محمد احمدی
شکار گزارشگران
در تاریخ جهان، سانسور اخبار همیشه بخشی از عملیات نسلکشی بوده و عاملان کشتار بدون آن، قادر به ادامه کار خود نبودهاند. اکنون نیز تلاش برای ساکت کردن گزارشگران نسلکشی غزه با تمام قوا در جریان است، درحالیکه بر اساس قوانین بینالمللی خبرنگاران باید در عرصههای درگیری مصون باشند و حمله به آنها جنایت جنگی محسوب میشود. مردم عادی غزه دائماً در حال فرار از مناطق پرخطرند، اما وظیفه هر خبرنگار در آنجا این است که برای تهیه گزارش به همین مناطق برود؛ بنابراین آنها با احتمال مرگ، جراحت یا معلولیت مواجهاند. برخلاف موارد دیگر در جهان، خبرنگاران در غزه از هر گونه مصونیت، حفاظت و نظارت بینالمللی محروماند، ارتباطات آنها با جهان خارج مکرراً قطع میشود و حتی در تهیه غذا و آب برای ادامه فعالیت خود مشکلات اساسی دارند، ولی همه این رنجها را تحمل میکنند تا گوشههایی از واقعیت و وحشت روزمره را به جهانیان نشان دهند.
از زمان آغاز جنگ اسرائیل در غزه، روزنامهنگاران و رسانهها در اسرائیل و مناطق اشغالی با فضای خصومتآمیزی روبهرو شدهاند که گزارشگری درگیریها را به نحو بیسابقهای مشکل کرده است. دولت اسرائیل به خبرنگاران خارجی اجازه ورود به غزه را نمیدهد و به هر خبرنگاری که از قبل در آنجا مستقر بوده یا از مسیرهای دیگر وارد آنجا میشود، حمله میشود. این شامل گزارشگران فلسطینی و خارجی میشود، گرچه اغلب رسانههای خارجی نیز از خبرنگاران اهل فلسطین استفاده میکنند و بیشتر صدمات به همین خبرنگاران وارد میشود. «کمیته حفاظت از روزنامهنگاران»۱ مستقر در نیویورک میگوید طبق تحقیقات آن در نُه ماه جنگ، بیش از یکصد نفر از گروههای تهیه خبر در حملات اسرائیل به غزه کشته شدهاند و بیش از پنجاه نفر دیگر از آنها تحت بازداشت قرار گرفتهاند. این فقط آمار مواردی است که تا این زمان برای این کمیته ثابت شده و صدها مورد دیگر وجود دارد که در دست تحقیق است. بنا بر همین گزارش، حداقل در دوران جمعآوری اطلاعات کمیته مزبور از سراسر جهان از ۱۹۹۲ تاکنون چنین کشتاری در این مدت در دنیا سابقه نداشته است.۲ این نهاد که موارد برخورد با خبرنگاران را پیگیری میکند از روند رو به رشد آزار آنها در حین گزارشگری از غزه، کرانه باختری و سایر مناطق فلسطین اشغالی خبر میدهد و موارد بسیاری را منتشر کرده که شامل ارعاب، بازداشت، حمله منجر به قتل یا جراحت، تخریب وسایل، سانسور و خرابکاری در فضای مجازی میشود. علاوه بر خبرنگاران رسانههای محلی، گزارشگران شبکههای خارجی مانند بیبیسی، الجزیره، آرتی و العربی با تهدید و کارشکنی از جانب ارتش، پلیس و مقامات اسرائیلی روبهرو شدهاند.۳
گستره جهانی سانسور
مانعتراشی و سرکوب گزارشگران و اصناف دیگر منحصر به عرصههای جنگی در فلسطین نیست، حتی روزنامهنگاران و فعالانی که هزاران کیلومتر از فلسطین فاصله دارند، به علت شجاعت در بیان مسائل غزه تنبیه میشوند. سانسور علیه آنان معمولاً تحت فشار گروههای طرفدار اسرائیل و با برچسب یهودستیزی انجام میشود. موفقیت این نوع سرکوبها در همهجا یکسان نیست و به پافشاری گروههای فشار و نحوه برخورد مسئولان هر کشور بستگی دارد. بحث درباره آن در کشورهای مختلف نیاز به مقالات جداگانه و بیشتری دارد و در اینجا فقط نمونههایی را ذکر میکنیم.
در اسرائیل و کشورهای متحد آن، معلمان مدارس و استادان دانشگاه به علت همبستگی با فلسطینیان تحت فشار قرار گرفتهاند؛ زیرا مسائل آنان را در کلاسها و دروس خود مطرح میکنند. مثلاً «مایر باروخین»، معلم اسرائیلی را در اوایل جنگ از شغل خود اخراج کردند و سپس بازداشت شد و به زندان انفرادی منتقل شد. تنها اتهام او این بود که روز بعد از شروع جنگ، پیامی با این مضمون در فیسبوک گذاشت: «تصاویر هولناکی از غزه میرسد. خانوادههایی بهطور کامل نابود شدهاند… هر کس که فکر میکند به خاطر وقایع دیروز، این کارها قابل توجیه است، باید خود را از فهرست دوستان من حذف کند. من از دیگران میخواهم هر کار ممکن برای توقف این دیوانگی را انجام دهند. همین حالا جلوی آن را بگیرید. نه بعداً، همین حالا!»۴
مثال دیگر تعلیق «نادره شلهوب»، استاد حقوق دانشگاه عبری اورشلیم، در مارس ۲۰۲۴ به علت انتقاد از صهیونیسم و جنگ اسرائیل علیه غزه است. در کشورهای دوست اسرائیل نیز همین رویه وجود دارد. در نوامبر ۲۰۲۳ دانشگاه آریزونا در امریکا، ربکا لوپز مدرس خود را به همراه یک مقام دیگر دانشگاه به خاطر برگزاری بحث کلاسی درباره جنگ اسرائیل علیه غزه، از کار خود تعلیق کرد. گروههای هوادار اسرائیل که از آنها شکایت کردند، ادعا داشتند این کلاس همراه با یهودستیزی و حمایت از تروریسم بوده است. در یک مدرسه دولتی لسآنجلس نیز دو معلم تعلیق شدند، زیرا پیامی را در شبکههای اجتماعی درباره درس «نسلکشی در فلسطین» گذاشته بودند.
گروه دیگری که در اسرائیل و کشورهای متحد آن به خاطر حمایت از فلسطین تحت فشار قرار گرفتهاند، مقامات سیاسی هستند. در ژانویه ۲۰۲۴ «عوفر کاسیف»، عضو چپگرای پارلمان اسرائیل، اعلام کرد تصمیم دارد به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل بر اساس پیمان سازمان ملل درباره نسلکشی بپیوندد، اما ۸۵ نفر از ۱۲۰ عضو پارلمان او را به خیانت متهم کردند و روند عزل وی را آغاز کردند. در آن سوی جهان، «سارا جاما»، عضو پارلمان انتاریو در کانادا، به خاطر سخنان خود کمی پس از شروع جنگ غزه، تحت فشار مجبور به عذرخواهی شد. نخستوزیر انتاریو از او خواسته بود به علت حمایتش از آتشبس فوری در غزه و پایان اشغالگری و سیاست تبعیض در اسرائیل باید استعفا دهد.
مثال دیگر اخراج «لئام برد»، یکی از مقامات شهرداری در حومه شیکاگو است که در شبکههای اجتماعی، همدردی خود با مردم غزه را ابراز کرده بود. مقامات ارشد شهرداری به بهانه حمایت او از آتشبس در غزه یک ماه پس از آغاز جنگ، افکار عمومی را علیه او تحریک کردند.
حدود دو ماه بعد از شروع جنگ، شبکه ایبیسی۵ استرالیا «آنتوانت لاتوف» مجری خود را اخراج کرد، زیرا گزارش دیدهبان حقوق بشر۶ درباره استفاده اسرائیل از گرسنگی بهعنوان سلاح در جنگ غزه را به آگاهی مخاطبان رسانده بود، درحالیکه سازمان ملل نیز این موضوع را تأیید کرده است.
چنین روشی برای ساکت کردن منتقدان کشتارجمعی، بهمنظور تداوم نسلکشی در تاریخ جهان سابقه دارد. مثلاً در یوگسلاوی سابق، تدابیر مختلفی برای سانسور و سرکوب رسانههای منتقد یا حتی گزارشهای عادی درباره رفتار بیرحمانه صربها علیه قومیتهای دیگر منطقه بهکار گرفته میشد. در ۱۹۹۸، پنج روزنامهنگار مستقل به اتهام انتشار اطلاعات گمراهکننده تحت پیگرد قرار گرفتند، زیرا در نشریات خود، آلبانیتبارهای کشتهشده در کوزوو را بهعنوان «مردم» معرفی کرده بودند، نه «تروریستها». این شبیه دیدگاه رسمی اسرائیل به اهالی غزه است.
مثال دیگر که همه با آن آشنا هستیم، هالوکاست است. اسرائیلیها هنگام اشاره به جنایات آلمان نازی، از سانسور و سرکوب بهعنوان بخش جداییناپذیر آن یاد میکنند. نازیها اجازه فعالیت به نشریات منتقد را نمیدادند تا اخبار درباره رفتار آنها با قومیتهای دیگر فقط با روایت رسمی و سانسورشده منتشر شود و کسی از رفتار بیرحمانه آنها آگاه نشود، حتی نامههایی که سربازان آلمانی از جبهههای جنگ یا کشورهای اشغالشده برای خانواده خود میفرستادند، مورد بازرسی و کنترل حزب نازی قرار میگرفت. نتیجه این سانسور همهجانبه آن بود که مردم دنیا از گستردگی جنایات ارتش و دولت آلمان تا پایان جنگ مطلع نبودند و فقط بعدها به آن پی بردند. چنین وضعی در مورد رفتار اسرائیل با فلسطینیها نیز صادق است و احتمالاً سالها طول میکشد تا عمق جنایات جنگی در غزه آشکار شود.
قوانین سانسور
در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۳ یعنی چند روز بعد از آغاز جنگ، اسرائیل مقرراتی وضع کرد که به موجب آن میتواند هر فعالیت رسانهای نامطلوب را با برچسب آسیب به «روحیه ملی» ممنوع کند. سپس یک ماه پس از آغاز جنگ، پارلمان اسرائیل بندهای جدیدی را به «قانون ضد تروریسم» خود افزود و جرمی تحت عنوان «استفاده از محتوای تروریستی» تعریف کرد که مجازات زندان را در پی دارد. بر اساس آن، استفاده از آنچه «سازمانهای تروریستی» یعنی فلسطینیها منتشر میکنند، جرم محسوب میشود. در انتقاد از این قانون، چند سازمان مدافع حقوق بشر اعلام کردند که این برخلاف آزادی بیان، آزادی مطبوعات و روزنامهنگاری است. این قانون میتواند وسیلهای برای سرکوب خبرنگارانی شود که اطلاعات خود را از منابع مستقل ازجمله آنهایی که از سوی اسرائیل برچسب تروریسم خوردهاند، به دست میآورند.
سانسور رسمی در اسرائیل در اداره ویژهای در دولت انجام میشود که کار آن جلوگیری از انتشار اطلاعاتی است که از نظر آنها میتواند امنیت اسرائیل را به خطر اندازد. رئیس این اداره که یک مقام نظامی است، توسط وزیر دفاع منصوب میشود.۷
بعضی از مثالهای سانسور عبارتاند از مطالب مرتبط با اخبار جنگ مانند اصابت موشکها به هدف یا خطای آنها، تلفات جنگی ارتش، عملیات مخفی نیروهای امنیتی در داخل یا خارج، وضعیت صنایع نفت و منابع آب، سلاحهای هستهای اسرائیل و همچنین دستورالعمل موسوم به هانیبال۸ که مجوز قتل اسرائیلیها در هنگام اسارت به دست دشمن را به ارتش میدهد. اجرای این دستورالعمل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به قتل تعدادی از اسرائیلیها توسط ارتش خودشان منجر شد تا از اسارت آنها به دست حماس جلوگیری شود. همچنین مطالبی که به نفع سازمانهای «تروریستی یا غیرقانونی» تلقی شود، سانسور میشود و حمایت از فلسطینیها به همین بهانه قابل سرکوب است. برآورد میشود پیش از آغاز جنگ، هر سال بهطور متوسط ۲۲۴۰ مقاله مطبوعاتی را اداره سانسور حذف یا جرح و تعدیل میکند که ۲۴۰ مورد آن بهطور کامل حذف شده و بقیه تغییر داده میشد. در سال ۲۰۱۶ اداره سانسور نظامی به فعالان فضای مجازی دستور داد برای هر مطلب مرتبط با امور نظامی و امنیتی باید پیش از انتشار آن مجوز بگیرند. در ۲۰۱۷ سانسور شامل ۲۱ درصد مقالات ارسالی شد و در ۲۰۱۸ هر روز بهطور متوسط هشت مورد سانسور اعمال شد. در زمان جنگ، این آمار اوج میگیرد. رسانهها همواره وظیفه دارند مطالبی را که ممکن است بحثانگیز باشند، پیشاپیش به اداره سانسور نظامی بفرستند. اگر این کار را انجام ندهند، گزارشگر آن مطالب ممکن است در معرض اخراج و مجازات قرار گیرد. در مورد گزارشگران خارجی، اجازه اقامت و فعالیت آنها باطل میشود. روزنامهنگاران ممکن است به اتهام افترا، توهین به مقامات و جرائم بزرگتر محاکمه شوند. همچنین آنها مجبورند منابع خبری خود را معرفی کنند. هر فردی که میخواهد در اسرائیل فعالیت خبرنگاری کند، باید از اداره دولتی ناظر بر مطبوعات مجوز بگیرد و این اداره میتواند به دلایل سیاسی یا امنیتی که خود تشخیص میدهد چنین اجازهای را صادر نکند. در آوریل ۲۰۲۴ قانونی در پارلمان تصویب شد که «قانون الجزیره» نام گرفت و این قدرت را به دولت داد که هر شبکه خبری خارجی فعال در اسرائیل را به بهانه تهدید امنیت ملی تعطیل کرده و تجهیزات آن را توقیف کند. یکی از موارد مهم سانسور درباره تلفات جنگی است. دولت اسرائیل میگوید تلفات آن در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حدود ۱۲۰۰ نفر بوده و نام ۶۸۰ نظامی و ۶۳ پلیس اسرائیلی را که در ۹ ماه جنگ غزه کشته شدهاند، منتشر کرده است،۹ اما مشخص نیست که آیا علاوه بر این عده، گروه دیگری نیز کشته شدهاند که اسامی آنها منتشر نشده، چه تعداد اسرائیلی در جنگ با حزبالله جان سپردهاند و چه تعداد دیگر بر اثر حملات موشکی محور مقاومت به مناطق داخلی اسرائیل کشته شدهاند. این اطلاعات از نظر دولت و ارتش محرمانه است و خبرنگاران نمیتوانند با حضور در مناطق جنگی یا مناطق مورد اصابت موشک، در این باره تحقیق کنند.
گستره زمانی سانسور
از ابتدای تشکیل اسرائیل سانسور وجود داشته و سنگینی خود را در وقایع مختلف نشان داده است، اما در زمان جنگها و درگیریها به شکل ارعاب و کشتار گزارشگران شدت میگیرد. بر اساس تحقیقات شورای حقوق بشر سازمان ملل در سالهای اخیر و قبل از شروع جنگ گسترده در غزه، شلیک ارتش اسرائیل به گزارشگران منجر به ۱۸۳ مورد تلفات شده است. این کار نقض شدید حقوق بشر محسوب شده و میتواند جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت شناخته شود. بنا بر همین تحقیقات، شلیک تکتیراندازان اسرائیلی به خبرنگاران در حالی انجام شده که علائم شناسایی آنها مانند جلیقه مخصوص آشکارا قابل تشخیص بوده است.
در جنگ سال ۲۰۲۱ اسرائیل ساختمانی را که همه میدانستند محل استقرار آسوشیتدپرس و الجزیره در نوار غزه بود، بمباران و کاملاً ویران کرد. در ۲۰۲۲ «شیرین ابوعاقله»، خبرنگار مشهور و باسابقه امریکایی از شبکه الجزیره که اصالت فلسطینی داشت، درحالیکه عملیات ارتش اسرائیل در شهر جنین را پوشش میداد، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. شبکه سیانان با تحقیق درباره این قتل، نشان داد که این خبرنگار امریکایی از سوی اسرائیلیها به عمد هدف قرار گرفته است؛ اما ارتش اسرائیل با وجود درخواست امریکا، پیگیری قضایی قتل او را رد کرد.
در جریان بحران سیاسی که عربستان و متحدانش از سال ۲۰۱۷ علیه قطر به راه انداختند، اسرائیل نیز دست بهکار شد و مجوز فعالیت شبکه الجزیره وابسته به قطر را در خاک خود باطل کرد و مانع پخش ماهوارهای آن شد؛ زیرا آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع وقت اسرائیل، الجزیره را متهم کرده بود که گزارشهایی «به سبک تبلیغات آلمان نازی» منتشر کرده است. اسرائیل در جریان جنگ غزه از ۲۰۲۳ سانسور خود را گسترش داد و بهعنوان مثال، در سال ۲۰۲۴ تجهیزات خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس را توقیف کرد تا نتواند از شمال غزه پخش زنده داشته باشد.
دولت اسرائیل در دوران اشغال، سانسور مطبوعات فلسطینی در مناطق تحت کنترل خود را در دست داشته است. این شامل کتب و نشریاتی میشود که در دسترس فلسطینیهاست بهعلاوه آنچه خود فلسطینیها منتشر میکنند. به این ترتیب، هزاران کتاب ممنوع شده و هر مطلب سیاسی میتواند سانسور شود. ارتش اسرائیل روزنامهنگاران فلسطینی را مورد آزار قرار میدهد، بهویژه وقتی که آنها تظاهرات یا برخوردها در غزه و کرانه باختری را پوشش میدهند. این آزارها شامل بازداشت، بازجویی و حبس بدون محاکمه میشود. همچنین بنگاههای رسانهای فلسطینیها به اتهام تحریک به مبارزه، تعطیل میشود. از سوی دیگر، ارتش اسرائیل نهادهای مدنی فلسطینی فعال در زمینه حقوق بشر را به اتهام همکاری با تروریستها تعطیل میکند. سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی این رفتارها را محکوم کردهاند اما اسرائیل با حمایت دولتهای غربی، توجهی به آن نمیکند. رسانههای عمده در کشورهای غربی، معمولاً تصاویر و روایات واقعی از جنایات متحدان خود را منتشر نمیکنند و حتی اطلاعات گمراهکنندهای برای انحراف افکار عمومی نشر میدهند، اما گزارشگران شجاع و باوجدان در شبکههای اجتماعی تا حدودی کمک میکنند که تعدادی از این موارد به آگاهی مردم جهان برسد. اسرائیل و گروههای فشار آن در کشورهای مختلف بیش از هر موجودیت دیگر در تاریخ جهان، دستاندرکار ارعاب راویان حقیقت، اعم از روزنامهنگاران، دانشگاهیان، معلمان و فعالان سیاسی هستند. ولی تنها راه متوقف کردن جنایات جنگی و نسلکشی، آشکار کردن ابعاد آن برای مردم جهان است تا نهادهای بینالمللی و دولتهای خود را وادار به نجات مردم فلسطین کنند.
پینوشتها
- Committee to Protect Journalists-CPJ
- https://cpj.org/2024/07/journalist-casualties-in-the-israel-gaza-conflict/#:~:text=As%20of%20July%206%2C%202024,began%20gathering%20data%20in%201992.
- https://cpj.org/2024/07/attacks-arrests-threats-censorship-the-high-risks-of-reporting-the-israel-hamas-war/
- https://www.aljazeera.com/opinions/2024/3/20/censorship-is-a-crucial-complement-of-genocide
- ABC
- Human Rights Watch-HRW
- https://en.wikipedia.org/wiki/Censorship_in_Israel
- Hannibal
- https://www.timesofisrael.com/authorities-name-44-soldiers-30-police-officers-killed-in-hamas-attack/?__cf_chl_tk=1eY_qBwEqmYssyinO6ST_kf55EMsXLx6bzbTkcCsTvc-1720553796-0.0.1.1-6740