بدون دیدگاه

در حاشیه حوادث کلیسای نتردام

اخیراً اتفاقی در یکی از مدارس نیس فرانسه افتاد. معلمی به نام ساموئل پتی، کاریکاتورهایی درباره حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام در فضای آنلاین کلاس ذیل عنوان آزادی بیان به دانش‌آموزان نشان داد و چیزی نگذشت که در واکنش به حرکت این معلم، شاگرد وی که یک جوان شهروند مسلمان فرانسوی بود متأسفانه در خیابان با چاقو سر این معلم را برید و او را به قتل رساند. در پی این حادثه، جامعه فرانسه دچار التهاب شد و امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در واکنش به این قتل صحبت‌هایی کرد که هم نقدی به اسلام بود و هم رویارویی با رادیکالیسم اسلامی. سخنان مکرون با این مضمون بود که هر کجا مسئله‌ای و مشکلی باشد، پای اسلام و مسلمانان در میان است که مخاطب آن جمعیت بیش از ۵ میلیون نفری مسلمانان فرانسه بود. این امر واکنش‌های دولت و ملت‌های اسلامی را علیه مکرون برانگیخت.

تشییع‌جنازه ساموئل پتی به‌قدری چشمگیر برگزار شد که شوکی به جامعه اسلامی فرانسه وارد کرد و نگرانی عمیقی را به وجود آورد. یک روحانی به نمایندگی جامعه مسلمان فرانسه در شبکه اصلی تلویزیونی این کشور سخنرانی و اعلام کرد گرچه این روزها تولد پیامبر اسلام است و ما باید جشن بگیریم و شادی کنیم، ولی امسال به دلیل این حادثه جشنی نخواهیم داشت.

دو هفته پس از این حادثه، جوان تونسی به نام «ابراهیم عیساوی»، ۲۱ ساله، وارد کلیسای نتردام شهر نیس شده و سه نفر را به طرز فجیعی به قتل رساند و چند نفر دیگر را مجروح کرد. پلیس با تیراندازی وی را از پای درآورد. ابراهیم عیساوی در طول این عملیات، شعار «الله‌اکبر» سر می‌داده است.

چه می‌توان کرد؟

سال‌هاست که این حوادث دردناک در امریکا و اروپا اتفاق می‌افتد، راهکار بازدارندگی در برابر چنین حوادثی چه می‌توان باشد؟ در  شماره ۴۱ چشم‌انداز ایران در همین رابطه با زنده‌یاد دکتر ابراهیم یزدی که سال‌ها در امریکا اقامت داشته، گفت‌وگویی کرده‌ایم. نظر بازدارنده ایشان این بود که پدیده اسلام و مسلمانان در امریکا و اروپا پدیده‌ای در حال رشد و گسترش است و این گسترش تا حدی است که ساکنان این شهرها را نگران کرده که مبادا جمعیت و هویت مسلمانان از جمیعت و هویت ساکنین اصلی بیشتر شود. در همین رابطه است که چنین واکنش‌های زنجیره‌واری را به دنبال دارد. برای نمونه یک کشیش امریکایی قرآنی را آتش می‌زند که در واکنش به آن در شهری در اروپا کلیسایی به آتش کشیده می‌شود. طبیعی است که صنعت تبلیغات، آتش زدن کلیسا را عملی کور، بی‌منطق، تروریستی و خرابکارانه اعلام می‌کند که معلوم است به ضرر مسلمانان تمام می‌شود. دکتر یزدی معتقد بود بهترین بازدارندگی آن است که به ریشه‌یابی قضیه بپردازیم و آن اینکه باید به پدیده اسلام در حال رشد و گسترش در اروپا و امریکا توجه کنیم تا واکنش‌های کور و بی‌منطق از جانب مسلمانان رخ ندهد که تاکنون نیز این واکنش‌ها جز تضعیف جوامع مسلمانان کاری نکرده است.

در سال ۲۰۱۶ و هم‌زمان با روی کار آمدن ترامپ، یکی از نزدیکان او به نام استیو بنن نزد پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک‌های جهان رفته و از او می‌خواهد که طی بیانیه‌ای تروریسم اسلامی را محکوم کند. پاپ فرانسیس در پاسخ می‌گوید ما تروریسم اسلامی یا مسیحی و یهودی نداریم، بلکه افراط‌گری در بین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان وجود دارد. از آنجا که او موفق نشد از پاپ بیانیه مورد نظر خود را بگیرد، به این نتیجه رسید که این پاپ باید تغییر کند.۱

در آستانه انتخابات ۲۰۱۶ امریکا، نطفه قطب‌بندی کاذبی علیه مهاجرت بسته شد و به‌تدریج گسترش یافت که امروزه کاملاً مشهود است، بدین معنا که سفیدپوستان مسیحی به‌ویژه طرفداران کلیسای انجیلی (اوانجلیست‌‌‌ها) خود را ساکنین اصلی ا مریکا دانسته و نگران هستند، مبادا جمیعت مهاجران از آن‌ها بیشتر شده و مشمول همان کاری شوند که سفیدپوستان از طریق نسل‌کشی با سرخ‌پوستان کردند و ترامپ با تکیه بر همین روند رأی آورد. از سوی دیگر ما شاهد آن هستیم که در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی امریکا، کارهای عمیقی روی اسلام و تاریخ اسلام انجام می‌شود که نشان‌دهنده رشد آن است. برای نمونه یک استاد تاریخ دانشگاه به نام «جان کل» (Juan cole) در کتابی به نام محمد پیامبر صلح در ستیز امپراتوری‌ها ۲ می‌نویسد: هم‌زمان با بعثت پیامبر اسلام بین دو ابرقدرت آن زمان، یعنی ایران و روم جنگ برقرار بود، اما محمد با شعار سلام که صفت خداوند به معنای صلح است، سر برآورد و این امر موجب رشد و گسترش اسلام و مسلمانان شد. وی همچنین می‌گوید تمامی جنگ‌های پیامبر دفاعی بوده است و نه ابتدایی.

استاد تاریخ دیگری به نام «جان تالن» (John Tolan) در کتابی به نام چهره‌های محمد که در دست ترجمه است، ما را به قرن پانزدهم می‌برد و می‌نویسد: در آن سال‌ها قرآنی به زبان فرانسوی ترجمه شده بود که نقش بسیاری در دوره روشنگری داشت، بدین معنا که دانشمندان با درک توحیدی که از قرآن به دست آورده بودند، توانستند در برابر کلیسا مقاومت کنند و به روشنگری بپردازند. نمونه‌های بسیاری از این دست تحقیقات عمیق در امریکا و اروپا وجود دارد. در کنار آن، نرخ گسترش جمعیتی مسلمانان نسبت به سایر فرق و مذاهب بیشتر است و این نگرانی را در میان ساکنان اصلی به وجود می‌آورد که مبادا با یک جایگزینی، هویت جوامع تغییر کند؛ بنابراین تنها راه، خویشتنداری، صبر و تأکید بر صلح، همزیستی مسالمت‌آمیز و استفاده از قدرت فضاهای مجازی است.

همواره این پرسش مطرح است که چرا تاکنون فرانسه با تأکید بر لائیسیته نتوانسته است جامعه مسلمانان را در خود ادغام و هماهنگ کند و به‌تدریج بر اثر فشارهای موجود بر آن‌ها صاحب هویت جداگانه شده‌اند. مسلمانان می‌گویند که آزادی بیان نباید به آزادی آزار به دیگران منجر شود.

انتقاد دیگری که وجود دارد اینکه روژه گارودی معاون سابق حزب کمونیست فرانسه که بعدها مسلمان شد، کتابی به نام تاریخ یک ارتداد: اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل را نوشت که ترجمه زنده‌یاد مجید شریف است. در این کتاب او ثابت کرده بود، قربانیان هولوکاست کمتر از ۶ میلیون نفر بوده‌اند، حتی هولوکاست را نفی نکرده بود، ولی دادگاه‌های فرانسه او را به سه سال زندان محکوم کردند، این در حالی است که بعداً خود آن‌ها در تابلویی تعداد قربانیان را در لهستان یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر ثبت کردند یا اینکه هر کسی نقدی به اسرائیل داشته باشد، حساسیت‌برانگیز است و ممکن است حتی او را از شغل دانشگاهی برکنار کنند.

این منسجم نبودن‌ها تبعیض‌ها موجب تقویت هویت جامعه مسلمانان فرانسه می‌شود: وقتی که پدیده‌ای به هویت تبدیل شد، باید در هر گفت‌وگویی به واکنش آن هم توجه داشت.▪

پی‌نوشت:

  1. نشریه آلمانی Geueral-Anzeiger، ۱۸ فوریه ۲۰۱۷، ترجمه حسین پورخصالیان.
  2. نشر روزنه، ترجمه صالح طباطبایی، ۱۳۹۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط