بدون دیدگاه

نبض تپنده جهان

لطف‌الله میثمی

به یاد دارم ۱۶ آذر ۱۳۳۲ را که دانشکده فنی دانشگاه تهران سه نفر شهید داد «قلب تپنده جنبش دانشجویی ایران» تلقی کردم و معتقد بودم بار مبارزات بازار و صنوف دیگر به دانشگاه منتقل خواهد شد و همین‌طور هم شد؛ چراکه از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا بهمن ۱۳۵۷ محور مبارزات، دانشگاه بود. اکنون نیز معتقدم مبارزاتی که در غزه می‌گذرد نبض تپنده جهان است که دستاوردهای بسیاری داشته است که آخرین دستاورد آن، مانند ویتنام، کشیده شدن جنگ به درون امریکا و بیداری دانشجویان امریکاست.

   زمانبندی حرکت

هفتم اکتبر ۲۰۲۳ یا ۱۵ مهر ۱۴۰۲ روزی بود که حماس با نیرویی معادل ۵ هزار نفر، در یوم کیپور به شهرک‌های اسرائیل حمله کرد. دویست نفر از آن‌ها به شهادت رسیدند، ۱۲۰۰ نفر از شهرک‌نشینان و نظامیان اسرائیلی کشته شدند و تعدادی هم اسیر شدند. از حاشیه‌ها که بگذریم، زمان‌بندی حرکت در شرایطی بود که اختلاف اسرائیل با فدراسیون روسیه و همچنین ایالات‌متحده امریکا در اوج خود بود. روسیه آژانس یهود را تعطیل کرد. موضع‌گیری اسرائیل در برابر اوکراین، روسیه را عصبانی کرده بود. در داخل اسرائیل نیز قریب به چهل هفته بود که تظاهرات علیه نتانیاهو و تغییراتی که می‌خواست در قانون اساسی ایجاد کند، ادامه داشت. این تضاد آن‌قدر جانکاه بود که بنیان‌گذاران شکل‌گیری اسرائیل که اکثراً چپ و سکولار بودند، حال با مذهبی‌های افراطی درگیری داشتند. از سوی دیگر، چند سالی بود که نقطه‌عطفی در مردم امریکا به وجود آمده بود که بر اساس نظرسنجی‌های علمی و منطقی، ضد جنگ شده بودند و معتقد بودند جنگ‌های دویست سال گذشته وطن‌پرستانه نبوده است. به‌ویژه اینکه، عوارض منفی حمله به افغانستان و عراق، تأثیر شدیدی در مردم دنیا داشت. اوباما حمله به عراق را فاجعه خواند و در پی آن در انتخابات ۲۰۰۸، آرای چشمگیر مردم امریکا را به دست آورد و پیروز شد که این نشان‌دهنده وضعیت جدید افکار عمومی بود. با اینکه در دوران ریاست‎جمهوری اوباما، اکثریت کنگره امریکا طرفدار لابی صهیونیسم بودند، نتانیاهو به‌رغم مخالفت اوباما، با هلی‌کوپتر از بالای کاخ سفید پرواز کرد، در کنگره سخنرانی کرد و استقبال شدیدی از او شد. با وجود این، اوباما در برابر اعضای کنگره قرار گرفت و گفت اگر سر جنگ با ایران دارید، توجه داشته باشید که نخست، مردم امریکا ضد جنگ شدند و دوم، ۸۰ درصد نظامیان امریکایی مخالف جنگ هستند و سوم، اقتصاددانان معتقدند اقتصاد امریکا نمی‌تواند لجستیک جنگ جدیدی باشد. کنگره با شنیدن این استدلال، جنگ با ایران را نپذیرفت و اوباما موفق شد مذاکره با ایران را برای جلوگیری از اتمی شدن آغاز کند. بدین‌سان، مذاکرات برجام آغاز شد و ایران از بند هفتم شورای امنیت بیرون آمد؛ بندی که با استناد به آن می‌توانستند جنگی قانونی علیه ایران راه بیندازند.

نتیجه می‌گیریم طراحان حماس و جهاد اسلامی با توجه به نقطه‌عطف مردم در امریکا بود که زمان‌بندی حرکت را رقم زدند. مردم و دولتمردان امریکا به این نتیجه رسیده بودند تهاجم به عراق به ابتکار لابی صهیونیسم در امریکا و نئوکان‌های هوادار لابی طراحی شده بود، اما هزینه‌های آن را لشکریان امریکا، انگلیس و چند کشور اروپایی دیگر پرداختد و عوارض منفی آن بیش از همه نصیب مردم عراق شد. بر اساس تحقیقات دو نفر از اساتید امریکا، یعنی جان میرشایمر و استفان والت، در کتاب لابی صهیونیسم در سیاست خارجی امریکا که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، استنادات زیادی در این باره آمده است که مطلب مستقلی می‌طلبد. این دو استاد دانشگاه، در آن سال معتقد بودند اسرائیل برای امریکا دردسری است، ولی در همان زمان، چامسکی نظر دیگری داشت که حضور اسرائیل در خاورمیانه به نفع امریکاست.

 

   استراتژی نتانیاهو

به دنبال دفاع تهاجمی حماس و جهاد اسلامی در بستر رهایی از اشغال، تحولات زیادی رخ داد. نتانیاهو در واکنش، هدف‌های سه‌گانه خود را اعلام کرد: نخست، نابودی کامل حماس؛ دوم، عدم امکان تکرار آن حمله؛ و سوم، بازیابی بازدارندگی اسرائیل.

ماه‌ها گذشت ولی نتانیاهو به هیچ‌یک از اهداف خود نرسید. بر مبنای مقالات که توماس فریدمن و دیگران نوشته‌اند چیزی نگذشت که ۵۰۰ هزار آواره داخلی از مرزهای شمالی و جنوبی به درون اسرائیل سرازیر شدند. تا جایی که یوال نوح هراری، نویسنده کتاب انسان خردمند، نوشت: «نتانیاهو نه‌تنها در استراتژی داخلی خود، یعنی سرکوب، موفق نشد، بلکه سرزمین‌های شمالی که جزء لاینفک دفاعی اسرائیل بود را تخلیه کرد». اقتصاد اسرائیل ۳۰ درصد کوچک شد و مهم‌تر از همه ترس و وحشت بر شهروندان اسرائیلی مستولی شد؛ شهروندانی که در آرزوی زندگی در عرض موعود بودند. توماس فریدمن نیز معتقد است اسرائیل رو به زوال است، بسیاری از حامیان خود را از داده است و امریکا نباید به دنبال زوال اسرائیل حرکت کند.

از روز ۷ اکتبر به بعد، امریکا در ابعاد مختلف از اسرائیل حمایت کرد و سرکوب مردم غزه را دفاع مشروع نامید، تبلیغات دروغین اسرائیل درباره خشونت‌های حماس و سر بریدن نوزادها را تأیید کرد، سیل سلاح‌های مختلفی همچون بمب‌های دو تُنی، تانک، هواپیما و نیز کمک‌های مالی بی‌شائبه‌ای را به اسرائیل سرازیر کرد.

 

   مرز راهبردی بین اسرائیل و امریکا

با وجود این حمایت‌ها، دیده می‌شد گاهی امریکا نسبت به خط‌مشی اسرائیل زاویه می‌گرفت و گرچه سرکوب توسط اسرائیل را دفاع مشروع می‌دانست، می‌گفت باید آیین‌نامه‌های جنگ درباره غیرنظامیان رعایت شود، از ورود آب و غذا جلوگیری نشود و …

در گذر زمان، نسل‌کشی اسرائیل، زبانزد همه محافل حقوق بشری و سازمان ملل شد. دولتمردان اسرائیل در گفت‎وگوهای خود با رسانه‌ها گفتند اگر امریکا مخالفت نکرده بود، کار سرکوب حماس پایان یافته بود. مگر امریکا در ژاپن از بمب اتمی استفاده نکرد که نتیجه‌اش زندگی نرمال در ژاپن بود؟ مگر اروپایی‌ها رهبران نازی را نابود نکردند که نتیجه‌اش زندگی نرمال در آلمان بود؟ بنابراین رهبران حماس نیز باید نابود شوند تا در نتیجه آن، بازماندگان فلسطینی خط‌مشی معتدلی را پیش بگیرند و با کمک کشورهای میانه‌رو عرب، غزه را بازسازی کنند، درحالی‌که مردم اسرائیل، برای آزادی گروگان‌ها و بخشی هم برای سرنگونی نتانیاهو تظاهرات می‌کردند، نتانیاهو اعلام کرد یا باید به قتل‌عام ادامه بدهیم یا موجودیت خود را از دست بدهیم. تنها حرف درستی که زد همین بود؛ چراکه قتل‌عام و نسل‌کشی باعث می‌شد در داخل و خارج منزوی و به‌تدریج دپار فروپاشی شوند تا آنجا که حتی ترامپ هم به خبرنگار اسرائیل هایوم گفت کشتار بس است، کار را تمام کنید و به فکر صلح باشید.

پذیرش صلح چگونه به اسرائیل ضربه وارد می‌کرد؟ نتانیاهو و یارانش معتقد بودند وقتی حماس و جهاد اسلامی در مدار یک گروه کوچک، می‌توانند ضربه مهلکی به امنیت اسرائیل وارد کنند و افسانه شکست‌ناپذیری اسرائیل را مخدوش کنند، اگر این فلسطینی‌ها صاحب کشور مستقلی شوند، در این صورت می‌توانند از سلاح‌های سنگین‌تری برخوردار شوند و تهدید مهلک‌تری برای موجودیت اسرائیل بشوند. هر روز که می‌گذشت، بن‌بست راهبردی اسرائیل مشهودتر می‌شد تا آنجا که نتانیاهو به این جمع‌بندی رسید باید راهی پیدا کند که فشارهای بین‌المللی ناشی از مقاومت غزه وو نسل‎کشی اسرائیل از روی او برداشته شود. در اینجا، آرزوی دیرینه جنگ با ایران را مطرح کرد، به‌طوری‌که پای امریکا را به این جنگ بکشاند. به نظر می‌رسد محاسبه او بر اساس رابطه گذشته امریکا و اسرائیل بود، درحالی‌که درون مردم و دولتمردان امریکا، نقطه‌عطف جدیدی به وجود آمده بود که مایل به جنگ نیستند. اینجا بود که بایدن به نمایندگی مردم و دولت امریکا، به‌طور رسمی و غیررسمی اعلام کرد وظیفه امریکا دفاع از امنیت اسرائیل است و هر چه لازم دارند برایشان ارسال می‌کنیم، کما اینکه عملاً همین کار را کرد، ولی اگر اسرائیل بخواهد جنگی علیه ایران راه بیندازد، امریکا تبعیت نخواهد کرد. نتانیاهو از بایدن حرف‌شنوی نداشت و در برابر امریکا مقاومت می‌کرد. یائیر لاپید، رهبر یکی از احزاب راست میانه، گفت امریکا در پنج مورد حمایت راهبردی از اسرائیل داشته است: نخست و دوم اینکه امریکا مانع ورود ایران و حزب‌الله به جنگ شد، سوم اینکه تمام عملیات‌های اسرائیل را دفاع مشروع نامید، چهارم اینکه هر نوع سلاحی که خواستیم برایمان ارسال کرد و پنجم، کمک‌های مالی بلاعوض به اسرائیل داد. آقای نتانیاهو، تو چرا می‌خواهی مهم‌ترین متحد راهبردی ما را از دست بدهی؟

نتانیاهو برای اینکه پای ایران را به جنگ بکشاند، در روز ۱ آوریل ۲۰۲۴، ۱۳ فروردین ۱۴۰۳، به کنسولگری ایران در سوریه حمله کرد و هفت نظامی ارشد ایران را به شهادت رساند. ایران در نیمه‌شب ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، معادل ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ به این حملات پاسخ داد. ایران در این پاسخ از تعداد زیادی پهپاد انتحاری، موشک کروز و بالستیک نقطه‌زن استفاده کرد. ایران روز حمله و هدف حمله را به امریکا و کشورهای اروپایی و عربی اطلاع داده بود. ناوگان امریکا و سیستم پدافندی و نیروی هوایی امریکا، انگلیس، فرانسه و اردن، آماده رهگیری پهپادها و موشک‌های ایران بودند. با وجود این، تعدادی از موشک‌های بالستیک به هدف‌های تعیین‌شده اصابت کردند. اسرائیل و امریکا در تبلیغات خود بلافاصله اعلام کردند ۹۹ درصد از این پهپادها مو وشک‌ها رهگیری شد و امریکا خطاب به نتانیاهو گفت این برای شما یک پیروزی بود. اسرائیل به‌رغم تبلیغات در عمل شاهد آن بود که تعدادی از موشک‌ها وارد سرزمین اسرائیل شده وافسانه شکست‌ناپذیری اسرائیل بیش از پیش مخدوش شده است. جان بولتون مطرح کرد اگر یکی از این موشک‌ها کلاهک اتمی داشت، چه می‎شد؟ بایدن با اعلام پیروزی اسرائیل می‌خواست اسرائیل واکنش حادی نشان ندهد، چراکه ایران نیز اعلام کرده بود واکنش نشان خواهد داد و در نتیجه، قیمت هر بشکه نفت به بیش از ۱۵۰ دلار خواهد رسید که در انتخابات ریاست‎جمهوری امریکا تأثیر خواهد گذاشت. ریچارد هاس، رئیس سابق شورای روابط خارجی امریکا، گفت همان‌طور که ایران از نیروهای نیابتی خود استفاده می‌کند، تنها راه اسرائیل نیز استفاده از نیروهای نیابتی خود است و در انتخاب گزینه‌های پیش‌رو محدودیت دارد و کاری غیر از این به ضرر امریکا و اسرائیل خواهد بود. اگر به مقاله رابرت گیتس۱ اشاره کنیم، استفاده از نیروهای نیابتی به تقویت شورش‌های داخلی در ایران منجر خواهد شد.

 

   رابطه اسرائیل و امریکا

پیش‌تر به نظرات میرشایمر و والت و نیز چامسکی در این باره اشاره شد. محمدرضا شاه در گفت‏وگوی خود با مایک والاس در برنامه ۶۰ دقیقه شبکه سی‎بی‎اس، اظهار داشت یهودیان در نهادهای بانکی و رسانه‌ای امریکا نفوذ قابل‌توجهی دارند. نظر دیگر این است که امریکا و اسرائیل همانند یک روح در دو بدن، تفکیک‌ناپذیرند، ولی آنچه می‌توان از سیر تحولات اسرائیل و جهان نتیجه گرفت، این است که به نظر می‌رسد امریکا به‌طور همه‌جانبه از امنیت اسرائیل دفاع خواهد کرد، ولی حاضر نیست اگر اسرائیل جنگ جدیدی را شروع کند، مانند حمله به عراق، لشکریان امریکایی هزینه آن را بپردازند. بایدن پس از پاسخ ایران به حمله اسرائیل نشان داد عملاً از امنیت اسرائیل دفاع کرد و هزینه مالی آن را هم پرداخت. آنچه می‌توان برای ایران نتیجه گرفت این است که دیپلمات‌های ایرا، باید به این مرزی که بین اسرائیل و امریکا به وجود آمده است توجه داشته باشند و این شکاف را بازتر کنند. شاید موضع نماینده ایران در سازمان ملل که تشکیل دولت مستقل فلسطینی را تأیید کرد، ارتباطات مستقیم و غیرمستقیمی که بین ایران و امریکا به وجود آمده است و موضع جدید حماس که در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی به آن خواهد پیوست و با گروه‌های دیگر همکاری خواهد کرد به این اختلافات دامن بزند. حماس در گذشته نیز همین موضع را به شکل دیگری دنبال می‌کرد و می‌گفت اسرائیل باید مرز خود را به‌طور شفاف مشخص کند تا بتوان با آن مذاکره کرد. مرز دولت مستقل فلسطینی با اسرائیل، مطابق مصوبات سازمان ملل در قطعنامه ۲۴۲ و دیگر قطعنامه‌هاست که هنوز اسرائیل آن را به رسمیت نشناخته است. از سوی دیگر، ایران بایستی طرح صلح هرمز را که در دولت دوازدهم مطرح کرد جدی‌تر پیگیری کند و با کشورهای عرب خلیج فارس وارد گفت‌وگو شود. آن‌ها ممکن است در پی پاسخ ایران به اسرائیل در نیمه‌شب ۲۵ فروردین، به این فکر بیفتند همان‌طور که امریکا و متحدانش از اسرائیل دفاع کردند، از آن‌ها هم دفاع شود و بدین‌سان به سمت امریکا بروند. ایران با پیگیری و گفت‎وگومی‌تواند جلوی این روند را بگیرد؛ چراکه طرح صلح هرمز منصفانه است.

گفتنی است کورسوهای امیدی در اطراف و اکناف جهان به چشم می‌خورد. برای نمونه در انتخابات میاندوره‌ای در شهر «راچدیل» در نزدیکی منچستر بریتانیا، آقای جورج گالووی۲ سیاستمدار کهنه‌کار انگلیسی و عضو سابق حزب کار و نامزد مستقل رأی چشمگیری چند برابر رقبای خود در احزاب محافظه‌کار به دست آورد. وی در سخنرانی پیروزی خود گفت این رأی به مقاومت فلسطینی‌ها در غزه مربوط است. در پی سخنرانی او، نخست‌وزیر انگلستان، آقای ریشی سوناک، مقابل دفتر نخست‌وزیری در برابر خبرنگاران گفت این پدیده نشان می‌دهد دموکراسی به خطر افتاده است. احساس خطر جدی وی به این دلیل است که شخصی در مخالفت با نسل‌کشی اسرائیل در غزه، اسرائیلی که متحد راهبردی انگلستان است، می‌تواند چارچوب راهبردی بریتانیا را متزلزل کند.

امیدواریم در پی ۷۵ سال اشغالگری، تبعیض نژادی، نسل‌کشی‌هایی چون دیر یاسین، کَفَر قاسم و در نهایت، بزرگ‌ترین نسل‌کشی تاریخ مدرن در غزه، توسط اسرائیل و با حمایت امریکا، مانند ویتنام، این جنگ به درون اسرائیل و امریکا کشیده شده و توسعه یابد تا گام‌هایی در مسیر صلح برداشته شود.

 

رجوع شود به مقاله «نقش اسرائیل در حمله به عراق» در کانال تلگرامی چشمانداز ایران: T.me/cheshmandaz_iran

 

پینوشت

۱-  به مقاله «آیا هنوز هم کسی از امریکا می‌ترسد؛ نگاه واشنگتن به ایران در بحبوحه تنش‌های خاورمیانه»؛ گفت‎و گوی دن کورتز-فِیلان با رابرت گیتس که خلاصه آن در همین شماره منتشر شده رجوع کنید.

۲-  George Galloway

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط