بدون دیدگاه

قربانیان تغییرات مداوم کتب درسی؛معلم یا دانش‌آموز؟

طیبه موسوی: دبیر و پژوهشگر

با گذشت چند ماه از سال تحصیلی ۹۷ هنوز «پایه دوازدهم دبیرستان دخترانه دولتی در منطقه ۳ تهران دبیر فیزیک ندارد.» «پایه سوم ابتدایی دبستان تزکیه منطقه ۴ تهران معلم ندارند»، «پایه نهم دبیرستان دخترانه شهدای صنف پوشاک منطقه ۳ شیراز معلم ندارند و ساعت ۱۰:۳۰ تعطیل می‌شوند و برمی‌گردند خانه». این صدای والدین شاکی و نگران از وضع آموزشی مدارس دولتی است.

در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳، پیمایش جهانی غیبت از مدرسه که زیر نظر بانک جهانی انجام شد، پیمایش‌گرانی را سرزده به مدارس شش کشور فرستاد. نتیجه این بود که آموزگاران در بنگلادش، اکوادور، هند، اندونزی، پرو و اوگاندا به‌طور میانگین از پنج روز کاری یک روز را غیبت می‌کنند. به‌طورکلی ۵۰ درصد آموزگاران مدارس دولتی در هند در زمانی که باید سر کلاس باشند حضور ندارند. پرسش اینجاست چگونه این دانش‌آموزان می‌توانند چیزی بیاموزند.[۱]

درباره اهمیت کیفیت نظام آموزشی نیازی به سخن گفتن نیست. سرنوشت امروز و فردای هر کشوری به کیفیت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان کشور بستگی دارد. آموزش‌وپرورش بدون تردید بزرگ‌ترین نهاد آموزشی کشور است و کیفیت تعلیم و تربیت به کیفیت آموزش‌وپرورش رسمی کشور وابستگی  کامل دارد.

کیفیت نامطلوب نظام آموزش رسمی کشور نکته‌ای است که بسیاری بر آن اتفاق‌نظر دارند. این نوشته علل کیفیت نامطلوب آموزش کشور در مقطع پیش از دانشگاه و علت غیبت از مدرسه معلمان و دانش‌آموزان را بررسی می‌کند و تلاش دارد راهکاری برای ارتقای کیفیت این نظام ارائه دهد.

درباره علل کیفیت نامطلوب آموزش و پروش فرضیه‌های مختلفی مطرح است. بسیاری حقوق ناکافی معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش را ریشه مشکلات کنونی می‌دانند و معتقدند حقوق معلمان باید به میزانی افزایش یابد که معلم دغدغه‌ای به‌جز تدریس نداشته باشد و بهترین نیروهای کشور جذب وزارت آموزش و پرورش شوند. در همین راستا افزایش بودجه  آموزش و پرورش برای افزایش حقوق معلمان و ارتقای کیفیت مدارس شرط بهبود وضعیت آموزشی بیان می‌شود. عده‌ای دیگر وضعیت درآمدی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و بیکاری فارغ‌التحصیلان را علت بی‌انگیزگی و افت تحصیلی دانش‌آموزان و ترک تحصیل آنان می‌دانند.

جدا از صحت یا نادرستی فرضیه‌های فوق مشکلی اساسی پس از قبول این فرضیه‌ها به‌وجود می‌آید. فرض کنید حقوق معلمان، کسر بودجه آموزش و پرورش و وضعیت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی علت اصلی کیفیت کنونی نظام آموزشی کشور است. این فرضیه‌ها راهکاری کوتاه‌مدت برای برون‌رفت از وضعیت کنونی نمی‌دهند و دست سیاست‌گذاران را برای تغییر تقریباً بسته نگه می‌دارد. در کنار سیاست‌های بلندمدت باید سیاست‌های کوتاه‌مدت ارائه شود تا روزنه‌های امید برای دستیابی به وضعیت بهتر، سیاستمداران را برای توجه بیشتر به نظام آموزشی معطوف سازد. فرضیه‌های این نوشته به زبان خیلی ساده در گزاره‌های زیر بیان می‌شوند:

