بدون دیدگاه

تهدیدهای جنگی اسرائیل برای تخریب مذاکرات برجام

شکاف درون اسرائیل در نحوه برخورد با ایران

محمد احمدی

در پی مقالات منتشره درباره اسرائیل در چشم‌انداز ایران، محمد احمدی در این شماره به مسئله تضاد در سیاست خارجی اسرائیل پرداخته و نشان می‌دهد حتی تندروهای اسرائیل هم با سیاستی که به میراث نتانیاهو معروف شده مخالف‌اند و این رفتار نتانیاهو موجب شکاف در درون اسرائیل در نحوه برخورد با ایران شده است. خوانندگان عزیز را به خواندن این مقاله وزین و مستند دعوت می‌کنیم.

در دورانی که مذاکرات برای احیای برجام در جریان است و کشورهای عربی هم‌پیمان امریکا تلاش می‌کنند روابط خود با ایران را بهبود ببخشند، اسرائیل خود را در یک بحران سیاست خارجی می‌بیند. آیا امریکای بایدن، دوستان امریکای ترامپ در غرب آسیا را به حال خود رها کرده و به ایران چشم دوخته است یا زیاده‌روی اسرائیل به این بحران منجر شده است؟

تاریخچه سیاست خارجی اسرائیل

در نگاه ساده‌انگارانه‌ای دوران ترامپ برای کارنامه سیاست خارجی نتانیاهو پرثمر به نظر می‌رسید. ترامپ خدمات زیادی به نتانیاهو کرد. شاید آخرین ثمره این دوران، برقراری روابط اسرائیل با چهار کشور عرب در اواخر سال ۲۰۲۰ با تلاش‌های دونالد ترامپ در چارچوب قراردادی موسوم به «توافق ابراهیم» بود. این توافق درواقع، رسمیت دادن به سال‌ها روابط پنهان اسرائیل با این کشورهاست. نشریه فارین پالیسی می‌گوید این اقدام عمدتاً به علت هراس اسرائیل و دوستانش از ایران است. اسرائیلی‌ها در بیش از ۲۵ سال اخیر در تلاش برای پیوند با این کشورها در پشت پرده بوده‌اند تا مشکل دیرینه‌ای را حل کنند.۱

فارین پالیسی تاریخچه روابط خارجی اسرائیل را بر اساس دو کتاب در این زمینه بررسی می‌کند. عنوان کتاب اول با الهام از جملات ده فرمان چنین است: سیاست خارجی اسرائیل: یک قوم نباید در تنهایی مستقر شود.۲ عنوان کتاب دوم با الهام از سِفر اعداد (۱۷: ۲۴) در کتاب مقدس یهودیان درباره طلوع ستاره بنی‌اسرائیل و برپا کردن عصای پادشاهی برای نابودی دشمنان یهود چنین است: ستاره و عصا: تاریخ دیپلماتیک اسرائیل.۳

تلاش اسرائیل برای به رسمیت شناخته شدن در دنیا و مشروعیت یافتن، از آغاز تأسیس، هدف اصلی دیپلماتیک آن بوده است. در این میان، بیشترین انزوای اسرائیل در آسیا، شمال آفریقا و همسایگی خودش بوده به‌طوری‌که هنوز اکثریت کشورهای مسلمان آن را نامشروع می‌دانند. از سوی دیگر، مرزهای کنونی اسرائیل و نظام حکومتی مبتنی بر نژادگرایی از نگاه بیشتر کشورهای جهان همچنان نامشروع است.

فارین پالیسی می‌گوید تمرکز اسرائیل بر مسائل امنیتی خود سبب شده وزارت دفاع و سازمان‌های امنیت اسرائیل نقش بیشتری در شکل‌گیری سیاست خارجی اسرائیل داشته باشند و دیپلمات‌های آن اغلب در حاشیه باشند. این موضوع سبب بروز کشمکش‌هایی بین دیپلمات‌ها با مقامات نظامی و امنیتی شده که به اصول اخلاقی در سیاست خارجی توجهی ندارند. مثلاً اسرائیل به‌شدت از فروش اسلحه به برخی کشورهای استبدادی حمایت کرده و می‌کند. اسرائیل حتی به حکومت نظامیان در آرژانتین دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ اسلحه می‌فروخت و از آنجا مواد خام برای تسلیحات هسته‌ای خود وارد می‌کرد، درحالی‌که رژیم آرژانتین یهودستیز بود. این نوع سوابق، حاکی از دورویی اسرائیل در تبلیغ خود به‌عنوان حامی یهودیان جهان است.

دیپلماسی تلاش دارد بین آرمان‌ها و عمل‌گرایی آشتی برقرار کند، اما اسرائیل در بسیاری از موارد با قربانی کردن آرمان‌های اخلاقی، عمل‌گرایی را تا بیشترین حد خود گسترش داده است. به قول فارین پالیسی، اولویت اسرائیل به جای بهبود اوضاع یهودیان پراکنده در جهان، مهاجرت آن‌ها و همچنین فروش اسلحه بوده، به‌طوری‌که برای این کار حتی حاضر به همکاری با یهودستیزان هم شده است. مثلاً در دهه ۱۹۵۰ با دولت لهستان همکاری می‌کرد تا به جای بهبود شرایط زندگی یهودیان لهستانی، آن‌ها را مجبور کنند به اسرائیل مهاجرت کنند.

دیکتاتورهای محبوب اسرائیل

در دهه ۱۹۵۰ و دهه ۱۹۶۰ اسرائیل برای آنکه خود را از انزوا خارج کند با کشورهای تازه استقلال‌یافته در آفریقا روابط برقرار می‌کرد، درحالی‌که اغلب این کشورها موضعی منفی درباره یهودیان و نگرش لیبرال کشورهای غربی داشتند. گلدا مایر، وزیر خارجه وقت اسرائیل که بعدها نخست‌وزیر شد، پایه‌گذار این سیاست در آفریقا بود، اما کشورهای آفریقایی پس از دو جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ به نحو فزاینده‌ای به اعراب و کشورهای نفت‌خیز نزدیک شدند و از اسرائیل فاصله گرفتند؛ زیرا از یک‌سو اهمیت کشورهای مسلمان در نظر آنان بیشتر شده بود و از سوی دیگر آگاهی آنان درباره اشغالگری اسرائیل و وابستگی آن به امپریالیسم افزایش یافته بود، درحالی‌که کشورهای متعدد آفریقایی روابط خود با اسرائیل را در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ قطع می‌کردند، دیکتاتورهایی نیز در برخی از کشورهای آفریقایی حاکم بودند که روابط بسیار نزدیکی با اسرائیل داشتند و مورد حمایت آن بودند. موبوتو سسه ‌سکو۴ دیکتاتور زئیر (اکنون جمهوری دموکراتیک کنگو) و عیدی امین،۵ دیکتاتور اوگاندا، از این نوع بودند؛ گرچه بعداً روابط امین با اسرائیل و غرب تیره شد. نزدیکی اسرائیل با این دیکتاتورها بیشتر مربوط به وزارت دفاع و برای امور تسلیحاتی بود و وزارت خارجه اسرائیل، خود را منتقد این روابط نشان می‌داد.

یک منفعت مهم اسرائیل از دیکتاتورهای آفریقا، دسترسی به مواد خام و منابع طبیعی آن‌ها بود. بدترین نمونه آن واردات مواد خام برای تسلیحات هسته‌ای از رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید بود. روابط گسترده و عمیق نظامی و هسته‌ای بین دولت‌های اسرائیل و آفریقای جنوبی در دهه ۱۹۷۰ و دهه ۱۹۸۰ انتقاد شدیدی را در دنیا برمی‌انگیخت و حتی برخی دیپلمات‌های اسرائیلی نیز که باید به اعتراضات جهانی در این باره پاسخ می‌دادند، از این سیاست اسرائیل گلایه داشتند، اما این روابط تا سقوط رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی ادامه یافت. این نمونه‌ها نشان می‌دهد عمل‌گرایی سودجویانه اسرائیل در روابط خارجی با شعارهای رسمی آن مانند حمایت از دیپلماسی، دموکراسی و حقوق بشر فاصله زیادی دارد.

تضعیف عمدی نهاد دیپلماتیک

در سال‌های اخیر رویه دیرین اسرائیل در زیر پا گذاشتن اصول روابط بین‌المللی شدت پیدا کرده است. نتانیاهو با تضعیف وزارت خارجه کنترل بیشتری بر سیاست خارجی یافته، به‌طوری‌که علاوه بر نظامی‎گری، منفعت‌طلبی شخصی و حزبی را نیز جایگزین روش‌های معمول دیپلماتیک مانند اخلاق سیاسی، آشتی‌جویی و احترام بین ملت‌ها کرده است. به قول مؤسس و کارشناس یک اتاق فکر اسرائیلی، به نام نیمرود گورن،۶ نتانیاهو عمداً بودجه و کادر وزارت خارجه خود را کاهش داده و بسیاری از وظایف آن را به وزارتخانه‌های کم‌اهمیت سپرده است. اسرائیل در بسیاری از دوره‌ها حتی وزیر خارجه تمام‌وقت نداشته و این پست هم‌زمان در اختیار مقام دیگری مثل خود نتانیاهو بوده است.

هاآرتص می‌گوید بر اساس گزارش سازمان بازرسی دولتی در اسرائیل، وزارت خارجه این دولت در بحران درازمدتی است و این بحران ناشی از کاهش بودجه و کاهش پاسخگویی است. طبق این گزارش، ده‌ها نهاد موازی با وزارت خارجه و ناهماهنگ با یکدیگر در مأموریت‌های وزارت خارجه اسرائیل دخالت دارند. نتانیاهو که از مه ۲۰۱۵ تا فوریه ۲۰۱۹ سرپرستی وزارت خارجه را نیز بر عهده داشته در این بحران نقش دارد، اما سازمان بازرسی دولتی اسرائیل در گزارش خود از معرفی مقصر خودداری می‌کند.۷

این گزارش می‌گوید سیاست خارجی اسرائیل فاقد یک زیرساخت راهبردی و مدیریت متمرکز بر آن است. درواقع ۳۵ نهاد دولتی در آن شریک‌اند، بدون اینکه تقسیم‌کار آشکاری صورت گرفته باشد. تعدادی از وظایف وزارت خارجه در سالیان اخیر از آن جدا شده و به نهادهای کم‌اهمیت‌تر سپرده شده، به‌طوری‌که هماهنگی را مشکل کرده است. مثلاً امور یهودیان خارج از اسرائیل و مبارزه با یهودستیزی، به وزارت امور یهودیان پراکنده۸ منتقل شده و مبارزه با جنبش بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل۹ به وزارت امور راهبردی۱۰ سپرده شده است. بسیاری دیگر از وظایف وزارت خارجه شامل همکاری منطقه‌ای، امور اطلاعات خارجی، امور میراث خارجی و نظایر آن از این وزارتخانه سلب شده است. از سوی دیگر، بودجه وزارت خارجه در حال کاهش است، به‌طوری‌که برای انجام وظایف موجود آن کفایت نمی‌کند، درحالی‌که بودجه سایر وزارتخانه‌ها رشد کرده است. به علت این کاهش از فعالیت نمایندگی‌های اسرائیل در خارج، امور روابط عمومی، سفرها و ملاقات سفرا و حضور مقامات وزارت خارجه اسرائیل در کشورهای دیگر به طرز چشمگیری کاسته شده است، حتی تعدادی از سفارت‌خانه‌ها و کنسولگری‌های اسرائیل تعطیل شده‌اند. درواقع، وزارت امور مالی بدون هرگونه هماهنگی با وزارت خارجه تصمیم به کاهش بودجه آن گرفته و این تصمیم در کابینه تصویب شده است.

سازمان بازرسی دولتی اسرائیل می‌افزاید نهادهای مرتبط با سیاست خارجی در کشمکش با یکدیگرند. مثلاً مقامات شورای امنیت ملی که رابطه بسیار نزدیکی با نتانیاهو دارند از خودسری نهادهای اسرائیلی در خارج از کشور شاکی هستند؛ زیرا آن‌ها به جای دستورات نتانیاهو و شورای امنیت ملی، دیدگاه‌های خودشان را دنبال می‌کنند. از سوی دیگر، مقامات وزارت خارجه از این شکایت دارند که سایر مقامات دولتی اسرائیل بدون اطلاع این وزارتخانه با دولت‌های خارجی تماس دارند.

یهودستیزان محبوب اسرائیل

در پی تضعیف نهاد دیپلماتیک، نتانیاهو توانسته با دولت‌های ناقض حقوق بشر و غیردموکراتیک و حتی با یهودستیزان همکاری کند. مثلاً چند کشور اروپای شرقی که با سیاست‌های اتحادیه اروپا درباره مسئله فلسطین، مهاجرت مسلمانان به اروپا و غیر آن مخالف‌اند، با اسرائیل روابط گرمی دارند. نتانیاهو تلاش دارد از آرای دولت‌های اروپای شرقی مانند مجارستان، لهستان، لیتوانی و جمهوری چک (که همه ضد یهودند) در اتحادیه اروپا برای بر هم زدن مواضع این اتحادیه که برای اسرائیل نامطلوب است، مانند مخالفت با شهرک‌سازی در کرانه باختری، بهره ببرد. نتانیاهو از تاکتیک «تفرقه بینداز و حکومت کن» بین اروپاییانی استفاده می‌کند که در تشکیل اسرائیل و حمایت از آن در بیش از هفتاد سال اخیر شریک بوده‌اند. این بخشی از همان عمل‌گرایی غیراخلاقی است که در چارچوب دیپلماسی و احترام متقابل بین دوستان نمی‌گنجد. برخی از دولت‌های پوپولیست اروپای شرقی با وجود روابط گرم با نتانیاهو گرایش‌های یهودستیز دارند. دولت مجارستان از همین نوع است، درحالی‌که اکثر یهودیان آن کشور با سیاست‌های آن مخالف‌اند. این نمونه دیگری از عمل‌گرایی نتانیاهو است که علیه هم‌کیشان خود در اروپا به کار گرفته و یادآور همکاری اسرائیل با لهستان در دهه ۱۹۵۰ علیه منافع یهودیان اروپایی است که اکنون در ابعاد بزرگ‌تری بر سیاست خارجی اسرائیل سایه انداخته است، درحالی‌که شعار صهیونیسم از ابتدا، حمایت از یهودیان در مقابل ضد یهود بوده است.

اما استفاده از پوپولیست‌های اروپای شرقی به‌عنوان اهرم علیه اتحادیه اروپا برای اسرائیل هزینه‌هایی نیز دارد. این دولت‌ها در مقایسه با اروپای غربی روابط گرم‌تری با روسیه دارند و دل خوشی از امریکایی‌ها ندارند، درحالی‌که اروپای غربی و امریکا شرکای سنتی تجاری و سیاسی اسرائیل هستند. به قول نشریه فارین پالیسی اگر اروپای شرقی وزنه سنگینی در تصمیمات اتحادیه اروپا شود، سودجویی اقتصادی طرفداران روسیه بر این اتحادیه حاکم می‌شود که این زیانی درازمدت برای اسرائیل خواهد داشت. هزینه راهبردی دیگری که اسرائیل متحمل می‌شود، مسئله تحریم ایران بر سر برنامه هسته‌ای آن است. اسرائیل در گذشته از همکاری اتحادیه اروپا در تحریم ایران سود برده است، اما تضعیف این اتحادیه و تأثیر کشورهای اروپای شرقی در گرایش آن به سمت روسیه باعث می‌شود ایران برنده این بازی سیاسی نتانیاهو در اروپا شود، درحالی‌که اسرائیل در نگاه کشورهای لیبرال و دموکراتیک، موجودیتی نامطلوب تلقی شده و منزوی می‌شود.

با اینکه روسیه متحد ایران و حامی آن در برنامه هسته‌ای است، نتانیاهو روابط خوبی با روسیه دارد، اما این روابط چندان مورد رضایت امریکا و اتحادیه اروپا نیست، زیرا آن‌ها روسیه را رقیبی غیردموکراتیک تلقی می‌کنند که باید تحت تحریم‌های فزاینده قرار گیرد. مثلاً در رأی‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل در مارس ۲۰۱۴ برای محکومیت الحاق شبه‌جزیره کریمه به روسیه، با وجود اصرار امریکا به اسرائیل برای دادن رأی مثبت، اسرائیل حاضر به محکوم کردن آن نشد. در ۲۰۱۸ نیز در مراسم سالگرد پیروزی شوروی بر آلمان نازی، نتانیاهو حضور یافت، درحالی‌که بیشتر مقامات غربی به دلیل الحاق کریمه به روسیه آن را تحریم کردند. سپس در نوامبر ۲۰۲۰ درحالی‌که غرب از الکساندر لوکاشنکو،۱۱ رئیس‌جمهور بلاروس و متحد روسی، انتقاد می‌کرد و خود را حامی تظاهرات مخالفان لوکاشنکو نشان می‌داد، اسرائیل سفیر جدید خود را به آنجا فرستاد. نشریه اکونومیست در آن زمان، این را یک سیلی به صورت مردم بلاروس توصیف کرد. این نیز نمونه دیگری از عمل‌گرایی نتانیاهو در زیر پا گذاشتن اصولی است که متحدان سنتی‌اش امریکا و اتحادیه اروپا بر اساس آن تا کنون از اسرائیل حمایت کرده بودند؛ یعنی تعلق اسرائیل به اردوگاه غرب و آرمان‌های غربی.

شکاف‌افکنی در امریکا، بن‌بست در فلسطین

شاید بزرگ‌ترین ضربه‌ای که کنترل نتانیاهو بر سیاست خارجی زده در زمینه روابط اسرائیل با امریکا باشد. یک مدیرکل سابق وزارت خارجه اسرائیل می‌گوید نزدیکی نتانیاهو با ترامپ و حزب جمهوریخواه امریکا سبب تخریب همبستگی دو حزب امریکا در نگاه به اسرائیل شده و به شکافی منجر شده که یک سوی آن را باید مسیحیان اونجلیک و نفوذ آن‌ها در میان جمهوریخواهان دانست. یکی از صدماتی که اسرائیل از این شکاف خورد، شکست طرح «معامله قرن» است که قرار بود از سال ۲۰۲۰ با الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری به اسرائیل پیاده شود. تندروی‌های نتانیاهو و تخریب او در روابط دیپلماتیک، هزینه‌های زیادی را به اسرائیل تحمیل کرده که یکی از آن‌ها پیچیده شدن مسئله صلح با فلسطینی‌ها و با همسایگان شمالی اسرائیل است. در دوران نتانیاهو، اسرائیل همواره از راه‌حل صلح‌آمیز در این باره دورتر شده است. درنتیجه، اکثریت جامعه جهانی مرزهای اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی را به رسمیت نمی‌شناسند و حکومت آن را مبتنی بر نژادگرایی و نقض حقوق بشر می‌دانند.

هم‌زمان فلسطینی‌ها نیز از راه‌حل سیاسی نومید شده‌اند و به راه‌های نظامی روی آورده‌اند. اگر اسرائیل زمانی از خطر پراکنده تروریسم برای یهودیان سخن می‌گفت، اکنون با خطر تسلیحات متمرکز و سنگین نظامی و موشکی در مرزهای شمالی و جنوبی خود مواجه است. اسرائیل پس از ده‌ها سال تلاش موفق شده با چند کشور عرب رابطه سیاسی برقرار کند. روابط آن با مصر و اردن به چند دهه پیش بازمی‌گردد، اما روابط آن با امارات، بحرین، سودان و مراکش در ماه‌های آخر دولت ترامپ در سال ۲۰۲۰ رسمیت یافت. برقراری روابط با این کشورها که هرگز در جنگ با اسرائیل نبوده‌اند به حل مسئله فلسطین کمکی نمی‌کند، زیرا صلح وقتی معنا دارد که مسائل بین دو دشمن همسایه حل شود که تا کنون در وضعیت جنگی در مقابل یکدیگر بوده‌اند.

در بین کشورهای مسلمانی که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند می‌توان از ایران، پاکستان، افغانستان، بنگلادش، اندونزی، مالزی، عراق، کویت، قطر، عمان، عربستان، یمن، سوریه، لبنان، الجزایر، لیبی، تونس، موریتانی، سومالی و چندین کشور دیگر نام برد. در میان کشورهای غیرمسلمان نیز کوبا، ونزوئلا و کره شمالی به این دلیل که اسرائیل را یک موجودیت امپریالیستی و استعماری می‌دانند رابطه سیاسی با آن ندارند.۱۲

شکاف در مواجهه با ایران

یکی دیگر از جلوه‌های شکاف درونی امریکا که به اسرائیل صدمه زده در زمینه برجام است. دموکرات‌ها که دشمنی آشکار نتانیاهو در سخنرانی بی‌سابقه‌اش در مارس ۲۰۱۵ در کنگره امریکا علیه تلاش اوباما برای توافق اتمی با ایران را از یاد نبرده‌اند و سپس شاهد خرابکاری رفیق نتانیاهو (ترامپ) در این توافق هسته‌ای بوده‌اند، در مذاکرات برای احیای برجام، اسرائیل و جمهوریخواهان را آشکارا تحقیر کرده‌اند. مایر داگان، رئیس سابق موساد، می‌گفت نتانیاهو با ترسیم ایران هسته‌ای به‌عنوان مشکل اسرائیل، باعث صدمه‌ای راهبردی به اسرائیل شده، زیرا اگر اسرائیل نقش خود را کاهش می‌داد و خطر ایران هسته‌ای را مشکل جهانی معرفی می‌کرد، چنین شکافی در نحوه برخورد با ایران به وجود نمی‌آمد. درواقع، آریل شارون و ایهود اولمرت دو نخست‌وزیر پیش از نتانیاهو از همین سیاست پیروی می‌کردند، اما تندروی‌های نتانیاهو و همدستش، ترامپ، سبب فروریختن برجام و برداشته شدن موانع از سر راه توسعه هسته‌ای ایران شد.

ایران از شکاف بر سر برجام سود برد و توان اتمی خود و ذخایر اورانیوم غنی‌شده را گسترش داد و از دسترسی بازرسان خارجی به تأسیسات هسته‌ای خود کاست. تلاش نتانیاهو و ترامپ برای تخریب برجام در عمل، به این منجر شد که امریکا و اسرائیل منزوی شوند و با تغییر دولت امریکا و بازگشت آن به مذاکره، دست ایران برای چانه‌زنی پر باشد. احیای برجام با شرایط مطلوب ایران یک شکست سنگین برای تندروی‌های نتانیاهو در عرصه جهانی و شش سال تلاش او برای تخریب آن خواهد بود.

اما نتانیاهو هنوز از رویه خود دست برنداشته است. در اواخر آوریل ۲۰۲۱ یک هیئت امنیتی از اسرائیل در واشنگتن با مقامات دولت بایدن دیدار کرد تا مانع احیای برجام شود. این هیئت شامل مایر بن‌شبت،۱۳ مشاور امنیت ملی نتانیاهو، یوسی کوهن،۱۴ رئیس موساد، ژنرال تامیر هیمن،۱۵ رئیس اطلاعات ارتش و تال کلمن،۱۶ ژنرال نیروی هوایی مسئول استراتژی اسرائیل درباره ایران، بودند. آن‌ها چند ملاقات با جک سالیوان۱۷ مشاور امنیت ملی امریکا، آنتونی بلینکن۱۸ وزیر خارجه و بیل برنز،۱۹ رئیس سیا داشتند. جو بایدن، رئیس‌جمهور، نیز با رئیس موساد دیدار کرد.۲۰

به نظر می‌رسد نتانیاهو به این علت در این سفر حضور نداشت که از انتقادات رسانه‌ها برای ادامه تندروی خود و سیاست تخریب برجام نگران بوده است. از سوی دیگر امید نتانیاهو به توقف روند احیای برجام کم است و بیشتر نگران جایگاه خود در اوضاع بی‌ثبات اسرائیل برای تشکیل دولت جدید است. فارین پالیسی در مقاله‌ای به قلم جان هانا،۲۱ عضو یک مؤسسه طرفدار اسرائیل در امریکا و مشاور امنیتی دیک چنی (معاون جرج بوش رئیس‌جمهور اسبق) اطلاعاتی درباره فشار اسرائیل به امریکا را منتشر کرده است: نمایندگان نظامی و اطلاعاتی نتانیاهو در ملاقات پشت درهای بسته به امریکایی‌ها گفته‌اند اگر برجام احیا شود، دو اتفاق خواهد افتاد: اولاً تا پایان دوران این قرارداد در سال ۲۰۳۰ ایران قادر به تولید سلاح اتمی خواهد بود؛ و ثانیاً از هم‌اکنون میلیاردها دلار به خزانه ایران سرازیر خواهد شد تا نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش دهد و اسرائیل را نابود کند. اسرائیل تهدید کرده اگر باید بین ایران تحت تحریم در زمان حاضر و ایران بسیار قوی‌تر و احتمالاً اتمی در سال‌های آینده، یکی را برای جنگ انتخاب کند ترجیح می‌دهد اولی را برگزیند.

دولت و رسانه‌های امریکا به این تهدیدات جنگی چندان اعتنایی نکردند و ایران نیز اعلام کرد آن را جدی نمی‌گیرد، اما آماده پاسخ به حرکات اسرائیل است. از سوی دیگر، امریکا برای آرام کردن اسرائیلی‌ها وعده داده پس از احیای برجام، مذاکرات دیگری برای افزایش و تقویت قیود آن و محدود کردن فعالیت‌های غیرهسته‌ای ایران شامل برنامه موشکی و حمایت از شبه‌نظامیان منطقه‌ای شروع می‌شود، اما اسرائیلی‌ها به این وعده‌ها امید چندانی ندارند و باور نمی‌کنند ایران پس از رفع تحریم‌ها، از تهدید امریکا به برقراری مجدد آن بترسد. به قول فارین پالیسی، اسرائیل پیش‌بینی می‌کند ایران پس از احیای برجام آن را صبورانه رعایت خواهد کرد تا بندهای آن یکی‌یکی به پایان دوره خود برسد و مهم‌ترین بخش آن؛ یعنی محدودیت غنی‌سازی اورانیوم نیز در سال ۲۰۳۰ خاتمه یابد.

در این مدت، از نظر اسرائیل بعید است بایدن یا هر دولت دموکرات دیگری در امریکا به تحریم ایران بازگردد. دموکرات‌ها در زمان ریاست‌جمهوری ترامپ، او را سرزنش می‌کردند که چرا از برجام خارج شده، درحالی‌که ایران کاملاً به مفاد قرارداد اتمی پایبند بوده است. اسرائیلی‌ها همچنین باور ندارند امریکا درباره مذاکرات بعدی با ایران برای تمدید و تقویت بندهای برجام جدی باشد. همه واسطه‌های امریکایی مذاکرات جدید همان کسانی هستند که در دولت اوباما برای بستن قرارداد اولیه برجام تلاش می‌کردند و در آن زمان، منتقدان برجام در غرب و در اسرائیل را به تمسخر می‌گرفتند که بستن قراردادی بهتر از این رؤیاپردازی و غیرممکن است. با پیشروی‌های چند سال اخیر ایران در منطقه و در حوزه موشکی و صنایع هسته‌ای، بعید است نظر مذاکره‌کنندگان امریکایی در این باره به نفع اسرائیل تغییر کرده باشد. اسرائیلی‌ها پیش‌بینی می‌کنند بایدن پس از احیای برجام، ایران را رها می‌کند و به سراغ اولویت‌های دیگری می‌رود: مشکلات داخلی امریکا و رقابت راهبردی با چین.

تهدید به جنگ

از زمان شروع مذاکرات احیای برجام، اسرائیل بارها به شکل‌های مختلف تهدید به راه انداختن جنگ کرده است. نتانیاهو گفت: «به نزدیک‌ترین دوستان هم می‌گویم معامله با ایران که باعث تهدید ما به نابودی می‌شود ما را پایبند آن نخواهد کرد». الی کوهن،۲۲ وزیر اطلاعات اسرائیل، گفت: «معامله بد، منطقه را به جنگ فزاینده می‌کشد … هواپیماهای اسرائیل می‌توانند به هر نقطه خاورمیانه و قطعاً به ایران برسند». اویو کوچاوی،۲۳ رئیس ستاد ارتش، نیز گفت: به ارتش دستور داده نقشه‌هایی برای حمله به ایران در سال ۲۰۲۱ آماده کند. بنی گانتز، ‌۲۴ وزیر دفاع، تهدید کرده اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را توسعه دهد، اسرائیل نقشه‌هایی برای حمله به آن دارد، اما بعید است اسرائیل که از جنگ با حریفان کوچکی مانند حماس یا حزب‌الله می‌هراسد و در چند برخورد سالیان اخیرش با فلسطینی‌ها به‌سرعت پیشنهاد آتش‌بس داده، اکنون خود را درگیر جنگ با حریف بسیار بزرگ‌تری مانند ایران کند. آنچه بیشتر انتظار می‌رود این است که اسرائیل به خرابکاری در برنامه هسته‌ای یا سایر فعالیت‌های ایران دست بزند. اسرائیل در ماه‌های اخیر دست به ترور یک دانشمند هسته‌ای و انفجاری در تأسیسات نطنز زده است، اما فارین پالیسی می‌گوید این حملات فایده‌ای ندارد و تنها می‌تواند بخشی از یک داستان مهیج جاسوسی باشد.۲۵

آنچه بسیار مهم‌تر از این‌ها بود، تحریم‌های چندساله امریکا بود که گرچه موانعی بر سر راه ایران گذاشت، نتوانست ایران را متقاعد به توقف برنامه هسته‌ای خود یا به قبول مذاکرات برای چیزی فراتر از برجام کند. ایران پس از این فشارها و خرابکاری‌ها حتی مصمم‌تر شده تا غنی‌سازی اورانیوم و سایر فعالیت‌های هسته‌ای خود را افزایش دهد. به قول فارین پالیسی، حملات اسرائیل نمی‌تواند یک راهبرد پایدار و مؤثر باشد. ایران سال‌هاست با چنین عملیاتی روبه‌رو بوده است. رانن برگمن، نویسنده اسرائیلی۲۶ و همکار چند روزنامه در امریکا و اسرائیل، کتابی دارد با عنوان جنگ سرّی با ایران: ۳۰ سال مبارزه مخفی علیه خطرناک‌ترین قدرت تروریست دنیا.۲۷ او در این کتاب می‌گوید: از زمان انقلاب ایران، موساد و سیا و سازمان‌های همکار آن‌ها در اروپا، در جنگی مخفی و وسیع با ایران و گروه‌های مرتبط با آن درگیر بوده‌اند، اما نه‌تنها نتوانسته‌اند تهدید ایران را برطرف کنند، بلکه با ابعاد وسیع‌تری از آن روبه‌رو شده‌اند که برنامه هسته‌ای یکی از آن‌هاست.

اسرائیل علاوه بر خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای ایران در سال‌های اخیر با حملات هوایی به مواضعی در سوریه تلاش کرده حضور ایران در آن کشور را محدود کند. همچنین در ماه‌های اخیر در یک جنگ اعلام‌نشده دریایی با ایران درگیر بوده است، اما این مجموعه عملیات، نه‌تنها به کاهش فعالیت‌های ایران منجر نشده بلکه برعکس باعث تشدید اقدامات هسته‌ای ایران و تلافی در جبهه‌های دیگر علیه اسرائیل شده است.

شکاف در اسرائیل بر سر ایران

شکست برنامه مشترک ترامپ و نتانیاهو برای فشار حداکثری به ایران و در مقابل، گسترش بی‌سابقه برنامه هسته‌ای ایران پس از خروج امریکا از برجام باعث شده بین مقامات اسرائیلی درباره نحوه برخورد با ایران، اختلاف پیدا شود.۲۸ اردوگاه تندروها به رهبری نتانیاهو تلاش دارد به هر قیمت مانع احیای برجام شود، اما گروهی از کارشناسان امنیتی اسرائیل معتقدند خرابکاری و درگیری می‌تواند به سخت‌تر شدن حضور ایران در هر نوع مذاکره ازجمله آنچه برای اسرائیل مطلوب است منجر شود. اگر این‌گونه به نظر برسد که ایران تحت فشار برای مذاکره قرار دارد، این کشور از مذاکره خودداری کرده و به گسترش برنامه هسته‌ای خود ادامه خواهد داد که به زیان اسرائیل است. گروه سومی از مقامات اسرائیلی ازجمله گابی اشکنازی،۲۹ وزیر خارجه و بنی گانتز، وزیر دفاع، ترجیح می‌دهند با امریکا همکاری کنند تا برجام را تا جایی که امکان دارد به نفع اسرائیل بهبود دهند؛ البته ایران با هرگونه تغییر در محدودیت‌های برجام مخالفت می‌کند. دسته اخیر از اسرائیلی‌ها معتقدند اجرای برجام در چند سال ابتدای آن به سود اسرائیل بوده و مخالفت نتانیاهو با اوباما بر سر برجام در سال ۲۰۱۵ اشتباهی بزرگ بوده که نباید در دولت بایدن هم تکرار شود. دسته چهارمی از اسرائیلی‌ها نیز وجود دارند که از توسعه سریع برنامه هسته‌ای ایران در سال‌های اخیر به هراس افتاده و معتقدند برجام باید فوراً احیا شود تا از یک بحران بزرگ برای اسرائیل جلوگیری شود. تامیر پردو،۳۰ رئیس سابق موساد، از این گروه است. این‌ها نیز مانند گروه سوم بر این باورند اسرائیل به جای درافتادن با امریکا بر سر ایران باید با آن همکاری کند.

هرچند دولت نتانیاهو از پایان سیاست فشار حداکثری امریکا ناراحت است و دولت بایدن را ساده‌لوح می‌داند، اما برخلاف دوران اوباما فعلاً از انتقاد صریح و آشکار از امریکا خودداری می‌کند. الجزیره می‌گوید تندروهای اسرائیل فعلاً نقش اصلی را در سیاست‌های آن در این باره دارند. یانیو والر،۳۱ استاد سیاست خاورمیانه در دانشگاه کنت۳۲ انگلیس، می‌گوید حتی اگر برجام احیا شود، تلاش اسرائیل به شکل «جنگ در سایه» علیه برنامه هسته‌ای ایران ادامه خواهد یافت، اما بعید است یک جنگ واقعی روی دهد؛ زیرا هیچ‌یک از طرفین به افزایش درگیری‌ها تمایلی ندارند.۳۳

البته عده‌ای در اسرائیل خواهان حمله پیش‌دستانه به ایران هستند، اما عده‌ای دیگر خطرات و مشکلات چنین اقدامی را گوشزد می‌کنند. والر می‌افزاید واشنگتن که از سرعت گرفتن برنامه هسته‌ای ایران نگران است، در صدد است با احیای برجام زمان بخرد تا پیش از دستیابی ایران به توانایی ساخت سلاح اتمی، تغییراتی در حکومت ایران اتفاق بیفتد. سایمون میبون،۳۴ استاد سیاست بین‌المللی در دانشگاه لنکستر۳۵ انگلیس، می‌گوید مقامات اسرائیل مرتباً برنامه اتمی ایران را تهدیدی برای موجودیت اسرائیل معرفی می‌کنند؛ اما عده زیادی از مقامات امنیتی سطح بالای اسرائیل این ادعا را شعارهای نتانیاهو می‌دانند که تهدیدات را به شکل اغراق‌آمیزی توصیف می‌کند. آن‌ها از نتانیاهو خواسته‌اند برجام را بپذیرد، زیرا برای اسرائیل زمان می‌خرد. میبون می‌افزاید توسعه برنامه هسته‌ای ایران نشانه نیت خصمانه آن برای سلاح اتمی نیست، بلکه برای اهرم‌سازی و تقویت موضع خود در مذاکرات است.

درمجموع، عمل‌گرایی نتانیاهو در استفاده از ابزارهای نظامی و امنیتی به جای یک سیاست خارجی متوازن، باعث شکاف درونی در اسرائیل، ضربه به جایگاه اسرائیل در میان دوستان آن و افزایش آسیب‌پذیری آن در مقابل دشمنانش شده است. گرچه رویکرد نظامی و امنیتی در تاریخچه اسرائیل سابقه طولانی دارد، کاربرد افراطی آن در سیاست خارجی را باید میراث نتانیاهو دانست.■

 

پی‌نوشت:

۱.https://foreignpolicy.com/2021/03/26/has-israel-pushed-realpolitik-to-its-limits/

۲.Israeli Foreign Policy: A People Shall Not Dwell Alone, Uri Bialer, Indiana University Press, 2020.

۳.The Star and the Scepter: A Diplomatic History of Israel, Emmanuel Navon, Jewish Publication Society, 2020.

۴.Mobutu Sese Seko

۵.Idi Amin

۶.Nimrod Goren

۷.https://www.haaretz.com/israel-news/.premium-watchdog-highlights-major-flaws-in-israel-s-foreign-policy-but-not-a-word-about-ne-1.8819116

۸.Diaspora Affairs Ministry

۹.BDS )Boycott, Divestment and Sanctions(

۱۰.Strategic Affairs Ministry

۱۱.Alexander Lukashenko

۱۲.https://en.wikipedia.org/wiki/Foreign_relations_of_Israel

۱۳.Meir Ben-Shabbat

۱۴.Yossi Cohen

۱۵.Tamir Hayman

۱۶.Tal Kelman

۱۷.Jake Sullivan

۱۸.Antony Blinken

۱۹.Bill Burns

۲۰.https://foreignpolicy.com/2021/05/06/iran-nuclear-deal-jcpoa-biden-israel-talks-washington-war/

۲۱.John Hannah

۲۲.Eli Cohen

۲۳.Aviv Kochavi

۲۴.Benny Gantz

۲۵.https://foreignpolicy.com/2021/04/27/israels-attacks-on-iran-are-not-working/

  1. کتاب برخیز و اول تو بکش نوشته رانن برگمن (Ronen Bergman) را نشر صمدیه در ۱۳۹۸ منتشر کرده است.

۲۷.The Secret War with Iran: The 30-Year Clandestine Struggle Against the World’s Most Dangerous Terrorist Power, Simon & Schuster, 2008

۲۸.https://www.worldpoliticsreview.com/articles/29611/netanyahu-is-making-an-iran-israel-war-more-likely

۲۹.Gabi Ashkenazi

۳۰.Tamir Pardo

۳۱.Yaniv Voller

۳۲.University of Kent

۳۳.https://www.aljazeera.com/news/2021/5/3/israels-shadow-war-and-plans-to-scupper-irans-nuclear-deal

۳۴.Simon Mabon

۳۵.Lancaster University

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط