نویسنده: کارلی کاسلا۱
برگردان: احمد هاشمی
بیشتر مردم اطلاع دارند که سطح آب اقیانوسها در حال افزایش است، با این حال در داخل خشکی مقیاس تغییرات آب و هوایی مسیری معکوس را طی میکند، درحالیکه ذوب شدن یخچالهای طبیعی باعث تغذیه اقیانوسها میشود، گرما و خشکسالی دریاچهها و برکههای محصور را از این مایع ارزشمند خالی میکند.
بر اساس مطالعه اخیر منتشرشده در نشریه ارتباطات زمین و محیط زیست سطح آب دریای خزر، بزرگترین پیکره آبی درونبوم زمین، در حال کاهش است. دانشمندان هشدار میدهند در صورت ادامه روند انتشار گازهای گلخانهای، در پایان سده اخیر، سطح آب این دریاچه شور از ۹ تا ۱۸ متر کاهش پیدا میکند. میزان این کاهش به حدی است که تقریباً تمام آب ساحل شمالی و بخشی از آب ساحل ترکمنستان در جنوب شرقی تبخیر میشود. محققان میگویند ساحل شرقی کاملاً خشک خواهد شد.
بررسیها نشان میدهد در صورت تحقق بدبینانهترین برآورد، یعنی کاهش۱۸ متری سطح آب، اندازه دریای خزر ۳۴ درصد کوچکتر خواهد شد، با این وجود این بحران بزرگ هنوز نظر افکار عمومی را به خود جلب نکرده است. حتی جامعه علمی تا حد زیادی از این وقایع بیاطلاع است.
هیئت بیندولتی تغییر اقلیم۳ در هیچکدام از گزارشهای خود به تبعات تبخیر آب دریای خزر که ناشی از تغییرات آب و هوایی است، اشاره نکرده است. سازمان ملل نیز در هیچکدام از سرفصلهای اهداف توسعه پایدار خود به این مسئله نپرداخته است.
بر اساس نتایج تحقیقات مقاله ذکرشده، تأثیرات نادیده گرفته شده کاهش سطح آب دریاچههای درون قارهها در مقیاس جهانی میتواند مشابه تبعات افزایش سطح آب دریاها ویرانگر باشد و معیشت میلیونها نفر را تحت تأثیر خود قرار دهد. دریای خزر به دلیل وسعتش (حدود ۳۷۱ هزار کیلومتر مربع) و درصد شوری (در حدود ۱.۲ درصد) بهجای دریاچه، دریا قلمداد میشود. نویسندگان مقاله معتقدند بدون یک اقدام فوری و هماهنگ، دریای خزر به نماد آشکار کاهش آب دریاچهها بر اثر گرم شدن زمین تبدیل خواهد شد؛ بنابراین ضروری است بهسرعت یک کارگروه ویژه جهانی تشکیل شود. اگر کاری انجام نشود، آثار مخرب زیادی بر محیط زیست بهجای خواهد ماند. کاهش پیشبینیشده آب دریا تأثیر مخرب زیادی بر این اکوسیستم منحصربهفرد خواهد داشت و خشک شدن آب کمعمق جنوب دریاچه ماهیان، پرندگان و فکهای بومی را از زیستگاه ارزشمند، منابع غذایی و محل تولید مثل محروم خواهد داد.
این مقاله نتیجه میگیرد انتظار میرود کاهش روزافزون سطح آب دریای خزر به تغییرات گسترده در اکوسیستم منطقه منجر شود. این تغییرات زیستبوم منحصر به فرد آن منطقه را که در طی میلیونها سال تکامل یافته است تهدید میکند.
رسوبات مغذی با گذر از فلاتقارههای برآمده مستقیماً به قسمت مرکزی پیکره آبی روانه خواهد شد، و چنان دگرگونیهای وسیعی در محدودههای حفاظتشده دریای خزر رخ خواهد داد که شناسایی آن مناطق را ناممکن میکند. با افزایش دما و کاهش میزان اکسیژنی که از رودخانهها به دریاچه حمل میشود، بهوجود آمدن مناطق مرده۴ محتمل خواهد بود. این معضل هم سطحیترین و هم عمیقترین آبهای این دریای درونبوم را متأثر خواهد کرد، مانند آن اتفاقی که در قسمتهایی از اقیانوسهای جهان شاهدش هستیم.
عواقب ژئوپلیتیک این مسئله نیز بسیار نگرانکننده است. آن اقتصادهای محلی که بر ماهیگیری و تجارت آبی متکی است بهطور جبرانناپذیری ضربه خواهد خورد. همچنین بندرهای ساحلی که ناگاه خود را بسیار دورتر از آب خواهند دید. این فقدان ممکن است به تشدید مسئله کمبود آب بینجامد، معضلی که در این منطقه خشک بیشک به اختلافات بینالمللی دامن خواهد زد.
کارشناسان پیشبینی میکنند : «از آنجا که معیشت و امنیت غذایی میلیونها نفر متکی بر دریای خزر است، از میان رفتن امکانات زیستمحیطی عواقب جدی اجتماعی-اقتصادی دربر خواهد داشت. این مسئله ممکن است به تعارضهای محلی و منطقهای بینجامد، آنهم در منطقهای با تنوع قومی که همین حالا نیز مملو از کشمکش است»؛ و این فقط مشکل دریای خزر نیست. تحقیقات جدید نشان داده است که میزان آب دریاهای محصور و برکهها کاهش یافته است که این خود به سبب خشک شدن اقلیمی ناشی از تغییرات آبوهواست.
از آنجا که دریاچهها جاری نیستند بهطور اخص نسبت به افزایش دما بسیار آسیبپذیرند. سطح آب دریاچهها تقریباً تنها به بارش، جاری شدن رودخانهها و تبخیر بستگی دارد. این مسئله درباره دریای خزر نیز صادق است که درونشارش آن متکی بر ریزش رود ولگاست.
برای نجات این اکوسیستمهای ارزشمند و همچنین جوامع و اقتصادهایی که تکیه بر آنها دارد، تهیه نقشههای دقیق عقبنشینی دریاچههای جهان ضروری است. متأسفانه دیگر نجات دریای خزر تنها از طریق کاهش انتشار گازهای گلخانهای میسر نیست، چراکه تاکنون میزان کاهش سطح این پیکره آبی درونبوم به ۶ تا ۷ سانتیمتر در سال رسیده است.
تلاشهای جدی منطقهای برای تطبیق و کاهش گازهای گلخانهای بهشدت ضروری است. اطلاعرسانی عمومی نقطه شروع مناسبی خواهد بود. دهههای متمادی است که زوال دریاچههای درونبوم حتی نزد کارشناسان با سوءتفاهم و کمتوجهی مواجه بوده است. برای مثال در گزارش نخستین ارزیابی هیئت بیندولتی تغییر اقلیم (۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲) به «افزایش» سطح دریای خزر از سال ۲۰۱۰ به بعد اشاره شده است، ولی آنگونه که نویسندگان این مقاله خاطرنشان میکنند از آن زمان در هیچکدام از گزارشهای تجمیعی آن هیئت این مسئله مطرح نشده است. قسمت مهمی از مشکل، کمبود تحقیقات در این زمینه است. بهندرت درباره مخاطرات و آسیبپذیری دریای خزر بر اثر از دست دادن آب مطالعهای انجام شده است.
بر اساس مورد دریای خزر نویسندگان این مقاله خواستار شکلگیری پویشی سراسری برای افزایش آگاهی و پیشرفت تحقیقات بر روی دریاهای درونبوم و دریاچههای در حال زوال هستند، چراکه برای مدت بسیار از آنها غفلت شده است.
ماتیاس پرانگه که طراحی مدلهای اقلیمی را در دانشگاه برمن آلمان بر عهده دارد، میگوید: «بسیاری از مردم از کوچک شدن چشمگیر دریاچههای درونبوم بر اثر تغییرات اقلیمی، آنگونه که نقشههای ما نشان میدهد، بیخبرند. این مسئله باید تغییر کند. ما به تحقیقات بیشتر و درک بهتری از عواقب گرم شدن کره زمین در این منطقه نیازمندیم».
تحقیق فوقالذکر در مجله ارتباطات زمین و محیط زیست به چاپ رسیده است.■
پینوشت:
* It May Be Too Late To Save The World’s Largest Lake From Climate Change
- Carly Cassella
- sciencealert
- International Panel on Climate Change (IPCC)
- (Dead zone ) ناحیههایی از دریاها و اقیانوسها که سطح اکسیژن محلول در آب آنقدر پایین است که بیشتر گونههای زیستی نمیتوانند در آن زنده بمانند.
منبع: ساینس آلرت۲ (۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ۶ دی ۱۳۹۹)