گفتوگوی مینا محمدی خراسانی با نرگس طیبات
بیکاری یکی از علتهای جدی ایجاد فقر است و دستکاری دولتها در آمار اشتغال، هرچند روی نمودار بیکاری را کنترل کرده است، اما نانی از آن عاید سفرههای خالی نشده است.
یکی از رویکردهایی که با قدرتمند شدن جامعه مدنی گسترش یافته کسبوکار اجتماعی است. تعریف عمومی کسبوکار اجتماعی آن را بین مؤسسات خیریه و بنگاههای کاملاً انتفاعی قرار میدهد؛ بهگونهای که همانند یک مؤسسه خیریه یا سمن، مأموریت ایجاد تأثیر مثبت اجتماعی را دنبال میکند، اما فرض بر آن است که وابسته به تزریق مداوم منابع نباشد و به پایداری و خوداتکایی برسد. هدف بنیانگذاران و سرمایهگذاران نهتنها کسب سود، که ایجاد تأثیر مثبت است. درواقع سود این کسبوکار (یا بخشی از آن) صرف گسترش آن میشود و فقط اصل سرمایه یا اصل سرمایه و بخش محدودی از سود کسبوکار به سرمایهگذاران برمیگردد. از منظر دیگر، هر کسبوکار اجتماعی مثل یک بیزنس انتفاعی بهدنبال کسب سود است، اما سود فقط مالی نیست، بخش مهمی از آن را مأموریت مجموعه دربرمیگیرد.
مؤسسه مهرباف یکی از مؤسسات کارآفرین در حوزه کسبوکار اجتماعی است. نرگس طیبات، از مؤسسان مهرباف در مصاحبه با چشمانداز از سابقه فعالیتهای اجتماعی، ایده ایجاد مهرباف و سختیهای کارآفرینی در ایران میگوید و از اصول مهم مؤسسه یعنی آموزش، طراحی نوآورانه و متکی بر طرحهای بومی و انعطافپذیری در برابر شرایط خاص زنان برای ما میگوید. هرچند در این سالها آبی از دیگ آمار دولتها برای جامعه گرم نشده است، اما شاید راهحلهایی از این دست درصورتیکه حمایت جدی نشود، بتواند الگویی جذاب در مقابل سرمایهداری افسارگسیخته باشد.
لطفاً تاریخچه مختصری از مجموعه خود ارائه کنید.
فکر تأسیس پروژه کارآفرینی مهرباف در دیماه ۱۳۹۰ مطرح شد. مؤسسان مهرباف سه زن هستند که از دهه ۷۰ در حوزه زنان و کودکان در قالب سازمانهای مردمنهاد (سمنها) فعالیت داشتهاند. با توجه به فعالیت نظری و عملی در این حوزهها و بهخصوص حوزه زنان در سال ۱۳۹۰ آنها به این نتیجه رسیدند که ایجاد یک بنگاه اقتصادی کارآفرینی میتواند ضمن ایجاد کار برای زنان در توانافزایی آنها نیز مؤثر باشد. با توجه به تجربههای کسبشده در فعالیتهای اجتماعی و کار در سازمانهای مختلف، آنها داشتن کار مستقل و هویت مستقل اقتصادی را برای زنان یک امر ضروری میبیند و بنا بر همین تجربه طولانیمدت طرحی نوشته شد که شامل سه مرحله کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت بود. در این سه مرحله برنامه آموزش بهعنوان رکن اساسی طرح دیده شد. ایجاد کار همراه با آموزش و کسب درآمد از ملزومات این طرح بود. با توجه به برخی مؤلفههای مشخص کارآفرینی مانند خلاقیت، توسعه و زنده کردن هنرها و فنون بومی، محور کار را تولید لباسهای بافتنی قرار دادیم، با این پیشینه نظری که زنان ایرانی از زمانهای دور به بافت انواع پوشش بافتنی و بافت فرش و گلیم تسلط داشتهاند. نقش و رنگپردازی زنان ایرانی در بافت انواع فرش در نقاط مختلف ایران بینظیر است و اصالت نقشهای ایرانی در دنیا شناخته شده است. غیر از این استدلال در سالهای جنگ و تحریم، زنان ایرانی بهخصوص در تهران و شهرهای نزدیک، بهدلیل تحریم و عدم ورود لباسهای خارجی با خرید ماشینهای بافتنی به بافت لباس برای خود و فامیل اقدام کردند. در آن سالها همانطور که در طرح مهرباف توضیح داده شده است زنان زیادی با این ماشینها کار میکردند که محصولاتشان در شهر قابلرؤیت بود؛ البته دیدن نمایشگاه لباسهای بافتنی زن جوانی که اتفاقاً در تأسیس و راهاندازی مهرباف هم با گروه مؤسس همراه بود، انگیزه ما را برای تأسیس مهرباف بیشتر کرد. علاوه بر تعیین محتوای کار، مؤسسان مهرباف در نظر داشتند یک نمونه کارگاه را برای اشتغال زنان طراحی کنند که در آن زنان بتوانند علاوه بر آموزش، کسب کار و داشتن هویت اقتصادی در محیطی امن مشغول به کار شوند تا شأن انسانی و رقابت سالم و انعطافپذیری در برابر شرایط خاص زنان مراعات شود. همچنین زنان با گرفتن حقوق ماهانه منظم بر اساس قانون کار و داشتن بیمههای اجتماعی تا بتوانند سطح آموزش و بهداشت خود و خانواده خود را افزایش دهند و سطح ناامنی اقتصادی آنها کمی برطرف شود.
اگر این مجموعه را یک کسبوکار اجتماعی معرفی میکنید، لطفاً در قالب تعریف کلی کسبوکار اجتماعی بفرمایید که مأموریت شما چیست؟ چه معضل اجتماعی را نشانه گرفتهاید که هویت مجموعه با آن بیان میشود؟
مأموریت اصلی مهرباف ایجاد کار برای زنان است. یکی از معضلات کنونی جوامع بیکاری است که جامعه ایران نیز با آن روبهرو است؛ بنابراین مؤسسان مهرباف ایجاد شغل برای زنان را هدف اصلی مهرباف میدانند. آموزش نیز به زنانی که در حرفههای مربوط به مهرباف مانند بافتنی و خیاطی و کارهای دستی مهارتی ندارند، در دستور کار مهرباف قرار دارد. استقلال مالی زنان و به همراه آن کم کردن مشکلات مالی خانوادهها، کمک در بالا بردن آموزش خانواده (کودکان) با توجه به درآمد مادر میتواند کیفیت زندگی خانواده را بهبود ببخشد.
چقدر تعهد دارید که سود (مالی) کسبوکارتان را صرف گسترش آن (مقابله با معضل اجتماعی مدنظرتان) کنید؟
مؤسسان مهرباف در طرح خود تصریح کردند و هم به این اصل معتقدند که اگر مهرباف بتواند سودی کسب کند، این سود در گسترش مهرباف هزینه شود. گسترش مهرباف و ایجاد کار برای تعداد زنان بیشتر، اولویت است. بنا بر همین اعتقاد همه مدیران مهرباف مانند بقیه همکاران حقوقبگیر هستند و هر ماه حقوق خود را از حسابداری دریافت میکنند. حقوق همه کارکنان بر اساس توانایی، سابقه کار و مؤثر بودن در مجموعه محاسبه و پرداخت میشود.
- درباره تعهد مورد اشاره در بالا و میزان هزینه، دستاورد، سود، درآمد و سهم اختصاصی برای گسترش بیشتر هدف مرکزی مجموعه چقدر شفاف هستید؟
مدیریت مهرباف در پایان هر سال برای همه همکاران در جلسهای درباره وضعیت مالی و چگونگی روند کار صحبت میکند. در این گفتوگوها همه مشکلات و دستاوردها که همکاران هر روزه شاهد آن هستند جمعبندی میشود. علاوه بر اینکه مؤسسان مهرباف بر اساس اعتقاد و آرمان خود تمایل دارند مهرباف گسترش یابد تا زنان بیشتری جذب کار شوند. از نظر شفافیت هم تا امروز هیچ مشکلی با همکاران وجود نداشته است و همه میتوانند در جریان امور مالی قرار بگیرند. برای نمونه یک سال که مهرباف از نظر مالی موفق بود، صندوقی قرضالحسنه تشکیل داد که برای هر عضو ۱۰۰ هزار تومان پسانداز در نظر گرفت تا همکاران بتوانند با پرداخت حق عضویتی ماهانه وام مختصری بگیرند و بدون پرداخت سود، اصل پول را به صندوق بازگردانند.
- تفاوت کسبوکار شما با یک شرکت انتفاعی چیست؟
در مهرباف چند اصل رعایت میشود که به نظر با کسبوکارهای انتفاعی تفاوت اساسی دارد:۱. همه کارکنانی که در مهرباف مشغول به کار هستند، اگر در حوزه بافندگی یا خیاطی نیاز به آموزش نیاز داشته باشند، در محل و با سرگروههای بافندگی و خیاطی این آموزش را بهطور رایگان میبینند؛ ۲. به همه کارکنان حقوقی پرداخت میشود که از طرف وزارت کار مشخص شده است؛ البته افراد باسابقه بیشتر قطعاً حقوق بالاتری دارند؛ با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه شاهدیم که خیلی از کارگاههای کوچک انتفاعی از پرداخت حقوق با پایه وزارت کار خودداری میکنند؛ ۳. همه افراد واجد شرایط بیمه در مهرباف بیمه هستند. بیشتر کارگاههای خُرد در ایران از بیمه کردن کارگران سر باز میزنند؛ ۴. داشتن ساعت کاری ۱۸۶ ساعت در ماه که کمتر از ساعت کار تعیینشده وزارت کار است و تعطیلی تمام تعطیلات رسمی علاوه بر پنجشنبهها؛ ۵. داشتن مرخصی ماهانه برای هریک از کارکنان؛ ۶. داشتن برنامه منظم صبحانه در ساعت ۱۰ صبح شامل خوردن نان و پنیر و چای با هزینه مهرباف و داشتن دو زمان استراحت در ساعت ۱۲ و ۳ بعدازظهر با صرف چای با زمان مشخص ۱۰ دقیقهای و همچنین زمان ناهار؛ ۷. داشتن انعطاف در ساعتهای کاری زنان با توجه به داشتن فرزندان کوچک یا مدرسهای که نیاز به حضور مادران هست و ایجاد کار در منزل برای جبران مالی؛ ۸. بحث هویتبخشی به کار زنان شاغل در مهرباف از اهمیت ویژهای برخوردار است. در مهرباف طراحان، بافندگان و خیاطها کارشان با نام خودشان در کاتالوگهای سالانه ثبت میشود که ضمن احترام به کارشان آنها دارای یک سابقه مکتوب کاری نیز میشوند. هیچ اثری به نام مهرباف ثبت نمیشود مگر اینکه کاری با مشورت گروهی از طراحان و بافندگان انجام شود و بدون نام مشخص و صرفاً با نام مهرباف به بازار عرضه شود. طراحان جوان که اکثرشان دانشآموخته رشتههای هنری هستند از شروع کار طرحهایشان با نام خودشان در کاتالوگها و شبکههای اجتماعی ثبت میشود که بهعنوان سابقه مکتوب میتواند در ادامه تحصیل یا اداره یک کارگاه یا تأسیس یک برند جدید به آنها کمک کند.
آیا فکر میکنید که کسبوکار شما به پایداری رسیده یا نیازمند جذب منابع بیشتر است؟
با توجه به حمایت نکردن دولت و وضعیت اقتصادی موجود و افزایش بیرویه قیمت مواد اولیه مهرباف هم مانند بیشتر تولیدیهای انتفاعی یا غیرانتفاعی دچار مشکلات جدی است. از نظر تولید کالا و پذیرش بازار و استقبال از کارهای مهرباف، ما خود را در وضعیتی بسیار مناسب بعد از هفت سال کار میبینیم، که این نقطه خوداتکایی مالی بسیار در پایداری مهرباف اهمیت دارد. ولی در سال ۹۶ و بهخصوص ۹۷ با بالا رفتن قیمتها، مهرباف نیز با معضلات بسیاری روبهرو است. از نظر جذب منابع اگر بحث مالی باشد، ما در دو سال گذشته تقاضای وام از صندوقهای کارآفرینی کردیم، ولی با پاسخ نبود بودجه روبهرو شدیم.
درباره انگیزهها و مشوقهایتان بگویید. چشمانداز پیشروی شما چیست؟
انگیزه مؤسسان مهرباف کار برای زنان و داشتن هویت اقتصادی آنهاست؛ کاهش مشکلات مالی و افزایش کیفیت زندگی. یکی دیگر از انگیزههای مهرباف اهمیت به سلیقه و تنوع در نوع پوشش زنان ایرانی است که زنان طبقه متوسط بتوانند لباسهای بافتنی طراحیشده طراحان جوان ایرانی را بدون کپیبرداری از کارهای خارجی بپوشند. مهرباف در طرح خود مخاطب اصلیاش را طبقه متوسط تعریف کرده و تمام تولیداتش را بر اساس خواست و وضعیت اقتصادی مخاطب خود تعریف کرده است. معمولاً در کشورهایی مثل ایران که صنعت مد سابقه ندارد و اکثر لباسها وارداتی هستند، مهرباف و طراحانش تمام تلاش خود را کردهاند تا لباسهایی را طراحی کنند که از نظر ساختار، رنگ و طرح از نظر کمّی و کیفی چیزی کمتر از تولیدات کشورهای منطقه نداشته باشند. با این انگیزه طراحان جوانی در مهرباف کار کردهاند که با توجه به گذر زمان دارای تجربههای موفقی شدند.
مشوق ما در تمام این سالها زنانی بودهاند که به شکل نهادینه به بحث کار و کارآفرینی توجه ویژه داشتند و مسئله زنان و حل مشکلاتشان برای آنها دغدغهای جدی بوده است در تمام این سالها همراه مهرباف بودند. ضمن اینکه کالاهای تولیدی مهرباف برایشان جذابیت داشته و از نظر کمی و کیفی برایشان قابلقبول بوده است.
چشمانداز ما برای مهرباف داشتن کارگاهی بزرگ با زنان بیشتر و استفاده بهینه از سنت بافندگی زنان ایرانی است که در تمام این سالها بهخوبی و بهدرستی از این ظرفیت استفاده نشده است.
درباره انتظاراتتان از دولت و مردم (جامعه مدنی) بگویید.
مهرباف از هفت سال گذشته تا امروز با پشتیبانی و همراهی مردم (خریداران جزء و مغازهداران) توانسته به کار خود ادامه دهد. خرید پوشاک داخلی و ارج گذاشتن به هنر دستی زنان و تولید ملی همه در حد بحث و حرف باقی مانده و توجه کافی به این بخش نمیشود. باید از طریق رسانههای دولتی درباره تولید ملی و اهمیت آن برای ایجاد شغل که برای مردم قابللمس است، کار و تبلیغ شود. انتظار ما از دولت حمایت واقعی از تولیدکنندگان است؛ حمایتهایی مانند ثابت نگهداشتن حداقل قیمت نخ و یا پارچه و …
مجموعه در چه قالبی ثبتشده: شرکت انتفاعی، تعاونی، خیریه، سمن…؟ آیا قوانین حاکم بر کسبوکار شما (قوانین بیرونی: دولت، مالیات و …) با شرکتهای انتفاعی متفاوت است؟
مجموعه مهرباف بهعنوان شرکت خصوصی ثبتشده و تمام قوانین حاکم بر کسبوکار ما درست مانند شرکتهای انتفاعی است. بهطور مثال مأموران مالیات حتی با دیدن مجموعه و توضیح اهداف آن حاضر به هیچ نوع همکاری نیستند و مالیاتی که تعیین میکنند مانند مالیاتی است که برای شرکتهای انتفاعی مشخص میشود.
اگر سمن نیستید، محل افتراق شما با آن چیست؟
مهرباف سمن نیست. مهرباف یک بنگاه اقتصادی است که صرفاً به تولید و فروش کالا میپردازد. حال با توجه به توضیحاتی که در بالا داده شد، نوع محتوای کار یک نوع کسبوکار اجتماعی است. ما در مهرباف آموزش مهارتهای زندگی یا آموزش بهداشت نمیدهیم و یا مشاورههای روانشناسی. کاری که سمنها بر عهدهدارند ولی اگر همکاران با معضلی روبهرو شدند بهدلیل آشنایی با فعالیت سمنهای مختلف آنها را برای گرفتن مشاوره یا شرکت در کارگاههای آموزشی به مراکز مختلف معرفی میکنیم.
اگر این گزاره درست باشد که چارچوب قانونی مشخصی برای ثبت و فعالیت کسبوکار اجتماعی در ایران وجود ندارد، با توجه به قوانین موجود چه چارچوبی را کاراتر میدانید؟ چرا؟
بحث ثبت و فعالیت کسبوکار اجتماعی بحثی مفصل است. مهرباف در شروع کار خود با معضل ثبت خود روبهرو بود، چون این شغل از نظر قانونی تعریف ندارد و کار مهرباف جزو مشاغل خانگی محسوب میشود و هیچ مرجعی هم حاضر نیست زحمتی بکشد و برای آن یک تعریف مشخص بدهد. ما با مراجعه به بخش کارآفرینی وزارت کار هم دیدیم که هنوز یک بخش مستقل و کارآمد برای تعریف کارآفرینیها وجود ندارد بنابراین هر کسی که شغلی را راه انداخت با حداقل نفرات و بدون رعایت مؤلفههای کارآفرینی، خود را کارآفرین میداند و هیچ نظارتی هم حتی از نظر اجرای قانون کار و بیمه وجود ندارد.
با چه مشکلات و محدودیتهایی در ارتباط با قوانین روبهرو هستید؟
کارآفرینی طبق تعریف استاندارد بینالمللی باید یک متولی داشته باشد که نظارت کارگاههایی نظیر مهرباف بر عهده این نهاد باشد. در حال حاضر وزارت کار یک بخش کارآفرینی دارد که فقط کار نظری میکند. زنان کارآفرین و بنیاد توسعه کارآفرینی هم تشکیلات خود را دارند، ولی هیچ پوشش قانونی وجود ندارد که این نهادها بتوانند بهطور مشخص بر عملکرد کارگاهها و مراکز کارآفرینی نظارت داشته باشند. مالیات از مراکزی مثل مهرباف باید تعریف مشخص خود را داشته باشد نه اینکه مانند بنگاههای انتفاعی با آن برخورد شود. همینطور بیمه افراد را باید دولت پرداخت کند نه مهرباف و حتی کارکنان نباید سهمی در پرداخت آن داشته باشند.
برای گسترش کسبوکار اجتماعی در ایران آیا پیشنهادی دارید؟ (از منظر قانونگذاری، اجتماعی، فرهنگسازی…)
- مهمتر از همه بحثها این است که باید کارآفرینی تعریفی واحد و مشخص داشته باشد و همه افراد که ادعای ایجاد کارآفرینی دارند، ملزم به اجرای مؤلفههای آن باشند.
- این تعریف باید از طرف نهادی در وزارت کار بررسی و در صورت رعایت همه نکات (ایجاد کار بر اساس هنر و فنی مغفول مانده یا هنری مدرن بر اساس ضروریات جامعه، دادن حقوق قانونی با تمام ضمایم آن، رعایت ساعت کار و مرخصیها و …) پذیرفته شود و به مراکزی مانند اداره مالیات و بیمه و شهرداریها اسامی این مراکز داده شود تا بر اساس وضعیت اقتصادی و فعالیت محتوایی این نوع کارگاهها تصمیمگیری شود.
- به تولیدکنندگان امنیت خاطر داده شود.
- شرکت کارگاههای کارآفرینی در سمینارها، نمایشگاههای داخلی و خارجی با ایجاد تسهیلات مشخص باشد.
- دولت با حمایت خود از کسبوکارهای اجتماعی و ایجاد تسهیلات بیشتر برای آنها میتواند نوعی فرهنگ را در جامعه پیش ببرد که جوانان تشویق شوند در این امور کار و فعالیت کنند و فقط به دنبال کسب کارهای پرسود و پرخطر نباشند.
آیا فکر میکنید که نهادهای بینالمللی بتوانند به توسعه کار شما (یا کارهایی مشابه آنچه شما انجام میدهید) کمکی کنند؟
نهادهای بینالمللی قطعاً میتوانند به توسعه کارهای اینچنینی کمک کنند ولی ما به دلایل روشن با صراحت هرگونه کمکهای بینالمللی را از شروع کار مهرباف نفی کردهایم و نفی میکنیم. طی این سالها پیشنهادهایی هم داشتیم که بسیار از نظر اقتصادی میتوانست راهگشا باشد ولی ترجیح دادیم به همراهان داخلیمان اکتفا کنیم. خوشبختانه کار مهرباف و پذیرفته شدنش در بازار کنونی ایران و خوداتکایی اقتصادیاش و مهمتر از همه ماندنش از نظر بعضی از افرادی که در حوزه اقتصادی مطالعه و کار کردهاند، مثبت است ولی تا به امروز ما بازخورد مثبتی مبنی بر حمایت از نهادهایی نداشتهایم که مدعی ایجاد تسهیلات مالی برای کارآفرینان هستند.
آیا این مجموعه در قالب ایده کسبوکار عادلانه فعالیت میکند؟
بله.
فرآیندهای شما تحت چه نظارتی است؟
فرآیندهای اقتصادی مهرباف زیر نظر حسابرسی اداره مالیات بررسی میشود. اداره بیمه هر ماه از مهرباف بازدید دارد و فهرست بیمهشدگان را تأیید میکند.
آیا تجارت عادلانه مجموعه را مؤسسه یا سازمانی تأیید کرده است، که مثلاً ویژگی خاصی به برند شما بدهد؟
طبق نظر بازار (مجموعه خریدارانی که از مهرباف خرید میکنند) قیمتهای مهرباف برای کالاهای خود بسیار عادلانه است و به همین دلیل ما توانستهایم بخشی از بازار را به کالاهای مهرباف اختصاص دهیم.
این امر چه مزایایی (از منظر بیزنسی و پیشبرد کارتان و تأثیرگذاری بیشتر) برای مجموعه دارد؟
ما توانستهایم با اعتماد بازار سفارشهای بیشتری بگیریم و در همین راستا از زنان بیشتری برای تولید کالا استفاده کنیم و بتوانیم در این شرایط سخت اقتصادی به زنان بیشتری برای ایجاد کار کمک کنیم.
برای جلب اعتماد مخاطبان و سرمایهگذاران (خیرین) احتمالی، چهکار میکنید و چه امکاناتی دارید؟
تولید کالاهایی با طراحیهای منحصربهفرد طراحان ایرانی، استفاده از نخهای ایرانی با کیفیت بالا و قیمتگذاری مناسب بر کالاها توانسته اعتماد مخاطبان مهرباف را در این سالها جلب کند. احترام به سلیقه مشتریان و در نظر گرفتن سلیقههای مختلف از مواردی بوده که طراحان در کارهایشان همیشه در نظر داشتهاند. یکی از فعالیتهای مهرباف از شروع کار مشارکت در بازارهایی بوده که از طرف سمنها یا خیریهها برگزار شده است و دلیل این امر مشارکت اقتصادی مهرباف در مراکزی است که در حوزه زنان و کودکان فعالیت میکنند که در اکثر این بازارها مهرباف توانسته مشترکان بیشتری را جذب کند.
نوآوری یکی از مؤلفههایی است که در موفقیت کسبوکارهای اجتماعی بر آن تأکید زیادی وجود دارد. در ایران (و شاید در همهجا)، اولین چیزی که از نوآوری به ذهن افراد متبادر میشود، نوآوری تکنولوژیکی یا استفاده از امکانات تکنولوژی است (و بهویژه آیتی و آیسیتی در کانون این توجهات هستند). نظر شما چیست؟
مهرباف از شروع کار خود سعی کرده است. به شکل سنتی عمل نکند؛ یعنی فقط نخواسته کاری راه بیندازد، بلکه برای کارش در شروع طرحی مدون با پیشبینی حداقل سه دوره پنج ساله نوشته است. در راستای تحقق کار از جوانانی کمک گرفته که اکثراً دارای دانش مدرن و تحصیلات دانشگاهیاند. در حوزه طراحی همه طراحان مهرباف جوانان خوشذوق و طالب کاری هستند که دانشآموخته رشتههای هنری و مسلط به استفاده از تکنولوژیهای روز هستند. برنامهریز اقتصادی مهرباف هرساله با استفاده از دانش خود در زمینه اقتصادی، برنامهریزی سالانه مهرباف را بر عهده دارد. مشاوران هنری مهرباف و گرافیستها همه دارای تخصصاند و برای نمونه کاتالوگهای مهرباف که هرساله از کار همان سال تهیه میشود با استاندارهای چاپ و رنگ بالا منتشر میشود.
از نظر تبلیغات نیز مسئول صفحات شبکههای مجازی با استفاده از دانش روز به این امر اشتغال دارد.
البته به دلیل مشکلات مالی، مهرباف نتوانسته از نظر تبلیغی کار خود را در سطح قابل قبولی مستند و ارائه کند و این ضعف از نظر مدیران مشکلی جدی است که باید به آن پرداخته شود.
اگر نوآوری را حیطههایی مانند روش مدیریت، روش جذب سرمایه (کمک)، جذب داوطلب، طراحی محصول و موارد دیگر بدانیم، مجموعه شما چه کارنامهای دارد؟
از نظر مدیریت شاید مواردی را نوآوری بدانیم که زیاد رایج و معمول نباشد ولی در مهرباف به آنها عمل شده است:
- مهرباف به کارکنان خود احترام میگذارد و از هرگونه خشونت کلامی و خشونت در اثر ایجاد رقابتهای کاری ناسالم پرهیز میکند.
- تعهد مالی مهرباف به کارکنانش به دلیل ایجاد امنیت روانی و اقتصادی بهطور منظم انجام میشود و اگر یک ماه با مشکلات مالی روبهرو شدیم و نتوانستیم سروقت به تعهداتمان عمل کنیم، آن را اعلام و از همه عذرخواهی میکنیم.
- ایجاد رشد و خلاقیت افراد تضمین شده است. کار طراحان و مسئولان اجرای طرح به نام خودشان ثبت خواهد شد.
- ایجاد فضای شاد و دوستانه در مهرباف باعث دلگرمی کارکنان است و از نظر روانی کمک زیادی به مجموعه میکند.
- گذراندن دورههای کارآموزی توسط دانشآموختگان رشتههای طراحی لباس در مهرباف میّسر است و بعد از آن دیدهایم که این افراد مایل به همکاری با مهرباف هستند که امیدواریم اینها بتوانند کارگاههایی بهتر از مهرباف را اداره کنند.
- در مورد جذب داوطلب نیز مهرباف تا به امروز توانسته است. برای زنان جوانی که میخواهند کارورزی کنند و اکثراً دانشآموخته رشتههای طراحی و دوخت هستند، فضای لازم را ایجاد کند. ضمن اینکه اگر در دوره کارورزی ایدهای از طرف این گروه برای تولید کالا در مهرباف ارائه شود، به نام خود این گروه و با استفاده از واژه ایده پردازان در کاتالوگهای مهرباف ثبت خواهد شد.
لطفاً رابطه مجموعه را با کاهش فقر
، هم از منظر اهداف بنیانگذاران و هم از منظر نتایج محقق شده، تشریح کنید؟
لطفاً در حد امکان (و در صورت تمایل) با عدد و رقم و با ذکر مثال درباره شرایط زندگی و معیشت جمعیت تحت پوشش مجموعه توضیح دهید.
همچنین، لطفاً (به صلاحدید خودتان و در صورت تمایل) درباره میزان تغییری که در وضعیت معیشت آنان از طریق ارتباط با مجموعه شما ایجادشده توضیح دهید.
مهرباف با ۵ نفر شروع به کار کرد و در حال حاضر با ۱۵ نفر در مجموعه مشغول به کار است: دو مدیر، یک حسابدار و دوازده نفر بافنده، خیاط و بافندههای دستی.
۳ زن جوان کارهای طراحی مهرباف را انجام میدهند که علاوه بر کار مهرباف قطعاً مسئولیتهای کاری دیگر نیز دارند، چون کارشان با مهرباف طراحی، دیدن نمونههای کار و تأیید نهایی کارشان است.
۵ زن بافنده در خارج از مهرباف در منازلشان به بافت و تولید کالا مشغول هستند.
دو مشاور هنری و یک مسئول مدیا به همراه گرافیست کاتالوگها نیز بهطور مقطعی با مهرباف همکاری دارند. البته مشاوران هنری در تمام جلسات حضور دارند.
ایجاد کار برای این گروه از زنان و داشتن درآمد مشخص (حقوق ماهانه یا حقوق مقطعی) قطعاً در هر وضعیت اقتصادی میتواند کمک مثبتی باشد. دادن حقوق حداقل وزارت کار به کارکنان دائم توانسته امنیت اقتصادی خانوادهها را به دنبال داشته باشد. بهطور مثال در این دوره هفتساله بعضی از خانوادهها توانستند ماشین بخرند، زنی توانسته بهطور مستقل برای خودش خانه بگیرد و با توجه به وضعیت ثابت اقتصادیاش در این هفت سال بهتنهایی از پس زندگیاش برآید. زنی که شوهرش اعتیاد دارد و آنها را ترک کرده است توانسته با کمکی که مهرباف برایش فراهم کرده و با اتکا به حقوق ماهانهاش خانهاش را عوض کند و در شرایط بهتری زندگی کند. اکثر زنان با آرامش بیشتری به دکتر زنان مراجعه میکنند و به مراکزی میروند که تمام هزینهها با استفاده از بیمههای اجتماعی برایشان رایگان است. رفتن به دندانپزشکی را در میان زنان میبینم، بهتر کردن تغذیه و توجه به آن و حتی چند زنی که ورزش را بهطور جدی دنبال میکنند. توجه به آموزش کودکان و شرکت آنها در کلاسهای ورزشی و زبان هم از مواردی است که در این سالها بسیار شاهد آن بودیم. بالا رفتن کیفیت زندگی و کم شدن سطح فقر را در این موارد میتوان دید.
در ضمن، یادآوری این نکته بسیار مهم است که با راهاندازی یک شغل در یک منطقه، افراد زیادی در یک محله، درگیر کار بیشتری میشوند. بهطور مثال فعالیت و تولید کالاهای مهرباف توانسته کار بسیار زیادی برای خشکشویی محله ایجاد کند یا پیک موتوری یا آژانس منطقه که فعالتر شدهاند.
لطفاً با ذکر مثالهای روشن در حد امکان با موانع ساختاری که سد راه مجموعه یا سرعتگیر پیشرفت آن بودهاند بگویید. جایی بوده که خسته و ناامید شوید؟
صادقانه بگویم که تا به امروز ناامید نشدم و هر روز هم با دیدن توان بالایی که زنان در ایجاد خلاقیت و تولید کالاهای بهتر دارند، خوشحال هم میشوم. ولی دلخور هم هستم، زمانی که مهرباف برای گرفتن یک وام از یک صندوق مخصوص کارآفرینان یک سال تلاش میکند ولی با توجه به تأیید کار از طرف مسئولان صندوق مزبور هیچ کمکی به مهرباف نمیشود. در جلسات مختلف ما مطرح کردیم که لااقل شرکت اینگونه کارآفرینیها که به نظرتان خودکفا هستند و اشتغالزا، در نمایشگاهها رایگان باشد یا اگر کارگاهی توانست در یک سال به تعداد کارکنانش اضافه کند و معضل بیکاری را بهبود ببخشد و فقر را کاهش دهد به آنها وام دهید ولی به این مسائل توجهی نشد. حتی نتوانستم مأمور اداره مالیات را قانع کنیم که برای رئیسش وضعیت مهرباف را توضیح دهد و معافیت مالیاتی بگیریم و …
اتفاقات جالبی در این سالها برایمان افتاده که ما را برای انجام کار و پیشبرد آن تشویق میکند. بهطور مثال مؤسسان مهرباف تا قبل از آن هیچگونه کار اقتصادی نکرده بودند و با بازار آشنا نبودند. با شروع کار مهرباف ارتباط ما با بازار شکل گرفت و طی این سالها اعتمادی بین مهرباف و فروشندگان به وجود آمد که نهتنها ما توانستیم با بازار کار کنیم و از نظر مالی مشکلی برایمان پیش نیاید بلکه در بسیاری موارد از مشورت مغازهدارانی بهرهمند شویم که سالهاست در عرصه تولید و فروش سابقهای طولانی دارند. محتوای کار، نوع گفتگوی رایج بین مهرباف و آنها و اعتمادی که در شروع کار به آنها شد، همه و همه باعث خشنودی و آرامش کار ما شده است.
امیدواریم بتوانیم با اتکا به انسانهایی که برای کار ارزش قائلاند و ایجاد کار را در جامعه مفید میدانند، مهرباف را نگه داریم و آن را گسترش دهیم. مسئولان مهرباف در این سالها به شکل عملی با این موضوع روبهرو شدند که فقط کار و داشتن هویت اقتصادی مستقل میتواند به بهبود وضعیت زنان و خانواده آنها کمک کند. پایین آوردن فقر بخصوص در میان زنان فقط با ایجاد اشتغال مناسب و در خور شأن آنها میسر است. با ایجاد شغل و به همراه آن کسب درآمد نهتنها زنان آسودهتر به مسائل زندگیشان میپردازند بلکه خانواده آنها نیز از این آسودگی روانی و اقتصادی بهرهمند میشوند امید داریم که بتوانیم بمانیم و در این راه تلاش بیشتری نیز خواهیم کرد.