بدون دیدگاه

گسترش همکاری‌ها در خاورمیانه

تریتا پارسی

برگردان: هادی عبادی

از نظر بسیاری از افراد مؤثر در دستگاه سیاست خارجی امریکا، تصاویر هرج و مرج در فرودگاه کابل در ماه گذشته باعث اعتماد بیشتر به واشنگتن شد: «وقتی امریکا جایی را ترک می‌کند، در آنجا هرج و مرج ایجاد می‌شود». درحالی‌که تمام نگاه‌ها به افغانستان بود، رویداد بحث‌برانگیزتری در خاورمیانه درنتیجه تغییر رویکرد امریکا نسبت به این منطقه در بغداد رخ داد: وزرای خارجه عربستان، ایران و امارات در نشستی مربوط به امنیت منطقه‌ای به میزبانی بغداد گردهم آمدند. نشست بغداد به جای هرج و مرج، پیام متفاوتی ارسال کرد: «زمانی که امریکا از نظر نظامی عقب‌نشینی می‌کند، دولت‌های منطقه برای دیپلماسی اهمیت بیشتری قائل می‌شوند».

روایت ناگفته در خاورمیانه در ماه‌های گذشته، افزایش چشمگیر فعالیت‌های دیپلماتیک میان بازیگران منطقه‌ای بود که خود کشورهای منطقه آغاز کرده بودند. طحنون بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی امارات و رجب طیب اردوغان در ماه گذشته با هم دیدار کردند و دو کشور تلاش کردند تنش‌های میان دو کشور را کاهش دهند. این دو کشور در موارد متعددی در خاورمیانه ازجمله لیبی با هم مشکل داشتند و همین امر باعث شده بود در یک دهه گذشته بیشترین مداخله را در منطقه داشته باشند. اردوغان حامی اصلی اخوان ‌المسلمین است و امارات این گروه را بزرگ‌ترین تهدید برای خود می‌داند؛ در عین حال ترکیه معتقد است امارات از کودتای نظامی علیه اردوغان در سال ۲۰۱۶ حمایت کرده است. اکنون به نظر می‌رسد آن‌ها قصد دارند با افزایش همکاری‌های اقتصادی، تنش‌های سیاسی میان خود را کاهش دهند. همچنین آنکارا تلاش کرده تنش‌ها میان خود با قاهره را نیز کاهش دهد که دیکتاتور آن ژنرال عبدالفتاح السیسی در اثر کودتایی در سال ۲۰۱۳، محمد مرسی وابسته به اخوان المسلمین را سرنگون کرد. قطری‌ها، یکی دیگر از حامیان اصلی مرسی نیز با مصری‌ها مذاکره می‌کنند، درحالی‌که تلاش دارند روابط خود را با ریاض گسترش دهند؛ حکومتی که دوحه را به‌مدت چهار سال محاصره اقتصادی کرده بود. در نشستی که ماه گذشته میان شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر و طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی، در دوحه انجام شد و بالاترین سطح مذاکره میان دو رقیب پس از محاصره اقتصادی قطر در سال ۲۰۱۷ بود، قطری‌ها تلاش کردند تنش‌ها با امارات را کاهش دهند. همین هفته نیز محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، میزبان شیخ طحنون و امیر قطر در استراحتگاهی در دریای سرخ بود.

نشست بغداد، اوج تلاش‌های دیپلماتیک ماه‌های گذشته را با هدف زمینه‌سازی جهت سیستم امنیتی جدیدی برای منطقه برجسته کرد. برهم صالح، رئیس‌جمهور عراق، وضعیت امنیت منطقه را که به‌سوی فروپاشی امنیت و سیستم همکاری سوق یافته به‌درستی نامناسب توصیف کرد. این نشست نه‌تنها برای تصمیماتی که در آن گرفته شد، بلکه برای واقعیتی که به آن منظور تشکیل شد و نیز به‌واسطه افرادی که در آن شرکت داشتند پیشرفتی چشمگیر محسوب می‌شد. افراد زیر در این نشست شرکت داشتند: وزرای خارجه ایران، عربستان، امارات و ترکیه و رؤسای دولت‌ها از مصر، قطر، کویت و بحرین. فؤاد حسین، وزیر خارجه عراق، در این زمینه اظهار داشت: «این واقعیت که ما کشورهای رقیب را بر سر میز مذاکره آوردیم و این امر باعث شد گفت‌وگوها آغاز شود، تنها برای ما و آن‌ها مهم نیست، بلکه برای کل منطقه نیز اهمیت دارد».

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه که در این نشست شرکت کرده بود، آن را «تاریخی» نامید، درحالی‌که جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا، برای میزبانی بغداد و برگزاری چنین نشست پیشرویی پیام تبریک فرستاد. دولت بایدن در مورد نقش تسهیلگر عراق برای دیپلماسی منطقه‌ای، جایگاه اندکی برای خود قائل شده است؛ به این معنی که از این روند حمایت می‌کند و در برابر وسوسه تحمیل خود بر آن مقاومت می‎کند. با توجه به نقش امریکا به‌عنوان بازیگر خارجی مسلط در این منطقه در طول چند دهه و تأثیر بی‌ثبات‎کننده این کشور با تهاجم و اشغال عراق، با حضور امریکا چنین مشارکتی امکان‌ناپذیر بود.

مهم‌ترین پیشرفت دیپلماتیک در این زمینه، حضور ایران و عربستان به‌عنوان رقبای اصلی منطقه‌ای بود. عراقی‌ها از اوایل سال جاری میزبان نشست‌های مخفی و سطح بالا میان این دو رقیب منطقه‌ای بودند که درنهایت به گرفتن عکس مشترک میان مسئولان ارشد ایرانی، سعودی و اماراتی در بغداد منجر شد. شیخ محمد بن راشد آل مکتوم نیز نشست دوجانبه‌ای با حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه ایران، برگزار کرد.

نشست بغداد که در آن تلاش شد نقش این کشور را به‌عنوان محور دیپلماتیک منطقه به نمایش بگذارد، این پرسش مهم را مغفول گذاشت که چرا همه این رویدادها در این زمان خاص رخ داده است. درواقع چگونه ساختارهای دولت‌های منطقه ناگهان و به‌طور هم‌زمان به سمت دیپلماسی سوق پیدا کرد؟ پاسخ این پرسش نمی‌تواند «فرسودگی ناشی از تنش» باشد؛ چراکه غیرمحتمل است که همه بازیگران منطقه‌ای هم‌زمان از چنین فرسودگی آسیب ببینند. پاسخ این پرسش این است که عقب‌نشینی نظامی امریکا از منطقه خاورمیانه (تنها عده اندکی اعتقاد دارند منحصر به افغانستان خواهد بود)، بر تحلیل هزینه-فایده همه بازیگران و ادامه رقابت در خارج از حوزه دیپلماسی تأثیر عمیقی می‌گذارد. همان‌طور که طی مقاله‌ای در آوریل در نشریه فارن‌پالیسی نوشتم «مهم‌تر از اقدامی که واشنگتن انجام داده، فعالیت‌هایی است که انجام آن‌ها را متوقف کرده است؛ به این معنی که امریکا دیگر حاضر نیست به شرکای خود در خاورمیانه اطمینان دهد بدون قید و شرط از آن‌ها حمایت می‌کند. درواقع روی‎گردانی واشنگتن از درگیر کردن خود در منازعات و رقابت‌های استراتژیکِ شرکای خود در خاورمیانه، بازیگران این منطقه را وادار کرده است درنهایت دیپلماسی را بهترین گزینه خود تلقی کنند».

فرصت‌های دیپلماتیک همواره برای همه شرکای امریکا در منطقه به‌راحتی در دسترس بود، اما تا زمانی که آن‌ها به پشتیبانی امریکا برای حل مسائل خود دلگرم بودند، دیپلماسی را به‌عنوان گزینه‌ای بی‌اهمیت در نظر می‌گرفتند. برای نمونه، رهبران عربستان سعودی ترجیح می‌دادند امریکا رقبای این کشور را با نیروی نظامی شکست دهد یا آن‌ها را از نظر سیاسی منزوی سازد تا اینکه مجبور به سازش‌های دردناک با رقبایی همچون ایران شوند. تا زمانی که شرکای منطقه‌ای امریکا از «گزینه امریکایی» بهره می‌بردند، رویارویی مهم‌تر از دیپلماسی در نظر گرفته می‌شد. درنهایت، همه این موضوعات از نتایج عقب‌نشینی نظامی امریکاست که باید از آن استقبال شود.■

 

منبع: RESPONSIBLE STATECRAFT

تاریخ: ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱، ۲۹ شهریور ۱۴۰۰

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط