محمد احمدی
در اولین روز تهاجم همهجانبه ائتلاف عربستان به یمن، دکتر ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران، گفت: «دود این کار به چشم عربستان خواهد رفت»؛ و به هیچ نتیجهای نخواهد رسید که به واقعیت پیوست. آقای محمد احمدی طی مقالهای کارشناسانه با عنوان «تغییر قواعد بازی در مربع ایران، عربستان، اسرائیل و امریکا» تلاش کردهاند تا جابهجایی دوست و دشمن و چگونگی در بنبست قرار گرفتن نتانیاهو در افراطیگری متحدتم خود و نیز دوپارگی اسرائیل بر سر کنترل دولت بر نظام قضایی را تشریح و تحلیل کنند. از همه مهمتر غافلگیری امریکا از اتحاد ایران و عربستان و تلاش امریکا و اسرائیل برای برهم زدن این توافق نشان دهند. در پایان بر شماری از منافع ایران از توافق با عربستان بسیار قابلتوجه است. از دوستان و خوانندگان نشریه انتظار میرود که با دقت این مقاله را مطالعه کرده و مطالب راهبردی آن برخورد فعال داشته باشند.
تغییر قواعد بازی در اتحاد راست و تفرقه چپ
تحولات سریعی که اخیراً در منطقه غرب آسیا رخ داده، تا چند ماه باورکردنی نبود. این وقایع میتواند بازی بزرگ و چندجانبه بین ایران، عربستان، اسرائیل و امریکا را زیر و رو کند. ماجرا را از انتخابات اول نوامبر ۲۰۲۲ اسرائیل آغاز میکنیم. حدود ۴ میلیون و ۷۶۰ هزار نفر در این رأیگیری شرکت کردند که در نتیجه، در دسامبر ۲۰۲۲ بنیامین نتانیاهو بار دیگر بهعنوان نخستوزیر اسرائیل به قدرت رسید. احزاب راستگرای هوادار او فقط با ۳۰ هزار رأی بیشتر از مخالفان او، یعنی احزاب میانه و چپگرا، در انتخابات برنده شدند. این اختلاف کمتر از یک کرسی پارلمان محسوب میشود، اما در عمل، اتفاقی افتاد که نتانیاهو و متحدانش هشت کرسی بیشتر از مخالفان به دست آوردند، یعنی ۶۴ کرسی از ۱۲۰ کرسی پارلمان را در اختیار گرفتند.۱
این تفاوت ناشی از مهارت نتانیاهو برای متحد کردن راستگرایان زیر پرچم احزاب بزرگتر، و بیکفایتی و تفرقه مخالفان آنها برای گرد آمدن تحت لوای احزاب بزرگتر خود است. ائتلاف حزب لیکود با حزب صهیونیسم مذهبی،۲ حزب شاس،۳ حزب یهودیت متحد توراتی۴ و احزاب کوچکتری که به آنها ملحق شدند، در مجموع ۲ میلیون و ۳۶۰ هزار رأی آورد. هشت حزب مخالف نتانیاهو در مجموع ۲ میلیون و ۳۳۰ هزار رأی داشتند، اما دو حزب چپگرا که با احزاب بزرگتر جبهه خود متحد نشدند، به علت عدم کسب حداقل آرای لازم برای کسب یک کرسی در پارلمان، یعنی ۱۵۵ هزار یا ۳.۲۵ درصد آرا از بین آنها حذف شدند و حدود ۲۹۰ هزار رأی آنها بیاثر شد. اگر این دو حزب کوچک در اتحاد با بقیه مخالفان نتانیاهو، آرای پراکنده خود را با آنها جمع میکردند، راستگرایان نمیتوانستند به این راحتی اکثریت را به دست آورده و پارلمان را کنترل کنند. مشکل دیگر چپگرایان این است که برای کسب آرای بیشتر، از اعراب ساکن سرزمینهای ۱۹۴۸ دعوت به همکاری و اتحاد علیه راستگرایان میکنند، اما زمانی که با کمک آنها به قدرت میرسند، چنانکه در دولت قبل نشان دادند، هیچ اقدام مؤثری برای کسب حقوق فلسطینیان انجام نمیدهند و عملاً همان سیاستهای کلی راستگرایان مانند گسترش شهرکهای یهودی را دنبال میکنند. از اینرو، فلسطینیهای ساکن سرزمینهای ۱۹۴۸ که حدود ۲ میلیون نفر هستند، با درصد بسیار کمتری نسبت به یهودیان در انتخابات و در فرایند سیاست داخلی اسرائیل شرکت میکنند. از سوی دیگر، فلسطینیهای ساکن سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ در کرانه باختری و شهر قدس که بیش از ۳ میلیون نفر را شامل میشوند، بهکلی از حضور در انتخابات محروم هستند. در مجموع، حدود ۵ میلیون فلسطینی در کرانه باختری و قدس و غزه، و ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار آواره فلسطینی در سایر کشورهای منطقه زندگی میکنند که اسرائیل حق تعیین سرنوشت را از آنها سلب کرده است.۵
به این ترتیب، دولت نتانیاهو با ائتلافی از احزاب راستگرای افراطی تشکیل شد که تمایلات قوی برای خشونتطلبی و ضدیت علیه فلسطینیها دارند. یکی از آنها حزب ملیگرای صهیونیسم مذهبی تحت ریاست بزالل اسموتریک۶ شهرکنشین تندرو است که وزیر دارایی کابینه شده است. همچنین باید از حزب قدرت یهودی۷ و رئیس آن ایتامار بن گویر۸ نام برد که به وزارت امنیت ملی منصوب شده است. او در تبلیغات و تحریک علیه فلسطینیان شهرت دارد. کابینه نتانیاهو بهسرعت، پروژه شهرکسازی را گسترش داد تا راه تشکیل کشور مستقل فلسطینی را که خواسته رسمی اکثر کشورهای جهان ازجمله امریکاست، بیش از پیش مسدود کند. این سیاست دائمی اسرائیل بوده و دولتهای امریکا و اروپا نیز معمولاً جز انتقاد، واکنشی به آن نشان نمیدهند؛ اما آنچه دولت جدید راستگرا را متمایز میکند، هجوم همزمان آن به فلسطینیها و اسرائیلیهای مخالف است. از یکسو، دست صهیونیستهای تندرو برای آزار و کشتار فلسطینیان بازتر شده و از سوی دیگر، تلاش نتانیاهو برای زیر و رو کردن نظام قضایی، خشم یهودیان مخالف او را برانگیخته است. تغییرات مورد نظر او در جهت تضعیف دیوان عالی، ناتوان کردن آن در نظارت بر دولت، محدودیت حقوق جناح اقلیت، و نجات شخص نتانیاهو از پروندههای فساد است.۹
نسبت به سالهای اخیر، فضای سیاسی در امریکا به نفع اسرائیل میل کرده است: مجلس نمایندگان امریکا در کنترل حزب جمهوریخواه است و دولت آن کشور از دودستگی و نبود اراده رنج میبرد. جمهوریخواهان که چشم به نفوذ لابی اسرائیل در انتخابات ریاستجمهوری امریکا در سال ۲۰۲۴ دوختهاند، از دولت بایدن خواستهاند در مسائل اسرائیل دخالت نکند، اما همکاری نظامی با آن رژیم را افزایش دهد و منابع مالی کمک به آوارگان فلسطینی را مسدود کند. دموکراتهای امریکا دچار اختلافنظر هستند اما بسیاری از آنها نگرانی خود از تغییرات نظام قضایی اسرائیل را ابراز کردهاند. پس از افزایش خشونتها علیه فلسطینیان و مخالفان نتانیاهو، دموکراتها در طی نامههای متعدد، از دولت بایدن خواستهاند دخالت کند، ولی شعارهای خود را با عمل مؤثری همراه نکردهاند. اسرائیل میلیاردها دلار کمک مالی و نظامی سالانه را با تصویب کنگره امریکا دریافت میکند، بدون اینکه اهمیتی به خواستههای رسمی دولت آن کشور بدهد. همانطور که سناتور امریکایی کریس ون هالن۱۰ میگوید، صدوهجدهمین کنگره بهطوری پشت سر دولت بایدن حرکت میکند که امریکا در مقابل دولت نتانیاهو ضعیف به نظر برسد. با سوءاستفاده از این وضعیت، نتانیاهو تلاش میکند شرایط مساعدی برای افزایش خشونت علیه فلسطینیان و سرکوب مخالفان داخلی خود فراهم کند.
تعصب و تحریک
کمی پس از تشکیل کابینه، بنگویر، وزیر امنیت ملی نتانیاهو، با ورود تحریکآمیز خود به مسجدالاقصی، یادآور بازدید جنجالی آریل شارون، رهبر حزب لیکود و نامزد نخستوزیری اسرائیل گردید که در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ با شکستن حرمت این مسجد، منجر به قیام بزرگ فلسطینیها موسوم به انتفاضه دوم یا انتفاضه الاقصی شد. آن حرمتشکنی در طی بیش از چهار سال درگیری، به کشته شدن حدود ۳ هزار فلسطینی و یک هزار اسرائیلی انجامید.۱۱
اکنون راستگرایان و یهودیان تندرو تلاش میکنند که با ورود مکرر خود، جایگاهی دائمی در مسجدالاقصی یافته و سپس با محدود کردن حضور فلسطینیها و حتی قطع کامل دسترسی آنها، این محل را تبدیل به معبد خود کنند. نیروهای اسرائیلی به بهانه حفظ امنیت این یهودیان، همواره در این درگیریها به پشتیبانی از آنان وارد عمل میشوند. از سوی دیگر، پس از روی کار آمدن دولت جدید، حملات نظامی به مناطق مسکونی فلسطینیها مرگبارتر شده و شهرکنشینان صهیونیست به تهاجم سازمانیافته خود علیه آنها شدت دادهاند. مثلاً اعلام کردند که شهر حواره۱۲ باید از نقشه محو شود. این شهر با حدود ۶ هزار نفر جمعیت در نزدیکی نابلس در شمال کرانه باختری قرار دارد. در فوریه ۲۰۲۳ پس از اینکه سربازان اسرائیلی در حمله به نابلس و جنین، ۲۱ فلسطینی را به شهادت رساندند، دو شهرکنشین یهودی که وارد حواره شده بودند، به قتل رسیدند. کمی بعد صدها شهرکنشین به این شهر فلسطینی هجوم آورده و حداقل سی خانه و یکصد خودرو را به آتش کشیدند.۱۳
برخی منابع از آتش زدن ۲۰۰ ساختمان فلسطینیان در این شهر و اطراف آن خبر دادند. شاهدان و فیلمها گواه هستند که سربازان اسرائیلی حضور داشته و تماشاگر این واقعه وحشتبار بودند. به قول فرمانده نظامی اسرائیل در کرانه باختری، این یک پوگروم۱۴ بود.۱۵
این واژه در تاریخ یهودیان به معنای هجوم سازمانیافته متعصبان یهودستیز برای تخریب و آتش زدن آبادیهای یهودیان اروپای شرقی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به کار میرود، اما هجوم این بار توسط یهودیان علیه فلسطینیان صورت گرفته است. اسموتریک که علاوه بر وزارت دارایی، از طرف دولت، اداره کرانه باختری را نیز بر عهده دارد، گفت: «فکر میکنم دهکده حواره باید نابود شود. به نظر من کشور اسرائیل باید دست به این کار بزند». سه روز بعد، گروهی از شهرکنشینان برای همین منظور وارد عمل شدند. مقامات و نهادهای بینالمللی ازجمله دبیرکل سازمان ملل متحد و وزارت خارجه امریکا و برخی نهادهای حقوق بشری یهودی در امریکا اظهارات اسموتریک را محکوم کردند. با این حال، او چند روز بعد به واشنگتن رفت تا مراسم جمعآوری کمک مالی برای اسرائیل را اداره کند. دولت امریکا به او اجازه ورود و فعالیت داد، اما منتقدان ازجمله بسیاری از یهودیان امریکایی علیه او تظاهرات کردند.
بحران لایحه جنجالی
در اسرائیل، دولت از اعضای جناح اکثریت در پارلمان تشکیل میشود تا قوه مجریه و مقننه هماهنگ باشند؛ اما دیوان عالی میتواند لوایح دولتی مصوب پارلمان را به علت تضاد با قوانین بالادستی رد کند. این شبیه کار شورای نگهبان یا دادگاه قانون اساسی در کشورهای دیگر است. نتانیاهو با ارائه یک لایحه به پارلمان تلاش دارد به دهها سال دخالت نظام قضایی در تصویب یا رد قوانین پایان دهد. مخالفان نتانیاهو میگویند اگر این لایحه پیاده شود، نظام قضایی آلت دست سیاستمداران خواهد شد و به این ترتیب، قوانین راستگرای شبهمذهبی و عوامپسند بهراحتی تصویب شده و اسرائیل کاملاً در اختیار جناح راست قرار خواهد گرفت. یکی از نتایج آن هم فرار سیاستمداران فاسد مانند خود نتانیاهو از پروندههای قضایی خواهد بود. طبق این لایحه، سیاستمداران به اختیار خود، قاضیان را انتخاب میکنند تا دادگاهها مطابق با نظر آنها رأی خود را صادر نمایند. حتی اگر دادگاه حکم به مغایرت یک لایحه با قوانین بالادستی یا عقل سلیم را بدهد، پارلمان میتواند با اکثریت آرای خود، آن حکم را باطل کند و رأی خود را به کرسی بنشاند. البته استقلال قوه قضائیه اسرائیل تاکنون سود چندانی برای فلسطینیها نداشته است، زیرا قاضیان آن، معمولاً قوانین ضد فلسطینی را باطل نکرده و در منازعات بین فلسطینیها و اسرائیلیها بهویژه در مورد تصرف زمین و آسیبهای جسمی و مالی، معمولاً به نفع یهودیان حکم میکنند.
یکی از مشکلات بین پارلمان و دیوان عالی، مسئله خدمت نظاموظیفه برای یهودیان فراارتدوکس۱۶ است. این یهودیان میگویند وظیفه اصلی آنها عبادت و قرائت تورات و تلمود است و با این کار به اسرائیل خدمت میکنند، پس باید از خدمت در ارتش معاف باشند. آنها درآمد خاصی هم ندارند و دولت باید از پول مالیاتدهندگان، معاش ایشان را تأمین کند. این باعث شکاف عمیق بین این یهودیان و سایر اسرائیلیها شده است. احزاب مذهبی متحد نتانیاهو حامی لایحه او برای تغییر نظام قضایی هستند تا دیوان عالی نتواند امتیاز معافیت فرا ارتدوکسها را لغو کند؛ اما به همین دلیل، مخالفان روی یهودیان فرا ارتدوکس متمرکز شدهاند و آنها را هدف مبارزات خود قرار دادهاند و این اصلاً برای آنان خوشایند نیست. پیش از اوجگیری اعتراضات، شرکای فرا ارتدوکس نتانیاهو تهدید کردند که اگر تمامی لایحه به تصویب نرسد، از کابینه خارج خواهند شد.
اعتراض به این لایحه منجر به ماهها تظاهرات یهودیان مخالف دولت شد که از حیث شدت و اندازه در تاریخ اسرائیل بیسابقه بوده است. تظاهرات مکرر دهها هزار نفری مخالفان در مقابل پارلمان، بخشی از تظاهرات بیش از نیم میلیون نفر در شهرهای اسرائیل بود که بارها با خشونت و سرکوب روبهرو شد. اعتصابات سراسری کارگران و کارمندان، بخش بزرگی از مؤسسات، بازارها و اقتصاد اسرائیل را فلج یا تعطیل کرد. فعالیت فرودگاهها و بندرهای اصلی نیز تعلیق گردید.۱۷
علاوه بر اینها، شکاف درون کابینه و ارتش از عوامل فشار بر نتانیاهو بود. بخشی از نیروهای ذخیره ارتش و خلبانان در اعتراض به دولت، از فرمانهای نظامی سرپیچی کردند و این برای اسرائیل که شدیداً وابسته به نظامیگری است، یک شوک بود. یوآو گالانت۱۸ وزیر دفاع، طی سخنانی در تلویزیون از نتانیاهو خواست که لایحه خود را کنار بگذارد، زیرا امنیت ملی را به خطر انداخته است، اما روز بعد، توسط نخستوزیر از سمت خود اخراج شد. این کار منجر به شدت گرفتن اعتراضات و اعتصابات گردید. در مقابل، اعضای افراطی کابینه به نتانیاهو اصرار داشتند که عقبنشینی نکند. در نهایت، بن گویر وزیر امنیت ملی گفت که در طی یک معامله، تأخیر در اجرای لایحه نتانیاهو را پذیرفته است. سهم او در این معامله آن است که گارد مسلح ویژهای در وزارتخانه تحت کنترل خود ایجاد کند. این از نظر مخالفان، به معنای میلیشیای شخصی برای این وزیر تندرو است. از سوی دیگر، نتانیاهو برای جلوگیری از اختلاف بیشتر در ارتش، وزیر دفاع را به کابینه بازگرداند. نتانیاهو در ۲۷ مارس ۲۰۲۳ اعلام کرد که برای پرهیز از جنگ داخلی، لایحه جنجالی خود برای تغییر گسترده در نظام قضایی را مدتی به تأخیر میاندازد. یهودیان فراارتدوکس نیز که پیش از این، منادیان لایحه نتانیاهو بودند، از بیم واکنش بقیه یهودیان، ترجیح میدهند تا مدتی عقب بکشند. مثلاً رئیس حزب شاس که متحد نتانیاهو است، میگوید اگر دولت در مورد لایحه خود پافشاری کند، از هم خواهد پاشید. بر اساس نظرسنجیها، حمایت از نتانیاهو در بین هواداران او در حال افول است و اگر انتخابات دوباره برگزار شود، او از مخالفان شکست خواهد خورد.۱۹
شکاف در جامعه یهودی، در ارتش و در خود کابینه بر سر لایحه نتانیاهو نشاندهنده اختلافات فزاینده و عمیق بین اسرائیلیهاست. با وجود عقبنشینی نتانیاهو، مخالفان دولت اعلام کردند تعویق لایحه او نوعی حیله است و کفایت نمیکند. از نظر آنها این لایحه به معنای حاکمیت استبداد است و باید کاملاً کنار گذاشته شود و تا آن زمان، اعتراضات ادامه خواهد یافت. دلایل مهم دیگری هم وجود داشت که نتانیاهو را مجبور به عقبنشینی کرد. اشاره گالانت به تهدید امنیتی، هشدار در این باره بود که دشمنان از شکاف در اسرائیل سود بردهاند. در واقع، همزمان با تندروی در عرصه سیاسی، افراطیون به تحریک علیه فلسطینیان در چند ماه ابتدایی این دولت دست زده و واکنشهای آنها را برانگیختهاند. پس از آنکه در ماه رمضان، شهرکنشینان و پلیس وارد مسجدالاقصی شدند و فضایی از خشونت به راه انداختند، برخوردهایی در کرانه باختری و مرزهای غزه در گرفت و حتی از خاک لبنان بیش از سی راکت به شمال اسرائیل شلیک شد که خساراتی به بار آورد. ارتش در واکنش، خاک لبنان را هدف حمله قرار داد اما فقط به شکلی که صدمهای وارد نکند، زیرا نگران پاسخ شدید حزبالله بود. همین موضوع سبب بحث تحقیرآمیز درباره ضعف ارتش و ترس دولت در برخی رسانهها شد. این وقایع نشان میدهد که اسرائیل در محاصره نیروهای مسلح مخالف خود قرار دارد که آماده پاسخ هماهنگ به تحریکات آن هستند؛ و با توجه به شکاف داخلی صهیونیستها، اسرائیل توانایی برخورد در چند جبهه را ندارد؛ اما تندروها همچنان با اقدامات خود، این رژیم را به اضمحلال سوق میدهند. آنها با راهپیمایی در کرانه باختری، خواستار گسترش شهرکهای یهودی هستند و چندین وزیر کابینه، ازجمله بن گویر در این راهپیماییها شرکت میکنند.
نتانیاهو که در ۲۷ سال اخیر پانزده سال در رأس دولت بوده، در نظر اسرائیلیها جادوگر سیاسی تلقی میشود؛ اما او در ۷۳ سالگی به علت تشکیل راستگراترین کابینه دوران حیات اسرائیل، با بنبستی روبهرو شده که ریشه در گسلهای درون جامعه یهودی بین چپ و راست، مذهبی و سکولار، سنتی و متجدد دارد. چپگرایان امیدوارند حداقل پنج نماینده پارلمان از ۶۴ کرسی جناح حاکم جدا شوند تا دولت سقوط کند. این به معنای نیاز به انتخابات جدید خواهد بود، یعنی ششمین انتخابات پارلمان در طی چهار سال و باز هم ابهام در آینده سیاسی. احتمال دیگر این است که پارلمان کنونی لایحه را به تصویب برساند و دیوان عالی چند بخش کلیدی از آن را باطل اعلام کند. در این صورت، بحران بین نهادهای حکومتی شدت میگیرد و لشکرکشی خیابانی به طرفداری از هر یک صورت خواهد گرفت. آنگاه باید منتظر تشدید شکاف در نیروهای نظامی و امنیتی بود، بهطوریکه گروهی از آنها به هواداری از کابینه و گروهی دیگر به طرفداری از دیوان عالی وارد عمل شوند.
جابهجایی دوست و دشمن
در بدترین زمان ممکن برای اسرائیل، زلزلهای در منطقه روی داده که میتواند جبهه متحد این رژیم را زیرورو کند و آن تغییر غافلگیرکننده سیاست عربستان سعودی در قبال ایران است. امریکا و اسرائیل چندین دهه تلاش کردند تا دوقطبی «اعراب در مقابل اسرائیل» شکسته شود و با دوقطبی «اعراب و اسرائیل در مقابل ایران» جایگزین گردد. حتی ریشههایی تاریخی برای ضدیت بین اعراب و ایران برجسته شد که به دوران قبل از اسلام و سپس دوره فتوحات مسلمانان بازمیگردد. گویی سرنوشت ایران و همسایگان غربی و جنوبی آن، تقابلی تاریخی است که فراز و نشیب میگیرد اما ازلی و ابدی است. حتی توافق سالهای اخیر بین اسرائیل و چند دولت عربی، موسوم به توافق ابراهیم که با وساطت امریکا امضا شد، بر این اساس شکل گرفت که «فرزندان ابراهیم» به جای «فرزندان امت اسلامی» محور شکلگیری منطقه باشند. اکنون این طرح درازمدت به مشکلی زیربنایی برخورده و آن نزدیک شدن عربستان به ایران است.۲۰
روابط ایران و عربستان در دوران پهلوی از یکسو، وابسته به سیاستهای نفتی و اوپک بود، و از سوی دیگر، تحت تأثیر مسئله فلسطین و روابط پنهان ایران با اسرائیل قرار داشت؛ اما از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، احساسات ضد ایرانی حاکمان عرب به علت هراس از صدور انقلاب افزایش یافت و سپس اندیشه تقابل هلال شیعی با نظامهای سنی منطقه، ذهنیت آنان را دچار اضطراب دائمی کرد. امریکا چند دهه از طریق دولت و رسانههای خود بر آتش این اضطراب دمیده است. چند جنگ نیز بر اساس این ذهنیت شکل گرفته است: جنگ عراق علیه ایران، جنگ گروههای شبهنظامی و تکفیری علیه عراق و سوریه، و جنگ عربستان علیه یمن. چند دولت عربی دیگر هم تحت تأثیر سیاستهای امریکا و ذهنیت عربستان، روابط سردی با ایران داشتهاند، مانند برخی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و اردن. مصر حتی از برقراری رابطه با ایران پرهیز کرده است. یک مورد خاص، امارات متحده عربی است که بر سر مسائل مختلف، از حاکمیت جزایر سهگانه تا جنگ یمن و تا رابطه با اسرائیل، اختلافات عمیقی با ایران دارد. گرچه برخلاف این روند کلی، امارات در کنار چین از شرکای تجاری درجه اول ایران است و مثلاً در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۸ میلیارد دلار صادرات به ایران داشته که نزدیک به ۳۱ درصد واردات ایران را شامل میشود. شرکتها و تجار ایرانی محصولات بسیاری از کشورهای جهان را که در امارات عرضه میشود، بدون توجه به تحریمها تهیه میکنند.
علاوه بر اختلافات سیاسی، فهرست طولانی شکایات دولتهای عربی از ایران شامل برنامه هستهای، توسعه تسلیحاتی و نفوذ ایران در گروههای شبهنظامی منطقه میشود. در گذشته، عربستان و اسرائیل در کنار یکدیگر بهشدت مخالف انعقاد توافق هستهای برجام و همچنین احیای آن بودهاند. ایران همواره انکار کرده که اقدامات آن علیه منافع کشورهای عربی است، اما امریکا تصور این کشورها از ایران بهعنوان دشمن را تقویت کرده و اسرائیل را بهعنوان یک دوست برای آنان ترسیم نموده که میتواند توازن با ایران را به نفع اعراب تغییر دهد. امریکا حتی تلاش کرده نوعی اتحادیه نظامی بین دولتهای عربی، بهویژه عربستان و اسرائیل به سبک ناتو و علیه ایران تشکیل دهد. دولت سعودی طی سالهای اخیر، در تأسیس شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال و عملیات جنگ روانی در شبکههای اجتماعی علیه ایران سرمایهگذاری گسترده کرد و از سازمان مجاهدین خلق و تجزیهطلبان ایرانی حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل آورد. در جریان ناآرامیهای ایران در پاییز سال ۲۰۲۲ گروههای وابسته به عربستان نقش مهمی در قاچاق اسلحه و عملیات تروریستی داشتند.
به نظر میرسد همه این ذهنیتها و اقدامات به دنبال توافق ایران و عربستان با وساطت چین در مارس ۲۰۲۳ به هم ریخته است. دلایل تغییر بنیادی در سیاست خارجی عربستان را میتوان در مجموعهای از ناکامیها و فرصتها جستوجو کرد: تمرکز سیاسی و نظامی امریکا بر چین در شرق آسیا و بر روسیه در جنگ اوکراین و در نتیجه کاهش توجه امریکا به مسائل منطقه غرب آسیا، پیشروی چین در عرصههای اقتصادی و سیاسی و تمایل عربستان به حضور در پروژه جاده ابریشم جدید در کنار ایران، فشار امریکا به عربستان برای بر دوش گرفتن هزینه سنگین طرحهای نظامی و امنیتی ناکام و بیثمر در منطقه، شکست عربستان در تأمین اهداف خود در جنگ یمن، ناتوانی امریکا در تأمین امنیت دولت سعودی در مقابل عملیات نظامی متحدان ایران مانند حمله گسترده یمنیها به آرامکو و قطع نیمی از تولید نفت عربستان در سال ۲۰۱۹، شکست پروژه داعش و گروههای دیگر شبهنظامی برای جدا کردن عراق و سوریه از محور مقاومت، افزایش نفوذ ایران در منطقه با وجود تلاشهای پرهزینه مخالفان آن، شکست طرح تضعیف ایران در جریان کشمکشهای داخلی آن، و رشد زیادهخواهی و افراطیگری حکومت اسرائیل.
بهرهبرداری ایران
ثمره توافق با ایران فقط برقراری رابطه پس از هفت سال قطع آن نیست، بلکه همراه با آن، مجموعهای از تغییرات مهم در سیاستهای دولت سعودی پدیدار شده که از جهات مختلف با سیاستهای ایران هماهنگی دارد: توجه به چین بهجای امریکا در سیاست خارجی، تنشزدایی با ایران، پذیرش پیروزی دولت سوریه و شکست شبهنظامیان وابسته به عربستان و غرب در جنگ چندجانبه آن کشور، پذیرش راهحل سیاسی در جنگ یمن از راه مذاکره مستقیم با حوثیهای متحد ایران، و تجدید روابط با حماس پس از سالها کشمکش. همه جزئیات توافق ایران و عربستان فاش نشده و باید منتظر توافقات بعدی هم بود که میتواند حول نزدیکی دو کشور شکل بگیرد، ازجمله پیریزی طرحهای مشترک توسعه، قطع همکاری با عملیات مخفی امریکا و اسرائیل علیه ایران شامل پروازهای شناسایی و تهاجمی با استفاده از فضای عربستان، پایان حمایت از شبکههای رسانهای و گروههای مخالف ایران نظیر سازمان مجاهدین خلق، همکاری دو کشور در سیاستهای نفتی و اوپک، هماهنگی در سازمان همکاری اسلامی، هماهنگی در مسائل فلسطین و مقابله با زیادهخواهی اسرائیل، و همکاری در بازسازی سوریه و ثبات سیاسی و اقتصادی لبنان. اگر عربستان در همین مسیر به حرکت خود ادامه دهد و تحت تأثیر فشارهای امریکا متوقف نشود، میتوان انتظار داشت بسیاری از مسائل دیگر منطقه نیز حل شود. البته نباید بیش از حد خوشبین بود و تصور کرد که چرخش سیاسی عربستان به معنای اتحاد با ایران در همه اهداف و سیاستهای منطقهای آن است، بلکه به این معناست که تمرکز بر ثبات حول محور توسعه اقتصادی و حل مسائل واقعی منطقه، جایگزین تنشها و مسئلهسازی تصنعی و خصومتآمیز بین دو کشور خواهد شد.
دامنه این تغییرات تا هر مرحله ادامه یابد، ایران از آنها سود میبرد، بدون آنکه از مواضع اصلی خود کوتاه آمده باشد یا امتیاز بزرگی به رقیب قبلی خود پرداخته باشد. کشورهای دیگر عربی ازجمله امارات، بحرین، اردن، مصر و مراکش نیز احتمالاً تحت تأثیر عربستان، در سیاستهای خود نسبت به ایران تجدیدنظر خواهند کرد، زیرا امنیت و اقتصاد آنها به همراهی با عربستان گره خورده است. گرم شدن روابط بحرین با ایران و شتاب چند کشور کلیدی اتحادیه عرب برای بازگشت سوریه به این اتحادیه، پس از دوازده سال حمایت از مخالفان دولت بشار اسد، از اولین نتایج نزدیکی عربستان به ایران است.۲۱
اهرمهای تشویق و تنبیه
قبول خطمشی جدید عربستان برای امریکا و اسرائیل سنگین است زیرا نوعی تغییر ایدئولوژیک در مورد تعریف دشمن محسوب میشود. تفاهم با ایران طرح امریکایی توافق ابراهیم برای جمع شدن کشورهای عربی حول اسرائیل را به خطر میاندازد یا حداقل، آن را بیرمق کرده و مانع تأمین اهداف آن میشود. امریکا که از تغییر سیاستهای عربستان غافلگیر شده، تلاشهایی را در پشت پرده برای قانع کردن سران آن کشور به لغو تصمیمات خود آغاز کرده است. ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا، کمی پس از توافق ایران و عربستان، بدون اعلام قبلی عازم ریاض شد تا نارضایتی امریکا از این اقدام را ابراز کند. او به محمد بن سلمان ولیعهد گفت نزدیکی عربستان به ایران و سوریه، دور از چشم دولت امریکا انجام شده و این کشور ناراحت است که چرا از تحولات منطقه کنار گذاشته شده و به حاشیه رانده شده است.۲۲
سازمان سیا از سالها پیش برای مقابله با ایران، همکاری گستردهای با سازمان اطلاعات و نهادهای دیگر عربستان داشته و این کشور ستون اصلی نبرد پنهان امریکا با ایران در سراسر منطقه بوده است. امریکا از فضای پرتنش منطقه سود فراوانی برای نفوذ اطلاعاتی، ایجاد پایگاه نظامی، و فروش تجهیزات جاسوسی و تسلیحات گرانقیمت برده است بهطوریکه عربستان و امارات از بزرگترین خریداران اسلحه در جهان محسوب میشوند. از سوی دیگر، اسرائیل طراحی و سرمایهگذاری درازمدت برای اجرای پروژههای بزرگ اقتصادی و نظامی مشترک با عربستان و شورای همکاری خلیج فارس کرده که نزدیک شدن به ایران و سوریه همه آنها را زیر سؤال میبرد.
انتظار میرود ایالاتمتحده مجموعهای از تشویقها و تهدیدها را برای بازگرداندن عربستان بهسوی خود به کار گیرد. گرچه مشوقهایی که امریکا میتواند در زمینههای امنیتی و اقتصادی ارائه کند، چندان چشمگیر نیست بهویژه اینکه ضمانتهای امریکا در حمایت از عربستان سابقه خوبی ندارد و جدی نیست. سودی که امریکا از سالها همکاری سعودیها برده، به مراتب بیشتر از بهرهای است که سعودیها انتظار داشتهاند از این همکاری ببرند. تشبیهاتی که ترامپ درباره عربستان در مقابل رسانهها بیان کرد، مانند این عبارت که «گاوی شیرده است که باید آن را تا آخرین قطره دوشید و وقتی شیوخ پولدار فایدهای ندارند، باید خاورمیانه را رها کرد»، تحقیرآمیز و دردناک است اما خلاصهای برهنه از نگاه امریکا به آن کشور محسوب میشود.۲۳
اکنون مهمترین اهرم امریکا برای بازگرداندن عربستان به سمت خود، تهدید است. امریکا ممکن است تهدید کند که سرمایهگذاریها و داراییهای بزرگ عربستان در بازارهای تحت کنترل خود را مسدود خواهد کرد. یا تهدید کند که مستشاران نظامی خود را از آن کشور خارج کرده و سلاحهای پیشرفته موجود در آنجا را بیفایده و بیاثر خواهد کرد. امریکا ممکن است پروندههای تروریستی یا حقوق بشری عربستان مربوط به عاملان حملات ۱۱ سپتامبر، حمایت از شبهنظامیان تکفیری، قتل خبرنگار واشنگتنپست جمال خاشقچی و مانند آنها را به جریان اندازد.۲۴
علاوه بر تهدید به انجام این اقدامات، امریکا ممکن است به عملیات پنهان علیه عربستان دست بزند، مثلاً استفاده از گروههای تروریستی برای بیثبات کردن آن کشور، و کودتا یا ترور توسط ناراضیان درون خاندان آل سعود. قبلاً وقتی عربستان در مقابل امریکا مرتکب یک نافرمانی راهبردی شد، اتفاقی مشابه رخ داد. در جریان جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۷۳ و تحریم نفتی اعراب علیه حامیان اسرائیل، غرب متحمل شوک نفتی و افزایش شدید بهای انرژی شد که پسلرزههای آن تا مدتها گریبانگیر امریکا بود. انتقام از ملک فیصل پادشاه وقت عربستان سنگین بود: او در سال ۱۹۷۵ در جریان یک مراسم حکومتی در مقابل مقامات، توسط برادرزاده خود که از تحصیلات در امریکا بازگشته بود، به قتل رسید. معشوقه امریکایی قاتل، او را آزادیبخش کشورش دانست و کارش را خدمت به بشریت نامید.۲۵ ملک سلمان پادشاه کنونی و برادر کوچک ملک فیصل در آن زمان، فرمانداری پایتخت را بر عهده داشت و از نزدیک، شاهد وقایع آن دوران بود. سر قاتل از بدنش جدا شد، اما پادشاهان بعدی دریافتند که در مقابل نافرمانی، ممکن است تاوان سنگینی بپردازند.
شطرنج چین و امریکا
نقش چین در توافق ایران و عربستان، عامل ناراحتی مضاعف امریکاست. ایالاتمتحده به این علت از حضور خود در غرب آسیا کاسته است که بر شرق این قاره متمرکز شود؛ اما چین از این خلأ استفاده کرده و در غرب آسیا حضور پررنگی پیدا کرده تا باعث برهم خوردن تمرکز امریکا شود. این ناشی از درک ناقص دولت امریکاست که رابطه بین این دو منطقه را جدی نگرفته و در این شطرنج بزرگ غافلگیر شده است. ویلیام وکسلر از مقامات سابق وزارت دفاع امریکا در امور عملیات ویژه و مبارزه با تروریسم میگوید وساطت در توافق اخیر، بزرگترین اقدام چین برای پیشروی در خاورمیانه است. او میافزاید: چین قبلاً وعده کرده بود فقط منافع اقتصادی خود را دنبال میکند و مایل نیست یک بازیگر سیاسی اصلی در این منطقه باشد. اکنون قول میدهد که فقط در پی نفوذ دیپلماتیک در اینجاست و نه به دنبال حضور نظامی. ما نه باید وعدههای گذشته چین را باور میکردیم و نه باید قولهای امروزش را بپذیریم.۲۶
بسیاری از کارشناسان دیگر امریکایی نیز اعتقاد دارند چین میخواهد خلأ حضور امریکا در این منطقه را پر کند و پس از حضور اقتصادی و سپس سیاسی، نوبت همکاریهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی آن با این کشورها خواهد رسید. البته خود امریکا نیز در قرن گذشته همین مسیر را در این منطقه طی کرده است. از نظر آن کارشناسان، روند کنونی منجر به تهدید بنیادین برای منافع تجاری، مسیر انرژی و امنیت ملی امریکا خواهد شد. وکسلر میگوید پس از وساطت بین ایران و عربستان، عجیب نیست اگر قدم بعدی دیپلماتیک چین، وساطت بین ایران و امریکا در مورد احیای برجام باشد؛ البته برخی محافل واشنگتن از این موضوع استقبال خواهند کرد، اما هر دو این وساطتها از نظر اسرائیل، به معنای خلع سلاح آن در مقابله با نفوذ ایران خواهد بود.
مقامات سعودی ممکن است در یک بازی دوطرفه تلاش کنند امریکا و اسرائیل را متقاعد کنند که توافق با ایران و سوریه تضادی با پروژههای مشترک پیشین ندارد، اما بعید است آن دولتها این را بپذیرند، زیرا مهمترین هدف آن پروژهها ایجاد نظمی نوین در «خاورمیانه جدید» حول دوستی با اسرائیل و دشمنی با ایران و محور مقاومت بوده است. این هدفی ایدئولوژیک است که از نظر امریکا، عربستان باید انتخاب کند که آیا کاملاً موافق آن است یا مخالف آن. به قول جرج بوش رئیسجمهور سابق که دولت او طرح «خاورمیانه جدید» را پایهگذاری کرد: شما یا با ما هستید یا علیه ما. راهی میانه مطرح نیست.
کارمیل آربیت۲۷ که از مدیران لابی اسرائیل در واشنگتن موسوم به ایپک۲۸ بوده است، اظهار میکند دولت سعودی بهای گزافی را برای به رسمیت شناختن اسرائیل مطالبه کرده که شامل تضمینهای معتبر امنیتی و در اختیار داشتن انرژی هستهای است. ایالاتمتحده حاضر به پذیرش این درخواستها نیست و بنابراین سعودیها وارد یک بازی برای فشار بر امریکا شدهاند که نتیجهاش استقلال بیشتر آنها از ایالاتمتحده خواهد بود. احتمالاً عربستان دوران پرتنشی را با امریکا در پیشرو خواهد داشت و ما شاهد فراز و نشیبهایی در روابط آنها خواهیم بود که بر روابط آن کشور با ایران و محور مقاومت نیز تأثیر خواهد گذاشت؛ اما عربستان در درازمدت برای ثبات و توسعه خود، چارهای جز روی آوردن به قدرتهای نوظهور مانند چین و ایران، و جدا کردن سرنوشت خود از خواستههای نامعقول و تضمینهای بیاعتبار امریکا نخواهد داشت. ■
پینوشتها:
- https://www.timesofisrael.com/netanyahu-won-8-seat-majority-over-his-opponents-despite-near-parity-in-raw-votes/
- Religious Zionism
- Shas
- United Torah Judaism
- https://en.wikipedia.org/wiki/Demographics_of
_the_State_of_Palestine#:~:text=1%2C997
%2C328%20(Gaza%20Strip%20%E2%80%93%202022%20est.) - Bezalel Smotrich
- Jewish Power Party
- Itamar Ben-Gvir
- https://arabcenterdc.org/resource/the-united
-states-weak-response-to-the-netanyahu-government/ - Chris Van Hollen
- https://en.wikipedia.org/wiki/Second_Intifada
- Huwara
- https://time.com/6264116/west-bank-attack
-palestinian-civilians/ - Pogrom
- https://en.wikipedia.org/wiki/Huwara
- Ultra-Orthodox
- https://www.aljazeera.com/news/2023/
3/۲۷/israel-pm-netanyahu-suspends-judicial-change-plan-after-protest - Yoav Gallant
- https://www.bloomberg.com/news/articles/
2023-۰۴-۰۴/israel-s-court-plan-is-in-trouble-as-pressure-rises-on-netanyahu - https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-
atlanticist/is-saudi-iran-reconciliation-threatening-the-future-of-israeli-normalization/ - https://www.al-monitor.com/originals/
2023/۰۵/jordan-hosts-meeting-facilitate-syrias-return-arab-league - https://www.middleeastmonitor.com/202
30409-cia-director-says-us-felt-blindsided-by-saudi-arabia-reconciliation-with-iran - https://middleeastpress.com/english/donald
-trump-we-should-milk-saudi-arabia-as-much-as-possible-and-when-the-wealthy-sheikhs-becomes-useless-we-shall-abandon-the-middle-east/ - https://en.wikipedia.org/wiki/Saudi_Arabia
%E2%80%93United_States_relations
#:~:text=The%20trade%20relationship%20between%20the,two%20nations%20grew%20significantly%20stronger. - https://www.nytimes.com/1975/06/19/archives/faisals-killer-is-put-to-death-prince-is-beheaded-before-a-crowd-of.html
- https://www.atlanticcouncil.org/content-series/fastthinking/why-did-china-broker-an-iran-saudi-detente/
- Carmiel Arbit
- AIPAC