بدون دیدگاه

مرد میدان دیپلماسی یا کارگزار آن؟

طیبه سلمانی

در فضای ملتهب سیاسی ایران که سرعت تحولات بسیار تند و سریع است و هر روز اتفاقی جدید تبدیل به کانون اخبار می‌شود، انتشار فایل صوتی از وزیر خارجه ایران آن هم هم‌زمان با مذاکرات وین برای احیای برجام در بیش از سه هفته گذشته، تمام اخبار و رویدادهای سیاسی کشور را تحت شعاع خود قرار داده است؛ یعنی درست در بخش‌هایی از سه ساعت فایل منتشرشده که تقابل میدان و دیپلماسی از دل آن بیرون می‌آید، جایی که تفوق میدان بر دیپلماسی خودش را در حرف‌های ظریف نشان می‌دهد: «هیچ‌گاه نشد من از سردار سلیمانی بخواهم مثلاً فلان عملیات را فعلاً متوقف کنید تا ما در مذاکرات پیشرفت کنیم. نه اینکه نخواهم، سردار سلیمانی قبول نمی‌کرد، اما در مقابل بارها می‌شد که او از من می‌خواست در مذاکرات پیش‌رو فلان موضوعات را پیگیری کنم…»، یا در جایی دیگر می‌گوید: «سردار سلیمانی معتقد بود چون میدان اصل است باید به‌طور مثال از هواپیمایی هما استفاده کرد، ولو آنکه ۲۰۰ درصد به دیپلماسی کشور هزینه بخورد».

فارغ از محتوای فایل که ظریف پس از انتشار همچنان بر صداقت گفتار خود پافشاری می‌کرد: «لازم است تأکید کنم عرایض بنده -که هیچ ادعایی جز صداقت بر قطعیت آن ندارم- ذره‌ای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بی‌بدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمی‌کاهد…»۱ و البته نمی‌توان قضاوتی درباره درست بودن یا نبودن آن داشت، گمانه‌زنی‌ها درباره دلایل انتشار این فایل، چند دسته است. عده‌ای منبع انتشار این فایل صوتی را در درون بدنه دولت جست‌وجو می‌کنند و چند سناریوی ذهنی در این رابطه ترسیم می‌کنند: سناریوی اول، انتشار فایل توسط دولت به قصد آچمز کردن مخالفان برجام و گرفتن اختیار تام در مذاکرات است؛ و سناریوی دوم، انتشار فایل توسط دولت به قصد فاعلیت در انتخابات پیش‌‎رو، حضور ظریف در انتخابات و پر کردن سبد رأی میانه‌روهاست. عده‌ای دیگر دلایل انتشار این فایل را بیرون از دولت و برای تحت فشار گذاشتن دولت می‌دانند، آن هم در شرایطی که تیم مذاکره‌کننده در وین مشغول چانه‌زنی است: ۱. انتشار فایل توسط مخالفان دولت به قصد تخریب برجام و دستاوردهای برجام در دولت‌های یازدهم و دوازدهم است؛ ۲. انتشار فایل توسط مخالفان دولت به قصد حذف ظریف از معادلات انتخاباتی به‌عنوان تنها کاندیدای دوقطبی‌ساز و رأی‌آور برای جناح اصلاح‌طلب است؛ و ۳. انتشار فایل توسط گروهی سوم، مانند احمدی‌نژادی‌ها که قصدشان ایجاد تنش در درون ساختار است.

در این میان یکی از موضوعاتی که عموماً مطرح می‌شود آن است که مرد صحنه دیپلماسی با توجه به گفته‌هایش در فایل صوتی که می‌توان دید در همان مسیر بهبودخواهانه هم به بن‌بست خورده و کارگزاری بدون اراده و خلاقیت شده است، باید صحنه دیپلماسی را ترک می‌کرد و عنان کار را به دست میدانداران می‌سپرد یا همچنان مدیر روی صحنه می‌ماند تا مجری فرامین میدانداران پشت صحنه باشد؟ در پاسخ به این سؤال و ماندن یا رفتن او صحبت‌های بسیار و دلایلی مهم بیان شده است. برآیند نظرات برخی کنشگران جوان و فعال در عرصه سیاست که موافق استعفای ظریف هستند نشان می‌دهد دلایل آن‌ها سیاسی و اخلاقی است: ظریف فرد بسیار پخته و سیاستمداری باتجربه و حاذق است، توانایی او در امضای برجام و نجات کشور از یک جنگ در ذیل ویژگی‌های شخصی است و الا در دوره قبل از او ما دیدیم که تجربه جلیلی کاری از پیش نبرد، پس ما در مذاکرات فردی بهتر از او سراغ نداریم و او می‌توانست از این توانایی برای زیر بار نرفتن فرامین میدان استفاده کند. از طرفی چنانچه ایشان آگاه بر نقش واقعی وزارت خارجه در حوزه مدیریت روابط خارجی کشور بوده است آن‌طور که در سخنان رهبری نیز با تأکید بر صرفاً مجری بودن وزارت خارجه اشاره شد، سخنان منتشرشده ایشان را باید صرفاً شرح وضع موجود این وزارتخانه حد فاصل سال‌های ۹۲ تا ۹۹ دانست که برای ثبت در تاریخ بیان شده و درنتیجه آقای ظریف هم توقع شأن و حوزه اختیار و عمل بیشتری نداشته و طبیعی است از موقعیت خود نیز ناراضی نباشد، اما اگر با برداشت و تلقی دیگری عهده‌دار سمت وزارت خارجه شده و به‌مرور در دوران مسئولیت ایشان از توان و تأثیرگذاری وزارت خارجه در حوزه مدیریت دیپلماسی کشور کاسته شده است، این امر را باید ناشی از ضعف مدیریتی ایشان و رئیس دولت دانست که در این صورت بسیار زودتر و برای نمونه در زمان حضور بشار اسد در ایران بدون هماهنگی و اطلاع با وزارت خارجه این مسئولیت را واگذار می‌کرد و فراموش نکنیم سیاست جای انسان‌سازی نیست، بلکه شرافت، راست‌گویی، صداقت و شفاف بودن از صفات شخصی است که عهده‌دار مسئولیت است و در شرایطی که فضا برای خدمت محدود می‌شود استعفا بهترین گزینه است، استعفا گاهی نوعی سرمایه‌گذاری ملی است نه برای استعفادهنده، اما به مردم می‌آموزد افرادی هستند که اگر نتوانند فعالیت مفیدی داشته باشند کنار می‌روند تا یک کارگزار ساده نباشند.

اما از طرفی ماندن ظریف بر سر کار نیز از نظر برخی مخاطبان حس مسئولیت‌پذیری او و تأثیرگذاری ولو اندک او در شرایط همیشه حساس کشور است: سیاست میدان محل امکان‌هاست، نه مطلوب‌ها بدین معنی که با توجه به امکانی که وجود دارد سیاست‌ورزی می‌کنند نه آن چیزی که مطلوب و آرمان و ایده‌آل است، ظریف یک مصلح اجتماعی و یک آرمان‌گرا نبوده و نیست. او یک بوروکرات است، زمانی که وزیر شده می‌دانسته با چه محدودیت‌هایی مواجه است، سال‌ها در دستگاه وزارت خارجه بوده و با فرامین بالادستی و نهادهای فرادولتی مواجه بوده است؛ بنابراین مانده و در حد توان خود تلاش کرده تا اموری را که در حیطه اختیارات ولو محدود اوست اصلاح کند و به بهترین وجه پیش ببرد. از طرفی میدان و دیپلماسی مکمل هم هستند و هر دو باید تأمین‌کننده امنیت پایدار باشند. امنیت پایدار مهم‌ترین پیش‌نیاز زیست عزت‌مندانه مردم است. باید در نظر گرفت در محیط پرتنش خاورمیانه این طبیعی است که میدان نسبت به دیپلماسی دست بالا را داشت باشد؛ البته این به معنای ماجراجویی در میدان نیست، بلکه باید بر میدان هم عقلانیت حاکم باشد. اگر بپذیریم که محور عقلانیت‌ورزی در میدان و دیپلماسی ارتقای کیفیت حکمرانی در راستای ارتقای زندگی مردم است، پس ماندن ظریف کار درستی بوده است.

حال با مرور تجربه استعفای خاتمی از وزارت ارشاد در ۲۷ تیر ۱۳۷۱ که مقابله با فشارهای ناشی از نگاه‌های متحجرانه و واپس‌گرا به فرهنگ و هنر بود این سؤال‌ها همچنان باقی خواهد ماند که آیا استعفای ظریف در حال حاضر کاری درست و به نفع منافع ملی است؟ یا ماندن در عرصه‌ای که اختیارات از او سلب می‌شود و او تنها مجری اوامر است.

به هر تقدیر امر واقع به نظر ادامه حضور ظریف در صحنه سیاسی کشور است. واکنش ظریف به انتقادات ریز درشت به سخنانش، از حملات جریان راست تندرو تا عتاب رهبری به او، عذرخواهی بود: عذرخواهی از مردم، از دختر شهید سلیمانی و از رهبری. با این حال او در ابتدا درباره شایعات مطرح‌شده درباره کاندیداتوری‌اش سکوت کرد و سپس طی یک پیام از شرکت در انتخابات با همه رایزنی‌هایی که با او شد انصراف داد. او در پایان متن اینستاگرامی‌اش به دلواپسان داخلی اشاره می‌کند که: «اکنون که خاطر دوستان دلواپس از نامزدی‌ام آسوده شده تقاضا می‌کنم به اولویت خودشان که کسب قدرت داخلی است بپردازند و بگذارند ما هم به اولویت خودمان که پاسداری از منافع ملی و رهانیدن مردم از تحریم‌های ستم‌بار امریکاست تمرکز کنیم».۲

ظریف ۶۲ سال دارد و عمر سیاست‌ورزی در ایران بسیار طولانی‌تر از شمارگان سن اوست. احتمالاً او در میان‌مدت و بلندمدت می‌تواند همچنان در فضای سیاسی ایران نقش‌آفرینی کند.■

پی‌نوشت:

  1. به نقل از صفحه شخصی ایشان در اینستاگرام
  2. همان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

نشریه این مقاله

مقالات مرتبط