میرداوود میلانی
رفع مشکلات کشور، آن هم مشکل اساسی و سرنوشتساز کمبود آب و خشکسالی سرزمینی، به مدیریت و تدبیر آگاهانه نیاز دارد. با وجود برنامهریزیهای بلندمدت هفتساله و پنجساله در کشورمان که شاید بتوان گفت از اولین کشورهای جهان هستیم که صاحب برنامه بلندمدت بودهایم- اقتضا میکرد مشکلات مربوط به استحصال و مصرف بهینه آب را در داخل این برنامهها بگنجانیم و اقدامات اجرایی را برای برطرف کردن آنها معمول داریم.
در اکثر برنامههای بلندمدت، چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب، برای رفع مشکلات پیشبینیهای لازم شده است، اما در اجرا متأسفانه توفیق آنچنانی برای دسترسی به اهداف نداشته و لذا مشکلات ناشی از کمبود آب و خوب مصرف نکردن آن همچنان باقی است. برای نمونه چند مورد از پیشبینیهای صورتگرفته در برنامه چهارم و پنجم توسعه کشور را در بخش آب نقد و بررسی میکنیم.
متن سیاستهای کلی مندرج در قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه کشور بدین شرح است:
برنامه چهارم توسعه: بند ۴۰- «توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیستمحیطی آب در استحصال، عرضه و نگهداری و مصرف آن»؛
برنامه پنجم توسعه بند ۲۶- «توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیستمحیطی آب با تسریع در استحصال، عرضه، نگهداری و مصرف آن و مهار آبهایی که از کشور خارج میشود با اولویت استفاده از منابع آبهای مشترک»؛
آنچه از سیاستهای کلی برنامه چهارم و پنجم توسعه مستفاد میگردد:
استحصال و عرضه، نگهداری و مصرف ارزش اقتصادی آب است. آنچه در مفاد برنامهها تصریح شده را مورد نقد و بررسی قرار میدهیم:
۱- استحصال و عرضه آب
آنچه از عملکرد بخشهای آب مشهود است، چه پیش از انقلاب و چه در سطح وسیع و همهجانبه پس از انقلاب، استفاده از سدهای متعدد و مهار آبهای سطحی و همینطور رواج حفر چاههای عمیق و بهرهبرداری بیرویه از مخازن آبهای زیرزمینی بوده است. برای رسیدن به هدف مهار آبهای سطحی میتوان به جرئت گفت عملکرد بسیار علمی و حسابشده صورت پذیرفته است؛ بهطوریکه پس از انقلاب موفق به طراحی و محاسبات سدهای کوچک و بزرگ از جنس خاکی و بتونی در ابعاد مختلف شدهایم و در ساخت و اجرای این سدها موفق و سرآمد بودهایم.
مهار آبهای سطحی در مناطق مختلف کشور، که مردم با کمبود باران و عدم امکان ذخیره بارندگیهای گاهبهگاه مواجه هستند، همیشه مورد اقبال و خواسته ایشان بوده است. پیش از انقلاب جمعاً ۱۳ سد در کشور ساخته شده است که همه با طراحی و ساخت کارشناسان خارجی صورت گرفته؛ بهطوریکه مهندسین خودمان حتی قادر به ساخت سدهای با ۱۵ متر ارتفاع هم نبودهاند.
پس از انقلاب کارشناسان ایرانی حدود ۱۷۸ سد را طراحی کردهاند و ساخته شده است که شامل ۸۳ سد بزرگ میشود و یک سد بزرگ به نام بختیاری باقی مانده که در دست مطالعه است و اگر این سد ساخته شود با آب اضافی که خواهیم داشت امکان انتقال آن به سه استان همجوار مثل کرمان، اصفهان و یزد، که نیاز فراوان به آب دارند، فراهم خواهد شد و ۱۰۰۰ مگاوات هم برق آبی استحصال خواهد شد.
ارزیابی بهعملآمده از عملکرد وزارت نیرو در استحصال و عرضه آب نشاندهنده رسیدن به اهداف پیشبینیشده در برنامه برای استفاده از آبهای سطحی هستیم، ولیکن در استفاده از آبهای زیرزمینی متأسفانه زیادهروی کردهایم؛ بهطوریکه از ۷۳۶۰۰۰ حلقه چاه ۳۵۶۰۰۰ فقره آن غیرمجاز است که متأسفانه باعث تخلیه آبهای زیرزمینی شده و در طول برنامههای توسعه پس از انقلاب موجب افزایش دشتهای ممنوعه شده است.
در برنامه پنجم ذکر شده که تراز منفی آب زیرزمینی نسبت به سال آخر برنامه چهارم ۲۵ درصد بهبود یابد، ۵/۱۲ درصد از طریق کنترل آبهای سطحی بهجای آبهای زیرزمینی و ۵/۱۲ درصد هم با عملیات آبخیزداری و آبخوانداری با مشارکت وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی که متأسفانه در اجرا توفیقی آنچنانی دست نداده است.
۲- تغییر در بهرهبرداری اراضی
در حال حاضر، مهمترین معضل کشور در بخش آب، که رسیدن به بحران آب را فراهم میسازد، بهرهبرداری غلط و پرهزینه در بخش کشاورزی است. اراضی کوچک صرفه اقتصادی ندارند و آوردن ماشینآلات کشاورزی برای کاشت، داشت و برداشت برای قطعه زمینهای کوچک گران تمام میشود و استفاده از سیستمهای آبیاری مدرن هم در ازای پرداخت سنگین خارج از عهده کشاورز تمام میشود. برای پیدا کردن بازار فروش محصول هم به تنهایی برای کشاورز صرف نمیکند، ضمن اینکه اصلیترین هدف در بهرهبرداری بهینه کاهش مقدار مصرف آب در مزارع است. در شرایط کشت در زمینهای کوچک بهرهوری از آب، خاک و ماشینآلات و دیگر عوامل مؤثر در کشت بهشدت افت میکند. زمینهای کشاورزی شخصی بعد از قرار گرفتن در مسیر مستقیم ارث و میراث بهشدت آسیب میبیند و تکهتکه میشود که میتواند در آینده کشور را از درآمد کشاورزان محروم کند و ضرر و زیان قابلتوجهی به اقتصاد کشور تحمیل کند. برای مقابله با این تهدید، باید دنبال نقاطقوت خود در بخش کشاورزی باشیم؛ یعنی با استفاده از آن زمینهای کوچک را تجمیع کنیم و سپس با تشکیل شرکتهای سهامی زراعی (قانون این شرکتها خوشبختانه قبلاً در کشور به تصویب رسیده و اساسنامه مترقی آن را سال ۱۳۹۰ هیئتوزیران تأیید کرده است) بتوانیم این تهدید را با استفاده از نقاطقوت موجود به فرصت تبدیل کنیم. ساماندهی نظامهای بهرهبرداری از منابع تولید آب و خاک یکی از مباحث بنیادی در کشاورزی ایران است.
شرکتهای سهامی زراعی موجب رونق کشاورزی، افزایش بهرهوری، رشد توسعه پایدار، تقویت مشارکت روستاییان در برنامههای توسعه و تحول کمّی و کیفی در ساختار کشاورزی، افزایش درآمد سرانه کشاورزی جلوگیری از خرد شدن، پراکندگی اراضی، اصلاح وضعیت موجود بهرهبرداری از منابع آب و خاک و عوامل تولید کشاورزی مثل ماشینآلات و توسعه زیربناهای تولید فرآوری و بازاریابی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در روستا میشود.
راهحل گرفتار نشدن در بحران آب، کاهش مصرف کشاورزی است که ۹۰ درصد مصرف آب را شامل میشود. این کار با کاربرد سیستمهای مدرن آبیاری مثل تحت فشار که موجب صرفهجویی عمده در مصرف آب میشود امکانپذیر خواهد بود. بهرهبرداری و نگهداری از این سیستمهای جدید آبیاری هزینهبر و مشکل است و یک کشاورز در سطح محدود زمین خصوصی خود توان تأمین هزینههای آن را نخواهد داشت، درحالیکه وقتی در داخل شرکت سهامی زراعی باشد بهصورت گروهی هزینهها سرشکن میشود و هدف کممصرف شدن آب در کشاورزی حاصل میشود و درآمدزایی هم در این مشارکت در کشت یکپارچه حاصل خواهد شد.
۳- ارزش اقتصادی آب
اقدام نکردن به کشت و کار صنعتی در کشور و استفاده نکردن از روشهای نوین مثل آبیاری بارانی و قطرهای و همینطور استفاده از الگوی کشت نامناسب و کشت محصولات با مصرف آب زیاد با شرایط آبی موجود زمینههای مصرف بیرویه در آب کشاورزی را فراهم کرده است؛ عامل ارزانی قیمت آب و در برخی شرایط قیمت ناچیز در حد صفر، موجب تشدید این وضع و بحرانی شدن شرایط و دوری از اصول معقول اقتصادی شده است. در علم اقتصاد، قیمت را یکی از عوامل مهم تعیینکننده رفتار مصرفکنندگان تلقی میکنند. در صورت تشکیل شرکتهای سهامی زراعی، اعمال قیمت مناسب آب و همزمان با برقراری الگوی مناسب کشت راهگشا بوده و بخشی از چالش آب را جوابگو خواهد بود.
کنترل برداشت از آبهای زیرزمینی
در برنامه توسعه پیشبینی شده که مصرف ۲۵ درصد آبهای زیرزمینی بایستی کم شود تا از اضافه برداشت ۱۳۵ میلیارد مترمکعب آبهای زیرزمینی جلوگیری شود، اما با اعتبار محدودی که برای طرح تعادلبخشی اختصاصی داده شده بود امکان رسیدن به این هدف مقدور نشد. برای مقابله با بحران آب راهی جز کنترل مصرف آب کشاورزی اضافی وجود ندارد که آن هم با تجمیع زمینهای کشاورزی، تشکیل شرکتهای سهامی زراعی و با برقراری نظم و انضباط در مصرف آب و استفاده از روشهای جدید آبیاری در رعایت الگوی کشت با هدف مصرف حداقل آب برای تولید حداکثر محصول است. در دشت قزوین از تجمیع زمینها و تشکیل شرکت سهامی زراعی توانستند بهجای استفاده از ۲۱ حلقه چاه موجود در محدوده شرکت فقط از ۷ حلقه استفاده کنند و ۱۴ حلقه چاه دیگر را بسته نگه دارند و این نشاندهنده تلفات آب در آبیاری با روشهای سنتی بوده. در مرحله بعد که استفاده از چاهها از طریق شرکت سهامی زراعی صورت گرفته است به علت بهکارگیری موارد علمی و فنی و استفاده از آبیاری مدرن فقط از ۷ چاه استفاده شده و ۱۴ حلقه دیگر ذخیره شده است.
ضرورت الگوی کشت
کشت محصولاتی که مصرف آب بالایی دارند تهدیدی برای منابع آب کشور است؛ لذا باید تغییر کشت را بپذیریم. بهعنوان مثال کشت چغندرقند در دشتهای بحرانی استان خراسان که ۴ برابر کشتهای معمولی آب نیاز دارد به صرفه نبوده و با تناژ پایین تولید چغندرقند موجب تخلیه آبهای زیرزمینی شده و برای کشور صرفه اقتصادی ندارد. کشت نیشکر در زمینهای شور خوزستان که به شستوشو نیاز دارد و هر هکتار ۳۵ هزار مترمکعب مصرف آب دارد، باید مورد بررسی مجدد اقتصادی قرار بگیرد و بخشی از کشت نیشکر را به گیاه با مصرف آب کمتر جایگزین کنیم.
نتیجه
عملکرد هفت برنامه توسعه پس از انقلاب و پنج برنامه پیش از انقلاب نشان میدهد برای جلوگیری از مصرف بیرویه آب اقدام شایستهای انجام نگرفته و همچنان چالش اصلی در کشور کنترل مصرف آب کشاورزی است. مشاهده نحوه بهرهبرداری در کشورهای ترکیه و هند نشان میدهد که بهصورت یکپارچه و شرکتی اقدام کردهاند و نتیجه گرفتهاند. در کشور ما با تشکیل شرکتهای سهامی زراعی منافع کشاورزان و حاکمیت و ذینفعان همه مورد توجه قرار میگیرند و موفق به کنترل مصرف خواهیم بود. با استفاده از شرکتهای سهامی زراعی امکان کنترل آب و خاک و گیاه فراهم میشود و منافع زارعین نیز در حد بهتر و بیشتری از سابق مقدور خواهد بود.