محمدرضا مهدیزاده
چشمانداز ایران: امیدواریم وزیران نفت، اعضای هیئتمدیره، معاونان وزارتخانه و مدیرکلهای نفت ایران خاطرات خود را درباره صنعت نفت مادر ایران؛ یعنی صنعت نفت بنویسند تا در آسیبشناسی واقعی معلوم شود چرا ملت ما که از دیرباز صنعت نفت داشته از چین و مالزی و نروژ عقبتر مانده است. این مقاله خلاصهای از معرفی کتاب برآمده از صحرا است که محمدرضا مهدیزاده برای نشریه ارسال کردهاند، داوطلبان میتوانند با تماس با نشریه نسخه پیدیاف کامل مطلب را دریافت کنند.
انتشار زندگینامه خودنوشت علی النعیمی، مدیرعامل سابق آرامکو و وزیر نفت عربستان، در طول چند دهه با عنوان برآمده از صحرا فرصت و محتوای مغتنم و خوبی را برای مرور و بازنگری و درسآموزی از تحولات صنعت نفت در عربستان و خاورمیانه فراهم میسازد. این کتاب میتواند مؤلفهها و عناصر کلیدی و معتبری را برای سیاستگذاران و سکانداران دولت و نیز صنعت نفت ما پیش کشد.
زندگینامههای خودنوشت عموماً و حتی اگر در معرض اغراق و خودستایی، گزافهگویی و گاه لاپوشانی، توجیه و سکوت عامدانه برخی جوانب و دقایق باشند، در خود ابعاد و زوایایی را بازمیتابانند که با منشورها و میکروسکوپهای نظری، فهم و درک بهتر و واقعیتری از امور را برای ما رقم خواهند زد و حتی بهزعم پیر ماشری با حرف نزدن از مسکوتماندهها، دنیا سخن و بهحرف درآوردن حاشیهها را در پی خواهند داشت؛ بهعبارتی ناخودآگاه سیل ناگفتههای فرستاده به آن، و نهانشده در متن زندگینگاشته (بهدلیل سرکوب ایدئولوژی) در این سکوتها نهفته است.
موضوع مهم دیگر آن است که در صنعت نفت بهواسطه سیطره ابعاد فنی و تکنوکراسی کمتر دولتمرد و مدیر مقتدر چندساله، توان یا هنر قلمفرسایی و بازنوشت و مکتوبکردن حوادث رفته بر او و سیاستهای اجراکردهاش را داشته است، حتی در ایران ما که زودتر از عربستان بر صحنه شطرنج نفتی ظاهر شده و رویدادهای بس مهیبتر را تجربه کرده است، معدود دولتمرد[۱] و دولتمندِ نفتی اثرِ خودنوشت تأملبرانگیزی از خود بر جای گذاشته است، اما در این وادی، علی النعیمی با نشر این کتاب شاید نخستین قدمها را برداشته باشد. نعیمی که اینک پس از ۲۱ سال وزارت نفت در ۸۳ سالگی بهسر میبرد در روایت ِسیر ترقی خود از خاک صحرا تا کاخ خضرا، عنوان گویایی را برگزیده است: سفری از بدویت عشیرهای به دل نفت جهانی.[۲]
او علاوه بر عنوان، بارها در کتاب به بدویت و زندگی عشیرهای اشاره کرده و آن را افتخار خود دانسته است. بدویتی که سالشمار زندگی و تاریخ تولد در آن بیمعنا و صاحبش را از زمان و گاهشماری ثبت عمر محروم میکند (ص ۴۳ و ۷۸، او و نیز همسرش حتی سن دقیق خودشان را زمان ازدواج یا استخدام نمیدانستهاند). این قناعت، تحمل و عدم وابستگی، برآمده از زندگی بدوی و صحرانشینی (تعریف آن را نعیمی به نقل از کتاب پال هریسون در ص ۲۰ ارائه میکند) است که راز کل زندگی او را میسازد: «مردم دوباره از موفقیت من میپرسند و من در پاسخ میگویم: سختکوشی، خوشاقبالی و کمک به بهبود وجهه رئیسان خودم» (ص ۱۲ و ۱۸۶).
نعیمی در کتاب، از گذشته خود نگاشته، زیرا معتقد است برای جوانان عربستانی بزرگشده در غرب و بیگانه با گذشته این کشور صحرایی «آن گذشته ارزش یادآوری و انتقال به نسلهای آینده را دارد» و داستان زندگی او «داستان کودکی بدوی و انسانی عادی از یک محیط محروم است که در روزگاری به بلوغ رسید که جهان اطرافش داشت تغییر میکرد و او نیز با این جهان دگرگون شد»(ص ۱۹)؛ زیرا با کار سخت بیگانه نبوده و علاوه بر کمک این جنبه شخصیتی او، بسیار خوشاقبال هم بوده است.
از زندگینامه خودنوشته نعیمی محورهای مهمی نظیر مسیر شغلی و کارراهه فردی، داستان عربستانیکردن صنعت نفت، روند توسعه صنعت نفت عربتان، حکایت و رموز دادوستد نفت و قیمتگذاریهای نفت و شرکت آرامکو در جنگهای نفت کویت و عراق در کنار غربیها و چگونگی کمک به تعلق سازمانی و حفظ یکپارچگی و شاکله آرامکو و نیز اشاراتی به نفوذهای سیاسی شاهزادگان برای انعقاد قراردادهای نفتی استخراج میشود. این مسیرها برسازنده بخش بزرگی از حیات نفتی او و الگو و عیار نفتی بسیاری برای آموختن خواهند بود.
[۱]. یک نمونه معتبر کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران به روایت رضا نیازمند (علیاصغر سعیدی) نشر لوح فکر، چاپ اول ۱۳۹۳ است که به اقدامات نیازمند در نقش معاون وزیر اقتصاد و صنعت وقت، عالیخانی و نقشهای صنعتی دیگر وی در دوران مدیرعاملی مس سرچشمه، نساجی ایران، یورایران میپردازد.
[۲] Out of Desert: My journey from nomadic Bedouin to heart of global oil(انتشارات پنگوئن انگلیس ۳۰ نوامبر ۲۰۱۶)،