واقعیت این است که جامعه ما از فرهیخته بزرگواری چون حجتالاسلام داود فیرحی محروم شد که ضایعه بزرگی بود. وی با وجود سن کم، علاقه و پشتکار وافری داشت که همراه با صمیمت و برخوردهای مهربانانه، دستاوردهای بسیاری را به جامعه ارائه کرد. پس از درگذشت ایشان در مطبوعات و ویژهنامهها بهاندازه کافی و البته نه در حد شأن این بزرگوار، صحبت شده است، اما آنچه میخواهم در این مختصر درباره این زندهیاد بگویم خاطرهای است که از جلسه رونمایی کتاب آیتالله محقق داماد به یاد مانده است. ابتدا آیتالله محقق داماد مطرح کردند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یازده پست کلیدی وجود دارد که متعلق به مجتهدین است. ایشان به زبان بیزبانی عنوان کردند اگر در اجتهاد مصطلح تحول به وجود نیاید، نظام به بنبست میرسد و مردم انگشت اتهام خود را به سمت روحانیت نشانه خواهند گرفت؛ بنابراین ما به مجتهدینی چون آخوند خراسانی نیاز داریم. آنگاه زندهیاد حجتالاسلام داود فیرحی، ضمن اشاره به رونمایی کتاب گفتند که در انقلاب مشروطیت آیات عظام خراسانی و نائینی توانستند با فقاهت خود انقلاب مشروطیت را جا بیندازند و از ابتدا تا تدوین قانون اساسی آن را ساماندهی کنند، درحالیکه در منطقه حرکت پیشتازی بود. در ادامه صحبتهای محقق داماد، ایشان برای کارآمدی اجتهادی مصطلحی که کافی نیست به «قاعده کرامت» اشاره کردند و گفتند بایستی قاعده کرامت اساس فقاهت و تحول در فقه موجود شود. اگر قاعده کرامت اساس فقه شود، میتوان حق شهروندی و آرای مردم در انتخاباتهای مختلف را تبیین کرد. ایشان میگفتند باید به تأیید دموکراسی از جانب یک روحانی آن هم در شرایط منطقه، توجه عمیق داشته باشند و از تجربه و فقاهت آنها الهام بگیریم.
آیتالله محمدعلی ایازی کار تفصیلی و عمیقی روی قاعده کرامت انجام دادهاند که امیدواریم در آینده به آن بپردازیم.
به نظر میرسد در شرایط فعلی جامعه، بسیاری از شخصیتهای روحانی و غیرروحانی به بازبینی در فقه معتقدند و هرکدام راهی را میپیمایند، برای نمونه بنیانگذار انقلاب، مرحوم امام، تأکید کردند که اجتهاد مصطلح کافی نیست و طی ده سالی که در رأس نظام بودند تحولات زیادی ایجاد کردند که مهمترین آن، دور زدن احکام اولیه و امر مصلحت مردم بود. ایجاد پشتوانهای مذهبی برای قانون اساسی و احکام اجتماعی و تصویب قوانین چندی ازجمله قانون کار از دستاوردهای این روش تفقه بود. مرحوم آیتالله عظام منتظری در کار بزرگ خود صورتبندی قرآنی و فقهی حق شهروندی را تبیین کردند که اجرای قانون اساسی را تسهیل میکند.
آیتالله جوادی آملی در یک رساله قطع رقعی و کمصفحه مطرح کردند آنچه در آموزشهای جاری ما در حوزههای علمی جریان دارد ربطی به «لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ»۱ ندارد، چراکه این تفقه باید در ذات دین انجام گیرد و ذات دین که علوم حوزوی نیست، صرف و نحو و منطق تمامی از معقوله علم هستند؛ بنابراین اگر بخواهد تفقهی در ذات دین یعنی توحید، نبوت و معاد و به عبارتی قرآن انجام گیرد، تحول بزرگی است؛ البته برخی نیز در واکنش به تفقه در علوم قدیمه، تفقه در علوم جدید را مطرح میکنند که آن هم با تفقه فیالدین هماهنگ نیست. آنچه آقای فیرحی از خود به جای گذاشت و او را جاودانه کرد همانا تأکید روی قاعده کرامت بود که اساس فقه و فقاهت شود.
فقدان حجتالاسلام فیرحی را به ملت ایران و اساتید و دانشجویان دانشکده علوم سیاسی تهران و دوستان و آشنایان ایشان تسلیت میگویم.■
پینوشت:
- سورهتوبه،آیه ۱۲۲.