میرداود میلانی
حالا که همه پذیرفتهاند آبهای کشور در حال تمام شدن است همه از خود میپرسند چه باید کرد؟
سالهای اخیر در دوران طی کردن راه توسعه فراموش کردیم کشوری بیآب بودهایم و در منطقه خشک قرار داریم. سالهای علاقه به توسعه کشاورزی همه دستاندرکاران آب به دنبال تأمین و عرضه آن بودند و از چگونگی مصرف و نوع تقاضای آن تخلف کردند، بهطوریکه میتوان گفت دو دهه اخیر در کشور ما دوران توجه نکردن به دشواریهای مدیریتی آب در جامعه بود. در این دوران از اینکه منابع آب کشور توان پاسخگویی به زیادهخواهیهای جامعه را ندارد غافل شدیم و حالا نتیجه آن بیتوجهیها و نادیده گرفتنها و مصرفهای بیرویه و مسرفانه را میبینیم.
حل بحران آب میتواند آزمونی برای خرد جمعی ایرانیان باشد، چراکه به ثمر رساندن چنین کار بزرگی به همکاری و همراهی تکتک مردم کشور نیاز دارد. توفیق در چنین آزمون بزرگ نیاز به ازخودگذشتگی و استفاده از تفکر و هوش ایرانیها دارد که یک بار دیگر خرد جمعی خود را برای تسلط بر معضل بسیار وحشتناک بیآبی و خشک شدن سرزمین به نمایش بگذارند و نشان دهند که ملتی بافرهنگ و خردورز هستند که برای موفقیت در این امر خطیر با بهکار گرفتن همه توان و خرد خود حرکت باشکوه و تاریخی به یادگار خواهند گذاشت.
ایرانیان در گذر زمان و از سالهای بسیار دور نحوه مبارزه با بیآبی را در چارچوب همت جمعی خود دانسته و با حفر قنات که تکنیک قابلتوجه و منحصر به فردی در زمان خود محسوب میشد در سرزمین خشک ایران به مقابله با بیآبی پرداختند و همینطور اعمال صرفهجویی در مصرف آب را برای خود یک فریضه دینی و اجتماعی دانسته و به مبارزه با بیآبی پرداختند و نهایت اینکه اگر تمهیدات بهکارگرفته جواب نمیداد به نماز استسقا مبادرت میکردند و از بارگاه حق، طلب کمک و توفیق بر بیآبی را مینمودند.
نحوه کنار آمدن مردم با بیآبی و ترفندها و راهکارهایی که اتخاذ میکردند همه نشانه خرد جمعی و باور همگانی بوده که برای حفظ تمدن و فرهنگ جهانی خودشان باید دست به کار بشوند. بحران آب میتواند آزمونی برای خرد جمعی ایرانیان باشد؛ چراکه به ثمر رساندن چنین کار بزرگی به همکاری و همراهی تکتک مردم کشور نیاز دارد. توفیق در چنین آزمون بزرگ نیاز به ازخودگذشتگی و استفاده از تفکر و هوش ایرانیها دارد که یک بار دیگر خرد جمعی خود را برای تسلط بر معضل بسیار وحشتناک بیآبی و خشک شدن سرزمین به نمایش بگذارند و نشان دهند ملتی بافرهنگ و خردورز هستند که برای موفقیت در این امر خطیر با بهکار گرفتن همه توان و خرد خود حرکت باشکوه و تاریخی به یادگار خواهند گذاشت.
چاره کار چیست؟
آنچه مسلم است ما در بهرهبرداری از آب به احداث سازهها مثل سدها و کانالهای آبیاری و زهکشی بیشتر توجه کردهایم تا مدیریت آب و بهرهبرداری صحیح از آن. ما مسائل تکنولوژی و علم ساخت تأسیسات را بدون توجه به مسائل انسانی-اجتماعی و اقتصادی، از کشورهای متجدد فراگرفتیم، درحالیکه اگر به مسائل انسانی مثل مدیریتی توجه میکردیم با رعایت صرفهجویی و اعمال مدیریت در نحوه مصرف میتوانستیم با همراه کردن مسائل انسانی و اجتماعی با استفاده از تکنولوژی به نتایج مطلوب و بدون نقص برسیم. حال که امکان کنترل و بستن چاههای غیرمجاز در دست بهرهبرداری که اغلب با ۴ یا ۵ هکتار زمین دارای یک حلقه چاه بوده و از این راه ارتزاق میکنند نیست، چاره کار ایجاد تشکلهای کشاورزی است که امکان بهرهبرداری از چاهها را در وسعت بیشتر فراهم کرده و بهرهبرداری با راندمان بالا و صرفهجویی در مصرف را فراهم میسازد.
بهعنوان مثال در دشت قزوین با ایجاد تشکل زراعی و سهیم کردن زارعان توانستند بهترین استفاده را از چاههای موجود که مجهز به برداشت آب بهصورت آبیاری قطرهای شده بودند به عمل آورده و از تعداد ۲۱ حلقه چاه فقط از ۷ حلقه چاه استفاده کرده و بقیه ۱۴ حلقه را خاموش نگهدارند و این نشاندهنده این است که با ایجاد تشکلهایی که زارعان در آن سهامدار و ذینفع باشند میتوان برداشت از چاههای حفرشده را محدود کرد و با حداکثر بهرهوری و راندمان با برداشت آب به میزان مورد نیاز تعدادی از چاههای حفرشده را خاموش کرد و به این ترتیب از ۱۱ میلیارد مترمکعب اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی در سطح کشور که ادامه آن به فاجعه زیستمحیطی تبدیل خواهد شد، پیشگیری کرد. در شرایط فعلی به تصمیمات مدیریتی و انجام اصلاحات گستردهای برای مبارزه با دوران کمآبی نیاز داریم که از آن جمله استفاده حداکثری از آب و افزایش راندمان آبیاری است.
اتخاذ الگوی کشت مناسب با استراتژی جدید کشاورزی که ضرورت آن کاملاً احساس میشود و یکی دیگر از اصلاحاتی است که باید انجام شود، میتواند پاسخگوی دوران بیآبی کشور باشد.
برای استفاده حداکثری از آب به عملیات خاکورزی که اصلاح خاک و آمادهسازی آن را دربر میگیرد، نیاز داریم و درنهایت استفاده از راندمان حداکثری ماشینآلات که وقتی در قالب شرکت سهامی زراعی این کار بهصورت برنامه کاشت، داشت و برداشت در یک سطح وسیع و هماهنگی صورت میپذیرد این توفیق حاصل میشود.
سیستم مدیریتی توانمند و باخرد که بهصورت هماهنگ بتواند از کلیه امکانات آب، خاک، گیاه و محیط به نحو بهینه استفاده کند بهصورت سیستماتیک رسیدن به هدف را آسان میسازد.
ادامه وضع موجود که اکثر زمینهای ما بهصورت شخصی و با عیار متوسط ۵ هکتار بهرهبرداری میشود انجام چنین اصلاحاتی در کشاورزی و بهرهبرداری بهینه از آب رخ نخواهد داد. بهعنوان مثال کشاورزی که وام بلاعوض گرفته و کشت خود را تبدیل به آبیاری تحت فشار کرده است در ظرف یکی دو سال اول به علت هزینه بالای بهرهبرداری و نگهداری از تأسیسات جدید قادر به تحمل هزینهها نشده و بالاجبار تأسیسات جدید بدون استفاده رها خواهد شد.
زمانی که در قالب تشکلهای زراعی بهرهبرداری انجام پذیرد، هزینهها تقسیم شده و بسیار پایینتر از حالت بهرهبرداری انتزاعی صورت پذیرفته و راندمان نیز افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. به تجربه ثابت شده است که درآمد زارعان در این شرکتها افزایش پیدا کرده و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز عضویت و سهامدار بودن در این شرکتها اثرات قابلتوجهی بر روی زندگی خانوادگی آنان داشته است. این شرکتها بر اساس قانونی که دارند میتوانند از دولت وام گرفته و کارهای صنایع تبدیلی و تکمیلی را که ارتباط با کشاورزی دارد رأساً احداث کنند و به این ترتیب ارزشافزوده تولید کشاورزی خود را افزایش دهند.
استفاده از صنعت و تکنولوژی برای بهرهبرداری هر چه بیشتر از آب بدون توجه به جنبههای انسانی و اجتماعی جامعه صورت گرفته که نتیجه آن مصرف بیشترین مقدار آب با کمترین بهرهوری بوده که موجب تخلیه آبهای زیرزمینی گردیده و مشکلات به وجود آمده را فراهم کرده است.
با عضویت زارعان در شرکتهای سهامی زراعی یک حرکت سیستماتیک برای جبران عدم حضور عوامل انسانی و مدیریتی در شرایط عادی شکل گرفته و با استقرار مدیریتی آگاه و خردمند میتوان چارهساز و پاسخگوی مشکلات و کاستیهای امروز جامعه در مقابل مسائل آب بود. هرچند بهرهگیری از عوامل انسانی و مدیریت کردن بر مشکلات فعلی بسیار سختتر از استفاده از تکنولوژیهای مرتبط با علوم بخش آب، کشاورزی است، ولیکن ارزش این را دارد که با ممارست و صرف وقت به این مهم دست یابیم که مشکلات استفاده بهینه از آب و افزایش درآمد زارعان را در یک سطح وسیعتر بتوانیم درمان کنیم.
برای مجاب کردن زارعان به سهامدار شدن در تشکلها و شرکتهای سهامی زراعی نیاز به اقدامات تسهیلگری وسیعی است. مجری شرکتهای سهامی زراعی که دارای قانون مشخص بوده و اساسنامه آن بعد از انقلاب در هیئت دولت بررسی و به تصویب رسیده است به عهده وزارت جهاد کشاورزی بوده و با اجرای آن درواقع یک اصلاح سیستماتیک برای حل معضلات فعلی برداشت و مصرف آب صورت گرفته و نشانگر استفاده از مدیریت فنی و مهندسی همراه با عوامل انسانی و اجتماعی خواهد بود.
جا دارد کارگروهی متشکل از نمایندگان، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، سازمان برنامه و بودجه و با دعوت از دیگر ارگانهای اجتماعی و ذیربط زیر نظر شورایعالی آب و اتاق فکر آب تشکیل شود و با استفاده از مشوقهای گوناگون مثل پرداخت تسهیلات کمبهره و سایر خدمات معقول و منطقی در جهت علاقهمند کردن زارعان به عضویت در این شرکتها وظیفه تاریخی و اساسی خود را برای عبور از بحران آب بهدرستی ایفا کنند.■
مراجع:
– کتاب خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی: رضا داوری اردکانی.
– «استراتژی مبارزه با بحران آب میرداود میلانی» – روزنامه ایران (۲۰/۵/۹۵).
– «مدیریت آب، ضرورت رفع مشکل کشاورزی»، میرداودمیلانی – روزنامه ایران (۱۵/۰۳/۹۴).
– «ضرورت تشکیل شرکتهای سهامی زراعی»، میرداود میلانی (۰۹/۰۹/۹۴).
– «منابع آب قربانی رویکرد مهندسی»، اکبری-ویژهنامه اقتصادی شرق شهریور ۹۴.
– «آزمونی برای خرد جمعی ما»، مصلح- روزنامه ایران (۰۲/۰۶/۹۳).
– «الزامات مدیریت آب در شرایط خشکسالی»، میرداود میلانی – روزنامه ایران (۱۶/۰۵/۹۳).