بدون دیدگاه

فلسطین سرزمین خون و قیام

اسرار کشمکش بین یک معامله‌گر و یک جنگ‌طلب در کاخ سفید

#بخش_چهاردهم

در چهاردهمین بخش گفت‌وگو با دکتر محمد احمدی درباره فلسطین این بار به‌ویژه بعد از انتشار کتاب جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق ترامپ به افشاگری‌های بولتون علیه ترامپ درباره رویارویی با ایران، بی‌اعتمادی متقابل بین ترامپ و نتانیاهو در حساس‌ترین دوران امریکا و سراسیمگی ترامپ برای جوش دادن یک معامله پیش از انتخابات پرداخته‌ایم. دکتر احمدی با دقت در مطالعه کتاب تازه انتشار یافته بولتون سعی کرده است به آنچه درنهایت سرنوشت فلسطین را رقم می‌زند و آنچه مربوط به مکانیسم بیرون آمدن از برجام، عمده کردن دشمنی ایران به‌جای اسرائیل در منطقه و همچنین مثلث کوشنر (رابط با اسرائیل)، پمپئو (رابط با اوانجلیک‌ها) و بولتون (نظریه‌پرداز سیاسی امریکا) بپردازد. گرچه بخش‌هایی از این کتاب به فارسی برگردانده شده ولی بینش نویسنده در نحوه ربط دادن مطالب با هم موضوع مهمی است که در این مقاله آمده است. مطالعه این مقاله را به خوانندگان عزیز توصیه می‌کنیم.

ترامپ برای انتخاب مجدد با چه مشکلاتی روبه‌روست؟ آیا حامیان صهیونیستش می‌توانند او را حفظ کنند؟

دولت ترامپ با ترکیبی پیچیده از چند بحران مواجه شده که در تاریخ نوین امریکا بی‌سابقه است: بحران کرونا بحران اقتصادی ناشی از افزایش شدید بیکاری و بدهی‌های فدرال، نارضایتی و شورش گسترده به علت نژادپرستی و بحران بی‌اعتمادی حزب جمهوری‌خواه به او. ترامپ تعداد زیادی از همکاران پرنفوذ خویش را رانده است. او هر مقام دولتی را که با رویکردهای او در مسائل داخلی یا خارجی امریکا زاویه داشته با تحقیر اخراج کرده است. این شامل نظامیان و سیاستمداران میانه‌رو از حزب جمهوری‌خواه و حتی تندروهای حزبی او هم شده است. جان بولتون، مشاور امنیت ملی او نمونه یک تندرو است که جانشین مقامات میانه‌رو قبل از خویش شده بود، اما حتی یک سال و نیم در دولت ترامپ دوام نیاورد.

در صحنه سیاست خارجی امریکا، اروپاییان از رویکرد ترامپ در خروج از پیمان‌های بین‌المللی ازجمله برجام و هم‌چنین امتیازات یک‌جانبه او به اسرائیل در طرح معامله قرن ناراضی‌اند. نتانیاهو با وجود همه امتیازاتی که از ترامپ گرفته هیچ کار مهمی برای انتخاب مجدد او نکرده و در اوضاع پیچیده فعلی هم نمی‌تواند کمکی بکند. دولت‌های عربستان و امارات که به حمایت امریکا از خود در قبال ایران دلخوش بودند در دوران ترامپ دریافتند که چقدر این دلخوشی پوچ بوده است. البته نتانیاهو و بن‌سلمان همچنان خواهان انتخاب مجدد ترامپ‌اند اما آن‌ها نمی‌توانند در شرایط بحرانی کنونی رأی امریکایی‌ها را به نفع او جمع کنند.

افزون بر این برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ترامپ با حمایت ایپک، شلدون ادلسون و نتانیاهو از انتخاب مجدد خود بدبین شده و پشتیبانی از الحاق کرانه باختری به اسرائیل را به‌عنوان گرو نگه داشته است.

بر همه مشکلات ترامپ باید کتاب جدید بولتون را نیز افزود. اگر این کتاب چند ماه زودتر در هنگام تحقیق برای استیضاح ترامپ منتشر می‌شد باعث جوسازی بدی علیه او می‌شد، اما نمی‌توانست به برکناری او بینجامد، ولی ضربه‌ای که انتشار این کتاب در تابستان ۲۰۲۰ به ترامپ وارد کرده بسیار بدتر است. البته گروهی از حامیان ترامپ که هسته اصلی رأی‌دهندگان به او در انتخابات پیشین بودند همچنان حامی او هستند و فرقی نمی‌کند که ترامپ چه بکند و چه بگوید. آن‌ها بولتون را فقط یک دشمن مثل دشمنان دیگری می‌دانند که قادر به کار کردن با ترامپ نیست. آنان از دموکرات‌ها نفرت دارند و تحت هیچ شرایطی به رقیب ترامپ رأی نمی‌دهند. جو بایدن به‌عنوان یک کاتولیک لیبرال از سوی میلیون‌ها پروتستان اونجلیک که عمدتاً هوادار ترامپ هستند یک دشمن ایدئولوژیک محسوب می‌شود.

اما اکثر مردم امریکا از طیف خاکستری‌اند و اگر انگیزه قوی برای شرکت در انتخابات داشته باشند برای سرنگونی ترامپ قدم برمی‌دارند. درمجموع احساسات عمومی به‌شدت علیه ترامپ بسیج شده است. نظرسنجی گالوپ نشان می‌دهد که کمتر از ۴۰ درصد امریکایی‌ها از کار او راضی‌اند و نزدیک به ۶۰٪ با او مخالف‌اند.۱

تجربه تاریخی در امریکا نشان می‌دهد اگر در ماه ژوئن قبل از انتخابات مردم از یک رئیس‌جمهور این‌قدر ناراضی باشند بعید است تا زمان انتخابات بتواند عقب‌ماندگی خود را جبران کند. ترامپ غرق در مشکلات است و تا زمان انتخابات در ماه نوامبر شانس ضعیفی برای عبور از این مشکلات دارد. او تنها شانس خود را در رسوا کردن رقیبش جو بایدن می‌بیند و از سال گذشته تاکنون بارها در این جهت تلاش کرده است.

کتاب جدید بولتون چه نکات مهمی را درباره روابط امریکا و اسرائیل روشن می‌کند؟

افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابق خود ترامپ جزئیات تازه‌ای از رابطه نتانیاهو با ترامپ و «معامله قرن» را روشن می‌کند و به قول هاآرتص نشان می‌دهد رئیس‌جمهور امریکا چقدر غیرقابل اعتماد است۲.

کتاب بولتون تحت عنوان «اتاقی که در آن اتفاق افتاد۳» خاطرات متنوع او در کاخ سفید را در برمی‌گیرد ازجمله در باب سیاست ترامپ در مورد اسرائیل و ایران. این کتاب مسائل زیادی را درباره شخصیت ناهنجار و غیرعادی ترامپ و اثرات آن فاش می‌کند. ترامپ تلاش کرد از طریق قضایی مانع انتشار کتاب شود اما این کتاب از پیش در کشورهای مختلف آماده نشر بود و عملاً امکان جلوگیری از آن وجود نداشت گرچه بولتون از سروصدای دولت امریکا در جهت شهرت بیشتر کتابش سود برد.

در این کتاب بولتون از خدمات ترامپ به اسرائیل ستایش می‌کند. یکی از آن‌ها قطع بودجه آنروا UNRWA یعنی آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل برای آوارگان فلسطین است. اسرائیل در چند دهه اخیر همواره از فعالیت‌های این نهاد برای کاهش رنج فلسطینی‌ها زیر فشار اسرائیل به‌ویژه در غزه شکایت داشته است. از سوی دیگر بولتون می‌گوید ترامپ قبل از اعلام شهر قدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت امریکا به آن با او که هنوز پستی در کابینه نداشت مشورت کرده بود و بولتون از این طرح حمایت کرد زیرا به عقیده او این اقدام باید مدت‌ها قبل انجام می‌گرفت. بولتون ادعا می‌کند برخلاف پیش‌بینی کارشناسان، این کار هیچ بحرانی در افکار عمومی اعراب ایجاد نکرد زیرا کشورهای عربی توجه خود را به تهدید واقعی یعنی ایران متمرکز کردند، نه اسرائیل. در اینجا به نظر می‌رسد بولتون از یک طرف منافع اسرائیل را برتر از حیثیت امریکا می‌داند و از سوی دیگر تفاوتی بین افکار ملت‌های عرب و حاکمان آن‌ها قائل نیست.

اما بولتون در یک نکته اساسی درباره اسرائیل بر ترامپ خرده می‌گیرد. او می‌گوید سیاست خارجی ترامپ بیشتر از هر چیز حول اشتهای وی برای انتخاب مجدد در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ شکل می‌گیرد. بولتون موضع دیوید فریدمن۴ سفیر ترامپ در اسرائیل را با موضع خود ترامپ مقایسه می‌کند. فریدمن که یک یهودی ارتدوکس و راست‌گراست و از نظر روزنامه اسرائیلی جروزالم پست یکی از پرنفوذترین چهره‌های یهودی دنیا تلقی می‌شود همانند نتانیاهو طرفدار الحاق بی‌چون‌وچرای بخش‌های اصلی سرزمین‌های اشغالی به اسرائیل است؛ اما رئیس او ترامپ مردد است که آیا با این کار رأی بیشتری به دست می‌آورد یا باید رویکردی محتاطانه به این مسئله داشته باشد.

بولتون می‌گوید نتانیاهو به نقش کوشنر داماد ترامپ که مسئول پیگیری طرح «معامله قرن» شده مشکوک است. از نظر بولتون ترامپ به سیاست خارجی مانند معامله و دادوستد نگاه می‌کند همان‌طور که در منهتن نیویورک به‌عنوان تاجر املاک کار می‌کرد. نتانیاهو از بخشش‌های ترامپ تمجید کرده: شناسایی بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت الحاق جولان و تخریب قرارداد اتمی با ایران؛ اما اکنون برای الحاق کرانه باختری ترامپ منتظر است ببیند در مقابل امتیازاتی که داده چه دریافت می‌کند. آیا تضمینی برای کمک اسرائیل به انتخاب مجدد ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ وجود دارد؟

برخی ناظران در واشنگتن می‌گویند این دادوستد بیشتر مالی است: پشت حمایت ترامپ از خواسته‌های اسرائیل شلدون ادلسون سرمایه‌دار یهودی است که تهدید کرده دیگر به کاندیداهای جمهوری‌خواه در انتخابات نوامبر برای ریاست جمهوری سنا و کنگره مثل سابق کمک مالی نخواهد کرد. به قول هاآرتص کشمکش درون دولت امریکا بر سر ابعاد ضمیمه‌سازی کرانه باختری درواقع جنگ بر سر میزان پولی است که می‌توان از ادلسون و بن‌سلمان ولیعهد سعودی گرفت. ترامپ این دو نفر را مدیون خود می‌داند، زیرا با وجود اقداماتی که او برای آن‌ها کرده هنوز کار مهمی برای انتخاب مجدد ترامپ نکرده‌اند.

آیا ترامپ در پی معامله با اسرائیل و حامیان آن برای انتخاب مجدد خود است؟

اکنون ترامپ به‌عنوان یک معامله‌گر می‌خواهد در مقابل الحاق کرانه باختری این تضمین را بگیرد که مشکلات جاری امریکا مانع انتخاب مجدد او نخواهد شد. درحالی‌که اسرائیل ژوئیه ۲۰۲۰ را به‌عنوان زمان الحاق بخش‌های بزرگی از کرانه باختری تعیین کرده، کتاب بولتون تردیدهایی درباره رابطه ترامپ با نتانیاهو به وجود آورده است. بولتون می‌گوید ترامپ یک نادان به تمام معنا در زمینه مسائل جهانی است: او حتی از موضوعات ابتدایی دنیا آگاهی ندارد، مثلاً خبر نداشته که انگلیس بمب هسته‌ای دارد و فنلاند بخشی از روسیه نیست. درحالی‌که منازعه اسرائیل با فلسطینی‌ها بسیار پیچیده‌تر از این اطلاعات ابتدایی است و بعید است ترامپ هیچ درکی از آن داشته باشد. هم‌چنین بعید است ترامپ طرح اقتصادی کوشنر برای حمایت از معامله قرن را خوانده باشد. هاآرتص می‌افزاید حتی معلوم نیست ترامپ بتواند کرانه باختری یا خود اسرائیل را روی نقشه پیدا کند.

نتانیاهو بارها ترامپ را بزرگ‌ترین دوستی که اسرائیل تاکنون داشته توصیف کرده است؛ اما بولتون در کتابش می‌گوید اسرائیل سرنوشت خود را به دست یک رئیس‌جمهور بی‌فکر، فاسد و بی‌ارزش سپرده که تنها به فکر خویش است و سیاست خارجی امریکا را در خدمت منافع شخصی خود درآورده است. می‌توان افشاگری بولتون علیه ترامپ و دلسوزی عمیق او برای اسرائیل را نشانه‌ای از شکاف بین جمهوری‌خواهان دانست که گروهی از آنان مانند جرج بوش رئیس‌جمهور سابق، کالین پاول۵ وزیر خارجه سابق و سناتور میت رامنی۶ دوست صمیمی نتانیاهو برای منافع حزب و متحدان خارجی خود حاضر به قربانی کردن ترامپ شده‌اند. جمهوری‌خواهان با خطر از دست دادن کرسی‌های خود در سنا و کنگره در انتخابات نوامبر و آثار درازمدت آن روبه‌رو هستند، مگر آنکه خود را مخالف ترامپ نشان دهند.

ترامپ روی حمایت نتانیاهو و ادلسون از انتخاب مجدد خود نیز حساب باز کرده بود و به همین دلیل در چند سال اخیر با همه خواسته‌های بلندمدت و راهبردی اسرائیل موافقت کرد؛ اما اکنون که اسرائیل این امتیازات را دریافت کرده، نتانیاهو و ادلسون دلیلی نمی‌بینند از یک رئیس‌جمهور «بی‌ارزش» به قول بولتون که امریکا را به بحران عمیقی وارد کرده حمایت کنند.

بااین‌حال بولتون در کتابش می‌گوید اصرار اسرائیل برای الحاق کرانه باختری در آخرین ماه‌های حکومت ترامپ عجولانه است، زیرا او، هم در داخل کشورش و هم در جهان مورد نفرت بسیار است. بولتون هشدار می‌دهد که اگر اسرائیل در چنین شرایطی این قدم بزرگ را بردارد نزد جهانیان همانند دزدی به نظر خواهد رسید که عجله دارد پیش از رسیدن پلیس‌ها کارش را تمام کند. علاوه بر همه مسائل دیپلماتیک امنیتی و اخلاقی که خود ضمیمه‌سازی پدید می‌آورد همکاری با ترامپ در چنین زمان شومی به‌عنوان لکه ننگ ابدی بر این اقدام خواهد نشست.

بولتون بر شکافی که اتحاد نتانیاهو و ترامپ در افکار عمومی اسرائیلی‌ها پدید آورده تأکید می‌کند. هاآرتص می‌گوید اسرائیلی‌ها به نحوی تصنعی تلاش دارند ترامپ را فردی با دو شخصیت متضاد تصور کنند: از یک طرف به خاطر حمایت‌هایش از اسرائیل او را نمونه عقلانیت سیاسی می‌پندارند، از سوی دیگر او را نمادی از انواع کارهای ناشایست مانند دروغ‌گویی رفاقت با دیکتاتورها و بی‌عرضگی در کنترل بحران کرونا و اعتراضات فراگیر علیه نژادپرستی می‌دانند؛ اما سایر جهانیان سیاست‌های ترامپ درباره اسرائیل و فلسطینی‌ها ازجمله طرح پرسروصدای او یعنی «معامله قرن» را بخشی جدایی‌ناپذیر از شخصیت و سیاست خارجی مخرب و دردسرساز او می‌دانند.

هاآرتص به شباهت ترامپ و نتانیاهو در محور قرار دادن منافع شخصی نیز اشاره می‌کند. ترامپ که متهم به اخذ کمک از روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ بود، برای جلوگیری از محکومیت خود دستور داد تعداد زیادی از دادستان‌های امریکا اخراج شده و به‌جای آن‌ها افراد وفادار به او در این پست‌ها گمارده شوند. نتانیاهو نیز که با اتهام فساد و اخذ رشوه روبه‌روست ادعا کرد دادستان‌های اسرائیل اغراض سیاسی دارند و طوری برنامه‌ریزی کرد که پرونده او توسط هیئتی از افراد وفادار به خودش بررسی شود. شباهت دیگر این دو نفر دیدگاه آن‌ها درباره خبرنگاران رسانه‌هاست. بولتون می‌گوید ترامپ روزنامه‌نگاران منتقد خود را افرادی منحرف نامیده که باید زندانی شوند تا هویت منابعشان را افشا کنند و بلکه بالاتر، آن‌ها «عوضی»هایی هستند که باید «اعدام» شوند. نتانیاهو نیز برای روزنامه‌نگارانی که اسنادی درباره اعمال غیرقانونی او منتشر کرده‌اند، مجازات زندان را پیگیری می‌کند.

اهمیت کتاب بولتون برای شناخت ویژگی‌های شخصیتی ترامپ در امور سیاسی چیست؟

نظرهای بولتون درباره ترامپ تأییدی بر گزارش‌های بی‌شمار رسانه‌ها و خاطرات مشاوران و همکاران سابق ترامپ درباره شخصیت و سیاست‌های اوست؛ اما بولتون تاکنون بالاترین مقام کاخ سفید بوده که علیه ترامپ افشاگری کرده است. او نقش مهمی در سیاست خارجی امریکا به‌ویژه در ۱۷ ماه خدمت به‌عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ داشته و خاطراتش جامع‌تر از همکاران دیگر ترامپ است که علیه این دولت سخن گفته‌اند.

در اواخر ۲۰۱۹ و اوایل ۲۰۲۰ کنگره امریکا در پی استیضاح ترامپ به اتهام سودجویی از روابط با اوکراین برای پرونده‌سازی علیه جو بایدن رقیب انتخاباتی خود بود؛ اما بولتون که اطلاعات زیادی از این قضیه داشت همکاری لازم را برای ادای شهادت علیه ترامپ نکرد زیرا در این صورت باید اسراری را آشکار می‌کرد که قرار بود چند ماه بعد در کتاب خود در ازای ۲ میلیون دلار فاش کند. البته حتی در صورت احضار او برای ادای شهادت، سنا که در کنترل جمهوری‌خواهان است حاضر به برکناری ترامپ نمی‌شد. به‌هرحال بولتون در کتابش می‌گوید استیضاح نباید به موضوع اوکراین محدود می‌شد، بلکه باید به سودجویی ترامپ از روابط تجاری و تحقیقات قضایی در مورد کشورهای دیگر برای تأمین اهداف شخصی او نیز تعمیم می‌یافت.۷

بولتن به معامله ترامپ با چند رژیم دیکتاتوری اشاره می‌کند با این هدف که در مقابل منع تحقیقات قضایی علیه شرکت‌های تجاری آنان حمایت آن کشورها در جهت منافع خود مانند انتخاب مجدد را به دست آورد. بولتون نشان می‌دهد که چطور ناآگاهی ترامپ از مسائل جهانی سبب شده آلت دست برخی از رهبران خارجی قرار گیرد و اظهارات نادرست آن‌ها را بپذیرد. از نظر بولتون دستیاران ترامپ نیز می‌توانند او را به تصمیمات ناگهانی و غلط وادار کنند. البته بولتون اشاره‌ای به نقش صهیونیست‌ها ازجمله نتانیاهو و ادلسون در کنترل رفتارها و تصمیمات ترامپ نمی‌کند، اما قطعاً ناآگاهی ترامپ از مسائل فلسطین و سودجویی شخصی او در این امر نیز اثر دارد.

بولتون به کینه‌جویی ترامپ هم اشاره می‌کند، مثلاً او بارها به دادستان کل امریکا اصرار کرده تا جان کری۸ وزیر خارجه سابق را به علت مذاکره با ایران با استناد به قانون ممنوعیت مذاکره غیرمجاز با کشورهای متخاصم تحت پیگرد قرار دهد. به‌هرحال این کتاب حاوی صریح‌ترین روایت‌ها درباره ناامیدیِ مقامات ارشد کابینه از ترامپ است و حتی نزدیک‌ترین افراد به او و مهم‌ترین آن‌ها یعنی بولتون، مشاور امنیت ملی و پمپئو وزیر خارجه را که ژست وفاداری به او داشته‌اند شامل می‌شود. آن‌ها در پشت‌صحنه نظرات ترامپ را به مسخره گرفته و او را ابله می‌دانند. بولتون برای مثال به اظهارات رکیک مایک پمپئو پشت سر ترامپ اشاره می‌کند.

بولتون می‌گوید جلسات محرمانه برای ارائه گزارش‌های جاسوسی اتلاف وقت بود، زیرا بیشتر زمان صرف شنیدن اظهارنظرهای ترامپ می‌شد نه شنیدن خود گزارش‌ها؛ اما نظرهای ترامپ مبنی بر هیچ تفکر حکومتی یا سیاست خارجی حساب‌شده‌ای نبود، بلکه بیشتر وابسته به غرایز او بود که می‌توانست خام و خطرناک باشد. او حرف‌های پراکنده‌ای می‌زد و از مشاورانش انتظار داشت از میان آن‌ها سیاستی را سرهم کنند.

آیا می‌توان به سخنان بولتون در افشای رفتارهای ترامپ اعتماد کرد؟

بولتون فردی پیچیده و جنجالی است. او در دولت‌های جمهوری‌خواه مانند رونالد ریگان و جرج بوش پدر و پسر در زمینه سیاست خارجی فعالیت داشته و همواره تندرو بوده است. او از اشغال عراق و راه‌اندازی جنگ علیه ایران و کره شمالی حمایت کرده است. بولتون مانند مقامات دیگر که یکی پس از دیگری وارد کابینه ترامپ شدند تصور می‌کرد می‌تواند با او کنار بیاید. بولتون سومین مشاور امنیت ملی امریکا در این کابینه بود. برخی از مقامات مانند رکس تیلرسون۹ وزیر خارجه سابق و جیمز ماتیس۱۰ وزیر دفاع سابق که تلاش می‌کردند خرابکاری‌های ترامپ را به حداقل برسانند خود قربانی شدند؛ اما بولتون با جهت دادن به این خرابکاری‌ها موفق شد در ۱۷ ماه حضورش در کاخ سفید، ترامپ را وادار به خروج از قراردادهای بین‌المللی مانند برجام، پیمان محدودیت سلاح‌های هسته‌ای برد متوسط و غیره کند. بااین‌حال بولتون نتوانست ترامپ را درباره اقدام نظامی علیه ایران و چند مورد دیگر راضی کند و بنابراین در سپتامبر ۲۰۱۹ به قول خودش استعفا داد یا به قول ترامپ برکنار شد.

اکنون که کتاب بولتون منتشر شده ترامپ در پیام خود آن را پر از دروغ و داستان‌های جعلی دانسته و بولتون را ابلهی معرفی کرده که فقط در پی راه‌اندازی جنگ بوده است. البته شواهد مبنی بر جنگ‌طلبی بولتون فراوان است و در کتاب او هم آشکارا دیده می‌شود؛ اما از نظر دروغ‌گویی، مطبوعات امریکا ترامپ را سرآمد همه سیاستمداران می‌دانند. به قول نشریه فوربس ترامپ هرروز به‌طور متوسط بیش از ۲۳ دروغ به رسانه‌ها و همکاران خود تحویل می‌دهد.۱۱

بولتون که سال‌ها از نگاه چپ‌گرایان امریکا دشمن تلقی می‌شد اکنون از نگاه راست‌گرایان نیز خائن به حساب می‌آید. او با کتاب افشاگرانه‌اش پایگاه سیاسی خود در میان جمهوری‌خواهان را ویران کرد و دیگر آینده‌ای در مشاغل سیاسی نخواهد داشت. البته بولتون به‌عنوان یک جنگ‌طلب در دورانی وارد کابینه امریکا شد که سیاستمداران و نظامیان این کشور از جنگ و تبعات آن واهمه داشته‌اند. استعفا یا اخراج او از کابینه نیز بیشتر به همین دلیل بود و نه به خاطر ایراداتی که او از رفتارهای دیگر ترامپ گرفته است. به‌عبارت‌دیگر اگر ترامپ به حرف او برای پاسخ نظامی به اقدامات ایران گوش کرده بود کار می‌توانست به جنگ بکشد و آنگاه بولتون به‌جای نوشتن کتاب افشاگرانه به تعریف و تمجید از او بپردازد. در این صورت نتانیاهو نیز در ستایش از ترامپ همکاری می‌کرد؛ اما به قول هاآرتص اکنون مخالفان ترامپ می‌توانند در جای خود آسوده باشند و از تماشای لجن‌پراکنی بین رئیس‌جمهور و مشاور سابق امنیت ملی او لذت ببرند.

پمپئو با اینکه خود در پشت پرده از ترامپ ناراضی است، در برابر انتشار کتاب جان بولتون همچون دیگر مقامات دولت موضع سرسختانه‌ای گرفت. او بولتون را یک خائن نامید که کتابش سرشار از انواع دروغ‌هاست.۱۲

پمپئو همچنین بولتون را دردسرساز می‌داند، زیرا اطلاعات زیادی را حتی در دوران حضورش در دولت فاش می‌کرد. به همین دلیل او در برخی از نشست‌ها فراخوانده نمی‌شد.

آیا می‌توان گفت بولتون در ارزیابی اولیه خود از ترامپ و ورود به کابینه امریکا اشتباه کرد؟

هنگامی‌که ترامپ در بهار سال ۲۰۱۸ میلادی بولتون را به‌عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب کرد، نیتش را از این انتخاب پنهان نمی‌کرد: او می‌خواست ته دل رقبای امریکا را از وجود فردی جنگ‌طلب که ممکن است تصمیم‌های خطرناک بگیرد خالی کند. بولتون در کتابش از همفکر بودن با ترامپ و شوق‌وذوق طرفین از ورود او به کابینه سخن می‌گوید؛ اما توضیح نمی‌دهد که چرا نتوانست پیش‌بینی کند که اختلافات اساسی بین او و ترامپ بر سر لشکرکشی به مناطق بحرانی و کاربرد نیروی نظامی در منازعات وجود داشته که در مدت کمتر از دو سال باعث شد این دو این‌قدر با هم دشمنی کنند و به رسوا کردن یکدیگر مشغول شوند. پاسخ این سؤال را نمی‌توان از زبان بولتون انتظار داشت. او احتمالاً هنگام ورود به کابینه در این اندیشه بود که با وجود ضعف‌های ترامپ می‌تواند این رئیس‌جمهور ناپخته را کنترل کند و اهداف جنگ‌طلبانه خود را با فریب او یکی‌یکی به نتیجه برساند. تردیدی در ناپختگی ترامپ نیست، اما وسواس او برای انتخاب مجدد و سرسختی و لجاجت او در اخراج هر کس که با طبع او نسازد به نحو عجیبی باعث نجات امریکا از نقشه بولتون برای شروع جنگ‌های جدید و بی‌پایان شده است.

از گفته‌های بولتون برمی‌آید که او برای یک مأموریت به کابینه ترامپ وارد شد: نظم دادن به یک رئیس‌جمهور بی‌نظم که با مشاوران محتاط روبه‌رو بود. این مشاوران و سایر همکاران ترامپ مانع انجام کارهای تهاجمی بزرگ توسط او می‌شدند، زیرا به حد کافی جنگ‌طلب نبودند و قدرت انجام پروژه‌هایی را نداشتند که بولتون می‌خواست به ثمر برساند. آن‌ها یکی‌یکی کنار گذاشته شدند و جایشان با تیمی پر شد که کاملاً در جهت خواسته‌های اسرائیل عمل می‌کرد. چهره‌های اصلی این گروه بولتون، پمپئو و کوشنر هستند. بولتون نظریه‌پرداز سیاسی آنان است، کوشنر رابط آن‌ها با اسرائیل است و پمپئو رابط آن‌ها با اوانجلیک‌هاست. گرچه بولتون به کوشنر هم اعتماد ندارد و او را یک دموکرات نفوذی در دولت ترامپ می‌داند! بولتون در کتابش بر هر چیز و هر کس انتقاد می‌کند، جز اسرائیل. اسرائیل تنها موجودیتی است که او به‌عنوان یک نیروی قاطع و فاقد هرگونه تردید برای حمله پیش‌دستانه می‌ستاید. او آرزو می‌کند ترامپ از حملات نتانیاهو به نیروهای ایران در سوریه یاد می‌گرفت.

بولتون به‌طورکلی غولی بنام بوروکراسی امریکایی شامل کارشناسان دولت و وزارت‌خانه‌ها را مانع اجرای پروژه‌های خود می‌داند و اذعان می‌کند که آن‌ها با گزارش مشکلات، هزینه‌ها و تلفات احتمالی امریکا در مواجهه با دشمنان خود به‌ویژه ایران، مقامات ارشد امریکا را می‌ترسانند و اجازه تصمیم‌گیری قاطع را به آن‌ها نمی‌دهند.

بولتون درباره نقش خود در خروج امریکا از برجام چه می‌گوید؟

او در کتابش می‌گوید ترامپ و دیگر سیاستمداران حزب جمهوری‌خواه در سال ۲۰۱۶ کارزاری تبلیغاتی علیه قرارداد اتمی ایران به راه انداختند و واضح بود که پس از سوگند ریاست‌جمهوری ترامپ، مراسم تدفین این توافق نیز برگزار خواهد شد؛ اما مثلث تیلرسون، وزیر خارجه، ماتیس، وزیر دفاع و مک‌مستر۱۳ مشاور امنیت ملی، اقدامات ترامپ برای خلاص شدن از برجام را خنثی کردند و تحسین رسانه‌ها را به‌عنوان «آدم‌های بالغ» به دست آوردند.

از سوی دیگر بولتون که پیش از ورود به کابینه و از همان سال اول ریاست جمهوری ترامپ در تماس با او بود، از ابتدا اصرار داشت که استفاده از نیروی نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران تنها راه‌حل پایدار برای امریکاست. ترامپ در پاسخ بولتون گفت: «به بی‌بی (نتانیاهو) بگو اگر از نیروی نظامی (علیه برنامه هسته‌ای ایران) استفاده کند، من از او حمایت خواهم کرد. من این را به او گفته‌ام، اما تو هم دوباره بگو». بااین‌حال، بولتون می‌گوید منظور ترامپ از گفتن اینکه از نتانیاهو حمایت می‌کنم مشخص نبود و معلوم نبود که آیا در صورت بروز درگیری نظامی میان اسرائیل و ایران ترامپ حاضر به حمایت نظامی از اسرائیل خواهد بود یا خیر.

درنهایت بولتون پیش از ورود به کابینه از ترامپ قول گرفت که چند موضوع را رسماً اعلام کند: اولاً بگوید که قرارداد اتمی ایران تحت بازبینی مستمر قرار دارد و امریکا ممکن است در هر زمان از آن خارج شود؛ ثانیاً اعلام کند که سپاه پاسداران را در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی وارد خواهد کرد؛ ثالثاً ادعا کند که ارتباط پنهانی برای همکاری نظامی و هسته‌ای بین ایران و کره شمالی وجود دارد. بولتون با اشاره به فروش موشک‌های اسکاد کره شمالی به ایران که ده‌ها سال پیش از این روی داده چند ادعا را مطرح می‌کند:

– پس از اتمی شدن کره شمالی این دو کشور یک آزمایش مشترک موشکی در ایران داشتند که هدف آن تولید موشک‌هایی با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای بوده است.

– ایران احتمالاً هزینه ساخت راکتور هسته‌ای در سوریه توسط کره شمالی را تأمین کرده، اما اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ آن را بمباران کرد.

– ایران احتمالاً هزینه تجهیزات و مواد اولیه برای تولید سلاح‌های شیمیایی در سوریه توسط کره شمالی را تأمین کرده است.

گرچه این‌ها احتمالاتی ناشی از تخیلات بولتون بود، او به ترامپ القا می‌کرد که ایران می‌تواند هر چه را می‌خواهد، در زمان مناسب از کره شمالی خریداری کند و به‌زودی به خرید سلاح‌های هسته‌ای نیز دست خواهد زد. بولتون از ترامپ خواست تا از این دلایل برای توجیه خروج از توافق هسته‌ای ایران و برخورد شدیدتر با کره شمالی استفاده کند.

ترامپ که مجذوب این فرضیات شده بود به بولتون گفت که خیلی دوست دارد او را وزیر خارجه کند، اما گرفتن رأی اعتماد از کنگره مشکل خواهد بود. ترامپ با فحش به رند پال۱۴ سناتور جمهوری‌خواه که مخالف بولتون بود می‌گفت پال جمهوری‌خواهان دیگر را هم متقاعد می‌کند که به وزیر شدن بولتون رأی منفی بدهند.

وقتی ترامپ از بولتون می‌پرسد که به چه پست دیگری علاقه دارد او پاسخ می‌دهد: «مشاور امنیت ملی». وقتی مشاوران به ترامپ می‌گویند این پست نیازی به تأیید کنگره ندارد او با شادی می‌پرسد: «یعنی لازم نیست نگران دلقک‌های کنگره باشم؟» و بولتون جواب می‌دهد: «دقیقاً».

با توجه به حضور ایران در بخش عمده‌ای از خاطرات بولتون در کاخ سفید به نظر می‌رسد او مهم‌ترین مأموریت خود را رویارویی با ایران می‌دانست. او می‌گوید توافق هسته‌ای نتوانسته ایران را مهار کند و با گذشت چهل سال، هیچ نشانه‌ای از فروکش کردن تب انقلاب اسلامی در رهبران سیاسی و نظامی ایران دیده نمی‌شود. پس او تلاش داشته اروپاییان را راضی کند که برجام مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای نخواهد شد و امکان ندارد که بتوان ایرادات اساسی آن را اصلاح کرد. این دقیقاً موضع نتانیاهو از زمان امضای برجام بوده است. خروج امریکا از برجام از نظر هر دو نفر شادی‌بخش‌ترین چیزی بود که دولت ترامپ در مورد ایران انجام داد.

بولتون درباره خواسته ترامپ برای مذاکره با ایران چه نکاتی را در کتاب خود آورده است؟

بولتون در کتابش بارها سابقه ترامپ در معاملات املاک را به مسخره می‌گیرد و آن را مانع پیشرفت پروژه‌های جنگ‌طلبانه می‌داند. از نظر او ترامپ یک تاجر است، نه سیاستمدار؛ بنابراین اشتهای زیادی برای مذاکره با رقیبان دارد تا معامله‌ای را جوش بدهد و از آن برای منافع شخصی یعنی انتخاب مجدد خود سود ببرد. ترامپ بارها اشاره کرده که جان کری وزیر خارجه دولت اوباما هنوز با ایران رابطه دارد و مانع جوش خوردن معامله ترامپ با ایران است، چون کری می‌خواهد خودش یا دموکرات‌ها این معامله را به انجام برسانند و سودش را ببرند. در مقابل، بولتون می‌خواهد رقیبان امریکا و اسرائیل را تحقیرشده ببیند و بارها تهدید می‌کند که اگر مذاکره یا حتی دیداری ساده با بعضی از آن‌ها صورت گیرد استعفا خواهد داد. او نقشه ترامپ برای دیدار با جواد ظریف وزیر خارجه ایران در حاشیه اجلاس قدرت‌های صنعتی جهان را شرح می‌دهد و آن را به‌قدری فاجعه‌بار توصیف می‌کند که در صورت تحقق این دیدار کابینه امریکا دیگر جای او (بولتون) نیست.

بولتون روش ترامپ برای مذاکره با ایران را از زبان او توصیف می‌کند. ترامپ می‌گوید من در یک روز مذاکره را به نتیجه می‌رسانم نه ۹ یا ۱۲ ماه. اگر در طی آن روز حاضر نشدند با من معامله کنند ما فرصت ورود به جنگ با ایران را داریم. بولتون این موضع‌گیری را به مسخره می‌گیرد: «ترامپ پیر از معامله یک‌روزه در طی فقط چند ثانیه به جنگ تمام‌عیار می‌رسد.»

بولتون از دیدار با همفکران خود سخن می‌گوید. محمد بن زاید ولیعهد امارات که از سال‌ها پیش با او رابطه داشته، در دیدار با بولتون نگرانی امارات از واکنش نشان ندادن امریکا به پیشرفت‌های نظامی ایران و متحدانش در منطقه را توصیف می‌کند. بولتون می‌گوید هم آن‌ها و هم ایران تلاش ترامپ برای مذاکره با ایران را نشانه ضعف امریکا می‌دانستند. بن‌سلمان ولیعهد سعودی نیز پیام داده بود که به علت وساطت نخست‌وزیر ژاپن از طرف ترامپ برای سفر به ایران بسیار ناراحت است. بولتون که همین احساس را داشت، در پاسخ به بن‌سلمان پیام می‌دهد خودت مستقیماً با ترامپ تماس بگیر، شاید شانس موفقیت تو بیشتر از من باشد. به قول بولتون رهبران خاورمیانه یکی پس از دیگری مثل خود او می‌پرسیدند چرا رئیس‌جمهور تصور می‌کند ایران بدون فشار امریکا حاضر به دست کشیدن از فعالیت نظامی در منطقه یا برنامه اتمی خود خواهد شد. او بخشی از همکاران ترامپ را نیز متهم به ملایمت می‌کند و حتی دموکرات می‌داند! از نظر او جارد کوشنر۱۵ داماد و مشاور ترامپ و استیو منوچین۱۶ وزیر خزانه‌داری ترامپ از همین قماش هستند.

بولتون درباره اینکه چرا سیاست ترامپ در قبال ایران موفق نبوده توضیح می‌دهد که پاسخ این سؤال را باید در ویژگی‌های رئیس‌جمهوری جست که می‌خواست خودش را سرسخت نشان دهد، اما هرروز نظرش را عوض می‌کرد. به قول او اولویت اصلی ترامپ این بود که از طریق مذاکره با ایران به توافقی برسد که با وجود نقایص اساسی آن را موفقیتی عظیم جلوه دهد؛ اما بولتون در کنار پمپئو و در هماهنگی با نتانیاهو در نقشه ترامپ برای دیدار با جواد ظریف خرابکاری کردند، زیرا از این می‌ترسیدند که طرف ایرانی عملکرد بسیار بهتری نسبت به ترامپ داشته باشد.

یکی از ریشه‌های این خرابکاری را می‌توان در روابط دیرینه بولتون با مخالفان ایرانی در خارج از کشور جست که حامی تحریم و سرنگونی حکومت ایران و مخالف برجام هستند. بولتون پیش از ورود به کابینه ترامپ، پنج سال مدیر مؤسسه رسانه‌ای گیت‌استون۱۷ بود که یک نهاد راست‌گرای امریکایی و دارای روابط گسترده جهانی است. مقالات متعدد او در این دوره علیه برجام و حمایت از سرنگونی حکومت ایران و تجزیه کردستان توسط این نهاد منتشر می‌شد.۱۸

این مؤسسه متعلق به نینا روزنوالد۱۹ سرمایه‌دار صهیونیست و همکار ایپک و شورای روابط خارجی امریکاست. امیر طاهری که در زمان شاه سردبیر روزنامه کیهان بود، مدیر بخش اروپایی این مؤسسه و نویسنده مقالات متعددی علیه ایران است.۲۰

علاوه بر گروهی از مخالفان ایرانی، برخی از همکاران این نهاد از چهره‌های شاخص صهیونیست امریکایی شامل برنارد لوییس۲۱ شرق‌شناس و مشاور دولت بوش، آلن درشویتز۲۲ وکیل حامی نتانیاهو و ترامپ و دانیل پایپز۲۳ فعال ضدفلسطینی بوده‌اند. هم‌چنین تعدادی از نویسندگان وابسته به سعودی و امارات و «خِرت ویلدرس»۲۴ سیاستمدار اسلام‌ستیز و افراطی هلندی از همکاران فعال این نهاد هستند. اهداف مشترک آن‌ها حمایت از اسرائیل محدود کردن مهاجران مسلمان در غرب، حمایت از تحریم ایران و مخالفت با عادی‌سازی روابط غرب با ایران است که در صدها مقاله و کتاب با پشتیبانی این نهاد منعکس شده است.

نارضایتی بولتون چه زمان به اوج خود رسید و منجر به خروج او از کابینه شد؟

بولتون ترس ترامپ از جنگ و ایستادگی در موقعیت‌های حساس را از نقاط ضعف اساسی او می‌داند. ترامپ بارها می‌گفت: باید از این جنگ‌های وحشتناک خارج شویم، من اصلاً نمی‌خواهم در عراق و سوریه بمانیم، از کردها خوشم نمی‌آید، آن‌ها از دست عراقی‌ها و ترک‌ها فرار می‌کنند، اما توقع دارند ما با هواپیماهای خود دشمنان آن‌ها را بمباران کنیم. ولی مهم‌ترین واقعه‌ای که سرانجام به خروج بولتون از کابینه انجامید، ماجرای سرنگونی پهپاد پیشرفته امریکا به دست ایران در ژوئن ۲۰۱۹ بود. او ابتدا خوشحال شد که این بهانه مناسبی برای شروع یک جنگ است؛ اما پس از طراحی نقشه‌های جنگی و مدتی بحث درباره نحوه پاسخ به اقدام ایران ترامپ درنهایت با خودداری از حمله مدعی شد ایرانی‌ها خواستار مذاکره هستند، گرچه بولتون بارها این ادعای ترامپ را در کتابش رد کرده است. پس از عقب‌نشینی ترامپ، پمپئو و بولتون هر دو سرخورده شدند. بولتون می‌نویسد قبل از این اتفاق چندین بار به استعفا فکر کرده بودم، اما این برای من نقطه عطفی بود. اگر قرار باشد در شرایط بحرانی این‌طور تصمیم بگیریم و این همان تصمیماتی بود که می‌گرفتیم، پس به دنبال چه بودیم؟

 

پی‌نوشت:

۱.https://edition.cnn.com/2020/06/14/politics/trump-approval-rating-analysis/index.html

۲.https://www.haaretz.com/israel-news/.premium-bolton-revelations-cast-harsh-light-on-trump-netanyahu-alliance-and-annexation-1.8931575

  1. The Room Where It Happened
  2. David Friedman
  3. Colin Powell
  4. Mitt Romney
  5. https://www.nytimes.com/2020/06/17/us/politics/bolton-book-trump-impeached.html
  6. John Kerry
  7. Rex Tillerson
  8. James Mattis

۱۱.https://www.forbes.com/sites/davidmarkowitz/2020/05/05/trump-is-lying-more-than-ever-just-look-at-the-data/#7b4494ec1e17

  1. https://edition.cnn.com/2020/06/18/politics/bolton-book-pompeo-the-room-where-it-happened/index.html
  2. Herbert McMaster
  3. Rand Paul
  4. Jared Kushner
  5. Steve Mnuchin
  6. Gatestone

۱۸.https://www.gatestoneinstitute.org/authors/

  1. Nina Rosenwald

۲۰.https://en.wikipedia.org/wiki/Gatestone_Institute

  1. Bernard Lewis
  2. Alan Dershowitz
  3. Daniel Pipes
  4. Geert Wilders

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط