کتاب فقیهان و انقلاب ایران کتابی خواندنی است. نویسنده مواضع یازده مرجع تقلید بزرگ پس از آیتالله بروجردی یعنی آیات عظام سید محسن حکیم، سید احمد خوانساری، سید عبدالله شیرازی، سید محمدهادی میلانی، سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید محمدرضا گلپایگانی، میرزا هاشم آملی، سید ابوالقاسم خویی، سید محمدکاظم شریعتمداری، سید حسن طباطبایی قمی و سید محمد روحانی را درباره حکومت پهلوی و انقلاب اسلامی واکاوی کرده است. داعیه نویسنده بررسی هفده سال از زندگی مراجع مذکور است، یعنی از فروردین ۱۳۴۰ تا بهمن ۱۳۵۷. کتاب به روشن شدن این هفده سال متعهد بوده است، اما میتوانست در قالب یک پانویس کوتاه به سرانجام این فقها نیز اشاره شود.[۱] بهخصوص آنکه مواضع این یازده نفر در مواردی بسیار دور از هم بوده است و به همین ترتیب سرنوشت آنان.
کتاب در حین بحث از مواضع هر فقیه خواننده را با سیره سیاسی مرحوم بروجردی و مرحوم امام نیز آگاه میکند. دو مرجع تقلید با دو روش متفاوت در سیاست و سیاستورزی. کتاب به رابطه هر فقیه با مرحوم امام و فراز و فرودهای این رابطه نیز اشاره میکند.
کتاب بهطور ضمنی به فضای سیاسی حوزه علمیه نجف، قم، تهران و مشهد نیز میپردازد و از این نظر اطلاعات جالبی به خواننده میدهد. مثلاً درباره علت تبعید مرحوم امام به نجف نویسنده به روزهای مشروطه اشاره میکند، آن هنگام که در حوزه علمیه نجف مرحوم آخوند خراسانی و آیتالله نائینی به دلیل دخالت در سیاست علیرغم تبحر در مسائل فقهی و اصولی به حاشیه رانده شدند و شاید به دلیل همین سیاستگریزی حوزه نجف بود که امام را به نجف تبعید کردند تا وی در آن فضای سیاستگریز ذوب شود. (ص ۱۹)
بنابراین میتوان گفت حوزه نجف علیرغم اشکالاتی که در حکومت پهلوی میدید اما با روش انقلابی برای اصلاح حاکمیت موافق نبود. سیره آیتالله حکیم از بارزترین وجوه چنین موضعگیری است. آیتالله حکیم حضور شاه را برای مقابله با کمونیستها ضروری میدانست. خواننده از نگاه حوزه نجف اینطور استنباط میکند که مقایسه نسبی شاه و صدام و حسین و حزب بعث چنین مراجعی را به سیاست اصلاح و نه انقلاب سوق میداد. البته نویسنده تشریح میکند که صرفنظر از این عوامل اصولاً علمای ساکن در عراق امکان تحرک بسیار کمتری نسبت به علمای ایران داشتند.
رویکرد پارهای از فقهای داخل ایران نیز مخالف تجمعات خیابانی و مشی انقلابی بود، برای مثال آیتالله خوانساری معتقد بود چنین روشهایی خشونت حکومت نسبت به مردم را بیشتر میکند. اوج این مواضع را در واقعه ۱۷ شهریور و ماجرای آتشسوزی سینما رکس آبادان میتوان دید. رویکردی بهغایت محافظهکارانه.
برخی علما از ابتدا تا انتها با مشی انقلاب همراه ماندند مانند آیتالله سید عبدالله شیرازی. اگرچه وی در اوج اعتراضها نیز میکوشید مانع خونریزی شود و در بیانیهها و پشت بلندگو بسیار تذکر میداد بهانه به دست خونریزی حکومت ندهید. در صفحه ۱۰۷ کتاب درباره این نحوه سیاست اعتراضی این فقیه آمده است: «پیش از حمله مأموران به بیت بارها با بلندگو به مردم اعلام میکند نگذارید خونریزی رخ دهد. وی با بیان اینکه هرکس امروز کشته شود شهید محسوب نمیشود، آخرین تلاشهای خود برای ممانعت از خونریزی را به عمل آورده بود» یا در جای دیگر کتاب علیرغم حمله به بیت ایشان و کشته شدن شش تن همچنان مخالف ویرانی و سوزاندن اموال دولتی بود، چراکه این اموال را متعلق به خود مردم میدانست که در این زمان در اختیار حکومت است (همان).
از نکات تحسینبرانگیز کتاب ترسیم فضای بیوت مراجع است. قدرت پسران و دامادان مراجع و نفوذ این افراد بر علما بسیار جالبتوجه است. برای مثال در بیت مرحوم حکیم مخالفتها علیه انقلاب بیش از موافقتها بود (ص ۵۱) یا بیت مرحوم هاشمی آملی موافقتها بیشتر بود و اگرچه میرزا در متن معترضان به حاکمیت پهلوی قرار نمیگرفت اما در خانهاش به روی انقلابیون گشوده بود. چیزی که درباره آیتالله حکیم صدق نمیکرد.
توصیف روابط طرفداران هر فقیه با یکدیگر از دیگر نقاط مثبت کتاب است، همچنین شرح شیوههای مقابله علما با یکدیگر که از عدم استقبال، عدم عیادت، نامهنگاری و تحریم وجوهات گرفتن آغاز میشود و گاه تا درگیری فیزیکی طرفداران هر فقیه با هم ادامه مییابد.
نویسنده از اسناد ساواک و بسیاری از خاطرات افرادی که در بطن مبارزات انقلاب اسلامی حاضر بودند استفاده کرده است. افرادی با جهتگیریهای فکری متفاوت. به این ترتیب خواهناخواه مبارزان انقلاب فارغ از میزان تأثیرشان و آخرین جهتگیریهایشان بهطور ضمنی در کتاب مشخص میشوند. منابع گستردهای استفاده شده است که جای تحسین دارد ولی میتوانست از خاطراتی دیگر و روزنامههای آن ایام نیز استفاده شود.
کتاب فقیهان و انقلاب ایران (یک نسل بعد از آیتالله بروجردی) نوشته سید هادی طباطبایی است. کتاب که بهمن ۱۳۹۵ توسط انتشارات کویر به بازار نشر آمده بود در اسفند همان سال به چاپ دوم رسید و تا چندی دیگر چاپ سوم این کتاب منتشر میشود. کتاب ۳۹۲ صفحه دارد و قیمت آن ۲۸ هزار تومان است. سید هادی طباطبایی دانشآموخته کارشناسی ارشد فلسفه اسلامی از دانشگاه علامه طباطبایی است. حوزه و روحانیت از علایق پژوهشی این نویسنده جوان و خوشفکر است. در مجموع کتاب فقهیان و انقلاب ایران را باید خواند.
[۱] مثلاً مرحوم مرعشی نجفی، مرحوم شریعتمداری و مرحوم روحانی