بدون دیدگاه

چالش‌ها، امکانات و فرصت‌های نظام سلامت ایران در مواجهه با کرونا ویروس

گفت‌وگو با مصطفی معین

طیبه سلمانی: با شروع همه‌گیری ویروس ناشناخته کرونا در دنیا و غافل‌گیری ناشی از بروز گونه‌های متفاوت آن، نظام سلامت ایران همچون دیگر نظام‌های سلامت در دنیا با چالش‌های بسیار جدی و مهمی مواجه شد. مواجهه نظام‌های مختلف بهداشت در دنیا، به تجربیات متفاوتی منجر شد که نوع مواجهه با فراگیری ویروس و واکسینه کردن شهروندان معیاری برای سنجش آن ساختارها نیز هست. در گفت‌وگو با مصطفی معین به چالش‌های پیش‌رو و قابلیت‌های نظام سلامت در ایران و همین‌طور ارزیابی ایشان از عملکرد بخش درمان در مواجهه با همه‌گیری کرونا پرداختیم.

 

پرسش محوری ما این است که قابلیت‌های نظام سلامت ایران در بخش‌های بهداشت، درمان و دارو برای مواجهه با بحران‌ها (و به‌طور ویژه بحران کرونا) چگونه است؟

بی‌تردید استادان و پژوهشگران دانشگاه‌های علوم پزشکی، کادرهای پزشکی و پرستاری در خط اول تشخیص و درمان همه‌گیری بیماری کووید ۱۹ بودند و به‌طورکلی نیروی انسانی در بخش‌های بهداشتی-درمانی نقطه قوت اصلی نظام سلامت ایران هستند و بیشترین تلفات را هم پزشکان، پرستاران و دستیاران تخصصی پزشکی در این مدت داده‌اند. از سوی دیگر با اینکه دهه‌هاست که شبکه‌های بهداشتی-درمانی و نظام تشخیص و درمان اولیه بیماری‌ها و ارجاع آن به سطوح تخصصی‌تر در ایران طراحی و به اجرا درآمده است، ولی این قابلیت مهم نظام سلامت نتوانست خود را در کشف و اعلان به‌موقع زمان ورود ویروس کرونا به داخل مرزهای کشور و تشخیص موارد بیماری و گستره آلودگی ویروسی که با تأخیر زیاد همراه بود نشان دهد؛ البته رعایت برخی ملاحظات سیاسی و مذهبی مانند برگزاری جشن‌های دهه فجر و سالگرد انقلاب، برگزاری انتخابات مجلس یا تشویق به انجام عزاداری‌های دهه محرم در هر شرایطی توسط مسئولان سطح اول دولت مانند رئیس‌جمهور، وزیر بهداشت و نیز روحانیان دارای تریبون در سطح کشور هم در این تأخیر و تعلل در اعلام ورود ویروس به کشور و بسیج همگانی برای کنترل آن تأثیرگذار بود.

 در روندی که در کنترل بحران کرونا طی شده، کشور با چه چالش‌هایی روبه‌رو بوده است؟

اصلی‌ترین چالش کشور در بحران‌های طبیعی و زیستی از زلزله گرفته تا سیل و نیز پاندمی‌های بیماری‌های واگیردار و ازجمله دنیاگیری کووید ۱۹، فقدان زیرساخت‌ها و ساختارهای مدیریت بحران است. درواقع چالش ضعف و بلکه بحران مدیریت در این‌گونه حوادث سهمگین و غیرمنتظره باعث شده است علی‌رغم اینکه ایران جزو ده کشور اول سانحه‌خیز دنیاست، هنوز ساختارهای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مورد نیاز برای هماهنگی و بسیج ملی و ایجاد سازمان و مدیریت اجرائی مربوط شکل نگرفته باشد. شما اگر نوع مدیریت کشور در زلزله‌های بوئین‌زهرا یا طبس در سال‌های پیش از انقلاب را مقایسه کنید با مدیریت زلزله در منجیل و رودبار یا زلزله بم و یا سرپل ذهاب در کرمانشاه، پیشرفت قابل‌توجهی از نظر نظم و برنامه‌ریزی، سرعت کمک‌رسانی و امداد، کاهش یا کیفیت بازسازی مناطق زلزله‌زده مشاهده نمی‌کنید. این معضل مدیریتی زمینه‌ها و ریشه‌های مختلفی از نظر فرهنگی، علمی و اجتماعی دارد. در جامعه‌ای که در فرهنگ عمومی و مدیریتی آن کرامت و حقوق اساسی انسان‌ها و در رأس همه زندگی سالم همراه با رفاه و منزلت اجتماعی او به رسمیت شناخته نشده و مسئولان آن قائل به رویکرد علمی در برخورد با مسائل و مشکلات هم نیستند و تئوری مدیریت آن‌ها داشتن «نظم در بی‌نظمی است»، نباید انتظار تحول و پیشرفتی را در زمینه آینده‌نگری و پیشگیری از بحران‌ها و یا کنترل مناسب و سریع شرایط بحرانی داشته باشیم. نظام سلامت ایران هم از این وضعیت عمومی استثنا نیست.

نوع مدیریت مواجهه با کرونا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر بخواهم به‌طور اجمال یک ارزیابی کلی از فرآیند کنترل همه‌گیری کرونا در ایران ارائه دهیم، به چند مورد از نقاط قوت و ضعف مدیریت بحران در این زمینه اشاره می‌کنم:

نقاط قوت و فرصت‌ها:

  1. آمادگی و تلاش و ازخودگذشتگی کادرهای پزشکی و پرستاری در خط اول تشخیص و درمان کرونا که موجب شهادت تعداد قابل‌توجهی از آنان شد.
  2. همیاری مردم، خیریه‌ها و نهادهای مدنی در زمینه شناسایی و معرفی افراد بیمار یا آسیب‌پذیر در محله‌ها و حاشیه شهرها، توزیع مواد بهداشتی و غذا و دارو و جذب کمک‌های مردمی.
  3. اوج‌گیری فعالیت‌های تحقیقاتی و تولید علم در ارتباط با پاندمی کووید-۱۹ در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی، برگزاری همایش‌های تخصصی متعدد توسط انجمن‌های علمی در سطح ملی و بین‌المللی.
  4. سرمایه‌گذاری کشور در تأمین امکانات مطالعه و ساخت چندین خط تولید واکسن در داخل یا به‌طور مشترک با کشورهای دیگر (کوبا، روسیه، چین).

برخی نقاط ضعف و تنگناها:

  1. سیاست‌زدگی و نیز دخالت گرایش‌های ایدئولوژیک و برداشت‌های نادرست مذهبی در سیاست‌ها و برنامه‌های کنترل پاندمی.
  2. ناهماهنگی بین دستگاه‌ها و نهادهای عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا و نیز با سازمان‌ها و مراجع ذی‌ربط در خارج از ستاد.
  3. بی‌ثباتی در سیاست‌ها و تصمیمات اتخاذشده در ستاد ملی، ضدونقیض‌گویی مکرر مسئولان، وعده‌های واهی، گزافه‌گویی و شعارهای عادی‌سازی که موجب بی‌اعتمادی، سردرگمی و کاهش همکاری جامعه در رعایت توصیه‌های بهداشتی در مقاطع مختلف شد.
  4. عدم تأمین منابع مالی کافی از سوی دستگاه‌ها و نهادهای مختلف دولتی به‌ویژه خارج از دولت.
  5. فرصت‌‌سوزی خرید فوری واکسن از خارج کشور قبل از وقوع امواج بصری کرونا در دنیا که امکان تهیه آن را دشوارتر کرد و موج‌های جدید عفونت ویروسی را در کشور همراه با تلفات انسانی بیشتر از میانگین جهانی کرد.
  6. ترویج گستره اطلاعات نادرست و شبه‌علم، خرافات و انگ در رسانه‌ها ازجمله رسانه ملی و شبکه‌های اجتماعی فضای مجازی با عناوین مختلف طب سنتی، ایرانی و اسلامی بدون برخورد قانونی با عوامل آن‌ها.
  7. عدم بهره‌گیری لازم از نظریات کارشناسی انجمن‌های علمی، سازمان نظام پزشکی و دانشگاهیان در تصمیم‌گیری‌های ستاد ملی و نیز وزارت بهداشت.
  8. عدم بهره‌گیری لازم از کمک خیریه‌ها و نهادهای مردمی به‌صورت سازمان‌یافته و هماهنگ در شناسایی بیماران و آسیب‌پذیران و توزیع اقلام مختلف بهداشتی، دارو و درمان، غذا و ارائه آموزش‌های عمومی و خودمراقبتی.

 با نگاه به عملکرد گذشته «چه باید کردها» ی این نظام چه بوده است و اکنون چیست؟

شرایط لازم برای اعمال مدیریت بحران در دنیاگیری کرونا، مستلزم تشکیل فوری ستاد ملی بحران بود و نه اینکه در ابتدا کار ستادی فقط در سطح یک وزارتخانه (وزارت بهداشت) محدود شود و بعد از چندین هفته با پیگیری‌ها و نامه‌نگاری از سوی سازمان نظام پزشکی به دستور رهبری ستاد ملی مبارزه با کرونا با مسئولیت رئیس‌جمهوری تشکیل گردد. همچنین در ترکیب اعضای ستاد ملی، علاوه بر مسئولان دولتی، از عضویت استادان و پژوهشگران و نمایندگانی از سازمان نظام پزشکی و انجمن‌های علمی و سایر نهادهای مدنی باید بهره‌گیری گردد.

در ستاد ملی پیگیری انجام این اقدامات ضروری است:

  1. بسیج تمامی منابع و امکانات کشور اعم از منابع انسانی پزشکی و تخصصی، منابع مالی، تجهیزات بهداشتی- درمانی و بیمارستانی، پشتیبانی و هماهنگی سایر وزارتخانه‌ها، نیروی انتظامی و ارتش، صدا و سیما و سایر رسانه‌های حقیقی و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی، خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد و نیز بخش خصوصی.
  2. بررسی و ارزیابی دامنه آلودگی ویروسی در شهرها و روستاها، ایجاد محدودیت در نقل‌وانتقال درون‌شهری و سفرهای بین‌شهری در مناطق آلوده و قرنطینه کردن مناطق.
  3. انجام آزمون‌های تشخیصی (PCR) به‌صورت فراگیر برای کشف موارد آلودگی و بررسی و تشخیص بالینی بیماران و انجام مراقبت‌های پزشکی، پیگیری و ردیابی موارد تماس با بیماران و قرار دادن آن‌ها در قرنطینه، تجهیز و گسترش بیمارستان‌ها و واحدهای مراقبت ویژه.
  4. بستن مرزهای زمینی و هوایی، ممنوعیت اجتماعات (جشن و عزا، مسابقات ورزشی، برنامه‌های فرهنگی و هنری و سیاسی) و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها، عدم انجام دورهمی‌ها، محدودیت در رفت‌وآمد در شهر و ماندن در منزل و تعطیلی مشاغل.

۵. اطلاع‌رسانی عمومی سریع و گسترده با استفاده از رادیو- تلویزیون رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی، گفت‌وگوی شفاف مسئولان ذی‌ربط با مردم و دادن انگیزه و امید واقع‌بینانه و نیز ارائه مستمر آموزش‌های بهداشتی در زمینه اطلاعات و مهارت‌های پیشگیری (فاصله‌گذاری، ماسک، بهداشت شخصی) چگونگی پیگیری درمانی و خودمراقبتی توسط کارشناسان مربوط.

۶. شناسایی افراد و گروه‌های آسیب‌پذیر مانند سالمندان، افرادی که بیماری زمینه‌ای بیماری‌های قلب و عروق، فشارخون، دیابت، بیماری‌های تنفسی و کبدی و کلیوی، ضعف سیستم ایمنی هستند و همچنین اقشار محروم در حاشیه شهرها، اقلیت‌ها، مهاجرین و پناهندگان و با همکاری و کمک گرفتن از نهادهای غیردولتی و محله‎محور.

۷. ایجاد انسجام و هماهنگی در بین دستگاه‌های اجرایی، مراجع سیاست‌گذاری، قضائی و انتظامی در چارچوب مصوبات ستاد ملی بحران با مسئولیت رئیس دولت و محوریت وزارت بهداشت و ارائه گزارش منظم و شفاف به جامعه از تصمیمات اتخاذشده و جلب اعتماد و همکاری و مشارکت مردم به‌منظور کنترل بحران توسط سخنگوی ستاد.

  1. انجام مطالعه و پژوهش در زمینه‌های اپیدمیولوژیک، ویروس‌شناسی و ایمونولوژی، داروها واکسن ضد ویروسی و مستندسازی فرآیندها.
  2. پیگیری جدی برای تأمین واکسن استاندارد کرونا از تمامی منابع ممکن خارجی برای واکسینه کردن و مصونیت گروه‌های آسیب‌پذیر اعم از کادرهای پزشکی، سالمندان، بیماران رنجور از بیماری‌های زمینه‌ای و نیز پیگیری به تولید رساندن خطوط تولید واکسن‌های بومی.

 با روند فعلی چه چالش‌های محتملی در آینده بر سر راه داریم و چه باید کرد؟

بازنگری فرآیند طی‌شده در یک سال و نیم گذشته، ادامه تمامی سیاست‌های کنترل همه‌گیری کرونا و در رأس همه همان‌گونه که قبلاً تأکید کردم انجام واکسیناسیون عمومی با حداکثر سرعت، با واردکردن واکسن‌های استاندارد خارجی از منابع مختلف و هم‌زمان استفاده از واکسن‌های تولیدی داخل برای پیشگیری از امواج بعدی کرونا و رسیدن به ایمنی جمعی در کشور.

واقعیت این است که طولانی‌تر شدن مدت همه‌گیری و خسارات انسانی، اقتصادی و اجتماعی آن به گسترش و مزمن شدن بسیاری از آسیب‌های روانی و اجتماعی می‌انجامد و معضلات پیچیده‌ای هم در مراحل حاد بیماری و به‌ویژه در دوره پساکرونا رخ خواهد داد که آثار آن تا سال‌های طولانی ادامه خواهد داشت. پیامدهایی چون کاهش سرمایه اجتماعی، تشدید نابرابری، رکود اقتصادی، گسترش فقر و بیکاری، مهاجرت نخبگان، افسردگی و اضطراب به‌ویژه در جوانان و زنان و بروز خشونت در شکل‌های مختلف آن.

پیشنهاد می‌شود مسئولان عالی نظام و دولت جدید، با نگاهی علمی و انسانی از یک گروه دانشگاهی شاخص، بی‌طرف و غیروابسته به دولت در زمینه‌های تخصصی مختلف درخواست شود فرایند طی‌شده در مدیریت بحران کرونا در کشور را طی یک سال و اندی که از آغاز آن گذشته است مطالعه و ارزیابی کنند‌، موارد را مستند کنند و نتایج آن‌ها را همراه با راهکارهای علمی و اجرایی در جهت برون‌رفت از بحران پیشنهاد دهند. در چنین شرایطی می‌توان انتظار داشت که شاهد تغییر مثبتی در ادامه این فرآیند و رفع بحران رخ دهد. حمایت ویژه از آسیب‌دیدگان در دوره کرونا و گروه‌های آسیب‌پذیر، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، تمرکززدایی دولتی در زمینه‌های اجتماعی، سرمایه‌گذاری بیشتر در امور بهداشت و سلامت، واگذاری اختیارات به شوراهای شهر و روستا، تقویت نهادهای غیردولتی و سازمان‌های جامعه مدنی، ازجمله جهت‌گیری‌هایی است که می‌توان در نظر گرفت.■

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط