بدون دیدگاه

تفسیر کتاب با کتاب؛ بازخوانی «سه کتاب» مهندس سحابی

جمشید دیوانی

 

در شماره ۱۰۷ (دی و بهمن ۱۳۹۶) نشریه چشم‌انداز ایران با بررسی و خوانش کتاب «زمان در متن دین» اثر مهندس لطف‌الله میثمی به رویکرد نوین تفسیری و فهم ایشان از کتاب مقدس قرآن با عنوان «روش تفسیری کتاب با کتاب» پرداخته شد. در این رویکرد دور تفسیر و فهم از کتاب (قرآن مجید) به کتاب (طبیعت و تاریخ) و برعکس با بذل‌توجه و عنایت به حضور همیشگی خدا در تمامی مراحل این دور، متضمن رشدی صعودی در فهم و شناخت از هستی است.

در این شماره نظر یکی دیگر از بزرگان عرصه اندیشه و مبارزه، مرحوم مهندس عزت‌الله سحابی، در این باره آورده می‌شود. دیدگاه‌های اندیشمندانی چون این بزرگان که حاصل سال‌ها تلاش و کوشش علمی و خودسازی اخلاقی و هم‌نشینی با بزرگانی چون آیت‌الله طالقانی، دکتر سحابی، مهندس بازرگان و نیز سال‌ها مبارزه عمیق و پربرکت در جهت تحقق عدالت، آزادی، توسعه و پیشرفت مملکت بوده است، بسیار باارزش و قابل اعتناست. این الهیات که شاید بتوان از عناوینی چون «الهیات در صحنه»، «الهیات مبارزه»، «الهیات پراتیک»، «الهیات رهایی‌بخش» و… برای معرفی آن استفاده کرد که قدرت حل تناقض‌ها و پاسخ به پرسش‌ها و مشکلات فکری بالایی داشته و بسیار راهگشاست و به همین دلیل از آن‌ها به‌سادگی نباید گذشت. مثقال مثقال این دیدگاه‌ها را باید با گوش دل و عمق وجود شنید و روی آن تعمق و عمل کرد.

مقدمه

مرحوم مهندس عزت‌الله سحابی در اواخر عمر پربرکت خود اقدام به انتشار دیدگاه‌های خود درباره یکی از مهم‌ترین مباحث اندیشه اسلامی؛ یعنی وحی کتاب مقدس کرد. این دیدگاه‌ها که در منتهای اختصار نگارش شده به بررسی معنایی واژه «کتاب» در قرآن مجید پرداخته و با معرفی «قرآن مجید»، «طبیعت» و «تاریخ» به‌عنوان معانی مختلف، ولی متناظر به یک حقیقت واحد از این لفظ پرداخته و رویکرد تفسیری نوینی ارائه داده است. بر اساس این رویکرد تفسیری محصول و خروجی تحقیق در هر سه کتاب فوق‌الذکر هدایت و تکامل‌بخشی و تعالی آدمیان است. این رویکرد تفسیری کتاب طبیعت (علوم مثبته) و کتاب تاریخ (علوم انسانی و اجتماعی) را نیز کاملاً درون‌دینی و درون‌قرآنی دانسته و استفاده از دستاوردهای این دو کتاب برای فهم حقایق قرآنی را توصیه کرده و برعکس استفاده از کتاب آسمانی قرآن را در کارهای علمی و تاریخی تجویز کرده است.

«سه کتاب» مهندس عزت‌الله سحابی

مرحوم سحابی در مقدمه کتاب با اشاره به آیه ۵۹ سوره انعام «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّهٍ فی‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ» تصور عامی را که از «کتاب مبین»، همان کتاب قرآن را برداشت می‌کرد مورد پرسش قرار داده است و با اشاره به تردید و سخره و استهزای اهل محاجه و عناد با آیات قرآن که می‌پرسیدند: «چگونه ممکن است هیچ‌تر و خشکی نباشد مگر آنکه در قرآن آمده باشد، مثلاً انبوه بی‌شمار و بیکران حوادث طبیعی در جهان بی‌انتهای طبیعت یا وقایع اجتماعی و تاریخی در پهنه تاریخ بشر که آن نیز از قابلیت شمارش بیرون است همگی در قرآن که به هر حال کتابی محدود و مجلد است، مذکور و مضبوط بوده باشد.» لزوم پژوهشی در باب «کتاب» را مطرح و به آن اهتمام ورزیده‌اند.

