بدون دیدگاه

طراح سیاست خارجی امریکا چه کسی است؟

نویسنده: داگ بندو[۱]

منبع: نشنال اینترست

برگردان: هادی عبادی

اکنون زمان آزمون، هم برای هم‌پیمانان و هم برای رقبای امریکاست. این روزها سیاست امریکا چیست؟ پرسش اساسی‌تر اینکه چه کسی مسئول سیاست امریکا است؟

همیشه انتقال رؤسای جمهور باعث ایجاد بی‌اطمینانی می‌شود. حتی وقتی کاخ سفید میان اعضای یک حزب دست‌به‌دست می‌شود، رویکردها و تأکیدات تفاوت می‌کند؛ اما این روزها تفاوت‌ها میان اعضای یک دولت وجود دارد. در واقع در هیچ حوزه‌ای سیاست مدون وجود ندارد.

ترامپ متعهد شد تا روابط نزدیکی با روسیه برقرار کند. با این وجود جیمز متیس، وزیر دفاع او، در ابتدای کارش سخنان سناتور جان مک‌کین را مبنی بر اینکه مسکو بزرگ‌ترین خطر برای امریکاست تکرار کرد. بعداً رکس تیلرسون، وزیر خارجه، از روسیه تقاضا کرد از کریمه عقب‌نشینی کند-یک طرح غیرممکن سیاسی-تا روابط دوجانبه امکان بهبود داشته باشد. اکنون نیز ارتش امریکا باعث سقوط هواپیمای سوری شده است که هم‌پیمان روسیه است.

در واقع اقدام آخر این خطر را دارد که امریکا را به‌جای جنگ با داعش به جنگ با دولت اسد، ایران و روسیه بکشاند. شورای امنیت ملی دولت او نیز قبلاً فشار وارد کرده بود تا ترامپ نقش فعال‌تری علیه دولت اسد و شبه‌نظامیان موردحمایت ایران جهت پشتیبانی از اسد به عهده بگیرد. با این وجود ترامپ جنگ عراق و پیشنهادهای مبتنی بر درگیر شدن بیشتر ایالات‌متحده در بحران‌های خاورمیانه را موردانتقاد قرار داده است. وقتی همتای جمهوریخواه او در رقابت‌های درون‌حزبی تهدید کرد که به هواپیماهای روس شلیک می‌کند او اعلام کرد که مبارزه با داعش در اولویت است. او بعداً هیلاری کلینتون را به‌علت نگاه جنگ‌طلبانه به خاورمیانه جنگ‌افروز نامید.

ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات چین را با جنگ تجاری تهدید کرده بود: او پیشنهاد تحمیل تعرفه سنگینی را داد. رکس تیلرسون هنگام شهادت در جلسه کسب تأیید، تهدید کرد تا «پی آر سی» را مسدود کند که اقدامی بالقوه جنگی است. ترامپ پس از انتخاب، رویه قدیمی را ادامه داد و به تماس تلفنی تسای اینگ ون، رئیس‌جمهور تایوان، برای تبریک پاسخ داد.

اما ترامپ پس از ملاقات با شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، مواضع خود را تعدیل کرد. پس از اینکه از پکن خواست تا مسئله کره شمالی را حل کند، او توضیح رهبر چین را پذیرفت که چرا اقدام چین سخت‌تر از چیزی بوده که ترامپ فکر می‌کرده است. با این حال ترامپ برای تشویق بیشتر رئیس‌جمهور چین برای همراهی، از صحبت درباره مسائل مربوط به عکس‌العمل تجاری و منازعات مربوط به دریای چین جنوبی خودداری کرد. او همچنین قول داد تا بدون اجازه رئیس‌جمهور چین با تسای اینگ ون گفت‌وگو نکند؛ اما اکنون ترامپ فقط پنج ماه بعد از آغاز ریاست‌جمهوری می‌گوید تکیه بر پی آر سی جهت تعامل با کره شمالی مثمرثمر نبوده است.

در حالی که ترامپ انتظار داشت که چین برابر خطرناک‌ترین تهدید علیه امریکا به گفته وزیر دفاع عمل کند، رئیس‌جمهور امریکا میان مذاکره یا جنگ با کره شمالی مردد بود. او در دوران مبارزات انتخاباتی پیشنهاد مذاکره با رهبر کره شمالی را مطرح کرد. چند هفته پیش او با فرستادن نیرو به شبه‌جزیره کره، آماده بود تا در صورت لزوم به پیونگ‌یانگ حمله کند. سپس او اظهار داشت مایل است تا با رهبر کره شمالی دیدار کند. او اکنون سراغ راه‌حل به شیوه امریکایی رفته است تا مسئله‌ای را حل کند که چین نشان داده یا مایل به حل آن نیست یا تمایلی به انجام این کار ندارد.

ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی به ارزش هم‌پیمانی ایالات‌متحده و کره جنوبی بی‌اعتنایی کرد و اصرار کرد که این کشور باید برای دفاع از خود بیشتر هزینه کند که این امر به‌درستی نگرانی‌ها را در سئول افزایش داد. بعد از آن، متیس و تیلرسون از کره جنوبی دیدار کردند و تلاش کردند با تأکید دوباره بر تعهدات امریکا نسبت به این هم‌پیمان، نگرانی‌ها را کاهش دهند؛ آن‌ها رئیس‌جمهور را متقاعد کردند تا مشابه این اظهارات را بیان کند. با این وجود ترامپ دو هفته قبل از انتخابات کره اظهار داشت سئول باید هزینه سیستم دفاع ضد موشکی تاد را بپردازد، با وجودی که در مورد این امر در زمان اوباما توافق شده بود. همچنین او اعلام کرد که قصد دارد توافق تجارت آزاد را پاره کند، توافقی که مذاکره و تصویب آن با هزینه سیاسی زیاد با دولت‌های قبلی کره جنوبی شکل گرفته بود.

رویکرد دولت نسبت به اروپا نیز مبهم به نظر می‌رسد. ترامپ به مدت طولانی شرکای امریکا در ناتو را به تکیه بیش از حد به امریکا، ناتوان از پرداخت تعهدات مالی و بدهکاری میلیاردی به ایالات‌متحده متهم می‌کرد. خشم او نسبت به آلمان از همه بیشتر بود. متیس و تیلرسون تلاش کردند تا منازعات را کاهش دهند و رئیس‌جمهور را متقاعد کنند که از نقش ناتو در حفظ صلح در اروپا حمایت کند. مقامات دولتی امریکا پیش از برگزاری اجلاس ناتو تلاش کردند تا وضعیت آرامی میان امریکا و هم‌پیمانان اروپایی برقرار کنند و در مقابل آن‌ها نیز تلاش کردند تا بهترین تعامل را با رئیس‌جمهور امریکا داشته باشند. در نهایت رئیس‌جمهور ایالات‌متحده با آن‌ها گستاخانه برخورد کرد، انتقادات خود در مورد عدم پرداخت تعهدات توسط اروپایی‌ها را دوباره تکرار کرد و برخلاف نظر مشاورانش از اطمینان دادن به اروپایی‌ها خودداری کرد.

ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خشم خود را نسبت به عربستان سعودی عیان کرد چراکه از نظر او آن‌ها در حمله به برج‌های تجارت جهانی دخیل بودند و به علت تکیه بیش از حد به امریکا برای دفاع از خود شایسته انتقاد بودند؛ اما او به‌عنوان رئیس‌جمهور ارتباطی گرم‌تر از اوباما با آن‌ها برقرار کرد. او در اولین دیدار خود از ریاض قراردادهای نظامی بیشتری را امضا کرد و حتی پیشنهاد حمایت بیشتر از این پادشاهی در جنگ خونین یمن را مطرح کرد.

همچنین ترامپ متقاعد شده است تا درباره اقدام عربستان علیه قطر به حمایت از عربستان بپردازد. عربستان و امارات در حالی قطر را به حمایت مالی از تروریست‌ها متهم می‌کنند که خود آن‌ها مدت‌ها است که برای انجام چنین اقدامی سرزنش می‌شوند. پس از اینکه ترامپ در توئیتی به حمایت از ریاض پرداخت، متیس و تیلرسون به حمایت از دوحه پرداختند. وزارت خارجه رسماً اعلام کرد از رفتارهای عربستان گیج شده، همان رفتارهایی که ترامپ تأیید کرده است.

البته مقامات دولتی اغلب اوقات درباره موضوعات مناقشه‌برانگیز اختلاف‌نظر دارند. به‌علاوه گاهی اوقات رؤسای‌جمهور نظر مشاوران خود را درباره مسائل بین‌المللی به‌ویژه مناقشه‌برانگیزترین آن‌ها رد می‌کنند. مثلاً در دولت نیکسون نظرات هنری کسینجر، مشاور امنیت ملی در بسیاری از موارد جایگزین ایده‌های ویلیام راجر، وزیر امور خارجه، می‌شد. در دولت اوباما با وجود شخصیت‌های جدی چون هیلاری کلینتون و جان کری در پست وزارت امور خارجه، کاخ سفید کنترل کاملی بر مسائل سیاست خارجی داشت؛ اما هرگز در گذشته چنین نبود که درباره بسیاری از مسائل میان دیدگاه‌های رئیس‌جمهور و منصوبان او چنین اختلاف‌نظری واضحی وجود داشته باشد. به‌علاوه هرگز چنین نبوده است که در نهایت نظر رئیس‌جمهور غلبه نداشته باشد. اکنون همچنان اعضای اروپایی ناتو به امریکا وابسته‌اند. سیاست امریکا در قبال روسیه هنوز خصمانه است. سیاست ایالات‌متحده به سمت حضور بیشتر در سوریه تمایل دارد و واشنگتن به سیاست خود در حمایت از کره جنوبی و تهدید کره شمالی ادامه می‌دهد.

در نتیجه امروزه کشورهای بسیاری در جهان در نگرانی به سر می‌برند، نمی‌دانند تصمیم‌گیر واقعی در امریکا چه کسی است و دیدگاه او درباره روابط با کشورشان چیست؟

همان‌طور که ترامپ در دیدار اروپایی خود ثابت کرد ممکن است منصوبان رئیس‌جمهور در مقطعی او را درباره سیاست‌هایی که دوست ندارد راضی کنند، اما در نهایت نمی‌توانند او را وادار کنند تا آن‌ها را بپذیرد. البته گاهی اوقات نیز گویی ترامپ چنین رویکردی ندارد.

رقبا و مخالفان بالقوه امریکا خوشحالی کمتری نشان می‌دهند. مثلاً انتظاراتی که درباره بهبود روابط در مسکو وجود داشت با ادعاهای مربوط به دستکاری در انتخابات توسط روسیه و نوع تفکرات متیس و تیلرسون کاهش یافت. زمانی به‌نظر می‌رسید که ایالات‌متحده به سمت وضعیت شبه جنگ سرد با چین می‌رود که این دیدگاه با دیدار دو رهبر کاهش یافت؛ اما اکنون‌که به‌نظر می‌رسد تأثیرات این دیدار از بین رفته، دوباره عدم اطمینان به وضعیت روابط دو کشور بازگشته است.

وضعیت سیاست خارجی در دولت ترامپ بسیار آشفته و نگران‌کننده است. اگر این وضعیت در اسلوانی، چاد یا فیجی برقرار بود، اهمیتی نداشت؛ اگر چنین کشورهایی سیاست خارجی خود را به شیوه نادرستی مدیریت می‌کردند، کمتر کسی اهمیت می‌داد؛ اما با توجه به وضعیت اقتصادی و نظامی امریکا در جهان، اقدامات ایالات‌متحده می‌تواند بر دیگر کشورها تأثیرگذار باشد. امروزه هیچ‌کس نمی‌داند باید چه انتظاری از امریکا داشته باشد یا حتی چه کسی در این کشور تصمیم گیر است. این وضعیت نه برای امریکا مناسب است و نه برای کشورهایی که تصمیمات امریکا بر آن‌ها تأثیرگذار است.

 

 

 

 

 

 

[۱]. داگ بندو (متولد ۱۹۵۴) مدرک دکتری حقوق را در سال ۱۹۷۹ از دانشگاه استنفورد دریافت کرده است. او قبلاً به‌عنوان دستیار ویژه در دولت ریگان کار کرده و اکنون کارشناس ارشد موسسه کیتو (Cato) است. بندو نویسنده کتاب حماقت‌ها در سیاست خارجی: امپراتوری جدید و جهانی ایالات‌متحده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط