بدون دیدگاه

سفره‌دار فرهنگ

گفت‌وگو با حسام‌الدین سراج

انسیه ابراهیمی: جایگاه اجتماعی و هنری شجریان تنها مرهون مهارت نبوغ‌آمیز او در موسیقی نیست. حسام‌الدین سراج معتقد است ویژگی‌هایی در منش و رفتار اجتماعی شجریان چنین جایگاهی را به او بخشیده است. با این شاگرد دیروز شجریان و استاد امروز موسیقی ایران درباره ویژگی‌های استاد شجریان و آینده موسیقی ایرانی پس از او به گفت‌وگو نشستیم.

 

شجریان در موسیقی ایران چه جایگاهی داشت؟

استاد شجریان حلقه واسط بین آواز گذشته و آواز معاصر است. او درباره همه آنچه حسین طاهرزاده، استاد تاج اصفهانی، سید رحیم و امثالهم ارائه کردند تحقیق کرده بود و یک فرم آوازی را بر اساس نوآوری و خلاقیت خودش ارائه داد که آن آواز برای نسل معاصر دل‌نشین است و با علاقه و لذت آن را تعقیب می‌کنند. درواقع ایشان آواز را به نحوی دیگر با خلاقیت‌ها و نوآوری‌هایی مطرح کرده‌اند. به‌غیر از مسئله آواز، ایشان تصنیف‌های بسیار ارزشمندی را از قدما و معاصرین انتخاب و اجرا کردند که آن‌ها هم بسیار ارزشمند هستند. همچنین آثار ایشان چه در قدیم که روی نوار کاست بود و چه وقتی روی سی‌دی ارائه می‌شد تدوین‌های بسیار خوبی داشت.

 درواقع ایشان در هنر، آثار پیشینیان را ارتقا دادند. آیا شأن اجتماعی ایشان، مرهون همین نوآوری و خلاقیت هنری‌شان بود یا عناصر دیگری هم در این مسئله دخیل بود؟

دلایل متعددی در اینکه ایشان شأن اجتماعی ویژه‌ای داشت و مورد احترام مردم بود دخیل است. نخست اینکه هنر را به ذات و به‌صورت اصیل از دوران کودکی دنبال می‌کرد. ایشان خوشنویس بود و در انجمن خوشنویسان دارای رتبه بود. قاری قرآن بین‌المللی بود و در آواز هم سرآمد بود و این‌ها خود جایگاهی اجتماعی برای ایشان ایجاد کرده بود. نکته دیگر اینکه ایشان برای هنر، شأن، جایگاه و وجود خودش ارزش قائل بود. شجریان، خودش و هنرش را هر جایی عرضه نکرد و این دلیل دیگری بود که نزد مردم ارجمند بود و احترام خاصی داشت. ایشان همیشه و حتی در تنظیم آثارش هم به مردم احترام می‌گذاشت و با مردم بود. آثارش همیشه به‌گونه‌ای تنظیم می‌شد که سویه‌های اجتماعی داشته باشد و درد جامعه در آن گفته شود. این تعامل بین هنر ایشان و مسائل اجتماعی، آثار او را بیشتر به میان مردم می‌برد. گاهی تصنیف‌هایی اجرا کرده‌اند که بسیار تأثیرگذار بوده‌اند و برخی از آن‌ها مانند «خون جوانان وطن»، «مرغ سحر»، «ایران ای سرای امید»، «همراه شو عزیز»، «برادر بیقراره»، «میهن ای میهن» و «تفنگت را زمین بگذار» در تاریخ هنر ایران به‌عنوان تصنیف‌های شاخص مطرح شدند که جنبه‌های میهنی و اجتماعی نیز داشته‌اند.

شجریان حتی به ارائه اجتماعی آثار هنری هم بسنده نکرد و دیدیم هر جا احساس مسئولیت می‌کرد که در مسائل اجتماعی ورود کند و از مردم حمایت کند، این کار را می‌کرد همین هم دلیلی دیگر بر علاقه بیشتر مردم به او شد.

ویژگی‌های فردی او نیز تأثیر جدی بر جایگاهش میان مردم داشت. استاد شجریان بسیار فروتن بود و برای همه احترام قائل بود. این‌ها همه باعث می‌شد که محبوب باشد. شخصیت و منش یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که باعث می‌شود یک هنرمند مردمی شود. مردم وقتی احساس می‌کنند هنرمندی با منش و اخلاق انسانی برای آن‌ها اجرای هنری انجام می‌دهد، بیشتر به دلشان می‌نشیند. تمام این عناصر در کنار هم سبب می‌شد مردم به استاد شجریان عشق بورزند و برای او احترام و شأن ویژه‌ای قائل باشند.

 به تعبیر شما ایشان شخصیتی هم هنری و هم اجتماعی بود. فضای کلاس‌های ایشان چگونه بود؟ آیا در کلاس‌های درسشان از مسائل اجتماعی هم سخنی می‌گفت؟

در کلاس‌ها، بحث درباره مسائل موسیقی بود. استاد شجریان شاگردان بسیاری داشتند. سال‌های اخیر کنسرت‌های ایشان زیاد شده بود و وقتشان برای آموزش کمتر شده بود، اما در قدیم هفته‌ای یک جلسه کلاس تشکیل می‌شد. در این کلاس‌ها هنرجویان آواز نزد ایشان کار می‌کردند و همان هنرجویان دیروز، اساتید فعلی آواز هستند. اما کلاس‌ها به‌جز مباحث مربوط به ردیف و شعر مناسب و طراحی شعر با دستگاه و آواز، برای هنرجویان درس اخلاق نیز به همراه داشت. ایشان شاید درباره مسائل دیگر صحبتی نمی‌کرد و کلاس به مسائل تخصصی موسیقی اختصاص داشت، اما رفتار و منش ایشان، احترام به مردم و اخلاق را به ما آموزش می‌داد. ایشان به همه شاگردان خود احترام می‌گذاشت و همین بهترین روش برای آموختن اخلاق به ایشان بود.

 به نظر شما ملاک مردمی بودن هنر چیست؟

ملاک مردمی بودن این است که آنچه به‌عنوان فرهنگ و هنر و فرهیختگی در یک تمدن هست، مثلاً در تمدن ایران، هنرمند برای مردم بازنمود و بازخوانی کند. وظیفه هنرمند این نیست که هر آنچه پیشینیان گفته‌اند را تکرار کند. او باید آثار پیشینیان خود را بشناسد و آن‌ها را با توجه به شرایط امروز، بازخوانی کند. اگر بخواهد فقط به داشته‌های پیشینیان بپردازد، مردم به‌مرور ارتباطشان با این مضامین قطع می‌شود. گاهی هنرمند، هنرش را به جامعه عرضه می‌کند، اما این هنر نمی‌تواند ارتباطی با جامعه برقرار کند. در چنین وضعیتی هیچ‌چیزی نمی‌تواند پیوندی ماندگار میان آن هنر و جامعه ایجاد کند. شاید رسانه بتواند برای مدتی کوتاه این ارتباط را با تبلیغات جا بیندازد، اما این پیوند دوام نخواهد داشت.

با این تفسیر آیا می‌توانیم بگوییم استاد شجریان هنرمند مردمی بود؟

بله. شجریان جامعه را با منابع فرهنگی آن پیوند داد و هنگامی‌که جامعه با شعر بزرگان مشرق زمین، عرفا و منابع فرهنگی غنی ما انس گیرد، به هویت‌یابی جوانان امروز جامعه کمک می‌کند و به ایجاد همبستگی در جامعه یاری می‌رساند. او شعر حافظ، سنایی، مولانا، سعدی، باباطاهر و کسانی دیگر که منابع فرهنگی جامعه ایران بودند را سر سفره فرهنگی مردم آورد و مردم را با آن‌ها آشنا کرد. شاید بسیاری از افراد مانند من خیلی از اشعاری که در حافظه خود دارند، ناشی از شنیدن آثار استاد شجریان باشد.

نکته دیگری که باید درباره هنر مردمی گفت این است که هنرمند باید درون‌مایه و ارزش هنری داشته باشد تا مردمی شدن آن مفید واقع شود و این عنصر در شجریان فراوان بود.

 امروز به نظر می‌رسد موسیقی از آنچه استاد شجریان اجرا می‌کرد، فاصله گرفته است. این تغییر ناشی از چیست؟

بله. امروز موسیقی با آن کیفیتی که بود دنبال نمی‌شود. بخشی از آن به سلیقه مردم برمی‌گردد چون سلایق عوض شده است. قدیم وقتی نوار ۶۰ دقیقه‌ای را گوش می‌کردید باید تصنیف، چهارمضراب، پیش‌درآمد، ساز و آواز، رنگ و همه این‌ها را می‌شنیدید که بر اساس یک روند مشخص تدوین شده بود تا رشته افکار شنونده گسسته نشود و آن را تعقیب کند. هم مضمون اشعار در خط افقی پیوسته بود و هم ملودی‌ها پیوستگی داشتند و به همین جهت یک مجموعه واحد به نظر می‌آمد. یک برنامه گل‌ها نیم ساعت بود و خودش گویی یک برنامه آموزشی بود برای آموزش دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی که مردم گوش می‌دادند. امروز مردم تحمل شنیدن قطعه کامل را ندارند و چند دقیقه بیشتر تحمل نمی‌کنند. شاید این از آفت‌های فضای مجازی هم باشد، جوان‌ترها معمولاً از هر چیزی یک برش چنددقیقه‌ای گوش می‌دهند. امروز ذائقه‌ها تغییر کرده است و سلیقه‌ها به سمت کوتاه‌تر شدن کارها رفته و این تغییر، طبیعی است که در ارائه هم اثر می‌گذارد.

پس می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که سلیقه‌های امروزین، از سبک موسیقی سنتی ایران چیزی باقی نخواهد گذاشت؟ چون آن موسیقی را نمی‌توان در یک برش ارائه کرد.

نه این‌طور نیست. امروز موسیقی ارزشمند هم نمایندگان و مخاطب زیادی دارد. من می‌خواهم به‌جای آنچه شما «موسیقی سنتی» می‌نامید، از مفهوم «موسیقی ایرانی» بهره بگیرم. موسیقی ایرانی هم در صورت‌بندی‌های جدید و هم در صورت قدیمی خود ادامه دارد. خوانندگان بسیاری هستند که آثار شایسته‌ای منتشر می‌کنند. قرار نیست که فرم‌ها همیشه به‌صورت فرم‌های قدیمی باشد. ما شعر خوب و موسیقی خوب در این آثار می‌شنویم.

ولی اگر می‌گویید سلیقه تغییر کرده است، پس نسل‌های جدید نمی‌توانند با این موسیقی ارتباط برقرار کنند؟

این یک مسئله عمومی نیست. بخشی از این نسل‌ها به موسیقی ایرانی علاقه دارند و این ناشی از تربیت خانواده‌ها است. ضمن اینکه ما تریبون برای ارائه کم داریم. صحنه تبلیغات رسانه‌های بین‌المللی در دست ما نیست اما هرگاه این امکان برای موسیقی‌دانان ایرانی فراهم بوده که بتوانند در خارج از کشور کنسرتی برگزار کنند؛ این کار انجام شده و استقبال هم شده است. خود استاد شجریان تقریباً در بیشتر کشورهای دنیا کنسرت داشته و موفق هم بوده‌اند. هم ایرانی‌ها استقبال می‌کردند و هم برخی از فرهیختگان آن کشورها که قابل توجه است. اما در داخل کشور ما مشکل وجود دارد. مسئولان به ما که ایرانی هستیم و هنر و فرهنگ و پیشینه ایرانی داریم، چقدر اجازه فعالیت داده‌اند؟ چقدر اجازه دادند کسی چون استاد شجریان و امثال ایشان، فعالیت داشته باشند؟ به بهانه‌های مختلف کنسرت را تعطیل می‌کنند، مجوز کنسرت صادر نمی‌شود و اصولاً منتظر بهانه برای برگزار نشدن هستند. همان‌طور که عرض کردم رسانه‌ها در صحنه بین‌الملل در دست کشورهای قدرتمند است. آن‌ها هم فرهنگی که خودشان تمایل داشته باشند تبلیغ و اشاعه می‌کنند. درواقع وقتی صحنه برای بروز موسیقی ایرانی مهیا نباشد، صحنه بین‌المللی برای بروز موسیقی دیگر ملل مهیاست و با این ارتباطات امروز، نمی‌توان مانع اشاعه آن در داخل و خارج شد. در این‌سو، در داخل کشور، موسیقی ایرانی با محدودیت مواجه است و حمایتی از آن نمی‌شود. با تمام این اوصاف می‌بینیم هرچند از موسیقی ایرانی حمایت رسمی نشد اما بالندگی در این هنر توسط هنرجویان و هنرآموزان همچنان ادامه دارد.▪

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط