عطا ضمیری
در فروردین سال ۱۳۲۱ جمعی از فارغالتحصیلان رشته مهندسی که از اروپا برگشته بودند، با همراهی بخشی از مدیران صنعتی و دولتی که نسبت به بحرانهای آن روز کشور بعد از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران به دست متفقین احساس مسئولیت میکردند، دور هم جمع شدند و کانونی به نام «کانون مهندسین ایران» را راهاندازی کردند.
کانون مهندسین نخستین تشکل صنفی بود که مهندس بازرگان با آن همکاری تشکیلاتی داشت. بازرگان برای چندین دوره عضو شورای مرکزی و دو دوره منتخب ریاست شورای مرکزی کانون مهندسین شد. کانون مهندسین که متشکل از تحصیلکردگان جوان در رشتههای فنی و مهندسی بود، به دلیل انحصارطلبی صاحبمنصبان و عدم استفاده از افراد متخصص در امور اجرایی و دانشگاهی کشور، منجر به اعتصابات سراسری در کشور شد. بنا به گفته مهندس فریور، مهندس بازرگان در تحقق اهداف کانون مهندسین نقش بسیار تأثیرگذاری داشت و پس از پایان اعتصاب کانون مهندسین، نیرویهای جوان موفق شدند در پستهای مدیریتی بهویژه در بخش صنعتی و دانشگاهی مشغول به فعالیت شوند و در عرصه فعالیتهای اجرایی خود توفیق قابلملاحظهای به دست آورند.۱
سابقه همکاری مهندس بازرگان در فعالیتهای انجمن صنفی و اجتماعی ایشان به سالهای تحصیل در فرانسه برمیگشت که در انجمنهای دانشجویی کاتولیک و جمهوریخواه فرانسه شرکت میکرد. در آن مقطع، مهندس بازرگان معتقد بود برای دستیابی به پیشرفت و ترقی باید اقدام به تشکیل انجمنهای صنفی و اجتماعی کرد. چراکه هم وجدان حرفهای را تربیت میکرد و هم از طریق انجمنها «روحیه کار جمعی» شکل میگرفت که منجر به پیشرفت و سعادت مردم میشده است.
لازم است ذکر شود آن اعتصابات بزرگترین رویداد صنفی بعد از شهریور ۱۳۲۰ در ایران بود. آن اقدام در آن زمان بهعنوان یک حرکت صنفی و مدنی در کشور، زمینه را برای حضور افراد کانون در انتخابات مجلس چهاردهم و تشکیل حزب ایران بهعنوان تشکل حزبی برخاسته از کانون مهندسین ایجاد کرد. یکی از این دستاوردهای کانون مهندسین ریاست مهندس بازرگان بر دانشکده فنی بود که از سال ۱۳۱۴ بهعنوان دانشیار در دانشکده فنی به تدریس مشغول بود و موفق شد از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۰ برای دو دوره منتخب ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران شود۲ که با هدایت و درایت خود بیش از ۲۱ کارگاه و آزمایشگاه برای دانشکده فنی ایجاد کرد و دانشکده فنی را به یک دانشکده مهندسی کاربردی و نمونه تبدیل کند که تا قبل از دعوت از ایشان برای ریاست هیئت خلعید از شرکت نفت ایران و انگلیس ادامه داشت. به همین دلیل میتوان مهندس بازرگان را پایهگذار علم مهندسی در کشور ایران دانست که خیل عظیمی از مهندسان و تکنوکراتهای خبره از این دانشکده فارغالتحصیل شدند.
حزب ایران و مهندس مهدی بازرگان
پس از تأسیس حزب ایران، مهندس بازرگان گرچه به عضویت رسمی حزب ایران درنیامد، اما روابط صمیمی، فکری و نزدیک خود را با رهبران حزب ایران بهویژه شادروان مهندس کاظم حسیبی حفظ کرد و از سال ۱۳۲۷ این همکاری بیشتر شد. بهطوریکه مقالات ایشان در ارگان حزب ایران چاپ میشد و در بیانیههای گوناگون نام مهندس بازرگان در کنار دیگر رهبران حزب ایران قرار میگرفت. بهعنوان نمونه میتوان به تلگراف اساتید دانشگاه برای آزادی دکتر بقایی در روزنامه باختر امروز۳ اشاره کرد که مهندس بازرگان در کنار دیگر رهبران حزب ایران همچون مهندس حسیبی، مهندس زیرکزاده، دکتر عالمی و جهانشاه صالح اعتراض خود را نسبت به بازداشت دکتر بقایی اعلام داشتند. همچنین باید به فهرست واجدان شرایط انتخابات مجلس سنا که از طرف جمعی از طبقات تحصیلکرده پایتخت تهیه شده بود اشاره کرد که نام مهندس بازرگان در کنار دیگر رهبران حزب ایران در آن دوره آمده است.۴ بر اساس مرامنامه حزب ایران در بند دوم آن اشاره شده است که از لحاظ اقتصادی، استقرار عدالت اجتماعی و کوشش برای بهبود وضع مادی و معنوی ملّت از راه توجه به کشاورزی، صنعت و بهرهبرداری از جمیع منابع ثروت مملکت هدف حزب ایران بوده است.۵
مهندس بازرگان نیز همسو با حزب ایران در رشته مقالات خود در دهه ۲۰ تا سال ۱۳۳۲ بهویژه در مقاله سرچشمه استقلال و سر عقبماندگی ملل مسلمان، استعمار را حاصل عدم تعادل و تواناییهای اقتصاد کشور دانست. مهندس بازرگان همسو با مکتب حزب ایران، ضعف اقتصادی کشور را حاصل ناتوانی و عقبماندگی فرهنگ و وجدان حرفهای در کار بیان داشت. همچنین در مقالهای دیگر مهندس بازرگان با اشاره به این موضوع که فقط یک راه وجود دارد و آن تغییر فرهنگ مردم و جلبتوجه آنها به ابتکار فعالیت تولیدی است، معتقد بود کشوری که اقتصاد و تولیدش ضعیف باشد مجبور میشود شرایط غیرعادلانهای را در مبادلات بازرگانی بپذیرد و بدینسان روابط استعماری به وجود میآید.۶
پس از تشکیل دولت ملی دکتر مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰، حزب ایران که نزدیکترین جریان سیاسی به دولت مصدق بود، چندین وزیر کابینه دولت را از نخبگان حزب که در راستای تحقق اهداف حزب بودند به دولت پیشنهاد کردند. وزیر فرهنگ دکتر کریم سنجابی، وزیر کار دکتر فریدون عالمی و وزیر راه مهندس جهانگیر حقشناس، جملگی از اعضای حزب ایران بودند. ضمن اینکه مدتی اللهیار صالح وزیر کشور بود که در ماههای منتهی به کودتای ۲۸ مرداد سفیر وقت ایران در امریکا شدند؛ درواقع مدیریت دستگاه دیپلماسی دولت دکتر مصدق در امور نفت را به عهده داشتند. در آن موقع صالح در کنار زیرکزاده بهعنوان دبیرکل حزب ایران از رهبران حزب ایران محسوب میشدند. از طرف دیگر شادروان اصغر پارسا سخنگوی فراکسیون نهضت ملَی ایران در مجلس هفدهم از اعضای حزب محسوب میشد. حزب ایران همواره رابطه صمیمی و همکاری نزدیک با مهندس بازرگان داشت، تلاش بسیاری کرد تا مهندس بازرگان بهعنوان یکی از رهبران حزب ایران در کنار دیگر افراد حزبی همکاری داشته باشد، اما به دلیل رویکرد اشتباه حزب در دوران وقایع آذربایجان و ائتلاف با حزب توده باعث شد که مهندس بازرگان همواره استقلال خود را از حزب ایران حفظ کند. با این حال مهندس بازرگان همواره منافع ملّی را بر گرایشهای حزبی ترجیح میداد. چنانکه در زمانی که شخص دکتر مصدق از طریق مهندس حسیبی از مهندس بازرگان، دعوت کردند سِمَتِ ریاست هیئت خلعید و مدیریت شرکت ملّی نفت ایران را که در آن زمان مهمترین سِمَتِ اجرایی در دولت ملّی دکتر مصدق بود و شاید میتوان گفت از تصدی هر وزارتخانهای سنگینتر و دشوارتر بود، پس از دیدار شبانه با دکتر مصدق قبول مسئولیت کرد.
دوران مدیریت هیئت خلعید نفت به ریاست مهندس مهدی بازرگان:
طبق گفتههای مهندس بازرگان بنا به تشخیص شادروان دکتر مصدق قرار بود با حفظ ساختار پیشین و حتی گرفتن کمک از متخصصان انگلیسی، بدون تغییر در نظم موجود، سعی شود پالایشگاه نفت به کار خود مثل سابق ادامه دهد.۷
اما به دلیل جلوگیری نیروی دریایی انگلیس از صادرات نفت در تنگه هرمز و همچنین طرح دعوای حقوقی علیه دولت ایران در شورای امنیت و سپس دادگاه لاهه، فروش و صادرات نفت ایران امکانپذیر نبود. مهندس بازرگان اشاره میکند به همین دلیل در نخستین اقدام مهندسان ایرانی، در ابتدا تمامی برجهای تصفیه نفت در پالایشگاه نفت آبادان را تعطیل کردیم و فقط یک برج تصفیه با ظرفیت یک میلیون تُن در سال که کفایت مصرف داخل را داشت روشن و فعال نگاه داشتیم که به دست متخصصان ایرانی اداره میشد.۸
مهندس بازرگان در خاطرات خود میگوید به دلیل عدم امکان صادرات نفت، مدیریت شرکت نفت راحتتر بود و نیروی کار را به دو بخش تقسیم کردیم: یک بخش که به لحاظ فنی و اجرایی تولید نفت برای داخل کشور را تأمین میکرد؛ و بخش دیگر در اداره امور مدیریت بازسازی پروژههای عمرانی شهری مثل خانهسازی، راهسازی و غیره مشغول بودند و در کنار آن مهندسان فارغالتحصیل دانشکده فنی در بخش تأمین برق، آب و گاز همکاری میکرد. ازجمله تهدیدهایی که در روزهای نخست خلعید «مستر دریک» رئیس سابق شرکت نفت انگلیس میکرد این بود که کارکنان ایرانی شرکت نفت که در حدود ۵۵ هزار نفر بودند، بدون فروش نفت امکان تأمین مخارج پرسنل و خانوادهایشان را نخواهند داشت و به دلیل گرسنگی و گرما دست به شورش خواهند زد و لذا مستر دریک معتقد بود خیلی زود اعضای هیئت ناگزیر خواهند شد آبادان را ترک کنند، اما مهندس بازرگان که قبلاً تمام این مسائل را بررسی کرده بود پیش از سفر به آبادان از شخص دکتر مصدق دستور گرفته بود که عایدات گمرک خرمشهر که رقمی بالغ بر نیم میلیون تومان روزانه بود به هیئتمدیره خلعید اختصاص داده شود که به امور جاری آنجا منجمله هزینه حقوق و مزایای پرسنل ایرانی شرکت نفت بپردازند.۹
از نخستین مشکلاتی که پس از خروج هیئت انگلیسی اتفاق افتاد، مسئله تأمین روغنموتور ماشینهای حملونقل بود که بخشی از آن از طرف شرکتهای امریکایی تأمین میشد و بخش دیگر را خود شرکت نفت انگلیس تأمین میکرد. در زمان خلعید فاز یک خط تولید روغنموتور پالایشگاه نفت اجراشده بود و فاز دوم نیمهکاره باقی مانده بود و هیچ اقدامی برای فاز سوم صورت نگرفته بود. پس از خلعید نخستین اقدام مهندسان ایرانی ضمن بررسی نقشههای موجود، ظرف یک ماه فاز دوم را تکمیل کردند و پس از آن موفق شدند با تکمیل فاز سوم تولید روغنموتور در داخل کشور را راهاندازی کنند. این پروژه، اولین دستاورد تاریخی برای مهندسان ایرانی در پالایشگاه نفت آبادان بود که از خود به یادگار نهادند، اما مهمترین و بزرگترین دستاورد مهندس بازرگان و شاگردانش در شرکت نفت، راهاندازی برج تقطیر هفتاد بود که به نام PLANET 70 شناخته میشد. این برج تقطیر که بزرگترین و مدرنترین برج در آن زمان بود، هنوز راهاندازی نشده بود و اقدام برای راهاندازی آن کاری مانند قمار سیاسی بود که اعتبار تکنوکراتها و مهندسان جوان ایرانی زیر ذرهبین افکار عمومی و رسانههای خارجی بودند.
مهندس بازرگان در اقدامی پرریسک نخست با زندهیاد سید باقر کاظمی که وزیر دارایی و معاون نخستوزیر در دولت دکتر مصدق بود کسب تکلیف کرد و پس از اطمینان از حمایت ایشان با همراهی متخصصان و مهندسان ایرانی اقدام به اجرا و تکمیل پروژه را کردند. مهندس بازرگان خود اشاره میکند در مشورت با سید باقر کاظمی ایشان به مهندس بازرگان گفتند: «اگر به مهندسان ایرانی اعتماد داری و مصلحت میبینی صاحباختیاری».۱۰
مهندس بازرگان اشاره میکند پس از سه هفته کار شبانهروزی بر روی پروژه برج تقطیر هفتاد و انجام آزمایشهای موفق آب و هوا، اقدامات نخستین برای روشن کردن کوره و فرستادن تدریجی بخار به دیگر قسمتها صورت گرفت. در ادامه میگوید: «در نیمهشبی که من خوابم نمیبرد و از پنجره تماشا میکردم که کی شعله اطمینان روشن خواهد شد، [یکآن دیدم] راه افتاد».۱۱
موفقیت تیم مهندسان ایرانی در آن مقطع که همزمان بود با حضور هیئت نمایندگی ایران در امریکا مانند بمب صدا کرد و موجب خشنودی آن هیئت و ملت ایران شد؛ چراکه نمایندگان شرکت نفت انگلیسی و نزدیکان به دربار و حتی نشریات حزب توده تبلیغات پرسروصدایی میکردند که مهندسان و تکنوکراتهای ایرانی توان مدیریت پالایشگاه نفت آبادان را ندارند و بهتر است اصل ملّی شدن صنعت نفت ملغی شود. در مراجعت دکتر مصدق و هیئت همراه از امریکا، آقای اللهیار صالح به مهندس بازرگان گفتند، «خبر راه افتادن پلنت هفتاد مثل توپ در امریکا صدا کرد! برای ما پیروزی بزرگ و برای انگلیسیها [موجب] آبروریزی بود».۱۲
نتیجهگیری
مهندس بازرگان تنها نُه ماه ریاست هیئتمدیره خلعید را به عهده داشت. در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بازرگان زمانی که مشغول اجرای پروژه لولهکشی آب تهران بهعنوان سرپرست و مسئول آن پروژه بود، محمدرضا شاه در راستا و همپیمانی سیاستهای متخاصم کشور انگلیس و جمهوریخواهان امریکا، دست به ننگینترین کودتای نظامی در قرن بیستم زد. کودتایی که به سقوط دولت ملی دکتر مصدق منجر شد.
پس از کودتا، کشور انگلیس اگرچه با قرارداد کنسرسیوم نفتی همراه با امریکا و دیگر کشورهای اروپایی با استثمار مردم ایران مدیریت دوباره نفت ایران به دست گرفتند، اما کمر امپراتوری انگلستان بنا به اعتراف خودشان تا ابد شکسته شد. جالب اینکه پس از نهضت ملی ایران مواضع مهم دیگرشان بهویژه در کانال سوئز در مصر و عراق هم از دست دادند. دومین نکته مهم در مورد ملی شدن صنعت نفت ایران این بود که از زمان قاجار تا نهضت ملّی شدن صنعت نفت ایران، چه در زمان شاهان قاجار (قرارداد دارسی) و چه در زمان شاهان پهلوی، ایران هرگز نتوانست سهمی بالاتر از ۱۶ الی ۲۰ درصد، آن هم پس از کسرِ ۵۰ درصد مالیات، از محل فروش نفت را که دولت انگلیس کسر میکرد، مطالبه کنند؛ البته مهمترین دلیل آن نبود عِرق به میهن، فقدان خردورزی پادشاهان، رهبران و سیاستمداران از دوره قاجار تا پهلوی بود که تنها با زور سرنیزه به حکمرانی خود ادامه میدادند، اما پس از کودتا در بدترین شرایط و خفتبارترین قرارداد پس از کودتای ۲۸ مرداد (کنسرسیوم)، دولت ایران ۵۰ درصد از درآمد حاصل از فروش نفت را به خود اختصاص داد و اسناد بانک مرکزی نشان میدهد که چگونه ایران با تکیه بر درآمد سرشار نفتی خود توانست به گمان و اعتراف هواخواهان سامانه پهلوی در مسیر پیشرفت در عصر پهلوی دوم گام بردارد و ارتشی قدرتمند در سطح خاورمیانه را ایجاد کند!
نسلهای آینده کشور اگر آگاهانه شرایط ایران قبل از ملی شدن نفت و پس از آن را بررسی کنند، متوجه خواهند شد سهم درآمد حاصل از فروش نفت چه نقش تأثیرگذاری در پیشرفت کشور داشت. در علم اقتصاد توسعه، چهار عاملی را که نقش حیاتی در توسعه یک کشور بازی میکند به این صورت توصیف میکنند: سرمایه؛ منابع طبیعی؛ تکنولوژی؛ و نیروی انسانی.
دولت ملی دکتر مصدق با ملی کردن صنایع نفت ایران حق بهرهبرداری از این منابع طبیعی را به ملت ایران بهعنوان مهمترین منبع تأمین ثروت ملی بازگرداند و مهندس بازرگان بهعنوان نخستین رئیس شرکت نفت و هیئت خلعید، اگر بخواهیم واقعبینانه داوری کنیم بهعنوان نخستین وزیر نفت ایران با تربیت مهندسان و تکنیسینهای متخصص در دانشگاه تهران کمک کرد تا با راهاندازی پیشرفتهترین پالایشگاه نفت آن روز جهان، با منابع نیروی انسانی فارغالتحصیل دانشکده فنی دانشگاه تهران، مسیر توسعه کشور را هموار کنند.
پینوشتها
۱ – حزب ایران، مسعود کوهستانینژاد، نشر شیرازه، ص ۶.
۲ – همه مردان مصدق، منوچهر کدیور، انتشارات کویر، ص ۹۸.
۳ – باختر امروز شماره ۱۵۳ مورخ ۱۳/۱۱/۱۳۲۸
۴ – روزنامه باختر امروز. شماره هفده. مورخ ۲۶/۰۵/۱۳۲۸
۵ – حزب ایران، همان، ص ۶۴.
۶ – زندگی سیاسی مهدی بازرگان، سعید برزین، نشر مرکز، ص ۹۴.
۷ – مصدق، دولت ملی و کودتا، مهندس عزتالله سحابی، انتشارات طرح نو، ص ۳۰.
۸ – همان
۹ – همان، ص ۲۸
۱۰ – همان، ص ۳۴
۱۱ – همان ص ۳۵
۱۲ – همان.