  1. کتب درسی و نظام آموزشی در چند دهه گذشته به‌سرعت تغییریافته‌اند.
  2. معلمان نمی‌توانند و گاه نمی‌خواهند در طول زمان با تغییرات نظام آموزشی همراه شوند و غالباً تمایلی به تدریس ندارند.
  3. فهم کتب درسی برای دانش‌آموزان سخت شده است.
  4. دانش‌آموزانی که توانایی مالی ندارند از مدرسه و کلاس گریزان می‌شوند و خانواده‌هایی که تمکن مالی دارند با معلمان خصوصی، مدارس غیرانتفاعی و کلاس‌های فوق‌العاده فرزندان خود را برای قبولی در کنکور آماده می‌سازند.
  5. معلمان خصوصی، کلاس‌های فوق‌العاده و مدارس غیرانتفاعی هر روز نظام آموزشی را به سمتتجاری شدن بیشتر سوق می‌دهند و کتب درسی را هر روز سخت‌تر می‌کنند تا منافع بیشتری کسب کنند.
  6. اگر از تغییرات پی‌درپی کتب درسی و نظام آموزشی جلوگیری شود، بخش مهمی از مشکلات کنونی نظام آموزشی کشور حل خواهد شد.

مروری مختصر بر تحولات عمده نظام آموزشی کشور می‌تواند اهمیت ثبات در نظام آموزشی را نشان دهد.

 

تغییرات نظام آموزشی کشور

از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۴۵ نظام آموزش رسمی کشور به دو دوره شش سال ابتدایی و شش سال متوسطه تقسیم شد. گفته می‌شود در سال ۱۳۴۲  تصمیم گرفته شد پس از چهل سال در نظام آموزشی بازنگری صورت گیرد و به سه دوره (پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و چهار سال دبیرستان) تغییر یافت. از سال ۱۳۴۵ نظام جدید برای ۲۵ سال بدون تغییر باقی می‌ماند تا اینکه در سال ۱۳۷۰ (سه سال پس از پایان جنگ) تغییر عمده در نظام آموزشی به وقوع می‌پیوندد.  علاءالدین کیا، مدیر هماهنگی امور پژوهشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، علت این تغییر را تحولات جمعیتی می‌داند. با رشد سریع جمعیت که از اواخر دهه ۱۳۵۰ در ایران به وقوع پیوسته بود تعداد افراد دارای مدرک دیپلم از ۲ میلیون نفر در اوایل دهه ۷۰، به ۵ میلیون نفر تغییر یافت  و دانشگاه‌ها ظرفیت پذیرش این‌همه فارغ‌التحصیل را نداشت. لزومی نداشت همه دانش‌آموزان دیپلم بگیرند؛ لذا نظام سالی واحدی در مقطع دبیرستان اجرا شد. در این نظام جدید اخذ مدرک دیپلم به‌جای دوازده سال نیازمند یازده سال تحصیل شد و تنها کسانی مجبور به گذراندن دوازده سال تحصیل بودند که قصد داشتند در دانشگاه‌های کشور ادامه تحصیل دهند. برای این گروه از دانش‌آموزان گذراندن یک سال دوره پیش‌دانشگاهی الزامی بود. این تغییر که در شورای‌عالی آموزش و پرورش مصوب شده بود به‌طور خواسته و ناخواسته تغییرات عمیقی در کیفیت تحصیل، هزینه‌های نظام آموزش و پرورش، فضای فیزیکی مدارس و زندگی آتی جوانان کشور به‌جای گذاشت.  بخشی از دانش‌آموزان تصمیم گرفتند به اخذ مدرک دیپلم (یازده‌ساله) بسنده کنند و  سودای  تحصیل در دانشگاه را از سر بیرون کنند.‌ این گروه اگرچند سال بعد تصمیم به ادامه تحصیل در دانشگاه داشتند، دیگر به‌راحتی نمی‌توانستند در تصمیم خود تجدیدنظر کنند. در نظام جدید ابتدا مدارسی جداگانه به‌عنوان مدارس پیش‌دانشگاهی راه‌اندازی  و از دبیرستان جدا شد. آموزش و پرورش در بسیاری از مناطق با کمبود فضای آموزشی در دوره پیش‌دانشگاهی و مازاد فضای آموزشی در دوره دبیرستان روبه‌رو شد.  مدارس پیش‌دانشگاهی  در کلان‌شهرها ‌ به‌سرعت بوی تجاری گرفتند، زیرا دانش‌آموزان علاقه‌مند به دانشگاه در آن حضور داشتند و خانواده‌ها حاضر بودند  منابع مالی را در اختیار مدارس قرار دهند تا احتمال ورود به دانشگاه فرزندانشان را افزایش دهند. کتب دوره پیش‌دانشگاهی کاملاً تغییر کرد و بسیار سخت‌تر از چهارم دبیرستان نظام قدیم شد و برخی از دروس و مفاهیم سال اول دانشگاه به دوره پیش‌دانشگاهی انتقال یافت. معلمانی که مشتاق بودند در دوره پیش‌دانشگاهی تدریس کنند در دوره آموزشی ۶۰ تا ۷۰ ساعته در دانشگاه‌ها شرکت کردند تا بتوانند کتب جدید را که حاوی مطالب دانشگاهی بود بیاموزند و تدریس کنند.

