نگاهی به ماجرای قتل خاشقچی
لطفالله میثمی
در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ حملات هوایی علیه برجهای دوقلو و وزارت دفاع امریکا انجام گرفت. پانزده نفر از نوزده نفر کنشگران از شهروندان عربستان سعودی بودند. در تحلیلهای زیادی مطرح شد برخی از سازمانهای عربستان حامی این عملیات بودهاند و سازمان اطلاعاتی امریکا نیز از این حمله اطلاع داشتند، اما برخورد فعالی نکردند. برای نمونه ال گور در مقاله معروف خود به نام «آزادی و امنیت»[۱] چنین استنباطی به تحلیلگران میدهد.
فاجعه کشته شدن جمال خاشقچی موجب شد به روابط راهبردی امریکا و عربستان نگاهی بیندازیم. مهمترین نقطه عطف این روابط، تصویب قانون «جاستا» (عدالت علیه حامیان اعمال تروریستی) در کنگره امریکا با بیش از دوسوم آرا بود که وتوی رئیسجمهور اوباما را بیخاصیت کرد. قانون جاستا سند بردگی عربستان است که بهصورت یک شمشیر داموکلس بالای سر آلسعود و متأسفانه مردم عربستان قرار گرفته و بدینسان بهصورت مستمر خواهان گرفتن امتیازاتی از آلسعود است. بهنظر میرسد علت پیدایش اکثریت در کنگره، فشار عاطفی است که قربانیان ۱۱ سپتامبر به روح و جسم امریکاییان وارد کردند و بهنوبه خود روی سناتورها اثر گذاشتند؛ البته وجوه مختلف دیگری هم دارد که به آن اشاره میشود. در ادامه بخشی از واکنشها به تصویب قانون «جاستا» را مرور میکنیم.
مطابق این قانون، خانوادههای قربانیان حملات ۱۱ سپتامبر میتوانند در دادگاههای ایالاتمتحده از عربستان سعودی بابت حمایت از عاملان این حملات شکایت کنند. گرچه نقش این کشور در پشتیبانی از این حملات تا مدتها مورد بحث قرار نگرفت، اما کنگره امریکا سرانجام در سال ۲۰۱۵ با باطل کردن وتوی باراک اوباما قانون جاستا را رسمیت بخشید.
همانگونه که انتظار میرفت، تصویب قانون جاستا جنجال رسانهای گسترده و سیلی از تحلیلها و تفسیرها را بهدنبال داشت که هریک از آنها ادعا داشتند، بخشی از واقعیتها و حقایق نهفته در پس تصویب این قانون را برملا میکنند، ازجمله اینکه عنوان شد:
– تصویب این قانون تعمیق واگرایی سیاسی دو همپیمان قدیمی در عرصه منطقهای و جهانی را به نمایش گذاشت.
– تصویب قانون جاستا نشان داد سیاست منفعتطلبی و سودجویی تنها اصل حاکم بر سیاست خارجی امریکاست.
– تصویب قانون جاستا بیانگر نارضایتی امریکا از عربستان سعودی و بیاعتمادی واشنگتن به ریاض است.
– تصویب قانون جاستا نشاندهنده شکلگیری معادلات جدید در سیاست خارجی امریکاست که آلسعود در آنها جایی ندارند و باید حذف شوند.
یکی از شهروندان عربستان که در لبنان به کار فرهنگی مشغول است در این باره گفته است اگر در گذشته نفت عربستان و پولهای عربستان در امریکا در خدمت امریکا بود، امروز کل عربستان در گرو امریکا قرار گرفته است.
اما تحلیل کمتر دیدهشده یا بهعبارتی دیدهنشده در میان این تحلیلها، ادامه بهرهبرداری سیاسی، امنیتی و اقتصادی امریکاییها از سعودیها و ادامه استفاده ابزاری واشنگتن از ریاض در راستای منافع و اهداف خود و مهمتر از آن رژیم صهیونیستی در منطقه است.
استفاده اوباما از حق وتو خود در مقابله با اقدام مجلس نمایندگان و مجلس سنای امریکا و مخالفت با این تصمیم نمایانگر بخشی از مخالفتهای موجود در امریکا با تصویب قانون جاستاست. رئیسجمهور امریکا با بیان اینکه کنگره با شکستن وتو او مرتکب «اشتباه» شده هشدار میدهد قانون تعقیب قضایی دولتهای خارجی میتواند امریکاییها را به دردسر بینندازد که دیگر کشورها فضای تعقیب قضایی امریکا را فراهم کنند؛ البته امریکاییها بهخوبی از میزان وابستگی سعودیها آگاه هستند و میدانند خاندان سعودی برای حفظ تاجوتخت خود در عربستان و تأمین امنیت خود و ساکت نگه داشتن جامعه بینالمللی در قبال جنایاتی که در داخل و خارج مرزها مرتکب آن میشوند نیازمند حمایت و پشتیبانی امریکاییها هستند و به هر قیمت این رابطه را حفظ خواهند کرد. اظهارات تحقیرآمیز اخیر ترامپ شاهد این مدعاست.
«عبدالباری عطوان»، تحلیلگر برجسته جهان عرب، در تحلیلی بر این اقدام امریکایی چنین مینویسد: «وکلای مدافع وابسته به بزرگترین شرکتهای حقوقی امریکا از روزها پیش از تصویب قانون جاستا دادخواستهای خود را آماده کردهاند تا علیه دولت عربستان، شاهزادههای سعودی و شاید هم برخی از شاهزادههای دیگر عرب وارد عمل شوند. غرامت گرفتن از عربستان سعودی برای خانوادههای قربانیان حادثه ۱۱ سپتامبر صید گرانبهایی است و تصویب آن صدها شکایت علیه نظام سعودی را به همراه دارد».
ریچارد بلامنتال، سناتور دموکرات از کانکتیکات، در این باره گفت: «پانزده سال بعد از این تراژدی، همچنان آگاهی ما از واقعیت ۱۱ سپتامبر بیشتر میشود، اما شواهد و مدارک محکمی هست که دولت سعودی یا دستکم سازمانها و عاملانی در دولت سعودی، مشوق و یاریگرِ یکی از بزرگترین کشتارهای جمعیِ ایالاتمتحده بودهاند.»
سناتور باب کروکر از ایالت تنسی گفت: «من امروز از تصویب این قانون پشتیبانی میکنم؛ اما این کار را با درک این نکته انجام میدهم که پیامدهای ناخواستهای علیه منافع ملی ما در بر خواهد داشت. باید با عزمی جزم و با همکاری با دیگر نمایندگان تلاش کنیم تا بر این پیامدها چیره شویم».
«لیندسی گراهام»، سناتور جمهوریخواه در مخالفت با این قانون گفت: «منافع امریکا و سعودیها در اغلب موارد با هم مطابقت دارد، خاورمیانه منطقهای بسیار پیچیده است، اما واقعیت این است که دولت سعودی اطلاعات محرمانه منطقه را با امریکا تقسیم میکند و این موجب تأمین امنیت امریکا میشود. عربستان همواره در موارد متعدد به امریکا اجازه داده است که از پایگاههای هوایی این کشور استفاده کند، عربستان متحد مهم امریکا علیه آرمانهای ایران است.»
درباره کشته شدن جمال خاشقچی باید گفت او دوست بسیار نزدیک ترکی فیصل بود که دو هفته پیش از ۱۱ سپتامبر از ریاست وزارت استخبارات عربستان کنار کشید و بعید است این کنارهگیری مرتبط با عملیات ۱۱ سپتامبر نباشد. ترکی فیصل و برادرش خالد فیصل هماکنون با آلسعود و بنسلمان همکاری دارند. همچنین ارتباطاتی راهبردی با مجاهدین و رهبری مریم عضدانلو دارند؛ اما جمال خاشقچی در چند مورد با سیاستهای بنسلمان مخالف بود، درباره فلسطین، جنایات عربستان در یمن، کودتای السیسی در مصر و سرکوب بیرحمانه اخوانالمسلمین و جدایی قطر از دیگر اعراب. او درمجموع به اصلاحات ملک عبدالله بیشتر اعتقاد داشت. کمی پس از دستگیری ولید بن الطلال، شاهزاده و سرمایهدار معروف عربستان و سایر شاهزادهها خاشقچی به امریکا رفت و با واشنگتنپست همکاری میکرد.
با اینکه جمال خاشقچی در گفتوگو با نامزدش ترکیه را محل امنی نمیدانست، اما مقامات امریکایی و روزنامه واشنگتنپست او را از رفتن به این کشور منع نکردند. او برای ثبت ازدواجش به کنسولگری عربستان در ترکیه رجوع کرد و آنها وقت او را برای یک هفته عقب انداختند. در این فاصله دو جت حامل پانزده نفر و یک پاتولوژیست از عربستان به ترکیه میآید که برخی از این افراد از محافظان بنسلمان بودهاند. مسلم است مقامات امریکایی از سازوکارهای عربستان در ماجرای خاشقچی مطلع بودند و آنچه این امر را تقویت میکند نظر رئیس MI6 انگلستان است که مطرح کرد بدون همکاری امریکا این کشتار امکان نداشت. این در حالی است که سیاست انگلستان همواره در هماهنگی با امریکا بوده است.
از یکسو سناتور فلوریدا، رند پاول، تلاش کرد ۲۸ صفحه از گزارشی که مربوط به دخالت عربستان در حادثه ۱۱ سپتامبر است منتشر شود، اما عادل الجبیر، وزیر امور خارجه، امریکا را تهدید کرد اگر این اتفاق بیفتد، پولهای عربستان از امریکا خارج میشود و درنتیجه گزارش منتشر نشد. این نشان میدهد اگر این ۲۸ صفحه منتشر شود، بهضرر هر دو کشور است که چرا تاکنون واقعیات را در برابر مردم خودشان و جهانیان انکار کردهاند.
دونالد ترامپ پس از انکار اولیه و افشای واقعیات، تحریم عربستان را مطرح کرد که ترکی الوحید در روزنامه العربیه، ارگان رسمی دولت عربستان، نوشت: در صورت تحریم، عربستان با ایران رابطه برقرار میکند و از شوروی اسلحه خریداری میکند و به آن کشور پایگاه میدهد و سیاست نفتی خود را تغییر خواهد داد.
این پرسش مطرح است که چرا کودتای عربستان در مصر و سرکوب سیستماتیک اخوانالمسلمین و همچنین جنگ خانمانبرانداز عربستان علیه یمن و اشغال نظامی بحرین توسط عربستان، جنجال سیاسی بهپا نکر، اما قتل فجیع جمال خاشقچی جنجال ایجاد کرد. شاید بتوان گفت امریکا و عربستان نگران افشای واقعیت حادثه یازدهم سپتامبر بودهاند، ولی برخوردهای ناشیانه محمد بنسلمان و تیم او و هوشیاری خاشقچی و نامزد وی و همچنین شنودهای ترکیه در کنسولگری عربستان، ترتیب حوادث را بهگونه دیگری ورق زد.
رجب طیب اردوغان اعلام کرد حرکت عربستان سازمانیافته و از پیش تعیین شده بوده و از آنجا که این قتل در ترکیه رخ داده بایستی تیم پانزده نفره که در عربستان بازداشت شدهاند (تا خبرنگاری با آنها مصاحبه نکند) به ترکیه برگردانده شوند و در آنجا محاکمه شوند. اگر عربستان به این خواسته رضایت دهد، حادثه مهمی رخ خواهد داد. برخی به این نتیجه رسیدهاند که قرار است بنسلمان کنار برود، ولی بهنظر میرسد با توجه به مسئله ۱۱ سپتامبر که امریکا و عربستان هر دو در این فاجعه نقش داشتهاند بعید است بنسلمان کنار برود. ترامپ اعلام کرده لغو قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری فروش اسلحه موجب میشود ۶۰۰ هزار کارگر اسلحهسازی بیکار شوند و ما عربستان را برای مقابله با ایران نیاز داریم. این اظهارات نشان میدهد از نظر ترامپ، تنها بنسلمان است که میتواند مقابله با ایران را ساماندهی کند. در غیر این صورت فاز جنگی یا جنگ نیابتی بین ایران و عربستان از بین میرود و تنها فاز اختلاف میماند.
شاید گناه اصلی خاشقچی این بود که اسرار هویدا میکرد و مقامات امریکا و عربستان متحداً نگران بودند. دولتهای انگلستان، فرانسه، کانادا و بهویژه امریکا درحالیکه آلسعود به سرکوب یمن میپردازد فلسطین را به معامله قرن دعوت میکنند، عربستان بحرین را در اشغال دارد و کودتا علیه اخوانالمسلمین را سامان داده است، سیل اسلحه را بهسوی عربستان سرازیر کردهاند و تیر خلاصی به لیبرال دموکراسی در کشورهایشان زدهاند.
فاجعه قتل خاشقچی مقوله آشکاری را بیشتر برملا کرد و آن قطببندی و رویارویی دو دولت پنهان در امریکاست. یک دولت پنهان مرکب است از ترامپ و یاران نئوکان او و لابی اسرائیل در امریکا، جرد کوشنر، نتانیاهو، بنسلمان و امارات و دولت پنهان دیگر مرکب از سیا، اف بی ای، نیویورکتایمز، واشنگتنپست، سی ان ان و بخش زیادی از دموکراتهاست. اردوغان اسناد شنودشده ترکیه از این قتل فجیع را تنها به رئیس سیا نشان داد و بهنظر میرسد راهبردش مقابله با ائتلاف نتانیاهو، بنسلمان و ترامپ باشد که به ضرر ترکیه عمل میکنند.
[۱] مقاله «آزادی و امنیت» با ترجمه لطفالله میثمی در ویژهنامه «عراق در آیینه مطبوعات دنیا» چشمانداز ایران در پاییز ۸۳ چاپ شده است.