ایشان سپس سه مفهوم یا معنای اساسی یا مشترک را برای واژه مزبور در نظر گرفته و آنگاه آیات مختلف قرآن را که در آن واژه «کتاب» به‌کار رفته که مجموعاً ۲۵۲ مورد است بر اساس سیاق آیه، محل کاربرد لغت کتاب و مضامین پیش و پس آن در یکی از سه مفهوم مورد نظر تقسیم‌بندی کرده است.

مفاهیم موردنظر ایشان

۱ ـ «کتاب» به‌معنای «کتاب آسمانی» مثل قرآن، تورات، انجیل و…

۲ ـ «کتاب» به‌‌‎معنای «کتاب جهان یا طبیعت» (مشهود یا نامشهود)

۳ ـ «کتاب» به‌معنای «نامه اعمال یا کارنامه فرد انسان یا جامعه» به‌عبارت ‌دیگر به‌ معنای «کتاب تاریخ»

مثال‌ها:

الف: برای «کتاب» به معنای کتاب آسمانی ادیان توحیدی چون قرآن…

۱ ـ ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ (بقره: ۲)

۲ ـ وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِی إِسْرائِیلَ أَلاّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلاً (اسرا: ۲)

۳ ـ وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فی‏ حَدیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی‏ جَهَنَّمَ جَمیعاً (نسا: ۱۴۰)

ب: برای «کتاب» به معنای عالم طبیعت یا کل آفرینش

۱ ـ وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ کِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَهِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِی الشَّاکِرینَ (آل‌عمران: ۱۴۵)

۲ ـ وَ قالَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِیمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فی‏ کِتابِ اللَّهِ إِلی‏ یَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا یَوْمُ الْبَعْثِ وَ لکِنَّکُمْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (روم: ۵۶)

۳ ـ النَّبِیُّ أَوْلی‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی‏ بِبَعْضٍ فی‏ کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلی‏ أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً (احزاب: ۶)

ج: برای «کتاب» به معنای کتاب تاریخ

۱ ـ وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً (اسرا: ۱۳)

۲ ـ اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً (اسرا: ۱۴)

۳ ـ هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (جاثیه: ۲۹)

البته ایشان در تقسیم‌بندی آیات، مواردی را هم که این لغت معنای مشترکی از سه مفهوم را در بر دارد مثل کتاب به معنای طبیعت و تاریخ انسان یا کتاب آسمانی و طبیعت و… نیز مشخص نموده‌اند.

این پژوهش در خصوص بعضی اجزای کتاب مثل آیه یا کلمه هم پیگیری شده و در یک جمع‌بندی از این پژوهش نتیجه گرفته شده است.

«با شرح نمونه‌‌هایی که از آیات قرآن در دلالت لفظ کتاب بر «کتاب آسمان» و «نظام محسوس و نامحسوس طبیعت» و «کتاب تاریخ» در قرآن آوردیم مشخص و مستند گردید که واژه «کتاب» و اجزای آن (آیه و کلمه) بر سه واقعیتی که در ظاهر با هم تفاوت کلی دارند، منطبق و به‌ کار برده شده است.» (سه کتاب، ص ۲۶)

در ادامه این پرسش که علت اصرار خداوند خالق همه اشیا بر به‌کاربردن واژه واحدی برای سه پدیده متمایز چیست طرح می‌شود.

«خداوندی که خالق کل شیء است، خداوندی که آیات قرآن و سوره‌ها و کلماتی که با آن فصاحت و بلاغت معجزه‌آسا می‌آفریند، تنگنای لغت نداشته که برای سه پدیده متمایز و متفاوت یک واژه (کتاب) را به کار برد و قطعاً در این امر عنایت خاصی وجود داشته است و آن عنایت این‌که این هر سه واقعیت یعنی (کتاب آسمانی، طبیعت و تاریخ) ایزومرف (پدیده‌هایی که دارای حقیقت واحد هستند و به ظاهر متفاوت‌اند، اما واقعیت آن‌ها یکی است) یعنی هر سه بروز و ظهور خلاقیت و سازمان‌دهی و درواقع کلمه‌سازی پروردگارند.» (همان)

ایشان آنگاه با بیان ویژگی‌های واژه «کتاب» به توضیح علت انتخاب این کلمه برای این سه واقعیت می‌پردازد.

و در آخر خروجی این سه کتاب را هم یکسان و عبارت از هدایت و تکامل و تعالی آدمیان دانسته است.

سه کتابِ مثانی

اما یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کتاب طولانی بودن اعتبار و صحت و بدیع بودن آن تا مرز بی‌نهایت است که در هر سه کتاب به‌خوبی قابل درک و فهم است.

نویسنده «سه کتاب» با اشاره به آیه ۲۳ سوره زمر «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلی‏ ذِکْرِ اللَّهِ ذلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدی بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» به بیان معنای واژه «مثانی» از مفردات راغب اصفهانی پرداخته و آن را امر یا واقعیتی که همواره «یتجدد و حالاً مخالاً…» یعنی همیشه نو و بدیع دانسته و مثانی‌بودن قرآن مجید را «که در آیه بالا به آن اشاره شده است» در مورد کتاب طبیعت و تاریخ هم صادق می‌داند.

محتوای قرآن چنان است که هر چه زمان و فرهنگ و تمدن و دانش بشری پیش‌تر می‌رود، در تلاوت و تدبر در قرآن، نکات و حقایق بیشتری عاید می‌‌گردد.

… اما همین ویژگی مثانی‌ بودن قرآن در مورد کتاب طبیعت و تاریخ هم صادق است. هرقدر سطح دانش و آگاهی آدمیان رشد و تکامل می‌یابد، درک عمیق‌تر و جدیدتری از آیات و کلمات این دو کتاب حاصل می‌شود. کار مؤسسات پژوهشی در هر دو زمینه و پیدایش متفکران و نامداران جدید پیرامون شناخت طبیعت و شناخت انسان و جامعه و تاریخ او، همانا اکتشاف لایه‌های عمیق‌تر این دو کتاب است… طبیعت و تاریخ نزد اهل ذکر و فکر حقایقی هستند که دائماً و یتجدد حالاً فحالاً یعنی همان مفهومِ (مثانی) را دارا می‌باشند. (همان، ص ۲۸)

تفسیر کتاب با کتاب

در جمع‌بندی نهایی، مرحوم سحابی از طرح «سه کتاب» خود، ارجاع از کتاب طبیعت و کتاب تاریخ به کتاب قرآن

و برعکس را برای تفسیر و فهم درست از کتاب «تفسیر کتاب با کتاب» مطرح کرده‌اند.

طرحی که در این نوشته‌ها به خوانندگان ارائه شد به‌منظور کشف و رهنمودی از خود قرآن در ترجمه و تفسیر آیات آن است که در آن‌ها واژه‌های کتاب و آیه و کلمه به‌کار رفته است. به نظر نگارنده این سطور، ما در فهم ‌آیات و آموزه‌های قرآنی یا تفسیر قرآن، افزون بر منابع معمول و سنتی، یعنی قرآن و حدیث و عقل فلسفی یا کلامی می‌توانیم از کتاب طبیعت و تاریخ و آنچه در علوم مربوطه در روزگار فعلی یا در آینده کشف یا اثبات می‌شود نیز کمک بگیریم و از این پس کسی از اصحاب دین سنتی نمی‌تواند بگوید که کمک‌گرفتن از کتاب طبیعت (علوم مثبته) و کتاب تاریخ (علوم انسانی و اجتماعی) مراجعه به منبع (برون‌دینی) است. بلکه بر این مراجعه برای فهم حقایق قرآن و نزدیک شدن به تفسیر قابل قبول از آن با دلالت آیات قرآنی که در بخش اول آوردم، کاملاً درون‌دینی و آن هم درون‌ قرآنی است و برعکس در کار علمی یا جامعه و تاریخی خود، برای فهم پدیده‌ها از کتاب آسمانی قرآن نیز می‌توانیم راهنمایی فکری دریافت کنیم.»

و آنگاه خود ایشان به‌عنوان نمونه‌هایی عملی در «بحثی پیرامون مسئله وحی» از کتاب (طبیعت یا علوم مثبته) کمک گرفته و در مقالات «اسلام و حقوق بشر» و «تقوا در اجتماع» بیشتر از علم تاریخ و جامعه‌شناسی و حقوق یاری جسته است.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط