گرامیداشت نام استاد شجریان و بهمناسبت چهلمین روز درگذشتش
مهدی فخرزاده: کام آواز این روزها تلخ است. چهل روز از خاموشی صدایی جاودان میگذرد که چندین دهه بر تارک موسیقی ایران درخشیده بود. صدایی که اگر روزی آواز دلنشینی بود برای جانهای مشتاق موسیقی این سرزمین، امروز هم آن آواز است و هم فریادی از دل و جان مردم ایران.
علاقهمندان به موسیقی در سالهای نخستین و میانه دهه ۵۰ با برنامه گلها با صدای او آشنا شدند؛ صدایی که از همان ابتدا رقیبی جدی برای صداهای موجود در موسیقی آن روزگار بود. در دو سده اخیر، شاید بزرگترین تحول در جامعه ایران با انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ رقم خورده باشد. هرچند این دو انقلاب درنتیجه به آرمانهایی که حامل آن بودند نرسیدند، اما در هردو آنها، بخشهایی از جامعه تحولات بسیار جدیای یافتند. در هردوی این دو انقلاب، زنان دچار دگرگونی در جایگاه شدند. با مشروطه بخشی از زنان پا به میدان مبارزه گذاشتند و دیوارهای عرف و سنت و را عقب راندند و با انقلاب و فتوای رهبر انقلاب مبنی بر حضور زنان و مردان درصحنه انقلاب، دیوارهای روایتهای سنتی از مذهب نیز عقب رانده شد.
در موسیقی و ادبیات نیز با مشروطه و انقلاب تحولاتی اتفاق میافتد و شاید بتوان گفت مرجع تحول موسیقی در انقلاب ۵۷، کانون چاووش بود. سایه، لطفی، مشکاتیان، شکارچی، شجریان، کامکارها، ناظری، علیزاده و بسیاری دیگر با گروه چاووش در روزهای اوج انقلاب صدای مردم شدند و هرچند درها از آغاز دهه ۶۰ بر روی صدا بسته شد، اما این نسل آنقدر اندوخته داشت که موسیقی را به امروز رساند و در آن دهه با همه مشکلات، آثار درخشانی از خود بر جای گذاشت. شجریان یکی از قلههای بلند این نسل است که بر همان مدار «صدای مردم» شدن، خواند و ماند.
امروز شجریان را باید فراتر از یک خواننده و موسیقیدان شناخت، او از سعدی و حافظ و بسیاری دیگر خواند و به میان مردم آمد و به روایت سایه، اگر حافظ زنده بود، او را غرق بوسه میکرد، چراکه با شجریان این بیت حافظ را در شرایط اجتماعی خودش شنیدند که «شهریاران بود و خاک مهربانان این دیار، مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد».
شجریان امروز سرمایه نمادین جامعه ماست. سرمایهای که سخت به دست آمده و حاصل شعر حافظ و سعی سایه و آموزش بسیاری از استادان بزرگ موسیقی این سرزمین بود. شخصیت ویژه شجریان، قدر این بذرها و تلاشها را دانست و امروز جایگاهی ویژه یافته است. از شجریان باید بسیار گفت و بسیار خواهند گفت. حرفهای نگفته هنوز بسیار است و باید زمان بگذرد و از او فاصله بگیریم تا بتوانیم ابعاد تأثیر او را بدانیم. در این شماره ما نیز به این سرمایه بزرگ نمادین جامعه ایران پرداختیم؛ سرمایهای ستودنی و افتخارآمیز.
سرمایهای که با وجود آنکه نهادهای رسمی چندان علاقهای به مطرح شدنش نشان ندادند، اما برق وجودش جز نگاه ایرانیان، چشم نخبگان جهان را خیره کرد. در کنار گفتوگوها و نوشتارهایی که با اهالی هنر و جامعهشناسی داشتیم، بخشی از پیامهای منتشرشده در سوگ شجریان را انتخاب و منتشر کردیم. همچنین مارسل خلیفه، خواننده، نوازنده و موسیقیدان و منتقد اجتماعی لبنانی در پیامی اختصاصی به چشمانداز ایران از شجریان گفت. این شماره از بخش جامعه نشریه چشمانداز ایران به هنر و ادبیات اجتماعی ایران تقدیم میشود به کسانی که صدای مردم بودند و از دردهای جامعه سرودند.▪