بدون دیدگاه

آثار ایرانی و جهانی جنگ اوکراین

آثار ایرانی و جهانی جنگ اوکراین

 

محمد احمدی

آقای محمد احمدی در مقاله «آثار ایرانی و جنگ اوکراین» سعی کرده‎ اند ضمن برشماری این آثار به دو مقوله دیگر مانند «سود و زیان اسرائیل در بحران اوکراین» و «چگونه نئونازی‌ها به خدمت صهیونیسم درآمدند» اشاره کنند. دقت در مطالعه این مقاله توصیه می‎شود.

درس‌های اوکراین

حمله روسیه به اوکراین که در ابتدا مناقشه‌ای محدود با هدف کسب یک پیروزی سریع تصور می‌شد اکنون به بحران بزرگی تبدیل شده که ابعادی جهانی با پایانی نامشخص دارد. درس‌هایی که از این بحران می‌توان فراگرفت، هم برای متجاوزان، هم برای قربانیان، هم برای حامیان این دو و هم برای ناظران جهانی بسیار متنوع است.

از ایلان پاپه،۱ مورخ یهودی و منتقد صهیونیسم، شروع می‌کنیم که با مقایسه اوضاع اوکراین و فلسطین به درس‌هایی اشاره می‌کند که رفتار غرب به مردم جهان می‌آموزد.۲ او که سابقاً در دانشگاه حیفا علوم سیاسی تدریس می‌کرد، اکنون استاد دانشگاه اکستر۳ در انگلیس است. بحث ایلان پاپه از تصاویری آغاز می‌شود که در فضای مجازی در مقیاس وسیع با این تصور اشتباه پخش شده که مربوط به جنگ اوکراین است. مثلاً در یکی از آن‌ها ساختمانی را می‌بینیم که به دنبال بمباران هوایی نیمه‎‎ویران ‌شده و کودکانی ساکن آن در میان خرابه‌ها دیده می‌شوند، اما با کمی دقت و تحقیق می‌توان دریافت این تصویری از غزه پس از جنگ ماه مه ۲۰۲۱ و بمباران ساختمان‌های مسکونی آن توسط اسرائیل است.

ایلان پاپه می‌گوید علت کاربرد تصاویر غزه به جای اوکراین، تعداد زیاد ساختمان‌های ویران‎شده در غزه است که مناظر جنگ و رنج مردم را به‌خوبی نمایش می‌دهد، اما ریشه این اشتباه در معیارهای دوگانه غرب است. شکی نیست که در اوکراین واقع در قلب اروپا نیز مناظری از کودکان رنج‌دیده، سیل آوارگان، ساختمان‌های ویران و فاجعه انسانی در جریان است، اما کسانی که همین مناظر دردناک و فاجعه‌بار را در فلسطین دیده‌اند یا تجربه کرده‌اند، دورویی حاکمان و رسانه‌های غربی را حس می‌کنند. این دورویی ابعاد دیگری نیز دارد. در اوایل جنگ اوکراین، وزیر خارجه این کشور به سفیر اسرائیل در کی‎یف۴ پایتخت اوکراین اعتراض کرد که «شما مثل غزه با ما رفتار می‌کنید!». خشم او از این بابت بود که اسرائیل حمله روسیه را محکوم نکرده و تنها به خروج یهودیان از اوکراین توجه دارد. درحالی‌که حمله اسرائیل به غزه در سال ۲۰۲۱ مورد حمایت کامل رئیس‌جمهور اوکراین، ولادیمیر زلنسکی،۵ قرار گرفته بود. به راه انداختن هر جنگی یک جنایت است و نمی‌توان به بهانه یک جنگ، دیگری را نادیده گرفت. ایلان پاپه به چهار درسی اشاره می‌کند که می‌توانیم از نوع برخورد غرب با اوکراین، در مقایسه با سایر جنگ‌ها فرابگیریم.

درس اول غرب برای جهانیان این است که از آوارگان اروپایی استقبال می‌شود، اما سایر آوارگان آن‎قدرها اهمیتی ندارند. اتحادیه اروپا در اقدامی بی‌سابقه تصمیم گرفت مرزهایش را به‌طور کامل بر روی آوارگان اوکراینی باز کند، درحالی‌که بیشتر دروازه‌های اروپا به روی آوارگانی که از کشورهای عربی یا آفریقایی می‌آیند بسته است. این آشکارا اولویتی بر اساس نژاد، رنگ پوست، قومیت و مذهب است. بعضی از سران اروپایی حتی از این نژادپرستی علناً دفاع کرده‌اند. نخست‌وزیر بلغارستان گفته است: «این‌ها آوارگانی نیستند که به آن‌ها عادت داشتیم … این‌ها مردم اروپا هستند. این‌ها مردمانی هوشمند و تحصیلکرده هستند … این موج آوارگانی نیست که به آن عادت داشتیم، آدم‌هایی که هویتشان را نمی‌شناختیم، آدم‌هایی با گذشته نامعلوم که حتی ممکن بود تروریست باشند …».

ایلان پاپه می‌گوید این فقط سخنان این مقام بلغار نیست، بلکه رسانه‌های غربی همواره از عباراتی نظیر «آوارگانی از جنس خودمان» استفاده می‌کنند. این نوع نژادپرستی آشکارا در گذرگاه‌های مرزی بین اوکراین و همسایگان اروپایی آن دیده می‌شود. نژادپرستی توأم با اسلام‌هراسی قرار نیست تغییر کند، زیرا رهبران اروپا همچنان ماهیت چندقومی و چندفرهنگی جوامع خود را انکار می‌کنند، درحالی‌که تاریخ اروپا سال‌ها با استعمار و جهان‌گشایی همراه بوده و ملت‌هایی که در مقاطعی از این تاریخ به‌عنوان نیروی کار از سراسر جهان به اروپا مهاجرت کرده‌اند، بافت جمعیتی این قاره را تغییر داده‌اند.

درس دوم غرب برای جهان این است که می‌توان به کشورهایی مثل عراق حمله کرد، اما به اوکراین نه. ایلان پاپه اشاره می‌کند قواعد بازی جهانی قدرت‌ها در ابتدای قرن با حمله امریکا و متحدانش به افغانستان و عراق تغییر کرد، اما رسانه‌های غربی حمله روسیه به اوکراین را در چارچوب این قواعد نمی‌بینند. اگر غرب می‌تواند به خود اجازه دهد که قوانین بین‌المللی را بشکند و کشورهای دیگر را تصرف کند، چرا برای متجاوزان دیگر معیاری دوگانه دارد؟ آیا تقسیم جنگ‌ها به تجاوز خوب و تجاوز بد معنایی دارد؟

درس سوم غرب برای دنیا این است که حمله به ساختمان‌های مسکونی فقط در اروپا جنایت جنگی تلقی می‌شود. نکته عجیب این است که نظام اوکراین هم با نئونازی‌ها رابطه خوبی دارد و هم به‌شدت هوادار اسرائیل است. یکی از اولین اقدامات زلنسکی پس از رسیدن به ریاست‏جمهوری، بیرون کشیدن اوکراین از کمیته سازمان ملل برای حقوق مردم فلسطین بود، یعنی تنها مرجع بین‌المللی که فاجعه آوارگی فلسطینی‌ها از وطن خود را به رسمیت می‌شناسد. زلنسکی نه‌تنها با آوارگان فلسطین همدردی نمی‌کند، بلکه آن‌ها را قربانی هیچ اقدامی به حساب نمی‌آورد. او در مصاحبه‌ای پس از بمباران نوار غزه توسط اسرائیل در جنگ ماه مه ۲۰۲۱ گفت تنها تراژدی ماجرای غزه این بود که اسرائیلی‌ها رنج بردند. به قول ایلان پاپه با همین استدلال می‌توان ادعا کرد فقط روس‌ها در اوکراین رنج برده‌اند!

اما زلنسکی تنها نیست. هر وقت نوبت فلسطین می‌شود معیارهای دوگانه پدیدار می‌شوند. بمباران ساختمان‌های مسکونی اوکراین بی‌شک ناشی از خشونتی ضد انسانی است، اما وقتی اسرائیل ساختمان‌های چندین طبقه را در اردوگاه جنین (۲۰۰۰)، در جنوب بیروت (۲۰۰۶) و بارها در غزه با خاک یکسان کرده و می‌کند، رهبران غربی و متحدان آن‌ها ساکت هستند. آن‌ها برای جنایات جنگی اسرائیل از ۱۹۴۸ تاکنون از هیچ تحریمی صحبت به میان نیاورده‌اند. در بیشتر کشورهای غربی که روسیه را به علت جنگ اوکراین تحریم کرده‌اند، حتی صحبت از امکان تحریم علیه اسرائیل در جنگ‌های مکرر آن، یهودستیزی و خلاف قانون تلقی می‌شود. همبستگی غرب با اوکراین به‌عنوان قربانی جنگ به دلیل نژاد اروپایی و وابستگی آن کشور به غرب است، اما اگر خشونتی حتی بسیار شدیدتر و طولانی‌تر در جای دیگری از جهان رخ دهد، نظیر آنچه در مورد فلسطینی‌ها می‌بینیم، آن همبستگی می‌تواند با متجاوز باشد، مانند آنچه در مورد اسرائیل شاهد هستیم.

وجدان هر کس از فاجعه جنگ آزرده می‌شود، اما دورویی باعث مضاعف شدن این آزردگی می‌شود. اگر معیارهای دوگانه حاکم نبود، از بسیاری از این فاجعه‌ها جلوگیری می‌شد. تراژدی بزرگ دوران ما این است که بسیاری از ملت‌ها سال‌ها تحت فشار جنگ و بهره‌کشی باقی می‌مانند بدون آنکه متجاوزان محکوم یا تحریم شوند. آنگاه متجاوزان جدید تشویق به راه‌اندازی جنگ‌های جدید می‌شوند.

و اما درس چهارم غرب برای دنیا این است که برخی از نئونازی‌ها را می‌توان تحمل کرد. تجاوز روسیه به اوکراین قابل توجیه نیست، اما بعضی از شکایت‌های روسیه درباره ریشه‌های خصومت، قابل‌توجه است. پیش از حمله روسیه به اوکراین، تعدادی از رسانه‌های غربی مانند نیشن، گاردین و واشنگتن‌پست درباره قدرت فزاینده نئونازی‌ها در اوکراین و اثر آن بر آینده اروپا و جهان هشدار داده بودند، اما پس از شروع جنگ، این رسانه‌ها اهمیت نقش نئونازی‌ها در اوکراین را انکار کرده‌اند. مثلاً نشریه نیشن۶ در ۲۲ فوریه ۲۰۱۹ از گزارش‌های متعددی خبر داد راست‌گرایان و ملی‌گرایان افراطی با خشونت و نقض آزادی‌ها، تصورات مثبت اولیه درباره این منطقه اروپا را شکسته‌اند، مانند آنچه در تهاجم و غارت نئونازی‌های اوکراین علیه کولی‌ها و نهضت‌های زنان، ممنوعیت برخی کتاب‌ها و ستایش از همکاری دولت با نازی‌ها در زمان جنگ جهانی می‌بینیم.۷

روزنامه واشنگتن‌پست در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷ هشدار نیز داد برخورد بین اوکراین و روسیه نباید به فراموش شدن قدرت نئونازی‌ها در اوکراین منجر شود. به قول این نشریه، در جریان نبرد اوکراین علیه جدایی‌طلبان طرفدار روسیه، کی‎یف با تهدید درازمدت دیگری علیه تمامیت خود روبه‎روست و آن گروه‌های پرقدرت راست‌گرا و ملی‌گرایان افراطی است. این گروه‌ها آشکارا از خشونت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند و این برخلاف الگوی دموکراسی غربی است که اوکراین می‌جوید.۸ همچنین بزرگ‌ترین سایت خبری مستقل امریکا، هیل،۹ در ۹ نوامبر ۲۰۱۷ نوشت: تقریباً همه رسانه‌های غربی با قاطعیت تأیید کرده‌اند گروه‌های نئونازی در اوکراین وجود دارند و این باعث ناراحتی عمیق است که برخی تحلیلگران غربی این خبر را تبلیغات مسکو علیه اوکراین می‌دانند. به‌ویژه خیزش کنونی نئونازی‌ها و برتری‌طلبان سفیدپوست در جهان باعث نگرانی است.۱۰

اما ناگهان می‌بینیم پس از شروع جنگ اوکراین، روزنامه واشنگتن‌پست نفوذ راست‌گرایان افراطی را یک اتهام مبالغه‌آمیز می‌داند و می‌گوید در اوکراین چند گروه شبه‌نظامی ملی‌گرا مانند جنبش آزوف۱۱ فعالیت دارند که دارای ایدئولوژی نئونازی و پرسروصدا هستند، اما حمایت مردمی ناچیزی دارند. واشنگتن‌پست ادعا می‌کند راست‌گرایان افراطی در اوکراین در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی عده قلیلی هستند.۱۲

درحالی‌که برخلاف این گزارش، نئونازی‌ها در مقیاس وسیع در ارتش و دولت اوکراین حضور دارند، اما این نوع گروه‌ها در هیچ کشور اروپایی دیگر، حضور رسمی و علنی در نهادهای حکومتی ندارند.

افراطیون آزوف

اولین فرمانده و یکی از بنیان‌گذاران جنبش آزوف، سرهنگ آندری بیلتسکی۱۳ آشکارا از گرایش‌های افراطی خود و زیردستانش سخن می‌گوید. با اینکه این جنبش خصومت عمیقی با نظام ارزشی مرتبط با دموکراسی لیبرال، حقوق بشر، حقوق اقلیت‌ها، حق رأی همگانی و حقوق زنان دارد، اکنون نیروی ویژه دولت اوکراین در مقابل روسیه محسوب می‌شود و به این ترتیب، مورد حمایت غرب و ناتو است. بیلتسکی گفته است که اوکراین باید «نژادهای سفید جهان را در یک جنگ مقدس نهایی … علیه نژادهای پست و زیردست سامی‌ها هدایت کند»، اما در جای دیگری اظهار کرده که نیروهای آزوف حتی یهودیان عضو ارتش اسرائیل و مسلمانان چچنی را به خود جذب کرده‌اند. بیلتسکی پس از انقلاب ۲۰۱۴ اوکراین به مدت پنج سال عضو پارلمان شد. از همان سال، آن‌ها علیه روس‌تبارها در منطقه شرقی دونباس۱۴ وارد جنگی خشونت‌بار شدند و به‌ویژه در بندر راهبردی ماریوپل۱۵ موضع گرفته‌اند. به قول رئیس‌جمهور وقت اوکراین، این‌ها بهترین جنگجویان کشور محسوب می‌شوند. ایدئولوژی نئونازی نیروهای آزوف را از روی لباس نظامی، پرچم‌ها و خالکوبی‌های آنان می‌توان شناخت. صلیب شکسته و نشانه‌های اس‌اس به شکل‌های مختلف در بین آن‌ها دیده می‌شود. روس‌ها هنگام عبور اوکراینی‌ها از گذرگاه‌های امن، پوست آن‌ها را بررسی می‌کنند تا افراد دارای خالکوبی با علائم فاشیستی را که مشکوک به عضویت در آزوف هستند بیابند.

کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل۱۶ نیروهای آزوف و متحدان افراطی آن‌ها را ناقض حقوق بشردوستانه بین‌المللی می‌داند و جنایات جنگی آن‌ها را شامل غارت دسته‌جمعی خانه‌های مردم، بازداشت غیرقانونی آن‌ها و شکنجه برشمرده است. امریکا در ابتدا اعلام کرده بود به این نیروها آموزش نخواهد داد، اما با فشار پنتاگون و لابی یهودیان اوکراین، در نوامبر ۲۰۱۵ این محدودیت را لغو کرد. از آن پس مقامات امریکا و ناتو با نمایندگان آزوف در تماس بوده‌اند.۱۷

در جریان انقلاب موسوم به یورومیدان۱۸ در ۲۰۱۴ شبه‌نظامیان راست‌گرای افراطی نقش مهمی در سرنگونی دولت سابق اوکراین و سرکوب روس‌تبارهای شرق و جنوب کشور داشتند. از این زمان، دست این نیروها برای حضور در ارتش و دولت باز شد. دولت‌های بعدی اوکراین با تصفیه سیاستمداران مخالف و با دخالت امریکا شکل گرفت، اما پیامدهای ناگوار این انقلاب، شامل خیزش نئونازی‌ها، جدا شدن کریمه، دخالت روسیه و جنگ در شرق و جنوب اوکراین منجر به کاهش شدید تولید ناخالص داخلی شد. بحران مالی اوکراین و فساد گسترده الیگارشی این کشور، یعنی سرمایه‌دارانی که علاوه بر اقتصاد در دولت و پارلمان هم نفوذ مستقیم دارند، مانع توسعه آن است.

تشکل و تأمین هزینه نیروهای آزوف را الیگارشی کشور بر عهده داشته، به‌ویژه ایگور کولومویسکی۱۹ میلیاردر اسرائیلی-اوکراینی که حامی اصلی زلنسکی برای رسیدن به قدرت بوده است. او از طریق شبکه‌های رسانه‌ای خود، زلنسکی را که کمدین برنامه‌های آن بود، به شهرت رساند و برای او در انتخابات ریاست‎جمهوری اوکراین در ۲۰۱۹ تبلیغات به راه انداخت. زلنسکی پس از پیروزی در این انتخابات، مقامات کشور را مطابق نظر حامی سرمایه‌دار خود تغییر داد.۲۰

اکنون وزارت کشور اوکراین در تجهیز و تأمین هزینه آزوف شرکت دارد. در ۲۰۱۸ بیش از چهل فعال حقوق بشر در اسرائیل از دولت خود خواستند از صدور سلاح به اوکراین خودداری کند، زیرا این سلاح‌ها به دست نیروهای آزوف می‌رسد، اما عده‌ای از یهودیان اوکراین نیز با آزوف همکاری دارند، ازجمله یهودیانی که فعالانه در انقلاب یورومیدان حضور داشتند.

درباره تعداد افراد آزوف ارقام متفاوتی گفته می‌شود، اما به نظر می‌رسد هسته اصلی آن‌ها چند هزار نفر و نیروهای تحت امر آن‌ها ده‌ها هزار نفر باشند. نیروهای آزوف از آموزش‌های غربی، پشتیبانی رسانه‌ای قوی و واحدهای تبلیغات جنگی برخوردارند، به‌طوری‌که بسیاری از کلیپ‌ها درباره جنگ اوکراین را به زبان انگلیسی برای جلب‌توجه جهانیان و رسانه‌های بین‌المللی می‌سازند.

قطب جذب افراطیون جهان

اوکراین اکنون مرکز تجمع شبه‌نظامیان راست‌گرا و افراطی از کشورهای اروپا و امریکاست که به نیروهای آزوف پیوسته‌اند. آزوف به آن‌ها آموزش نظامی و ایدئولوژیک می‌دهد و به جنگ می‌فرستد تا تجربه کسب کرده و بعداً در کشورهای خود نیز از آن استفاده کنند. بیلتسکی می‌گوید اکثر خارجی‌هایی که به آزوف پیوسته‌اند، از اروپا و کشورهای گرجستان، بلاروس، امریکا و کانادا هستند. او اضافه می‌کند که این‌ها شامل ماجراجویان نظامی، ضد کمونیست‌های متعصب و نوادگان مهاجران اوکراینی در اروپا و امریکا هستند، اما گزارش‌های رسانه‌ای حاکی است که نیروهای راست‌گرای خارجی از کشورهای متعددی نظیر امریکا، انگلیس، فرانسه، سوئد، ایتالیا، اسپانیا، یونان، اسلواکی، چک، کرواسی، برزیل و حتی روسیه از طریق شبکه‌های اجتماعی به آزوف پیوسته‌اند.

مدیر یک مرکز مقابله با تروریسم در اروپا به واشنگتن‌پست گفته است: «این تنها جنگی است که می‌توانید در آن شرکت کنید. چه جای دیگری دارید که بروید؟ سوریه که مسلمانان علیه مسلمانان می‌جنگند؟ آفریقای غربی که سیاهان علیه سیاهان می‌جنگند؟ اگر تو نازی باشی، دوست نداری در این جنگ‌ها شرکت کنی»!

به این ترتیب، نقش شبه‌نظامیان راست‌گرا برای اروپاییان را می‌توان معادل نقش داعش برای مسلمانان دانست. داعش حکومتی را در شام و عراق تشکیل داد که غرب مخفیانه به آن کمک می‌کرد. آزوف نیز به‌عنوان بازوی حکومت خود در اوکراین عمل می‌کند که به حمایت غرب متکی است. از ویژگی‌های مشترک این دو، نفرت از غیرخودی، خشونت لجام‌گسیخته، انگیزه قوی و اهداف فراملی است.

تجربه آموزش و حمایت امریکا از گروه‌های افراطی در زمان اشغال افغانستان در دهه ۱۹۸۰ برای مقابله با شوروی گرچه با موفقیت همراه بود، درنهایت به جذب افراطیون از سایر نقاط و گسترش تروریسم القاعده در جهان منجر شد. اکنون حمایت غرب از راست‌گرایان افراطی در اوکراین برای شکست روسیه با شدتی بیشتر از دهه ۱۹۸۰ دنبال می‌شود. این می‌تواند به سرنوشتی مشابه منجر شود: جذب، آموزش و تشکل افراطیون مسیحی و سکولار جهان و خیزش تروریسم راست‌گرا پس از پایان جنگ و بازگشت آنان به کشورهای خود. خطر مضاعف برای غرب در این مورد، ظاهر اروپایی و غربی این تروریست‌هاست که به‌آسانی قابل‌شناسایی در کشورهای خود نیستند. اکنون کانال‌های متعددی در شبکه‌های اجتماعی در اختیار تبلیغات آزوف است و عملیات آن‌ها را با جزئیات فجیع آن نشان می‌دهد، شبیه کاری که داعش در این شبکه‌ها می‌کرد. فیس‌بوک تا پیش از جنگ اوکراین، حمایت رسانه‌ای از آزوف را به‌عنوان یک سازمان خطرناک تحریم کرده بود، اما با آغاز جنگ، فیس‌بوک این نوع حمایت را به دلیل نقش آزوف در دفاع از اوکراین و حضور در گارد ملی آن آزاد کرد، گرچه ادعا می‌کند این شامل تبلیغ خشونت و نفرت نمی‌شود. بسیاری از اعضای خارجی آزوف از طریق فیس‌بوک جذب شده‌اند.

پوتین با این تصور وارد جنگ شد که مقابله با نئونازی‌ها یک هدف اخلاقی است که باید مورد تأیید نخبگان یهودی و حامیان غربی و لیبرال آن‌ها باشد، اما اکنون باید برای او روشن شده باشد که حتی نئونازی‌ها نیز می‌توانند در خدمت آن نخبگان یهودی و غربی‌ها باشند.

تاریخ بحث‌انگیز اوکراین

راست‌گرایی در اوکراین سابقه‌ای قدیمی دارد. گذشته این کشور در زمان جنگ جهانی دوم و قبل از آن برای یهودیان تا حد زیادی منفی است. کتاب زیر از انتشارات دانشگاه پوردو۲۱ در سال ۲۰۲۱ به پیوند اوکراین و نازی‌ها می‌پردازد: متحدان دور از تصور: آلمان نازی و همدستی ملی‌گرایان اوکراین در دولت فراگیر در زمان جنگ جهانی دوم.۲۲

بسیاری از مردم اوکراین در آن زمان با نازی‌ها همکاری داشتند و به غارت و کشتار یهودیان می‌پرداختند و حتی اکنون نیز از مقامات همکار با نازی‌ها ستایش می‌کنند. در دهه اخیر، جامعه اوکراین شاهد ستایش رسمی نظام خود از مقامات همکار با نازی‌ها بوده که علاوه بر خصومت با شوروی، یهودستیز بوده‌اند و سربازان تحت فرمان آن‌ها هزاران یهودی را در آن زمان کشته‌اند. کتاب زیر از انتشارات دانشگاه کلمبیا در نیویورک در سال ۲۰۱۵ درباره یکی از چهره‌های محبوب فاشیست‌ها در اوکراین است که هم نظریه‌پرداز و هم تروریست بود:

استپان بندرا: زندگی و میراث زنده یک ملی‌گرای اوکراینی.۲۳ سازمان فاشیستی او به نام سازمان ملی‌گرایان اوکراین۲۴ در دهه ۱۹۳۰ به عملیات خرابکاری و ترورهای سیاسی دست می‌زد و در زمان جنگ در همکاری با اشغالگران نازی، عملیات خود علیه روس‌ها، یهودیان و لهستانی‌ها را شدت بخشید. از نظر اوکراینی‌ها، یهودیان به‌عنوان همکاران دشمن (روس‌ها و لهستانی‌ها) شناخته می‌شدند. این سازمان پس از جنگ جهانی دوم نیز روابط مخفی با سرویس‌های جاسوسی انگلیس و آلمان داشت، زیرا دشمن مشترک آن‌ها شوروی بود.۲۵

ستایش از سازمان‌های تروریست و رهبران آن‌ها منحصر به اوکراین نیست. سازمان‌های تروریستی ایرگون و اشترن و رهبران آن‌ها مانند مناخم بگین و اسحاق شامیر که ریشه در اروپای شرقی دارند، معادل صهیونیست برای فاشیست‌های اوکراین هستند که سال‌ها بعد از دوران عملیاتشان به‌عنوان قهرمانان ملی معرفی شدند یا به حکومت رسیدند.‌ مجسمه‌های قهرمانان فاشیست اوکراین اکنون در شهرهای این کشور دیده می‌شود، تمبرهایی با تصاویر آن‌ها انتشار می‌یابد، تعطیلات رسمی به نام آن‌ها تعیین شده و جشنواره‌هایی به افتخار آن‌ها برگزار می‌گردد. دولت حتی راهپیمایی نمایشی با لباس واحدهای اوکراینی ارتش آلمان نازی به راه می‌اندازد.

بزرگداشت یهودستیزان در اوکراین شامل چهره‌های تاریخی آن‌ها نیز می‌شود، ازجمله رهبر قزاق‌های اوکراین به نام بوگدان خملنیتسکی۲۶ در اواسط قرن هفدهم که با ارتش خود به قلع‌وقمع یهودیان متحد با دشمن وقت اوکراین یعنی لهستان پرداخت و ده‌ها هزار نفر از آن‌ها را به قتل رساند. تصویر آن رهبر قزاق و ضدیهود روی اسکناس‌ها و سکه‌های اوکراین کنونی نقش بسته است.۲۷

الگو گرفتن از اسرائیل

اکنون زلنسکی به علت یهودی بودن خود و برخی مشاوران و همکارانش در دولت اوکراین، از اسرائیل و غرب انتظار حمایت دارد. تا پیش از شروع این جنگ، ده‌ها هزار یهودی در اوکراین می‌زیستند که با وجود تلاش اسرائیل برای جذب آن‌ها پس از فروپاشی شوروی، حاضر به مهاجرت به اسرائیل نشده بودند. زلنسکی بارها بر اهمیت روابط نزدیک با اسرائیل تأکید کرده و آن را الگوی اوکراین نامیده است. او نظام آینده اوکراین را حول امنیت و نظامی‌گری ترسیم کرده و این یعنی به جای الگوی دموکراسی لیبرال به سبک اروپایی، الگوی اسرائیلی جانشین می‌شود.۲۸

البته اکثر مردم اوکراین مسیحی یا سکولارند و با توجه به نفوذ راست‌گرایی افراطی در آن، باید گفت الگوی مطلوب از نظر دولت کنونی، رژیم‌های فاشیستی اروپا پیش از جنگ جهانی است. برای تبدیل اوکراین به کشوری مبتنی بر نظامی‌گری، این کشور باید هزینه سنگینی به فروشندگان اسلحه مانند امریکا و اروپای غربی بپردازد. پس می‌توان انتظار داشت که دولت اوکراین مهم‌ترین منابع درآمدی خود یعنی معادن، منابع طبیعی و محصولات کشاورزی‌اش را همراه با تعدادی از پایگاه‌های نظامی در اختیار غرب خواهد گذاشت و عملاً کشوری فاشیستی و از هر نظر وابسته به غرب خواهد بود. این بدترین سرنوشتی است که ممکن است برای روس‌تبارهای شرق و جنوب اوکراین و نگرانی‌های امنیتی روسیه تحقق یابد و به همین دلیل، انگیزه آنان و حامی‌شان روسیه برای ادامه یافتن جنگ تا تجزیه اوکراین قوی‌تر می‌شود.

اما اسرائیل انگیزه‌های خودش را در جنگ اوکراین دنبال می‌کند. اسرائیل روابط خوبی با هر دو طرف جنگ دارد و به‌ویژه مایل نیست خشم روسیه را علیه خود برانگیزد، زیرا در این صورت، روسیه می‌تواند به حمایت سیاسی و نظامی از اعراب در مقابل اسرائیل برخیزد و به سوریه کمک کند تا به دفاع از خود در مقابل حملات اسرائیل بپردازد و جولان را آزاد کند. این هزینه سنگینی بر اسرائیل تحمیل خواهد کرد. از سوی دیگر، وقتی همه متحدان غربی اسرائیل به حمایت از اوکراین و تحریم روسیه برخاسته‌اند، اسرائیل تحت فشار است تا مانند آن‌ها عمل کند. در عمل، اسرائیل موضعی دوپهلو و مبهم گرفته است.

بهره اسرائیل از جنگ اوکراین

حدود ۲۴ هزار پناهنده اوکراینی طی دو ماه اول جنگ با روسیه وارد اسرائیل شده‌اند که یک‌سوم آن‌ها یهودی‌اند. مقامات اسرائیل می‌گویند این می‌تواند تبدیل به بزرگ‌ترین موج مهاجرت یهودیان پس از فروپاشی شوروی شود.۲۹

در جریان تجزیه شوروی حدود یک میلیون یهودی از بقایای آن کشور به اسرائیل مهاجرت کردند که از آن پس وزنه بزرگی برای کشیدن اسرائیل به سیاست‌های راست‌گرا و جلوگیری از حل صلح‌آمیز مسئله فلسطین بوده‌اند. یکی از علل این گرایش آن بود که برای هزاران نیروی متخصص مهاجر از شوروی، شامل پزشکان، مهندسان و دانشمندان، در اسرائیل شغلی بهتر از نظافتچی و نگهبان وجود نداشت و راست‌گرایان از این نارضایتی برای جلب آن‌ها بهره بردند.

اما اسرائیل انتظار دارد با جنگ اوکراین بتواند ۱۰۰ هزار یهودی را از آن کشور به اسرائیل مهاجرت دهد. شرط یهودی بودن بر اساس قوانین اسرائیل این است که متقاضی مدرکی نشان دهد مبنی بر اینکه حداقل یک پدربزرگ یا مادربزرگ یهودی دارد. وزیر مهاجرت اسرائیل می‌گوید دولت انتظار دارد ۵۰ هزار یهودی تا پایان ماه جولای ۲۰۲۲ وارد شوند. معنای این سخن آن است که از نظر اسرائیل، بحران اوکراین درازمدت خواهد بود. یهودیان حضوری پررنگ در تاریخ اوکراین داشته‌اند و مورخان آن‌ها می‌گویند ۱.۵ میلیون یهودی اوکراینی در جریان هولوکاست کشته شده‌اند. پس از تشکیل اسرائیل بسیاری از آن‌ها به آنجا مهاجرت کرده‌اند و یهودیان باقی‌مانده در اوکراین فعلاً حدود ۲۰۰ هزار نفر هستند که نیمی از آن‌ها در کی‎یف مستقرند، اما فلسطینی‌ها از ورود یهودیان اوکراینی احساس خطر می‌کنند زیرا با هر موج مهاجرت، زمین‌های فلسطینی بیشتری به شهرک‌سازی صهیونیست‌ها اختصاص می‌یابد.

تأثیر جنگ اوکراین بر ایران

تأثیر جنگ اوکراین بر مذاکرات بازگشت به برجام بین ایران و کشورهای غربی از نکات بحث‌انگیز است. یکی از اختلافات مهم در مورد خودداری امریکا از لغو تحریم علیه سپاه پاسداران است. روزنامه هاآرتص می‌گوید اسرائیل تلاش قابل‌ملاحظه‌ای برای ادامه این تحریم داشته است.۳۰

بر اساس برجام، محدودیت‌های ایران در سال ۲۰۳۱ پایان می‌یابد و این از نکات نگران‌کننده برای اسرائیل و پنتاگون است، اما دولت امریکا فعلاً بر موضوعی بسیار فوری‌تر متمرکز شده که همان بحران اوکراین است. موضوع مهم دیگر برای امریکا انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در نوامبر ۲۰۲۲ است و دولت دموکرات‌ها بیشتر نگران وجهه داخلی خود است. ایران نشان داده هیچ عجله‌ای برای بستن قرارداد ندارد. جنگ اوکراین به افزایش بهای نفت و گاز و بهبود اقتصاد ایران منجر شده است. هم‌زمان غنی‌سازی اورانیوم آن در سطوح بالا ادامه دارد. وزیر دفاع اسرائیل می‌گوید ایران اگر تصمیم بگیرد، فقط یک ماه تا تولید مقدار کافی اورانیوم غنی‌شده برای ساختن بمب هسته‌ای فاصله دارد. به قول هاآرتص، مسلح کردن یک موشک بالستیک به کلاهک هسته‌ای نیز بیش از یک سال وقت می‌برد. بین سیاستمداران و نظامیان اسرائیلی بر سر فایده احیای برجام اختلاف افتاده است. از سوی دیگر، هیچ راه‌حل جایگزینی برای اسرائیل وجود ندارد و جنگ اوکراین حس نومیدی آن را افزایش داده است.

اسرائیل به‌ویژه در مورد منافعی که ایران به‌طور غیرمستقیم از ماجرای اوکراین پیدا خواهد کرد، نگران است؛ بنابراین تلاش می‌کند راه‌حلی بیابد که هم روابط خود با روسیه را حفظ کند و هم به سیاست متحدان غربی خود در بحران اوکراین پشت نکند. هاآرتص می‌گوید روسیه از نظر اسرائیل بسیار پرقدرت و مهم است. فشار بر روس‌ها می‌تواند منجر به محدودیت عملیات اسرائیل در سوریه شود. اگر روس‌ها نیروهای خود را از سوریه عقب بکشند و در سیاست‌های دفاعی آن ایفای نقش نکنند، نفوذ نظامی ایران در سوریه شامل استقرار پهپادها، موشک‌ها و دفاع ضد هوایی افزایش خواهد یافت و این برای اسرائیل فاجعه‌بار است. این زیان مستقیم و سریع است اما زیان‌های غیرمستقیم که اسرائیل می‌بیند، شامل کاهش اثر تحریم بر اقتصاد ایران، تعویق برجام و موارد دیگر به‌مرور خود را نشان خواهند داد.

جدال بر سر گاز

اوکراین مسیر خط لوله انتقال گاز روسیه به اتحادیه اروپاست و حدود یک‌چهارم گاز اتحادیه اروپا از روسیه تأمین می‌شود. حق ترانزیت سالانه سه میلیارد دلاری آن پرسودترین تجارت خارجی برای اوکراین است.۳۱ به‌علاوه، اوکراین به‌شدت به انرژی روسیه وابسته و نیازمند است، به‌طوری‌که گاهی از سهم صادرات گاز به اروپا برای خود برداشته و در پرداخت هزینه آن دچار مشکل شده است. همچنین خط لوله گاز به اوکراین در جریان مناقشات سال‌های اخیر در شرق این کشور بارها منفجر شده است. هجده کشور اروپایی وابسته به این مسیر، از افت شدید یا قطع گاز این خط لوله شکایت داشته‌اند، به‌طوری‌که روسیه تصمیم گرفت این مسیر انتقال را به‌تدریج تعطیل کند. در سال ۲۰۲۱ بهای گاز طبیعی در اتحادیه اروپا ۸۰۰ درصد رشد کرد، اما زنگ خطر برای اوکراین وقتی به صدا درآمد که روسیه و آلمان خط لوله نورداستریم۳۲ را از طریق دریای بالتیک کشیدند که به معنی دور زدن اوکراین و کاهش حق ترانزیت برای آن بود. امریکا در چند سال اخیر به دلایل سیاسی و راهبردی، مانند نقش این خط لوله در تحکیم رابطه روسیه با اروپای غربی، مخالف این پروژه بوده و تحریم‌هایی را علیه کمپانی‌های دخیل در آن وضع کرده، گرچه لابی اروپایی‌ها در زمان دولت بایدن سبب شد تحریم علیه برخی شرکت‌های همکار در این پروژه کاهش یابد.

آثار جهانی جنگ اوکراین

با وجود قراردادهای گذشته بین طرفین مناقشه، ازجمله قول عدم پیشروی ناتو به سمت مرزهای روسیه، در دهه‌های اخیر ناتو اکثر همسایگان روسیه را به خود ملحق کرده است. از زمانی که عضویت اوکراین بزرگ‌ترین همسایه اروپایی روسیه و نزدیک‌ترین آن‌ها به مسکو در دستور کار ناتو قرار گرفت، زنگ‌های خطر در روسیه به صدا درآمد. جنگ اوکراین سبب توقف روند عضویت این کشور در ناتو می‌شود؛ زیرا ناتو حاضر به پذیرش کشورهایی نیست که درگیر جنگ یا بحران هستند، اما اگر این کشورهای منافع ناتو را تأمین کنند، ناتو نیز به حمایت تسلیحاتی فعال از این کشورها می‌پردازد.

الگوی تهاجم امریکا در جنگ‌های افغانستان و عراق این بوده که قبل از واردکردن نیروی زمینی به صحنه نبرد، مدتی طولانی با بمباران سنگین هوایی علیه زیرساخت‌ها و تحمیل تلفات در مقیاس ده‌ها هزار نفر، زمینه را برای ورود آسان نیروی زمینی خود آماده می‌کرد. این کار به تبلیغات رسانه‌ای گسترده و سانسور نظامی در مورد عملیات نیاز دارد تا چهره امریکا به‌عنوان جنایتکار جنگی شناخته نشود، اما روسیه حتی اگر بخواهد، نمی‌تواند چنین الگویی را در حملات خود دنبال کند، زیرا نفوذ تبلیغاتی و رسانه‌ای بین‌المللی قابل ‌مقایسه با امریکا را ندارد و در صورت تحمیل ویرانی و تلفات گسترده، به‌عنوان یک جنایتکار جنگی شناخته خواهد شد؛ بنابراین روسیه از ابتدا با نیروی زمینی وارد نبرد اوکراین شد تا در سریع‌ترین زمان ممکن، به اهداف خود برسد. به همین علت، متحمل تلفات زیادی شد که حتی بیشتر از تلفات ارتش اوکراین است. این روحیه سربازان روسیه را تضعیف کرده است، اما برخلاف افغانستان دهه ۱۹۸۰ که شوروی برای منافع امپریالیستی می‌جنگید و هیچ توجیهی برای اقناع سربازان خود در کشوری بیگانه نداشت، اکنون اهداف اعلام‌شده روس‌ها در جنگ اوکراین، مسائل امنیتی روسیه است مانند عدم گسترش ناتو به مرزهای جنوبی آن، عدم تبدیل اوکراین به پایگاه غرب و حفظ روس‌تبارهای آن از نسل‌کشی؛ بنابراین می‌توان انتظار داشت تحمیل تلفات سنگین برای بیرون راندن روس‌ها از اوکراین کافی نیست. تنها راه‌حل، آتش‌بس و مذاکرات با تضمین‌های بین‌المللی برای برقراری صلح توأم با حفظ بی‌طرفی و حقوق شهروندی برای همه اوکراینی‌هاست. در غیر این صورت، اوکراین به سمت تجزیه به دو بخش شرقی و غربی پیش خواهد رفت و اقتصاد و زیرساخت‌های این کشور در طی درگیری‌های آینده ویران خواهد شد، درحالی‌که می‌توانست با سیاست موازنه منفی، خود را از رقابت بین روسیه و ناتو دور نگه دارد.

سازمان‌های اطلاعاتی غرب تخمین می‌زنند حدود ۲۰ هزار سرباز روس در دو ماه اول جنگ کشته شده‌اند و روسیه وارد شدیدترین بحران خود پس از فروپاشی شوروی شده است. روسیه در این مرحله از جنگ، در مناطق شرقی و جنوبی اوکراین پیش می‌رود و قصد دارد بر سرتاسر ساحل اوکراین در دریای سیاه مسلط شود، اما دوران جنگ‌های کلاسیک متکی بر پیشروی ستون‌های تانک به پایان رسیده و اکنون دوران جنگ نامتقارن است. نیروهای شبه‌نظامی و باانگیزه، مسلح به سلاح‌های نیمه‌سنگین و پهپادها می‌توانند جلوی تانک‌ها و ناوهای جنگی را سد کنند، حتی نیروهای ناتو می‌توانند بدون آنکه شناخته شوند از راه دور با هدایت پهپادها، نیروی زرهی و ناوگان روسیه را هدف قرار دهند و این کار را به اوکراینی‌ها نسبت دهند. کمک‌های ناتو به اوکراین همچنین شامل تهیه اطلاعات جاسوسی درباره نیروهای روسیه و نقاط ضعف آن‌ها و ارسال مقادیر زیادی سلاح به ارتش و شبه‌نظامیان اوکراینی است.

منافع امریکا و ناتو در طولانی شدن این جنگ و عدم تفاهم برای صلح در طی مذاکرات طرفین جنگ است. وزرای دفاع و خارجه امریکا آشکارا گفته‌اند هدف آن‌ها تضعیف روسیه است تا نتواند در آینده دست به حملات مشابه بزند. طولانی شدن جنگ چند فایده برای غرب دارد: گرم شدن بازارهای اسلحه در اروپا در مقیاس وسیع؛ وابستگی بیشتر اعضای اروپایی ناتو به امریکا؛ پیوستن اعضای جدید مانند فنلاند و سوئد به ناتو؛ تضعیف اتحاد چین و روسیه در مقابل امریکا؛ و سرانجام تضعیف جایگاه پوتین در دولت روسیه و احتمال کودتا علیه او.

اما زیان‌های ادامه جنگ برای غرب را نباید دست‌کم گرفت: شروع جنگ سرد جدید با نظمی جدید و برخلاف میل امریکا، رادیکال شدن سیاست‌های روسیه در نهادهای جهانی مانند شورای امنیت و آژانس انرژی اتمی، تعویق و حتی بی‌اهمیت شدن احیای برجام، قطع رابطه اقتصادی روسیه با غرب و تحکیم پیوند اقتصاد آن با چین و ایران، کاهش اثر تحریم بر ایران و شکوفایی اقتصاد آن، باز شدن دست ایران در غرب آسیا شامل سوریه و یمن برای اقداماتی که روسیه تاکنون موافق آن نبوده، تشویق چین و روسیه و سایر کشورهای مخالف امریکا به قطع سریع‌تر سلطه دلار در بازارهای جهانی، افزایش درازمدت بهای نفت و گاز و استفاده روسیه از آن به‌عنوان اهرم فشار، تورم و گرانی مواد اولیه و تضعیف اقتصاد غرب، افزایش بدهی‌های بسیاری از کشورهای جهان و بحران غذایی جهانی. درمجموع، باید گفت جنگ اوکراین تأثیر عمیقی بر آینده جهان خواهد داشت.■

 

پی‌نوشت:

  1. Ilan Pappe

۲.https://www.palestinechronicle.com/navigating-our-humanity-ilan-pappe-on-the-four-lessons-from-ukraine/

۳.Exeter

۴.Kyiv

۵.Volodymyr Zelensky

۶.The Nation

۷.https://www.thenation.com/article/politics/neo-nazis-far-right-ukraine/

۸.https://www.washingtonpost.com/news/democracy-post/wp/2017/06/15/ukraines-ultra-right-militias-are-challenging-the-government-to-a-showdown/

  1. The Hill

۱۰.https://thehill.com/opinion/international/359609-the-reality-of-neo-nazis-in-the-ukraine-is-far-from-kremlin-propaganda/

  1. Azov

۱۲.https://www.washingtonpost.com/world/2022/04/06/ukraine-military-right-wing-militias/

  1. Andriy Biletskiy
  2. Donbas
  3. Mariupol
  4. OHCHR
  5. https://en.wikipedia.org/wiki/Azov_Battalion

۱۸.EuroMaidan

۱۹.Igor Kolomoisky

  1. https://en.wikipedia.org/wiki/Ihor_Kolomoyskyi

۲۱.Purdue

۲۲.Unlikely Allies: Nazi German and Ukrainian Nationalist Collaboration in the General Government During World War II

۲۳.Stepan Bandera: The Life and Afterlife of a Ukrainian Nationalist

۲۴.OUN

۲۵.https://en.wikipedia.org/wiki/Stepan_Bandera

https://www.haaretz.com/world-news/grandson-of-ukraine-s-stepan-bandera-reckons-with-legacy-of-nazi-collaboration-1.7731876

  1. Bogdan Khmelnytsky

۲۷.https://en.wikipedia.org/wiki/Bohdan_Khmelnytsky

۲۸.https://www.aljazeera.com/news/2022/4/5/zelenskyy-says-wants-ukraine-to-become-a-big-israel

۲۹.https://www.washingtonpost.com/world/2022/04/19/israel-ukraine-war-refugees-identity/

۳۰.https://www.haaretz.com/israel-news/.premium-ukraine-war-stalls-iran-nuke-deal-that-s-not-necessarily-good-news-for-israel-1.10769259

۳۱.https://en.wikipedia.org/wiki/Russia%E2%80%93Ukraine_gas_disputes

۳۲.Nord Stream

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط