زهرا بازرگان
آموزش و پرورش بهعنوان مهمترین فعالیت اجتماعی کشور بخش وسیعی از جامعه شامل میلیونها دانشآموز و اولیای آنها، معلمان، سازمانها و نهادهای مختلف را درگیر میکند که همه بهنوعی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و در شکلگیری شخصیت آنان نقش دارند. از این جهت هریک از مسائل نظام آموزشی و شیوههای برخورد با آن میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم گروههای وسیعی را تحت تأثیر قرار دهد.
در بخش اول مقاله ناتوانی مدارس کشور در حفظ و نگهداشت تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان در مدرسه، بررسی شد و دیدیم که چگونه ترک تحصیل دانشآموزان علاوه بر تباه شدن استعدادهای فردی و ایجاد یأس و ناامیدی در خانوادههای بیشمار، تهدیدی جدی برای منافع اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی کشور است. در بخش اول مقاله به نقش و مسئولیت خانواده و مدرسه در پیشگیری از مسائل تحصیلی، رفتاری دانشآموزان و شیوههای مؤثر حمایت از آنان بهتفصیل اشاره شد، اما مسئله ترک تحصیل، مشکل خانوادهها یا مدرسه بهتنهایی نیست. آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان مسئولیت همه افراد جامعه است و در صورتی میتوان از مدیران و معلمان چنین مسئولیت عظیمی را انتظار داشت که مدرسه مورد حمایت کامل دولت، نهادهای رسمی، غیررسمی و مردمی قرار گیرد.
در این بخش برخی از مسئولیتهای دولت و مردم در مقابله با این معضل بزرگ اجتماعی با اشاره به تجربههای کشورهایی بررسی خواهد شد که در مهار کردن این پدیده موفق بودهاند.
نقش دولت
طبیعتاً انتظار از دولت برای رسیدگی و پیگیری مسئله ترک تحصیل بهمراتب بیش از سایر نهادهای اجتماعی است. با اینکه بسیاری از نظامهای آموزشی در آسیا، اروپا و امریکا همچنان با این پدیده روبهرو هستند برخی از کشورها توانستهاند به سبب آگاهی از عواقب ناگوار آن و با اراده جدی مسئولان و مردم و بهرهگیری از کلیه امکانات موجود در پیشگیری و کاهش این پدیده موفقیت چشمگیری بهدست آورند. برخی از رویکردهای مؤثر پیشگیری و مقابله با ترک تحصیل نوجوانان را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
تأسیس نظام نظارت بر کیفیت آمادهسازی معلمان آینده
شکی نیست که حفظ و نگهداری دانشآموزان در مدرسه با ایجاد فضای آموزشی، برنامه و روشهای مناسب یادگیری، وجود مدیران و معلمهایی را میطلبد که پیش از ورود به دوره تربیتمعلم، صلاحیتهای اولیه برای حرفه تدریس و کار در مدرسه را داشته باشند: برخورداری از شخصیت سالم، شناخت خود، داشتن نگرشی مثبت به کودکان و باور به ظرفیت و توانمندیهای آنان و … دورههای تربیتمعلم میتواند تنها بخشی از ضروریات حرفه معلمی را در دانشجوی متقاضی این رشته رشد دهد. موفقیت در حرفه تدریس منوط به وجود مجموعهای از خصوصیات ذاتی و مثبت برای تدریس و کار با دانشآموزان متفاوت، در فرد داوطلب است.
با اینکه گردآوری مراکز تربیتمعلم در دانشگاه فرهنگیان را میتوان در حکم مهمترین اقدام آموزش و پرورش در سالهای اخیر برای اعتباربخشی و هماهنگ کردن آموزش معلمها تلقی کرد، اما از آنرو که آمادهسازی معلمان و سایر اعضای مدرسه در مراکز دانشگاهی دیگری نیز انجام میگیرد اقدام مؤثر بعدی را میتوان تأسیس سازمان یا یک نظام علمی، کاربردی و مستقل در سطح دولت برای نظارت و هماهنگ کردن کلیه برنامهها و فعالیتهای مرتبط با تربیت معلم در کشور دانست. این نظام رسمی با گذر از سنتهای قدیمی تدریس و یادگیری کودکان میتواند با نظارت بر داوطلبان حرفه معلمی، از میان برجستهترین و باهوشترین آنان[۱] بر کیفیت آموزش در این مراکز و تجربههای عملی دانشجویان نقش مؤثری ایفا کند. از وظایف عمده این نظام که در بسیاری از کشورهای پیشرفته فعال است، کمک به تشخیص دقیق نیازهای آموزشی، حرفهای و روانشناسی معلمان آینده، تضمین کیفیت آموزش و ارزشیابی دانشآموختگان در پایان دوره تربیتمعلم است.
انتخاب مدیران شایسته برای مدارس و تأمین رشد حرفهای آنها
انتخاب مدیران باصلاحیت برای مدارس از مهمترین عوامل بهبود کیفیت آموزش و پرورش و ایجاد تغییر و تحول در مدرسه محسوب میشود. انتخاب مدیر را نمیتوان بر اساس سلیقه شخصی یا گرایشهای سیاسی انجام داد. انتخاب مدیر در نظامهای آموزشی برخی از کشورهای پیشرفته معمولاً از میان معاونین مدارس، با بررسی صلاحیت علمی، شخصیت متعادل داوطلب، با توجه به رشته تحصیلی و سوابق حرفهای وی، از طریق آزمون و مصاحبههای دقیق و اختصاصی انجام میگیرد. با چنین شرایطی مسئولیت مدیر برگزیده برخلاف آنچه در کشور ما معمول است، به برقراری نظم و ترتیب، کسب اطمینان از حضور و غیاب کارکنان و دانشآموزان و انجام وظایف سنگین اداری یا خدماتی یا اموری محدود نمیشود. در کشور کانادا زمانی که قرار است مدیری تا شش ماه آینده بازنشسته شود، کمیتهای در منطقه آموزشی برای بررسی شرایط داوطلبان مدیریت آن مدرسه تشکیل میشود و مدارک متقاضیان این پست را بر اساس رشته تحصیلی، دورههای تخصصی گذراندهشده، شناخت و آگاهی وی از مسائل آموزشی و اجتماعی و میزان آگاهی داوطلب از انتظارات و نیازهای ساکنان منطقه مورد مطالعه قرار میدهد. این کمیته سپس نتیجه بررسی خود را به اداره کل آموزش و پرورش برای انتخاب نهایی و تأیید اداره کل اعلام میکند.
نکته مهم این است که بهمحض انتخاب مدیر جدید توسط اداره کل و در شروع تصدی پست مدیریت، نام وی در فهرست شرکتکنندگان دوره آموزش ضمن خدمت مدیران تازهکار قرار میگیرد تا او بتواند دانش و آگاهی خود از مدیریت آموزشی را زیر نظر اساتید و مدیرانی با سوابق درخشان آموزشی، تکمیل کند و تجربههای خود را سازمان دهد. طبیعتاً چنین مدیری که با تخصص در رشته تحصیلی مربوطه، قبولی در آزمونهای مدیریت و دارا بودن سوابق موفقیتآمیز آموزشی پلههای شایستگی را طی کرده است، از ثبات شغلی بیشتری برخوردار خواهد بود و نمیتوان او را بهسادگی با حکم رئیس ناحیه یا اداره کل برکنار کرد.
بازگرداندن ترکتحصیلکنندگان به مدرسه
از روشهای مؤثر حمایت دولت از کودکان و نوجوانانی که به خاطر ضعف تحصیلی، نارضایتی از مدرسه یا مسائل خانوادگی ناچار به ترک مدرسه شدهاند، ایجاد تمهیداتی برای بازگرداندن آنان به چرخه تحصیل و ارائه فرصتی دوباره به آنها برای یادگیری و کسب مهارتهای لازم برای زندگی است. در اینجا لازم است به این نکته اشاره شود که منظور از بازگشت به تحصیل لزوماً مراجعه به همان مدرسه سائق نیست؛ زیرا اگر شرایط تحصیل دانشآموز در مدرسه تغییر نکند و حضور او در مدرسه تکرار تجربههای تلخ گذشته باشد او دیر یا زود دوباره مدرسه را ترک خواهد کرد. لازمه بازگشت دوباره به تحصیل، ایجاد مدارس یا آموزشگاههایی با ساختار، محتوا، برنامهها و روشهای آموزشی و شیوههای ارتباطی متفاوت است. هدف از ایجاد این نوع آموزشگاهها برای ادامه تحصیل نوجوانانی که پشت به تحصیلکردهاند این است که آنان بتوانند تجربه موفقیتآمیز و منحصر به فردی را در این مکان به دست آورند و با ایجاد رابطه صمیمی با مدرسه و همسالان تجربههای تلخ گذشته از مدرسه را به فراموشی بسپارند. مسئولیت بازگرداندن ترکتحصیلکنندگان به مدرسه در کشورهای مختلف معمولاً به عهده سازمانهای دولتی است، اما در برخی از موارد شهرداریها، مؤسسهها و سازمانهای غیردولتی و مردمی هم در این رسالت پرمعنا و انسانی مشارکت دارند.
ملزم کردن مدارس به تهیه و اجرای برنامههای مقابله با افت و ترک تحصیل
از رویکردهای مؤثر پیشگیری از ترک تحصیل دانشآموزان، ملزم کردن همه مدارس به تهیه و اجرای برنامههای مدونی است که از سال اول دبستان به پیگیری عملکرد درسی و رفتاری کودکان بهخصوص دانشآموزان آسیبپذیر و حمایت از آنان میپردازد. بهطور مثال در کشور فرانسه از سال ۲۰۰۳ بر اساس قوانین آموزش و پرورش، همه مدارس باید برنامهای برای پیشگیری از افت تحصیلی و تضمین موفقیت دانشآموزان خود داشته باشند. در این کشور برای تصمیمگیری درباره کودکانی که دچار مشکلات یادگیریاند، برنامهای برای تسلط آنان به دروس پایه در کلاس تعیین میشود. در این برنامه همه معلمهای یک پایه برای کمک به این قبیل دانشآموزان باهم همکاری میکنند و از تجربههای مفید یکدیگر بهرهمند میشوند.
از فعالیتهای مفید دیگر در کشور فوق، تهیه برنامههایی برای دانشآموزان نیازمند به حمایت مدرسه ازنظر درسی، عاطفی و رفتاری زیر نظر شورای معلمان است. در این شوراها که بهطور مرتب تشکیل میشود پس از تبادلنظر درباره هریک از دانشآموزان که دچار مشکلات درسی یا رفتاریاند درباره نوع برنامه مورد انتظار و نحوه اجرا و ارزشیابی برنامه تصمیمگیری میشود.
در کشور بلژیک مراکز مشاوره (PMS)[۲] مستقر در منطقه آموزشی با بازدیدهای مرتب از مدارس منطقه، مدیران و معلمان را در مورد مسائل مربوط به بهداشت روانی، سلامت جسمانی و کمک به تقویت مهارتهای اجتماعی دانشآموزان یاری میدهد و بر کار و عملکرد مدرسه برای بهبود وضعیت دانشآموزان آسیبپذیر نظارت دارد.
فعالیتهای پیشگیرانه این مراکز، خیلی زود پیش از اینکه مشکلات کودکان تثبیت شود، آغاز میشود. بدین معنی که گروههای سهنفره از این مراکز شامل یک روانشناس مدرسه، یک مربی بازپروری روانی-حرکتی و یک مربی آموزشی-تربیتی، همه کودکان مدرسه را از نظر رفتار و سازگاری با محیط مورد مشاهده دقیق قرار میدهند.
در کشور فوق خدمات حمایتی برای دانشآموزان در پیشگیری از مشکلات احتمالی درسی و رفتاری سه نوع است:
- کمک به رفع مشکلات شناختی دانشآموزان (خدمات آموزشی و تربیتی)؛
- کمک به رفع مشکلات عاطفی، هیجانی (خدمات رواندرمانی)؛
- کمک به تسهیل مشارکت اجتماعی نوجوانان در جامعه (راهنمایی تحصیلی و شناختی)؛
شکی نیست که با توجه به وحدت شخصیت انسان این سه محور به یکدیگر وابستهاند. این نوع خدمات دولتی میتواند همه یا برخی از شاگردان را دربر گیرد.
تبعیض مثبت: مدارسی که باید در اولویت قرار گیرند
از رویکردهای مؤثری که میتوان برای کاهش افت تحصیلی بهویژه در مناطق محروم و مدارس پرجمعیت بهکار گرفت طرح «تبعیض مثبت»[۳] است. بر اساس این طرح در بین محلههای شهرهای بزرگ یک یا چند منطقه بر اساس معیارهای خاص و تحلیلهای جامعهشناسانه در حکم منطقه اولویتدار ازنظر آموزش و پرورش[۴] انتخاب میشوند. معیارهای فوق میتواند موقعیت جغرافیایی منطقه، بافت اجتماعی ساکنان مانند سطح سواد، وضعیت اقتصادی و شغلی اولیا، وجود دانشآموزانی با زبان و فرهنگ متفاوت از زبان غالب در مدرسه و از همه مهمتر ضریب بالای افت تحصیلی باشد.
هدف از انتخاب منطقه بهعنوان منطقه اولویتدار، پیشگیری و مقابله با عقبماندگی درسی و به انزوا کشیده شدن کودکان و نوجوانان مناطق حاشیهای و محروم شهرهای بزرگ است. بهطور مثال در کشورهای فرانسه و بلژیک بر اساس سیاست فوق، مناطقی در هر شهر با گزارش بازرسان و تأیید مقامات آموزش و پرورش با عنوان اولویتدار انتخاب میشوند. مراحل اجرایی این طرح را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
پس از انتخاب منطقه، گروهی از معلمها، یک کمیته اجرایی برای تهیه پروژهای در مقابله با افت تحصیلی در منطقه را تشکیل میدهند. اعضای کمیته عبارتاند از نمایندگان معلمها و مدیران منطقه، نمایندگان اولیا، نمایندگان سازمانها و نهادهای مستقر در محل. این گروه در هماهنگی و با مشارکت نمایندگان وزارت آموزش و پرورش در منطقه، پروژه جامع مبارزه با افت تحصیلی را تهیه و پیشنهاد میکنند. پروژه جامع از یکسو دربرگیرنده همه طرحهایی است که مدارس منطقه هریک برای پیشگیری از افت و ترک تحصیل دانشآموزان خود پیشنهاد میکنند و از سوی دیگر شامل یک برنامه منظم درباره چگونگی توزیع امکانات محلی مانند کتابخانه، درمانگاه، ورزشگاه، موزه، سینما، پارک محله و زمان استفاده از آنها برای هریک از مدارس محله است.
بدین ترتیب پروژه جامع، منعکسکننده طرحهای آموزشی و اصلاحی هماهنگ و متداوم کلیه مدارس منطقه است و شیوههای توزیع امکانات و پرسنل آموزشی و پرورشی ضروری را برای تحقق هدفها مشخص میکند.[۵]
نقش جوامع محلی و سازمانهای مردمنهاد در پیشگیری و مقابله با ترک تحصیل
مقابله با ترک تحصیل در محلههای پرمشکل بهویژه در حاشیه شهرها یا در مناطق محروم در روستاها بهصورت حمایت از دانشآموزانی انجام میگیرد که به علل مختلف نمیتوانند تواناییهای خود را در مدرسه بروز دهند. در این مناطق اولیا دانشآموزان اکثراً رابطهای با مدرسه ندارند و الگویی که به کودکان ارائه میشود غالباً با چیزی جز فقر، خشونت، نابرابری و بیکاری نیست.
لازمه موفقیت تحصیلی و بهزیستی روانی دانشآموزانی که در این نوع مناطق زندگی میکنند، جلب مشارکت افراد و سازمانهای مستقر در محل و آگاه کردن آنها از نقش مهمی است که مردم میتوانند در بهبود سطح زندگی فرزندان خود و آینده آنها داشته باشند. مقابله با ترک تحصیل با حمایت از دانشآموزان، میتواند عامل مهمی برای پیشگیری از مسائل رفتاری نوجوانان یا تشکیل دستهها و گروههای ضد اجتماعی در محله باشد.
نمونههایی از این نوع خدمات را بهخوبی میتوان با بررسی تجربههای موفق کشورهایی مانند فرانسه یا بلژیک ملاحظه کرد. در این کشورها در پاسخ به نیازهای جوامع محلی، گروههای حمایتی در محله تشکیل میشود که با ارائه طرحها و برنامههای محلی با مشارکت داوطلبان از دانشآموزان یا سایر گروههای نیازمند در محله حمایت میکند. متأسفانه یکی از مسائل کشورهایی که با ترک تحصیل وسیع دانشآموزان روبهرو هستند، فقدان اراده جمعی افراد نسبتاً بانفوذ محله برای رفع مشکلاتی است که ساکنان بهخصوص فرزندان آنان با آن روبهرویند.
در این جوامع بسیاری از شهروندان رسیدگی و حلوفصل مسائل محله را فقط از دولت انتظار دارند؛ زیرابه ظرفیت عظیم مردمی در راهاندازی برنامههایی برای بهبود شرایط زندگی خود باور ندارند. بررسی این موضوع در برخی از کشورهای پیشرفته نشان میدهد که ساکنان محلههای کمدرآمد با بررسی مسائل عمدهای که با آن روبهرویند با همکاری یکدیگر و جلب نهادها یا سازمانهای مدنی و غیرانتفاعی برای حل مشکل خود تلاش میکنند. بهطور مثال ساکنان بعضی از محلههای محروم در شهر مونس[۶] یا بروکسل[۷] در بلژیک با توجه به رقم بالای افت و ترک تحصیل نوجوانان با حمایت از «شبکه اجتماعی مدارس تکلیف شب»[۸] و با دعوت از داوطلبان علاقهمند به تدریس بهویژه بازنشستگان آموزش و پرورش یا فارغالتحصیلان دانشگاه که هنوز شاغل نشدهاند، ساختمانی را بانام «مدرسه تکلیف شب» کرایه کرده و با توافق اولیا دانشآموزان و مسئولان مدرسه، نوجوانانی را که عملکرد تحصیلی رضایتبخشی ندارند برای شرکت در کلاسهای تقویتی، هنری، ورزشی پس از پایان ساعات مدرسه جلب میکند.
چنین تجربه ارزشمندی در سال ۱۳۸۹ در یک مدرسه ابتدایی در حاشیه شهر بروجرد، تحت عنوان «کلاس تکلیف شب» توسط یکی از دانشجویان دانشگاه تهران با هدایت نگارنده انجام شد و نتایج بسیار مثبتی در پیشرفت درسی دانشآموزان، بهویژه در درس ریاضیات و افزایش اعتمادبهنفس آنان داشت. لازم به ذکر است که محتوای درسی و برنامه آموزشی و تربیتی این مدارس یا کلاسهای تکمیلی نباید تکرار برنامههای مدارس معمولی باشد. این اقدام در صورتی نتایج مثبتی خواهد داشت که با برنامههای تفریحی، هنری و افزایش اعتماد به نفس دانشآموزان آسیبپذیر همراه باشد.
نمونه دیگری از پروژههای موفق جوامع محلی از سال ۱۹۷۲ دریکی از محرومترین ایالات هند (منطقه راجستان) برای مقابله با فقر، ناآگاهی و بیسوادی ساکنان، با نام پروژه «کالج پابرهنهها» شکل گرفت. این برنامه آموزشی به صورتی متفاوت از برنامه سنتی سوادآموزی بهنحوی شکل گرفت که موضوع مورد توجه کارگزاران آموزشی پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه محلی از مدرسه باشد، نه تدریس موضوعهای درسی. در حال حاضر پروژه معروف «کالج پابرهنهها» ۱۵۰ مدرسه شبانه را در ۸۹ روستای منطقه بهمنظور آموزش کودکانی که هر روز همراه خانواده خود در مزرعه کار میکنند تحت پوشش قرار میدهد.[۹]
مسئله ترک تحصیل و نقش دانشگاهها
آموزش عالی زیربنای توسعه و رشد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی هر کشور است و دانشگاهها در کمک به تحقق بسیاری از اهداف و برنامههای توسعه کشور و رفع تنگناها و مشکلات، نقش مهمی به عهده دارند. یکی از رسالتهای عمده دانشگاهها در کنار ایفای نقش سنتی خود که تولید، اشاعه علم و معرفت و انجام پژوهشهای مورد نیاز کشور است، ارائه خدماتی برای بهبود شرایط جامعهای است که در آن به تدریس و تحقیق اشتغال دارند. این مسئولیت در نشست سالیانه رهبران دانشگاهها در آکرا (غنا) در سال ۲۰۱۶ مجدداً مورد تأیید قرار گرفت. رؤسای دانشگاهها در این باره توافق داشتند که از این پس دانشگاهها نمیتوانند بدون ایفای مسئولیت اجتماعی خود پایدار بمانند.
در ایران با اینکه یکی از نیازهای نظام آموزشی حمایت سایر دستگاهها از مدارس در مقابله با نابرابریهای اجتماعی و کمک به تحقق اهداف متعالی آموزش و پرورش است، دانشگاههای کشور معمولاً در این زمینه نقش فعالی به عهده ندارند و پیگیری مسائل بهشمار تحصیلی و اجتماعی دانشآموزان، آموزش و آگاهسازی اولیا یا تلاش برای رشد حرفهای معلمها را در حیطه مسئولیتهای خود نمیبینند.
همه ساله پژوهشهای متعددی در سطح دانشگاههای کشور در زمینههای مشکلات تحصیلی و ناسازگاریهای دانشآموزان و موضوعهایی از این قبیل توسط دانشجویان با هدایت اعضای هیئتعلمی دانشگاهها انجام میپذیرد، اما همکاری علمی و عملی مدارس و دانشگاههای علوم تربیتی محدود و غالباً در حد نظارت بر کار دانشجویان در مدارس یا ایراد سخنرانی در همایشها یا در مدارسی است که کمتر مجوزی برای ایجاد تغییر و نوآوری در وضعیت موجود را دارند. بررسی روابط بین آموزش عالی و آموزش عمومی و متوسطه در بسیاری از کشورها تعامل نزدیکی بین این دو نهاد و انجام پژوهشهای مشترک در جهت شناخت و حل مسائل آموزش و پرورش را نمایان میسازد. نمونهای از فعالیتهای مشترک دانشگاهها و مدارس را میتوان در انستیتوی تعلیم و تربیت دانشگاه لندن ملاحظه کرد. در این انستیتو همه ساله اساتید و معلمها صدها پژوهش معتبر نظری یا میدانی انجام میدهند و نتایج آن در اختیار آموزش و پرورش و در رسانهها برای بهرهبرداری قرار میگیرد.
در چند دهه اخیر بسیاری از برنامههای جهانی در زمینه توسعه و بهبود کیفیت آموزش و پرورش بر نقش آموزش عالی بهویژه در زمینه دستیابی عموم به آموزش، از میان برداشتن نابرابریها و بهبود جنبههای کیفی آموزش تأکید میکند. نقش دانشگاهها در تأمین امکانات جامعه و تحقق اهداف آموزش و پرورش را شاید بتوان در سه حیطه زیر خلاصه کرد:
توانمندسازی نیروی انسانی در آموزش و پرورش برای خدمت در دورههای پیشدبستانی تا پایان تحصیلات دانشگاهی؛
انجام پژوهشهای علمی و کاربردی بهویژه اقدامپژوهی برای شناخت مسائل و مشکلات درون مدرسه و در جهت کاهش و پیشگیری از مشکلات موجود؛
ارائه خدمات تخصصی به جامعه که این نوع خدمات از طریق کاربردی کردن نظریهها، ارائه خدمات مشورتی برای سازمانهای آموزشی، تهیه و تولید و عمومی کردن استفاده از فنآوریهای جدید میسر خواهد شد.
طبیعتاً همیاری و مشارکت دانشگاهها با مدارس در صورتی تحقق مییابد که وزارت آموزش و پرورش، دانشگاهها را بهعنوان مراکز مهم مطالعات و تحقیقات و عامل بالقوه توانمندسازی نیروی انسانی آموزش و پرورش بپذیرد و متقاضی و مشتاق دریافت خدمات فوق باشد.
همکاری و مشارکت دانشگاهها با مدارس در زمینه طراحی، اجرا و ارزیابی برنامهها برای دانشگاهها نیز بسیار مفید و مغتنم خواهد بود؛ زیرا با شناخت بهتری که اعضای هیئتعلمی از مسائل جامعه و مشکلات آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان بهدست میآورند خواهند توانست تدریس خود و فعالیتهای پژوهشی را با توجه به واقعیتها، نیازها و امکانات جامعه تطبیق دهند.
شهرداریها و ارتقای کیفیت آموزش و پرورش
واژه شهرداری ممکن است در ذهن بسیاری از افراد یادآور اموری مانند مالیاتها، عوارض نوسازی، جریمهها و تخلفات باشد. برخی دیگر بیشتر به وظایف ساختمانی شهرداری از قبیل احداث پلها، بزرگراهها و کاشت و تکثیر گلها و گیاهان توجه دارند. گروهی نیز نقش اصلی شهرداری را نظارت بر پاکیزهسازی و بهداشت محلههای مسکونی، مغازهها و سایر اماکن شهری میدانند.
در ایران بهرغم تلاشهای قابلتوجه شهرداریها در سالهای اخیر در زمینه تأسیس فرهنگسراها، کتابخانهها و سایر مظاهر فرهنگی، به نظر میرسد کمتر کسی به نقش کلیدی شهرداریها در ارتقای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور واقف است. بررسی خدمات و وظایف شهرداریها در بسیاری از کشورهای پیشرفته بهخصوص در نظامهای آموزشی غیرمتمرکز و نیمهمتمرکز نشان میدهد که بخش وسیعی از فعالیتهای شهرداری شامل مشارکت در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، ایجاد آگاهیهای اجتماعی در شهروندان و توانمندسازی آنان حتی در زمینه آمادهسازی و تربیتمعلمان کشور است. نقش آموزشی و پرورشی این نهاد در برخی از کشورها را میتوان در حوزههای زیر مورد توجه قرار داد:
- حمایت از مدارس با ارائه خدمات تکمیلی
در این زمینه مدارس با توافق و هماهنگی لازم با شهرداری از امکانات وسیع آن از قبیل کتابخانه، سالنهای ورزشی، استخر، فرهنگسرا، موزهها و نمایشگاهها استفاده میکنند. در مقابل در برخی از کشورها، شهرداریها هم مجازند تا با موافقت مدرسه در ساعات تعطیل مدرسه یا در تعطیلات تابستان از فضاها و برخی از امکانات مدرسه در جهت ارتقای اجتماعی محله (برگزاری دورههای آموزشی، هنری) بهرهمند شوند. بدیهی است در صورت همکاری این دو نهاد (مدارس و شهرداریها) حضور مستمر نماینده شهرداری در شوراهای عمومی مدرسه برای برنامهریزی، تصمیمگیری و ایجاد هماهنگیهای لازم ضروری است.
- ۲. تأمین هزینههای ساختوساز، تعمیر و بازسازی مدارس
در این زمینه شهرداریها در پاسخگویی به نیازهای محلی به تأمین بخشی از هزینههای ساختوساز مدارس، نوسازی یا زیباسازی آن میپردازند. بهعنوان مثال در کشور فرانسه، شهرداری در هزینههای مربوط به نگهداری مدارس دولتی و امتحانات سراسری مشارکت میکند.[۱۰] نمونهای از همکاری بین وزارت آموزش و پرورش و شهرداری را میتوان در بخشها و روستاهای کوچک فرانسه از قبیل منطقه روئن[۱۱] ملاحظه کرد.
وظیفه شهردار بهعنوان نماینده حکومت، ساخت، توسعه، بازسازی و نگهداری ساختمانهای مدارس دولتی در محلههاست. شهردار امکانات و تجهیزات لازم را برای اداره مدارس فراهم میکند، خدمات تغذیه و فعالیتهای فوقبرنامه را با استخدام پرسنلی برای انجام این وظایف ارائه میکند، فهرست کودکان واجبالتعلیم محل را تهیه و انتشار میدهد و بر تعمیم آموزش در آن ناحیه نظارت دارند.
- تأسیس و مدیریت مدارس
در برخی از کشورهای صنعتی منجمله در بلژیک، مدارس توسط سه شبکه یا نهاد مسئول آموزشی و پرورشی شامل دولت، شهرداری (استان) و بخش خصوصی اداره میشود و هریک از سه شبکه در تعیین گرایشهای فلسفی، ساختار، مدیریت و روشهای تعلیم و تربیت بهطور مستقل عمل میکنند. تأمین مالی مدارس در شبکههای دولتی و شهرداری به عهده دولت است و بخشی از هزینههای مدارس خصوصی نیز توسط دولت تأمین میشود.[۱۲] در کشور فوق اولیا دانشآموزان در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود آزادند. همچنین تربیت و آمادهسازی معلمها در مراکز تربیتمعلم وابسته به آموزش عالی در یک دوره سهساله انجام میپذیرد.
روابط متقابل شهرداری و آموزش و پرورش در ایران
در ایران همانگونه که اشاره شد، نقش فرهنگی شهرداریها در مقایسه با سایر فعالیتهای این نهاد بهخصوص در زمینه ارائه خدمات شهری چندان برجسته نیست. حال آنکه انتظار میرود شهرداریها نقش پررنگتری در توسعه فرهنگی کشور بهخصوص در بهبود کیفیت آموزش و پرورش، در همیاری با وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی داشته باشند. آموزش و پرورش مهمترین اولویت کشور است به همین جهت ضروری است همه نهادها در بهبود کیفیت آن مشارکت کنند. با اینکه همهساله درصدی از درآمدهای شهرداری به آموزش و پرورش اختصاص مییابد این همکاری بیشتر در حد تأمین اعتبارات مالی است و به نظر نمیرسد توافقی در نحوه هزینه کردن آن و کمک به رفع برخی از مشکلات آموزشی و پژوهشی بین این دو نهاد برقرار باشد؛ مثلاً در زمینه حفظ و نگهداری دانشآموزان و جلوگیری از ترک تحصیل همیاری بین دو نهاد آموزش و پرورش و شهرداری را میتوان در زمینههای متعددی بسته به نیازهای محلی و ملی پیشبینی و برنامهریزی کرد. برخی از فعالیتهای مشترک را میتوان در حیطههای زیر تحقق بخشید:
- تأسیس مراکز تداوم تحصیلی در فرهنگسراها: با توجه به اینکه ترک تحصیل دانشآموزان پیش از به پایان رساندن یک دوره آموزشی میتواند نتایج منفی جبرانناپذیری برای فرد، خانواده و جامعه دربر داشته باشد، شهرداریها از سازمانهایی هستند که به علت برخورداری از امکانات فراوان از نظر فضا، منابع انسانی و مادی میتوانند در جهت حمایت از مدارس، دورههای تحصیلی از نوع دیگری را برای بازگشت دادن ترکتحصیلکنندگان به تحصیل و کمک به آنها برای تکمیل دوره تحصیلات عمومی فراهم آورند.
در فرانسه این دورهها با محتوای غنیشده، روشهای آموزشی و پرورشی سازنده، با ساعات درسی کمتر و فعالیتهای عملی و تفریحی بیشتر به جذب دانشآموزانی میپردازد که مدرسه را ترک کردهاند. وجود فرصتهای ادامه تحصیل از طرف شهرداریها برای کمک به آموزش و پرورش در تکمیل وظایف خود میتواند زندگی فردی و اجتماعی میلیونها دانشآموز را در شهرها و روستاها تغییر دهد.
- فرصت ادامه تحصیل و اشتغال به کار برای نوجوانان: در بخشهای گذشته دیدیم یکی از عللی که برخی از نوجوانان را به ترک مدرسه وامیدارد نیازهای مالی خانواده و لزوم پرداختن به کاری درآمدزا برای حمایت از خانواده است. از برنامههای مؤثری که شهرداریها میتوانند از طریق آن نوجوانان یا جوانان ترکتحصیلکننده را به تداوم تحصیل و اشتغال تشویق کنند، تأسیس مدارس یا مراکز مدرن و مجهز فنی حرفهای به صورتی است که نوجوانان، همزمان با تحصیل و کسب مهارتهای لازم در این مراکز فرصتهایی برای ارائه خدمت به جامعه با کسب درآمد پیدا کنند. نمونه جالبی از این مدارس[۱۳] در قلب شهر برلین وجود دارد. در این کالج مدرن، مجهز و پیشرفته فنی و حرفهای، نوجوانان بازگشت داده شده زیر نظر اساتید برجسته، به یادگیری حرفه مورد علاقه خود میپردازند. نکته جالب اینکه نوجوانان همزمان با سفارش گرفتن از مدارس و مؤسسههای آموزشی شهر برلین برای انجام کارهای ساختمانی، تعمیرات، نجاری، دکوراسیون، برنامهنویسی، کیترینگ، شیرینیپزی و غیره و دریافت حقوق مکفی از نظر مالی هم تأمین میشوند و میتوانند از خانواده خود حمایت کنند. در گفتوگوی مسئولان این مدرسه با بازدیدکنندگان، این واقعیت آشکار شد که بخش بزرگی از نوجوانان فارغالتحصیل از این مراکز، برای ادامه تحصیل و کسب تخصص بیشتر وارد دانشگاههای صنعتی این کشور میشوند. برخی دیگر با مهارتهایی که در این دوره کسب کرده و اعتماد به نفسی که به دست آوردهاند بهآسانی جذب بازار کار میشوند.
- حمل و نقل ایمن دانشآموزان: یکی از مشکلات خانوادهها در ایران تأمین وسیله حمل و نقل سالم و ایمن فرزندان به مدرسه است. کیفیت مناسب وسایل جابهجایی دانشآموزان نهتنها سهم بزرگی در تأمین سلامت جسمی آنان دارد، بلکه در سلامت روحی ایجاد علاقه و انگیزه به یادگیری و حتی در رشد اخلاقی و اجتماعی آنان هم اثرگذار است. حل مشکل حمل و نقل نیازمند همکاری جدی آموزش و پرورش و شهرداری با تخصیص اتوبوسهای متحدالشکل، سالم و همرنگ برای دانشآموزان و همزمان تربیت سالمترین افراد از میان رانندگان داوطلب است. راننده اتوبوس مدرسه با شیوه رانندگی خود، برخورد صحیح با دانشآموزان و رفتار مؤدبانه با سایر رانندگان در خیابان، میتواند در شکلگیری شخصیت متعادل دانشآموزان نقش مؤثری داشته باشد.
موارد حمایت شهرداری از مدارس در تحقق اهداف عمده دانشآموزان بهشمار میرود و همکاری این دو سازمان زمینه را برای کاهش نابرابریها و بهبود کیفیت آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان فراهم خواهد کرد.
سخن آخر
مشکلات آموزش و پرورش متعدد است و مسئله ترک تحصیل یکی از عمدهترین آنهاست، اما خوشبختانه به تعداد مشکلات و حتی بیشتر از آن منابع غنی انسانی و اندیشهها و افکار نوآورانه چه در مدرسه، چه در میان معلمها، مدیران، مشاوران و … و چه در بیرون از چارچوب مدرسه وجود دارد. این معضل اجتماعی لاینحل نخواهد ماند اگر همه افراد، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی، مسئله ترک تحصیل را به خاطر عواقب وخیم آن بسیار جدی بگیرند و با مشارکت و همفکری با هم فرصت و امکانات لازم را برای کودکان و نوجوانانی که بدون حمایت و همراهی جامعه نمیتوانند به تحصیل خود ادامه داده و در نهایت به یک زندگی سالم، شرافتمندانه و موفقیتآمیز دست یابند، فراهم آورند.
در این مختصر تنها به چند تجربه موفق در ایران و کشورهای دیگر در مقابله با ترک تحصیل اشاره شد اما چنانچه مدارس درهای خود را به روی جامعه بگشایند و از انزوای همیشگی خود بیرون بیایند، آغوش جامعه برای همفکری و حمایت در حل مشکلات بهشمار آن باز خواهد بود.
برای مطالعه بیشتر
- Le Maire et l’ecole(2015), Guide pratique, Association des Maires Rureaux de France.
- Les differents Reseaux de l’enseignement en Belgique(2010)
www.ffedd.be/CM-files.
- Responsabilite’ Sociale de L’ Universite’: Un Cadre de Reference European (2015)
www.eu.usr.eu.
- زهرا بازرگان (۱۳۹۰)، مدیریت تعارض در مدرسه، انتشارات سخن.
- زهرا بازرگان (۱۳۸۴)، «نگاهی دیگر به مسئله افت تحصیلی، تغییر و نوآوری در مدرسه، انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران».
- زهرا بازرگان (۱۳۹۴)، به خشونت در مدرسه پایان دهیم، انتشارات سخن.
[۱]. معلم با هوش متوسط نمیتواند پاسخگوی نیازهای یادگیری دانشآموزان تیزهوش یا انتخاب روشهای مناسب تدریس برای پاسخگویی به نیازهای متفاوت دانشآموزان باشد.
[۲]. Centre Psycho-Medico-Socio
[۳]. Positive Discrimination
[۴]. Education Priority Area
[۵]. برای مطالعه بیشتر به مقاله «نگاهی دیگر به مسئله افت تحصیلی و شیوههای برخورد با آن در کتاب تغییر و نوآوری در مدرسه» نوشته زهرا بازرگان (۱۳۸۴)، انتشارات انجمن اولیا و مربیان رجوع شود.
[۶].Mons
[۷]. Bruxcelles
[۸]. Les Ecoles de Devoirs
[۹]. رجوع شود به مدیریت تعارض در مدرسه، نوشته زهرا بازرگان (۱۳۹۴)، انتشارات سخن.
[۱۰]. در بسیاری از کشورها حفظ و نگهداری مدارس در شرایط مطلوب نهتنها برای تأمین امنیت کودکان، بلکه به خاطر احترام به حقوق دانشآموزان برای استفاده از محیطی سالم، پاکیزه و زیبا الزامی است.
[۱۱].Rouen
[۱۲]. در میان مدارس خصوصی و غیردولتی میتوان به مدارس مذهبی (کاتولیک)، لائیک و مدارس طرفداران ایدهها و اندیشههای مربیان بزرگ تعلیم و تربیت از قبیل دکرولی، فرنه، شارلمانی و مونتسوری و غیره اشاره کرد.
[۱۳]. Knobelsdorff-Schule