بدون دیدگاه

به یاد روحانی شریف، صلح‌طلب و مردمدار

 

با نگاهی به کردستان پس از انقلاب

احسان هوشمند

 

روحانی شریف، مردمدار و صلح‌طلب، شادروان شیخ حسین کرمانی، در ۲۱ مهرماه ۱۴۰۰ چهره در نقاب خاک کشید و در قم به خاک سپرده شد. شیخ حسین کرمانی در سال ۱۳۰۹ از مادر زاده شد. ایشان در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی از آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی عازم شهرستان قروه در استان کردستان شد و به‌مدت شش سال در آن شهرستان به تبلیغ دینی اشتغال داشت. شهر قروه در این دوره از گذار زندگی نیمه‌روستایی-نیمه‌شهری به‌سوی زندگی شهری در حال تحول بود. مهاجرت اهالی از روستاهای مجاور با مذاهب مختلف موجب شده بود با حضور پیروان مذاهب مختلف به شهر قروه، این شهر ویژگی خاصی پیدا کند. افزون بر شیعیانِ کرد و آذری‌زبان که اکثریت شهر قروه را تشکیل می‌دادند، اهل سنت نیز در قروه حضور داشتند. همچنین تعدادی از اهالی نیز بهایی بودند. در این دوره، انجمن حجتیه نیز فعالیت‌های خود علیه بهاییان را در منطقه تشدید کرده بود. در چنین وضعیتی، شیخ حسین کرمانی به قروه وارد شده بود. حضور شیخ حسین کرمانی در شهر قروه موجب نزدیک شدن سنی‌ها و شیعیان شهر شده بود. ساخت مراکز مذهبی و برگزاری مناسک مذهبی و دینی در این دوره رونق زیادی گرفت که تا سال ۱۳۵۷ در قروه استمرار داشت. در این دوره، راقم این سطور همراه خانواده در شهر قروه حضور داشت و در سال‌های ابتدایی دهه ۵۰ به‌عنوان مُکبر در مسجد جامع قروه دوره‌ای از تجربه‌آموزی و جامعه‌پذیری دینی را پشت سر گذارد. بنا بر روایت مرحوم پدرم، شیخ حسین کرمانی در این زمان در شهر قروه با مناعت طبع و سادگی و بی‌آلایش موجب نزدیکی دل‌های مسلمانان شیعه و سنی شده بود. ساخت مساجد و حسینیه‌ها و برگزاری جلسات مذهبی در مساجد و حسینیه و حتی در منازل شخصی از دستاوردهای این دوره از فعالیت آقای شیخ حسین کرمانی در قروه بود. نسلی که در این دوره پرورش پیدا کردند در دوره انقلاب در سال ۱۳۵۷ سهم مهمی در برگزاری تظاهرات و راهپیمایی‌ها در شهر قروه داشتند.

مرحوم آقای کرمانی در این دوره برخی از روحانیون را به قروه دعوت می‌کرد تا برای دهه اول محرم و سایر روزهای خاص با حضور در روستاها به منبر بروند. بنا بر قول ایشان نزدیک به صد طلبه به‌منظور تبلیغات دینی و مذهبی در این دوره با وی در قروه همکاری داشتند و به این شهرستان تردد داشتند. گروهی از این روحانیون در سال‌های پس از انقلاب در شمار مقامات مذهبی و سیاسی در جمهوری اسلامی اشتغال پیدا کردند. نبود وسایل تردد و ماشین و خودرو به‌اندازه کافی در شهرستان قروه موجب شده بود این روحانیون معمولاً با چهارپا یا پای پیاده عازم روستاهای دور و نزدیک شوند. حضور آقای شیخ حسین کرمانی موجب شده بود حتی اهل سنت نیز در این دوره میزبانی این روحانیون شیعی‌مذهب را پذیرا شوند. وی پس از قروه عازم هندوستان شد و در جریان انقلاب به ایران بازگشت.

با وقوع انقلاب اسلامی و در فردای ۲۲ بهمن؛ ۱۳۵۷ یعنی در ۲۳ بهمن در شهر قروه درگیری خونینی میان گروهی از مردم قروه اعم از کردهای شیعه و آذری‌ها و حتی اهل سنت مخالف طریقت با شیخ هادی هاشمی از شیوخ طریقت قادریه در قروه روی داد که متأسفانه تعداد زیادی قربانی خشونت شدند و خشونت زائدالوصفی در این درگیری‌ها روی داد. پس از بروز این درگیری، شیخ حسین کرمانی از طرف امام خمینی مأمور شدند با حضور در منطقه به حل‌وفصل قضایا بپردازند. آیت‌الله شیخ حسین کرمانی با حضور در قروه و پس از آن با حضور در روستای دولاب در کامیاران و گفت‌وگو با شیخ هادی هاشمی زمینه صلح و برطرف شدن کدورت‌ها را مهیا کرد که متأسفانه تندروی‌های ویژه هیجانات انقلاب مانع از آن شد که ایشان در صلح و آشتی میان دو گروه موفق شود.

پس از این اتفاقات، سلسله‌تنش‌ها و درگیری‌های خونینی در مناطق کردنشین استان‌های کردستان و آذربایجان غربی روی داد که در ششم شهریورماه ۱۳۵۸ شیخ حسین کرمانی از طرف رهبر انقلاب مأمور شد برای مذاکره با طرف‌های درگیر و برگرداندن آرامش به منطقه اقدام کند. ایشان در این دوره پس از حضور در کردستان و نزدیک شدن به کاک احمد مفتی‌زاده و گفت‌وگو با مسئولان احزاب مستقر در منطقه و مسئولان استانی گام‌های برجسته‌ای در آرام‌کردن فضا برداشت. هرچند در این دوره نیز تندروی‌های دو طرف درگیر در بحران مانع از حل‌وفصل مسائل به شیوه‌ای آرام و همراه با مدارا و گفت‌وگو شد. ازجمله در جریان حضور ایشان در سنندج در شهریورماه ۱۳۵۸ وی تلاش کرد مانع از حضور شیخ صادق خلخالی شود. به همین منظور با احمد آقای خمینی تماس گرفت و از وی درخواست کرد مانع از حضور خلخالی شوند. هرچند این پیگیری‌های وی به نتیجه مطلوب نرسید.

حضور شیخ حسین کرمانی در شهر ارومیه و استان آذربایجان غربی نیز به گفت‌وگوهای وی با مسئولان احزاب مستقر در منطقه منجر شد. هم‌زمان هیئت ویژه حل مسئله کردستان نیز از طرف رهبری عازم مناطق بحران‌زده شده و میان شیخ حسین کرمانی و این گروه نیز روابط گرم و ماندگاری برقرار شد.

در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی و با هدف اخذ خاطرات شیخ حسین کرمانی با ایشان تماس گرفتم. قرار شد در یکی از شب‌های محرم ایشان را در مسجد حجت ابن الحسن خیابان سهروردی تهران ملاقات کنم. حدود نماز مغرب همراه مهندس صباغیان و مهندس میثمی عازم مسجد شدیم تا شیخ حسین را ملاقات کنیم. شیخ برای روضه‌خوانی حضرت امام حسین در این مسجد هر ساله مراسم سوگواری داشت و به منبر می‌رفت. ایشان را در این مسجد ملاقات کردم و تأکید داشت نانش را از روضه امام حسین (ع) می‌خورد و از دولت پولی نگرفته و نمی‌گیرد. در جریان گفت‌وگو و یادآوری خاطرات عارضه‌ای به ایشان وارد شد و گفت‌وگو نیمه‌کاره تمام ماند و ایشان به اورژانس اعزام شد. خوشبختانه عارضه قلبی خفیفی روی داده بود و به خیر گذشته بود. پس از گذشت چند ماه، همراه با دکتر جمشید حقگو عازم شهر قم، محل زندگی شیخ حسین کرمانی شدیم تا خاطراتشان را دریافت کنیم. خانه‌ای محقر و کاهگلی محل زندگی ایشان بود. چند قبض آب و برق هم در اطرافمان روی زمین بود که شیخ توضیح داد قبض‌های پرداخت‌نشده‌ای است که به‌زودی به قطع آب و برق وی منجر می‌شود. بعدها باخبر شدم همین منزل نیز در مالکیت ایشان نبود. خاطرات ارزشمند و تاریخی وی در حد چند ساعت ضبط شد و در سال ۱۳۸۴ در مجله چشم‌انداز ایران ویژه‌نامه «کردستان همیشه قابل‌کشف شماره ۲» منتشر شد. شیخ حسین در این جلسه ابراز داشت پس از وقایع خونین غرب کشور به قم بازگشته است و سپس به نمایندگی مردم آباده در مجلس شورای ملی (اسلامی در دوره‌های بعد به نام مجلس افزوده شد) وارد مجلس شد. گویا شیخ حسین حتی یک ریال برای تبلیغات انتخاباتی خرج نکرده بود و با ۶۲ درصد آرا از آباده برای نمایندگی دوره نخست مجلس اول انتخاب شده بود. در نیمه‌راه حضور در مجلس و نمایندگی نیز به دلیل توهین‌های مکرر به مهندس بازرگان و برخی مراجع ازجمله آیت‌الله شریعتمداری از نمایندگی مجلس استعفا داده بود.

شیخ حسین کرمانی می‌گفت استعفایش را رئیس وقت مجلس به شرطی قبول کرده که متن آن را رئیس مجلس یعنی آقای هاشمی رفسنجانی نوشته باشد. وی توضیح داد این شرط را پذیرفته و عطای نمایندگی مجلس را به لقایش بخشیده و پس از آن از نزدیکی به ارباب قدرت احتراز داشته است و روزگار خودش را تنها از طریق حضور در مجالس امام حسین (ع) می‌گذراند، درحالی‌که داماد شیخ حسین در دفتر رهبر انقلاب موقعیت ویژه‌ای داشت. متأسفانه مشغولیات فراوان زندگی اجازه نداد برای دریافت خاطرات تفصیلی ایشان دوباره عازم قم شوم، درحالی‌که یکی دو بار نیز با واسطه دوستان پیام آمادگی‌شان برای ادامه دریافت خاطرات را دریافت کردم. گفت‎وگوی‌های تکمیلی من با دیگر شخصیت‌هایی که شیخ حسین کرمانی را از نزدیک می‌شناختند و افرادی که تجاربی از ایشان داشتند وی را یک روحانی معتقد و شخصیتی مذهبی و سنتی و در عین حال با روحیه‌ای مسالمت‌جو و دارای حسن خلق و اهل قناعت و سلوک عارفانه و وطن‌دوست معرفی می‌کند که اهل سخت‌گیری نبود و اهل تساهل‌‌ و مدارا بود. در حد وسع خود تلاش کرد مانع از برادرکشی و جنگ داخلی شود، هرچند در این امر موفق نبود، اما روش و منش شیخ حسین کرمانی نشانه‌های زیادی از مکارم اخلاقی داشت. یادش گرامی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط