نویسنده: دنیل مک کارتی
منبع: نشنال اینترست
تاریخ:۲۸ اوت ۲۰۱۷
برگردان: هادی عبادی
بهنظر میرسد اوضاع در کاخ سفید با وجود اخراج مشاوران عالیرتبه و نارضایتی روزافزون وزرا بهتدریج وخیمتر میشود. آیا شرایط از این هم بدتر خواهد شد؟
جمعه گذشته دقیقاً یک هفته پس از اخراج استیو بنن از همراهی با دولت، نوبت سباستین گورکا بود. سرخط خبرها در تعطیلات آخر هفته، سیل در هیوستون و بخشش جیم آرپایو، کلانتر سابق و محافظهکار منطقه ماریکوپا در آریزونا، از طرف ترامپ بود. اما بالاتر از همه نظر رکس تیلرسون بود که درباره بیانیههای رئیسجمهور درباره وقایع خشونتبار شارلوت ویل به شبکه فاکسنیوز اظهار داشت: «او از جانب خودش صحبت میکند.»
شاید در صحبتهای تیلرسون خطایی رخ داده است؛ شاید منظور او این بوده که ترامپ قبلاً چنان واضح صحبت کرده که نیازی نیست تیلرسون به کریس والاس، مجری فاکسنیوز، اطمینان دهد که رئیسجمهور با ارزشهای مردم امریکا هماهنگ است. با وجود اینکه گری کوهن، مشاور عالی کاخ سفید در امور اقتصادی، بهصراحت در مصاحبهای که دو روز پیش با فاینشنالتایمز داشت واکنش ترامپ به واقعه شارلوت ویل را مورد انتقاد قرار داد، اظهارات تیلرسون فقط میتوانست تأکیدی بر این امر باشد که اعضای ارشد دولت ترامپ مایل بودند در این موضوع جدید از خود در برابر نظرات رئیسجمهور دفاع کنند.
وقتی از کوهن سؤال شد که آیا گزینه استعفا را در برابر نظرات ارائهشده از طرف رئیسجمهور درباره واقعه شارلوت ویل در نظر گرفته یا نه او اظهار داشت: «برای استعفا یا ماندن در پست خود تحتفشار زیادی بودهام و چون نمیخواستم به علت شعار نئونازیها یعنی این شعار که اقلیتها نمیتوانند جای ما را بگیرند، شانه خالی کنم در نتیجه ماندم و تلاش کردم با صدای بلند آنها را مورد انتقاد قرار دهم.» کوهن اعتقاد نداشت که دو طرف ماجرا مقصر بودند: «شهروندانی که به آزادی و عدالت باور دارند هرگز با نژادپرستان، نئونازیها و کوکلسکلانها برابر نیستند. اعتقاد دارم که این دولت میتواند و باید بهطور شفاف این گروهها را محکوم کند و ما باید هر اقدام مناسبی را اتخاذ کنیم تا وضعیت گسلهای عمیقی که در جامعه وجود دارد را بهبود بخشیم.»
شاید آسیب درونی که دولت از واکنشهای رئیسجمهور به فاجعه شارلوتویل متحمل شده از آسیبی که از طرف عموم به جایگاه ترامپ وارد شده بیشتر باشد. شاید این آسیبها از اعتراضات کوهن و تیلرسون به اظهارات ترامپ بیشتر بوده باشد. ژنرال جان کلی، که در گذشته رئیس ستاد ارتش بوده و اکنون رئیس دفتر ترامپ است، تلاش کرده تا نظم بیشتری به کاخ سفید ببخشد. بهنظر میرسد خروج بنن و گورکا بخشی از خانهتکانی کلی بوده و او تلاش داشته تا از درز اطلاعات از کاخ سفید جلوگیری کند.
اخیراً ترامپ نهتنها چهرههای اصلی جناح راست را از دست داده و اطراف او با چهرههای تجاری و نظامی احاطه شده، بلکه حتی چهرههای سیاسی چون شان اسپایسر، سخنگوی سابق، نیز از کار برکنار شدهاند. دولتی که قبلاً ائتلافی از ایدئولوگهای جناح راست، جمهوریخواهان مؤثر، ژنرالها، سرمایهدارها و متخصصان امور مالی از والاستریت بود، اکنون اساساً به دست سرمایهدارها، متخصصان امور مالی و ژنرالها اداره میشود. ژنرال مکمستر، مشاور امنیت ملی که مورد مخالفت شدید بنن قرار داشت، اکنون در کابینه است و بنن به برایت بارت بازگشته است. طرح مکمستر برای اعزام نیروی بیشتر به افغانستان که ماهها مورد بیتوجهی قرار گرفته بود، اکنون در دستور کار قرارگرفته است.
بنن و برایت بارت اصرار دارند که کودتایی غیررسمی رخ داده است. بنن هنگام ترک دولت در گفتوگو با نشریه ویکلی استاندارد اظهار داشت: «ریاستجمهوری ترامپ که ما برای آن تلاش کردیم و آن را بهدست آوردیم، پایان یافته است». اما فارغ از اینکه کلی یا هر فرد دیگری طرح بزرگی برای این دولت داشته باشد، ترامپ بسیاری از افراد ائتلاف اولیه خود را از دست داده و چارهای ندارد تا به گزینههای باقیمانده تکیه کند. اگر او کوهن، مکمستر یا خود کلی را نیز از دست دهد، زمان زیادی تا فروپاشی کابینه نخواهد ماند.
ژنرالها، متخصصان امور مالی و سرمایهدارها تا حدی پیروز شدهاند چراکه آنها نسبت به اعضای جدید کابینه کمتر توجه رسانهها را جلب کردهاند. شان اسپایسر هر روز در برابر دوربینها ظاهر میشد و رئیسجمهور به کار او نظارت میکرد. ترامپ تصمیم گرفت تا از آنتونی کاراموچی برای کمک به اسپایسر استفاده کند اما اسپایسر به این موضوع اعتقادی نداشت و به همین علت استعفا کرد. بنن باعث ناراحتی ترامپ میشد چراکه تمرکز رسانهها پیداکردن استراتژیست اصلی موفقیت ترامپ بود. اسپایسر، کاراموچی و بنن به علت مهمبودن مورد توجه شدید رسانهها قرار گرفتند. برعکس ژنرالها و اعضای گولدمن شاس در دولت میدانستند چگونه بدون جلبتوجه اوضاع را اداره کنند.
با این وجود کوهن و تیلرسون در روزهای اخیر به علت مخالفت با نظرات رئیسجمهور درباره واقعه شارلوت ویل مورد توجه شدیدی قرار گرفته بودند. آنها میدانستند که ترامپ در موضع ضعیفی است. برکناری کوهن و تیلرسون بهخودیخود هزینهزاست، مطمئناً برکناری هر دوی آنها این هزینه را افزایش میدهد. نکته دیگر آنکه این دو مورد حمایت کلی، مکمستر، ایوانکا ترامپ و جرد کوشنر هستند و این امر نیز برکناری آنها را برای ترامپ با هزینه بیشتری مواجه میکند. در چنین وضعیتی است که تیلرسون گفت: «ترامپ از موضع خود صحبت میکند.»
این امر به این معناست که اکنون ترامپ کنترل کامل اوضاع را در اختیار ندارد. رئیسجمهور در هفتههای گذشته، قبل از اتفاقات شارلوت ویل، بهمراتب کنترل بیشتری بر اوضاع داشت. او میخواست جف سشنز، دادستان کل، را برکنار کند اما حتی در آن زمان نیز موفق به این کار نشد. همه شواهد حکایت از آن دارد که سشنز همپیمان ایدئولوژیک کوهن یا تیلرسون نیست، اما نشان داد که چگونه مقامی عالیرتبه در دولت میتواند مانع از اقدامات رئیسجمهور شود.
شاید واقعیتهای سیاسی در دولت، ترامپ را وادار کند تا هر چه بیشتر همچون سیاستمداری متعارف عمل کند. شاید شرایط به این وضعیت ختم شود که در یک طرف رئیسجمهور و اقدامات آن را داشته باشیم و در طرف دیگر کابینه و اعضای ارشد آن. شاید چنین تقسیمبندی بتواند بیش از ائتلاف اولیه ترامپ در هشت ماه نخست دوام آورد. هماکنون دولت ترامپ با دو چالش روبهرو است: فاجعه شارلوت ویل؛ و اصلاح نظام مالیاتی. اساساً مصاحبه گری کوهن با فاینشنال تایمز درباره موضوع دوم بود. با این وجود نگرانی و نظر مخالف او درباره شارلوتویل بود که توجهات را جلب کرد.
این دولت در وضعیتی که ترامپ کنترل بیشتری داشت، نتوانست طرح بیمه درمانی دولت اوباما را از طریق کنگره لغو کند. در حالتی که اختلافات اعضای کابینه با رئیسجمهور شدید باشد نیز مستعد شرایط سختتری برای اصلاح نظام مالیاتی است چراکه صدای واحدی از آن شنیده نمیشود.
دنیل مک کارتی، فارغالتحصیل دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس و سردبیر «امریکن کانسروتیو» است.