حسین پورخصالیان
«ما پیامبرانی بهسوی شما فرستادیم از نوع خودتان و به آنها کتاب دادیم تا شما را به راه راست هدایت کنند ولی شما در کتاب دینی خود دستکاری کردید»
اینچنین آیههایی از قرآن خشم برخی از دانشمندان یهود و مسیحی را برمیانگیزد که گویا قرآن نمیخواهد صحت انجیل و تورات را قبول کند. ضمن وجود تفاوت بین انجیلهای چهارگانه و انجیلهای دیگر با تفاوت بیشتر و ضمن اینکه تورات در چند نوبت بازنویسی و هر بار دچار تغییراتی شده است، مقاله خانم یودست روزن در روزنامه گنرال آنتسایگر شهر بن[۱] به تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸، تحت عنوان «قتل در بیت الحم» صحت انتقاد قرآن را نشان میدهد. اهم مطالبی را که یودیت روزن[۲] در نوشته خود آورده است بهصورت خلاصه تقدیم میکنم.
در رابطه با تولد حضرت مسیح، پیوسته از پادشاه سرزمین یهود[۳] به نام هرودس[۴] نام برده میشود. ضمن اینکه در تورات ما با پنج هرودس دیگری هم مواجه میشویم، این اتفاق نظر موجود است که هردوسی که در رابطه با تولد حضرت مسیح قرار دارد، باید هردوس کبیر باشد. در باره شخصیت او دو روایت متفاوت یافت میشود: روایت ماتیو (متی)[۵] و روایت دیگر از فلاووس یوزفوس (یوسف فلاوی)[۶].
روایت انجیل متی
متی در سوره دوم انجیل خود، آیات ۱ تا ۱۸، هرودس سلطان یودآ را انسانی ستمکار معرفی میکند که در تورات خوانده است که در سرزمین او فرزندی به دنیا خواهد آمد که سلطان یودآ خواهد شد و چون او حکمرانی خودش را در خطر میدید، دستور داد تمام فرزندان ذکور تا دو ساله را باید کشت. برای این منظور او ستارهشناسانی را از مشرق زمین به خدمت گرفت تا زادگاه کودک را پیدا کنند. آن ستارهشناسان بهسوی هرودس و به اورشلیم بازنگشتند و حضرت مسیح به دست دژخیمان هردوس نیفتاد، زیرا والدینش، او را به مصر بردند؛ البته تا همین جمله میتوان تفاوتهایی با قرآن مجید پیدا کرد ولی توضیح در این باره ما را از بیان موضوع مورد نظر دور میکند. نویسنده، برای انتقاد از انجیل متی، علاوه برآوردن روایت یوسف فلاوی، به رقم ۱۴ هزار کودک که در بیت الحم به دستور هرودس کشته شدهاند ایراد میگیرد؛ زیرا در آن زمان در دهکده بیت الحم تعداد ساکنان اندک بود و این عدد کوک نباید درست باشد.
روایت یوسف فلاوی
یوسف فلاوی نه تمجیدکننده هرودس است و نه دشمنی با او دارد، بلکه میکوشد بیطرفانه او را معرفی کند. او مینویسد هرودس نهتنها نجیبزاده نبود و از خانواده اشراف بهحساب نمیآمد، بلکه در منطقهای به نام Idumäa متولد شده بود لذا از اهالی یودآ به شمار نمیرفت و حتی دین او یهودی نبود. فلاوی مینویسد پس از فوت امپراتوری روم، سزار، در مستعمرات آن امپراتوری شورشهایی بهپا خاست که منطقه یودآ هم دچار شورش شده بود. هرودس که یک انسان مسالمتگرا و رشید بود بهپا خواست و توانست در آن سرزمین آرامش بهوجود بیاورد. به همین خاطر آگوستوس، قیصر روم، مقام پادشاهی منطقه یودآ را به هرودس بخشید. فلاوی ادامه میدهد که هرودس حکمرانی انساندوست و باسخاوت بود. زمانی که در یودآ قحطی پدید آمد، او به گرسنگان و بیچارگان کمک میکرد و دریافت مالیات از مردم را کنار گذاشت. او پیوسته در صدد بود که مردم را از خود راضی نگه دارد.
در اینجا خانم روزن اشاره میکند نوشتههای فلاوی با واقعیات نزدیکتر است؛ زیرا او همزمان با هرودس زندگی میکرد و شاهد عینی بهشمار میآید. کسی که نه یهودی است و نه از سرزمین یودآ منشاً گرفته است، اگر مردمآزاری میکرد یا کودکان را میکشت، قیام مردم علیه خودش را برمیانگیخت.
ایراد دیگری را که نویسنده نسبت به روایت انجیل متی میگیرد این است که متی بهگونهای میخواهد نوشته خود را با ادبیات شیوا کند. او «شاعرانه میکوشد» که داستان حضرت موسی را با داستان تولد حضرت مسیح گره بزند؛ بدینسان که چون فرعون شنیده بود فرزندی متولد میشود که حکومت او را به لرزه خواهد آورد دستور داده بود که فرزندان ذکور را به داخل رود نیل بیندازند. گویا هرودس میخواست همینگونه علیه حضرت عیسی عمل کند.
آنچه میتوان افزون بر این گفت اینکه فمینیستهای مسیحی ایراد میگیرند که متی از بیان نقش برجسته حضرت مریم ذکری نمیکند. درحالیکه در قرآن مجید آمده است که خداوند رسولی را بهسوی او فرستاد با این پیام که فرزندی به او عطا میشود که پیامآور صلح برای انسانها خواهد شد.
[۱] Bonner General Anzeiger
[۲] Judith Rosen
[۳] Judäa،
[۴] Herodes
[۵] Mathäus
[۶] Flavius Josephus