بدون دیدگاه

فقط غزه نیست: دانشجویان معترض خود را هم‌بند مبارزه‌ای جهانی می‌پندارند

از دیدگاه بسیاری از دانشجویان، جنگ غزه با مسائل دیگری مانند امور انتظامی، بدرفتاری با مردم بومی، نژادپرستی و تأثیر تغییرات آب و هوایی مرتبط است.

جرمی دبلیو پیترز [۱]

 

جرمی دبلیو پیترز، خبرنگار نیویورک‌تایمز [۲] است که بحث‌های مربوط به آزادی بیان و چگونگی تأثیر آن بر آموزش عالی و سایر مؤسسات حیاتی امریکایی را پوشش می‌دهد.

اگر با معترضان دانشجویی در سراسر کشور صحبت کنید، خشمشان را آشکارا خواهید دید: ابعاد گسترده مرگ و ویرانی در غزه به حدی آن‌ها را برانگیخته است که در راه مبارزه برای آرمان فلسطین، خطر بازداشت را به جان خریده‌اند.

برای اکثر آن‌ها، این جنگ در سرزمینی رخ می‌دهد که هرگز پا به آن نگذاشته‌اند، جایی که کشته‌شدگان را، که به گفته مقامات بهداشتی محلی تاکنون به ۳۴ هزار نفر رسیده است، فقط از طریق آنچه در فضای مجازی خوانده‌اند یا دیده‌اند شناخته‌اند.

اما بسیاری این مسائل را به خانه و کاشانه خود نزدیک‌تر می‌بینند و دغدغه آن‌ها بسیار بزرگ‌تر و گسترده‌تر است. از نظر آن‌ها، مناقشه غزه مبارزه‌ای برای عدالت است که با مسائلی مرتبط است که به نظر دور از دسترس هستند. آن‌ها می‌گویند امور انتظامی، بدرفتاری با مردم بومی، تبعیض نژادی علیه سیاه‌پوستان امریکایی و تأثیر گرمایش جهانی [۳] آن‌ها را برانگیخته است.

در مصاحبه با ده‌ها دانشجو در سراسر کشور در هفته گذشته، آن‌ها به میزان قابل‌توجهیقابل‌توجهی زاویه دید وسیع خود را که از طریق آن درگیری غزه را می‌بینند، توصیف کردند. درک نقطه‌نظر آن‌ها به ما کمک می‌کند حس سرکشی و اضطرار آن‌ها را بفهمیم.

ایفِی جونز [۴]، دانشجوی سال نخست در دانشگاه اموری [۵] در آتلانتا [۶]، کنشگری کنونی خود را به جنبش حقوق مدنی دهه ۱۹۶۰ مرتبط می‌داند که خانواده‌اش در آن شرکت کرده بودند. خانم جونز در مورد شدت کنونی سرکوب تظاهرات‌کنندگان گفت: «تنها چیزی که کم داشت، استفاده از سگ‌های انتظامی و ماشین‌های آب‌پاشی بود.»

بسیاری از معترضان درخواست‌های مدیران دانشگاه‌ها را رد کرده‌اند، خود را به نیمکت‌ها زنجیر کرده‌اند و کنترل ساختمان‌ها را بر عهده گرفته‌اند. با این حال، اکنون، تظاهرات‌کنندگان با برخورد سخت‌گیرانه‌تری مواجه شده‌اند. به‌طوری‌که در بیست‌وچهار ساعت گذشته، در بسیاری از دانشگاه‌ها، ازجمله دانشگاه کلمبیا [۷]، صدها دانشجوی معترض دستگیر شدند.

با تشدید تدریجی اعتراضات متقابل دانشجویان طرفدار اسرائیل در تعدادی از دانشگاه‌ها، در روزهای آینده، جو حاکم ممکن است بیش از پیش متشنج شود.

در مصاحبه‌هایی که با دانشجویان داشتم، طرز تکلم بسیاری از معترضان متمایز بود. آن‌ها آزادانه جملات خود را با عباراتی آکادمیک مانند درهم‌تنیدگی [۸] {۱}، استعمار [۹] و نظام سلطه (امپریالیسم) [۱۰] مزین می‌کردند تا اثبات کنند که وضعیت اسفبار فلسطینیان نتیجه ساختارهای قدرت جهانی است که بر پایه تبعیض و ستمگری رشد می‌کند.

کیتی روئِف [۱۱]، دانشجوی سال نخست دانشگاه کرنل [۱۲]، گفت: «ما به‌عنوان مدافعان محیط زیست، به خود می‌بالیم که دنیا را از دریچه‌های درهم‌تنیده می‌بینیم. عدالت اقلیمی موضوع همه است و همه ابعاد هویتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، زیرا ریشه در همین مبارزات بر ضد نظام سلطه، سرمایه‌داری و چیزهایی از این دست دارد. من فکر می‌کنم  این نکته در مورد این درگیری، یعنی نسل‌کشی در فلسطین صدق می‌کند».

جوانا مک آلیستر [۱۳]، دانشجوی بیست‌وهفت‌ساله دکترای زیست‌شناسی سلولی و مولکولی [۱۴] در دانشگاه کرنل، به نام گروه دانشجویی‌ای که به آن پیوسته است اشاره کرد: «ائتلاف آزادسازی متقابل» [۱۵].

خانم مک آلیستر گفت: «از نام گروهمان مشخص است: آزادسازی متقابل. این یعنی ما سازمانی ضد نژادپرستی، ضد استعماری و ضد نظام سلطه هستیم. ما اعتقاد داریم که هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم آزاد باشیم و از احترام و کرامتی که شایسته آن هستیم برخوردار باشیم، مگر اینکه همه ما آزاد باشیم.»

تقریباً همه گروه‌های که در این اعتراضات شرکت کرده‌اند خواهان آتش‌بس فوری و نوعی سلب سرمایه [۱۶] از شرکت‌هایی هستند که منافعی در اسرائیل یا ارتش [این حکومت] دارند. اما از آنجایی که همه‌چیز به هم متصل است، برخی از معترضان موارد دیگری را نیز در دستور کار خود قرار داده‌اند.

در دانشگاه کالیفرنیا [۱۷] در لس‌آنجلس [۱۸]، دانشجویانی مانند نیکول کرافورد [۱۹] از این دانشگاه می‌خواهند که رابطه خود را با اداره پلیس لس‌آنجلس [۲۰] قطع کند و همچنین خواستار شفافیت بیشتر در مورد سرمایه‌گذاری‌های صندوق سرمایه‌گذاری این دانشگاه هستند. خانم کرافورد، که بیست‌ساله است، گفت که او رنج مردم غزه را به مصائب دیگر مردم ستمدیده در سراسر جهان مرتبط می‌داند. «زمانی که شما بخشی از گروه ستمدیده‌ای هستید و خشونت مستقیم دولتی را تجربه کرده‌اید، مانند جمعیت پان‎آفریقایی‌ها [۲۱] در ایالات‌متحده، این امور شما را وادار می‌کند وارد سیاست شوید. جمعیت پان آفریقایی‌های دور از وطن در امریکا بر اساس بردگی، تحقیر و انسانیت‌زدایی از مردم آفریقا به وجود آمده است».

در دانشگاه اموری، معترضانی که محوطه چهارگوش دانشگاه را اشغال کرده‌اند، شعار «فلسطین باید آزاد گردد» و «شهر پلیسی را متوقف کنید» سر داده‌اند، که شعار دوم به یک مجتمع آموزشی بزرگ پلیس و آتش‌نشانی که در حومه آتلانتا ساخته می‌شود، اشاره می‌کند. {۲}

آری کوان [۲۲]، دانشجوی نوزده‌ساله دانشگاه اموری که متولد شهر کلمبیا در ایالت کارولینای  جنوبی [۲۳] است و از ضمایر «they» و «them» برای اشاره به خود استفاده می‌کند {۳}، اذعان داشت وضاع درگیری در غزه را به‌طور خاص از نزدیک دنبال نکرده است، اما بین جنبش مدافعان عدالت بیشتر در برابر پلیس و حامیان فلسطین هم‌پوشانی قابل‌توجهی وجود دارد. او پس از اینکه مشاهده کرد پلیس دوستش را به زمین هل داده است، خود را ملزم دانست تا به تظاهرات در محوطه دانشگاه بپیوندد. او اظهار داشت: «اگر وارد گود نمی‌شدم، احساس بدی پیدا می‌کردم. برای من دشوار است که تصور کنم که پلیس بیش از این نظامی‌گرتر و بی‌رحم‌تر شود».

