بدون دیدگاه

ردپای جنبش‌های تاریخی در خیزش متأخر علیه بی‌عدالتی

تأثیر فرآیندهای ژنتیکی در بروز اعتراضات اجتماعی

همایون شهریاری[۱]

از زمانی که انسان  به گونه دیگری از جانوران اضافه می‌شود، به خاطر هوشمندی و تفکرش ویژگی‌های خاصی پیدا می‌کند. یکی از نکات مهم در تاریخ انسان از حدود دو هزار سال قبل از میلاد، ثبت خیزش‌ها و شورش‌هاست. زردکلاهان و سرخ‌ابروان در چین، قیام بردگان به رهبری اسپارتاکوس در رم، شورش کورینت در یونان، قیام روستاییان در مصر  ۱۷۵۰ سال قبل از میلاد و قیام‌ها و خیزش‌های متعدد در ایران. آن زمان نه نسل زد بوده و نه فنّاوری امروزین. مبنای تمام این خیزش‌ها ظلم و بی‌عدالتی بوده است که از جانب حاکمان و پادشاهان بر مردم اعمال می‌شده است.

مهم‌ترین قابلیت انسان این است که کنش و واکنش‌هایش نتیجه امری است الکتریکی بیوشیمیایی که در مغز و سلسله اعصاب اتفاق می‌افتد. یک پالس الکتریکی با دیدن، شنیدن یا از طریق سایر حواس به مغز می‌آید و از مغز فرمانی صادر می‌شود؛ حال می‌خواهد توقف در برابر چراغ راهنما با دیدن رنگ قرمز چراغ و گرفتن ترمز باشد یا هر چیز دیگری.

من شخصاً هرچه مطالعه کردم چیزی در این زمینه نیافتم که کدام پروسه عصبی باعث خیزش‌هایی از این دست می‌شود. در تمام طول تاریخ باید حتماً یک فرایند الکتریکی بیوشیمیایی صورت بگیرد تا رفتار معترضان را تبیین کند. از لحاظ علمی هنوز چیزی دراین‌باره در تحقیقات علمی نمی‌بینم، ولی احساس می‌کنم اگر ما به گذشته برگردیم و بتوانیم بر اساس اصول الکتریکی بیوشیمیایی مغز، علل خیزش‌ها را در طول تاریخ بررسی کنیم، به پاسخ پرسش‌های بنیادی دراین‌باره دست خواهیم یافت.

حتماً بعضی از دوستان در جریان هستند که در دهه گذشته با واژه جدیدی به نام اپی‌ژنتیک (Epigenetics) مواجه شده‌ایم و آن تأثیر بی‌اندازه محیط روی ساختار ژنتیکی و رفتار جانور ازجمله انسان است. من که دانش‌آموخته ژنتیک هستم وقتی اولین مقالات در این زمینه را می‌خواندم، متعجب می‌شدم و به خود می‌گفتم مگر می‌شود؟! به من آموزش داده‌اند که ژنتیک من چیز ثابتی است. بعد مشخص شد که چنین چیزی نیست. برای مثال، هریک از ما امروز نه‌تنها با آنچه ده، بیست و سی سال پیش بوده‌ایم، بلکه حتی با سال گذشته هم تفاوت داریم. نکته مهم دیگر این است که باتوجه به شتاب تحولات، به‌ویژه سرعت نو شدن دانش علمی، اگر بر اساس داده‌ها و دانشی که امروز داریم برنامه‌ریزی کنیم، نمی‌دانم به چه نتیجه‌ای می‌رسیم.

در تحصن دی‌ماه ۵۷ اعضای هیئت‌علمی در وزارت علوم، اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها افرادی بودند معترض. من، همیشه در برابر ناکارآمدی و ظلم و بی‌عدالتی معترض بودم، حتی به افرادی مانند آقایان علم، هویدا، شهبانو فرح و محمدرضا شاه پهلوی. این اعتراضات نهایتاً باعث شد که از دانشگاه پهلوی شیراز اخراج شده و مجبور شوم در دانشگاه آزاد قبل از انقلاب که دانشجو نداشت مشغول به کار شوم. من رئیس بخش علوم بیوشیمیایی و بیولوژی و معاون دانشگاه آزاد قبل از انقلاب بودم و با وجود برخورداری از تمام امکانات لازم، به حکومت شاه معترض بودم و با اساتیدی که آن‌ها هم معترض بودند در ساختمان وزارت علوم تحصن کردیم. در این تحصن بود که نجات‌اللهی عضو هیئت علمی پلی‌تکنیک را از دست دادیم.

چه چیزی باعث شد که ما سه روز بدون غذا و در گرما در وزارت علوم تحصن کنیم و روز دوم نجات اللهی تیر بخورد و به خاطر حمله وحشیانه پلیس ضدشورش رژیم شاه، اعضای هیئت‎علمی مورد ضرب و شتم قرار بگیرند و نهایتاً همه زندانی شویم؟ این با هیچ واکنش منطقی جور درنمی‌آید. برای ما کسی برنامه‌ریزی نکرده بود. تنها حدود هفتاد نفر از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها در تحصن حضور داشتیم که تعدادی از آن‌ها خانم بودند. کسانی که ما استادان را مورد ضرب و شتم قرار دادند، کارکنان نفت ری را هم ضرب و شتم کرده و اعتصاب آن‌ها را هم درهم شکستند.

تغییرات از آغاز پیدایش انسان در جریان بوده است. پس اگر می‌خواهیم درباره نقش نسل زد (Z) در اعتراضات کنونی بحث کنیم، یادمان باشد افرادی مانند مزدک، کاوه آهنگر، ابومسلم خراسانی و بسیاری دیگر نیز در برابر بیداد زمانه بلند شده‌اند. ژن‌های اینان و ابرزنان ایران‌زمین ازجمله ارتشبد پانته‌آ، فرمانده ارتمیسیا، فرمانده ارتونیس، آذر ناهید، آتوسا، کردیه و…  طی این سال‌ها به نسل‌های بعد از آن‌ها منتقل شده است. فکر نکنید تکنولوژی جدید یا محرومیت تنها عامل این جنبش بوده است، بلکه باید توجه داشت که ریشه‌ای تاریخی دارد. حتی زمان پهلوی با آزادی‌هایی که جوانان داشتند باز هم انقلاب کردند.

خواهش می‌کنم با نگاه دیگری به مسئله بنگریم. اگر تاریخ را بخوانید کاری که حاکمیت با این نسل می‌کند، نمونه‌های بسیاری در تاریخ این سرزمین دارد. در تاریخ ببینید قباد با مزدک، و بعد از او انوشیروان با مزدکیان چه‌ها که نکردند. تمام مزدکیان را از سر دفن کردند. پس تأثیر این وقایع روی نسل‌های مختلف حتماً باید در نظر گرفته شود.

شما درباره این جنبش و نقش خانم‌ها صحبت می‌کنید. کدام‌یک از شما با تفاوت نورولوژیک مغز مردها با زن‌ها آشنا هستید؟ آیا می‌دانید چقدر باهم اختلاف دارند؟ ارتباط نورونی مغز در مردها از جلو به عقب است و در زن‌ها ارتباط‌ها بین دو نیم‌کره است و به این علت است که زن‌ها می‌توانند چند کار را هم‌زمان انجام دهند و این قابلیت، ارزش زیستی کم‌نظیری ایجاد می‌کند.

بخش عمده‌ای از اتفاقات امروز به خاطر این است که ما این تفاوت‌ها را سالیان سال نادیده گرفته‌ایم. این جنبش مانند سایر جنبش‌ها در طول تاریخ به خاطر ظلمی است که سال‌های بسیار زیادی بر انسان شده است و این واکنشی به‌طور عمده اپی‌ژنیتک است. شکی نیست که این خیزش‌ها ادامه خواهد یافت.

 

[۱]. دانش‌آموخته دکترای ژنتیک از دانشگاه لندن و عضو سابق هیئت‌علمی دانشگاه‌های شیراز و بریتیش کلمبیا در ونکوور کانادا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط