گفتوگو با احسان هوشمند
#بخش_ششم
در ادامه مباحث مرتبط با مرز در مبحث ترکیه، به موضوع اندیشکدهها و مؤسسات متمرکز بر ایران در ترکیه مانند ایرام و مرکز مطالعات تبریز در ترکیه رسیدیم. اگر موافق هستید با ارزیابی این مؤسسات مصاحبه را پیش ببریم؟
در ابتدای گفتوگو از مجله چشمانداز ایران تشکر میکنم که با جدیت این سلسله مباحث مرتبط با مرز را در راستای منافع ملی و امنیت ملی تعقیب و پیگیری میکند. احتمالاً در شمارههای پیش اشاره کردهام که تا دوره به قدرت رسیدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه یا «آکپارتی» توجه به ایران و کشورهای منطقه در سیاستهای ترکیه جایگاه چندانی نداشت. ترکیه در این دوره بیشتر پیوستن به اتحادیه اروپا را تعقیب میکرد، یعنی پس از پیمان سعدآباد که ترکیه و ایران و البته افغانستان و عراق متعهد شده بودند در امور داخلی یکدیگر بهصورت مطلق فعالیتی نداشته باشند و سیاستهایشان را با یکدیگر هماهنگ کنند، بهصورت عملی ترکیه و ایران کمتر دورهای نسبت به منافع متقابل هم، سیاست تهاجمی یا مداخلهگرایانه پیش برده بودند و حسن همجواری دو کشور ایران و ترکیه در دورهای چند دههای رعایت میشد. در این دوره مناسبات سیاسی ایران و ترکیه از ۱۹۲۴ تا ۱۹۷۹ متأثر از تلاش دو کشور برای صیانت از استقلال سیاسی و پیشبرد پروژه مدرنیزاسیون در دوره بین دو جنگ جهانی و سپس پیوستن به بلوک غرب در برابر سلطهطلبی اتحاد شوروی در دوره جنگ سرد بود.
با وقوع انقلاب اسلامی و بروز رویدادهای خونین در بخشهای غربی ایران؛ یعنی ناآرامیهای مناطق کردنشین در همان ماههای آغازین انقلاب، ترکیه نیز نگرانی خود را از ناآرامیهای در حوزه کردی در ایران بروز داد و در دیدار مقامات ترکیهای از ایران این ابراز نگرانی به مقامات کشور منتقل شد؛ البته برخی گزارشهای بعدی حاکی است در ترکیه نگرانیهای متعددی نسبت به شرایط ایران پس از انقلاب بروز کرده که یکی از مهمترین آنها تسلیح گسترده گروههای چپ در کردستان و جریانهای تجزیهطلبی است که در نزدیکی مرزهای ایران و ترکیه مشغول جنگ چریکی هستند؛ یعنی ترکیه نگران سرایت این اتفاقات به درون ترکیه است، بهویژه که در این سالها پارت کارگران کمونیست ترکیه یعنی پ.ک.ک به رهبری عبدالله اوجالان بهتازگی اعلام موجودیت کرده بود. همکاری دولت ترکیه با ایران برای انتقال تجهیزات پادگان سرو در خرداد ۱۳۵۸ به درون خاک ترکیه و برگشت این تجهیزات به درون خاک ایران از طریق مرز بازرگان از همین منظر قابلتوجه است. درحالیکه احزاب مستقر در منطقه در پس غارت این پاسگاه بودند، اما در ترکیه نگرانی دومی هم وجود داشت و آن مبتنی برای امکان اشاعه ایدئولوژی انقلاب ایران به درون جامعه ترکیه بود.
در این دوره برخی گزارشها حاکی است که دولت ترکیه بهتدریج ارتباطهایی با احزاب کُرد ایران برقرار کرد و به آنها اجازه تردد از طریق خاک ترکیه را صادر کرد و حتی به خبرنگاران خارجی نیز اجازه داده بود تا از طریق ترکیه بهصورت قاچاقی وارد ایران شوند و در مقر احزاب مسلح کردستانی و چپ به گردآوری خبر و گزارش بپردازند، اما این مناسبات هیچگاه موجب بروز چالش جدی میان ایران و ترکیه نشد. پایان جنگ سرد و نیز تحولات عراق بهویژه پس از جنگ نخست خلیج فارس و تشکیل دولت اقلیم کردستان روابط ایران و ترکیه را تحت تأثیر خود قرار داد. بهویژه آنکه در این دوره ترکیه بابت افزایش فعالیت حزب کارگران ترکیه یا پ.ک.ک به رهبری عبدالله اوجالان نگران بود. این درگیریهای در جنوب شرقی ترکیه موجب بیثباتی این بخش از ترکیه و هزینههای فروان انسانی یعنی دهها هزار کشته و زخمی و نیز هزینههای سنگین اقتصادی شده بود. تردد و فعالیت بخشهایی از سازمان مجاهدین خلق در ترکیه در این دوره موجب نگرانیهایی در ایران شده بود. کما اینکه تردد بخشی از نیروهای پ.ک.ک در ایران نیز موجب بروز نگرانی در ترکیه شده بود.
با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه از ۲۰۰۲ امیدواریهایی شکل گرفت که این حزب اسلامگرا روابط حسنهای با دولت جمهوری اسلامی ایران برقرار کند. اعلام «سیاست تنش صفر با همسایگان» که احمد داووداوغلو مطرح کرد و بهعنوان محور اصلی سیاست منطقهای ترکیه مورد توجه قرار گرفت ازجمله دلایلی بود که خوشبینی زیادی ایجاد کرد که در دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه احتمالاً روابط ترکیه با همسایگان بهویژه ایران تقویت شود، اما اختلافات داخلی در ترکیه و بهویژه ماجرای جماعتچیها و گولنیستها از طرفی و بهار عربی از سوی دیگر و بحران سوریه و لیبی و مصر و تحولات عراق از دیگر سو موجب شد تا ترکیه در سیاستهای منطقهای خود تجدیدنظر کند. ترکیه در این دوره بهسرعت به دخالت در امور داخلی کشورهای درگیر بحران ناشی از اعتراضات داخلی پرداخت. دعوت از معارضه لیبی، برقراری ارتباط گسترده با اخوان المسلمین مصر و دخالت نظامی در عرق و سپس دخالت گسترده و اشغال بخشهایی از خاک کشور سوریه نشانههای تازهای از تغییر استراتژی ترکیه بود. در این دوره میان ترکیه و ایران بر سر سرنوشت بشار اسد و دولت فعلی سوریه اختلافهایی بروز کرد؛ یعنی بهتدریج شاهد آغاز دور تازهای از رقابتهای منطقهای میان ایران و ترکیه و البته عربستان در منطقه شدیم. خروج نیروهای امریکایی از منطقه و خلأ قدرت ناشی از آنهم در تشدید رقابت منطقهای میان ترکیه و ایران نقش داشت. با تشدید این رقابت منطقهای شاهد آشفتگی بیشتری در غرب آسیا هستیم. در این شرایط است که توجه به ایران در مؤسسات مطالعاتی و پژوهشی و سیاسی و امنیتی ترکیه تشدید میشود. انتشار کتابهایی چون ایرانِ ترکان در دو جلد با رویکرد ترکگرایی نوشتهشده توسط رجب آل بایراک که یکی از مدیران سازمان اطلاعات ترکیه بود، نشانههایی از این توجه ویژه به ایران در ترکیه است.
در این شرایط است که یکی از مراکز مطالعاتی متمرکز بر ایران در ترکیه متولد میشود. نام این مؤسسه مرکز مطالعات ایرانی آنکارا یا ایرام۱ است. ایرام در سال ۲۰۱۶ در ترکیه تأسیس شد. آنگونه که در سایت مؤسسه بیان شده است: «مرکز مطالعات ایرانی آنکارا (ایرام) با هدف پژوهش درباره ایران و مسائل مربوط به آن پایهگذاری شده است. ایرام در نظر دارد تا با بررسی ابعاد فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران، نتایج پژوهشهای خود را در اختیار افکار عمومی؛ چه داخل ترکیه و چه خارج از آن قرار دهد». از نظر ایرام، ترکیه و ایران ارتباط تنگاتنگی با همدیگر دارند، اما علیرغم روابط تاریخی عمیق و همسایگی، در برخی حوزهها رقابت و برخوردی بین این دو کشور دیده میشود. از اینرو، ایرام در صدد است با فعالیتهای خود، در جهت کاهش اختلافات و کمک به ایجاد بستر مناسب برای افزایش همکاری گام بردارد. از نظر مؤسسه ایرام «ایران یکی از قدیمیترین و در عین حال یکی از پیچیدهترین کشورهای منطقه است. این کشور هم از لحاظ تاریخی و هم از نظر فرهنگی و اقتصادی، دارای مشابهتهای بسیار نزدیک با ترکیه است. با این حال، هنوز آثار زیادی از میراث فرهنگی-تاریخی مشترک کشفنشده باقی ماندهاند. بررسی وضعیت اقتصادی، سیاسی و ویژگیهای فرهنگی-اجتماعی ایران که در تمام موضوعات مربوط به خاورمیانه تمایل به ایفای نقشی فعال دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است».
ایرام تأکید دارد هرچند پنج مرکز ایرانشناسی و زبان فارسی در دانشگاههای ترکیه فعالیت دارند، اما این مراکز تمام نیازهای ترکیه را برآورده نمیسازند: «اگرچه در ترکیه برخی دانشگاهیان، پژوهشگران و کارشناسان بهصورت شخصی یا در مؤسسات تحقیقاتی غیرمتمرکز به مطالعه درباره ایران میپردازند و با اینکه رشته زبان و ادبیات فارسی در پنج دانشگاه این کشور آموزش داده میشود، اما این فعالیتها نیازها را برآورده نمیکند و مطالعات مربوط به ایران در سطح مطلوب خود قرار ندارد. در کشورهای غربی مراکز ایرانشناسی متعددی در حال فعالیت هستند، اما جای چنین مرکزی در ترکیه خالی بوده است و ایرام قصد دارد این خلأ را پر کند. یکی از اهداف ایرام توسعه بخشیدن به مطالعات ایرانشناسی و کمک به سایر نهادها و مؤسسات فعال در این زمینه و حمایت از فعالیتهای دانشگاهی در این خصوص (دورههای آموزشی، پایاننامهها، تحقیقات) است». دفاتر مرکز مطالعات ایرانی آنکارا در دو شهر مهم ترکیه یعنی آنکارا و استانبول قرار دارد.
ایرام با چه هدفی تأسیس شده است؟
آنگونه که مسئولان ایرام اعلام کردهاند اطلاعرسانی صحیح به افکار عمومی و سازمانها و نهادهای ذیربط از اهداف تأسیس این مؤسسه است. به سخن دیگر با توجه به اهمیت روزافزون توجه به ایران در کشور ترکیه و نیاز دولتمردان و دستگاههای دولتی ترکیه به روزآمد کردن اطلاعات درباره ایران، ایرام تأسیس میشود.
آیا در ترکیه مؤسسه مشابه با ایرام فعالیت میکند؟
تا جایی که اطلاع دارم بجز مرکز مطالعات استراتژیک مرتبط با خاورمیانه، مرکزی که متمرکز بر یک کشور باشد در ترکیه فعالیت نمیکند.
ایرام را چه کسانی تأسیس کردند و چه موضوعاتی را مطالعه و بررسی میکند؟ چه کسانی در ایرام فعالیت میکنند؟
همزمان با تأسیس ایرام گفته میشد آقای احمد اویسال مدیر این مؤسسه است. درباره ایشان اطلاعات زیادی در دسترس نیست. وی بجز ایرام مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در ترکیه است. کارهای ایرام را شخصی به نام آقای حقی اویغور مدیریت میکند. وی دانشآموخته دانشگاه تهران است. فعالیتهای علنی ایرام اغلب در هفت گروه مطالعاتی صورت میگیرد که عبارتاند از گروه مطالعات امنیتی، گروه مطالعات شیعه، گروه سیاست داخلی، گروه اقتصاد، گروه سیاست خارجی، گروه جامعه و فرهنگ و گروه نشر.
در میان کارکنان ایرام تعدادی از ایرانیهای عموماً آذربایجانی و زنجانی مشغول به فعالیت هستند. حمید ابراهیمی و هادی خدابندهلویی مسئول گروه مطالعات امنیتی ایرام و افرادی دیگری از کشورهای افغانستان و عراق و نیز از شهروندان ترکیه ازجمله اسماعیل ساری، مراد اصلان، مهمت موچ، تورقای شفق، مشتاق الحلو، آلپرتوق، محمد عبدلحمید، امید باشار، صابر عسکر اوغلو، تالان چوکو اوغلو، رحیم الله فرزام و دنیز جانر و احمد جاوید ترک اوغلو و دیگران به کار اشتغال دارند.
پس به نظر میرسد ایرام فعالیت گستردهای دارد.
همینطور است. ایرام فعالیت گستردهای دارد. فعالیتهای علنی ایرام را میتوان در قالب برگزاری دیدار با شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، برگزاری همایشها و سخنرانیها، فعالیت رسانهای اعضای ایرام در ایران و یا در شبکههای فارسیزبان خارج از ایران، در خبرگزاریهای ترکیه و درنهایت تولیدات سیاسی این مرکز اشاره کرد. اینها بخش علنی و قابلدسترس فعالیتهای ایرام است. بخش پنهان قاعدتاً در اختیار مسئولان ذیربط قرار میگیرد.
لطفاً بیشتر درباره فعالیتهای ایرام توضیح دهید.
ایرام با تعداد اعضای در حدود اعضای یک گروه مشابه پژوهشی در ایران یعنی بین بیست تا سی نفر همکار فعالیت بسیار گستردهای دارد. بررسی سوابق ایرام نشانگر فهرست بلندبالایی از دیدارهاست. دیدار با هیئتی از روحانیون حوزههای علمیه ایران، رهبران ترکمن عراقی، اعضای سفارت ژاپن، نماینده سفارت امریکا در آنکارا، اعضای سفارت کانادا، مدیران خبرگزاری آناولی ترکیه، سفیر ایران در ترکیه، سفیر لهستان در ترکیه و برخی شخصیتهای علمی و فرهنگی ایران ازجمله دیدارهایی است که در ایرام صورت گرفته و رسانهای شده است. همچنین برگزارش همایشها و یا جلسات سخنرانی در درباره ایران ازجمله روابط ایران-ایالات متحده و آینده توافق هستهای، چالشهای پیشروی ایران در سال جدید ۱۳۹۸، ایران در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی؛ دستاوردها و چالشها، بررسی ابعاد جهانی تحریمها علیه ایران، راهکار ایران برای مقابله با تحریمهای جدید امریکا، بررسی اندیشه تجدد دینی در ایران و شاعر فرهنگ مشترکمان: شهریار ازجمله همایشهایی است که ایرام برگزار کرده است.
اعضای گروههای مطالعاتی ایرام حضور فعالی در شبکههای فارسیزبان بهویژه شبکههای ایران اینترنشنال و بیبیسی فارسی دارند. در گزارشهای خبری و مصاحبههای این شبکههای فارسیزبان شرکت میکنند. پس از پخش مصاحبه این افراد در شبکههای فارسیزبان، بهسرعت مصاحبه ضبطشده در سایت ایرام بارگذاری میشود. تیم ایرام حضور فعالی در صدا و سیمای دولتی ترکیه، یعنی تی.آر.تی و نیز خبرگزاری آناتولی دارند. یادداشتهای این تیم بهصورت منظم و پرشمار در آناتولی منتشر میشود. مرور برخی از مطالب منتشرشده ایرام جهتگیری این مؤسسه را بیشتر آشکار میکند. بهعنوان نمونه میتوان به مطالب منتشرشده زیر اشاره کرد: سینمای ترکی در ایران، دانشنامه ایرانیکا و مقالات مربوط به ترکشناسی، نگاهی به ترجمه آثار ترکی به فارسی، رشد ملیگرایی و روز کوروش کبیر، مست عشق و دعوای فقیه و صوفی، رویگردانی مردم از روحانیت در ایران پس از انقلاب، ملیگرایی و هویتطلبی قومی در ایران پس از [آیتالله] خمینی، هشدار وزیر کشور ترکیه در مورد حضور پ.ک.ک. در ایران، سوغات مرگبار ایران برای سوریه، مداخله ایران در نبرد ادلب به چه معنی است؟ مرجعیت سیستانی؛ استراتژی روشن و تاکتیکهای مبهم، گمانهزنیها در مورد جانشینی آیتالله سیستانی، مخالفت حوزه نجف با مهندسی ژئوپلیتیک ولایت فقیه، اعتراضات بدون رهبری و مشکلات مزمن در ایران، شکاف در حشدالشعبی: پیامدها و احتمالات و نیز دگرگونی در دکترین امنیتی ایران و تنش میان ایران و آذربایجان. افکار عمومی شهروندان ترکیه، مهمترین جامعه هدف ایرام است. ایرام تلاش دارد واقعیات جامعه ایران را بهگونهای تفسیر و تحلیل کند که مطابق راهبردهای دولت ترکیه در خدمت منافع کشور قرار گیرد و لذا تلاش بسیار وسیعی توسط ایرام در جریان است تا ایرام بهعنوان پنجره شناخت ایران و بلندگوی غالب و مطرح مسائل ایران در ترکیه مطرح باشد. تلاش برای شکلدهی افکار عمومی ایرانیان و ایجاد شک و پرسش و ابهام درباره سیاست منطقهای ایران مطابق بر رقابت ایران و ترکیه و به نفع سیاستهای ترکیه، از دیگر اهداف جدی ایرام است. ایرام در چهار سال فعالیت خود، بیش از هر اتاق فکری توانسته از طریق اعضایش با مردم ایران سخن بگوید. هر روزنهای چه در رسانههای داخلی ایران یا رسانههای فارسیزبان ایرانی برای ایرام یک فرصت تلقی شده تا به جهتدهی افکار عمومی ایرانیان بپردازد. حضور مکرر، دائمی و مستمر در شبکههای پربیننده فارسیزبان متمرکز بر ایران، مانند ایران اینترنشنال و بیبیسی فارسی و غیره و حتی بخش فارسی شبکههای فارسیزبان یا خبرگزاری ترکیه مانند تی.آر.تی یا آناتولی، بخشی از این فعالیتهاست. در این بخش از فعالیتها نیز کارنامه ایرام برای پیشبرد اهداف ترکیه قابل توجه است. اگر از نگاه طرف ترکیهای هم به موضوع نگریسته شود، بیگمان کارنامه ایرام در تعامل با جامعه ایران کارنامهای پربار و استثنائی است، چراکه در تاریخ معاصر هیچ نهاد مطالعاتی یا تبلیغاتی ترکیه به اندازه ایرام بر مسائل ایران تمرکز نداشته و با ایرانیان از طریق فضاهای رسانهای و واقعی در تعامل نبوده است. ایرام مهمترین ابزار سیاسی و امنیتی و تبلیغاتی ترکیه درباره ایران تلقی میشود. از نظر بینالمللی نیز ایرام تلاش دارد بهعنوان یک منبع جدی درباره مسائل ایران به انتشار خبر، تحلیل و گزارش بپردازد. از این نظر و با توجه به تنوع مضامین تولیدشده، کارنامه ایرام قابل توجه و نیازمند بررسی است.
یعنی به نظر شما ایرام وابسته به نهادهای امنیتی ترکیه و سازمان میت است؟
درباره اینکه ایرام را نهاد ریاستجمهوری ترکیه یا نهاد امنیتی ترکیه تأسیس کردهاند و اداره میشود اطلاعات روشنی در اختیار ندارم، اما آنچه از بررسی فعالیتهای آشکار ایرام میتوان دریافت این مؤسسه فعالیتهای خود را در راستای منافع ترکیه بهویژه سیاستهای اعلامی دولت ترکیه در منطقه و ایران تعقیب میکند.
در ترکیه مؤسسه دیگری نیز با تمرکز با مسائل قومی در ایران تأسیس شده است. مقداری درباره فعالیت مؤسسه مطالعات تبریز در ترکیه توضیح دهید؟
یکی از اقدامات شگفتانگیز و مغایر با حسن همجواری دو کشور ایران و ترکیه اقدام دولت ترکیه به تأسیس و فعالیت یکی از تشکلهای ضدایرانی در ترکیه است که رویکرد افراطی قومگرایانه و تجزیهطلبانه و پانترکیستی دارد. مؤسسه مطالعات تبریز در سالهای گذشته و همزمان با تأسیس ایرام در آنکارا تشکیل شد و فعالیت خود را با حضور گروهی از افراطیهای قومگرای استانهای شمال غرب ایران آغاز کرد. گردانندگان این مرکز، مؤسسه مطالعاتی تبریز را چنین معرفی میکنند: «مرکز مطالعاتی تبریز در تاریخ ۲ آوریل ۲۰۱۶ توسط هیئت مؤسس به تعداد هفت نفر تأسیس شد». انستیتو تحقیقاتی تبریز، زبان، فرهنگ، ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، روش زیستی ترکان در جایجای جهان و منطقه ما بهخصوص ایران و آذربایجان و ملل دیگری که در ارتباط و همزیستی با آن میباشند را بهعنوان اهداف تحقیقاتی خود برگزیده است.
«مرکز مطالعاتی تبریز» در جهت اهداف تعیینشده، اقدام به برگزاری دورههای آموزشی، سمینار و کنفرانس میکند. انستیتو متناسب با اهداف خویش، رأساً یا بدواً اقدام به تهیه پروژههای مختلف کرده و این پروژهها را توسط متخصصان انستیتو یا سایرین اجرا میکند. انستیتو متناسب با اهداف تعریفشده، اقدام به تأسیس شورا و گروههای تحقیقاتی نموده و با توجه به تواناییهای ایشان در حد آکادمیک اقدام به تحقیق و آنالیز میکند. در این چارچوب در جهت تشویق، جهتدهی، مشارکت و حمایت از این فعالیتها، در درون و خارج از کشور، بلاواسطه یا با مؤسسات تحقیقاتی و آموزشی، صاحبان حقیقی و یا حقوقی، کتابخانهها، آرشیوها و دیگر مراکز اسناد همکاری میکند و نتایج این تحقیقات را برای استفاده مؤسسات و تشکلهای عمومی عرضه میکند یا پارهای از این تحقیقات را با صلاحدید برای استفاده داخلی و خارجی افکار عمومی منتشر میکند.
مرکز مطالعاتی تبریز متناسب با اهداف، با زمانبندی یا بدون آن، با در نظر گرفتن بها و یا بدون آن اقدام به فعالیتهای انتشاراتی میکند. نتایج پروژههای اجراشده را بهصورت گزارش یا بهصورت مونوگرافیک منتشر میکند. انیستیتو در داخل و یا خارج رأساً و یا با همکاری مؤسسات و تشکلهای عمومی و مؤسسات آموزشی عالی، تشکلهای خصوصی و اشخاص حقیقی، ایران، آذربایجان و دیگر جمهوریها و جوامع ترک، اقدام به تأسیس مراکز تحقیقاتی و کمک به توسعه این مراکز خواهد نمود که در زمینه فرهنگ، ساختار اجتماعی و تاریخی ترک و ترکان و ملل مرتبط با آنان تحقیق میکند.
مؤسسه مطالعات تبریز در ترکیه تمرکز ویژهای روی موضوع آذربایجان در ایران و آذریهای ایران دارد. البته رویکرد این مؤسسه در چارچوب ایدئولوژی ترکیه است؛ یعنی با رویکرد پانترکیستی فعالیت میکند. انتشار کتاب و مقاله و یادداشت و حتی فیلم ازجمله فعالیتهای این مؤسسه در آنکاراست. یکی از مختصات سیاسی این مجموعه اقدام برای معرفی اقوام ایرانی بهعنوان ملتهای متنوع است، یعنی ایران متشکل از مردمانی به نام ملت ایران نیست، بلکه کشور تاریخی ایران که عمری بس طولانی دارد و حتی دورههای تاریخی زیادی بخشی از ترکیه امروز بهعنوان بخشی از حوزه فرهنگی و تمدنی و سیاسی ایران تعریف شده است بر خلاف ترکیه کشوری متشکل از ملتهای مختلف است! یعنی کشور ترکیه که عمری در حدود صد سال دارد و اگر دولت ترکیه را ادامه عثمانیها بدانیم عمری در حدود چند سده دارد. کشوری تکملتی است و کردها و لازها و عربها و یونانیها و ارمنیها و دیگران در ترکیه قوم هستند، اما در ایران چند هزار ساله اقوام ایرانی ملتهای جدا از هم هستند! در این راستا مؤسسه مطالعات تبریز برقراری ارتباط با جریانهای افراطی قومی دیگر ازجمله تجزیهطلبان عرب و تبلیغات به نفع آنان را در فضاهای تبلیغاتی خود قرار میدهد. ضمن برگزاری نشستها و همایشها حتی در اروپا، برخی از مسئولان و مشاورین دولت ترکیه در جلسات و همایشهای این دسته نیز شرکت میکنند؛ یعنی افزون بر حمایتهای پیدا و پنهان دولت ترکیه از فعالیت یک گروه ضدایرانی در ترکیه که رویکرد افراطی قومگرایانه دارد حتی برخی مسئولان این کشور بهصورت علنی در همایشها و جلسات این گروه شرکت میکنند.
این اقدام ضد ایرانی در حالی است که ایران در دهه گذشته به هیچیک از گروههای مخالف ترکیه بهویژه گروههای قومگرا که اتفاقاً ظرفیت و آمادگی قابلتوجهی برای کسب حمایتهای ایران دارند نیز اجازه هیچگونه فعالیتی چه علنی چه غیرعلنی در درون ایران نداده است. با یک مثال توضیحم را روشنتر میکنم. آیا برای ایران دشوار است که در مقابل این دست از اقدامات ضد ایرانی جاری در ترکیه مؤسسه مشابهی به نام «مرکز مطالعات دیاربکر» در تهران افتتاح کند؛ یعنی اقدام چندان دشواری نیست که ایران در تهران اقدام به تأسیس مرکز مشابهی با تمرکز بر کردها یا علویها یا آلبانیها، بوسنیاییها، زازاها یا لازها و چچنیها، چرکسها، آبخازیها، آذریهای ترکیه، آشوریها، بلغاریها و عربها و دیگر اقوام مستقر در ترکیه کند. بهویژه که گروه قومی کرد مستقر در ترکیه بیشترین پیوستگی تمدنی و فرهنگی و زبانی و آیینی را با ایرانیان دارد. طرفه آنکه یک حزب مسلح و دارای نیروی مسلح و باانگیزه به نام پ.ک.ک هم در حال حاضر با دولت ترکیه در ستیز است! آیا حسن همجواری مغایر ورود ایران به این بازی مخاطرهانگیز و مخالف با حسن همجواری با ترکیه نیست؟ با این ملاحظات ایران تاکنون از چنین ابزاری برای مقابله با اقدام ترکیه استفاده نکرده است، اما استمرار فعالیتهای ضد ایرانی و تجزیهطلبانه گروهی محدود در ترکیه که دارای عقبه بزرگی هم در داخل ایران نیست میتواند درنهایت منجر به اقدام متقابل ایران شود که این وضعیت؛ البته نافی منافع ملی هر دو کشور ایران و ترکیه است. مسئولان دو کشور دقت ندارند که ایران و ترکیه بنیانهای تاریخی همپیمانی چون پیمان سعدآباد را در کارنامه روابط مشترکشان ثبت و ضبط کردهاند و این میراث تاریخی میتواند رهگشای روابط آینده ایران و ترکیه متناسب با شرایط تازه باشد. افزون بر این دو مؤسسه بهکارگیری بخشی از افراطیهای قومگرای ایرانی در رسانههای ترکیه بهویژه بخشهای مربوط به ایران موجب شده تا این رسانهها به دروازهبانی مطالب درباره ایران اقدام کنند؛ البته در گام نخست با دروازهبانی این افراد سپس سلیقه رسانه مواجه شود؛ یعنی ابتدا این افراد ایرانی با سلیقههای تجزیهطلبانه و افراطی قومی و مذهبی مطالب و گزارشهای مطابق با رویکرد خود را تولید میکنند و سپس این تولید به شکل انتظارات رسانههای اصلی در ترکیه منتشر میشود. آیا در رسانههای ایران بهویژه رسانههای عمومی و دولتی شهروندانی از ترکیه با رویکرد تجزیهطلبانه فعالیت دارند؟ مثلاً در ایرنا و صدا و سیمای ایران از شهروندان ترکیه که دارای سلیقه تجزیهطلبانه باشند کسی در حال حاضر همکاری دارد؟ درحالیکه در رسانههای ترکیه بهویژه رسانههای دولتی ترکیه تعدادی از تجزیهطلبان ایرانی فعالیت رسانهای دارند و اخبار و گزارشهای مربوط به ایران را تولید میکنند!
برای مدیریت این وضعیت و رفع سوءتفاهم ناشی از این وضعیت چه باید کرد؟
دیپلماسی پویا و واقعبینانه دو طرف میتواند گرهگشای مسائل اینچنینی باشد. اگر عزم دو طرف یعنی دولتهای ایران و ترکیه بر توسعه روابط باشد، چنین موضوعاتی علیرغم اهمیتشان نمیتواند سد راه توسعه روابط باشد. شوربختانه دستگاه دیپلماسی دو کشور در زمینه توسعه روابط میان دو کشور همسایه یعنی ایران و ترکیه در سالهای گذشته بهخوبی نتوانسته موانع توسعه روابط دوجانبه را برطرف کند. نداشتن برنامه جامع در خصوص توسعه روابط و رفع مسائل و مشکلات پیشروی دو طرف یکی از موانع توسعه روابط است؛ یعنی افزون بر عزم دو طرف، داشتن برنامه برای تقویت روابط میان دو کشور نیز ضروری است. تردیدی نیست سرنوشت کشورهای منطقه به هم وابسته است و میان ایران و ترکیه نیز بسترهای تاریخی و فرهنگی و اقتصادی زیادی برای تقویت روابط وجود دارد. بستری تاریخی همچون پیمان سعدآباد هم هست، پس میتواند با استفاده از این تجارب برای پیشبرد این مهم یعنی تقویت روابط دوجانبه استفاده کرد.
بهصورت عملی چه اقدامی باید در دستور کار قرار گیرد تا روابط ایران ترکیه به مسیر باثباتتری بازگردد؟
در ایران برای توسعه روابط دوطرفه از میان دیپلماتهای باتجربه باید شخصی انتخاب شود و بهعنوان مسئولیت میز و پرونده روابط با ترکیه با اختیارات کافی معرفی شود و با حضور افرادی از نهادها و وزارتخانههای ذیربط اقتصادی و سیاسی این مهم را بر دوش گیرند. تمام موضوعات و ملاحظات و نگرانیها و دلخوریهای دو طرف روی میز قرار گرفته و در دوره زمانی مشخصی برای مدیریت آن اقدامات لازم صورت گیرد. میتوان خوشبین بود که با عقلانیت سیاسی دو طرف بتوان در چنین فرآیندی بر نگرانیهای موجود و سوءتفاهمهای موجود غلبه کرد و اجازه نداد تا روابط ایران ترکیه تحت تأثیر قرار گیرد. از نظر اقتصادی نیز این نیاز دو طرف است که باید به اصلاح روابط پرداخت.
در بحث مرز مسئله کردها هم حائز اهمیت بسیاری است. یکی از مسائل مرتبط با روابط ایران و ترکیه در تاریخ معاصر با همین موضوع در پیوند است، اما چون مسئله مرتبط با کردها دارای ابعاد پیچیده و تفصیلی است اگر اجازه دهید این بحث را به شماره بعد موکول کنیم؟
به نظرم بحث کردها و نقش آنها در روابط ایران و ترکیه دارای چنان اهمیتی است که میتواند ساعتها درباره آن گفتوگو کرد.■
پینوشت:
- iram