دهه‌ها است  جنبش دانشجویی در حمایت از فلسطینی‌ها، در پیوند با موضوعات دیگر ساخته شده است. دانشجویان عدالت‌خواه برای فلسطین [۲۴]، اتحاد هم‌پیمانانی است که در اوایل دهه ۱۹۹۰ در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی [۲۵]، پدیدار شد. این جنبش، آگاهانه و هوشمندانه، از فعالان دیگر، مانند طرفداران محیط زیست، مخالفان مداخله امریکا در امریکای لاتین و منتقدان جنگ خلیج فارس [۲۶]  دعوت کرد که موجب رشد پایگاه این گروه شد. امروز، کمیته راهبری ملی این گروه مدعی داشتن بیش از دویست  زیرگروه مستقل است که بیشتر آن‌ها در ایالات‌متحده فعال هستند و اغلب با سایر گروه‌های دانشجویی کار می‌کنند.

ائتلاف‌سازی سرچشمه قدرت و غرور معترضان است و به آن‌ها این حس را می‌دهد که بیشتر جهان در کنار آن‌ها هستند.

با این حال  محققان می‌گویند این جنبش فعلی که خشم بسیاری از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان طرفدار اسرائیل را برانگیخته است، با جنبش‌های ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی یا ضد جنگ ویتنام کاملاً متفاوت است.

تیموتی نفتالی [۲۷]، استاد سیاست‌گذاری عمومی در دانشگاه کلمبیا، گفت: «در دهه ۱۹۶۰ در خلال تظاهرات علیه جنگ ویتنام، هیچ گروهی به‌عنوان یک قوم مورد حمله قرار نگرفت».  اگرچه او اذعان داشت  سربازان دانشجو یا کسانی که در یگان آموزش افسران ذخیره [۲۸] بودند، هدف سرکوب‌های گوناگون قرار می‌گرفتند.

آقای نفتالی گفت: «به تصور من، احساس ناامنی‌ای که اکنون این تظاهرات [در قدرتمندان] ایجاد می‌کند، به شکلی بسیار بزرگ‌تر از زمان تظاهرات ضد جنگ ویتنام است».

بیشتر شکاف امروز حول محور حماس و یهودستیزی است. حماس  گروهی شبه‌نظامی است که رهبری حملات ۷ اکتبر در اسرائیل را که منجر به کشته شدن ۱۲۰۰ نفر شد به عهده داشتند. در مصاحبه بسیاری از دانشجویان با ما [روزنامه نیویورک‌تایمز]، وقتی از آن‌ها در مورد حماس پرسیده می‌شد، از پاسخ دادن خودداری می‌کردند.

بسیاری صرفاً می‌گفتند که حملات [گروه حماس] وحشتناک بود. اما لیلا استاینباخ [۲۹]، دانشجوی سال آخر دانشگاه واشینگتن [۳۰] در سنت لوئیس [۳۱]، اذعان داش  این حملات احساسات پیچیده‌ای را برانگیخته است. او افرادی را می‌شناسد که در این حملات کشته‌شده‌اند  و به گروگان گرفته شده‌اند. او مانند بسیاری از معترضان دیگر، به عنوان یک یهودی پرورش یافت. او گفت: «برای من که خود را به آزادسازی [۳۲] و استعمارزدایی [۳۳] متعهد می‌دانم، آنچه در ۷ اکتبر اتفاق افتاد، آزمونی برای عقاید سیاسی من بود».  با این وجود، او افزود: «من همچنین می‌دانم   خشونت اسرائیلی‌ها، نظام سلطه امریکا و شرایطی که این بازیگران به وجود آورده‌اند تروریسم را پرورانده است. وقتی در یک زندان فضای باز  [غزه محاصره‌شده]  بزرگ می‌شوید و وقتی یتیم می‌شوید، به شما می‌گویند اسرائیلی‌ها مقصر هستند، چرا آن‌ها را باور نکنید؟»

تقریباً همه دانشجویان معترض گفتند هودستیزی یک دغدغه جدی است. هرچند آن‌ها گفتند  آن را در اطراف خود نمی‌بینند؛ نه در اردوگاه‌های اعتراضی‌شان، نه در میان سایر معترضان و نه در شعارهایشان، مانند «از نهر تا بحر.» [۳۴] (از نظر آن‌ها شعار «از نهر تا بحر،» فراخوانی برای محو دولت اسرائیل نیست، بلکه دعوتی به صلح و برابری است.)

