیل به چیز دیگری خواهیم شد.
بانن، در همان سال، در کنفرانسی که زنان جمهوریخواه «گروه مبارزه با بیماری سرطان سینه»[۱۶] برگزار کرد، گفت: «بحرانهای بزرگ در چرخههای ۸۰ یا ۱۰۰ ساله اتفاق میافتند؛ و در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده، ما بر این بحران غلبه خواهیم کرد و پس از آن کشوری خواهیم داشت مانند آنچه به ما به ارث رسیده بود یا به کشوری کاملاً متفاوت تبدیل خواهیم شد.»
او ادامه داد: «غرب یهودی-مسیحی در حال فروپاشی است. این یک انفجار است. انفجاری که به چشم خواهیم دید و پیامدهای آن بزرگ خواهد بود.» بانن هشدار داده است که جنگ در راه است و در واقع هماکنون در میانه جنگ هستیم.
او در یک برنامه رادیویی در سال ۲۰۱۶ گفته است: «یک اسلام توسعهطلب و یک چین توسعهطلب وجود دارد. آنها بسیار باانگیزهاند. مغرورند و فکر میکنند که غرب یهودی-مسیحی در حال عقبنشینی است. او در سال ۲۰۱۱ در رادیو دفاع سیاسی گفت: «ما در یک جنگ ۱۰۰ ساله در برابر اسلام افراطی هستیم.»
بانن در سال ۲۰۱۶ در مصاحبهای پرسید: «این درست است که ما میخواهیم در ۵ تا ۱۰ سال آینده در دریاهای جنوبی چین بجنگیم؟»
او در یک سخنرانی در کنفرانسی در واتیکان در سال ۲۰۱۴ گفت: «ما در یک جنگ تمامعیار علیه فاشیسم جهادی اسلامی هستیم؛ این جنگ با سرعت بسیار در حال رشد است و دولتها نمیتوانند جلوی آن را بگیرند.»
او در سال ۲۰۱۵ در یک برنامه رادیویی دیگر گفت: «این جنگ است. این جنگ است. هر روز میگوییم، امریکا در جنگ است. امریکا در جنگ است. ما در جنگ هستیم.»
او میگوید برای مقابله با این تهدید غرب یهودی-مسیحی باید حمله متقابل کند تا شکست نخورد، همانطور که در سال ۱۴۵۳ در قسطنطنیه در برابر عثمانی شکست خورد. او اسلام را در سال ۲۰۱۶ «دین تسلیم» نامید (برخلاف جورج بوش در ۱۱ سپتامبر اسلام را دین صلح خوانده بود). در سال ۲۰۰۷, بانن پیشنویس فیلمنامه مستندی را تهیه کرد تا ستون پنجم گروههایی از جامعه اسلامی، رسانهها، سازمانهای یهودی و سازمانهای دولتی که برای سرنگونی دولت و تحمیل قوانین اسلامی کار میکنند، به تصویر بکشد.
بانن در ماه جولای سال ۲۰۱۶ هشدار داد: «بهوضوح یک ستون پنجم در ایالاتمتحده وجود دارد.» او در نوامبر ۲۰۱۵ گفت: «در مرکز یهودی-مسیحی غرب پوسیدگی وجود دارد.» او در کنفرانس واتیکان استدلال کرد: «سکولاریسم، قدرت یهودی-مسیحی غرب را تضعیف کرده است تا از آرمانهای خود (سکولاریسم) دفاع کند.» او ادعا کرده است «طبقه اشرافی واشنگتن» و رسانهها با دین اسلام و چین توسعهطلب متحد شدهاند تا امریکای یهودی-مسیحی را تضعیف کنند.
تنازع بقا اساس پیشبینیهای اشتراوس و هاو را تشکیل میدهد. از نظر آنها چرخش چهارم ممکن است از چهار طریق پایان یابد. سه راهحل به فروپاشی عظیمی منجر خواهد شد و امریکا ممکن است دوباره متولد شود؛ و پس از آن ۸۰ تا ۱۰۰ سال دیگر طول میکشد تا چرخش و بحران دوباره به اوج برسد. از نظر اشتراوس و هاو جهان مدرن غرب که از قرن ۱۵ آغاز شده است ممکن است به پایان برسد. شاید بتوانیم مدرنیته را نجات دهیم، اما به سرانجام کشورمان خواهیم رسید و حتی ممکن است یک جنگ جهانی بشریت را به نابودی بکشاند… اکنون شخصی که معتقد به این لاطائلات است در کاخ سفید، دست راست رئیسجمهور نشسته است.
بانن در سال ۲۰۱۰ گفت: «روزهای تاریکی در پیش داریم پیش از آنکه بار دیگر بتوانیم آسمانی آبی را در طلوع صبحی دیگری مشاهده کنیم. باید درد بزرگ دیگری را تحمل کنیم. هرکس که معتقد است دردی در پیش نخواهد بود، دروغ میگوید.»
منبع: هافینگتون پست
[۱]. Steve Bannon
[۲]. David Kaiser
[۳]. Rhode Island
[۴]. Generational Theorists
[۵]. William Strauss
[۶]. Neil Howe
[۷]. Hank Paulson
[۸].Ben Bernanke
[۹]. Generation Zero
[۱۰]. بال غربی محل استقرار واحدهای اجرایی کاخ سفید شامل دفتر کار رئیسجمهور، اتاق بحران، دفتر کابینه دولت و مشاوران رئیسجمهور است.
[۱۱]. Generations
[۱۲]. The Fourth Turning
[۱۳]. Grey Champion
[۱۴]. Sean Wilentz
[۱۵]. Michael Lind
[۱۶]. GoPink