محمد احمدی
آقای محمد احمدی در مقاله بسیار کارشناسی خود با عنوان «نقش جنگ اوکراین در مثلث ایران-روسیه-اسرائیل» سعی کردهاند نخست، نقش جنگ اوکراین را در مثلث ایران-روسیه-اسرائیل و لبنان نشان دهند؛ دوم اینکه به بهرهبرداری ایران و لبنان از بحران جهانی انرژی پرداخته؛ و سوم اینکه رویارویی اسرائیل و لبنان را در مدیترانه بر سر مخازن گاز طبیعی قانا و کاریش نشان داده است؛ و درنهایت ابرهای سیاه در روابط روسیه و اسرائیل ازجمله تعطیلی آژانس یهود را بررسی کردهاند. باشد که با مطالعه این مقاله شاهد برخورد فعال خوانندگان باشیم.
مقدمه
جنگ اوکراین اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان را از جهات مختلف متحول کرده است. یکی از نتایج این جنگ، افزایش چشمگیر اهمیت منابع انرژی ایران و مدیترانه است، زیرا اروپا از دسترسی به منابع انرژی روسیه بازداشته شده و اکنون به دنبال منابع دیگر برای تأمین انرژی خود است. از یکسو، اسرائیل و لبنان در مدیترانه رقابت میکنند تا میدانهای گازی را در اختیار بگیرند و با استخراج از آنها از کمبود و گرانی سوخت نفع اقتصادی ببرند. از سوی دیگر، روسیه به شکل روزافزون از تداوم روابط اقتصادی خود با اروپا نومید شده و در پی گشودن روابط جدید در حوزه انرژی با ایران و از طریق آن با جهان است. در این میان، ابرهای سیاه در روابط روسیه و اسرائیل نشان از چرخشهای راهبردی در عرصه جهانی دارد.
دو دشمن دیرینه در شرق مدیترانه
بیش از یک دهه است که لبنان و اسرائیل در مذاکرات غیرمستقیم درباره مالکیت منابع گازی دریای مدیترانه درگیر هستند. با اینکه تاکنون هیچ توافقی شکل نگرفته، اسرائیل اعلام کرد از سپتامبر ۲۰۲۲ استخراج گاز از این ناحیه را آغاز میکند. در واکنش به آن، حزبالله تهدید کرد تا توافقی در این باره بین دولتهای طرفین امضا نشود، به اقدامات یکجانبه اسرائیل پاسخ نظامی خواهد داد. این تهدید کارساز بود و در اوایل سپتامبر، اسرائیل دلایل فنی را بهانه کرد تا استخراج را عقب بیندازد. سیاست داخلی در لبنان و اسرائیل بر منازعه این دو درباره مالکیت منابع گاز تأثیر میگذارد و مواضع طرفین در این کشمکش را سختتر میکند. امریکا در قالب میانجی بین این دو وارد شده و مدعی است که برای یک توافق با رعایت منافع مشترک آنها و پرهیز از جنگ بین طرفین کار میکند.
سید حسن نصرالله نیاز فوری اروپا به انرژی را مغتنم دانسته و در هماهنگی با دولت لبنان، سختگیری در تقسیم میدانهای گازی مورد مناقشه با اسرائیل را افزایش داده تا آن را مجبور به قبول منافع بیشتری برای لبنان کند. در صورت موفقیت لبنان در بهرهبرداری از این فرصت، اقتصاد این کشور میتواند رونق بگیرد و حزبالله نیز وجهه ملی قویتری در عرصه سیاسی آن خواهد یافت؛ البته منابع این منطقه در بهترین حالت فقط بخشی از کمبود انرژی اروپا را پوشش میدهند و اروپا باید در پی منابع دیگری نیز باشد.
از زمانی که منابع گازی در مرز دریایی لبنان و اسرائیل در شرق مدیترانه کشف شد، تاکنون به علت اختلاف بر سر خط مرزی، توافقی بر سر چگونگی تقسیم این منابع شکل نگرفته است. در ابتدا ناحیهای از دریا به وسعت ۸۶۰ کیلومترمربع بین خط مرزی ادعایی لبنان موسوم به خط ۲۳ و خط مرزی ادعایی اسرائیل موسوم به خط ۱ مورد منازعه بود. در سال ۲۰۱۲ میانجی امریکایی به نام فردریک هاف[۱] پیشنهاد کرد این ناحیه به نسبت ۵۵ درصد برای لبنان و ۴۵ درصد برای اسرائیل تقسیم شود، اما دولت لبنان نپذیرفت.[۲]
در اواخر سال ۲۰۲۰ مذاکرات غیرمستقیم دوباره آغاز شد و نمایندگان لبنان بر اساس مطالعات حقوقی و آبشناسی جدید، تقاضای خود را ۱۴۳۰ کیلومترمربع دیگر گسترش داده و به مرز جدیدی موسوم به خط ۲۹ در جنوب خط ۲۳ رساندند. اگر مرز دریایی در خط ۲۳ باشد، میدان گازی کاریش[۳] که مورد ادعای اسرائیل است، در آبهای آن قرار میگیرد، اما اگر مرز دریایی در خط ۲۹ باشد، نیمی از این میدان در آبهای لبنان و نیمی دیگر در آبهای اسرائیل قرار میگیرد. اکنون منازعه بین طرفین حول خط ۲۹ شکل گرفته است. کاریش که در عبری به معنای کوسه است، نام یک منبع گاز طبیعی در ۹۰ کیلومتری ساحل شرقی مدیترانه در جنوب لبنان است که در آستانه استخراج توسط اسرائیل است.
در پایگاه نیروهای سازمان ملل در شهر ناقوره در جنوب لبنان، پنج دور مذاکرات غیرمستقیم بین طرفین صورت گرفت و سپس یک میانجی جدید امریکایی به نام آموس هوکستین[۴] که کارشناس امنیتی وزارت خارجه در امور انرژی است، با سفرهای خود تلاش کرد طرفین را به هم نزدیک کند. اسرائیل برای آنکه لبنان را در مقابل کار انجامشده قرار دهد، همزمان با مذاکرات، در میدان کاریش به اقداماتی برای اکتشاف و استخراج گاز دست زد که درنهایت میتواند ۱۴۱۰ میلیارد فوت مکعب یا حدود ۳۸ میلیارد مترمکعب گاز را نصیب بهرهبرداران کند. اسرائیل پیش از این در میدانهای گازی دیگری به نام لویاتان و تمر[۵] در جنوب این منطقه، مشغول به استخراج منابع بزرگتری بوده است.
پس از شروع جنگ اوکراین و بحران انرژی، اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۲ از شرکت انگلیسی-یونانی انرجین[۶] خواست که پروژه استخراج میدان کاریش را بر عهده بگیرد و این شرکت با اعزام تجهیزات شناور، کار خود را آغاز کرد. اسرائیل ادعا کرده است که کار این شرکت در جنوب خط ۲۹ یعنی در آبهای اسرائیل متمرکز شده و لبنان تاکنون پرونده رسمی درباره خط ۲۹ به کنوانسیون سازمان ملل درباره حقوق دریایی[۷] ارائه نداده است؛ اما سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله، در چند سخنرانی خود تصریح کرده است که میدان گازی کاریش مورد اختلاف طرفین است و اگر اسرائیل پیش از توافق با لبنان به استخراج گاز از آن بپردازد، به این تأسیسات حمله خواهد کرد. در ۲ ژوئیه ۲۰۲۲ شاخه نظامی حزبالله پهپادهای شناسایی خود را به کاریش فرستاد و نیروی هوایی اسرائیل به واکنش برخاست. تصاویر مادونقرمز پهپادها از تأسیسات اسرائیل در کاریش و مختصات جغرافیایی آنها نشانگر آمادگی رزمی حزبالله است.[۸]
در ۳۱ ژوئیه دو فیلم منتشر شد که یکی از آنها توانایی حزبالله برای حمله به تأسیسات دریایی با موشکهای ساحل به دریا از نوع نور را نشان میداد و دیگری درباره گشتزنی حزبالله در نزدیکی مرز زمینی با اسرائیل بود. این گروههای گشت در مرز اسرائیل، از لحاظ تعداد و اندازه، نسبت به حالت عادی دو برابر شدهاند. پرواز پهپادهای حزبالله بر فراز اهداف اسرائیلی نیز افزایش یافته است. کامیونهای دارای برجک دیدهبانی هم که احتمالاً متعلق به حزبالله هستند، در مرز اسرائیل مستقر شدهاند و مستقیماً آن سوی مرز را رصد میکنند. واشنگتنپست میگوید ۲۲ پست دیدهبانی از این نوع در مرزها ظاهر شدهاند و نیروهای اسرائیل در هراس از عملیات حزبالله دستور آمادهباش دریافت کردهاند.[۹]
اسرائیل از نیروهای سازمان ملل در جنوب لبنان خواسته تا دخالت کنند، اما سخنگوی این نیروها میگوید آنها امکان آن را ندارند، چون دولت لبنان اعلام کرده است که کامیونهای دیدهبانی دارای مالک خصوصیاند و برای رصد محیط زیست و نه امور نظامی، به کار میروند. اسرائیل میگوید افرادی که در این کامیونها مستقرند از تجهیزات و سربازان اسرائیلی عکس میگیرند، اما نشان یک سازمان پوششی به نام «سبزهای بدون مرز» را روی پستهای خود نصب کردهاند که به نظر اسرائیل همان حزبالله است. یهودیانی که در شهرکهای جنوب مرز زندگی میکنند، بیشتر از گذشته نگران هستند. آنها با صدای اذان در مساجد لبنان و با آتشبازیهایی که لبنانیها برای جشن تولد برگزار میکنند، به یاد جنگهای حزبالله با اسرائیل، بهویژه جنگ تابستان ۲۰۰۶ میافتند.
با این حال، نصرالله بارها امیدواری خود برای حل مشکل از طریق مذاکره را ابراز کرده است، اما سابقه اسرائیل در دهها سال مذاکره با همسایگان آن تحت میانجیگری امریکا نشان میدهد که بدون ترس از همسایگان، اسرائیل حاضر به دادن امتیاز یا پایبندی به قراردادهای خود نیست؛ بنابراین، حزبالله سیاست خود را بر پایه مذاکره، همراه با آمادگی برای عملیات نظامی شکل داده است. این به سیاست خود اسرائیل در مذاکرات با همسایگانش نیز شباهت دارد که تاکنون ترکیبی از چماق و هویج بوده است. البته حزبالله در هیچ مذاکره یا ادعای حقوقی در این باره دخالت ندارد و بارها تصریح کرده است که فقط دولت لبنان میتواند توافق را اعلام کند. با این حال، وقتی دولت لبنان با اسرائیل به توافق مطلوب خود برسد، قطعاً همه طرفها نقش حزبالله در حصول آن را به خاطر خواهند داشت.
مرز منحنی به جای مرز مستقیم
به نظر میرسد جنگ روانی حزبالله باعث شده اسرائیل در مذاکرات غیرمستقیم با دولت لبنان نرمش نشان دهد. در همان روزی که فیلمهای آمادگی رزمی حزبالله منتشر شد، میانجی امریکایی به بیروت رفت تا در مورد طرح جدید لبنان بحث کند. در این پیشنهاد، دولت لبنان خط ۲۳ را به شرطی معیار قرار میدهد که اسرائیل ۸۰ کیلومترمربع اضافی از جنوب این خط را به لبنان واگذار کند. در این صورت، یک میدان گازی بزرگتر به نام قانا[۱۰] در شمال شرقی کاریش، بهطور کامل در آبهای لبنان قرار میگیرد؛ بنابراین، مرز دریایی بین طرفین، به شکل مستقیم و عمود بر ساحل نخواهد بود، بلکه به شکل منحنی با یک فراز و نشیب خواهد بود بهطوریکه یک بخش از این منحنی، به نفع لبنان به سمت جنوب میرود تا میدان قانا را دربر گیرد و بخش دیگر آن به نفع اسرائیل به سمت شمال میرود تا کاریش را پوشش دهد.
درواقع، ادعای لبنان درباره خط ۲۹ و تهدیدهای حزبالله علیه کاریش، بهعنوان ابزار چانهزنی بر سر میدان گازی قانا به کار رفته است تا اسرائیل در آینده نتواند ادعایی نسبت به مالکیت گاز در این میدان بزرگتر داشته باشد. اسرائیل که میداند جذب سرمایهگذاری و دفاع از تأسیسات گازی کاریش در مقابل حمله احتمالی حزبالله بسیار مشکل است، احتمالاً مجبور به پذیرش این طرح میشود. در این صورت، نهتنها میدان قانا بهطور کامل به لبنان تعلق میگیرد بلکه در مقایسه با طرح هاف، میانجی امریکایی که در ۲۰۱۲ مورد بحث بود، حدود ۴۰۰ کیلومترمربع در شمال خط ۲۳ به لبنان ملحق میشود. با اینکه میدان گازی کاریش نسبتاً کوچک است، اسرائیل عجله دارد تا از بحران انرژی اروپا استفاده کند و صادرات گاز از این حوزه را وارد بازار جهانی کند، اما بدون توافق با دولت لبنان و حزبالله چنین کاری غیرممکن است. مهم نیست که اسرائیل چقدر توانایی نظامی دارد، مهم این است که شرکتهای تولید و استخراج گاز حاضر نیستند سرمایه و نیروی انسانی و میلیونها دلار تجهیزات خود را به یک منطقه جنگی بفرستند. کنسرسیوم بینالمللی مسئول اکتشاف در این منطقه، به ریاست شرکت بزرگ فرانسوی توتال، تأکید کرده که قبل از حل منازعه، هیچ عملیاتی پیشرفت نخواهد کرد.
خواستههای لبنان که در طرح جدید آن آمده، شامل این موارد است: خط ۲۳ مرز دریایی باشد، اما کل میدان گازی قانا و استخراج از آن در اختیار لبنان قرار گیرد. نیز اسرائیل نباید انتظار هیچ پروژه مشترک و یا جبران مالی در مورد این میدان را داشته باشد. اسرائیل ظاهراً پذیرفته که در مقابل حفظ میدان کاریش برای خود، میدان قانا را به لبنان واگذار کند، اما به این شرط که برای یکسوم میدان قانا که از نظر اسرائیل در قلمرو آن قرار میگیرد، خسارت مالی دریافت کند. اسرائیل همچنین خواستار پروژه مشترک استخراج گاز از این میدانها توسط شرکت مورد نظر خود یعنی انرجین است. لبنان این شرایط را گامی در جهت عادیسازی روابط و به رسمیت شناختن اسرائیل میداند و بنابراین، آنها را رد میکند.
اما مشکل دیگری وجود دارد و آن ناپایداری سیاست داخلی در اسرائیل و لبنان است. سیاستمداران لبنانی پس از انتخابات ۱۵ ماه مه ۲۰۲۲ نتوانستهاند دولت جدیدی شکل دهند. مقامات این کشور درگیر بحث بر سر جانشینی رئیسجمهور میشل عون هستند که دورهاش در آخر اکتبر پایان مییابد. اگر جانشین او تا آن زمان مشخص نشود، لبنان وارد بحران قانون اساسی میشود؛ بنابراین، توانایی لبنان در مورد مذاکرات غیرمستقیم مرزی و تصمیمات مهم سیاسی کاهش مییابد، حتی برخی از سیاستمداران این کشور برای کسب اعتبار از آنچه لبنان میتواند در مذاکرات مرز دریایی به دست آورد، در رقابت با هم هستند و ممکن است به تخریب موضع یکدیگر و ایجاد شکاف بپردازند. از سوی دیگر، در اسرائیل نیز چند سال است که مشکلات داخلی باعث سقوط پیدرپی دولتها شده است. ائتلاف احزاب حاکم آن فروپاشیده و اکنون یک کابینه موقت بر سر کار است که قادر به تصمیمگیریهای بزرگ سیاسی نیست. انتخابات بعدی اسرائیل در ماه نوامبر، عرصه فشار تندروهای راستگرا بر دولت موقت در مورد هرگونه توافق مرزی است. تندروهای اسرائیل تمایل دارند توافق مرزی و گازی قبل از انتخابات به نتیجه نرسد تا رقیبان خود را فاقد کارایی معرفی کنند و بعداً در دولت خود، امضای این توافق را برای استفاده سیاسی به نام خویش تمام کنند. در هر صورت، هر دولتی در اسرائیل بر سر کار بیاید، چارهای جز توافق با لبنان در مورد مرز دریایی و مالکیت میدانهای گازی ندارد.
موضعگیریهای نصرالله علیه اسرائیل، مخالفان و موافقانی در لبنان دارد. ولید جنبلاط رهبر دروزیهای لبنان میگوید دبیر کل حزبالله مثل یک بازیگر در بازی بین ملتها رفتار میکند، درحالیکه باید لبنان را از جنگ حفظ کند. به قول او اگر جنگ در بگیرد، منجر به نابودی طرفین خواهد شد.[۱۱]
در مقابل، شارل ابینادر[۱۲] ژنرال بازنشسته لبنانی و کارشناس مسائل راهبردی میگوید اگر لبنان امکانات و بازدارندگی لازم برای اثبات قدرت خود را نداشت، اسرائیل به مذاکرات غیرمستقیم بازنمیگشت؛ و اگر اسرائیل وجود نیروهای کافی و توانمند لبنان برای جلوگیری از استخراج در میدان کاریش را به حساب نمیآورد، تاکنون استخراج گاز را شروع کرده بود. این ژنرال لبنانی میگوید پهپادها بر فراز حوزه کاریش پیامی برای اسرائیلیها بودند که جدیت و عزم حزبالله در مقابله با اهداف اسرائیل را نشان دادند. این پهپادها غیرمسلح بودند، اما رسیدن آنها به سکوی گازی به معنی آن است که پهپادهای مسلح نیز میتوانند به آنجا برسند.
نیروهای حزبالله در لبنان و سوریه در وضعیت آمادهباش هستند. برخی واحدهای نخبه آن که سالها در نزدیکی شهر حلب برای مقابله با شبهنظامیان تکفیری مستقر بودند، به جنوب لبنان اعزام شدهاند. به واحدهای ذخیره نیز آمادهباش داده شده است. یک مقام امنیتی لبنان میگوید این بزرگترین بسیج نیروها از جنگ ۲۰۰۶ تاکنون است. مانورهایی برای آزمایش کارایی واحدهای فرماندهی و کنترل و همچنین شبکه مخابرات حزبالله که در سرتاسر لبنان نصبشده، در جریان است.
اسرائیل نیز در مرز لبنان در حالت آمادهباش است. سامانههای ضد موشک و نیروی دریایی در اطراف میدان کاریش مستقر شدهاند. با این حال، ژنرال ابینادر وقوع جنگ را بعید میداند، زیرا بازدارندگی مؤثر باعث میشود احتمال جنگ کاهش یابد. با توجه به جنگ اوکراین و بحران انرژی، غرب در جستوجوی موقعیت پایدار در غرب آسیاست زیرا درگیری در این منطقه، اجازه سرمایهگذاری و استخراج گاز را نخواهد داد. میانجیگری اخیر امریکا برای پیگیری مذاکرات که از ژوئن ۲۰۲۲ تجدید شد، نشانهای از این موضوع است.
از سوی دیگر، غرب امیدوار است با احیای قرارداد اتمی ایران، نفت و گاز آن برای جبران کمبود در بازار انرژی و کاهش قیمتها به کار گرفته شود، اما هر دوی این پروندهها وابسته به اعطای امتیاز کافی به ایران و متحد آن حزبالله است. ایران در مذاکرات احیای برجام و حزبالله در مذاکرات لبنان و اسرائیل، در هماهنگی با هم در پی کسب امتیاز بیشتر هستند.
نگاه روسیه به جنوب
روسیه که به دلیل بحران اوکراین با تحریمهای غرب روبهروست، امیدوار است با کمک ایران، تحریمها علیه منابع انرژی خود را دور بزند. در جریان سفر ولادیمیر پوتین به تهران در ماه ژوئیه ۲۰۲۲ و پس از آن، مقامات مالی و تجاری روسیه و مدیران شرکتهای روسی شامل غول انرژی، گازپروم[۱۳] قراردادهای همکاری با مقامات ایرانی منعقد کردند. گازپروم بزرگترین شرکت گاز طبیعی در جهان و بزرگترین کمپانی روسیه است. این شرکت خطوط داخلی گاز روسیه و صادرات گاز به خارج، شامل خطوط انتقال گاز به اروپا و آسیا و چین را ساخته و مالک آنهاست. منابع گازی آن حدود ۳۵ تریلیون مترمکعب است. یک شرکت زیرمجموعه آن نیز در زمینه تولید نفت فعال است که منابع نفت آن به حدود دو میلیارد تن میرسد. سایر شرکتهای زیرمجموعه گازپروم در حوزههایی مانند امور مالی، رسانهای و هوانوردی فعالیت میکنند. اکثر سهام این شرکت متعلق به دولت است و از اینرو گازپروم در سیاستهای انرژی روسیه نظیر قیمتگذاری گاز و دسترسی به خطوط لوله، نقش اساسی را دارد.[۱۴]
روسیه بزرگترین منابع گازی جهان را دارد و بزرگترین صادرکننده گاز است. در اروپا ۲۵ کشور وابسته به گاز روسیه بودهاند و اکثر قراردادهای آنها ۲۵ ساله است. اغلب کشورهای اروپای شرقی بین ۷۵ درصد تا ۱۰۰ درصد گاز خود را از آن تأمین کردهاند. ۶۷ درصد گاز ترکیه، ۳۶ درصد گاز آلمان، ۲۷ درصد گاز ایتالیا و ۲۵ درصد گاز فرانسه از گازپروم آمده است. درمجموع، کشورهای اروپا تا پیش از این ۴۰ درصد درآمد گازپروم را تأمین کردهاند، اما امریکا و اوکراین در چند سال اخیر بهشدت با کنترل گازپروم بر خطوط لوله اروپا مخالفت کردهاند، چون آن را ابزار سیاسی و اقتصادی روسیه برای کنترل اروپا از طریق انرژی میدانند. امریکا از چند سال پیش از جنگ اوکراین، تحریم برخی شرکتهای وابسته به گازپروم و خطوط لوله آن را آغاز کرد. جنگ این فرصت را به امریکا داد تا کشورهای اروپایی را مجبور به پیروی از سیاستهای خود در این زمینه کند.
صادرات گاز و نفت روسیه با تحریم اروپا مواجه است، اما در صورت احیای برجام، روسیه میتواند وارد نوعی معاوضه انرژی با ایران شود. ایران دارای دومین ذخایر گازی جهان است اما به علت مصرف داخلی بالا و توسعه کمتر در حوزه استخراج گاز، تاکنون صادرات نسبتاً کمی در این زمینه داشته است. این کشور چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز در جهان است و تقریباً بهاندازه چین که حدود ۱۶ برابر ایران جمعیت دارد، گاز مصرف میکند. مصرف گاز ایران تقریباً بهاندازه جمع مصرف کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه است.[۱۵]
ایران میتواند بخش مهمی از گاز و نفت روسیه را برای مصرف داخلی خود دریافت کند و در عوض، مقدار معادل آن را از منابع خود در خلیج فارس صادر کند. در این صورت، حاملهای انرژی روسیه در پالایشگاههای ایران تصفیه شده و به بازار داخلی عرضه میشود. در عوض، روسیه درآمد گاز و نفت صادراتی ایران را دریافت میکند و یا در مقابل آن، کالاهای مورد نیاز خود را از ایران و کشورهای طرف معامله با ایران وارد میکند. ایران همچنین میتواند تانکرهایی را در دریا به کار گیرد تا حاملهای انرژی روسیه و فرآوردههای آن را به کشورهای دیگر منتقل کنند.[۱۶]
علیاکبر ولایتی، مشاور رهبری در زمینه سیاست خارجی، ضمن تأیید این معامله بزرگ، نام قزاقستان را نیز در کنار روسیه برای معاوضه قرار داد. اقتصاد قزاقستان بهشدت وابسته به نفت است اما به دریاهای آزاد، راه مستقیم ندارد؛ بنابراین، صادرات آن باید از طریق روسیه یا دریای خزر و سپس ایران باشد.
پوتین میداند که تحریمهای غرب علیه منابع انرژی روسیه حتی پس از پایان جنگ اوکراین یا عقبنشینی روسیه سالها ادامه خواهد داشت؛ بنابراین، در سفر خود به ایران توافق کرد که دو کشور برای ۴۰ میلیارد دلار پروژههای مشترک بهویژه در زمینه توسعه منابع گاز ایران در خلیج فارس و تولید گاز طبیعی مایعشده همکاری کنند تا ایران بتواند معاوضه بیشتری با گاز و نفت روسیه داشته باشد. حتی اگر غرب، صادرات حاملهای انرژی ایران به نفع روسیه را تحریم کند، ایران میتواند به درخواست روسیه، آن را با تخفیف در بازارهای جهانی عرضه نماید تا مشتریان خاص خود را پیدا کند.
روسیه همچنین نیاز به واردات بسیاری از کالاها دارد که ایران میتواند تولید کند و یا پس از احیای برجام، وارد کرده و به روسیه بفرستد. تجهیزات نیروگاهی، لوازمیدکی خودرو و قطعات رایانه از زمره این کالاها هستند. حتی اگر تحریمهای غرب علیه ایران ادامه یابد، روسیه چشم به مهارتها و تجربیات ایرانیان در دور زدن تحریمها دوخته است تا شرکتهای ایرانی کالاهای مورد نیاز آن را نیز تأمین کنند. همه اینها باعث میشود نقش ایران در اقتصاد و تجارت ۱۴۴ میلیون نفر مردم روسیه برای سالهای پیش رو تحکیم شود. انزوای روسیه در بازارهای مهمترین شریک تجاریاش یعنی اروپا که منجر به وابستگی نسبی اقتصاد روسیه به ایران میشود، نتایج سیاسی مهمی در آینده خواهد داشت که یکی از آنها نزدیک شدن سیاستهای دو کشور در مورد اسرائیل و سوریه است؛ البته روابط روسیه با چین و هند نیز گسترده است، اما با توجه به روابط اقتصادی نزدیک این دو کشور با غرب، روسیه نمیتواند برای تأمین نیازهای خود بر آنها تکیه کند. نیز در زمینه فروش حاملهای انرژی در بازارهای جهانی، چین و هند امکان معاوضه نفت و گاز با روسیه را ندارند.
ایران علاوه بر سود اقتصادی از قراردادهای جدید خود با روسیه، میتواند از فنّاوری و تجربیات روسها در عرصههای متنوعی برخوردار شود: ایران در پرتاب ماهوارههای بزرگ و دسترسی به مدارهای بالاتر، از آژانس فضایی روسیه کمک میگیرد. زیرساختهای ریلی و جادهای ایران برای مسیر حملونقل شمال به جنوب که قبلاً پیشرفت کندی داشته، با کمک فنی روسیه تسریع میشود. حملونقل هوایی ایران نیز در پروژههای مشترک با روسیه در حوزه ساخت هواپیما توسعه مییابد. یکی از همکاریهای راهبردی دو کشور در زمینه شکستن سلطه دلار در تجارت جهانی است. نظام مالی سوئیفت که تحت کنترل امریکاست، بانکهای دو کشور را تحریم کرده است. ایران و روسیه تلاش دارند با جلب همکاری قدرتهای نوظهور در گروه بریکس، دلار را بهتدریج از تجارت خود با این قدرتها حذف کنند.
لکههای سیاه در روابط روسیه و اسرائیل
نزدیکی روسیه به ایران باعث نگرانی عمیق اسرائیل است، اما روسیه در زمینههای دیگر نیز زنگ خطر را به صدا درآورده است. یک تحول اساسی، شروع روند تعطیلی آژانس یهود در روسیه است که به معنی تنزل مهم در روابط با اسرائیل تلقی میشود. در ابتدا باید با این تشکیلات آشنا شویم. آژانس یهود (آژانس یهودی برای اسرائیل)[۱۷] بزرگترین سازمان یهودی جهان است. مرکز آن در شهر قدس و شعبههای آن در بسیاری از مناطق جهان پراکنده است. تأسیس آن با این نام در ۱۹۲۹ برای عملیات عالیا[۱۸] یعنی مهاجرت و انتقال یهودیان پراکنده دنیا به فلسطین بوده تا به تشکیل اسرائیل منجر شود، گرچه قبل از آن نیز پروژه صهیونیسم را با همین مأموریت تحت نامهای دیگری پیگیری میکرد. آژانس از ابتدای کارش تا ۱۹۴۸ یعنی زمان تشکیل اسرائیل، حدود یک هزار شهرک و دهکده یهودی را در فلسطین تحت حاکمیت انگلیس برپا کرد.[۱۹]
این مأموریت پس از تأسیس اسرائیل نیز ادامه یافت و از ۱۹۴۸ تاکنون سه میلیون یهودی را در سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ اسکان داده است. مشهورترین رؤسای این تشکیلات حییم وایزمن و دیوید بنگوریون بودند که به ترتیب، اولین رئیسجمهور و اولین نخستوزیر اسرائیل شدند. اکنون آژانس علاوه بر مأموریتهای قبلی، تشویق سفر به اسرائیل، اردوهای آموزشی و تبلیغی و ترویج هویت یهودی بین جوانان در اسرائیل و سایر جوامع یهودی جهان را مأموریت خود میداند. در زمان حاضر، این هویت در حال افول است و اکثریت نسل جدید یهودیان، تعلق به اسرائیل یا آرمانهای صهیونیستی و یهودی را در خود احساس نمیکنند و این برای آینده صهیونیسم خطری جدی محسوب میشود. این موضوع در بین یهودیان روسیه چشمگیرتر است بهطوریکه فقط ۲۰ درصد از آنها با هویت یهودی پیوند دارند و اغلب یهودیان مهاجر از آن کشور به سایر نقاط جهان نیز رابطه فرهنگی و قومی خود را با جوامع دیگر یهودی بریدهاند.
حضور این آژانس در روسیه با توجه به جمعیت قابلتوجه یهودیان این کشور، نقش مهمی در روابط اسرائیل و روسیه دارد. اسرائیل برای رقابت جمعیتی با فلسطینیها همواره روی مهاجرت یهودیان روسیه حساب میکند. بهعلاوه، مهارتهای علمی و فنی که آنها در روسیه فراگرفتهاند، برای اسرائیل اهمیت زیادی دارد. در گذشته، شوروی با سختگیریهای خود، موانع مختلفی بر سر راه مهاجرت یهودیان به اسرائیل میگذاشت. شعبه روسی آژانس یهود تحتفشار شدید امریکا در سال ۱۹۸۹ یعنی کمی پیش از فروپاشی شوروی تأسیس شد تا ترتیب انتقال یهودیان بهویژه نخبگان آنها را به اسرائیل بدهد. در آن زمان، میخائیل گورباچف رهبر شوروی برای دریافت کمک اقتصادی از غرب، مجبور شد تن به فشار امریکا بدهد تا صدها هزار یهودی روس عازم اسرائیل شوند.[۲۰]
بسیاری از آنها نیروهای ماهر فنی یا علمی تربیتشده در دانشگاهها و آموزشگاههای شوروی سابق بودند. در آن زمان، از یهودیان شوروی حدود یک میلیون نفر به اسرائیل، ۳۲۵ هزار نفر به امریکا و ۲۱۹ هزار نفر به آلمان رفتند. رویه آژانس یهود این است که با انواع وعده یا فشار و ارعاب در مورد سامیستیزی و شرایط بد آینده، یهودیان را وادار به ترک وطن کند. این وضعیت اکنون با استفاده از شرایط جنگی، در مورد یهودیان روسیه و اوکراین در حال انجام است. فراری دادن مغزها و سرمایهها و بردن آنها به اسرائیل، یک انگیزه مهم برای این عملیات است. بسیاری از یهودیان روسیه، سرمایهداران، دانشمندان، پزشکان و مهندسان آن کشور هستند.
از سوی دیگر، از زمان سقوط شوروی تاکنون بخش مهمی از اقتصاد روسیه توسط سرمایهداران یهودی اداره شده و بسیاری از رسانههای روسی در مالکیت یهودیان بوده است. روابط رهبران روسیه و اسرائیل در دوران پوتین گسترده بوده، مثلاً بنیامین نتانیاهو در چهار سال آخر دوران نخستوزیری خود، بیش از هر مقام مهم خارجی از کرملین دیدار کرد. جانشین او نفتالی بنت نیز روابط نزدیکی با پوتین داشت. این روابط برای پوتین مهم بود، چون نفوذ یهودیان روس که قبلاً به اسرائیل مهاجرت کرده بودند، مثل سرمایهای در خدمت روسیه قرار داشت. پوتین از طریق نفوذ این یهودیان، بر تصمیمات غرب تأثیر میگذاشت، اما اکنون با بحران اوکراین و تحریمهای غرب، ساختار این زنجیره به هم ریخته است.
از دیدگاه اسرائیل، یک علت مهم نزدیک شدن به روسیه تا پیش از قضایای اوکراین، درک این واقعیت بود که جایگاه امریکا در غرب آسیا در حال افول است. حتی در ابتدای بحران اوکراین، اسرائیل تلاش داشت خود را بیطرف معرفی کند تا روابط با مسکو را حفظ کند، اما با روی کار آمدن لاپید و شدت گرفتن عواقب این جنگ، شرایطی شبیه دوران جنگ سرد ایجاد شده که بر اساس آن، اسرائیل خود را متعلق به اردوگاه امریکا میداند. مثلاً روسیه دریافت که چند صد سرباز اسرائیلی به نفع اوکراین میجنگند و واحدهایی از ارتش اسرائیل در پوشش درمان سربازان اوکراینی در آن کشور حضور دارند. یائیر لاپید در هنگامی که وزیر خارجه اسرائیل بود، جنگ روسیه در اوکراین را محکوم کرد و روسیه را متهم به جنایات جنگی نمود. لاپید پس از رسیدن به نخستوزیری، درباره اهمیت آژانس یهود گفت: «جامعه یهودیان روسیه عمیقاً با اسرائیل ارتباط دارد و اهمیت آن در هر بحث سیاسی با رهبران روسیه مطرح میشود».[۲۱]
از زمان شروع جنگ اوکراین، اظهارات برخی از مقامات روسیه و رسانههای این کشور نشان از مخالفت با سیاستهای اسرائیل و سازمانهای یهودی دارد. وزیر خارجه سرگئی لاوروف چندی پیش طی یک مصاحبه با تلویزیون ایتالیا گفت: «آیا زلنسکی (رئیسجمهور اوکراین) یهودی است؟ هیتلر هم ریشههای یهودی داشت. بزرگترین یهودستیزان دقیقاً یهودی هستند … این واقعیت که زلنسکی یهودی است، وجود عناصر نازی در کشورش را نفی نمیکند … معتقدم آدولف هیتلر هم خون یهودی داشت».[۲۲]
مقالات رسانههای روسیه حاکی است که آژانس یهود به نفع اسرائیل، فرار مغزها، سلبریتیها و نخبگان ثروتمند را اداره میکند. این یک نگرانی بزرگ است: از آغاز جنگ اوکراین، موج جدیدی از مهاجرت نخبگان روسیه شامل کارکنان صنایع حساس و فناوری بالا به راه افتاده که مقصد آنها کشورهای غربی یا اسرائیل است. روزنامه لوموند میگوید ۱۶ هزار تبعه روس در ۵ ماه اول جنگ، به اسرائیل مهاجرت کردهاند که سه برابر آن در سال ۲۰۲۱ است. بهعلاوه حدود ۳۴ هزار تبعه روس نیز تحت عنوان جهانگرد به اسرائیل رفتهاند.[۲۳]
امروزه روسیه و اوکراین مهمترین نقاط تمرکز آژانس یهود برای مهاجرت به اسرائیل هستند. بسیاری از نخبگان اقتصادی و علمی این دو کشور یهودیاند. تخمین جمعیت یهودیان روسیه حدود ۱۸۰ هزار تا ۳۸۰ هزار نفر است که با احتساب خویشان آنها که میتوانند به اسرائیل مهاجرت کنند، به ۵۷۰ هزار نفر میرسد.[۲۴]
آژانس یهود در کییف پایتخت اوکراین نیز فعال است. یهودیان اوکراین بین ۵۶ هزار تا ۱۴۰ هزار نفر تخمین زده میشوند و با احتساب خویشان آنها حدود ۲۰۰ هزار نفر از اوکراینیها میتوانند به اسرائیل مهاجرت کنند.[۲۵]
تعطیلی آژانس یهود ضربه روسیه به دولت لاپید است که در زمان حساسی وارد شده است. اگر دولت لاپید نتواند منافع یهودیان مقیم خارج را حفظ کند، شانس اندکی در انتخابات آینده اسرائیل در نوامبر ۲۰۲۲ خواهد داشت. اقدام برای تعطیلی آژانس یهود در روسیه، در تلافی موضع اسرائیل درباره جنگ اوکراین تلقی شده است، اما وزارت دادگستری روسیه میگوید تصمیم برای انحلال نمایندگیهای آژانس یهود به علت تخلف از قوانین روسیه در مورد جمعآوری و انتقال اطلاعات شهروندان روس است. آژانس یهود از طرف دولت اسرائیل مأموریت دارد که مهاجرت یهودیان به اسرائیل را سازمان بدهد. مؤسسات یهودی دیگری نیز در روسیه مشغول هستند تا برای اسرائیل تبلیغ کنند، زبان عبری بیاموزند یا جهانگرد جذب کنند. با تعطیلی آژانس یهود که مهمتر از همه است، احتمالاً آنها نیز بسته خواهند شد. اشخاص و سازمانهای یهودی دیگر روسیه نیز به علت رابطه با اسرائیل تحتفشار قرار دارند. خاخام اعظم مسکو که نزدیک به سه دهه این سمت را در اختیار داشته، به علت مخالفت با سیاستهای روسیه از آن کشور گریخت. از زمان سقوط دولت شوروی تاکنون، اینگونه اقدامات سابقه نداشته است.
بیشتر بودجه آژانس یهود از طریق سرمایهداران یهودی در امریکای شمالی تأمین میشود و ریاست آن نیز بر عهده یک میلیاردر امریکایی است؛ بنابراین روسیه نقش قوی امریکا در تحریک بحران اوکراین از سالها پیش از جنگ را دسیسهای برای تضعیف این دو کشور در جهت منافع امریکا و متحدانش ارزیابی میکند. فرار مغزها و سرمایههای یهودی به مقصد اسرائیل و امریکا یکی از نتایج این بحران است. از نظر روسیه، آژانس یهود عاملی برای جمعآوری اطلاعات آنها بهمنظور استفاده امریکا تلقی میشود. مؤسسات امریکایی که تا پیش از این در روسیه فعال بودند، یکییکی تعطیل یا اخراج شدهاند، مانند مرکز کارنگی در مسکو[۲۶] که یک اندیشکده سیاسی زیر نظر بنیاد کارنگی امریکا بود و پس از سقوط شوروی، برای تحقیق در امور روسیه دائر شد. این مرکز تا پیش از تعطیلی در آوریل ۲۰۲۲ بزرگترین اندیشکده اروپای مرکزی و شرقی محسوب میشد. از نظر روسیه، این سازمانها پوششی برای سازمان جاسوسی امریکا سیا تلقی میشوند. درمجموع به نظر میرسد روسیه و غرب وارد دوران تازهای از جنگ سرد شدهاند که اسرائیل و اوکراین محور آن هستند. نزدیک شدن روسیه به ایران و دور شدن آن از اسرائیل، تحولاتی راهبردی هستند که آینده جهان را شکل خواهند داد.
پوتین در موزه یهودیان مسکو در ۲۰۱۳: روابط گرم دولت روسیه با یهودیان به دنبال بحران اوکراین تیره شده است.
بخشی از ساختمان مرکزی آژانس یهود در شهر قدس با علامت آژانس به نشانه حمایت از یهودیان جهان و انتقال آنها به اسرائیل
پوستر تبلیغاتی سازمانهای یهودی در اوایل قرن بیستم برای تشویق مهاجرت یهودیان روسیه به امریکا
[۱]Frederic Hoff
[۲] https://www.crisisgroup.org/middle-east-north-africa/east-mediterranean-mena/lebanon/time-resolve-lebanon-israel-maritime-border-dispute
[۳] Karish
[۴] Amos Hochstein
[۵] Leviathan and Tamar
[۶] Energean
[۸] https://www.middleeasteye.net/opinion/israel-lebanon-karish-gas-war-preparing-is
[۹] https://www.washingtonpost.com/world/2022/08/13/israel-lebanon-border-threat/
[۱۰] Qana
[۱۱] https://www.middleeasteye.net/opinion/israel-lebanon-karish-gas-war-preparing-is
[۱۲] Charles Abi Nader
[۱۳] Gazprom
[۱۴] https://en.wikipedia.org/wiki/Gazprom
[۱۵] https://www.worldometers.info/gas/gas-consumption-by-country/
[۱۶] https://www.politico.eu/article/russia-eyes-iran-as-sanctions-busting-backdoor-for-oil-sales/
[۱۷] Jewish Agency for Israel
[۱۸] Aliyah
[۱۹] https://en.wikipedia.org/wiki/Jewish_Agency_for_Israel
[۲۰] https://mronline.org/2022/07/26/with-eye-on-the-cia-moscow-cracks-the-whip-at-israel/
[۲۱] https://www.middleeastmonitor.com/20220809-why-did-moscow-shut-down-the-jewish-agency-office/
[۲۲] https://jewishunpacked.com/are-russian-jews-in-peril-chief-rabbi-of-moscow-flees-into-exile/
[۲۳] https://www.lemonde.fr/en/international/article/2022/07/29/russia-threatens-to-close-jewish-agency-office-in-moscow_5991902_4.html
[۲۴] https://www.jpr.org.uk/country?id=274
[۲۵]https://www.jpr.org.uk/country?id=344
[۲۶] Carnegie Moscow Centre