نگاهی به کتاب «در دفاع از خلیل ملکی» نوشته کمال قائمی
هما. ف
دفاعیات بخش مهمی از میراث نسلی است که با انقلاب به نوعی پیوند داشت. نیروهای سیاسی معمولاً سعی میکردند در چارچوب «دفاعیات» چکیده نظرات خود را بگویند. بخش بزرگی از دفاعیات برجامانده از انقلابیون در آن سالها، حاوی محتوای رادیکال و برانداز نظام مستقر است، اما دفاعیات خلیل ملکی مختصات متفاوتی دارد.
مبنای انتشار کتاب در دفاع از خلیل ملکی، انتشار محتوای دفاعیات اوست که حدود دویست صفحه از کتاب حدود هفتصد صفحهای را به خود اختصاص داده است. هرچند دکتر قائمی که از یاران خلیل ملکی بوده است نتوانسته است به متن کامل دفاعیات ملکی دست یابد، اما کوشش او به ایجاد این اثر ارزشمند منجر شده است که بسیاری از دیدگاهها و نظرات خلیل ملکی را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد.
قائمی از همان ابتدای کتاب تکلیف خود را با خاطرهنویسی درباره ملکی مشخص کرده است؛ آنچه زندگینامه دکتر ملکی قلمداد میشود در کمتر از بیست صفحه نخستین کتاب، پیش از مقدمه کتاب، آورده شده و باقی کتاب معرفی خلیل ملکی به روایت کمال قائمی با استناد به اسناد است. قائمی در نخستین بخش از کتاب به ماجراهای پیش و همزمان با دولت مصدق میپردازد. نقدهای ملکی به اعضای جبهه ملی و همراهی و حمایت تمامقد او از مصدق و نهضتش جانمایه این بخش از کتاب است. ملکی نقدهای اساسیای به مسیر جبهه ملی داشت. او معتقد بود جغرافیای سیاسی ایران اجازه میدهد که امریکا را بهعنوان میانجی در معادلات ملی شدن صنعت نفت وارد کنیم. برای ملکی ملی شدن نفت آن اندازه اهمیت دارد که در تمام مسیر ملی شدن نفت ایران، با بررسی شرایط دائم نقد و تحلیل خود را از طریق نشریهاش در اختیار بدنه دولت قرار میداد. او معتقد بود امریکا و دولتهای غربی تعهدی به سود شرکت نفت انگلیس ندارند؛ «دول غربی و امریکا از غارت شدن سود حاصله از نفت به وسیله سرمایهدارهای انگلیسی نفعی نمیبرند و از لحاظ واسطه بودن انگلیس بین تولیدکننده و فروشنده انحصارطلب ضرر هم میبرند. با ملی شدن نفت، فقر خاتمه و بیثباتی اجتماعی از بین میروند. به همین مناسبت یکی از بزرگترین اختلافات ایران با یکی از اعضای مؤثر بلوک غرب، انگلستان، از بین میرود. اشتراک منافع ایران با ملل غربی مطابق نقشه اساسی است که دنیای غرب آن را تعقیب میکند» (قائمی به نقل از ملکی، ۱۳۹۹).
ملکی همانقدر که معتقد بود ارانی میتوانست کشته نشود و بودنش بسیار مفیدتر به حال جامعه بود تا نبودنش، معتقد بود «رهبری جبهه ملی ظرافتهای سیاسی و دیپلماسی روز را درنیافته، تنها وظیفه خود را در آن تبرئه از تاریخ نهضت ملی که حل مسئله نفت بر مدار تجاری-اقتصادی بود، به سیاست کشانده و در هالهای از آمال و آرزوهای سرخورده ضد استعماری، ضد اجنبی و استقلالطلبی پیچیدند که نه جزو وظیفه از آنان خواسته شده بود و نه آنکه رهبری استعداد راهبرد و یا ملزومات اداره آن دوران را نشان میداد» (قائمی، ۱۳۹۹).
هرچند ملکی و قائمی معتقدند بخشی از آنچه جبهه ملی را وارد منازعهای مهلک با کل غرب کرد «ترفندهای مزورانه حزب توده» بود، اما شاید نزاع جدی ملکی و حزب توده بر این تحلیل نیز تأثیر داشته است.
دومین بخش از کتاب به مواضع و عملکرد ملکی پس از کودتا پرداخته است. در این مقطع ملکی اختلافاتی با جبهه ملی پیدا میکند، هرچند رابطه خود با مصدق را همواره حفظ کرد و نسبت به رهبر بزرگ نهضت ملی همیشه رویکردی احترامآمیز داشت.
مدافعات منتشرشده در مطبوعات، بخش بزرگی از کتاب (حدود دویست صفحه) است. در ابتدای مدافعات، دکتر قائمی شرحی درباره چگونگی یافتن دفاعیات ملکی و نقشی که جلال آلاحمد در این گردآوری داشته داده است. آلاحمد تنها حاضر دادگاههای ملکی بوده و یادداشتها و روایت او یکی از منابع مستند در این موضوع است. مشی ملکی در دفاعیات خود، آرام، مصلحانه و البته نقادانه است. قائمی معتقد است عناصر دادگاه بدشان نمیآمد دفاع احساسی و ایدئولوژیک از ملکی میشنیدند و او را پای اعدام میبردند: «انتظار داشتند ملکی با نطقهای انقلابی و با حمله به مقامها و ورود به مباحث عقیدتی، زمینه را برای الزام مجازاتها زندان طولانی و حتی اعدام بر اساس «بند یک از ماده یک قانون مجازات مقدمین علیه امنیت مملکت و سلطنت مشروطه» فراهم سازد»، اما ملکی معتقد بود هر نوع تظاهر به انقلابی بودند یا تظاهر به تندروی به ضد انقلاب کمک میکند و دفاعیات خود را نیز در چنین مسیری تنظیم کرد. آخرین بخش از کتاب به بحثهای نظری درباره انشعاب پرداخته شده است. بهجز پیوستهای ارزشمند کتاب، حدود پنجاه صفحه نمایه ارزش پژوهشی بالایی به این کتاب داده است. این کتاب را نشر هزار کرمان در ۱۳۹۹ منتشر کرده است.■