نگاهی به کتاب «چین چگونه از شوکدرمانی گریخت؟»
ایزابلا وبر، استادیار علوم اقتصادی در دانشگاه امهرست ماساچوست، در کتاب چین چگونه از شوکدرمانی گریخت، به بحث اصلاحات بازاری و تجربه موفق چین در این باره پرداخته است و در این مسیر از اصلاح بازار چین از طریق تضاد بین پیشرفت چین و فروپاشی اقتصادی روسیه بهره گرفته است. یکی از مهمترین مباحث اقتصادی در چین، تمرکز بر جهت اصلاحات دهه ۱۹۸۰ و موضوع چگونگی خلق بازارهاست. خروجی این بحث الگویی را برای اکثر اصلاحات آتی در چین فراهم آورد. ایزابلا وبر با بهرهگیری از مشارکتکنندگان و سایرین و منابع جدید اطلاعاتی دیگر اعم از منتشرشده و منتشرنشده کاری استادانه در راستای توضیح چگونگی تکامل این بحث و اثر نهایی آن انجام داده است. او میگوید چگونه موقعیت روسیه و چین در اقتصاد جهانی از زمانی که شیوههای متفاوتی از بازارسازی را به کار گرفتند معکوس شد و سهم روسیه از تولید ناخالص داخلی جهان تقریباً نصف شد و از ۷/۳ درصد در سال ۱۹۹۰ به حدود ۲ درصد در سال ۲۰۱۷ کاهش یافت، درحالیکه سهم چین نزدیک به ۶ برابر شد و از ۲/۲ درصد به یکهشتم تولید جهانی افزایش یافت.
نویسنده تصریح میکند فاصلهگیری چین از آرمان نئولیبرالیسم اساساً در اندازه دولت چین، بلکه در ماهیت حاکمیت اقتصادی آن نهفته است. وی میگوید دولت نئولیبرال نه کوچک و ضعیف، بلکه قوی است و هدفش تقویت بازار است، اما در مقابل دولت چین از بازار بهعنوان ابزاری در جهت دستیابی به اهداف توسعهای بزرگتر استفاده میکند و با اشاره به تجربه موفق چین در بحران مالی آسیا در ۱۹۹۷ و بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ نظام اقتصادی حاکم بر چین را یک سپر و ضربهگیر در مقابل این نوسانات اقتصاد جهانی میداند.
در بخشی از کتاب، منطق شوکدرمانی تشریح میشود و نویسنده توضیح میدهد شوکدرمانی محور «دکترین گذار در اجماع واشنگتن» بود که مؤسسات برتون وودز در کشورهای درحالتوسعه، اروپای شرقی و مرکزی و روسیه تبلیغ کرد و هدفش در ظاهر تبدیل اقتصاد برنامهریزیشده به اقتصاد بازار بود و بستهای شامل: آزادسازی همه قیمتها در قالب یک انفجار بزرگ، خصوصیسازی، آزادسازی تجارت، تثبیت در قالب سیاستهای پولی و مالی سختگیرانه بود که باید بهصورت همزمان اجرا میشد. در واقع انفجار بزرگ در آزادسازی قیمتها بهعنوان شرط خصوصیسازی و آزادسازی تجاری ظاهر میشود و همین انفجار «شوکِ» شوکدرمانی محسوب میشود.
کتاب در ادامه به چگونگی سیاستهای اصلاح بازار در چین میپردازد و توضیح میدهد چین چطور برعکس روسیه به جای تخریب نظام قیمت و برنامهریزی به امید اینکه اقتصاد بازار به نحوی «از ویرانهها» بیرون بیاید، یک رویکرد تجربی را دنبال کرد و توانست از واقعیت نهادی موجود برای ایجاد یک نظام اقتصادی جدید استفاده کند.
ایزابلا وبر در بخش اول کتاب روشهای خلق بازار و تنظیم قیمت در چین را بررسی کرده و با اشاره به دو متن کلاسیک؛ یعنی گوانزی و مناظره نمک و آهن به موضوع تنظیم قیمت و مدیریت بازار ورود میکند. گوانزی در واقع متن اصلی در اندیشه اقتصادی چین باستان در زمینه تثبیت قیمت است که بهطور خلاصه در قالب اصول اصطلاح «سبک-سنگین» قرار میگیرد که در آن سنگین نشاندهنده «مهم»، «ضروری» و «گران» است و سبک، بر «بیاهمیت» «غیرضروری» یا «ارزان» دلالت میکند. مناظره نمک و آهن هم بهعنوان یک بیانیه کلاسیک به دو دیدگاه رقیب درباره رابطه بین دولت و اقتصاد میپردازد.
فصل دوم از بخش اول کتاب شرحی است بر کنترل قیمت و لغو آن در زمان جنگهای جهانی توسط امریکا و با اشاره به تجربیات فرانک ویلیام تاوسیگ،۱ اقتصاددان بزرگ امریکایی و یکی از اعضای کمیته تثبیت قیمت در جنگ جهانی اول است. وی میگوید: «سیاست تثبیت قیمت در قلمرو محدود به کاربر خود در طول جنگ جهانی اول موفق عمل کرد و توانست از نوسانات شدید قیمت کالاهای مهم مانند مواد غذایی و سوخت جلوگیری کند».
نهایتاً در فصل پایانی بخش اول با عنوان «خلق مجدد اقتصاد: تثبیت قیمت و انقلاب کمونیستی» چگونگی کنترل تورم در چین بررسی میشود. به اعتقاد نویسنده عنصر کلیدی موفقیت کمونیستها در غلبه بر ابرتورم در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ میلادی خلق مجدد و ادغام بازارها از طریق سازمانهای تجاری دولتی بوده است که این روند شامل برقراری دوباره شبکههای تجاری برای احیای تولید کالاهای اساسی، ادغام مجدد اقتصاد شهری و روستایی و در نهایت تصویت ارزش پولی بوده و همه این فرآیند متکی به روشهای حکمرانی اقتصادی و قاعدهگذاری قیمتی از طریق مشارکت دولت در بازار بوده است.
بخش دوم کتاب مشتمل بر شش فصل به بحث اصلاحات بازاری چین میپردازد. در این بخش نویسنده به بررسی اصلاحات در دورههای مختلف ازجمله دوران مائو و پس از آن میپردازد و چگونگی عبور چین از قحطی و فقر شدید پس از انقلاب را توضیح میدهد.
«چین در آستانه انقلاب، در میان فقیرترین کشورها در جهان بود. ده سال پس از تسلط کمونیستها، هولناکترین قحطی در تاریخ بشر به دور از آرزوهای انقلابیون برای بهبود در زمینه مادی توده مردم رخ داد. سهم چین در تولید ناخالص داخلی از زمان انقلاب تا زمان مرگ مائو در سال ۱۹۶۷ هیچ افزایش قابل توجهی نداشت. در زمان مائو چین رکورد بزرگی را در یک بعد اقتصادی باورناپذیر ثبت کرد و آن ثبات قیمت بود. بعد از سالهای اولیه احیا و ادغام (۱۹۵۲-۱۹۵۰) بهجز موارد استثنائی افزایش قیمت در چین از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ در حداقل خود بود و مردم چین یکی از باثباتترین واحدهای پولی کاغذی را در دوران جدید تجربه کردند که این موضوع در مقابل تورم شدید سالهای اول در اتحادیه جماهیر شوروی بسیار تحسین برانگیز بود. نکته قابلتوجه در این مورد این است که چنین ثبات قیمتی بهرغم تغییرات سیاسی شدید و جستوجوی سخت برای یافتن یک مدل قابل انجام توسعه شکل گرفت و همین امر به مهمترین منشأ مشروعیت برای دولت انقلابی مائو شده بود، هرچند چین در زمان مرگ مائو هنوز یک کشور فقیر بود».
نویسنده در فصول پنجم تا هفتم کتاب سیر تاریخی توسعه در چین پس از مائو و اصلاحات روستایی و ظهور روشنفکران جوان در این کشور را تشریح میکند و رویدادهای مهم این کشور تا پیش از سال ۱۹۸۸ را تحلیل و بررسی میکند.
در فصل هشتم کتاب، نویسنده بیان میکند چگونه چین پس از اصلاح رادیکال قیمتها در اوایل تابستان ۱۹۸۸ دچار بنبست در اصلاحات شد و دو تفسیر متفاوت از این سیاست توسط دنگ شیائوپینگ و ژائو زیانگ را بررسی میکند و از تورم و فساد در حال ظهور سخن میگوید.
بهطورکلی رویکرد کتاب، تحلیل مباحثه فکری بین آن دسته از اقتصاددانان اصلاحطلب است که به دنبال منطق شوکدرمانی بودند با کسانی که به تدریجگرایی تجربی و نظام قیمت دوگانه تأکید دارند. این کتاب مکمل کتاب تخصصیسازی تحقیقات در چین پس از مائو نوشته کسیر (۲۰۰۳) و شرکای نامحتمل نوشته گیورتز (۲۰۱۷) است که هر دو کتاب عمدتاً مربوط به شکلگیری یکی از این دو جریان فکری در دهه ۱۹۸۰ هستند و بیشتر بر شبکه ما و تبادل دانش تمرکز دارند تا پرداختن عمیق به استدلالهای اقتصادی بیانشده در مباحثات مربوط به اصلاحات بازاری چین، اما نویسنده این کتاب در مطالعاتش از تحقیقات متأخر و گزارشهای قدیمیتر در ارتباط با تاریخ اصلاحات اقتصادی در چین در دهه ۱۹۸۰ استفاده کرده است.
چین چگونه از شوکدرمانی گریخت؟ با ترجمه فرزانه چهاربند و مقدمه فرشاد مؤمنی توسط نشر نهادگرا در سال ۱۴۰۱ منتشر شد که در همان سال به چاپ دوم رسید. ■
پینوشتها:
- Frank William Taussig