بحثی درباره جایگاه اخلاق در نخستین برنامه درسی دوره ابتدایی
و ضرورت کاربست آن در کتب درسی آموزش و پرورش
رحیم روحبخش
دکتر مقصود فراستخواه در کتاب ما ایرانیان مینویسد: «بر اساس نتایج پیمایش ملی سال ۱۳۸۲ از کل پاسخگویان، ۷۱ درصد معتقدند در آینده صفات اخلاقی خوب در جامعه کمتر خواهد شد و ۸۷ درصد معتقدند در آینده صفات اخلاقی منفی رواج خواهد یافت. این پیمایش در دولت انجام شده و با تمام ملاحظات و اما و اگرهایی که در روش، ابزار و محتویات آن وجود دارد، نشان میدهد مردم در مورد خود، روابطشان، دولتشان، سازمانهای کارشان، همسایهشان و بقال درباره مشتری خود، قوموخویشها نسبت به هم دانشجو درباره استاد، استاد درباره دانشجو و … چنین قضاوت میکنند و در مجموع، ۸۷ درصد معتقدند در آینده آثار اخلاقی منفی رواج بیشتری خواهد داشت.»[۱]
مقایسه نتایج پیمایشهای ملی در دو زمان که به ترتیب در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۲ منتشر شده است، از یک روند نزولی در اخلاق اجتماعی، حداقل از دیدگاه مردم حکایت میکند. در سال ۱۳۷۹ از کل پاسخگویان، ۵۶ درصد به کمیابی انصاف در جامعه تأکید میکردند، در حالی که در سال ۱۳۸۲ حدود ۵۸ درصد پاسخگویان از کمیابی صداقت و راستگویی نگران بودند، در حالی که در ۱۳۸۲ به ۵۹ درصد رسیده است. در سال ۱۳۷۹ حدود ۴۵ درصد به کمیابی پایبندی به قول و قرار معتقد بودند این در ۱۳۸۲ به ۴۹ درصد رسید. در سال ۱۳۷۹ حدود ۶۸ درصد گفتهاند در جامعه ما دورویی و تظاهر وجود دارد و در ۱۳۸۲ هم همینطور. ۷۴ درصد در سال ۱۳۷۹ از رواج تقلب و کلاهبرداری گفتهاند و این اعتقاد در سال ۱۳۸۲ به ۷۵ درصد رسیده است. ۶۸ درصد در ۱۳۷۹ از رواج تملق و چاپلوسی گفتهاند و این در ۱۳۸۲ به ۷۳ درصد بالغ شده است.[۲]
فراستخواه بهطور مصداقی درباره سن و آمار فحشا در ایران میافزاید: «طی یک روند هفتساله (از اواخر دهه ۱۳۷۰ تا اوایل دهه ۱۳۸۰ ش) سن فحشا در ایران از ۲۸ سال به کمتر از ۲۰ سال کاهشیافته و کف سن فحشا تا سیزدهسالگی هم پایین آمده است. در سال ۱۳۸۳ بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار زن خودفروش قابل ردیابی در جامعه ما گزارش شده بود. بر اساس تحقیقات پایگاه دادههای اجتماعی وزارت کشور، میانگین رخداد جرم جنسی در خلال سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۱ در سراسر کشور ۸/۴۲ در هر هزار نفر جمعیت بود. این میانگین در مقایسه با دنیا بالاست. از این نظر ایران یکی از جرمخیزترین کشورها در جرائم جنسی محسوب میشود. استان قم با میانگین رخداد بیش از ۱۷۴ جرم جنسی در هر هزار نفر جمعیت (در مقایسه با ۸/۴۲ متوسط کشور) بالاترین میانگین جرائم جنسی را به خود اختصاص داده است؛ یعنی ۴۰ درصد مراجعهکنندگان به گوگل، یاهو یا انواع موتور جستوجو در اینترنت کلمات، عبارات، مقولهها، تصاویر یا موضوعات جنسی را پیگیری میکنند. معنادارتر آنکه این اطلاعات جنسی در اینترنت فقط ۵ درصد اطلاعات را شامل میشود. طبیعتاً این هجوم ۴۰ درصدی کاربران ایرانی به سایتهای جنسی از وجود معضلی در اخلاق جنسی کشور ما حکایت دارد. در سوی دیگر نیز از هر شش ازدواج یکی منجر به طلاق میشود. رقم طلاق در مهرماه سال ۱۳۸۲ به یک مورد از هر پنج ازدواج در تهران رسید.»[۳]
مصداق مهمتر از فحشا، اختلاسهای میلیاردی است که در یکی دو دهه اخیر به اخباری آشنا و حتی عادی برای همه تبدیل شده است. بهراستی چه راهکاری برای نجات کشور از این بحرانهای کلان وجود دارد؟ چگونه نسلهای پیشین ما اخلاقیتر زندگی میکردند و به اصول و ارزشهای انسانی پایبند بودند؟ آیا راهکاری برای بازگشت جامعه ما به زندگی اخلاق مدار وجود دارد؟ معمولاً علمای تعلیم و تربیت، معتقدند اساس حیات بشری بر آموزش استوار است. به نظر میرسد نظام آموزشی ما در این عرصه به بنبست رسیده است. گویا نگاه ایدئولوژیک به اخلاق در آموزشوپرورش و تلفیق اخلاق با دین (کتب تعلیمات دینی و بینش اسلامی)، نهتنها به دین، بلکه به اخلاق جامعه هم آسیب زده است. در این راستا این نوشتار با ارائه نخستین برنامههای درسی دوره ابتدایی –مصوب شورای عالی معارف- به الگوبرداری مجدد از این برنامهها برای کاربست در نظام آموزشی کشور بهمنظور آموزش فضایل اخلاقی از دوران کودکی به دانش آموزان تأکید دارد. شورای عالی معارف و جایگاه سیاستگذاری آن در نظام نوین آموزشی کشور:
چنین بهنظر میرسد با تحولاتی که در اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران رخ داد، نیاز به مدرسه به عنوان مطالبه بخشی از عناصر فرادست جامعه مطرح شد. بهطوری که با تأسیس «انجمن معارف» در یک دهه پیش از انقلاب مشروطه (۱۳۲۶ ـ ۱۳۲۴ هـ. ق) توجه به علوم جدید و لزوم گسترش مدارس نوین وجهه همت این انجمن قرار گرفت؛ تا آنجا که سنتگرایانی نظیر سید محمد طباطبایی مدرسهای به نام مدرسه اسلام و میرزا محمود خان مفتاحالملک مدرسه افتتاحیه را تأسیس کردند.[۴] در طی همین فرایند در سالهای پایانی سلطنت قاجاریه مدارس جدید در بسیاری از نقاط کشور برپا شد. این رویکرد در دوره سلطنت رضاشاه نظم و نسق یافت و دولت رسماً تأسیس و اداره مدارس را به عهده گرفت.
در این میان برای تدوین قوانین و مقررات لازم، در سال ۱۳۰۱ شورای عالی معارف تشکیل شد. این شورا بهگونهای در تداوم انجمن معارف قبل از مشروطه ایفای نقش میکرد. از همان آغاز تأسیس این شورا، یک مجتهد جامعالشرایط بهمنظور صیانت از شرعیات و اخلاقیات بر تصمیمات متخذه به عضویت شورا درآمد. بررسی تکاپوهای این مجتهد حاکی است که وی نقش عمدهای در تصویب قوانین و مقررات مربوط به ترویج احکام اسلامی و اصول اخلاقی در مدارس کشور داشت. کمااینکه همین مطالبه از زمره دغدغههای مهم سایر علمای مذهبی و عناصر سنتگرا نیز بود. در این میان نقش سید مهدی مجتهد لاهیجی، بهعنوان مجتهد جامعالشرایط عضو شورای عالی معارف در دوره پهلوی اول تا زمان رحلت-۱۳۳۰- (به مدت سه دهه) بهطور کلی از دیده و بررسی پژوهشگران پنهان مانده است.
صرفنظر از حضور و نقش مجتهد مذکور، چنین بهنظر میرسد نظام نوین آموزشی، نظامی یکسره منقطع از نظام آموزشی سنتی قبل از آن نبود. کارگذاران نظام نوین آموزشی به این نکته ظریف واقف بودند که پایهگذاری این نظام بدون توجه به سنتهای مذهبی چالشبرانگیز بوده و نمیتواند راهگشای آموزش در کشور باشد. بر این اساس چنانکه مصوبات شورای عالی معارف نشان میدهد، اعضای شورا در همان جلسات نخست آن، نظام آموزشی مکتبخانهای را بهعنوان یک راهکار آموزشی بهرسمیت شناختند و برای آن چارچوب و ساختار قانونی تعریف کردند. کمااینکه در یکی از مصوبات شورا با عنوان «دستور تحصیلات دبستانهای ذکور ابتدایی» خاطرنشان شده: «… در ماده ۱۵ قانون اساسی معارف مصوب نهم عقرب ۱۲۹۰، مدارس و مکاتب بر چهار نوع است: ۱. مکاتب ابتدایی دهکده؛ ۲. مکاتب ابتدایی بلدی؛ ۳. مدارس متوسطه؛ و ۴. مدارس عالیه». (جلسه ۲۹۸، مورخ ۲۵ ده ۱۳۱۳).[۵] در همین راستا اهتمام اعضای شورا در تصویب دروسی نظیر «شرعیات» و «اخلاق» در برنامه درسی مقطع ابتدایی میتواند مورد توجه قرار گیرد. برای این منظور، نخست اهداف تعلیمات ابتدایی از منظر شورا تبیین، سپس بخشی از صورت مذاکرات شورا در خصوص تفکیک درس شرعیات از اخلاق موردبررسی قرار میگیرد و درنهایت نیز محتوای برنامه درسی اخلاق در مقطع ابتدایی- پسران و دختران- به استناد مصوبات شورای عالی معارف ارائه میشود:
الف- بررسی اهداف تعلیمات ابتدایی: در نخستین جلسات شورای عالی معارف طی مذاکرات مفصل، اعضای شورا، نخست اهداف این مقطع تحصیلی را به شرح ذیل تصویب کردند: (جلسه ۲۷ مورخ ۷ برج جوزا [خرداد] ۱۳۰۲)
(موضوع تعلیمات ابتدایی)
مقصود از تعلیمات ابتدایی آن است که مطالبی را که دانستن آنها بر هر کس لازم است به اطفال بیاموزند:
- خواندن و نوشتن و حساب کردن؛
- شناختن اشیایی که انسان را احاطه کرده و دانستن فواید آنها؛
- آموختن اصول احکام اسلامی و حبّ دیانت و معرفت به اینکه فوق زندانی جسمانی و مادی زندگی دیگری نیز وجود دارد که حاوی لذایذ ابدی و تمتّعات سرمدی است؛
- دوستی خانواده و ابناع نوع و وظایف انسانیت؛
- حب وطن و علل و نتایج آن، مخصوصاً شناختن مقامی را که وطن ما در این کره جایز است و مساعی و مجاهداتی را که برای اعلاء و ترفیع آن باید بکار برد؛
- دانستن وقایع مهمه تاریخی که سبب تشکیل اوطان مختلفه شده و طرفی را که اهل هر مملکت برای ارتقای به درجات عالیه عظمت و ثروت و تمدن پیموده و میپیمایند؛
- فواید حفظالصحه و ورزش بدن که باعث تقویت قوای جسمانی و روحانی میشود.
ب- تفکیک درس اخلاق با درس شرعیات: در یکی از نخستین جلسات شورای عالی معارف درباره «پروگرام تعلیمات ابتدایی»، در خلال بررسی برنامههای درسی آن مقطع، تفکیک درس اخلاق از درس شرعیات موردتوجه اعضای شورا قرارگرفته و بنا بر دلایلی که در متن صورت مذاکرات آمده، درس اخلاق از درس شرعیات منفک شد. (جلسه ۲۶ مورخ ۳۱ برج ثور [اردیبهشت] ۱۳۰۱)
سید محمد تدیّن از اعضای متنفذ شورا در اعتراض به اینکه: «در این پروگرام همهجا اخلاق را جزء شرعیات محسوب داشته در ذیل فروع دین نوشتند و حال اینکه اخلاقیات عبارت از چیزهایی است که در هر مذهب و ملت بوده و خواهد بود به عبارت اخری هر جا نوع بشر و عائله بشریه وجود داشته باشد رعایت آن را کم و بیش ناگزیرند پس نباید آن را از امور شرعیه محسوب داشت» ادامه میدهد: «بنابراین من پیشنهاد میکنم که در پروگرام مدارس ششساله ابتدایی، شرعیات به دو قسمت منقسم شود.»:
اول: اصول دین. دوم: فروع دین و اخلاقیات قسمت علیحده محسوب شود.
سپس عین پیشنهاد مزبور را کتباً تقدیم شوری نمود و بهاتفاق آرا پذیرفته شد.
همچنین در این جلسه پروگرام ابتدایی از موضوع تعلیمات قرائت شد و در ماده سوم سید مهدی لاهیجی [عضو مجتهد جامعالشرایط شورای عالی معارف] پیشنهاد فرمودند که (حب دیانت) نیز مثل حبّ وطن جزء پروگرام شود. پس از مذاکرات مقرر شد که در ذیل آموختن اصول احکام اسلامی حبّ دیانت نیز افزوده شود.
در پایان جلسه، درباره ترتیب تعلیمات ابتدایی و سنین دوره آن و بدو شروع بدان، مذاکرات مفصله بهعملآمده بالاخره شروع به تحصیل را از اول سال هفتم و دوره عمومی ابتدایی را چهار سال کافی دانسته و عبارت ذیل تصویب شد: «تعلیمات عمومی ابتدایی از اول سال هفتم شروع میشود مدت دوره تحصیلات عمومی چهار سال است و هیچ طفلی قبل از سن هفتسالگی نمیتواند شروع به تحصیل نماید ولی در سن ششسالگی برای تهیه [پیشدبستانی] میتواند وارد مدرسه شود.»
البته بررسی صورت مذاکرات شورا نشان میدهد که این موضوع قریب یک سال بعد مجدداً در شورا مطرح شده و یکی از اعضا از زوایایی دیگر لزوم تفکیک اخلاق از شرعیات در برنامه درسی ابتدایی را مورد توجه قرار داده است: «در مورد تفکیک اخلاقیات از فروع دین اظهارنظر آقای محمدامین [عضو مجتهد جامعالشرایط شورای عالی معارف] در این رابطه انجام شد و حاصل نظریات ایشان این بود که دین اسلام اخلاقیات را نیز شامل است و باید اخلاق در پروگرام همچون اسبق جزء فروع دین نوشته شود. در جواب ایشان شرحی بیان شد و نتیجه این بود که اگرچه اخلاقیات به یک اعتبار داخل فروع دین است، لکن در پروگرام که برای عموم تبعه ایران اعم از مسلم و غیرمسلم نوشته میشود از حیث تعلیمات جزء فروع دین نیست و خود عنوان مستقلی دارد بعلاوه این مطلب در جلسه گذشته بهاتفاق آراء گذشته است دیگر تجدید مذاکره در آن مورد ندار.)(جلسه ۲۷ مورخ ۷ برج جوزا ۱۳۰۲)
ج- محتوای برنامه درسی اخلاق در شش سال ابتدایی: پس از تصویب برنامه تحصیلات ابتدایی و تأیید نهایی تفکیک برنامه درسی اخلاق از شرعیات، طی چند جلسه بعدی، برنامه درسی مقطع ابتدایی موردبحث و بررسی اعضای شورا قرار گرفت. در آغاز «دستور تحصیلات سال اول» طی تبصره مهمه تأکید شده «تعلیمات سال اول به غیر از فارسی که الف باء و قرائت لازم دارد، باقی همه شفاهی است و نباید از روی کتاب باشد. مواد مذکوره در پروگرام را معلم باید ضمن مذاکرات و صحبت شفاهی به اطفال بیاموزد و در موارد ضرور برای تفهیم مطالب از تصاویر و اشکال و نقشهها و کره و سایر آلات و ادوات مدرسه استمداد نماید و کتاب را برای تذکر و استفاده خود تخصیص دهد.» سپس در ادامه عناوین و محتوای دروس سال اول به شرح ترتیب ذیل آمده است: فارسی، شرعیات (شفاهی)، علمالاشیاء (شفاهی)، حفظالصحه (شفاهی)، اخلاق، حساب و ورزش بدنی. سال دوم نیز همین برنامه بهعلاوه «قرآن مجید، جزء آخر» اضافه شده است. برای سال سوم نیز دروس جغرافیا، رسم، هنر یدی، سیاق علاوه بر دروس مذکور آمده است؛ اما سال چهارم علاوه بر مواد درسی پیشین، درس طباخی، در برنامه درسی نسوان، اضافه شده است. بالاخره در سال پنجم دروس: تاریخ، مشق خط، هندسه، رسم و نقاشی و در سال پایانی یعنی ششم درس دستور زبان فارسی، علاوه بر درس فارسی فوق، در برنامه درسی ابتدایی با موضوعات و مباحث تکمیلی به نسبت ارتقای هر سال تحصیلی آمده است. سپس برنامه درسی اخلاق و محتوای آن درس در کلاسهای ششگانه ابتدایی به شرح ذیل تصویب شد: (جلسه ۲۷ مورخ ۷ برج جوزای ۱۳۰۲ شمسی، همچنین جلسات ۲۸، ۲۹، ۳۰ و ۳۱)
- دستور تحصیلات ابتدایی: در این دستور عین سرفصلهای مفاد درسی اخلاق در دوره ششساله ابتدایی به شرح ذیل معرفی میشود:
سال اول: اخلاق:
مکالمات اخلاقی: مذمّت از دروغگویی؛ بیان مضرات بیادبی؛ وظیفه طفل نسبت به پدر و مادر و اعضای خانواده و محبت نسبت به ایشان؛ تکلیف طفل نسبت به اولیای مدرسه؛ محسّنات راستی و درستی؛ تنفر از تنبلی و بیکاری؛ و بیان آداب معاشرت و اکل و شرب.
سال دوم: اخلاق:
مواد سال قبل قدری مفصلتر؛ تنفر از عیبگویی و عیبجویی؛ فواید عفو و اغماض؛ محسنات خوشرویی و خوشخلقی؛ مضرات تندی و درشتی و مردمآزاری؛ و اذیت نکردن حیوانات بیآزار (ضمن قصص و حکایات ساده).
سال سوم: اخلاق:
وظایف انسان نسبت به خدای متعال؛ جوانمردی؛ گدامنشی [این مفهوم در آن دوره به معنی سادهزیستی و خاکی بودن تلقی میشد]؛ حسن خلق؛ سوء خلق؛ شجاعت؛ جبن؛ تواضع؛ تکبر؛ صدق؛ کذب؛ قناعت؛ اسراف؛ عدل؛ ظلم؛ عفو؛ انتقام؛ امانت؛ خیانت؛ آداب معاشرت؛ و حبّ وطن. (جلسه ۲۹، مورخ ۳ برج سرطان [تیر] ۱۳۰۲ شمسی)
سال چهارم: اخلاق:
مواد سال قبل بهاضافه بیان تعاون و اخوت و رعایت زیردستان؛ تنفر از شیادّی و چاپلوسی؛ عفت و پرهیزکاری؛ حسد و بخل؛ کتمان سرّ؛ لئامت و خسّت؛ اتفاق [انفاق؟]؛ نفاق؛ احسان؛ ترحّم؛ اتهام؛ افتراء؛ و فواید شغل و کار مشروع، مضار بیکاری و تنبلی. (جلسه ۳۹، مورخ ۶ برج عقرب [آبان] ۱۳۰۲)
سال پنجم: اخلاق:
وظایف انسان نسبت به باریتعالی؛ تکالیف و وظایف نسبت به خود؛ تعلیمات در خصوص رفتار طفل در خانواده؛ وظایف راجع به وطن در هیئت بشریه؛ تعلیمات در خصوص رفتار طفل نسبت به خدمه و زیردستان؛ پرهیزکاری؛ سرپوشی شرافت؛ عدالت؛ نجابت؛ سخاوت؛ امانت؛ مضرات خشم و غضب؛ تکالیف والدین نسبت به اولاد؛ تکالیف متبادله برادران و خواهران؛ تکالیف نسبت به رفقای مدرسه؛ تحصیل علم و لزوم مداومت در آن؛ آداب معاشرت؛ و تکالیف نسبت به آموزگار.
سال ششم: اخلاق:
مواد سال قبل بهاضافه معنی تکلیف و تعلق آن به شخص عاقل؛ تکالیف اجتماعی فداکاری در راه دین و شرف و وطن؛ رعایت اطاعت قوانین؛ رعایت آزادی دیگران؛ انصاف؛ وفای به عهد؛ اهمیت قول و امضاء؛ ثبات رأی؛ مضرات تردید؛ عیوب کاهلی و اهمال؛ قدر و قیمت وقت و زمان؛ احتراز از معاشرت با بدان؛ معاشرت با دانشمندان و نیکان؛ ابراز لیاقت مدافعه از حقوق؛ حفظ شرف و آبرومندی و احترامات دیگران؛ احتراز از تفتین و جاسوسی.(جلسه ۴ از دوره دوم جلسات شورا، مورخ ۱۳ جوزا [خرداد] ۱۳۰۳شمسی)
د- دستور ششساله ابتدایی مدارس نسوان (مصوب جلسه ۱۰، مورخ ۳۰ برج سنبله [شهریور] ۱۳۰۳)
در آغاز این دستور با عنوان «تبصره مهمه» بهمثابه دستور مدارس پسران دروس شفاهی و غیرشفاهی معرفی شده، با این تفاوت که در میان این دروس، درس اخلاق برای نسوان از اهمیت و محتوای غنیتری برخوردار است. مقایسه برخی محتواهای موضوعات درس اخلاق با «دستور تحصیلات ابتدایی [پسران]» حاکی از برخی تفاوتها در صفات و ویژگیهای اخلاقی خاص دختران است. به هر حال محورهای درس اخلاق به ترتیب سال به شرح ذیل است:
محورهای درس اخلاق در سالهای اول و دوم نسوان و پسران یکی است، اما در سال سوم عناوین: «بزرگمنشی، فرومایگی» بهجای «جوانمردی و گدامنشی» آمده و آموزش صفات دیگری نظیر: «نصایح اخلاقی در خصوص تربیت اولاد؛ آداب سخن گفتن در مجالس؛ حیا و حجاب؛ عفت و عصمت؛ اقتصاد در معیشت و امور زندگانی؛ تقبیح تجملات (تعلیمات مزبوره باید شفاهی و بهطور مکالمه و قصهسرایی و موعظه و تمثیلات باشد)» که بهنظر میرسد بیشتر با نگاه جنسیتی خاص زنان همخوانی دارد، به محورها اضافه شده است. ضمناً «حب وطن» در این دستور حذف گردیده است؛ اما دستور درس اخلاق برای سال چهارم پسران و نسوان یکسان بوده ولی برای سال پنجم، برخی محورهای اضافی جهت درس اخلاق نسوان آمده که عبارتاند از: «پرستاری مرضی و مجروحین، ترغیب و تحریض در حب وطن و دیانت در طی حکایات ساده.»
در این میان محورهای درسی اخلاق در سال ششم نسوان، بیشترین تفاوت موضوعی با برنامه درسی اخلاق پسران دارد. برای مقایسه، عین این سرفصلها عبارتاند از: سال ششم نسوان: اخلاق:
«مواد سال قبل بهاضافه معنی تکلیف و تعلق آن به شخص عاقل؛ ادب و احترام نسبت به بزرگان؛ رحم و شفقت نسبت به زیردستان؛ حفظ ناموس و شرف؛ احتراز از یاوهگویی و خرافات؛ بردباری و تحمل در زحمات و مشقات خانهداری؛ اهتمام کامل در پرستاری اطفال؛ غیبت و نمّامی؛ مذمّت کید و مکر؛ معایب خدعه و تزویر؛ بطلان اقوال فالگیران و رمالان؛ تحریض و ترغیب به استقامت رأی و صحت قول و صدق و جد و ثبات عزم؛ مضرات تردید رأی؛ احتراز از همنشین و مصاحب بد؛ تشویق به معاشرت و مجالست با نیکان و اهل تقوی» به نظر میرسد، تأکید بر آموزش این سرفصلهای اخلاقی بازتابی از خلقیات آن عصر زنان بوده و نظام آموزشی با منظورکردن برخی ویژگیهای منفی، درصدد مقابله و اصلاح آنها برآمده است.
ه) کتب درسی اخلاق تألیفی برای آموزش در مدارس تألیف: بررسی کتب درسی تألیفی که فهرستی از آنها را سازمان تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش وابسته به سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی این وزارتخانه در قالب لوح فشرده منتشر شده، نشان میدهد که در پی تدوین برنامه درسی اخلاق در شورای عالی معارف، این شورا درصدد تألیف کتب آموزشی اخلاق برآمده است. چنانکه این فهرست نشان میدهد، غالب کتب تألیفی اخلاق متعلق به سالهای مختلف تحصیلی مقطع ابتدایی است. برخی از این کتب عبارتاند از:
فهرست کتابهای درسی کتابخانه، مرکز اسناد و اطلاعرسانی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
وزارت آموزشوپرورش از سال ۱۱۵۶ هجری شمسی الی ۱۳۵۷
کتابهای درس اخلاق
ردیف | عنوان کتاب | مؤلف / مؤلفان | سال انتشار | تعداد صفحات | قطع کتاب | شماره ثبت کتابخانه | |||||
۱ | اخلاق ناصری | خواجه نصیرالدین طوسی | ۱۱۵۶ | ۳۲۹ ص | وزیری کوچک (خطی) | ۸۷ | |||||
۲ | اخلاق مصور | ابراهیم بن میرزا احمدخان صنیعالسلطنه | ]متوسطه[ | ۱۲۸۷ | ۲۷۵، ۲ ص | وزیری | ۲۹ | ||||
۳ | اخلاق اساسی یا کلیله و دمنه مهذب | آقا شیخ محمدعلی طهرانی | متوسطه | ۱۲۸۹ | ۲۲۸ ص | وزیری کوچک | ۴۶ | ||||
۴ | اخلاق توفیق | شیخ محمدرضای توفیق | سوم ابتدایی | ۱۲۹۷ | ۶۰ ص | وزیری | ۵۷۱۷ | ||||
۵ | اخلاق (یا) دستور زندگانی | احمد سعادت | پنجم و ششم ابتدایی | ۱۳۰۱ | ۹۴ ص | وزیری کوچک | ۱۰۸ | ||||
۶ | اخلاق یا دستور زندگانی | احمد سعادت | پنجم و ششم ابتدایی | ۱۳۰۱ | ۹۴ ص | وزیری کوچک | ۵۷۰۴ | ||||
۷ | اخلاق توفیق (قسمت اول) | آقا شیخ محمدرضای توفیق | اول و دوم ابتدایی | ۱۳۰۲ | ۴۲ ص | وزیری کوچک | ۱۲۳ | ||||
۸ | رهنمای سعادت مخصوص محصلان مدارس نسوان | احمد سعادت | متوسطه | ۱۳۰۲ | ۱۵۰ ص | ربعی | ۱۱۹ | ||||
۹ | اخلاق مصور | میرزا محمدعلیخان مظفری | دوم ابتدایی | ۱۳۰۳ | ۶۴ ص | وزیری کوچک | ۱۲۷ | ||||
۱۰ | اخلاق یا دستور زندگانی جلد دوم | احمد سعادت | سوم و چهارم ابتدایی | ۱۳۰۳ | ۷۲ ص | نیمه ربعی | ۱۳۳ | ||||
۱۱ | اخلاق مصور (جلد اول) | میرزا محمدعلی خان مظفری | دوم ابتدایی | ۱۳۰۴ | ۶۴ ص | وزیری کوچک | ۱۴۶ | ||||
۱۲ | دوره اول بحراللالی | میرزا فتحالله خان وزیرزاده | دوم ابتدایی | ۱۳۰۴ | ۹۴ ص | وزیری کوچک | ۱۴۷ | ||||
۱۳ | دوره اول لالی الادب | احمد سعادت | دوم ابتدایی | ۱۳۰۴ | ۱۰۰ ص | وزیری کوچک | ۱۴۸ | ||||
۱۴ | تعلیم و تربیت اطفال در مدارس
دنباله رساله تربیت اطفال در خانواده |
رسول نخشبی | ابتدایی | ۱۳۰۶ | ۱۹۰ ص | وزیری کوچک | ۲۳۷ | ||||
۱۵ | اخلاق | بدرالملک تکین | سوم متوسطه | ۱۳۰۸ | ۶۱ ص | رقعی | ۲۵۱ | ||||
نتیجهگیری
تصویب برنامه درسی اخلاق برای دوره ابتدایی در دو سال نخست فعالیت شورای عالی معارف حاکی است که اولاً، سیاستگذارن نظام آموزشی نوین به برنامه درسی اخلاق اهتمام ویژهای داشتند، دوم اینکه در همین راستا این درس را از درس شرعیات جدا در نظر گرفتند، سوم اینکه آن را در قالب یک درس شفاهی با محورهایی جزئی و دقیق از مباحث اصول اخلاقی مشخص تدوین کردند. بالاخره اینکه برخی تفاوتهای جزئی برنامه درسی اخلاق پسران از دختران نشان میدهد که سیاستگذاران فرهنگی و اخلاقی جامعه حتی تفاوتهای جنسیتی و بعضاً روانشناسانه مربوط به دو جنس مخالف را از نظر دور نداشتند.
به هر حال طرح این موضوع در شرایط فعلی جامعه ما میتواند زمینهای برای الگوگیری از تجارب تاریخی مفید جهت کاربست در حل معضلات اخلاقی و اجتماعی امروز باشد. لذا بایسته است که سیاستگذاران نظام آموزشی و پرورشی همچون دیدهبانان بیدار، این معضلات را پیش از شیوع و تبدیل به بحران در عرصههای مختلف اجتماعی کشف و با طرح و آموزش آن در قالب کتب درسی، درصدد رفع و رجوع آن برآیند. کمااینکه نهادهای مدنی و بهخصوص امروزه شبکههای مجازی اجتماعی نیز میتوانند با ایجاد کمپینهایی، آموزشهای اخلاقی و اجتماعی را در دستور کار خود قرار دهند. یک پیام مجازی مفید از این نوع آموزشها – در چهل بند – که در یکی دو هفته اخیر –نیمه اول تیر ۱۳۹۶- بهسرعت در فضای مجازی پخششده، عیناً بهعنوان نمونهای مؤثر در پایان این نوشتار به اشتراک خوانندگان گذاشته میشود:
پیشنهاد به کاربران شبکههای اجتماعی: تأسیس کمپینهای اخلاقی و اجتماعی در شبکههای اجتماعی
توسعه فرهنگی محور اساسی توسعه اقتصادی است. برای اصلاح جامعه باید از خود شروع کنیم. شبکههای اجتماعی در این دوران امکان توزیع اطلاعات را فراهم آورده است و لذا باید از این زیرساخت برای اصلاح جامعه استفاده کرد. تقبیح رفتارهای زشت اولین قدم در این جهت است که منجر به آموزش افراد و جلوگیری از تکرار اعمال قبیح و تشویق عمل نیک میشود. بدینوسیله از کاربران محترم شبکههای اجتماعی درخواست میشود در صورت تمایل صفحات (Page) یا گروههایی با مصادیق زیر یا مشابه افتتاح کنند تا از این طریق قدمی در جهت اطلاعرسانی و اصلاح جامعه برداشته شود:
- مبارزه با رانندگی بد؛ ۲. مبارزه با ریختن آشغال در معابر؛ ۳. مبارزه با دروغ؛ ۴. مبارزه با تقلب؛ ۵. مبارزه با رشوه؛ ۶. مبارزه با سوءاستفاده مأموران دولتی از سمت و مقام خود؛ ۷. مبارزه با ریا، دیننمایی و دینفروشی؛ ۸. مبارزه با افزودنیهای خوراکی غیرمجاز؛ ۹. مبارزه با حیف و میل و تخریب اموال عمومی؛ ۱۰. مبارزه با رعایتنکردن حقوق همسایه؛ ۱۱. مبارزه با استفاده از مواد مخدر و روانگردان بالاخص در جوانان؛ ۱۲. مبارزه با نابودی محیطزیست؛ ۱۳. حفظ منابع گیاهی و طبیعی؛ ۱۴. آگاهسازی خطرات امواج دستگاههای ارتباطی؛ ۱۵. مبارزه با کمکاری و عدم انجام وظیفه محوله؛ ۱۶. مبارزه با حرامخواری؛ ۱۷. تقریب ادیان؛ ۱۸. تقریب مذاهب و نحل اسلامی؛ ۱۹. وحدت، دوستی، برادری، برابری و تکریم ابنای آدم؛ ۲۰. مبارزه با مداخله غیرقانونی دولت و دولتیها در امور خصوصی اشخاص؛ ۲۱. افشای تخلفات مأموران دولتی و فشارهای غیرقانونی؛ ۲۲. مبارزه با رانتخواری؛ ۲۳. افشای درآمدها و ثروتهای غیرقانونی؛ ۲۴. حمایت از حفظ آثار و میراث فرهنگی؛ ۲۵. افشای عالم بیعمل؛ ۲۶. معرفی کمفروشان و متقلبین در معامله؛ ۲۷. خدمت به نیازمندان؛ ۲۸. احترام و ادب بزرگتر؛ ۲۹. انسجام خانواده؛ ۳۰. حقوق زنان؛ ۳۱. حریم خصوصی؛ ۳۲. کودکان کار؛ ۳۳. حدود مداخله فقها در امور؛ ۳۴. مصادیق حقوق شهروندی؛ ۳۵. بهبود وضعیت زندانها و ارتقا به محیط آموزشی؛ ۳۶. مضرات و خسارات ایجاد بیاعتمادی و بدبینی؛ ۳۷. عدم تبعیض؛ ۳۸. فرهنگ استفاده از فناوری؛ ۳۹. منافع ملی؛ و ۴۰. حقوق حیوانات.
[۱]. مقصود فراستخواه، ما ایرانیان: زمینه کاوی تاریخی و اجتماعی خلقیات ایرانی، ویراست دوم، تهران، نشر نی، چاپ پانزدهم، ۱۳۹۶، صص ۱۹۲-۱۹۴. به نقل از: دفتر طرحهای ملی، ارزشها و نگرشهای ایرانیان، موج دوم، یافتههای پیمایش در ۲۸ استان کشور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۱۳۸۲، ص ۱۹۲
[۲]. همان، ص ۱۹۳، به نقل از: دفتر طرحهای ملی، ارزشها و نگرشهای ایرانیان، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۱۳۸۰.
[۳]. همان، ص ۱۹۵
[۴]. مونیکا ام رینگر، آموزش، دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار، ترجمه مهدی حقیقتخواه تهران، ققنوس،۱۳۸۱، صص ۱۸۵ و ۱۸۸.
[۵]. تذکر: برای متن مصوبات ارجاعات داخل متنی مقاله رک به: آرشیو مرکز اسناد شورای عالی آموزش و پرورش، متن صورت مذاکرات و مصوبات شورای عالی معارف، شورای عالی فرهنگ و شورای عالی آموزش و پرورش.