چرا میزان دقیق مصرف آب در صنایع، معادن و نیروگاههای کشور کتمان میشود؟
نقی آقالو
***
وزارت نیرو تا جایی که یادمان میآید همیشه خدا از مصرف ۹۱ تا ۹۲ درصدی آب در بخش کشاورزی، ۲ درصدی در بخش صنعت و ۶ تا ۷ درصدی در بخش شرب و مصرف شهری دم زده و میزند.
به پیروی از این وزارتخانه، دیگران هم این فرضیات و ادعاها را تکرار میکنند. مثلاً وزیر صنعت در مردادماه سال ۹۶ بر خود میبالید و میگفت: «حوزه صنعت در زمینه مدیریت مصرف آب، عملکرد خوبی داشته و کمتر از ۲ درصد آب کشور در این حوزه مصرف میشود!»، حال اگر از وی بپرسی، این ۲ درصد که میگویی، چقدر است؟ مطمئناً میماند جواب بدهد!
بدون تردید منبع سخنان وی، آمار وزارت نیرو و سخنان مقامات این وزارتخانه است؛ البته دیگران نیز در سالهای متمادی از این آمار ناموثق بهره میبرند، حتی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی! به گزارش این مرکز به نقل از دفتر مطالعات پایه منابع آب کشور در سال ۱۳۹۰، کل مصرف آب در بخشهای مختلف تولیدی، معادل ۹۶.۳ میلیارد مترمکعب بود. سهم بخش کشاورزی از این میزان، ۸۸.۹ درصد و بخشهای شرب و بهداشت و صنعت و خدمات به ترتیب سهمی معادل ۸.۳ و ۲.۸ درصد را به خود اختصاص دادند. به عبارت بهتر در سال ۹۰، کشاورزان ایران، ۸۵.۶ میلیارد مترمکعب، مردم جمعاً حدود ۸ میلیارد مترمکعب و صنایع و خدمات حدود ۲.۷ میلیارد مترمکعب آب مصرف کردند. دست دفتر پژوهشهای مجلس درد نکند که رقم را اندکی بالا برده و مصرف آب صنایع را ۲.۷ میلیارد مترمکعب درآورده و نه رقمهای غیرواقعی ۱.۵ و ۲ میلیارد مترمکعبی مورد ادعای وزارت نیرو و شرکتها و نشریات وابسته به آنها.
اینجانب در موارد متعدد به این مبحث پیچیده ورود کرده و ادعای مصرف ۹۲ درصدی آب شیرین را در بخش کشاورزی مورد نقد و بررسی قرار دادهام و اینک جای آن دارد تا به عرصه صنعت وارد شوم و به میزان حقیقی آب مصرفی در چرخه عظیم صنعت و معدن کشور که به نظرم همواره کتمان و پنهان شده برسم.
طرح یک سؤال کلیدی
آیا بهراستی کسی باورش میشود که چرخ عظیم انرژی و صنعت در بخشهای متعدد و در پهنه ۳۱ استان کشور، فقط ۲ میلیارد و اندی مترمکعب در سال باشد؟ بهعبارت بهتر، آیا تولید هزاران نوع از محصولات مختلف، انتقال مواد اولیه، امور مربوط به شستوشو در صنایع، سرد کردن محصولات بهویژه در صنایع ذوبآهن و فولاد، تولید انرژی و انتقال حرارت، برجهای خنککننده نیروگاههای گوناگون، سردکنها، مبدلهای حرارتی در سامانههای گرمایشی چون دیگهای بخار و آبگرم، صنایع مذابی چون فولاد و پتروشیمی، پالایشگاهها بهویژه کارخانههای آبخور مواد غذایی، شیمیایی و مانند اینها فقط با ۲ تا ۲.۵ میلیارد مترمکعب آب سالانه میسر و شدنی است؟
درحالیکه مصرف روزانه کلانشهری مثل تهران، روزانه به حدود ۳ میلیون مترمکعب و سالانه به حدود یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب میرسد، چگونه میتوان باور کرد که دهها هزار کارخانه و شرکت و مجتمع صنعتی، معدنی و نیروگاهی و پالایشگاه و غیره با آن مقدار یادشده کام خود را سیراب و چرخ خود را بگردانند؟!
دقت کنید. وقتی میزان برداشت آب یکی از غولهای صنایع غذایی ایران (صنایع کشت نیشکر خوزستان) به گزارش کارشناسان به میزان ۱۵ درصد آب موجود بزرگترین رودخانه پرآب و قابل کشتیرانی کشور (کارون) باشد،۱ صحبت از مصرف سالانه صنایع تا حد ۲ تا ۲.۷ میلیارد مترمکعب، یک شوخی و کتمان حقیقت است. یک گزارش از استانهای بوشهر، خوزستان و مازندران میگوید واحدهای صنعتی کمتر از ده نفر این سه استان به ترتیب ۲۹۴، ۷۷۱ و ۲۶۲ میلیون مترمکعب در سال آب مصرف کردهاند.
آمار غلط وزارت نیرو در بانک جهانی!
آمار و ارقام داخلی از مصرف آب کشور، حتی سازمانهایی چون بانک جهانی را هم به اشتباه انداخته است. در گزارشی که پنج سال پیش بانک جهانی درباره سهم بخشهای کشاورزی و صنعت در بسیاری از کشورها منتشر کرده، یک رقم عجیب درباره ایران دیده میشود! در اینجا ارقام مربوط به چهار کشور بهعلاوه ایران را برگزیدهام:
این گزارش میگوید مصرف آب در بخش صنعت و کشاورزی در ترکیه به ترتیب ۱۰.۷ و ۷۳.۸، در مصر ۵.۹ و ۸۶.۴، در عربستان ۳ و ۸۸، در هند ۲/۲ و ۹۰.۴ و در ایران ۱.۲ و ۹۲.۲ بوده است. بر چه مبنا و دادههایی از مراکز و منابع ایران، بانک جهانی این رقم نسنجیده را آورده؟!
برگردیم به اصل مطلب
از برنامه دوم توسعه به اینسو (از سال ۷۲) کشور بهصورت بیمحابا به سمت توسعه کشاورزی حرکت کرد و البته بدون توجه به وضعیت منابع آب در سطح و زیرزمین و با پافشاری روی طرحهای واگذاری زمین در زمان آن نابغه نابخرد مدعی مدیریت جهان! و اصرار بر تولید محصولات پرآببری چون هندوانه که برای هر کیلوگرم آن باید ۳۰۰ لیتر آب مصرف شود.
آمار غربیها میگوید مصرف آب در بخشهای صنایع و کشاورزی تقریباً با هم برابر است. چیزی حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد آب موجود این کشورها که البته عمدتاً نسبت به ایران، رقم بالایی است، به ترتیب در صنایع و کشاورزی و بقیه (۱۰ تا ۱۵ درصد) در بخش شرب و بهداشت به مصرف میرسد.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۱، مصرف آب در بخشهای صنعت و کشاورزی، به ترتیب عبارت است از: آلمان ۶۸ و ۲۰، فرانسه۶۹/۳ و ۱۲/۴، کانادا ۶۸/۷ و ۱۱/۸، روسیه ۵۹/۸ و ۱۹/۹، امریکا ۴۶/۱ و ۴۰/۲، مالزی ۳۶/۳ و ۳۴/۲، انگلیس ۳۳ و ۹/۹، چین ۲۳/۲ و ۶۴/۶ و برزیل ۱۷/۵ و ۵۴/۶.
البته در این زمینه گویا مقامات صنعتی کشورمان گفتهاند، سهم آب مصرفی قرار است از ۲ درصد فعلی به ۵ درصد در سال ۱۴۰۰ برسد و این مقامات معلوم نیست دانسته سخن میگویند یا ندانسته کتمان حقیقت میکنند؟! خاطرنشان میشود سهم صنایع در مصرف آب، مدتهای مدید است که نه ۲ درصد که بیش از همان ۵ درصدی است که قرار است در سال ۱۴۰۰ به آن مقام برسند.
وضعیت مصرف آب در صنایع
یک گزارش کارشناسی میگوید تعداد ۸۱ هزار واحد صنعتی کوچک هر یک بهطور متوسط نیازی برابر با ۵۰ مترمکعب در روز دارند؛ بنابراین، این تعداد واحد روزانه بیش از ۴ میلیون مترمکعب و سالانه ۱.۴ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنند.
اما گزارش مرکز آمار ایران میگوید، در سال ۹۲ تعداد ۱۴ هزار و ۶۹۷ کارگاه فعال صنعتی بیش از ده نفر شاغل در کشور وجود داشته که میزان آب مصرفی خریداری شده این کارگاهها در سال مذکور به رقم ۲.۸ میلیارد مترمکعب رسیده است. البته به خاطر پرهیز از اطاله کلام وارد بحث چگونگی و معیارهای تقسیمبندی صنایع به کوچک، متوسط و بزرگ نمیشوم که با تعاریف متعدد و دیدگاههای گوناگون روبهرو خواهیم شد. دقت کنید در اینجا، این میزان غیر از مصرف واحدهای تولیدی و صنعتی کمتر از ده نفر شاغل است.
از سوی دیگر، آب مصرفشده در بخشهای سهگانه پرمصرف که عبارت باشد از: مواد و محصولات شیمیایی، پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای و صنایع غذایی و آشامیدنی، رقم ۱.۵ میلیارد مترمکعب را نشان میدهد! اما یک گزارش دیگر، مقدار مصرف آب در سال ۱۳۹۰ در کارگاههای بالای ده نفر شاغل (۱۴۹۶۲ واحد) را چیزی حدود یک میلیارد مترمکعب ذکر کرده است. نیم میلیارد کمتر از گزارش اولی!
واقعیت این است که صنایع بدون آب تصورناپذیرند. بیخود نیست که بزرگان و غولهای صنعت به هر ترتیبی که شده حتی با سرمایهگذاری عظیم در طرحهای انتقال آب از راههای دور، خود را موظف به تأمین آب مورد نیاز واحدهای خود میکنند. بهعنوان مثال، سه شرکت بزرگ صنعتی و معدنی کشور، قصد آن کردهاند تا از دهانه تنگه هرمز در خلیج فارس یا دریای عمان، مصرف سالانه خود را تأمین کنند؛ البته این طرحی بود که نخستین بار در سال ۹۴ رئیسجمهور در اجتماع مردم یزد از آن سخن گفت.
همینجا در پرانتز بگویم که در این رابطه صحبت از اختصاص اعتبار ۴ هزار میلیارد تومانی شده که بخش ارزی آن به مبلغ ۴۰۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی، ۹۰۰ میلیارد تومان از منابع شرکتها، ۶۰۰ میلیارد تومان از منابع بانکها و یک هزار میلیارد تومان هم از بخش خصوصی شامل میشود. بعدها که خبری از اجرای طرح شنیده نشد، مدیران سه شرکت گلگهر سیرجان، صنایع مس سرچشمه کرمان و چادرملوی یزد، طی نشستهایی مشترک با مقامات استان هرمزگان، کار را جدی گرفتند و بر آن شدند تا به هر طریقی شده اجرای آن را عملی کنند.
از ماجرای اجرای این طرح انتقال به طول حدود ۹۷۵ کیلومتری سریع میگذرم و فقط اشاره میکنم به گزارش متصدی مطالعات پروژه، سه شرکت فوق، رقم مورد نیاز خود را ابتدا ۳۶ میلیون مترمکعب عنوان کردند، اما بعدها رفتند روی رقم ۹۰ و در مرحله سوم به رقم ۲۵۰ و بعد از آن روی انتقال ۷۰۰ میلیون مترمکعب در سال توافق کردند. به گزارش وی، البته نظر واقعی مدیران سه شرکت مذکور، انتقال سالانه ۲ میلیارد مترمکعب بود، ملاحظه میکنید. سه شرکت غولآسای کشور، ایده انتقال سالانه ۲ میلیارد مترمکعب آب شیرینشده جنوب را در سر پروراندهاند، آنگاه نیاز و مصرف آب صنایع سراسر سرزمین ایران، به میزان خندهدار ۲ میلیارد مترمکعب برآورد و اعلام میشود.
معادن در کجای کارند؟
بنا بر یک گزارش موثق، از تعداد ۷۵۰۰ فقره پروانه بهرهبرداریشده کشور، حدود ۵۵۰۰ مورد فعال شدهاند. در این بخش مثل سایر بخشهای صنعت، آمارها متنوع و مخدوش است و هر خواننده یا محققی نمیتواند به ارقام درست، منطقی، صحیح و قابل استناد در میزان مصرف آب و برق این مجتمعهای بزرگ و کوچک دست یابد.
ابتدا متوسل میشوم به یک رقم تقریبی و محاسباتی. اگر هریک از واحدهای معدنی، روزانه یکصد مترمکعب آب مصرف کنند، درنتیجه مصرف تعداد ۵۵۰۰ معدن فعال میشود: ۵۵۰ هزار مترمکعب در روز. به این ترتیب، مصرف سالانه این معادن، ۲۰۰ میلیون و ۷۵ هزار مترمکعب خواهد بود. اگر برای استخراج هر تن زغالسنگ، ۱۴ مترمکعب آب مصرف شود، بنابراین معدن زغالسنگ طبس که ظرفیت تولید ۲ میلیون تنی دارد، با احتساب مصرف سرانه ۳۰ هزار مترمکعبی ۵۰۰ نفر شاغلش، عبارت است از ۵۸ هزار مترمکعب در سال، درحالیکه بین اینهمه معدن، غولهایی داریم چون معادن سنگ آهن خراسان، معادن مس سرچشمه، معادن سونگون، معادن گلگهر سیرجان، چادرملوی یزد، میدوک کرمان، سنگ آهن چغارت، معادن اورانیوم، طلای زرشوران تکاب، سرب و روی زنجان و مهدیآباد و دیگر معادن که نیاز آبی هرکدامشان نه ۱۰۰ مترمکعب که ۴۰ تا ۵۰ برابر بیشتر از این رقم است. ملاحظه کنید فقط دو شرکت غولآسای فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان سالانه حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب مصرف میکنند. در این قسمت حیف است در پرانتز به نکتهای اشاره نکنم.
بنابر یک گزارش موثق دیگر، از مجموع ۵۴۴۵ معدن فعال کشور در سال ۱۳۹۲ فقط ۱۵۹۷ (کمتر از یکسوم) معادن از شبکه فاضلاب بهرهمند بودند و متأسفانه محل دفع فاضلاب برخی از این معادن، چاهها، رودخانهها، زمینهای کشاورزی، دریاچهها و تالابها بوده و هست. در تاریخ ۱۹ آذرماه سال ۹۶، مشاور معدنی کمیسیون معادن اتاق بازرگانی ایران گفت: تازه این تعداد معدن بهرهمند از شبکه فاضلاب، فاقد شبکه تصفیه فاضلاباند. به گفته وی، حدود ۶ درصد از فاضلاب معادن وارد رودخانهها، دریاچهها، تالابها و ۲۰ درصد از آن وارد چاهها میشود.
اکنون همه کارشناسان معتقد و بر این نظر متفقاند که مجهز شدن به تأسیسات تصفیه پساب برای صنایع و معادن از نان شب هم واجبتر است. در همین زمینه وزیر نیروی سابق گفته است: ۴.۳ میلیارد مترمکعب پساب فاضلاب در اختیار بهرهبرداران است که ۳ میلیارد مترمکعب آن از دسترس خارج میشود. خب این مقدار عظیم پساب فاضلاب در کدام بخش تولید شده؟ آیا جز در بخش صنایع، معادن، پالایشگاهها و نیروگاهها؟ خروج مقدار ۳ میلیارد مترمکعب آب از پساب فاضلاب، بیش از مقدار آبی است که ادعا میشود در طول یک سال در مجموعه صنایع کشور مصرف میشود.
در پرانتزی دیگر بگویم میزان مصرف آب شرب ۸۰ میلیون ایرانی به گفته وزیر نیرو، اکنون ۷.۵ میلیارد مترمکعب در سال است. این را به یاد داشته باشید تا برگردیم سر اصل مطلب!
با توجه به اینکه کشور ما از مجموعههای عظیم و بسیار در بهرهبرداری از معادن متنوع بهرهمند است، میتوان نتیجه گرفت، چنانچه فقط تعداد ۲۰ واحد همتراز صنایع فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان را در کشور در نظر بگیریم، این تعداد قادرند سالانه حدود یک میلیارد مترمکعب آب شیرین کشور را ببلعند!
مصرف آب در نیروگاهها
مباحث ذکرشده در این گزارش تماماً موضوعات و مقولههای فربهای هستند که هریک را گزارش و بررسی خاص میطلبد و من در اینجا ناچارم خیلی سریع بگذرم. فقط به مهمترین موارد اشاره میکنم. یک گزارش تأییدنشده میگوید ۸۰ درصد آب بخش صنعت در نیروگاههای کشور مصرف میشود؛ یعنی در مجموعهای از نیروگاههای گازی، بخاری، سیکل ترکیبی، برقآبی، هستهای و خورشیدی. طبق برآورد کارشناسی بهازای تولید هر یک هزار مگاوات ساعت برق در نیروگاههای بخاری، سیکل ترکیبی و گازی، به ترتیب ۷۰۰، ۳۰۰ و ۱۲۰ مترمکعب در ساعت آب مصرف میشود.
برخی دیگر از کارشناسان به این روش محاسبه معترضاند. به نظر آنان باید گفت: به ازای تولید x مگاوات ساعت برق، y مترمکعب آب مصرف میشود و البته این نظر درستی است، اما آمارهای ارائهشده در این روش، متأسفانه مخدوش و آشفته است؛ چراکه اینجا با انواع و اقسام نیروگاهها و تنوع برجهای خنککننده آنها طرف هستیم.
مصرف آب نیروگاههای با برجهای خنککننده «تر» ۱۰ برابر بیشتر از نیروگاههای دارای بخار خشک است و در حال حاضر، بیشتر نیروگاههای قدیمی کشور از برج خنککننده نوع تر بهره میبرند و این اصلیترین عامل در میزان مصرف بالای آب در این نیروگاههاست. مثلاً گزارش میشود مصرف آب نیروگاه تبریز ساعتی ۱۸۰۰ مترمکعب است؛ یعنی این نیروگاه ظرف یک سال حدود ۱۶ میلیون مترمکعب مصرف آب دارد.
درباره این نیروگاه و نیروگاههای دیگر مثل نیروگاه قم، اعداد و ارقام اعلامشده در رسانهها، اکثراً مخدوش و غیرقابل استناد است. مثلاً گفته شده نیروگاه قم بهازای هر مگاوات برق، ۷۶ لیتر آب در ساعت مصرف میکند و اینکه آیا منظورشان از لیتر در اینجا همان مترمکعب است یا خیر، اطلاعی در دست نیست.
بنا بر این گزارش، نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی طرشت هریک ساعت ۱۶۰۰ مترمکعب آب مصرف میکند. این رقم برای نیروگاه ۲۵۰ مگاواتی رجایی ۲۸۰۰، برای نیروگاه ۱۴۰ مگاواتی منتظرقائم ۲۰۰۰، برای نیروگاه سیکل ترکیبی شهید رجائی ۳۷۰۰، برای نیروگاه ۱۶۰ مگاواتی دماوند ۳۸۰۰ و برای نیروگاه ۷۵ مگاواتی بعثت ۲۷۰۰ مترمکعب است. بر اساس همین گزارش، بخش بخار نیروگاه منتظر قائم ۴۵۰ لیتر در ثانیه و نیروگاه اصفهان ۷۵۰ لیتر در ثانیه مصرف آب دارد. بدین ترتیب با ارائه این ارقام آشفته و ناهمگن، ملاحظه میشود هیچگاه، هیچکس و هیچ مرکز و منبعی به رقم درست مصرف دقیق صنایع نیروگاهی نمیرسد!
گفته میشود در حوزه نیروگاههای حرارتی، وزارت نیرو مبلغ ۲۰ هزار میلیارد تومان بدهکار یا طلبکار است؛ یعنی طلبکار از نیروگاهها و بدهکار به ملت! مصرف آب در نیروگاه زغالسنگسوز بیشتر از نیروگاههای حرارتی با سوخت نفت و گاز و تقریباً ۲ برابر است.
توجه به یک واقعیت!
بدون شک، قیمت آب شرب در ایران ۲۰ تا ۵۰ برابر کمتر از بهای آب در کشورهای پیشرفته و صنعتی است. در این بخش، اوضاع فقط با عربستان و مصر و چند کشور همتراز آنها قابلمقایسه است و این نشان از ناسپاسی و علاقه مفرط به مصرف و هدردهی آب شیرین و شرب در بین ایرانیهاست. متأسفانه در طول سالها، ملت ما به ریخت وپاش خو گرفتهاند!
وزیر نیرو میگوید: صنایع ایران در حال حاضر بهازای مصرف هر مترمکعب آب، فقط هزار تومان میپردازند. او در ادامه میپرسد بهراستی آیا این پدیده بحران محسوب نمیشود؟ من میگویم چرا میشود! اتفاقاً، بحران عجیب و دردآوری است، اما چه کسانی آن را ایجاد کردهاند؟ حالا صنایع هر مترمکعب آب را هزار تومان میپردازند، مردم چطور؟ فیش برق ارسالی وزارت نیرو تا چندی قبل مبلغ ۲۵۰ تومان را نشان میداد که قرار است با تصویب مجلس به ۳۰۰ تومان در هر مترمکعب برسد! متأسفانه واقعیت دیگر این است که هرگونه افزایش و دست بردن به قیمت انرژی، اوضاع آشفته و افزایش نرخ تورم را دامن میزند؛ بنابراین ماندهایم که چه کنیم؟ بگذریم.
حالا با این نرخ آب در صنایع به ادعای مصرف ۲ میلیارد مترمکعبی، کل صنایع و معادن کشور باید سالانه ۲ هزار میلیارد تومان آببها پرداخت کرده باشند. ادعای نویسنده گزارش این است که با توجه به مجموع رقمهای ذکرشده در مصرف صنایع و معادن و نیروگاههای کشور به رقمی بالای ۵ میلیارد و نزدیک به ۶ میلیارد مترمکعب میرسیم. اگر اولیای امور اعتراض یا توضیحی در این زمینه در اختیار دارند، ارائه کنند. ادعای من این است که مجموعه عظیم صنعت و معدن کشور سالانه باید چیزی حدود ۵ تا ۶ هزار میلیارد تومان (۶ تریلیون تومان) بابت آببها به خزانه دولت و ملت واریز کنند که هرگز نکرده و نمیکنند.
اکنون به حقایق دیگری از این سناریو تولید برق و مصرف آب اشاره میکنم. آیا مصرف آب این مجموعه عظیم، آشکار و عیان است؟ البته وزارت نیرو در بخش مصرف شهروندان و اخذ آببها دقیق عمل میکند؛ چراکه کنتورهای آب و برق، کار خود را بهتر از اولیای امور انجام میدهند. در اینجا، سرعت جریان آب در لولهها و شدت مصرف و مقدار هرز و هدردهی آب، دقت کنتورها را کم نمیکند، اما در بخش صنعت چطور؟!
به گزارش وزارت نیرو در ده سال گذشته، تعداد مشترکان برق از ۲۰ میلیون به ۳۲ میلیون رسید و پیشبینی شده این رقم در سال ۲۰۲۰ به ۴۳ میلیون مشترک برسد. ظرفیت نصب شده نیروگاهی تا سال ۹۵، ۷۴ هزار مگاوات ساعت بوده که ۳۵ درصد آن گازی، ۲۵ درصد سیکل ترکیبی و ۱۴ درصد برقآبی است. در حال حاضر میزان مصرف سالانه برق کشور به ۲۳۱ تراوات ساعت رسیده و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۰ به ۳۱۸ تراوات ساعت برسد. بر اساس این گزارش، ظرفیت نیروگاهی کشور تا سال یادشده به ۱۰۰ هزار مگاوات خواهد رسید.
حق مردم باید ستانده شود!
معاون امور برق و انرژی وزیر نیرو در تیرماه سال ۹۶ گفت: با احتساب سال ۹۵ و ۸۸، وزارت نیرو، ۳۰ هزار میلیارد تومان از دولت طلبکار است! راستی منظور کدام طلب است؟ حتماً منظور وی باید این باشد که این وزارتخانه، آب و برق تولید و تأمین کرده، اما بخشی از پولش را نگرفته است. به گفته هوشنگ فلاحتیان، تولید و توزیع انتقال هر کیلووات ساعت برق برای دولت، ۱۱۰ تومان تمام میشود، درحالیکه مشترکان بابت هر کیلووات ساعت مصرف برق، ۶۷ تومان میپردازند. به گزارش وی، درآمد صنعت از محل فروش برق در سال ۹۵، ۱۵ هزار میلیارد تومان بوده است. این ۱۵ هزار میلیارد تومان از کجا آمده؟ از اینجا! از محل فروش ۲۳۱ تراوات ساعت برق (۲۳۱ میلیارد کیلووات یا ۲۳۱ تریلیون وات) در همین سال. آری ظرفیت ۱۰۰ هزار مگاوات برق در سال ۲۰۲۰ و افزایش مصرف یا تولید ۲۳۱ تراوات ساعت به ۳۱۸ تراوات در سال مذکور. آیا برای تأمین آب موردنیاز این مقدار انرژی فکر کردهاید؟
ادعای نویسنده این است که بیش از نیمی از مصارف آب در صنایع و معادن کشور، خارج از کنترل و کنتور وزارت نیرو است و صنایع چگونه توانستهاند، دور از چشمان یا جلوی دیدگان آنها، این مقدار هنگفت از آب را ببلعند؟
به عقیده نویسنده، اینجا هم چاههای مکنده آب خارج از کنترل و کنتور در سراسر سرزمین به فریاد آنان رسیدهاند! فرقی نمیکند، چاههای مجاز یا غیرمجاز. هر دو در اتحادی نامبارک ولی مستحکم، منابع آبی زیرزمین را مکیده و بلعیدهاند؛ بنابراین، چنانچه مصرف آب صنایع کشور مجموعاً بیش از ۵ میلیارد و نزدیک به ۶ میلیارد مترمکعب باشد، باید سالانه حدود ۶ هزار میلیارد تومان بابت این مصرف به خزانه کشور واریز شود که هرگز نشده، نمیشود و نخواهد شد!
حال اگر مصرف آب شرب خانگی کشور نیز ۷.۵ میلیارد مترمکعب باشد (سخن وزیر سابق است) به این ترتیب با توجه به هزینه ۲۵۰ تومان برای هر مترمکعب مصرف خانگی، سالانه باید از این محل مبلغ ۱۸۷۵ میلیارد تومان (یک تریلیون و ۸۷۵ میلیارد تومان) درآمد نصیب دولت شود. در لایحه بودجه سال ۹۷، حدود ۸۲ هزار میلیارد ریال برای وزارت نیرو و مجموعههای تابعه این وزارتخانه اعتبار مصوب شده، اما این وزارتخانه قادر است فقط از محل دریافت آببهای سالانه از مردم و صنایع، نزدیک به ۲ برابر اعتبار اختصاصیافته در بودجه سال ۹۷ کل کشور را وارد خزانه دولت کند.
و البته این فرآیند در صورتی رخ خواهد داد که حق مردم و دولت یکجا از شرکتها، صنایع، معادن، نیروگاهها و دیگر مراکز آببر کشور ستانده شود.■
پینوشت:
- به نقل از گزارش مجمع نمایندگان خوزستان و نیز گزارش مجمع تحقیق و تفحص مجلس.