فرهاد همتی
هشت سال از درگذشت مهندس عزتالله سحابی، مردی از سلاله مردان نیکاندیش و نیککردار گذشت، اما علیرغم خصائل برجسته اخلاقی و تجربه وافر سیاسی و سوابق درخشان مبارزاتی در دو رژیم نمیتوانم بگویم او استثنایی بود. او تداوم سنت مبارزه ملی مردان بزرگی بود که از مصدق بزرگ آغاز شده بود و با مردان بزرگی چون مهندس بازرگان و دکتر سحابی و آیتالله طالقانی و آیتالله زنجانی و خیل مبارزان ملی تداوم یافت و به مهندس سحابیها به ارث رسید. از این نظر میگویم مهندس سحابی استثنایی نبود، چون الگوهایی چون مصدق و بازرگان و طالقانی و پدر بزرگوارش، دکتر سحابی را داشت و در مکتب این بزرگان درس مبارزه، مقاومت، اخلاق و معنویت آموخت و راه آنان را ادامه داد، اما او قطعاً شاگرداول این مکتب بود. صداقت و سادگی و تواضع و انتقادپذیری و استمرار در مبارزه از خصائل بارز این مرد بزرگ بود. آنچه بعینه از انتقادپذیری او دیدهام حیرتانگیز است. هیچگاه برای دفاع از خود هیچچیز را توجیه نمیکرد. بارها در مورد برخی انتخابها یا مواضع میگفت من اینجور میگفتم، بازرگان آنجور میگفت، اما بعد معلوم شد بازرگان درست میگفته و نظر یا موضع من اشتباه بوده است. روزی در دفتر پژوهشهای فرهنگی شریعتی دوستی خواست طالقانی را توجیه کند و گفت همه به حکومت اسلامی اعتقاد داشتند، فقط آیتالله طالقانی به حکومت مسلمانان نیز معتقد بود، مهندس سحابی پاسخ داد همه ما ازجمله آیتالله طالقانی هم به حکومت اسلامی معتقد بودیم، اگرچه به ولایتفقیه و حق ویژه برای روحانیت اعتقاد نداشتیم. حالا پس از تجربه جمهوری اسلامی خیلی چیزها روشن شده و معلوم شده که همه ما اشتباه فکر میکردیم. روزی نصرالله لشنی، زندانی سیاسی فعلی، به مهندس سحابی گفت حسن حبیبی کسی است که اوایل انقلاب گفته بود انقلاب ما، انقلاب فرهنگی است، امام که بیاید انشاءالله سینماها را تعطیل میکنیم. او که یک روشنفکر تحصیلکرده غرب بود اینجور فکر میکرد، از روحانیونی که دنیای مدرن را نمیشناسند چه انتظاری میتوان داشت. آنوقت شما از چنین فردی در انتخابات ریاستجمهوری حمایت کردید. مهندس بدون هیچ توجیهی گفت اشتباه کردیم. انتقادپذیری او برای نویسنده این سطور حیرتانگیز بود. علاوه بر داشتن صفات پسندیده صداقت و تواضع و استمرار در مبارزه و انتقادپذیری، قدرت ارتباط و تفاهم با نسلهای جوان خصیصه استثنایی سحابی بود. علیرغم دانش و سوابق سیاسی و مبارزاتی، در رابطه با جوانان صادق و صمیمی بود و داعیه رهبریطلبی نداشت و هیچگاه در هیچ موضوع و موضعی دانش و تجربه و سوابق خود را به رخ نمیکشید. پس از توصیف حداقلی از صفات پسندیده ایشان به دو موضوع نظری مهمی که مطرح کرده و میشود گفت کمتر دیده شده نیز اشاراتی میکنم تا شاید در خلال مباحث ایشان درسهایی برای نسلهای آینده بیابیم. سحابی در عین داشتن ایمان و اخلاص و تشرع دینی بهلحاظ اصولی ایران را بهعنوان واقعیت عینی عامل وحدت ملی و نقطه مشترک ملت ایران میدانست. او بر این باور بود که دین و عقیده پدیدهای انتزاعی و ذهنی است. هر مسلمانی از سنی گرفته تا شیعه، از سنتی گرفته تا نواندیش در میان خود اختلافاتی در فهم و برداشت خود از دین و ایمان و مسلمانی دارند که با دیگری ناسازگار است. از آن گذشته ما در ایران مسیحی و یهودی و زرتشتی و بسیاری افراد و جریانهای لائیک داریم که بهعنوان ایرانی حق دخالت در سرنوشت خود و کشورشان را دارند یا باید داشته باشند. ایران بهعنوان یک واقعیت عینی با همه تنوع قومی و دینی و عقیدتی که اموری ذهنی هستند، خانه همه ماست و اولین و مهمترین نقطه مشترک همه ایرانیان است. ایران خانه و کاشانه و ملک مشاع همه کسانی است که در این ملک علیرغم تنوع فکری و قومی و عقیدتی، به دنیا میآیند. هر فرد ایرانی صرفنظر از عقیده و مذهب و جنسیت و قومیتش، بهاندازه هر فرد دیگر در این کشور حق و سهم و مسئولیت دارد. همه ما به یک اندازه ایرانی و صاحب این خانه هستیم. هیچکس به هیچ دلیلی ایرانیتر و محقتر از دیگری نیست. با این دیدگاه دیگر مفاهیم اقلیت و اکثریت دینی و قومی و عقیدتی در حوزه سیاسی مفهوم خود را از دست خواهد داد. هرکسی صرفنظر از دین و عقیده و قومیت و جنسیت بهعنوان یک فرد در سرنوشت خود و کشورش بهاندازه هر کس دیگری حق و مسئولیت خواهد داشت. مسئله دومی که مهندس سحابی بهعنوان استراتژی مبارزه سیاسی مطرح میکرد، بحث هزینه و فایده بود. او میگفت اگرچه نفس مبارزه با استبداد و زندان رفتن فضیلت است؛ اما نباید هدف از مبارزه زندان رفتن و هزینه دادن باشد. هرچند زندان رفتن و هزینه دادن در مبارزه سیاسی اجتنابناپذیر است، اما یک مبارز هوشمند باید استراتژی و برنامهاش این باشد که مبارزات او و هزینههایی که میپردازد، فواید و دستاوردهایی برای مردم داشته باشد.
مثلاً گروههای افراطی در این کشور اوایل انقلاب با استراتژی غلط موجب شدند هزاران جوان پرشور و انقلابی و مستعد، قتلعام شوند، بدون اینکه کوچکترین دستاوردی عاید ملت یا حتی گروه خودشان بشود. این به مفهوم محافظهکاری نیست، بلکه به مفهوم مطالعه و شناخت درست شرایط برای اتخاذ مثمر ثمرترین شیوه مبارزه است. گمان میکنم جدای از سیره عملی سحابی که الگویی از انسانیت و معنویت و اخلاق را در عرصه عمومی به نمایش گذاشت، این بینش نظری عمیق و استراتژی مبارزاتی میتواند راهنمایی برای مبارزان صدیق راه آزادی و استقلال و اتحاد ملی باشد.
نام و یادش گرامی باد.
.