علی بیاتی
در ابتدا لازم است بیان شود که این نوشته کوتاه به مکتب فرانکفورت ارتباطی ندارد و در پی معرفی کتابی است که فیلسوف معاصر اخلاق، هری گوردون فرانکفورت سالها پیش منتشر کرده است. این متفکر بهجز حوزه اخلاق، در حوزههای دیگری همچون فلسفه ذهن و فلسفه عمل هم فعالیت داشته و خارج از محدوده دانشگاهی و آکادمیک، خوانندگانی عام یافته است. او که در میان اهل فلسفه، به دلیل بیان تازه و توضیح و تبیین مناسبتر از خِردگرایی دکارتی و بحث از آزادی اراده شناخته شده است، میان مخاطبان عمومیاش به خاطر انتشار و توجه به دو موضوع کاملاً ملموس و روزمره شناخته شده است: در باب حرف مفت و چگونه زیستن.
اول به دومین موضوع باید پرداخت، چراکه ارتباطی به این یادداشت نداشته و در کتاب دیگری به نام دلایل عشق توسط همین انتشارات، یعنی نشر کرگدن منتشر شده است و در آن کتاب، که در اصل سه سخنرانی از فرانکفورت در دانشگاههای یو. سی. ال و پرینستون در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ بوده، در کتاب دلایل عشق انتشار یافته است. وی در آن کتاب به طرح دوباره این پرسش که «چگونه باید زیست؟» پاسخ داده و تلاش کرده نشان دهد در زندگی انسانی، چه چیزی بیشترین اهمیت و ارزش را دارد و پاسخ را در عشق یافته، اما این کتاب؛ یعنی، در باب حرف مفت حکایت جالبتوجهی دارد.
این کتاب را نشر کرگدن با ترجمه آقای محسن کرمی به همراه جستاری از جناب مصطفی ملکیان، استاد محترم، منتشر کرده است، در اصل متن سخنرانیای بوده است که هری فرانکفورت در سال ۱۹۸۵ در دانشگاه ییل به آن پرداخته است. وی سپس این سخنرانی را در نشریهای نهچندان شناختهشده، چاپ کرده و بعدتر هم در مجموعه مقالاتش منتشر کرده، اما آوازه و شهرت این مطلب چنان شد که سرویراستار دانشگاه پرینستون را بر آن داشت که آن را جداگانه در قالب کتابی چاپ کند. کتابی که نگارنده خواندن آن را به علاقهمندان به فلسفه و تفکر نقادانه و همچنین فلسفه برای زندگی، بهشدت توصیه میکند. این سخنرانی کوتاه که در انتشارات پرینستون به چاپ رسید چنان شهرتی برای نویسندهاش به همراه داشت که بر آثار دیگر وی سایه انداخت.
این کتاب که در مجموعه «فکر و زندگی»، با دبیری دکتر مالکحسینی چاپ شده، ترجمه دوم این کتاب به زبان فارسی است که انتشار یافته و ترجمه اول آن به قلم الهه هاشمی حائری، توسط نشر علم منتشر شده بود، اما این بار با ترجمه محسن کرمی و توسط انتشاراتی دیگر. مترجم محترم در ابتدا، این کتاب را به همه آنهایی تقدیم کرده که وقتی حرفی برای گفتن ندارند، حرف مفت نمیزنند. امری که اگر اکثریت مردم جهان رعایت کنند، بسیاری از مشکلات کلامی و جدلی و حتی کلانتر شاید حل یا حداقل منحل میشود. مسائلی که به قول لودویگ ویتگنشتاین بر اساس کاربرد نادرست زبانی به وجود آمده و در صورت استفاده درست از زبان، از میان خواهند رفت. دبیر مجموعه، که ویراستار کتاب هم هست، مقدمهای نیکو بر کتاب نگاشته است که درباره تفکر و رابطه آن با انسان بودن است. از این زاویه دید، انسانیت را به تفکر پیوند زده و هرچه انسان فکورتر بوده انسانتر نیز هست و هرچه کمتر به مقوله تفکر بپردازد، متأسفانه به سمت و سوی خوی حیوانیت سوق داده خواهد شد؛ اما وی این نکته را هم بیان میکند که پاسخ به این پرسش، که «آیا تنها انسان قادر به تفکر است یا نه؟» پاسخی سهل و آسان نیست. فکر کردن انسان خصوصیت مهمی است که باید نقش خود را در زندگی انسانی ما هم نشان دهد و به خود زندگی و شیوههای زیستن بهتر و متعالیتر هم باید اندیشید و حسینی، مجموعه «فکر و زندگی» در این انتشارات را نتیجه چنین نگاهی میداند؛ البته درباره ویراستاری کتاب باید گفت که اشکالاتی بر آن وارد است و معمولاً در یک نشر از یک رسمالخط معیار بهره برده و در یک کتاب در هر قسمت بهصورت متفاوت عمل نمیکنند و این شیوه چندان مطابق با استفاده و ترویج زبان معیار و اصول ویراستاری نیست.
کتاب در باب حرف مفت در سال جاری، به چاپ پنجم رسیده و ویراست دومی از آن عرضه شده است که مترجم برای این ویراست، خود نیز مقدمهای بدان افزوده است. نگارنده، خوانندگان را به خواندن این کتاب کمحجم دعوت کرده و از توضیحات بیشتر خودداری میکند و از سخنان مترجم، تنها دو جمله را برای اشاره کافی میداند:
«در یک کلام، قصد حرف مفت زن خودنمایی و جلوهفروشی است؛ میخواهد خود را در نظر مخاطبان بزرگتر و مهمتر از آنچه هست جلوه دهد.»
«چنانکه پیداست حرف مفت زن و دروغگو، هر دو دشمن حقیقتاند، اما با توصیفی که فرانکفورت میدهد حرف مفت زن دشمن بزرگتری است.»
خوانندگان میتوانند علل و دلایل این فیلسوف معاصر را در باب حرف مفت و کسانی که حرف مفت میزنند و آنها را حرف مفت زن مینامد در کتاب بیابند و خود به ارزیابی آنها بپردازند، اما حیف است که این یادداشت به پایان برسد، ولی سخنی از جستار پایانی کتاب گفته نشود که به قلم جناب ملکیان نگاشته شده است. این متفکر معاصر، با توجه به اهمیتی که مبحث یاوهگویی و حرف مفت زدن در موضوعات مختلف ازجمله تعلیم و تربیت، روانشناسی اجتماعی، اخلاق و … دارد برای ایضاح مطلب و توضیح بیشتر درباره سخنان فرانکفورت، مقاله خویش را با نام «در مذمت گرانجانان حرف مفت زن» به این کتاب کمحجم و خواندنی افزوده و تلاش کرده که با شیوه تحلیلی و تقسیم امور به موارد جزئیتر در هفت بخش مختلف توضیحات خود را ارائه دهد؛ البته نگارنده به بعضی از نکات فراوان ذکرشده این استاد محترم، انتقاداتی هم دارد، اما این نوشته در پی نقد و سنجش نبوده و تنها در پی معرفی و شرح و تفضیل است؛ به همین دلیل از نقد گذشته و این مطلب را با سخنی از ایشان به پایان خواهیم برد:
«حرف مفت زن، مطلقاً دغدغه صدق و کذب و حق و باطل ندارد؛ یگانه دغدغهاش متقاعد و همراهکردن دیگران است. اگر این متقاعدسازی و همراهگردانی با جمله صادق امکانپذیر باشد جمله صادق میگوید و اگر با جمله کاذب ممکن شود جمله کاذب میگوید.»
«شرط موفقیت حرف مفت زن پوشیده نگه داشتن بیاعتنایی خودش به حقیقت است.»
نگارنده امیدوار است که خوانندگان با خواندن این کتاب سودمند، از آن حظ و بهره معنوی و فلسفی برده و همگان در روند کمتر حرف مفت زدن شرکت بجوییم، چراکه بنا بر نظر فرانکفورت، این روزها چیزی که بیشتر از همیشه در این عصر ارتباطات و اطلاعات به گوش و چشم انسان میرسد حرف مفت است؛ باشد که چنین شود.