پروندهای در بررسی مناسبات کار در ایران
مهدی فخرزاده
بیتردید مراد ما از مفهوم کار در مناسبات امروزین دنیا، متفاوت از آن چیزی است که پیش از صنعتی شدن جوامع با آن مواجه بودیم. با صنعتی شدن جوامع، کار در پیوند جدی با کارمزد قرار گرفت و آنچه هگل ابزار شناسایی انسان مینامید با دستمزد مبادله شد. ظهور مارکس، ایدههایی برای انسجام نسبی مزدبگیران ایجاد کرد و شبح مارکس، نگاه کارگران و جهان را به ارزش کار گشود. او از کارگران جهان اتحاد خواست و همین باعث شد غرب بر دهان اژدهای سرمایهداری که در حال بلعیدن جهان بود افسار بزند. اعتراضها و اعتصابهای کارگری، بسیاری از کشورهای جهان را درنوردید و امروز احزاب کارگری و کمونیست جهان، با تکیه بر آن رویکرد از اقبال بالایی برخوردارند. کار مزدی که تنها بسته به میل سرمایهدار خریده میشد با قانون کار و نقش حمایتی دولت محدود شد و امروز کارگران قدرت چانهزنی بر سر حقوق و قوانین و تشکلهای خود پیدا کردهاند.
یکم ماه مه، روز جهانی کارگر است. روزی که اعتصاب بزرگ کارگران امریکا با واکنش خشن حکومت مواجه شد و بهجز کشته و زخمی شدن عده بسیاری، چند نفر از سازماندهندگان اعتصاب اعدام شدند. به همین بهانه به مناسبات کارگری و قانون کار در ایران پرداختیم. تلاش کردیم تا در این پرونده نگاهی بیطرفانه به مناسبات کارگری بیندازیم و از نمایندگان دیدگاههای مختلف بهره ببریم. ترتیب مصاحبهها برای دوری از شائبه جانبداری برحسب حروف الفبا تنظیم شده است. فرشاد اسماعیلی، کارشناس حقوق کار و تأمین اجتماعی، رویکردی نقادانه و رادیکال به مناسبات کار جاری دارد، علی خدایی، دیگر فعال حقوق کارگران به نمایندگی از شوراهای اسلامی کار به پرسشهای ما پاسخ داده است، محمد عبدالصمدی، کارآفرین و مدیر سابق بخش دولتی و کارفرمای بخش خصوصی فعلی، از منظر کارفرمایی به مناسبات کار در ایران پرداخته است و حسین کمالی، اولین مجری قانون کار جدید، به تمام نقدهای مطرح شده، پاسخهایی داده است. مسئله محوری گفتوگوها یکسان است و چالشی جذاب در موضوع کار میان چهار جریان حاضر در گفتوگو بهوجود آمده است.