نگاهی به درآمدهای حاصل از اقتصاد ورزش و تأثیر آن بر جامعه
سعید فائقی
برای بیان رشد توسعه اقتصاد هر کشوری از تولید ناخالص داخلی آن کشور استفاده میکنند. بهطورکلی میزان تولید ناخالص داخلی[۱] نشانه استانداردهای اقتصادی هر کشوری است. در کشور ما، مدیران برنامهریزی و اقتصادی نوعاً معطوف به دو جریان عمده عمل میکنند: الف، فعالیتهای اساساً مالی یا بهاصطلاح فعالیتهای پولساز؛ و ب، فعالیتهای اساساً صنعتی کالاساز. به همین دلیل متأسفانه برای اندازهگیری و تبیین ابعاد معنوی زندگی نظیر آرامش، شادی، میزان خشنودی از زندگی اقدامی صورت نمیدهند. اگر هم بخواهد اقدامی صورت، گیرد عناد میورزند.
در زمان تدوین برنامه سوم، به مدیران برنامهریزی پیشنهاد شد مطالعه اثر اقتصاد ورزش در تولید ناخالص داخلی را در برنامه قرار دهند، علیالخصوص محاسبه شادی ناخالص ملی[۲] یا شاخص پیشرفت واقعی[۳] را در دستورکار بگذارند که با این پیشنهادها موافقت نشد و رهنمودشان طرح جامع ورزش بود که سرنوشت آن را هواداران ورزش نیک میدانند. حال اگر دقیقتر موضوع را دنبال کنیم، باید شاخص خوشبختی[۴] را هم محاسبه کنیم. سالهاست آرزو به دل ماندهایم و اقدامی صورت نمیگیرد. شاید اهمیت اقتصادی جام جهانی فوتبال نسیمی بر شامه مدیران برنامهریزی اقتصادی بوزد تا در حوزه اقتصاد ورزش حرکت و جهشی صورت دهند و در این اوضاع و احوال بد اقتصادی، اقتصاد ورزش دریچهای بهسوی خوشبختی بگشاید.
متأسفانه مردم ما از نفت و اقتصاد نفتی خیری نبردند ولی با این علاقهمندی که به ورزش و استعداد بالایی که جوانان ما در این زمینه دارند، اگر ۱ درصد از درآمد جهانی حوزه ورزش به کشورمان جذب شود، رقم معنیداری خواهد بود. برای نمونه فدراسیون فوتبال برای سه بازی مبلغ ۸ میلیون دلار دریافت میکند که اگر از گروه خود بالا میآمد، این رقم به ۱۲ میلیون دلار میرسید. کدام فعالیت را در دنیا میشناسید که در مدت یک هفته چنین درآمدی را به همراه داشته باشد. در کنار این درآمد، بهیاد داشته باشیم بازاریابی تجاری فوتبال با رشد روزافزون روبهرو است. در همین بازیها این مبلغ به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد که ما از این حوزه هیچ سهمی نداریم. درآمد حاصل از اسپانسرشیپ (پشتیبانی) و درآمد حاصل از حقوق رسانهای نیز به همین مقدار است؛ یعنی روی هم ۲۰۰ میلیارد دلار و درآمد بلیتفروشی بهتنهایی ۲۷ درصد کل درآمدها را تشکیل میدهد. برآورد میشود درآمد این دوره از جام جهانی در حدود ۸۰۰ میلیارد دلار باشد. بهیاد داشته باشیم باشد هزینههای سرمایهای برای برگزاری این رویداد مهم به ثروت جامعه میافزاید و کمتر پدیدهای را میتوان یافت که تا این حد سود و ارزشافزوده به همراه داشته باشد.
در کنار همه منافع مادی، آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار است سود معنوی آن است. مردم ما علیرغم باخت تیم ملی به شادی و پایکوبی پرداختند در تمام چهل سال پس از انقلاب، چه پدیدهای مانند فوتبال، والیبال، کشتی، وزنهبرداری و تکواندو و ورزشهای مدالآور المپیکی و جهانی توانسته اینهمه شادی به جامعه تزریق کند. چرا شاخصی برای اندازهگیری شادی جامعه تعیین نمیکنیم؟ در آن شرایط نابسامانی نرخ ارز و سکه و التهابات روانی متعاقب آن در جامعه با چه راهکاری توانستیم تا حدی اوضاع را آرام کنیم؟ این قدرت فوتبال نبود که افسردگی ناشی از نابسامانی و ناهنجاری اقتصادی را به خوشی و شادی تبدیل کرد.
درآمدهای حاصل از بلیتفروشی، حقوق رسانهای، اسپانسرشیپ، کالاهای ورزشی، محصولات مجاز ورزش و باشگاههای آمادگی جسمانی و دیگر فعالیتها با رشد سالانه حداقل ۱۰ درصد روبهرو است. اگر رشد اقتصاد را میانگین سالانه ۸ درصد در نظر بگیریم، رشد درآمدهای حوزه اقتصاد ورزش بالاتر از رشد اقتصاد قرار میگیرد. شبکه سه و شبکه ورزش در این ایام هر شب به قرعهکشی میپردازند. پخش آگهیها پیش از پخش بازیها و بین دو نیمه و پس از بازی چنان توسعه پیدا کرده که لحظاتی از بازی را هم به پخش آگهی اختصاص دادهاند. حجم جوایز و قرعهکشیها سرسامآور است. کدام پدیده امن اقتصادی را سراغ داریم که بتواند این حجم درآمدزایی برای برنامههای تلویزیونی داشته باشد و تداوم یابد.
در المپیکها گرانترین بلیت مسابقات برای دو ۱۰۰ متر است که بازارسیاه هم دارد. مردم ورزشدوست در دنیا برای ۱۰ ثانیه گزافترین مبلغ را پرداخت میکنند. اقتصاد شادی و طراوت پردرآمدترین و گرانترین اقتصادهاست. در همین جام جهانی تیمهای ملی کشورهای حضوریافته در جام هریک گرانترین تیم قاره خود هستند و تکتک اعضای تیمها چند ده و چند صد میلیون دلاری هستند. در این دوره از بازیها پدیده جدیدی نضج گرفت؛ قریب بهاتفاق تیمهای معطوف به ستارهها حذف شدند و اصطلاحاً تیمهای کارگری ردههای بالا را تصاحب کردند. تیمهایی که دوندگی بیشتر کردند، تعداد پاسهایشان بیشتر بود، درصد مالکیت توپ بیشتری داشتند، دفاع مناسب انجام دادند و در حملات دقیقتر عمل کردند یعنی چارچوب دروازه را بهتر دیدند. این تیمها بدون اینکه ستارهای داشته باشند، صعود کردند. بهاصطلاح بهرهوری و کارایی عملکرد بیشتر و از همه مهمتر نوآوری و استفاده از دانش و علم و فنّاوری روز در دستورکار بود. فنّاوری بازبینی هم در این دوره وارد بازیها شد و شاهد بودیم که در چند مورد نتیجه بازی را رقم زد.
در این دوره توریسم ورزشی به اوج رشد خود رسید. در ایامی که هر روز قیمتهای دلار و یورو رو به افزایش بود، تعداد معناداری تماشاگر از کشور ما به روسیه مسافرت کردند که بهنوعی رکـورد محسـوب میشود. هم فال بود و هم تماشا. جالبتر اینکه در این دوره استارتآپهای کشور فضای اقتصادی را به قبضه خود درآوردند و برای اولین بار قرعهکشی میلیارد تومانی را در دستورکار قرار دادند. از آنجا که هواداران و تماشاگران داراییهای بالقوهای هستند و در کسوت دنبالکنندهها بازار مناسبی برای شبکههای مجازی و استارتآپها هستند، برای جذب این سرمایههای سرگردان که هیچوقت باشگاهها نتوانستند از قدرت اقتصادی آنها استفاده کنند رقابت سرسامآوری در حوزه مجازی صورت گرفته است. گرچه در کشور ما متأسفانه حقوق معنوی رعایت نمیشود، ولی برای نمونه پس از پیوستن رونالدو به باشگاه یوونتوس، فروشگاه مرکزی این باشگاه تنها در دو روز تعداد ۵۵۰ هزار تیشرت رونالدو را فروخته و حدود ۸۵ میلیون یورو درآمد داشته که یک رکورد محسوب میشود و ارزش سهام این باشگاه درصد بسیاری بالا رفته است. چه پدیدهای میتواند چنین درآمدی داشته باشد. در بعضی شبها پیامکهای ارسالی برای پیشبینی مسابقات در برنامه فوتبالی شبکه سوم سیما از ۱۰ میلیون نفر بیشتر شد. آیا چنین حضوری در کشورمان رکورد نیست؟ کدام برنامه تلویزیونی میتواند اینچنین مخاطب را جذب کند؟ پربینندهترین سریالهای ایام عید نتوانست نظرسنجی را بهحد یک میلیون نفر برساند. برنامه پربیننده کمدی حداکثر با چند صد هزار نفر مخاطب سروکار دارند. هر اندازه بخواهیم اعداد و ارقام را ذکر کنیم، قابلمقایسه نیستند.
باید اهمیت اقتصاد ورزش را دریابیم و فکر نکنیم که تنها مختص به فوتبال است. اگر بخواهیم کاپ دیویس در مسابقات تنیس یا بسکتبال حرفهای، سوارکاری، بوکس و دیگر ورزشها را در نظر بگیریم برای برگزاری همه اینها اعداد و ارقام نجومی در جریان است و ردوبدل میشود. در انتها به یک جمله بسنده میکنیم که کل هزینه حضور در المپیک از آمادگی و تدارکات و شرکت در اردوها و بازیهای تدارکاتی و نهایتاً جوایز قهرمانان کشور فرانسه از فرانشیز شرطبندی سوارکاری است.
[۱] GDP
[۲] GNH (Gross National Happiness(
[۳] GPI) Genuine Progress Indicator(
[۴] HPI) Happy Planet Index(