نتانیاهو نگران نسل جدید سیاستمداران امریکایی و حامیان بازگشت به برجام
#بخش_شانزدهم
در شانزدهمین بخش گفتوگو با محمد احمدی به موضوعات زیر پرداختهایم: فلسطین اشغالشده و تأثیر انتخابات امریکا بر اسرائیل و فلسطین؛ آینده اسرائیل در گرو انتخابات امریکا؛ مشکلات نتانیاهو در غیاب ترامپ؛ نگرانی نتانیاهو از نسل جدید سیاستمداران امریکایی و حامیان بازگشت به برجام؛ و چگونگی ضایع شدن حق مردم در انتخابات امریکا بهویژه اقلیتها.
مطالعه این مقاله مستند را به خوانندگان عزیز توصیه میکنیم. همچنین، نشر صمدیه مجموع این گفتوگوها را در قالب کتاب منتشر میکند.
اهمیت انتخابات امریکا در سال ۲۰۲۰ برای اسرائیل چیست؟
انتخابات امریکا برای آینده اسرائیل تأثیر بیشتری دارد تا انتخابات در خود اسرائیل. در واقع، سرنوشت اسرائیل را رأیدهندگان امریکایی تعیین میکنند.۱
هاآرتص در این باره میگوید تبلیغات رسانهای در اسرائیل سبب شده یهودیان آن، چشم به پیروزی ترامپ داشته باشند، زیرا او را حامی بیقیدوشرط اسرائیل میدانند. آنان چشم خود را به افتضاحات ترامپ مانند دروغهای بیحدوحصر و فساد او، نفرتپراکنی، تهدید دموکراسی و سقوط جایگاه امریکا در جهان بستهاند. نتانیاهو که امید داشت ترامپ پیروز شود، پس از اختلافافکنی بین مخالفان خود در اسرائیل و حذف رقبا، چند بار از لزوم انتخابات جدید در اسرائیل سخن گفته است به این امید که در صورت پیروزی ترامپ و در غیاب یک جایگزین جدی برای خود، دهان تظاهرکنندگان و نیروهای مخالفش را ببندد.
هاآرتص شباهتهای ترامپ و نتانیاهو را برمیشمرد: دو مسئول رسوایی در زمینه شیوع کرونا و دو دروغگوی حرفهای و مظلومنما که از نظارت مردم و نهادهای رسمی بر رفتار خود، نفرت دارند. اتحاد این دو نفر، اکثر اسرائیلیها را کور کرده و اکنون انتخابات امریکا آنان را با شوک مواجه میکند. به گفته هاآرتص، اسرائیلیها با زندگی در جامعهای که شاهد جنون سیاسی رئیس دولت خود بوده، جنون ترامپ را عادی تصور میکنند و حتی به دلیل ابتلای امریکاییها به چنین فلاکتی، خود را تسکین میدهند.
اهمیت انتخابات امریکا در تاریخ اخیر، بیسابقه است. پیروزی احتمالی ترامپ به معنی تأیید سیاست غیراخلاقی، تفرقهافکن و مخرب اوست. در این صورت، امریکا و اسرائیل در همان مسیر قبلی در سراشیب فلاکت سیاسی بیشتر حرکت خواهند کرد، جایگاه امریکا در میان دوستانش در جهان، بیش از پیش سقوط خواهد کرد، اتحادیه اروپا و امریکا نفرت بیشتری از هم خواهند داشت و نهادهای بینالمللی نظیر «سازمان ملل»، «سازمان بهداشت جهانی» و «سازمان تجارت جهانی»، فلج خواهند شد؛ البته رقیبان جهانی امریکا از این امر خشنود خواهند بود.
پیروزی احتمالی ترامپ به نتانیاهو کمک میکند تا در انتخابات مجدد اسرائیل پیروز شود، چهار سال دیگر به ملیگرایی افراطی یهودیان و نفرت از فلسطینیها دامن بزند و ضربات بیشتری بر پیکر نیمهجان دموکراسی به سبک اسرائیلی وارد کند، اما پیروزی جو بایدن سبب میشود متحدان امریکا بهجز اسرائیل، عربستان و امارات نفس راحتی بکشند. در داخل امریکا، پس از مدتی کشمکش بین طرفداران دو کاندیدا و نهادهای مرتبط بر سر نتیجه انتخابات، پیروزی بایدن میتواند تنشهای چند ماه اخیر را کاهش دهد.
تاکنون ترامپ دست اسرائیل را برای هر کاری که نتانیاهو و راستگرایان خواستهاند باز گذاشته، چون ترامپ درکی از سیاست بینالمللی ندارد، اما اکنون نتانیاهو ممکن است قربانی انتخابات امریکا شود، زیرا تعصب راست افراطی بهعنوان بستر بقای نتانیاهو، نیاز به تکیهگاهی چون ترامپ داشته است. پس اسرائیل باید در کنار سعودی و متحدانش، بیش از هر کشور دیگری نگران نتیجه انتخابات امریکا باشد.
نتانیاهو در غیاب ترامپ حامی سرسخت خود، چه جایگاهی در اسرائیل خواهد داشت؟
هاآرتص میگوید نتانیاهو میداند با پیروزی بایدن در انتخابات، دیگر نمیتواند نواهای مورد علاقهاش را از کاخ سفید بشنود؛ نواهایی که اغلب خودش در نوشتن آن نقش داشت. نتانیاهو باید آماده بازگشت به دوران تلخی باشد که در هشت سال پیش از ترامپ و نیز در دهه ۱۹۹۰ تحمل کرده بود.۲
نتانیاهو در دوره اول حکومت خود، با ریاستجمهوری بیل کلینتون دموکرات روبهرو بود که به دلیل خصومت راستگرایان اسرائیل با قرارداد صلح اسلو، احترامی برای نتانیاهو قائل نبود و این در سقوط کابینه اسرائیل در ۱۹۹۹ نقش داشت. بار دومی که نتانیاهو به قدرت رسید، در آغاز دوران اوباما در ۲۰۰۹ بود که رابطهای حتی بدتر با او داشت. برای اسرائیلیها بسیار مهم است که رئیس حکومت آنها رابطه خوبی با حامی اصلی خود یعنی دولت امریکا داشته باشد؛ اما نتانیاهو تصویری از خود و اوباما برای اسرائیلیها ترسیم کرد که گویی یک قهرمان ملی در مقابل دشمن اسرائیل ایستاده است؛ البته نتانیاهو مراقب بود که خودش مستقیماً چنین الگویی را نشان ندهد، بلکه این وظیفه را بر عهده مشاوران ارشد خود گذاشت که به افکار عمومی اسرائیل چنین تلقین کنند: «اوباما دشمن اسرائیل است، اما خوشبختانه ما نخستوزیری داریم که میداند چگونه با دوستان ما در کنگره علیه اوباما کار کند». یک نمونه از رویکرد نتانیاهو برای استفاده از کنگره و جمهوریخواهان امریکا علیه اوباما، نطق جنجالی او علیه قرارداد اتمی با ایران در مارس ۲۰۱۵ در مقابل نمایندگان کنگره بود که بعداً تحت حکومت ترامپ، به خروج امریکا از برجام انجامید. جمهوریخواهان امریکا حتی این شعار را باب کردند: «اوباما اسرائیل را زیر اتوبوس انداخت».
هاآرتص این نکته را نیز یادآوری میکند که اوباما برای تشویق اسرائیل به کنار آمدن با فلسطینیها، خدمات مهمی به اسرائیل در زمینه افزایش بیسابقه کمکهای اطلاعاتی و نظامی کرد، اما نتانیاهو در قبال دریافت این کمکها، نهتنها خواستههای اوباما را عملی نکرد، بلکه نقش خود بهعنوان «قهرمان یهود در مقابل دشمن» را جا انداخت. اکنون که معاون اوباما یعنی بایدن در انتخابات امریکا پیش افتاده، نتانیاهو بار دیگر برای احیای این الگو آماده میشود. البته بایدن دهها سال در سنای امریکا حامی اسرائیل بوده و بهراحتی نمیتوان او را با اوبامای جوان و تازهکار مقایسه کرد. به قول یک عضو لیکود، بایدن و معاونش کامیلا هریس طی سالها در بین دموکراتها بیشترین هواداری از اسرائیل را از خود نشان دادهاند؛ اما نتانیاهو میخواهد اسرائیلیها او را تنها کسی بدانند که میتواند در مقابل فشار دموکراتها بایستد.
نتانیاهو برای ترسیم چهره خود بهعنوان قهرمان یهود، دستیاران زیادی در رسانهها دارد: آنها در استودیوهای تلویزیونی، در روزنامهها و در رسانههای اجتماعی، بایدن را فردی ضعیف ترسیم میکنند که آلت دست جناح جوان، پیشرو و ضد یهود در حزب دموکرات است. در سالهای اخیر، داستانهای توطئهآمیز زیادی درباره دو عضو زن کنگره به نام ایلهان عمر و آلکساندریا کورتز در رسانههای امریکا و اسرائیل مطرح شده مبنی بر اینکه این زنان با نفوذ خود در حزب دموکرات، در دولت بایدن، نقشی «شیطانی» خواهند داشت. نتانیاهو هشدار داده این دو زن، قدرت اصلی را در حزب دموکرات دارند.
ترامپ نیز بارها اتهامات دروغینی به این دو زن که متحد برنی سندرز در جناح پیشرو حزب هستند، نسبت داده است. از دیگر متحدان این دو زن، رشیده طالب و آیانا پرسلی زنان دموکرات عضو کنگره و منتقد اسرائیل هستند. ترامپ در پیام نژادپرستانه خود، به این چهار زن گفته بود به کشور خود برگردید، با اینکه سه نفر از آنها در امریکا متولد شدهاند. این زنان نماینده کنگره در اتحاد با یکدیگر، به انتقاد از اسرائیل و لابی آن پرداختهاند، سیاست شهرکسازی اسرائیل و تبعیض علیه فلسطینیها را محکوم کردهاند و مخالف سیاستهای ترامپ درباره ایران و عربستان بودهاند؛ و هر چهار نفر به دلیل محبوبیت در ایالتهای خود، در انتخابات ۲۰۲۰ بار دیگر به کنگره راه یافتهاند.
پس پیام نتانیاهو و دستیاران رسانهای او روشن است: بایدن ممکن است حامی اسرائیل باشد، اما او فقط نام رئیسجمهور را دارد و ضعف و پیری وی باعث خواهد شد نیروهای تاریک و پشت پرده در حزب دموکرات، از او به نفع خود سود ببرند. پس نتانیاهو باید مانند گذشته، ناجی اسرائیل از این خطر معرفی شود. اسرائیلیها در چهار سال اخیر عادت کردهاند که رئیسجمهور امریکا را در هر مسئلهای در طرف خود ببینند. نتانیاهو مانند بچه لوس ترامپ شده که هر جایزه یا هدیهای خواسته، از او گرفته است. ترامپ برای نتانیاهو نقش زورگویی را در مقابل دنیا بازی کرده که کشور خود را در هر معرکهای وارد میکند تا اسرائیل را از خطر دور کند. نتانیاهو در صحنه سیاسی اسرائیل، همواره بر این عادتها بهعنوان نقطه قوت خود تبلیغ کرده و تصاویر او در کنار ترامپ، به فراوانی در رقابتهای انتخاباتی حزب لیکود در سالیان اخیر مورد استفاده بوده است. نتانیاهو در یکی از دیدارهای خود با ترامپ در ۲۰۱۷ گفته بود: «ما حتی جملههای یکدیگر را کامل میکنیم». او اکنون چگونه میتواند جدایی از ترامپ را تحمل کند؟
به هر حال اسرائیلیها باید با این عادتها وداع کنند. نتانیاهو نقطه قوت اصلی خود را از دست میدهد و مخالفان او که به دلیل فساد و عملکرد ضعیفش در بحران کرونا، بر او فشار آوردهاند، امید بیشتری میگیرند. هر چه باشد، رفتارهای غیراخلاقی و عملکرد ابلهانه در بحران کرونا، ترامپ را هم سرنگون کرده است.
ترامپ شهر قدس را پایتخت اسرائیل دانست و سفارت امریکا را به آن منتقل کرد. او الحاق جولان اشغالی به اسرائیل را به رسمیت شناخت. او چشم خود را به روی شهرکسازی اسرائیل در کرانه باختری اشغالی بست و حتی یک حامی متعصب این کار را بهعنوان سفیر خود۳ در اسرائیل منصوب کرد. ترامپ مانع کمک امریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین شد و روابط امریکا با آن را قطع کرد و در همان حال، واسطه برقراری روابط اسرائیل با چند کشور عرب دیگر شد. در دوران ترامپ، سیاست خاورمیانهای امریکا تغییرات بسیار یافت. دولتهای قبلی امریکا، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، معتقد به راهحل دو کشور برای مناقشه اسرائیل و فلسطین بودند و آن را کلید صلح و ثبات منطقه میدانستند؛ البته ترامپ نیز در طرح خود موسوم به «معامله قرن» به راهحل دو کشور اشاره میکند، اما مفهومی که او در نظر دارد، از سوی نتانیاهو دیکته شده و بسیار متفاوت از چیزی است که در دهها سال گذشته مطرح بوده است. معامله قرن، مرزهای ۱۹۶۷ اسرائیل را نادیده گرفته، بخشهای بزرگی از کرانه باختری را ضمیمه اسرائیل میکند و فلسطینیها را در مناطق پراکندهای محصور میسازد که یادآور گتوهای آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید است.
آیا میتوان انتظار داشت که بایدن درباره مسئله اسرائیل به دوران پیش از ترامپ بازگردد یا بذل و بخششهای او به اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت؟
جو بایدن سابقه هشت سال معاونت اوباما را دارد و قبل از آن، سالها عضو مؤثر کمیته روابط خارجی سنای امریکا بوده است. ایتامار رابینویچ، از سفیران سابق اسرائیل در امریکا، میگوید پیروزی بایدن به معنی نوعی بازگشت به مسیر اوباماست. شلدون ادلسون، سرمایهدار امریکایی و یهودی دستراستی، پشت پرده سیاستهای ترامپ و نتانیاهو بوده، اما بایدن رابطهای با او ندارد.۴
رابینویچ میافزاید این یعنی پایان حمایت بیدریغ برای راستگرایان اسرائیل؛ اما بایدن شباهتهایی نیز با ترامپ دارد. مثلاً تلاش خواهد کرد کشورهای عربی بیشتری اسرائیل را به رسمیت بشناسند. دان شاپیرو، سفیر سابق امریکا در اسرائیل، میگوید بایدن از سی سال پیش که نتانیاهو بهعنوان دیپلمات در واشنگتن کار میکرد، با او آشناست، پس رابطهای بهتر از اوباما با او خواهد داشت گرچه اختلافنظرهایی نیز بین بایدن و نتانیاهو وجود دارد.
یکی از اولین سفرهای خارجی بایدن بهعنوان یک سناتور جوان، به اسرائیل در ۱۹۷۳ درست قبل از جنگ یوم کیپور (جنگ رمضان) بود. او ملاقات با گلدا مایر، نخستوزیر وقت اسرائیل را یکی از پرثمرترین دیدارهای عمر خود دانست. بایدن همواره در گردهماییهای ایپک، لابی اسرائیل در امریکا و جمعآوری کمک مالی به نفع اسرائیل حضور داشته، اما در سالهای اخیر، سخنرانیهایی به نفع سازمان رقیب ایپک، یعنی جیاستریت۵ کرده است. جیاستریت لابی یهودیان لیبرال امریکا محسوب میشود که خواهان صلح اسرائیل با فلسطینیها بر اساس راهحل دو کشور است؛ اما به قول هاآرتص، تنش اصلی بین نتانیاهو و بایدن بر سر قرارداد اتمی با ایران است. زمانی که نتانیاهو در کنگره امریکا سخنرانی جنجالی علیه این قرارداد میکرد، بایدن معاون اوباما از حضور در این جلسه خودداری کرد. بایدن در دوران اوباما، حامی سرسخت قرارداد برجام بوده و تصمیم ترامپ برای خروج از آن را «یک فاجعه با صدمه به خود» نامیده است. بایدن در سخنرانی خود برای جیاستریت در ماه سپتامبر ۲۰۲۰ گفت که در صورت انتخاب شدن، این قرارداد را احیا خواهد کرد با این شرط که ایران نیز به آن بازگردد.
بایدن حامی راهحل دو کشور برای مناقشه اسرائیل و فلسطین است و شهرکسازی یهودیان در کرانه باختری را مانع اصلی این راهحل میداند. شاپیرو که در دوران اوباما، بایدن را در سفرهایش به اسرائیل همراهی میکرد، میگوید علت حمایت بایدن از راهحل دو کشور، حفظ هویت یهودی دموکراتیک برای اسرائیل و کسب حقوق فلسطینیهاست؛ البته بایدن مخالف استفاده از اهرم کمکهای امریکا برای فشار بر اسرائیل است، درحالیکه برخی حامیان بایدن در حزب دموکرات از او خواستهاند کمکهای آینده امریکا به اسرائیل را منوط به توقف شهرکسازی، کنار گذاشتن الحاق کرانه باختری و حرکت بهسوی پایان اشغالگری کند. درواقع، آینده اسرائیل وابسته به همین امر است: اگر اسرائیل حاضر به قبول کشور مستقل فلسطین نشود، به معنی این است که راهحل تک کشوری با هویت دیکتاتوری نژادی به نفع یهودیان را انتخاب کرده که راهحلی ناپایدار است و به تنشهای بیشتر و آینده تاریک برای یهودیان منجر خواهد شد.
بایدن در صورت انتخاب شدن، روابط دیپلماتیک با تشکیلات خودگردان فلسطین را که ترامپ تخریب کرده، بازسازی میکند و ممکن است کمک مالی امریکا به آن را برقرار کند. بایدن در سخنرانیاش در سپتامبر ۲۰۲۰ برای لابی جی استریت، قول روابط مجدد با فلسطینیها را داده و ابراز خوشحالی کرده که الحاق کرانه باختری به اسرائیل فعلاً از روی میز کنار رفته است.
اما شباهت سیاستهای بایدن و ترامپ چیست؟ بایدن گفته تمایلی به بازگرداندن سفارت امریکا از شهر قدس به تلآویو ندارد. او همچنین از عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل حمایت کرده، گرچه برخلاف ترامپ، بایدن ممکن است برای جلب سایر کشورهای عربی به این روند، از اسرائیل بخواهد با فلسطینیها کنار بیاید. از سوی دیگر، بایدن بهشدت با جنبش جهانی تحریم اسرائیل، موسوم به BDS مخالف است و آن را با یهودستیزی مقایسه کرده، گرچه او تصمیم اسرائیل را برای ممنوعیت ورود نمایندگان دموکراتهای امریکا که حامی جنبش تحریم هستند، محکوم کرده است. یکی از خدمات بایدن به اسرائیل، نقش او در انتقال فناوری نظامی برای گنبد آهنین و دفاع موشکی است. پیش از این، نفوذ او منجر به تصویب کمک ۳۸ میلیارد دلاری به ارتش اسرائیل در طی ۱۰ سال شده که در تاریخ امریکا بیسابقه است.
نسل جدید دموکراتها بهویژه یهودیان لیبرال امریکا چه تفاوتی با ایپک و نسل بایدن دارند؟
در دوران پیشرو با نسل جدیدی از آنها روبهرو هستیم که به دلیل پیروزی انتخاباتی دموکراتها، نفوذ بیشتری خواهند یافت. مثلاً جی استریت یک لابی و سازمان پیشرو در امریکاست که تلاش دارد این کشور را به دخالت مسالمتآمیز و سیاسی برای پایان دادن به مناقشه اسرائیل با فلسطین وادار کند. این سازمان که در سال ۲۰۰۷ توسط یهودیان امریکا در واشنگتن تأسیس شد، خود را طرفدار اسرائیل از طریق برقراری صلح همراه با ارزشهای دموکراتیک و تأسیس کشور فلسطینی معرفی میکند و این را در جهت منافع امریکا میداند؛ اما یهودیان راستگرا و منتقدان این سازمان، آن را ضد اسرائیلی معرفی میکنند.۶
دو منظور از کاربرد حرف جی در نام این سازمان وجود دارد. جی اول کلمه Jewish (یهودی) است. از سوی دیگر، خیابان جی در شهر واشنگتن وجود ندارد، اما خیابان کی در واشنگتن، مرکز تجمع لابیهای پرنفوذ در محافل قدرت امریکاست؛ بنابراین، جیاستریت میخواهد جای خالی یک لابی متعادل را در پایتخت امریکا پر کند. یکی از پایهگذاران این سازمان که از فعالان حزب دموکرات امریکاست، میگوید: «ما صدای نئوکانها، رهبران یهودی راستگرا و اونجلیکهای مسیحی را (درباره اسرائیل) شنیدهایم؛ اما نظرات اکثریت جامعه یهودیان امریکا شنیده نشده است.»
روزنامه واشنگتنپست تفاوت بین لابی ایپک و جیاستریت را چنین توضیح میدهد: این گروهها خود را مرتبط با هر دو حزب امریکا میدانند اما حامیان ایپک، اکثراً یهودیان جمهوریخواه هستند درحالیکه جیاستریت خود را سازمانی جایگزین توسط دموکراتها میداند که هم با سیاستهای نتانیاهو و هم با مواضع ایپک مخالفاند.۷
جیاستریت هوادار قرارداد برجام با ایران است، درحالیکه نتانیاهو و ایپک مخالف آن بودهاند. جیاستریت حمایت سیاسی و مالی از کاندیداهای موافق اهدافش را در انتخابات کنگره و سنا دنبال کرده است. پس از انعقاد قرارداد برجام در سال ۲۰۱۵ تمرکز این لابی بر شکست انتخاباتی سناتورهای جمهوریخواه مخالف برجام در انتخابات ۲۰۱۶ بود. همچنین در آن انتخابات، این لابی موفق شد حامیان برجام در کنگره را در پست خود نگه دارد. منتقدان این لابی ادعا کردهاند سازمانهای ایرانی، عرب و مسلمان امریکا دهها هزار دلار به جی استریت کمک مالی میدهند. پاسخ جیاستریت این بود که ما درباره مذهب یا نژاد امریکاییانی که به ما کمک میکنند سؤال نمیکنیم، همانطور که ایپک نیز مانع کمک یا سخنرانی اونجلیکهای مسیحی در گردهماییهای خود نمیشود و سایر سازمانهای صهیونیست امریکا هم از مسیحیان کمک دریافت میکنند. جیاستریت روابطی نیز با تشکیلات خودگردان فلسطین دارد و در سال ۲۰۱۲ تلاشهای موفقی داشت تا مانع تصویب چند لایحه کینهجویانه علیه فلسطینیها شود.
نظر یهودیان امریکا درباره رابطه نزدیک ترامپ و نتانیاهو چیست و آیا این رابطه، سودی برای آنان داشته است؟
با وجود همه حمایتهای ترامپ از اسرائیل، امنیت یهودیان امریکا در چهار سال حکومت او بهشدت افول کرده است. ترامپ با پیامهای نژادپرستانه خود، در جهت برتریطلبی سفیدپوستان قدم برداشته و یکی از ابعاد این برتریطلبی، شعلهور شدن یهودستیزی است.۸
طی درگیریهای نژادی و خونین در ماه اوت ۲۰۱۷ در شهر شارلوتزویل۹ طرفداران ترامپ از نوع میلیشیای راستگرا زیر پرچمهای نئونازی شعار میدادند «یهودیان جای ما را نخواهند گرفت». در اکتبر ۲۰۱۸ در حمله یک مرد نژادپرست به کنیسهای در شهر پیتسبورگ۱۰ یازده نفر کشته شدند. شعارهای او علیه مهاجران، شباهت زیادی به شعارهای ترامپ و هوادارانش داشت. گروههای نژادپرست، شعارهای خود را حتی بر تعدادی از قبرهای یهودیان امریکا نوشتهاند. یهودستیزی در دوران ترامپ به بالاترین حد خود در چهل سال اخیر رسیده است. وزارت امنیت داخلی امریکا هشدار داده است که برتریطلبان سفیدپوست اکنون مهلکترین تهدید تروریسم داخلی برای امریکا هستند.
سازمان یهودی جیاستریت در نظرسنجی از یهودیان امریکا دریافت که ۷۷ درصد آنان به جو بایدن و فقط ۲۱ درصد به ترامپ رأی دادهاند. بهطور معمول، اکثر یهودیان امریکا به دموکراتها رأی میدهند، اما در مقایسه با انتخابات قبلی، این میزان افزایش چشمگیری یافته است.۱۱
همچنین ۷۸ درصد یهودیان در انتخابات کنگره و سنا، به کاندیداهای حزب دموکرات و ۲۱ درصد آنها به کاندیداهای حزب جمهوریخواه رأی دادهاند. در بین یهودیان امریکا ۸۵ درصد معتقدند کشورشان مسیر غلطی را در سالهای اخیر در پیش گرفته و ۷۷ درصد گفتهاند مخالف سیاستهای ترامپ هستند. ۵۴ درصد آنان مهمترین مشکل جاری امریکا را بحران کرونا میدانند و ۲۵ درصد آنان بهطور کلی، به مسائل مراقبت بهداشتی، اولویت میدهند. فقط ۵ درصد یهودیان امریکا، مسائل اسرائیل را در اولویت خود میدانند و ۱ درصد آنان نگرانی اصلی خود را ایران دانستهاند. در میان یهودیان امریکا ۷۴ درصد معتقدند که کشورشان باید به قرارداد اتمی با ایران بازگردد و ۲۶ درصد آنان با این کار مخالف هستند. در زمینه مناقشه اسرائیل و فلسطین ۷۲ درصد آنان راهحل دو کشور را بهترین انتخاب میدانند.
رئیس سازمان جیاستریت میگوید این یک افسانه شکست خورده است که با حمایت تندروانه از اسرائیل میتوان آرای یهودیان امریکا را به دست آورد، زیرا این یهودیان بارها نشان دادهاند که در میان پیشروترین رأیدهندگان کشورشان بوده و حامی راهحل سیاسی و صلحآمیز برای اسرائیل هستند. در مقابل، ترامپ یهودیانی را که به او رأی ندادهاند، «بیوفا» توصیف کرده و سپس برای آنکه برچسب یهودستیز نخورد، توضیح داده که منظورش بیوفا به اسرائیل بوده است.
آیا با خروج ترامپ از صحنه، مردم جهان خوشحالتر میشوند؟ اسرائیلیها در این باره چگونه فکر میکنند؟
نظرسنجی مؤسسه پیو۱۲ نشان میدهد اکثر مردم در کشورهای دوست امریکا، نگاهی منفی به ترامپ و سیاستهای او دارند. مثلاً در قاره امریکا، محبوبیت او نزد برزیلیها و مکزیکیها کمتر از ۱۰ درصد است و نزد کاناداییها ۱۶ درصد است. در قاره اروپا محبوبیت ترامپ نزد آلمانیها و فرانسویها کمتر از ۱۰ درصد است و نزد انگلیسیها و ایتالیاییها زیر ۲۰ درصد است. در قاره آسیا محبوبیت او نزد اهالی ترکیه کمتر از ۱۰ درصد و نزد ژاپنیها و اهالی کره جنوبی و اندونزی زیر ۲۰ درصد است؛ اما اسرائیلیها با ۵۵ درصد نظر مثبت به ترامپ، استثنا به شمار میروند، درحالیکه متوسط حمایت از ترامپ در بین کشورهای دوست امریکا فقط ۱۸ درصد است.۱۳
یک نکته جالب در این نظرسنجی، آن است که نشان میدهد بیشترین طرفداران ترامپ در این کشورها راستگرایان آنها هستند. یک علت مهم برای حمایت راستگرایان از ترامپ، مهاجرستیزی او بوده که بهویژه در میان احزاب دست راستی اروپا محبوب است. پیو همچنین میگوید ۲۹ درصد مردم این کشورها با خروج امریکا از برجام موافق بودهاند.
چرا چهرهها و نیروهای مستقل سیاسی در امریکا شامل سفیدپوستان آزاداندیش، مهاجران و اقلیتها، ازجمله یهودیان غیرصهیونیست نمیتوانند خارج از دو حزب موجود رشد کنند و مجبورند در چارچوب آنها بمانند؟
سیستم الکترال در انتخابات ریاستجمهوری امریکا پیچیدگیهایی دارد که به بیعدالتی گسترده در این زمینه منجر میشود. در این سیستم، آرای مردم مستقیماً به انتخاب رئیسجمهور منجر نمیشود، بلکه سیاستمداران عضو کالج (مجمع) الکترال، واسطه انتخاب او میشوند. اعضای الکترال را مجلسهای هر ایالت به دلخواه خود از پیش تعیین میکنند، اما آنها نباید نماینده کنگره یا سنا یا عضو حکومت فدرال مرکزی باشند.۱۴
مردم لزوماً این افراد را نمیشناسند و در برگه رأی، نام کاندیدای ریاستجمهوری را ذکر میکنند؛ اما عملاً این رأی به اعضای الکترال وابسته به حزب آن کاندیدا تعلق میگیرد و در هر ایالتی که اکثریت را به دست آورند، رأی کل ایالت را تصاحب میکنند. آرای الکترال امریکا جمعاً ۵۳۸ عدد است و سهم ایالتهای مختلف فرق دارد. آرای الکترال هر ایالت، از جمع سهم آن ایالت در کنگره بهعلاوه دو نفر بهعنوان سهم آن از سنا به دست میآید.
یک مشکل بزرگ، تعیین برنده هر ایالت به روش «همه یا هیچ» است بهطوری که آرای برندگان هر ایالت ۱۰۰ درصد و آرای بازندگان، صفر محسوب میشود. اشکال این روش را میتوان با یک مثال توضیح داد: برای سادگی فرض کنید ۵۰ ایالت، هر یک بهطور متوسط حدود ۳ میلیون رأیدهنده و بین ۱۰ تا ۱۱ رأی الکترال (متوسط ۵۳۸/۵۰=۱۰.۷۶) داشته باشند و این نتایج در آنها به دست آمده باشد: ۲۶ ایالت با متوسط ۵۲ درصد آرا به نفع کاندیدای A رأی دادهاند، اما ۲۴ ایالت دیگر با متوسط ۶۰ درصد آرا به نفع کاندیدای B رأی دادهاند. در نتیجه، کاندیدای A با کسب ۲۸۰ رأی الکترال بر کاندیدای B با ۲۵۸ رأی الکترال، پیروز میشود:
- A) 26 x 10.76=280
- B) 24 x 10.76=258
درحالیکه در کل آرا، نتایج متفاوتی حاصل شده و آرای B بر حسب میلیون نفر بیشتر بوده است:
- A) 0.52 x 26 x 3M=40.56M
- B) 0.60 x 24 x 3M=43.20M
به همین علت در سال ۲۰۰۰ جرج بوش توانست با وجود آرای کمتر نسبت به رقیب خود، رئیسجمهور شود و در ۲۰۱۶ نیز ترامپ به همین نحو وارد کاخ سفید شد، اما فایده روش «همه یا هیچ» برای قدرتمندان امریکا چیست؟
- رقابت در انحصار دو حزب اصلی باقی میماند. فرض کنید یک کاندیدا یا حزب، غیر از دو حزب موجود بخواهد وارد انتخابات شود، به این امید که در طی چند دوره، رشد کند تا بتواند سالها بعد به پیروزی برسد. بعید است این کاندیدا یا حزب جدید از همان دور اول بتواند اکثریت آرای یک ایالت را به دست آورد. پس هیچ رأی الکترالی کسب نمیکند و در نطفه خفه میشود. حتی در صورت کسب اکثریت آرا در یک یا چند ایالت، در بقیه ایالات، جایی قابل مقایسه با احزاب موجود نخواهد داشت و شکست خورده و از صحنه حذف میشود. این روشی است که دو حزب برای حفظ سلطه خود در پیش گرفتهاند.
- اعضای الکترال که تقریباً همه آنها از وابستگان دو حزب هستند، ممکن است به دلایلی برخلاف رأی مردم در ایالت خود تصمیم بگیرند. مثلاً در سال ۲۰۱۶ تعدادی از اعضای کالج الکترال تصمیم گرفتند برخلاف رأی مردم، به کاندیدای دیگری رأی دهند. وقتی کاندیداهای ریاست جمهوری به نتایج نزدیک به هم دست مییابند، اعضای الکترال ممکن است نتیجه را به نفع یا ضرر یک کاندیدا تغییر دهند. گرچه بعضی از ایالات، تغییر رأی اعضای الکترال خود را ممنوع کردهاند، روش «همه یا هیچ» سبب میشود دستکاری در آرای حتی یک ایالت، منجر به تغییر نتیجه در کل کشور شود.
- فایده دیگر سیستم الکترال برای دو حزب اصلی این است که رأی اکثر ایالتها را از پیش به نفع هر یک مشخص میکند، زیرا اکثر مردم معمولاً به کاندیدای همان حزبی رأی میدهند که قبلاً رأی دادهاند یا با توجه به نظرسنجیها معلوم میشود که به کدام حزب رأی خواهند داد.۱۵
به علت مشخص بودن نتیجه الکترال در اکثر ایالات، فضای رقابت در آنها ضعیفتر بوده و بنابراین، شرکت مردم در انتخابات آنها کمتر است. بر اساس آمار، کاندیداها نیازی به تلاش برای کسب آرای ۸۰ درصد از مردم امریکا ندارند، زیرا آنان در همین ایالات رأی میدهند و برندگان و بازندگان الکترال در هر یک، پیشاپیش معلوماند.
مثلاً رأی الکترال برخی از مهمترین ایالات مثل کالیفرنیا و نیویورک از پیش مشخص است، پس در این ایالات، رقابت مهمی بین کاندیداها نیست و استقبال مردم هم کمتر است؛ اما با وجود مشارکت کمتر مردم، سهم الکترال آنها تضمین شده و کاهش نمییابد. پس سیستم «همه یا هیچ» باعث میشود کاندیداها به بازندگان در این ایالات، اهمیتی ندهند. از سوی دیگر، حضور کم یا زیاد مردم یک ایالت در انتخابات، باعث تغییر سهم آرای الکترال آنان در انتخابات نمیشود. درصد شرکت در انتخابات ۲۰۱۶ به ۵۶ درصد واجدین شرایط رسید، گرچه در انتخابات حساس ۲۰۲۰ شرکت واجدین شرایط، افزایش قابلملاحظهای را نشان میدهد.۱۶
اگر انتخابات مستقیم بود، آرای بازندگان هم در جمع نتایج، اثر میگذاشت و کاندیداها مجبور بودند به آنها نیز اهمیت بدهند. بهعلاوه، مردم هر ایالت برای اثرگذاری بیشتر در انتخابات، تشویق میشدند که در رأیگیری شرکت کنند. با روش موجود، فقط چند ایالت باقی میمانند که کاندیداها باید زحمت تبلیغات در آنها را به خود بدهند، چون هر یک از دو حزب، امکان برنده شدن در آنها را دارند. مثلاً در انتخابات ۲۰۲۰ ایالتهای ویسکانسین، میشیگان، کارولینای شمالی، اوهایو و پنسیلوانیا از این دستهاند.۱۷
- نکته دیگر این است که سیستم الکترال به شکلی پیچیده، حق رأی اقلیتهای قومی و نژادی را سرکوب میکند. چگونه؟ دیدیم که آرای الکترال هر ایالت، از جمع سهم آن ایالت در کنگره بعلاوه دو نفر بهعنوان سهم آن از سنا به دست میآید؛ اما سهم واقعی جمعیت ایالتها با سهم آنها از سنا متفاوت است. پس آرای الکترال ایالتهای کمجمعیت، بیشتر از سهم واقعی جمعیت آنها محاسبه میشود.
مثلاً ایالت وایومینگ با ۵۸۰ هزار جمعیت، ۳ رأی الکترال دارد و کالیفرنیا با ۴۰ میلیون جمعیت، ۵۵ رأی الکترال دارد. درواقع، رأی هر نفر در ایالتهای خلوت مثل وایومینگ، ورمونت و آلاسکا حدود ۴ برابر رأی هر نفر در ایالتهای شلوغ مثل کالیفرنیا، تگزاس، فلوریدا و نیویورک اهمیت دارد!
اما اکثر سیاهان، لاتینتبارها و سایر اقلیتهای نژادی و مهاجران در همین ایالتهای پرجمعیت زندگی میکنند. پس قدرت هر رأی آنان، از هر رأی امریکاییهای سفید در سایر ایالات، کمتر است. اکنون ۱۵۸ میلیون از جمعیت سفیدها و ۷۶ میلیون از جمعیت اقلیتها، واجد شرایط رأی دادن هستند اما وزن این ۷۶ میلیون در آرای الکترال بسیار کمتر از تعداد آنهاست. با گذشت زمان، جمعیت اقلیتها در حال افزایش است و با روش فوق، تبعیض علیه آنان در هر دوره بیشتر میشود.۱۸
- سوءاستفاده نژادی دیگر از سیستم الکترال، حذف رأی سیاهان در ایالتهای جنوبی امریکاست. سیاهان در جنوب، تمرکز زیادی دارند و بین ۳۰ درصد تا ۴۰ درصد جمعیت برخی از این ایالات را تشکیل میدهند؛ اما در ایالات جنوبی، اکثر سفیدها جمهوریخواه هستند درحالیکه اکثر سیاهان دموکراتاند. پس در سیستم الکترال با روش «همه یا هیچ»، همیشه میلیونها رأی سیاهان جنوب به هیچ گرفته میشود.۱۹
- برخی ایالتها روشهای خاص خود را برای کاهش حضور اقلیتها و طبقات پایین در انتخابات اعمال میکنند تا آرای الکترال همواره مطابق خواست سفیدهای طبقه متوسط و بالا در آن ایالت باشد. در برخی ایالات مانند تگزاس، فقط کسانی که مدارک خاص مانند گواهینامه، گذرنامه و مجوز حمل اسلحه دارند، حق شرکت در انتخابات را دارند. درحالیکه بسیاری از اقلیتها و طبقات پایین جامعه، چنین مدارکی ندارند.
در برخی ایالات، صندوق رأی در محل سکونت اقلیتها و طبقات پایین گذاشته نمیشود تا درصد حضور آنها در انتخابات کاهش یابد. از سوی دیگر، در بسیاری از ایالات، افرادی که سوءسابقه دارند از شرکت در انتخابات محروم میشوند. سیاهان و طبقات پایین به علت ناتوانی از تبرئه خود در دادگاهها، بیشتر در معرض محکوم شدن و در نتیجه، محرومیت از رأی دادن هستند. حدود ۲۰ درصد سیاهان به همین علت، از حق رأی محروماند.۲۰
۷- در دوران کرونا، نزدیک به ۱۰۰ میلیون امریکایی یعنی ۳ برابر انتخابات ۲۰۱۶ از طریق پست، رأی دادهاند زیرا بسیاری از مردم از حضور در مراکز رأیگیری اجتناب میکنند. البته طرفداران ترامپ کمتر به خطر کرونا اعتنا دارند و ترجیح میدهند حضوری رأی دهند؛ اما اداره پست هشدار داده که به علت کمبود امکانات نمیتواند رساندن اینهمه رأی تا زمان شمارش را تضمین کند. ترامپ مخالف رأی پستی است و از تأمین بودجه و امکانات لازم برای این فعالیت فوقالعاده اداره پست خودداری میکند. حتی در برخی ایالات، تجهیزات اداره پست را از محل خود خارج کردهاند. این حیله باعث میشود که سفیدهای طبقه متوسط و بالا که دسترسی حضوری و آسانتری به صندوق آرا دارند، نقش مهمتری در آرای الکترال داشته باشند.۲۱
علت تأخیر در اعلام نتایج نهایی انتخابات، مشکلات در تحویل به موقع آرای پستی، چک کردن صحت آنها و سپس شمارش آنهاست که معمولاً بعد از شمارش آرای حضوری انجام میشود. ترامپ ادعا میکند تقلب در آرای پستی زیاد است تا بتواند مانع شمارش به موقع آنها شود. در این صورت، رأی بسیاری از مردم طبقات متوسط و پایین نادیده گرفته میشود؛ اما برخلاف نظر ترامپ، در انتخابات ۲۰۱۶ فقط ۱ درصد آرای پستی ایراد داشتهاند.۲۲
- امریکاییهای ساکن در جزایر وابسته به این کشور، مانند پورتوریکو و گوام چون جزء هیچ ایالتی تلقی نمیشوند، حق رأی در انتخابات ریاستجمهوری و کنگره را ندارند. به این نحو ۴ میلیون نفر که اکثر آنها از اقلیتها هستند از رأی دادن محروماند، درحالیکه نیمی از ایالتهای امریکا کمتر از این جمعیت دارند و هر یک صاحب ۳ تا ۷ رأی الکترال و چند نماینده کنگره هستند.۲۳
درمجموع، بر اساس نظرسنجی پیو ۷۵ درصد دموکراتها و ۳۲ درصد جمهوریخواهان، طرفدار تغییر قانون اساسی برای رأیگیری مستقیم و حذف سیستم الکترال هستند. در سرتاسر امریکا ۵۵ درصد مردم، طرفدار این تغییر هستند و ۴۱ درصد آنها سیستم فعلی را ترجیح میدهند درحالیکه بسیاری از مردم، ایرادات پیچیده این روش را درک نمیکنند.▪
پینوشت:
۱.https://www.haaretz.com/opinion/.premium-u-s-elections-far-more-critical-to-israel-s-future-than-its-own-1.9024095
۲.https://www.haaretz.com/israel-news/.premium.HIGHLIGHT-netanyahu-is-preparing-for-a-trump-loss-and-setting-up-a-narrative-1.9282842
- چه کسی؟
۴.https://www.haaretz.com/israel-news/.premium.HIGHLIGHT-what-a-biden-win-would-mean-for-u-s-ties-with-israel-1.9282628
۵.J Street
۶.https://en.wikipedia.org/wiki/J_Street
۷.https://www.washingtonpost.com/lifestyle/style/jeremy-ben-ami-winning-a-place-at-the-table-for-j-street/2015/03/26/1acb118e-d33e-11e4-8fce-3941fc548f1c_story.html
۸.https://www.haaretz.com/us-news/.premium-in-america-do-they-hate-blacks-or-jews-more-terrible-cost-of-four-trump-years-1.9282306
۹.Charlottesville
۱۰.Pittsburgh
۱۱.https://www.haaretz.com/us-news/.premium-over-three-quarters-of-u-s-jews-voted-for-biden-in-election-poll-finds-1.9288692
۱۲.PEW
۱۳.https://www.pewresearch.org/fact-tank/2020/02/03/few-in-other-countries-approve-of-trumps-major-foreign-policies-but-israelis-are-an-exception/
۱۴.https://en.wikipedia.org/wiki/United_States_Electoral_College
۱۵.https://en.wikipedia.org/wiki/Swing_state
۱۶.https://www.pewresearch.org/fact-tank/2020/11/03/in-past-elections-u-s-trailed-most-developed-countries-in-voter-turnout/
۱۷.https://www.cbsnews.com/news/swing-states-remaining-2020-presidential-election/
۱۸.https://www.pewresearch.org/2020/09/23/the-changing-racial-and-ethnic-composition-of-the-u-s-electorate/
۱۹.https://www.americanbar.org/groups/crsj/publications/human_rights_magazine_home/voting-in-2020/why-minority-voters-have-a-lower-voter-turnout/
۲۰.https://en.wikipedia.org/wiki/Voter_suppression
۲۱.https://en.wikipedia.org/wiki/Disfranchisement
۲۲.https://en.wikipedia.org/wiki/Postal_voting_in_the_United_States
۲۳.https://en.wikipedia.org/wiki/Federal_voting_rights_in_Puerto_Rico