دو عامل هم‌زمان موجب کمبود معلمان پیش‌دانشگاهی شد. از یک طرف در کلان‌شهرها تنها معلمانی  می‌توانستند در مدارس پیش‌دانشگاهی تدریس کنند که یا بسیار شناخته‌شده (در سطح کنکور) بودند یا ارتباط اداری با مدیران داشتند… مدیران این مدارس نیز عموماً کارمندانی بودند که از ارتباطات قوی در اداره آموزش و پرورش بهره‌مند بودند. عامل  دیگر تمایل نداشتن معلمان به تغییر و همراهی با نظام آموزشی جدید بود. معلمانی که سال‌ها در نظام قدیم تدریس داشتند و خود را در شرف بازنشستگی می‌دیدند تمایلی نداشتند کتب سخت پیش‌دانشگاهی را بیاموزند و تدریس کنند. برای نمونه در این دوره کتب پیش‌دانشگاهی و دوره متوسطه تقریباً هر دو سال یک بار تغییر کرد.   در کتاب زیست‌شناسی پیش‌دانشگاهی در یک دوره پانزده‌ساله   چهار بار تجدیدنظر اساسی صورت گرفت. در سال نخست درس  زیست‌شناسی  یک کتاب بود و سپس به  دو کتاب زیست‌شناسی گیاهی و زیست‌شناسی جانوری تغییر یافت و سپس مجدداً در یک کتاب تجمیع شد. محتوای کتاب نیز به‌شدت تغییر می‌یافت.   یک یک‌بار با مطالب بیوشیمی  و بار بعد افزودن مطالب قارچ‌شناسی. در هر بار برخی فصول آن یا کاملاً حذف یا کم و کم‌وزیاد می‌شد.  معلمانی که از حقوق خود ناراضی بودند  و با مشکلات عدیده اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کردند مجبور بودند علاوه بر شرکت  در کلاس‌های ضمن خدمت، هر سال طرح درس و سؤالات جدیدی را برای هر جلسه طراحی کنند، زیرا  جزوه و سؤالات آزمون‌های  سال پیش قابل‌استفاده نبود. حجم کار زیاد، آمادگی پیش از تدریس و فعالیت‌های ضمن تدریس و پس از آن موجب شد که تعداد محدودی از معلمان رسمی دبیرستان در پیش‌دانشگاهی تدریس کنند.

از دیگر معایب نظام جدید (۱۳۷۰-۱۳۸۵) برهم زدن پیوستگی دوره دبیرستان  و از بین رفتن کارکردهای اجتماعی نهاد مدرسه بود. در نظام قبلی دانش‌آموز چهار سال دوره دبیرستان را در یک محیط آموزشی تجربه می‌کرد. معلم، مدیر، ناظم و همکلاسی‌ها در طول چهار سال با ویژگی‌های یکدیگر آشنا می‌شدند  و رابطه عاطفی بین آن‌ها شکل می‌گرفت و مدرسه نقش خانه دوم را ایفا می‌کرد. معلمی که سال چهارم را تدریس می‌کردند احتمالاً در سال‌های اول تا سوم نیز تجربه  تدریس به همان دانش‌آموزان را سپری کرده بود، اما در نظام جدید معلمان پیش‌دانشگاهی در سال آخر به دانش‌آموزانی تدریس می‌کردند که برای اولین بار آن‌ها را در کلاس خود می‌دیدند. دانش‌آموزان نیز در سال کنکور که سالی پر از اضطراب همراه با ترس است با کادر آموزشی و همکلاسی‌های جدید  روبه‌رو می‌شدند. دبیرستان که یکی از کانون‌های ارتباطی قوی برای همه دوران زندگی بود کارکردهای خود را از دست داد.

بازگشت به نظام پیشین

پس از یک دهه مشکلات نظام جدید آشکار شد. اعطای مدرک دیپلم به دانش‌آموزانی که یازده سال درس‌خوانده بودند با استانداردهای جهانی کاملاً مغایر بود. در همه کشورها دیپلمه فردی بود که دوازده سال تحصیل کرده باشد. نمی‌توان درک کرد که علاوه بر مشکلات مذکور چه چیز باعث شد که در سال ۱۳۸۵ مجدداً پیش‌دانشگاهی حذف و دوباره دبیرستان چهارساله شد.

به هر حال تغییر نظام آموزشی آثار منفی خود را به‌جای گذاشت. مدارس پیش‌دانشگاهی در سال ۱۳۸۵  در دبیرستان‌ها ادغام شدند. هرچند دوره پیش‌دانشگاهی به‌طور رسمی منحل شد، اما تفکیک‌های ساختاری در نظام آمورشی رخ داده بود. معلمانی که سال چهارم را تدریس می‌کردند به‌عنوان یک گروه متفاوت از سایر معلمان دبیرستان شده بود و ادغام رسمی دیگر نتوانست یکپارچگی تدریس در سال‌های دبیرستان را بازگرداند، حتی دبیران غیررسمی که از  آموزشگاه‌های خصوصی به مدرسه می‌آمدند همچنان تدریس کلاس‌های پیش‌دانشگاهی را به عهده داشتند. هزینه اردوهای مطالعاتی و کلاس‌های کنکور  در ابتدای سال از دانش‌آموز گرفته می‌شد. مثلاً بر اساس مصوبه دولت در سال ۹۰ ثبت‌نام دانش‌آموز دبیرستانی در مدارس هیئت‌امنایی ۵۰۰ هزار تومان و پیش‌دانشگاهی ۲.۵ میلیون تومان بود، اما مدیر ۷ میلیون از دانش‌آموز پیش برای هزینه‌های فوق‌برنامه دریافت می‌کرد.

دبیرستان‌های دولتی برای کسب مجوز پیش‌دانشگاهی از اداره آموزش و پرورش منطقه خود به رقابتی شدید پرداخته بودند. هدف فقط کسب درآمد بود. گزارش‌های بسیاری از تخلفات مالی مدیران در این دوران ثبت شده است.

انقلاب سال ۱۳۹۱ در نظام آموزشی کشور

این نظام تا سال ۱۳۹۱ ادامه داشت. هنوز تن رنجور نظام آموزشی از گسستگی و پیوستگی دوران دبیرستان التیام نیافته بود که ناگاه گردبادی عظیم هر سه دوره نظام آموزشی را در هم پیچاند.  انقلابی بزرگ در نظام آموزش و پرورش رخ داد. اگر در تغییر سال ۱۳۷۰ تنها انتهای نظام آموزش رسمی تغییریافته بود، در سال ۱۳۹۱ تمامی مقاطع تحصیلی تحت تأثیر شدید آن قرار گرفتند. نظام آموزشی ۶-۳-۳ احراز شد. طراحان این تغییر احتمالاً از خود سؤال نکردند، چرا در سال ۱۳۴۵ دوره ابتدایی از شش سال به پنج سال تغییریافته بود و مسئولان وقت چرا آن نظام را تغییر دادند.

شاید هیچ‌یک از موافقان این انقلاب  بزرگ فکر نمی‌کردند چه تغییرات مهمی را رقم‌زده‌اند. دانش‌آموزان کلاس پنجم یک سال دیگر باید در مدارس ابتدایی درس می‌خواندند و معلمان دوره راهنمایی باید به‌اجبار به مدارس ابتدایی منتقل می‌شدند. در دوره ابتدایی یک معلم همه دروس را تدریس می‌کند و دوره راهنمایی هر معلم تدریس یک درس را به عهده دارد. چگونه ممکن بود دبیر ادبیات، ریاضی را به ابتدایی انتقال داد. دبیران  دوره راهنمایی ورود به دوره ابتدایی را نوعی تنزل رتبه می‌دانستند و با آن مخالف بودند.

بدین ترتیب کمبود نیروی انسانی، هم در دوره ابتدایی و هم در دوره راهنمایی مشاهده شد. آموزش کتب ششم مشکلات مختلفی را برای مدارس  ابتدایی پدید آورد. مشکل تدوین کتب جدید و آموزش معلمان برای تدریس  قابل پیش‌بینی بود که با صرف بودجه و زمان شاید تقلیل می‌یافت. در کنار نارضایتی معلمان که حل آن به‌راحتی امکان‌پذیر نبود فضای فیزیکی مدارس دوباره دستخوش تغییرات پیش‌بینی‌ناپذیر شد. مدارس ابتدایی باید پذیرای دانش‌آموزان جدید و مدارس راهنمایی بخشی از ظرفیت خود را خالی یافتند، اما مشکلات انقلاب آموزش سال ۱۳۹۱ به موارد فوق محدود نمی‌شد. دانش‌آموزان پایه ششم پا به سن بلوغ می‌گذاشتند و با بچه‌های کلاس‌اولی در یک مدرسه بودند. در نظام قدیم بچه‌ها قبل از سن بلوغ در یک مدرسه و بچه‌های بالغ شده در مدارس راهنمایی بودند. مدیران و معاونان  آن‌ها که با دانش‌آموزان در مدرسه روبه‌رو بودند یا بهتر بگوییم زندگی می‌کردند با مشکل عدم تجانس سنی روبه‌رو شدند. آزار و اذیت کودکان دوره او ل و دوم ابتدایی به ادارات آموزش و پرورش منعکس شد و راهکارهای مختلفی در نظر گرفته شد. ساعت زنگ تفریح پایه اول تا سوم از زنگ تفریح دانش‌آموزان پایه چهارم تا ششم جدا شد. این راهکار مشکل دیگری را به‌وجود آورد. هنگامی‌که گروهی در کلاس بودند گروه دیگر در حیاط مدرسه مشغول بازی بودند. نظم مدرسه به هم ریخته بود. مدیران مدارس درخواست معاونان بیشتری کردند. این راهکار شاید مشکلات را تقلیل داد، اما برای نظام آموزشی که با کمبود بودجه روبه‌رو بود بخش ستادی را بزرگ‌تر از قبل ساخت. در برخی مناطق، مدارس دوره اول و دوم ابتدایی را از یکدیگر جدا کردند.

این مشکلات در سال ۹۴  میان متوسطه اول و دوم شاید بیش از دوره ابتدایی رخ داد. انتقال دبیران میان‌دوره اول و دوم متوسطه موجی از مشکلات و مخالفت را برای معلمان و مدیران و ادارات به‌وجود آورد. متوسطه دوم با مازاد و متوسطه اول با  کمبود نیرو مواجه شد. معلمان دبیرستان (متوسطه دوم) به‌هیچ‌وجه تمایل نداشتند در مدارس راهنمایی (متوسطه اول) تدریس کنند. مسئولان متوسطه به دنبال راهکاری بودند؛ لذا طرح معلمان ناکارآمد را دادند. فرم‌های غیراصولی  را طراحی کردند و به ارزیابی ناجوانمردانه معلمان پرداختند. شرط اصلی حب و بغض مدیران بود. با هر که مشکل داشت ناکارآمد و هر که را می‌پسندید کارآمد لقب می‌گرفت. اگر خود یا خانواده‌اش بیماری صعب‌العلاج داشتند، کارآمد و اگر سالم بود امتیازش کم می‌شد. بدین ترتیب در مقطع متوسطه در سال ۹۴ بلوایی برپا شد؛ و به‌اجبار دبیران مازاد دبیرستان را به مقاطع راهنمایی و در برخی مناطق به دوره ابتدایی منتقل کردند.

آثار مخرب این تغییر در آبان ۹۴ که دو ماه از سال تحصیلی می‌گذشت پدیدار شد. مدیرانی که میزبان نیروهای مازاد بودند اکثراً شاکی بودند. معلم ناراضی سر کلاس به دانش‌آموز توهین می‌کند درس نمی‌دهد، اولیا ناراضی و شاکی از رفتار معلمان. مدیران از مسئولان درخواست مجوز برای گرفتن نیروهای آزاد حق‌التدریس را داشتند. مسئولان مناطق هم برای اینکه مدارس دولتی از دانش‌آموز خالی نشود  مجوزها را دادند. در این تغییرات مدارس غیرانتفاعی که از ثبات بیشتری برخوردار بودند حسابی سود بردند. خانواده‌ها از آشفتگی مدارس کلافه شده بودند. هزینه‌های مالی و غیرمالی نظام ۶-۳-۳ بر پیکره نظام آموزش و پرورش آن‌چنان عظیم است که تا سالیان آتی هنوز  ادامه خواهد داشت.

تغییر در ساختار نظام آموزشی و محتوای کتب درسی محصول دونیرو یا عامل بوده است. گروهی از سیاست‌گذاران از سر دلسوزی با تحلیل نقاط وضعیت کنونی تلاش کرده‌اند  نظام بهتری را جایگزین نمایند. این گروه هرچند دلسوزانه ساختار و محتوای کتب درسی را تغییر می‌دهند اما احتمالاً شناخت عمیقی از پیامدهای دگرگونی در نظام آموزشی ندارند.

گروه دوم به دنبال اهداف شخصی و سودجویانه خود هستند. هر تغییری در محتوای کتب درسی سود هنگفتی برای گروه‌های مختلف رقم می‌زند. دانش‌آموزان و اولیایی که آن‌ها نیاز بیشتری به کتب کمک‌آموزشی، مدارس غیرانتفاعی و آموزشگاه‌های خصوصی احساس خواهند کرد و بالاجبار برای دستیابی به آینده بهتر فرزندان خود از جیبشان هزینه می‌کنند.

در عمل نمی‌توان میان این دو نیرو تفکیک کرد و نیازی نیز به این تفکیک وجود ندارد. تغییر در ساختار نظام آموزشی را می‌توان به یک زلزله ۹ ریشتری و تغییر در محتوای کتب را به یک زلزله ۷ ریشتری تشبیه کرد.

 

تغییر محتوای کتب آموزشی

هرچند نظام آموزشی از سال ۱۳۴۵ تاکنون تنها در سه دوره ۱۳۷۱ و ۱۳۸۵ و ۱۳۹۱  دگرگون شد، اما کتب درسی بدون اغراق هرساله دستخوش تغییرات محتوایی گردید. این تغییرات در همه کتب و همه رشته‌ها صورت می‌گیرد. به‌طوری‌که یکی از اصلی‌ترین وظائف گروه‌های آموزشی در هر منطقه  بررسی محتوای جدید کتب درسی هر پایه است. سازمان تألیف کتب درسی بعد از چاپ و توزیع کتب در سراسر کشور از گروه‌های آموزشی و آن‌ها نیز از معلمین مربوطه می‌خواهند خواهند کتاب سال جدید را بررسی  و اشتباهات آن را گزارش دهند.  در اینجا تنها به یک نمونه از تغییرات کتاب «زیست‌شناسی و آزمایشگاه ۱» در سال ۹۲ نسبت به ۹۱ می‌پردازیم.

سایت سازمان تألیف کتب درسی اصلاحات کتاب زیست‌شناسی سال ۹۲ را  بالغ بر ۱۸۰ مورد  و در نوزده صفحه منتشر کرد. از همین رو کتاب مجدداً چاپ گردید.  آوردن کل تغییرات  در مجال این مقاله نمی‌گنجد. بسیاری از جملات کتاب به‌طور اساسی تغییر یافت مثلاً عبارت «قبل از لوله گوارش» به «بخشی از لوله گوارش» تغییر می‌یابد که کل محتوا را تغییر می‌دهد. برخی از اشکال کتاب کاملاً غلط بود به‌طور مثال شکل گلبول  سفید بی‌دانه و دانه‌دار  به‌جای یکدیگر  اشتباه   شده است! پس از یک سال تشخیص داده شد که خودآزمایی‌ها باید حذف شود چون در کلاس وقت کافی برای بررسی آن‌ها وجود ندارد، اشتباهات لغوی تصحیح و عنوان فصل تغییریافته بود.

در سال تحصیلی ۹۴-۹۵ علاوه بر سازمان تألیف کتب درسی، گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد و تصویب واژه‌های جدید به‌جای کلمات وارداتی را وظیفه خود دانستند و واژه‌های نو نگاشت خود را بدون هیچ‌گونه نظرخواهی به کلیه کتاب‌های درسی افزودند. علیرغم همه مخالفت‌هایی که از سوی دبیران، دانش‌آموزان و والدین آن‌ها صورت گرفت این تغییرات تا سال ۹۷ ادامه داشت و در کتب درسی جدیدالتألیف دوازدهم نیز اعمال گردید.

در سال ۹۵ کتاب زیست‌شناسی دهم تجربی متولد شد موجود عجیب‌الخلقه‌ای علاوه بر محتوی جدید، حامل ۵۹ واژه نونگاشت بود. واژه‌های بیگانه‌ای که هیچ معنایی بر آن متصور نبود. در سال ۹۶ علیرغم مخالفت‌های بسیار زیاد دبیران زیست‌شناسی سراسر کشور ۴۵ واژه دیگر به کتاب زیست‌شناسی یازدهم تجربی وارد شد. این بار نیز دبیران هم با محتوی تغییریافته و هم با زبانی جدید در آموزش مواجه شدند. در جدول زیر برخی از این لغات آمده است. واژه‌های فرهنگستان آن‌چنان نامأنوس‌اند که خود نیاز به لغتنامه دارند.

واژه فرهنگستان واژه اصلی واژه فرهنگستان واژه اصلی
برچاکنای اپی‌گلوت دارینه دندریت
بن‌لاد کامبیوم کناره‌ای لیمبیک
پادهم حس پاراسمپاتیک رومغزی اپیفیز
خون‌بهر هماتوکریت سپردیس تیروئید
چسب‌آکنه کلانشیم چلیپا کیاسما
دیسه پلاست پادگن آنتی‌ژن
راکیزه میتوکندری فام تن کروموزوم
سرلاد مریستم کریچه واکوئل
میان‌چهر اینترفاز زامه‌زایی اسپرم زایی
گردیزه نفرون مامه‌زا اووگونی
آویزه آپاندیس برخاگ اپیدیدیم

 

اغلب دبیران و به‌ویژه رشته زیست‌شناسی به‌یک‌باره با بیش از ۱۵۰ واژه جدید روبرو بودند که امر تدریس را مختل می‌کرد و جملات کتاب را نامفهوم. مثلاً در این جمله سه کلمه را باید نخست معنی کند یاخته‌های پادار (پودوسیت) – کلافک (گلومرول)-گردیزه (نفرون) سپس به آموزش مفاهیم درس بپردازد. «یاخته‌های پادار با پاهای خود اطراف مویرگ‌های کلافک را احاطه کرده و فاصله بین دیواره گردیزه و کلافک تقریباً از بین رفته است.[۲]»

مشکل زمانی بهتر درک می‌شود که می‌دانیم هرساله بیش از نیم میلیون نفر در رشته تجربی برای راه یافتن به رشته پزشکی با هم رقابت می‌کنند و نمره زیست‌شناسی با ضریب ۱۲ در کنکور تجربی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این درس علاوه بر مفاهیم باید بر روی تمام کلمات و  حتی قیدهای «بخشی و اغلب و همیشه …» تأکید کرد. در سال ۹۷ بسیاری از دبیران باسابقه از تدریس کتاب دوازدهم زیست‌شناسی سرباز زدند، بازار آموزشگاه‌ها و انتشارات کنکور گرم‌تر و کمر خانواده‌ها از هزینه‌ها خم‌تر.

هزینه واقعی تغییر کتب درسی

هزینه واقعی تغییر کتب درسی بسیار بالاست. مسئولان وزارت آموزش و پرورش هزینه سالانه چاپ کتاب درسی را هزار میلیارد تومان اعلام کرده‌اند.  در ایران سالانه حداقل ۱۳ میلیون دانش‌آموز تحصیل می‌کنند، هر دانش‌آموز به‌طور متوسط هرساله ده جلد کتاب دارد که قیمت واقعی آن بیش از ده هزار تومان است. بدین ترتیب هزینه تغییر سالانه ۱۳۰۰ میلیارد تومان است (اندکی بیش از رقم مسئولان کشور است.)

بودجه وزارت آموزش و پرورش ۲۸ هزار میلیارد تومان است. اگر همان رقم رسمی هزینه چاپ کتاب‌های درسی را یک هزار میلیارد تومان در نظر بگیرید،  سه درصد هزینه آموزش و پرورش صرف چاپ کتب جدید می‌شود. هزینه‌ای غیرضروری که کمترین هزینه واقعی آن چاپ کتاب است.

هزینه نابودی محیط‌زیست از دیگر خسارت‌های این پدیده است؛  برای ۱۳ میلیون دانش‌آموز ۱۳۰ میلیون کتاب درسی  با میانگین ۱۵۰ برگ چاپ و در آخر سال به زباله ریخته می‌شود[i] به بیان دیگر سالی دو میلیون درخت  نابود می‌شود.

 

تفکیک دو نهاد آموزشی مدرسه و خانواده

خسارت‌های اقتصادی و مادی تغییرات پی‌درپی کتب درسی بسیار کمتر از خسارت‌های آموزشی و اجتماعی است. خانواده همواره نهاد مکمل مدرسه بوده است. پدر، مادر، خواهر و برادر به عضو کوچک‌تر خانه در امور درسی کمک می‌کردند. آموزش خانوادگی کارکردهای مثبت عدیده‌ای داشت. برادر یا خواهری که به عضو کوچک‌تر در خواندن درس کمک می‌کرد هم نقش معلم را بازی می‌کرد و هم از مرور خاطرات کودکی‌اش لذت می‌برد. این ارتباط صمیمی کانون خانواده را گرم‌تر و نیاز به معلم خصوصی را کمتر می‌کرد. تغییرات پی‌درپی کتب درسی این کارکرد خانواده را از بین برده است نه‌تنها پدر و مادر حتی برادر خواهر با دو سال تفاوت سنی هم نمی‌تواند به عضو کوچک‌تر کمک کنند. روش‌های آموزش تغییریافته و دانش‌آموز با دوگانگی روش تدریس در خانه و مدرسه روبه‌رو می‌شود.

تجاری شدن بیشتر نظام آموزشی

تغییر مدام کتب درسی نیاز خانواده‌ها  را به معلم خصوصی، آموزشگاه‌های انتفاعی و کتب کمک‌درسی را تشدید می‌کند. متأسفانه برآوردی از گردش اقتصادی این‌گونه فعالیت‌ها نداریم اما اگر با هزینه هزار میلیارد تومانی چاپ کتاب را شاخصی از حجم گردش مالی در نظر بگیریم احتمالاً به رقمی بیش از ده هزار میلیارد تومان خواهیم رسید. این حجم بدون تردید گروه‌های بزرگ سودجو را ایجاد کرده است. این گروه بزرگ منافع زیادی  در تغییر کتب درسی دارند. احتمالاً این گروه پیشنهادهای زیادی برای اصلاح سالانه کتب درسی می‌دهند و برای پیشبرد آن لابی کرده و بر مسئولان آشکار و پنهان فشار می‌آورد.

سخن پایانی

بدون تردید نظام آموزشی کشور متأثر از شرایط کلان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور است. این نظام مشکلات پیچیده‌ای دارد. نارضایتی از نظام  آموزشی پدیده‌ای جهانی است و اصلاح آن تا ابد ادامه خواهد داشت. از همین رو از طرح مشکلات نباید خسته و ناامید شد. مشکلاتی که در این مقاله نیز به آن اشاره شد در همین چارچوب است: مشکلی واقعی، تلخ اما قابل اصلاح است. قبول آن‌ها نیز به معنای انکار سایر مشکلات نیست. این مقاله در ضمن قبول مشکلاتی مانند کسری بودجه وزارت آموزش و پرورش، کمبود حقوق معلمان، بیکاری فارغ‌التحصیلان و غیره بر پدیده تغییرات ساختاری و محتوایی نظام آموزش و پرورش پرداخته است و از مسئولان کشور می‌خواهد با وضع مقررات بلندمدت ثبات را به نظام آموزشی بازگرداند. باید به بی‌ثباتی نظام آموزشی پایان داد. ثبات شرط اصلاح و بهبود است. تغییر در نظام آموزشی زندگی یکایک مردم کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

پیشنهاد مشخص این است که مجلس شورای اسلامی تغییر در نظام آموزش و پرورش را برای دو دهه و تغییر در محتوای کتب را برای یک دهه ممنوع نماید. کودکان و نوجوانان سرمایه‌های عزیز و آینده این سرزمین هستند. بازی با سرنوشت عزیزانمان را متوقف سازیم و شوق یادگیری را باثبات و آرامش به فرزندان این مرزوبوم هدیه کنیم.

 

 

[۱] منبع: کتاب اقتصاد فقیر نوشته آبهیجیت بنرجی، ترجمه جعفر خیرخواهان، ص ۱۲۵.

[۲] ص ۸۴ کتاب زیست‌شناسی ۱ سال دهم تجربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط