گفتوگوهایی در باب شکلگیری و تثبیت دفتر تحکیم وحدت
سرویس جامعه: شهر، شکل مناسبات اجتماعی انسان را تغییر میدهد. اگر روزگاری قبیله بر اساس مناسبات خونی محمل همبستگی بود، بهمرور این محمل تغییر کرد. شاید دویست سال پیش به ذهن کسی خطور نمیکرد که در موضوعی با بخش مهمی از جهان همبسته باشد و برای آن همبستگی تلاش کند، اما امروز جنبشهای خواهان صلح یا جنبشهایی که در حمایت از محیط زیست ایجاد میشوند، مرزهای جغرافیایی و گاهی ایدئولوژیک را درمینوردند و فراتر از ملیت و دین موجب همبستگی انسانها میشوند. جامعهشناسان، از مارکس به اینسو به تبیین جنبشهای اجتماعی با ملاکهای مختلف پرداختهاند. یکی از ملاکهایی که برای طبقهبندی جنبشهای اجتماعی از آن کمک گرفته میشود، کنشگران یک جنبش اجتماعی است. دانشجویان ازجمله کنشگرانی هستند که معمولاً به دلایل مختلف حامل بسیاری از مطالبات نوگرایانه و تحولخواهانه در جامعه میشوند. جنبش دانشجویی ایران، پیش از انقلاب فراز و فرود بسیاری را پشت سر گذاشت، اما آخرین انقلاب قرن بیستم حامل عنصری به نام دین بود که باید محمل خود را در تمام اقشار مییافت. محمل دین در فضای دانشگاه، دانشجویان مسلمانی بودند که بیشتر زمینه فکری آنها برگرفته از آموزههای شریعتی و مبارزات مجاهدین مسلمان بود. حضور جدی عنصر دین و شخصیت رهبر انقلاب در فضای پس از انقلاب، دانشگاه را نیز با خود همراه کرد و دفتر تحکیم وحدت بر پایه انجمنهای اسلامی در دانشگاه شکل گرفت.
تحکیم وحدت تأثیر بسیاری حتی بر فضای کلان سیاست در ایران گذاشت. این نهاد دانشجویی با اشغال سفارت امریکا و حمایت حاکمیت از این اشغال قدرت بیشتری گرفت. دفتر تحکیم وحدت در انقلاب فرهنگی و جنگ نقش به سزایی داشت. آنها در ساختار سیاسی ایران تأثیرگذار بودند و از جریانهایی حمایت کردند و با برخی رقابت داشتند.
دفتر تحکیم در دهه ۶۰ درگیر مسائل کلان مملکت بود و با ورود به دهه ۷۰ رقیبانی سیاسی هم در دانشگاه پیدا کرد. دفتر تحکیم دهه ۷۰ تلاش بسیاری برای نزدیک شدن به بدنه دانشجویی و فراگیر شدن خود کرد و شاید همین گشادهدستی در پذیرش همه دیدگاههای فکری بود که زمینههای انحلال آنها را رقم زد.
اگر در دوران جنگ برای حل مشکلات کلان به بسیج دانشجویان نیاز بود، گویی در دهههای بعد سیاستمداران چندان دل خوشی از حضور دانشجو در صحنه نداشتند. دولت سازندگی تلاش بسیاری کرد تا فضای دانشگاه معطوف به درس و مشق باشد و کاری به کار دولت نداشته باشد، اما با پایان جنگ فضاهای فکری جدیدی در کشور در حال رشد بود. نشانه این فضاها را در مطبوعات آن دوران میتوان دید و طبیعی بود که دانشگاه به این فضاها حساسیت نشان دهد.
با ظهور دولت اصلاحات دانشگاه پس از سالها پر از نشاط شد. حضور تشکلهای متعدد و رشد نشریات دانشجویان دفتر تحکیم را که پیشتر نیرویی تعیینکننده در عرصه دانشگاه به نمایندگی از حاکمیت بود، به نیرویی تعیینکننده در مناسبات سیاسی ایران به نمایندگی از دانشجویان تبدیل کرد. این نمایندگی دیرپا نبود، اما تجربه دانشگاه در آن سالها بسیار جذاب بود.
یازده اسفند سال ۱۳۷۵، اولین مواجهه خیابانی تحکیم بود و گرمای تیرماه سال ۱۳۷۸ به استخوانبندی کلی دفتر تحکیم آسیب زد، هرچند این نهاد دانشجویی تاب آورد. با ظهور دولت احمدینژاد که خود از فعالان ابتدای انقلاب دفتر تحکیم وحدت بود و با جریان اصلی اختلافاتی دیرینه داشت، دانشگاه از فعالیت سیاسی تهی شد. دفتر تحکیم نیز بهمرور تحلیل رفت و سرانجام سرنوشت آنها در این دولت رقم خورد و پس از سه دهه فعالیت منحل شد.
دفتر تحکیم که روزگاری خود مشارکتی در تصفیه دانشگاه داشت، اواخر دهه ۸۰ از دانشگاه تصفیه شد. همزمان با این تسویهحساب تاریخی دلالی کنکور رشد کرد و سیاستهای جدید در جذب دانشجو و استاد دانشگاه را به سمت فضایی سرد و بیروح برد.
دانشگاه سهم زیادی در تقویت و شکلدهی جنبشهای اجتماعی در ایران داشته است، اما آیا دوران جنبشهای دانشجویی به سر آمده است؟ چه ارزیابی از سیر تحولات جنبش دانشجویی در ایران میتوان داشت؟ اینها پرسشهایی است که در مصاحبه با بخشی از اعضای دفتر تحکیم وحدت در پی پاسخ به آنها هستیم. در این شماره ابراهیم اصغر زاده از بنیانگذاران دفتر تحکیم و حمید اسماعیلی از اعضای اولیه این نهاد، برای ما از اتفاقات آغازین در شکلگیری تحکیم خواهند گفت. بنا داریم چندین شماره دیگر نیز به این موضوع بپردازیم و در شمارههای آتی دیدگاههای منتقدان تحکیم را نیز ارائه خواهیم کرد.■