بدون دیدگاه

دچار بحران سرزمینی شده‌ایم

 

گزارش نشست نقد کتاب یاریگری گروداران در حکمرانی فراگیر آب

 

جلسه نقد کتاب یاریگری گروداران در حکمرانی فراگیر آب، فرصت مغتنمی بود که به برخی چالش‌های محیط‌زیستی کشور پرداخته شود. نظر به اهمیت این مسئله، خاصه موضوع بحران آب، گزارش این جلسه تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

لازم به ذکر است به دلیل پرهیز از طولانی شدن مطلب، سخنان سخنرانان به‌صورت خلاصه نقل شده است. دکتر هدایت فهمی، معاون مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، در این جلسه پاسخ‌گوی انتقادات حضار به‌ویژه درباره سدسازی‌های بی‌رویه بود. وی با تأکید بر ضرورت وجود سد برای تأمین آب شرب شهرها، نقد وارده درباره برخی سدهای بهره‌برداری شده را پذیرفت. دیگر حاضران این مراسم دکتر حمید درودیان، عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان و مترجم کتاب، محمد درویش، عضو هیئت‌علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور و هادی ویسی، مدیر گروه پژوهشی اقتصاد منابع و محیط‌زیست دانشگاه شهید بهشتی بودند.

 

ابتدا حمیدرضا درودیان، مترجم کتاب  یاریگری گروداران در حکمرانی فراگیر آب در توضیح عنوان این کتاب گفت: «کلمه یاریگری را به‌جای کلمه Engagement آورده‌ایم که در کتاب به‌معنای همکاری به‌کار رفته است. کلمه یاریگری درگذشته هم به کار می‌رفته و بار معنایی عمیقی دارد؛ البته کلمه ثقیلی است و شاید کلمه همکاری برای رساندن مقصود گویاتر باشد. گروداران را به‌جای Stockholder یا ذی‌نفعان و ذی‌مدخلان به کار بردیم که در ادبیات آب بسیار استفاده می‌شود، نخست به دلیل اینکه فارسی است و دیگر اینکه این کلمه جامع‌تر است، چون تمام کسانی را شامل می‌شود که شغل و دغدغه‌شان در گرو آب است. کسانی که شاید نفع مستقیم از مسئله آب نمی‌برند، اما دغدغه محیط‌زیستی دارند. موضوع حکمرانی فراگیر هم این است که همه افراد در این مدیریت نقش داشته باشند. چیزی که متأسفانه امروز حلقه گمشده حکمرانی ماست. جمله‌ای از لوترکینگ نقل می‌شود که مردم وقتی از جامعه محافظت می‌کنند که احساس کنند در آن سهمی دارند. امروز افراد بومی نه‌تنها در مدیریت آب دخیل نیستند، حتی دیده هم نمی‌شوند. جمله‌ای که فراوان در این کتاب تکرار می‌شود توجه به صداهای ناشنیده است. برای نمونه ما داریم ایل شاهسون را بر اثر احداث سد خداآفرین از دست می‌دهیم، چراکه آن‌ها زمین‌هایشان را در پایین‌دست از دست دادند.»

دکتر درودیان درباره فصل‌های مختلف کتاب گفت: «فصل نخست به کلیاتی درباره همکاری اشاره می‌کند و اینکه در این ‌باره چه دستورالعمل‌هایی وجود دارد. بحث دوم ایجاد مشوق‌هایی است که گروداران وارد کار بشود. الآن این افراد به دلایلی ازجمله  دلایل سیاسی و امنیتی از فعالیت در این حوزه پرهیز می‌کنند. فصل سوم به شناسایی جایگاه گرودارن می‌پردازد. اینکه چه گروه‌هایی شامل بحث حکمرانی می‌شوند و جایگاه هرکدام کجاست. ممکن است این جایگاه در کشورهای مختلف با هم فرق کند. فصل بعدی درباره چالش‌های همکاری است. نمونه‌هایی از کشورهای مختلف دنیا آورده شده و درباره این امر بحث شده که چرا این همکاری اتفاق نیفتاده است. فصل پنجم درباره سازوکارهای همکاری است؛ اعم از همکاری رسمی که سازمان‌های دولتی انجام می‌دهند و همکاری‌های غیررسمی که سازمان‌های مردم‌نهاد انجام می‌دهند. در این کتاب فهرست ارزشمندی ارائه می‌شود که چطور این همکاری انجام شود. فصل ششم که متأسفانه در کشور ما بسیار کمرنگ است، بحث ارزیابی میزان همکاری است. فصل هفتم و هشتم به تحقیقی اشاره می‌کند که در آن به دنبال پاسخ به این پرسش‌هاست که هرکدام از گروداران آیا همکاری را کافی می‌دانند و چه شرایطی را برای موفقیت در همکاری مهم می‌دانند و اینکه چالش‌های این همکاری از نظر گروداران چیست.»

در ادامه هدایت فهمی ترجمه کتاب را بسیار روان خواند و گفت: «تجربه عملی ما در زمینه حکمرانی آب در کشور بسیار اندک است. این کتاب تجربیات موفق سایر کشورها را نشان داده است. فصل «همکاری گروداران» یک فصل طلایی است. بحث ساز و کارها در کشورهایی ارائه شده که با ما تفاوت‌هایی دارند، اما به‌ هر حال به ما ایده می‌دهد. همکاری گروداران از این نظر مهم است که دولتمردان وقتی پشت میز خطابه قرار می‌گیرند، همه صحبت از مشارکت مردمی می‌کنند، اما چرا در عمل این اتفاق نمی‌افتد؟

اگر حکمرانی آب را در یک جمله ساده تعریف کنیم، باید بگوییم یک بازتوزیع قدرت است بین دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی. در بسیاری از کشورها دولت‌های تمامیت‌خواهی وجود دارد که هیچ جای عرض‌اندامی برای جامعه مدنی و بخش خصوصی باقی نمی‌گذارند. در ایران در ۱۵۰ سال اخیر بخش خصوصی بسیار بخش ضعیفی بوده است. بعدها این موجودات ناقص‌الخلقه شکل‌های عجیب‌تری به خود گرفت؛ مانند شرکت‌های خصولتی.

ضروری است بپذیریم که حکومت بخشی از حکمرانی است و نه همه آن. روند دنیا این‌گونه است که دولت‌های فربه و دخالت‌گر به تاریخ سپرده می‌شوند. دولت باید نقش تنظیم‌گر را داشته باشد. باید بپذیریم که رفتار ما در مسیر رشد بدون پایداری بوده و همه سعی ما بر این بوده که به‌سرعت رشد کنیم. باید بپذیریم پروژه‌ای که در وزارت نیرو اجرا می‌شود باید این چهار شرط را داشته باشد: از نظر اقتصادی متوازن و پایدار باشد؛ از نظر اجتماعی مورد پذیرش اکثریت باشد؛ دوستدار محیط‌زیست باشد؛ و عزم سیاسی تصمیم‌گیران را هم پشت سر خود داشته باشد. اگر در جایی اشتباهی انجام دادیم، باید شجاعت این را داشته باشیم و بپذیریم. در کشورهایی مانند سوئیس هم سدهای اشتباه احداث شده است. نقد خود نقطه شروع اصلاح است.»

در ادامه نشست، محمد درویش، عضو هیئت‌علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور و مدیرکل سابق دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان محیط‌زیست، با کنایه‌ای درباره نام کتاب گفت که من فکر می‌کنم بهتر بود مترجم، نام کتاب را گروگان‌گیری یاریگران در مدیریت آب می‌گذاشت! وی با اشاره به مشکلات فزاینده حکمرانی آب در کشور گفت: «اخیراً طرح انتقال آب قمرود، سیصد قنات را در اشترانکوه شرقی خشکاند. هم‌اکنون ما در الیگودرز و دورود دچار بحران حاشیه‌نشینی شده‌ایم و یکی از دلایل شورش‌های دورود همین طرح انتقال آب به قم بود که ما به آن توجه نمی‌کنیم. یکی از ناامن‌ترین و جرم‌خیزترین مناطق شهری ما در حوالی شوشتر است که شکل‌گیری آن موقعیت به دلیل احداث سد دز است. متأسفانه در طرح‌های انتقال آب به موضوع جامعه محلی توجه نکرده‌ایم. این بی‌توجهی دست‌کم تا نخستین سال‌های هزاره سوم در بسیاری از کشورها وجود داشته است.

برای سد گتوند ۳۸۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است. همین الآن اگر به منطقه لالی بروید، مردمی هستند که چون پول زمین‌هایشان پرداخت ‌نشده، بدون آب و برق زندگی می‌کنند و وضعیت اسفباری دارند. با احداث این سد ۲۹ هزار هکتار رویشگاه کُنار زیرآب رفت. قیمتی که برای این رویشگاه تعیین کرده بودند بسیار عجیب بود. برای درختان غیرمثمر قیمت چوب آن‌ها در بازار و برای درختان مثمر قیمت میوه به‌عنوان ارزش تعیین شده بود، درحالی‌که ۳۳ ارزش غیرقابل معامله برای درخت وجود دارد. یک درخت پنجاه‌ساله تا ۲۰۰ هزار دلار ارزش‌گذاری می‌شود.»

درویش در ادامه با اشاره به ترجمه روان کتاب گفت: «کاش مترجم در کتاب مثال‌هایی از ایران را هم وارد می‌کرد. نمونه‌هایی مانند تنش‌هایی که در میناب، سد داریان، خوزستان و جاهای دیگر به‌وجود آمده است. هم‌اکنون بحران‌های سد کارون ۳ در ایذه خود را به شکل شورش نشان می‌دهد. یکی از کسانی که چندی پیش خود را در صحن حضرت امام منفجر کرد، اهل روستای هجیج بود. این روستا که روستای هدف گردشگری بود، قربانی سد داریان شد. این افراد چیزی برای از دست دادن ندارند. چهار نفر از کسانی که در فاجعه تروریستی حمله به مجلس دستگیر شدند، اهل رودان میناب بودند. این نشان می‌دهد که بی‌توجهی به تنش‌های آبی و بحران‌های فرهنگی ایجاد شده برای مردم می‌تواند مشکلات امنیتی زیادی ایجاد کند. یکی از جرم‌خیزترین مناطق استان البرز، منطقه‌ای است که قربانی سد کرج است. محله‌ای است که از مردم مهاجر اطراف سد تشکیل شده است. مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری اخیراً گزارشی را منتشر کرد که اگر یک طرح از نظر ملاحظات محیط‌زیستی ماتریسش منفی شود، همچنین از نظر فرآیندهای فیزیکی قبل و بعد ماتریسش منفی شود، اما مصوبه مجلس را داشته باشد، چهار امتیاز مثبت دارد که چهار امتیاز منفی را جبران می‌کند. اگر طرحی در مناطق حفاظت‌شده بخواهد اجرا شود و مصوبه مجلس را داشته باشد یک امتیاز مثبت می‌گیرد. این نشان می‌دهد که به‌رغم تمام حرف‌هایی که درباره محیط‌زیست می‌زنیم، همه با یک مصوبه به هیچ و پوچ تبدیل می‌شود. ما فکر می‌کنیم روی این مشکلات سرپوش می‌گذاریم، در حالی‌که این مسائل به‌زودی در قالب دمل‌های چرکین ظهور خواهند کرد. بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم مشارکت مردم در قدرت است، در پروسه برنامه‌ریزی‌ها و مدیریت‌ها.»

هادی ویسی سخنران بعدی جلسه بود. وی با اشاره به رشته پژوهشی اکولوژی اجتماعی گفت: «در اکولوژی اجتماعی می‌گویند ریشه تمام مشکلات محیط‌زیستی اجتماعی است. این مسائل اجتماعی هم ناشی از توزیع نامناسب قدرت گروداران است. این کتاب برای این مشکلات راهکار ارائه می‌دهد. موضوع مهم این است که بازتوزیع قدرت چگونه انجام شد. در نظریه‌های جدید توسعه می‌گویند هنگامی‌که برای احداث یک سد برنامه‌ریزی می‌کنیم، نخست باید روابط و پتانسیل‌ها را بررسی کنیم. اینکه این پروژه بر چند نفر تأثیر مثبت دارد و بر چند نفر تأثیر منفی.»

در ادامه هدایت فهمی در پاسخ یکی از حضار درباره چالش‌های کار در دستگاه‌های دولتی گفت: «بگذارید من گله‌ای از دوستداران محیط‌زیست بکنم. تا زمانی که هرکدام از ما خارج از گود هستیم، حرف‌های زیبا می‌زنیم، ولی زمانی که خودمان در مسئولیتی مشغول به کار می‌شویم، حرفی نمی‌زنیم. کسی را که در دستگاه اجرایی است، اگر صدایی دارد، هرچند آن صدا ضعیف باشد، تضعیفش نکنید. ما باید از مرحله مناظره عبور کنیم و وارد فصل جدیدی بشویم که همان گفتمان است. نباید مسائل را تک‌بعدی دید. فروکاستن مشکلات کشور به سد و بحران آب ظلم به کشور است. این کشور دچار بحران سرزمینی شده است. ما در تمام مشکلات سرزمینی رکورد خرابکاری را زده‌ایم. در فرسایش خاک رتبه نخست را در جهان داریم. خاک کشور را می‌فروشیم! در زمینه آلودگی هوا، در زمینه آب، در زمینه فرونشست زمین. تنوع زیستی و تالاب‌ها و تمام اکوسیستم ما دارد نابود می‌شود. اینکه مدام بگوییم وزارت نیرو سد زده است، به نظرم آدرس غلط دادن است.

من ایرادهایی به ساختن سد دارم که ممکن است خیلی‌های دیگر نبینند. بحران‌هایی در کشور وجود دارد که ممکن است پنج سال دیگر امکان کنترل وضعیت وجود نداشته باشد. من در سال ۹۲ گفته بودم که در آینده با شورش‌های بزرگی در کلان‌شهرها روبه‌رو خواهیم بود. فکر می‌کنید این مشکلات با انحلال وزارت نیرو حل می‌شود؟ ما باید شیوه حکمرانی را در کلیت خودش تغییر دهیم.

ما پنج برنامه توسعه پیش از انقلاب داشتیم، پنج برنامه نیز پس از انقلاب اجرا شده است، با این‌ حال این کشور هنوز دکترین توسعه ندارد. ۹۰ درصد آب کشور در روستاها استفاده می‌شود. ما باید یک وزارت توسعه روستایی تأسیس می‌کردیم. با زور پلیس که نمی‌شود جلوی برداشت از چاه‌های غیرمجاز را گرفت. اسپانیا ۵۰۰ هزار چاه غیرمجاز داشت. یک برنامه توسعه روستایی طرح کرد و ۵۰ ‌درصد اقتصاد روستا را از کشاورزی به صنایع تبدیلی و گردشگری تبدیل کرد. حتی کشاورزی هم گلخانه‌ای شده است.

این‌ها را باید گفت. نگویید سیاه‌نمایی می‌کنید. هیچ‌کدام از برنامه‌های توسعه‌ای ما حتی ۵۰ درصد تحقق پیدا نکرده. چرا این‌گونه است؟ ایراد از برنامه‌ریزی است یا دخالت‌های سیاسی؟ دولت ما فربه است. حتی اعضای هیئت‌مدیره سمن‌های ما هم دولتی هستند.»

هدایت فهمی در پاسخ یکی از حضار که از ادامه سدسازی‌ها با وجود معلوم شدن آفات آن گله می‌کرد گفت: «نباید مسائل را تک‌بعدی نگاه کنیم. سد فی‌نفسه نه خوب است، نه بد؛ مانند دارو است، اگر دارو را به‌اندازه مصرف کنید، نجاتتان می‌دهد، اگر زیاد مصرف کنید، می‌کشد. این دون شأن یک فعال محیط‌زیست است که هویت خود را در مخالفت با یک سازه تعریف کند. شما باید به من مسئول بگویید که تو چند وظیفه داری؛ یکی اینکه آب شرب همه را برای تمام سال تأمین کنی، دوم اینکه حق آبه محیط‌زیست را رعایت کنی.»

محمد درویش نیز درباره بحث‌های مطرح شده گفت: «اگر ما منتقد سدسازی هستیم، به این دلیل است که به یک توسعه ناپایدار کمک می‌کند. من در بالادست سد زرینه‌رود دیدم که مردم موتورپمپ گذاشته‌اند و اراضی شیب‌دار را آبیاری می‌کنند، درصورتی‌که در آنجا مراتع آباد ما بودند. به رئیس سد گفتم چرا اجازه چنین کاری را می‌دهی؟ گفت اگر اجازه ندهم این‌ها دودمان ما را به باد می‌دهند! تا زمانی که نگاه جزیره‌ای باشد و ما برای یک مصلحت ملی دور یک میز جمع نشویم این اتفاق می‌افتد. اخیراً نماینده ارومیه به آقای اردکانیان نامه نوشته که به دو سد که در حوزه آبریز دریاچه ارومیه است مجوز بده. آن هم در این شرایطی بحرانی که دیگر چیزی از دریاچه ارومیه نمانده است.

ما در چرخه باطلی گیر افتاده‌ایم. در پالایشگاه آبادان وقتی دیدم فاضلاب به طرز وحشتناکی وارد اروندرود می‌شود، به رئیس پالایشگاه گفتم اگر این روند را ادامه بدهید، مجبور می‌شویم دستور تعطیلی پالایشگاه را بدهیم. گفت ما از خدامان است، اما اگر اینجا را حتی یک روز تعطیل کنید، در مملکت شورش می‌شود. همه بنزین می‌خواهند. چرا باید در مملکت هشتاد میلیونی روزی ۸۰ میلیون لیتر بنزین مصرف شود، اما این مقدار در ترکیه هشتادمیلیونی چهل میلیون لیتر است و نرم آن سی‌وهفت میلیون لیتر است؛ یعنی خودمان مبلمان شهری را بر اساس خودرومحوری تعریف کرده‌ایم و این امر باعث چنین فجایعی شده است. پرسش من این است که چرا هنوز بخش عمده‌ای از جمعیت باید چشمش به آسمان باشد، آن‌هم در کشوری که مزیت نسبی آن اصلاً خودکفایی در کشاورزی نیست؟ اگر ما این عارضه‌ها را حل کنیم، این فشارها هم به وزارت نیرو وارد نمی‌شود.»

هدایت فهمی در ادامه صحبت‌های خود گفت: «در حال حاضر یکی از بی‌سابقه‌ترین خشکسالی‌های کشور را می‌گذرانیم. در تاریخ این کشور میلیون‌ها آدم بر اثر قحطی‌ها کشته شده است. تصور کنید با این جمعیت هشتاد میلیونی اگر این مقدار آب در پشت سدها نبود چه اتفاقی می‌افتاد. خیلی خوب است که آدم در اتاق خود زیر کولرآبی بنشیند، آب سالم بنوشد و سیبی که آب زیادی مصرف کرده بخورد، بعد بگوید سد ساختیم این مشکلات به وجود آمده است. حتماً اشتباهاتی در سدسازی بوده که باید بازبینی شود، اما باید واقع‌بین باشیم.»

در ادامه یکی از حضار موضوع قانون لزوم تأمین آب شرب شهرها را بهانه‌ای برای سدسازی دانست و بیان کرد که وقتی این امکانات برای شهرها فراهم می‌شود، خودبه‌خود جمعیت به سمت آن شهرها سرازیر خواهد شد. هدایت فهمی در پاسخ به این پرسش گفت: «حرکت جمعیت قوانین خاص خودش را دارد و با این ترفندها نمی‌شود جلویش را گرفت. انتقال آب فقط برای مصرف شرب و مصارف ضروری باید انجام شود، به‌علاوه اگر انتقال آب یک استان در استان دیگر ارزش‌افزوده ایجاد کرد، باید استان مبدأ هم از مزایای آن منتفع شود.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط