نگاهی به کتاب «زندان چه میکند؟»
طیبه سلمانی
از زندان و اثرات مخرب آن بارها و بارها گفتهاند و شنیدهایم. از آسیبهایی که به جسم و روان زندانی وارد میآید تا نوع اثربخشی آن در کاهش جرم و جنایت. البته پرداختن به موضوع زندان و نوع خاص مسائل آن به این سادگیها نیست؛ گاهی ابعادی از آن دیده نمیشود و در تحلیلها جایی نمیگیرد، گاهی گذشته از اثرات منفی، تأثیرات مثبتی بر زندانی و در آینده پیش روی او خواهد گذاشت. مهدی غنی در کتاب زندان چه میکند؟ به واکاوی، شناخت و آسیبشناسی زندان و اثرات آن بر زندانی، زندانبان و جامعه و روابط و اثرات هرکدام بر دیگری، همینطور نسبت زندانی با قانون و طیفبندی زندانیان میپردازد. نویسنده به مثالها و شواهدی از زندانهای پیش و پس از انقلاب اشاره دارد که تحلیلهایش را ملموستر میکند.
وقتی از زندان نام میبریم بیش از هر چیز اتفاقات و تجربیات بد و تلخ و یادآوریهای ناراحتکننده به ذهن متبادر میشود و به قول نویسنده: «زندان واژه خوشنامی نیست، هرچند گاهی، افرادی خوشنام در آن جای میگیرند»؛ اما زندانی میتواند این شرایط را تغییر دهد. به هر حال در مقوله زندان صحبت از اختیار نیست، بنا به شرایط و دلایل مختلف یک نوع زیست بالاجبار است، اما ممکن است نتایج خوبی هم برای زندانی داشته باشد؛ مثلاً مجالی باشد برای تجربهاندوزی یا مکانی برای سیر صادقانه در احوال خویشتن: «سلول برای سیر و سفر به درون آدمها جای مناسبی است. دنیایی که کمتر از دنیای بیرون دیدنی و شنیدنی ندارد… این دنیای درونی هم دو بخش دارد: یکی دنیای درونی خودمان و دیگری دنیای درونی دیگران. اینجا متوجه میشوی برخی عادتها را کنار بگذاری و وابستگیهایی که به مسائل زندگی داشتی رها کنی. زندان تمرینی است برای مرگ و سلول شباهتی به گور دارد. ناگهان تو را از وسط همه کارهای روزمرهات که خیلی برایت اهمیت داشت برمیدارند و در جایی میگذارند که اصلاً تصورش را نمیکردی…»
مهدی غنی در ادامه به طبقهبندی زندانیان سیاسی و تفاوتهای زندانیان سیاسی و عادی و روابط آنها با یکدیگر میپردازد. در زندانهای پیش از انقلاب که آگاهی بخشی به مردم و دعوت از آنها برای پیوستن به جریانهای مبارز از اهداف فعالان سیاسی بوده است، اگر زندانی سیاسی برای شکنجه روحی به بند عمومی فرستاده میشد، با وجود همه دشواریهایی که ارتباط گرفتن با افراد عادی داشت، میکوشید منشأ شکلگیری رابطهای جدید نه در جایگاه یک غریبه و رقیب که یک همدرد با زندانی عادی باشد.
وقتی از زندان صحبت میشود، همواره زندانی را به یاد میآوریم، اما در این کتاب به تأثیر زندان بر زندانبان هم پرداخته شده است. توهم و ترس دو تأثیر مشترک زندان بر هر دوی آنهاست. ترس ناشی از وضعیت ناشناخته که آمیخته با توهم ناشی از کنترل و مراقبت باشد، همانقدر برای زندانی آزاردهنده است که ترس از مقاومت زندانی برای زندانبان و بازجو.
به عقیده نویسنده قریب به اتفاق زندانیان از حق و حقوق خود در زندان آگاهی ندارند و وقتی که خود آنها از قوانینی که در آن ذینفعاند اطلاع نداشته باشند، نمیتوان از زندانبان انتظار داشت قوانین را به اجرا درآورد.
نویسنده در بخشهای پایانی کتاب از دو گروه یاد میکند که همیشه در مسئله زندان و زندانی چندان به آنها پرداخته نمیشود: گروه اول زندانیهای عادی هستند که وضعیتشان در همه زمانها وخیم و اسفناک بوده و به دلیل پذیرفته شدن مجرمیت آنها حتی گروههای مدافع حقوق بشر نیز کمتر از حقوق آنها سخن میگویند. حالآنکه علل بزهکاری بسیاری از آنان محرومیتهای اجتماعی، اقتصادی و فقر است. گروه دوم خانوادههای زندانیان هستند چه سیاسی و چه عادی که از آنها بهعنوان زندانیان گمنام یاد میکند، آنها که ناخواسته درگیر دیگر عضو خانواده میشوند و باید برای پیگیری حال زندانی خود ساعتها منتظر مانده و انواع تحقیر و توهینها را تحمل کنند. «وقتی از مقوله زندانی سخن میگوییم خانواده وی را از یاد نبریم. آنها زندانیانی هستند که حکم بازداشت ندارند و نامشان در دفتر زندان ثبت نشده است».
این کتاب به همه کسانی تقدیم شده که به نحوی با مقوله زندان سروکار دارند.▪
نشر صمدیه کتاب زندان چه میکند؟ را در سال ۹۹ و در ۱۱۱ صفحه با قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر کرده است