مروری بر کارنامه شصتساله تلاش علمی-پژوهشی آیتالله صانعی
رضا احمدی
مقدمه:
آیتالله یوسف صانعی در سال ۱۳۲۵ به راهنمایی پدر خویش وارد حوزه علمیه اصفهان شد. سپس طی دوره مقدماتی در سال ۱۳۳۰ به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد. در قم با مشکلات معیشتی همراه بود و بنا بر نقل ایشان گاهی چند ماه غذای سیر نمیخورد. عشق، شوق و جدیت به تحصیل هر مانعی را از سر راه برمیداشت.
در سال ۱۳۳۵ دروس سطح را به اتمام رسانید و در امتحانات سطوح عالی، رتبه اول را احراز کرد و مورد تشویق آیتاللهالعظمی بروجردی قرار گرفت. ایشان در درس آیات بروجردی، خمینی، محقق داماد و منتظری شرکت داشت. آیتالله صانعی همراه با تحصیل تدریس میکرد. در سال ۱۳۵۴ در ۳۸ سالگی تدریس درس خارج فقه را نیز آغاز کرد.
زمزمههای تحول روش تحقیق در علوم دینی از دهه ۲۰ آغاز شد. در سالهای انتهایی به دهه ۴۰ و حضور باشکوه و پرثمر عصر مرجعیت آیتالله سید محمدحسین بروجردی، در حوزه که تازه از عصر پهلوی اول رسته بود راه تازهای فراروی نسل تربیتیافته قرار گرفت.
مکتب اجتهادی قم
یوسف صانعی دانشآموخته مکتب بروجردی و خمینی بود. تحول در شیوه تفقه و اجتهاد معطوف به بهرهگیری از سازوکارهای جدید برای فهم صحیح نص بر اساس مقتضیات زمان، مکان، مصلحت، واقعیتهای زندگی عصر جدید است. وجود مسائل و نهادهای برآمده از عصر جدید باعث شد تا موضوعات و احکام و مسائل قدیم فقه دیگر پاسخگوی عصر جدید نباشد. برای دستیابی پاسخهای نو باید روشهای جدیدی برای بررسی احکام فقهی انتخاب شود و کیست که نداد با مردم امروز به زبان دیروز نمیتوان سخن گفت. هر علمی که نتواند در بستر زمان خود بازسازی و روزآمد شود، دچار فرسودگی و مرگ تدریجی خواهد شد. توسعه هر علم به دو صورت آشکار میشود: نخست، خروجی آن دانش در تأثیرگذاری مثبت بر جامعه نمایان خواهد شد؛ و دوم، خروجیهای آن دانش به مصلحت جامعه، باعث وحدت و همبستگی و توانمندی شود. بهروزرسانی علم فقه منوط به بهرهگیری از عقل جمعی، نگاه تخصصی به فقه و عبور از مطالعات عمومی و اجتهاد پویا تنها راه مواجهه با چالشهای پیشروی و کارآمد ساختن فقه در دوران پرتلاطم معاصر است.
شصت سال تدریس و تحقیق
«اَلْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس»؛۱ هوش فوقالعاده و حافظه قوی و علاقه زائدالوصف به دانستن موجب شد با ورود به هر جلسهای، بحث و گفتوگوی علمی را شروع کند. در جوانی به درجه اجتهاد رسید. ایشان در مدرسه حقانی که کانون نظام نو آموزشی در حوزه علمیه قم بود و زیر نظر آیتالله بهشتی و قدوسی اداره میشد و برای تهیه استاد بسیار حساس بودند، درس خارج فقه خود را آغاز کرد. صانعی جوانترین استاد در حوزه قم بود که درس خارج تدریس میکرد. طی شصت سال تدریس صدها طلبه در حوزه علمیه قم بر درس استاد حاضر و از دانش وی بهره بردند.
مبانی اجتهادی
آیتالله صانعی از تربیتیافتگان مکتب اجتهادی قم است. مهمترین دغدغه مکتب قم بازنگری و بازخوانی و بازپژوهی موضوعات با استفاده از ادله در منابع فقهی و پای فشردن بر استمرار اجتهاد، نه بازخوانی و نه تقلید از گذشتگان است. ایشان دارای مبانی اجتهادی خاص به خود بود:
- تکیه بر منطق قرآنی: در استنباط نهفقط بر یک یا چند آیه و اگر آیه درباره موضوع وجود نداشته باشد، دلیل بر فقدان نص نیست، بلکه منطق قرآن مبانی استدلال ایشان بود.
- توجه به عقل بهعنوان یک دلیل: نگاه ابزاری به عقل نداشت، بلکه خود عقل را دلیل میدانست.
- لحاظ نمودن اصل عدالت، انصاف، دین سهل و… در استنباطات فقهی و هر آنچه را منافی عدالت باشد نمیتوان پذیرفت.
- توجه اساسی به کرامت انسان: همه انسانها قابلتکریم هستند.
- لحاظ نمودن مبانی حقوق بشری در مطالعات و افتاء.
حیات علمی و فقهی
الف) پیش از پیروزی انقلاب اسلامی: این دوره از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ است. در این دوره آیتالله صانعی در پی فهم و ممارست در تدریس قرار داشت.
ب) دوره گذار در مناصب اجرایی: آیتالله صانعی در حوزه به طرفداری از امام شهرت داشت. با توجه به نزدیکی ایشان به رهبر انقلاب، در اسفند ۱۳۵۸ با فرمان ایشان به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و تا دی ۱۳۶۱ در این مسئولیت بود. صانعی از دیماه ۱۳۶۱ تا تیرماه ۱۳۶۴، دادستان کل کشور بود. در اولین دوره مجلس خبرگان رهبری حضور داشت و چندین سال امامجمعه شهر قم بود. عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نمایندگی امام در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی از دیگر مسئولیتهای او بود.
در این برش تاریخی ایشان در پی محک زدن آموزههای علمی و حوزوی خود بود که آیا این آموزههای میتواند پاسخگوی نیازهای حقوقی، سیاسی و اجرایی جامعه اسلامی باشد؟ در زمان حضور در شورای نگهبان دریافته بود بعضی از روشها و برداشتهای فقهی مانع تدوین قوانین مورد نیاز جامعه امروز است و باید با بارگیری از پتانسیل اجتهاد آن گرهها را باز کرد و در نظام قانونگذاری، عدالت و دستاوردهای حقوقی بشر و کرامت انسان مبانی قانونگذاری شود. دوره حضور چهارساله در دستگاه قضائی و دادستانی با معضلات و نارسایی و بهروز نبودن قوانین موجود چون دیه، قصاص، قوانین مربوط به زنان در دستگاه قضا واقف شد.
ج- دیدگاه فقهی نو: پس از کنارهگیری از دادستانی و بازگشت به قم، تدریس را با جدیت بیشتر آغاز کرد. نسلی از نیروهای طرفدار انقلاب بر درس ایشان حاضر شدند؛ نسلی که با گفتمان و دیدگاه فقهی نو تربیت شد. در این دوره فرصت مناسبی برای بازپژوهی در آرای گذشته فراهم آمد. این دوره عصر پویایی حیات علمی معظمله بود.
ویژگی عمده این دوره
- نگاه پویا به فقه: ایشان از ظرفیتهای موجود در فقه آگاه بود. بدین خاطر حاضر به تسلیم نبود و در تلاش بود تا نارساییهای موجود را مرتفع سازد.
- فقه کاربردی: انطباق فقه و شرایط روز به گونهای که فقه گرهگشای مسائل جامعه باشد، نه سد و سنگی بر پای جامعه. ایشان واقف بود اگر انطباق صورت نگیرد، دینگریزی بر جامعه سکه رایج خواهد شد. بدین خاطر «فقه و زندگی» را تدوین کردند.
- شجاعت علمی: کمتر فقیهی در عصر ما وجود دارد که آرای خلاف مشهور خود را منتشر سازد. مخالفت با آرای مشهور در حوزه بسیار مشکل است. ایشان با جرئت و شجاعت علمی توانست در فضای سخت، آرای جدیدی در زمینههای مختلف بیان کند. هزینهها و فشارها را به جان خرید، ولی موفق شد دانش فقه را در این دوره وارد مرحله جدید کنند.
- تابوشکنی: فتوا دادن برخلاف مشهور، بازگشت به سنت اجتهادی سلف است.
نمونههای متعدی وجود داردکه معظمله با فتوای خود تابوشکنی کردند. در زمانی که ایشان دادستان کل بود پیشنهاد تعیین قاضی زن نمود و فتوا دادند «قرار گرفتن زنان در جایگاه قضاوت منافاتی با احکام مذهبی ندارد».
- اقنای نخبگانی: ایشان همیشه سعی داشت پاسخهای مناسب به مسائل دینی بدهد که نخبگان را اقنا کند و در مقابل سؤالها و انتقادها رویکرد اقنایی داشت. وی بر این باور بود نمیشود با زبان گذشتگان برای نسل امروز سخن گفت و همینطور که سبک زندگی تغییر یافته است قوانینی که برای این زندگی وجود دارد، باید تغییر یابد؛ قانون گذشته دیگر جواب نمیدهد.
- کرامت انسان: همه انسانها به دلیل انسان بودن و در ذات خود حرمت و کرامت دارند و از ارزش و حقوق انسانی برخوردارند. هیچکسی نمیتواند بر اساس اعتقادات خویش، مجوز تعرض به حقوق دیگران و تصرف در شئون مادی، معنوی فردی یا اجتماعی آنان داشته باشد. از اینرو آیتالله صانعی تأکید دارند جان و مال و عرض و آبرو و آزادی و حقوق انسانی همه انسانها باید مصون بماند و استثنائات نیز که پیامد عوامل عارضی و بیرونی است؛ ویژه دستهای خاص نیست و اعتقادات در آن نقشی ندارد. بهعنوان نمونه همانگونه که غیبت کردن و بدگویی نسبت به شیعه جایز نیست، درباره دیگران، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، جایز نیست.
نگاه متفاوت ایشان به انسان و جامعه، موجب شکلگیری منظومه فکری معظمله بود. بر اساس این منظومه فکری به اموری چون مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مینگریست. در این منظومه فکری «انسان» بماهو انسان، ارزش و احترام عالیه است، پس همه انسانها بیتوجه به مذهب و دین، دارای حقوقی نقضناپذیرند و نمیتوان با توجیهات شرعی و فقهی حقوق آنها را سلب کرد.
- نگاه حقوق بشری: بارها در سخنان و گفتههای خویش اهمیت مسئله حقوق بشر در تأمین امنیت مردم و استقرار نظام سیاسی مطلوب را در ایران یادآور شدهاند. این موضع فقه شیعه نیست که برداشتها از اسلام بهگونهای پیش رود که منافی حقوق بشر نباشد؛ یعنی استنباط احکام شریعت بر این اساس نباشد که نکتهای ناقض حقوق انسان و مؤید تبعیض و نابرابری میان انسانها بر اساس مذهب، نژاد و جنسیت را در دل داشته باشد. مسئله این است که «اسلام» چیزی جز احیای حقوق انسان نیست و در بطن احکام دینی یا به بیان رساتر در بطن قرآن و سنت، اصل بر کرامت و برابری انسانهاست. از اینرو اگر احکام اسلام را با توجه به متن قرآن و سنت و سیره پیامبر و امامان شیعه تفسیر کنیم، مطمئناً آنچه منافی عدالت، عقلانیت و حقوق انسان است از آیینه احکام دینی زدوده خواهد شد، سره از ناسره تمیز داده شده و احادیث باطل و جعلی که مبنای استنباط بسیاری احکام ناعادلانه و غیرانسانی بوده است به کناری نهاده میشود. مبنای نظریات حقوقی آیتالله صانعی در مقام یک فقیه شیعی، در باب حقوق زنان و مسئله حقوق بشر جاری شده است.
- توجه به آموزههای عقلی: بهره جستن از دستاوردهای عقلی و عقلایی در اجتهاد، یک اصل به شمار میرود و آنچه بهصورت روشن از ایشان سراغ داریم این است که دستاورد هیچ اجتهادی نمیتواند ناسازگار با حکم قطعی عقلی باشد. مخالفت با بنا و ارتکاز عقلا (شعور ناخودآگاه نسبت به معلوماتی است که به عمق ذهن عقلا رسوخ کرده است، مانند احترام و به انسانها، تکریم کتابهای آسمانی) بسیار دشوار است.
- در دین تنگنایی نیست: «وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ»۲(سوره حج آیه ۷۸)؛ آیتالله صانعی این قاعده را مبنایی برای فتوا قرار داده بود.
- ۱ سهولت در شریعت: بر اساس این روایت «ولکن بَعَثَنی بالحنیفیه السهله السمحه»؛۳ ایشان به قاعده سهولت، در استنباطات خود تمسک داشت.
- توجه به قاعده عدالت و انصاف در استنباط.
- محوریت اصل تقدم حقوق مردم و جامعه.
میراث علمی
کارنامه بهجای مانده این استاد بزرگ فقه شیعه با حضوری پیشتازانه و صفشکنانه در عرصه فتوا توانسته است شیوههای نو در استنباط برای آیندگان باز نماید تا همیشه در آرای گذشتگان اجتهاد نشود. ایشان بر اساس شریعت «سمه و سهله» حکم میکرد و از تصلبهای سختگیرانه بیمورد دوری میجست؛ زیرا نگاه تصلبگرایانه موجود موجب خروج از جرگه دینداران میشود و ضربه بزرگی بر پیکر جامعه اسلامی و اهل ایمان خواهد بود. آیتالله صانعی بعضی از راههای نرفته را پیمود، ولی راههای بسیاری مانده که باید شاگردان مکتب اجتهادی فقیه نواندیش بپیمایند.
دستاوردهای علمی و پژوهشی فقیه نواندیش میراث گرانبهایی برای حوزههای علمیه و پژوهشگران و جامعه اسلامی است. بیش از شصت مورد از فتاوای نواندیشانه آیتالله صانعی به اختصار در ذیل میآید. این به فتاوا سه دسته تقسیم میشود.
الف- درباره زنان
- دختران در سیزدهسالگی به تکلیف میرسند.
- در مرجعیت دینی، مرد بودن شرط نیست.
- در قاضی بودن مرد شرط نیست.
- مرد بودن در هیچیک از مناصب حکومتی شرط نمیباشد.
- تساوی مرد و زن در قصاص نفس و اعضا.
- زن و مرد در دیه مساوی هستند.
- با نبودن پدر مادر ولایت دارد، ولایت او بر پدربزرگ مقدم است.
- زن از تمام اموال شوهر ارث میبرد.
- در موارد متعارف، خروج زن از منزل بدون اجازه شوهر اشکالی ندارد.
- هیچ دلیلی بر مستحب بودن تعدد زواج وجود ندارد.
- زن در صورت نبودن وارث دیگر، تمام اموال شوهر را به ارث میبرد.
- نذر زن در مسائل شخصی و مالی مربوط به خود، نیاز به اجازه شوهر ندارد.
- زن اگر مهریه خود را ببخشد و تقاضای طلاق کند، بر مرد واجب است او را طلاق دهد.
- ازدواج موقت در موارد خاص جایز است.
- حرمت استمتاع از زوجه صغیره.
- عدم تفاوت زن سیده و غیرسیده در سن یائسگی.
- سقط جنین تا چهارماهگی با وجود حرج و مشقت غیرقابلتحمل، حرام نیست.
- شهادت زنان مثل مردان صحیح است.
- شهادت زنان در رویت هلال قابلقبول است.
- اجازه شوهر برای روزه لازم نیست.
- امامت جمعه و جماعت برای زنان جایز است.
- زن میتوانند امام جماعت مردان هم باشد.
- عدم جمع سادات (در تعدد زوجات بین سادات و غیر سادات تفاوتی وجود ندارد).
- قصاص با شهادت زنان هم اثبات میشود.
- فرقی در قصاص زن و مرد در قتل فرزند نیست.
- شرط رجلیت در قسامه وجود ندارد.
- زن از اعیان و عرصه ارث میبرد.
- کودکهمسری حرام است.
- نفی حرمت دائم بین زوجین.
- مادر مثل پدر، در قتل فرزند قصاص نمیشود.
- مرد نمیتواند همسر زانی خود را بکشد.
- کاشتن ناخن حرام نیست.
ب- غیرمسلمانان
همه انسانها به دلیل انسان بودن ذاتاً محترم هستند و از همه حقوق انسانی و اجتماعی برخوردارند. نمیتوان کسی را بنا بر اعتقاداتش از حقوق انسانی، اساسی و اجتماعی محروم کرد.
- تساوی زن و مرد مسلمان و غیرمسلمان در قصاص نفس و اعضا.
- تساوی دیه زن و مرد مسلمان و غیرمسلمان در دیه نفس و اعضا.
- غیرمسلمان همانند مسلمان از مسلمان ارث میبرد.
- جان و مال غیرمسلمان همانند مسلمان محترم است.
- چرمهای وارداتی از کشورهای غیرمسلمان پاک است.
- ازدواج (دائم و موقت) با غیرمسلمان جایز است.
- ذبایح اهل کتاب حلال است.
- قسم کافر قبول است.
ج- عمومی
- حقوق معنوی مانند حق التالیف، حق الطبع و… محترم است.
- موسیقیهایی که محتوی باطل نداشته باشد، حرام نیست.
- مجسمهسازی حرام نمیباشد.
- نقاشی حرام نمیباشد.
- حرمت ربا مختص به ربای استهلاکی است و نه ربای استنتاجی.
- محرمیت فرزندخوانده برای پدرخوانده و مادرخوانده.
- غسلهای واجب و مستحب از وضو کفایت میکند.
- بول و فضله پرندگان نجس نمیباشد.
- ازاله عین نجاست بهجز در موارد استثناء از مطهرات است.
- آب فاضلابهایی که رنگ و بوی و مزه آنها بر اثر نجاست تغییر کرده، بر فرض زوال تغییر پاک میباشد.
- ریش تراشیدن حرام نمیباشد.
- سقطجنین تا چهارماهگی با وجود حرج و مشقت غیرقابلتحمل، حرام نیست.
- روشهای جلوگیری از فرزندآوری حرام نمیباشد.
- جانبازان و معلولانی که میتوانند بایستند، میتوانند امام جماعت شوند و کراهتی ندارد.
- مغرب همان غروب عرفی است که استتار قرص میباشد و ذهاب حمره مشرقیه شرط نمیباشد.
- بازی با آلات قمار بدون برد و باخت حرام نمیباشد.
- کفر، کافر کسی است که با عناد سعی در ضربه زدن دارد.
- ایمان در شهادت شرط نمیباشد.
- ارتداد خروج از دین جرم نیست بلکه سخره و توطئه جرم است.
- در ماههای (رجب، ذیالقعده، ذیالحجه و محرم) حرام دیه تغلیظ نمیشود.
- ولد الزنا قبل البلوغ هم دیه دارد.
- صید دریایی حلال است.
- اجتهاد در قاضی شرط نیست.
- نگهداری کتابهای ضاله حرام نمیباشد.
آیتالله صانعی تا پایان عمر بر مواضع اصولی خود استوار بود و از تهدیدها، توهینها، حسادتها و جفاها نهراسید. این فقیه نواندیش و آزاده، سرانجام در صبح ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ چشم از جهان فروبست و کارنامهای درخشان از دانشپژوهی، اسلامخواهی، ستایش آزادی و عدالت و معنویت، دفاع از حقوق مردم، مردمدوستی و صفا و صمیمیت از خود برجای گذاشت.▪
پینوشت:
-
شبهات به عالمی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمیآورد (اصول کافی، ج 1: ۲۷).
- خداوند در دین تنگنایی قرار نداده است.
- اصول کافی، ج ۵: ۴۹۴.
منابع:
صانعی، یوسف، التعلیقه علی تحریرالوسیله، ج ۱ و ۲، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.
صانعی، یوسف، مجمع المسائل استفتائات، ج ۱، ۲ و ۳، انتشارات میثم تمار، قم، ۱۳۸۸.
صانعی، یوسف، حاشیه بر عروهالوثقی، انتشارات مؤسسه فقهالثقلین، ۱۳۸۹.
صانعی، یوسف، مجموعه یازدهجلدی فقه زندگی، مؤسسه فقهالثقلین قم.
— استفتائات قضائی، ج ۱ و ۲، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷.
— رساله عملیه، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷.
— احکام بانوان، مؤسسه فقهالثقلین، ۱۳۸۷.
— آیینه نظر، جمعی از نویسندگان، «آیتاللهالعظمی صانعی از نگاه دیگران»، مؤسسه فرهنگی-هنری فقهالثقلین، ۱۳۹۴.