روز یکشنبه، چند ده معترض در اطراف اردوگاه اعتراضی دانشگاه پیتسبورگ [۳۵] وقت گذراندند. الکساندرا وینر [۳۶] ۲۵ ساله، یکی از اعضای هیئت‌علمی دپارتمان ریاضی دانشگاه، گفت ک و در کنیسه درخت زندگی [۳۷] بزرگ شده است. در سال ۲۰۱۸، یک ملی‌گرای سفیدپوست امریکایی ۱۱ عبادتگر در این کنیسه به ضرب گلوله کشت.

درحالی‌که افرادی   مخالف علیه  این معترضان فعالیت می‌کنند این اردوگاه اعتراضی را یهودستیز خوانده بودند، او گفت: «من حتی یک ‌بار هم احساس یهودستیزی را تجربه نکرده و نشنیده‌ام.»

در اواخر همان روز، صدها معترض به سمت محوطه دانشگاه راهپیمایی کردند و خواستار آتش‌بس [در غزه] شدند. پس از یک درگیری کوتاه با پلیس، دو نفر دستگیر شدند. روز سه‌شنبه، اردوگاه اعتراضی جمع شد.

پی‌نوشت‌ها:

{۱}اینترسکشنالیتی یا درهم‌تنیدگی (Intersectionality) چارچوبی تحلیلی است در تلاش برای شناسایی نظام‌های درهم‌تنیده قدرت که بر کسانی که بیش از همه در جامعه به حاشیه رانده شده‌اند اثر می‌گذارد. اینترسکشنالیتی در نظر می‌گیرد که اشکال گوناگون لایه‌های اجتماعی همچون طبقه، گرایش جنسی، سن، دین، آیین، ناتوانی و جنسیت جدا از یکدیگر وجود ندارند بلکه درهم‌تنیده‌اند. این نظریه که به‌عنوان کاوشِ سرکوب زنان رنگین‌پوست در جامعه آغاز شد، امروزه تحلیلی است که احتمالاً به همه دسته‌بندی‌های اجتماعی ازجمله هویت‌های اجتماعی که معمولاً وقتی به‌طور مستقل در نظر گرفته شوند، غالب دیده می‌شوند، قابل ‌اعمال است. فمینیسم اینترسکشنال [۳۸] شاخه‌ای از فمینیسم است ادعا می‌کند   همه جنبه‌های تبعیض‌آمیز هویت اجتماعی و سیاسی (جنسیت، نژاد، طبقه، جنسیت، معلولیت و غیره) با هم هم‌پوشانی دارند. به‌عنوان مثال، یک زن سیاه‌پوست، به‌طور هم‌زمان مورد تبعیض نژادی و تبعیض جنسیتی است. فمینیسم اینترسکشنال با تأیید این واقعیت که همه زنان تجربیات و هویت‌های متفاوتی دارند، خود را از فمینیسم سفیدپوستان جدا می‌کند. اینترسکشنالیتی یک چارچوب فکری است که تأثیر در هم تنیدگی روابط قدرت را بر قشرهای آسیب‌پذیرتر جامعه بررسی می‌کند. این رویکرد مطرح می‌کند که نمی‌شود برای توضیح اینکه ستم موجود بر زنان از کجا می‌آید، فقط به یک تحلیل تک‌محور بسنده کنیم، چراکه درواقع افراد به گروه‌های اجتماعی، قومی، مذهبی، نژادی، و جنسی و جنسیتی مختلف تعلق دارند و این باعث کنش و واکنش روابط اجتماعی با همدیگر می‌شود. درنتیجه تحلیل باید چندبعدی باشد. اشکال مختلف طبقه‌بندی اجتماعی مانند طبقه، نژاد، گرایش جنسی، سن، مذهب، عقیده، ناتوانی و جنسیت و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی آن در فمینیسم اینترسکشنال در نظر گرفته می‌شوند. اینترسکشنالیتی می‌خواهد روابط موجود بین انواع تبعیض را شناسایی کند تا در هنگام فعالیت برای ارتقا حقوق اجتماعی و سیاسی این روابط مدنظر قرار بگیرند. این نظریه که در ابتدا جهت بررسی سرکوب زنان رنگین‌پوست در جامعه استفاده می‌شد، امروزه تحلیلی است که احتمالاً به همه دسته‌بندی‌های اجتماعی ازجمله هویت‌های اجتماعی غالب نیز قابل‌اعمال است. اینترسکشنالیتی با تئوری سرکوب سه‌گانه مرتبط است. این تئوری بیان می‌کند که بین انواع مختلف تبعیض، به‌طور خاص تبعیضِ طبقاتی، تبعیض نژادی و تبعیض جنسیتی ارتباط وجود دارد. درهم‌تنیدگی روابط اجتماعی جنسیتی، طبقاتی، قومی، مذهبی و جنسی، یا اینترسکشنالیتی هم یک نظریه است، هم یک رهیافت معرفت‌شناسانه [۳۹] است، و هم یک استراتژی برای رسیدن به عدالت اجتماعی.

 

{۲} »شهر پلیسی را متوقف کنید» یا Stop Cop City که با نام «جنگل آتلانتا را حفاظت کنید» یا Defend the Atlanta Forest نیز شناخته می‌شود، یک جنبش غیرمتمرکز در آتلانتا در ایالت جورجیای امریکاست که هدف آن این است که بنیاد پلیس و شهرداری آتلانتا، ساخت مرکز آموزشی ایمنی عمومی آتلانتا را متوقف کند. مکان پیشنهادی برای این مرکز، مزرعه زندان قدیمی آتلانتا است و مخالفان این مرکز نگران رشد پلیس در شهر هستند؛ که شاهد اعتراضات متعددی علیه خشونت پلیس پس از قتل جورج فلوید [۴۰] در سال ۲۰۲۰ و قتل ری شارد بروکس [۴۱] اتفاق افتاده است. طرفداران احداث این مرکز آموزشی می‌گویند که این پروژه برای بهبود روحیه پلیس و مبارزه با جرائم ضروری است. آن‌ها گفته‌اند که مکان جایگزین مناسبی برای مرکز آموزشی وجود ندارد و مزرعه زندان قدیمی آتلانتا جنگل نیست.  منتقدان این مرکز آموزشی اعتقاد دارند که این مرکز، نظامی‌سازی پلیس را افزایش می‌دهد و تخریب جنگل، نابرابری‌های اقتصادی و فروپاشی زیست‌محیطی در محله‌ای با اکثریت فقیرنشین را تشدید می‌کند. در ۱۸ ژانویه ۲۰۲۳، افسران گشت ایالت جورجیا مانوئل استبان پائز تِران [۴۲] را در جریان یورش به اردوگاه اشغالی به ضرب گلوله کشتند.

{۳}اینکه این فرد می‌گوید از ضمایر «they» و «them» برای اشاره به خود استفاده نمی‌کند این است که خود را نه زن و نه می‌داند و از دگرباشان جنسی محسوب می‌شود.

[۱]Jeremy W. Peters

[۲]The New York Times

[۳]Global Warming

[۴]Ife Jones

[۵]Emory University

[۶]Atlanta

[۷]Colombia University

[۸]Intersectionality

[۹]Colonialism

[۱۰]Imperialism

[۱۱]Katie Rueff

[۱۲]Cornell University

[۱۳]Jawuanna McAllister

[۱۴]Cell and Molecular Biology

[۱۵]The Coalition For Mutual Liberation

[۱۶]Divestment

[۱۷]University of California

[۱۸]Los Angels

[۱۹]Nicole Crawford

[۲۰]The Los Angels Police Department

[۲۱]The Pan African Diaspora

[۲۲]Ari Quan

[۲۳]Colombia, South Carolina

[۲۴]Students For Justice In Palestine

[۲۵]Berkeley

[۲۶]The Persian Gulf War

[۲۷]Timothy Naftali

[۲۸] The Reserve Officers’ Training Corps یا ROTC

[۲۹]Lila Steinbach

[۳۰]Washington University

[۳۱]St. Louis

[۳۲]Liberalization

[۳۳]Decolonization

[۳۴]From the River to the Sea

[۳۵]University of Pittsburgh

[۳۶]Alexandra Weiner

[۳۷]The Tree of Life Synagogue

[۳۸]Intersectional Feminism

[۳۹]Epistemological

[۴۰]The Murder of George Floyd

[۴۱]Killing of Rayshard Brooks

[۴۲]Killing of Manuel Esteban Paez Terán (Tortuguita)

[۴۳]GLAAD

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط