بدون دیدگاه

زیر مهمیز سیاست

 

بررسی سیاست‌های اجتماعی در ایران

سرویس اجتماعی

آسیب، همزاد جوامع بشری است. در تمام اشکال زندگی انسان، ارزش‌هایی به‌عنوان ارزش حاکم شکل گرفته است. هرچه این ارزش‌ها ماهیت طبقاتی بیشتری به زندگی انسان‌ها داده، شورش اقلیت بر ارزش‌ها را به دنبال داشته است. از این‌رو شاید بتوان گفت با توجه به خشونت و نابرابری‌ای که در ذات شهرهای مدرن هست، این شهرها همواره درگیر آسیب، خشونت و به حاشیه رانده شدن بخشی از جامعه هستند. در این شهرها، ساختار کهن اجتماعات انسانی فروریخته است و انسان‌ها به هم‌جواری ناخواسته در شهر کشانده شده‌اند.

برای آسان‌تر شدن این هم‌جواری ناخواسته، دولت‌ها قوانینی وضع کرده‌اند و فرهنگ عمومی نیز به قوانین نانوشته‌ای دست یافته است؛ اما همیشه عواملی باعث می‌شود این قوانین توسط عده‌ای نقض شود؛ فقر، نابرابری، بیکاری، کمبود آموزش، طبقاتی شدن امکان برای گریز از وضعیت ازخودبیگانگی در کار و زندگی شهری و پر کردن اوقات فراغت، کهنه شدن ارزش‌های جمعی برای بخشی از هم‌جواران، الکلیسم و اعتیاد، آلودگی‌هایی که منجر به بیماری‌های جسمی و روانی می‌شوند و انواع تعارض‌های قومی، جنسی، قبیله‌ای و بسیاری علل دیگر. ساختار قدرت نیز مجموعه راهکارهایی برای دفاع از ارزش‌های حاکم و کنترل و کاهش خروج بر قوانین اجتماعی دارند.

این راهکارها گاهی با رویکردهای آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، قانونی، حتی بازطراحی ساختار شهری پیگیری و اجرا می‌شود گاهی نیز از ابزارهای سخت‌افزاری‌تری مانند سرکوب و نیروی پلیس استفاده می‌شود. رویکردهایی که نرم‌افزاری‌تر هستند، هرچند دیرتر جواب می‌دهند، اما پیامدهای ماندگارتری نسبت به رویکردهای امنیتی و پلیسی دارند. در رویکرد پلیسی، گاهی انحراف‌هایی که برساخته خود ساختار موجود است، در ظاهر خاموش می‌شوند، اما گویی عمق می‌یابند و تعمیق می‌شوند.

در ایران نیز با موج اول صنعتی شدن در دهه ۴۰ خورشیدی، جامعه درگیر مشکلاتی جدید شد که حل آن‌ها با رویکردهای قدیمی ممکن نبود. پیامد درست ندیدن آن مشکلات، اتفاقاتی شد که بارها گفته شده است. نوسازی‌های دهه ۷۰ خورشیدی باز هم مدیریت جامعه را با چالش‌هایی جدید مواجه کرد که تاکنون پیامدهای آن ادامه دارد و در فراز و فرودی پردامنه، در حال ادامه یافتن نیز هست.

سیاست‌های اجراشده در این سال‌ها گاهی آن‌چنان بی‌رحمانه و خشن بودند که بخش‌های بزرگی از جامعه را از شهر به بیرون پرتاب کرده‌اند. فقط اگر به نقش سیاست‌های حوزه مسکن یا آزادسازی قیمت‌ها در سال‌های اخیر نگاه کنیم می‌بینیم که چگونه فاصله دهک‌های بالا و پایین افزایش یافته و با خشونت و قاطعیتی عجیب، بخش‌هایی از جامعه به حاشیه رانده شده‌اند.

بیش از یک دهه پس از نواخته شدن زنگ آزادسازی‌ها و خصوصی‌سازی‌ها، دولت‌ها تصمیم گرفتند نسبت به مشکلات اجتماعی مواجهه‌ای برنامه‌ریزی‌شده و زمان‌بر داشته باشند. حال با گذشت بیش از چهار دهه از عمر انقلاب و بیش از سه دهه از عمر حضور یک رویکرد خاص نسبت به اقتصاد در ساختار قدرت، آیا برنامه‌ای برای حاشیه‌های پررنگ شهرها وجود دارد؟ با دکتر میرطاهر موسوی و دکتر حسن رفیعی در این باره گفت‌وگو کردیم. در ادامه نیز به بررسی کارکرد دین در کنترل مشکلات اجتماعی ایران پرداخته‌ایم.

این پرونده تقدیم می‌شود به نام بلند شادروان فریبرز رئیس دانا که همواره فریادی علیه نابرابری بود و همچنین تقدیم می‌شود به سعید مدنی، پژوهشگر برجسته حوزه آسیب‌های اجتماعی.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط