محمد برقعی
چشم انداز ایران: برای ارزیابی مسئولان کوبا باید به معیاری دست یافت که ذهنها را به آن سامان نزدیک کند. به نظر میرسد برای نخست باید کوبای باتیستا را با کوبای پس از انقلاب و دوم کوبا را کشورهای امریکای لاتین با وضعیت مشابه مقایسه کرد.
در کوبای باتیستا ۷۰ درصد اقتصاد در دست شرکتهای امریکایی بود و چهار درصد زمینهای آن کشور در دست شرکت امریکایی یونایتد فوروت بود. در کوبای باتیستا مردم استقلال سیاسی نداشتند و تبعیض نزادی بیسابقهای وجود داشت.
در طوفانی اخیر در هائیتی هزار نفر کشته و یک میلیون نفر آواره شدند ولی در شرایط مشابه زیرساختهای مشابه چنان بود که حتی یک نفر هم کشته نشد. در سال ۱۹۹۱ که شوروی فروپاشی شد تا سال ۲۰۰۵ که چاوز با نفت ونزوئلا به کمک کوبا آمد سختترین دوران کوبا بود، ولی دکتر سعید رهنما در همین دوران شاهد بوده است که استادان دانشگاه کوبا که عضو حزب کمونیست بودند گه از سوءتغذیه گوشتی بر بدنشان نماند ولی در همان زمان دانش آموزان دبیرستانها از تغذیه کامل برخوردار بودند. در همان دوران بودجه خدمات اجتماعی کوبا از ۵۴ درصد گذشته کاسته نشد و این در حالی است که بودجه نظامی امریکا ۵۴ درصد کل بودجه امریکا بوده است.
انقلاب کوبا نه به امریکا وابسته بود و نه به شوروی؛ و کاسترو پس از انقلاب دست دوستی بهسوی امریکا دراز کرد اما مجموعه نظامی – صنعتی امریکا ( MILITARY INDUSTRYCOMLLEX) به امید سرنگونی رژیم جدید تحریمهای بیسابقهای را برقرار کرد و حتی بیش از ششصد بار برای ترور کاسترو برنامهریزی کرد که موفق نشد.
در کتاب براندازی نوشته استیون کینزر ترجمه دکتر فیضالله توحیدی که نشریه صمدیه آن را منتشر کرده است مطالب مهمی درباره کوبا آمده است که خواندنی است. کینزر که به اسناد محرنامه دسترسی داشته عمق نگرانی امریکاییان را از انقلاب کوبا شرح میدهد. به نظر میرسد آزادیهای نسبی سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ در ایران درست یک سال پس از انقلاب کوبا بوده است.
سردمدارن امریکا ازجمله نیکسون در کتاب جنگ حقیقی معتقد است ایران به رهبری مصدق عمیقترین ضربات را به منافع امریکا در منطقه و جهان وارد ساخت و به عبارتی کانون انقلاب بود؛ بنابراین آزادیهای نسبی با این هدف بود که مبادا انقلاب ناشناخته دیگری در ایران رخ دهد. البته در همین آزادیهای نسبی نشان داده شد که شاه حتی دکتر امینی تاجبخش و عاقد قرارداد کنسرسیوم را که خودش منصوبکرده بود و نه مجلس، برنتابید که درنتیجه قیام ملی ۱۵ خرداد شکل گرفت و سرکوب شد.
هاوانا دو بخش دارد: بخش قدیمی (توریستی) و بخش جدید (محل سکونت محلیها). خیابانهای پهن و تمیز و سرسبز دارد. مردم ظاهری بسیار تمیز دارند، ولی در پوشش آنها هیچچیز گرانقیمتی وجود ندارند.
پول رایج کوبا
در کوبا دو نوع پول رایج است: پزو قابل تبدیل[۲] که ویژه توریستهاست و تا سال ۱۹۹۴ که کوبا دلار امریکا را ممنوع کرده بود به آن دلار میگفتند و دیگری پزو ملی[۳] که پول رایج در میان مردم است. پزو قابل تبدیل (دلار) ۲۵ برابر پزو ملی است.
دستمزد در کوبا برای مستخدم نزدیک به ۲۰ دلار کوبا و استاد دانشگاه و متخصص معروف ۳۰ تا ۴۰ دلار (میان ۵۰۰ تا هزار پزو) است.
تأمین اجناس مورد نیاز مردم کوبا از سه طریق
بازار اجناس کوپنی: این اجناس از دکانهای مخصوصی که دولتی است و با ارائه دفترچه سهمیه خریداری میشوند. این دفترچهها پس از انقلاب حدود سال ۱۹۶۰ به مردم داده شد تا همه حداقل زندگیشان تأمین شود؛ که پس از سقوط شوروی از سال ۱۹۹۱ سهمیهها کاهش یافت.
بازار آزاد: برای تأمین مابقی نیازمندیهای مردم است و متوسط قیمتشان بیست تا سی برابر قیمت اجناس سهمیهای است که بیشتر کشاورزان به مغازهداران میدهند. (کشاورزان دو گزینه دارند: اگر از کمک دولتی استفاده کنند باید ۴۰ درصد محصولاتشان را به دولت با نرخ دولتی بفروشند. در غیر این صورت میتوانند همه مواد را خود تهیهکرده و همه محصولاتشان را در بازار آزاد بفروشند.)
بازار سیاه: اجناسی که از طریق غیرقانونی به فروش میرسند؛ که یا سوغاتی از کشورهای دیگر است مانند لباس و یا اجناسی که فروشندگان دکانهای دولتی آنها را دزدیدهاند.
اجناس لوکس: کالاهای وارداتی مانند شامپو، مشروبات الکلی، سیگار خارجی و لوازمخانگی مانند یخچال، میز و مبل، تلفن دستی باقیمتی بیش از کشورهای اروپایی و امریکایی به فروش میرسند.
قیمتها به نرخ کوبا
کرایه هتل شبی ۳۰ دلار، کرایه اتوبوس به دلار، کمتر از یک سنت، تاکسیهای قدیمی حدود ۴۰ سنت، تاکسیهای جدید توریستی ۱۰ تا ۱۲ دلار است.
احتساب ارز از چند طریق
- خدمات توریستی: این بخش برای آنها حکم درآمد نفت برای کشور ما و کشورهای نفتخیز را دارد. از همین روی پولسازترین مردم کسانیاند که با توریستها سر و کار دارند (دو میلیون توریست برای کشور ی با جمعیت ۱۱ میلیونی). ولی این ارز توریستی بسیار باارزش برای کوبا صدمات سنگینی به اخلاق و آینده جامعه میزند.
- مأموریت خارج از کشور: این امتیاز بیشتر شامل پزشکان میشود. (برخلاف تصور بسیاری و تبلیغات دولتی، پزشکی کوبا همیشه پیشرفته بوده است.) دولت بخش اصلی حقوق این پزشکان را برداشته و ده درصد حقوق آن را به آنان میدهد که همان رقم در کوبا درآمد چشمگیری است.
- کمک آشنایان ساکن خارج از کشورکه بیشترشان در امریکا هستند. سال گذشته کوباییهای امریکا دو میلیارد دلار برای وابستگانشان در کوبا فرستادند.
بحران کاغذ
در کوبا امکان یافتن دفتر یا کاغذ در مغازهها وجود ندارد. ادارات کاغذ مورد نیاز کارمندانشان را به آنها میدهند، نویسندهها از انجمنشان کاغذ تهیه میکنند و کاغذ دانشآموزان را مؤسسه آموزشیهایشان تأمین میکند.
وازدگی مردم کوبا از امریکا
عدم شیفتگی نسبت به امریکا و زندگی در آن در امریکای لاتین فراگیر است؛ زیرا همه آنان خاطرات تلخی از توسعهطلبی امریکا در کشور خود دارند. چند عامل اولیه این عدم شیفتگی در کوبا به این شرح است: پس از استقلال کوبا از اسپانیا در نیمه اول قرن بیست، امریکا کوبا را تبدیل به جانشینی خود کرد. دولت دستنشانده امریکا در کوبا دیکتاتور فاسد و بیرحمی بود که کوبا را محل عیش و عشرت کرد. دستاورد امریکا برای کوبا فساد و مافیا بود. با انقلاب سال ۱۹۵۹، مردم خود را از شر آن خلاص کردند. دو سال بعد سازمان سیا، لشکری از ضد انقلابیون کوبایی باهدف سرنگونی دولت انقلاب به آنجا فرستاد که مردم آنها را سرنگون کردند. سپس تحریمهای شدید امریکا، کوبا را در دامان شوروی انداخت؛ با سقوط شوروی، زندگی مردم با تحریمهای اقتصادی امریکا (که اروپا هم بعداً به آن پیوست) سخت شد و فقر را برای سالها عمومی کرد. همچنین نزدیک به ۶۰ سال است که دستگاه تبلیغاتی کشور علیه امپریالیست امریکا میگوید. آن را شیطانی معرفی میکند که هدفش سرنگونی دولت کوبا و برگرداندن دولت فاسد و دستنشانده دیگری مانند باتیستا است. مردم کوبا مشتاق رفتن به امریکا نیستند. چند سال پیش یک بچه ۱۰ ساله کوبایی با مادرش و جمعی دیگر به راه رسیدن به امریکا با کشتی فرار کرده بودند. کشتی غرق و فقط کودک نجات داده شد. پدر کودک در کوبا تقاضای برگرداندن فرزندش را کرد. کوباییان امریکا (دشمن خونین دولت کوبا)، به پدر وعده شغل و دو میلیون دلار سرمایه دادند ولی او نپذیرفت. داستان بالا گرفت و پای کاخ سفید به میان آمد. امریکاییان باور نمیکردند پدر بهشت موعود را رد کرده و بخواهد به جهنم کوبا بازگردد. حتی ال گور، معاون رئیسجمهور کلینتون، پیشنهاد کارت سبز به او داد تا آسوده در امریکا بماند، ولی پدر بازهم نپذیرفت.
یک بار کارتر در زمان ریاستجمهوریاش دروازه امریکا را برای کوباییان باز کرد. به امید آنکه چنان جمعیت وسیعی یکباره از کوبا به امریکا بگریزند که دولت کوبا سقوط کند، اما بعد معلوم شد کاسترو در زندانها را بازکرده و به تبهکاران و جانیان زیادی اجازه داده به امریکا بگریزند؛ تبهکارانی که سالها بلای جان امریکا شدند.
وطنپرستی مردم کوبا
مردم کوبا وطنپرست و مغرورند، به استقلال خود میبالند و مرتب میگویند: ما مانند شیلی، آرژانتین و السالوادور نیستیم که امریکا با کودتایی ما را نوکر خود کند. انقلاب کوبا از حمایت وسیع مردمی برخوردار بود. کوبا برای نجات کشورهای دیگر، در راه آزادی، مشارکت فعال داشته و نیروی رزمنده به یاری آنان فرستاده است. برای این منظور در همراهی با شوروی، به کشورهای مختلف آفریقایی ازجمله الجزیره، آنگولا، اتیوپیا، موزامبیک، گینه و یمن نیرو فرستاد.
مذهب در کوبا
مذهب اکثریت مردم کوبا کاتولیک است که با باورهای سیاهان آفریقایی (دین یوروبا) مخلوط شده است. از آن میان، باورهای متعلق به سیاهان نیجریه نقش پررنگتری داشته است. برای نمونه تصویر مریم مقدس با الهه دین سیاهان نیجریه، به نام اوچون (Ochún) یکی شده است. هرساله روز هشتم سپتامبر کوباییها جشنی برای این مریم خودشان برگزار میکنند. از اینروی با آنکه ۱۱ درصد جمعیت کوبا پیرو ادیان آفریقایی هستند، ولی ۸۰ درصد آنان برای کسب آرامش قلبی به پیشوایان دین آفریقاییان مراجعه میکنند.
با انقلاب کوبا مذهب ممنوع شد. در همان یکی دو سال ۸۰ درصد کشیشان به امریکا رفتند. دولت کمونیست کوبا به کلیساها اجازه فعالیت نداد و آنان را عامل سیا میخواند. با سقوط شوروی سختگیریها کم شد. در سال ۱۹۹۱ حزب اجازه عضویت معتقدین دینی را داده و در سال ۱۹۹۲ رسماً اعلام شد که کوبا دیگر کمونیستی نیست. از آن پس کلیساها فعال شدند. سال ۱۹۹۸ پاپ جان پل از کوبا دیدار کرد. برقراری رابطه کنونی کوبا و امریکا به میانجیگری پاپ انجام شده است. گفتنی است اسقفهای کاتولیک در دهه ۹۰ بهشدت تحریمهای امریکا علیه کوبا را محکوم کرده، حتی توانستند مواد غذایی و دارو را از فهرست تحریمها بردارند، اما سالها سرکوب دین و راندن آن از صحنه سیاست و اجتماع اثر عمیقی در باورهای مردم گذاشته است. طبق آمار تنها بین ۱.۵ تا ۳ درصد مسیحیان به مراسم مذهبی میروند. ۲۴ درصد مردم کوبا بیدین هستند. کوبا چند هزار یهودی هم دارد که اکثراً پس از انقلاب از کوبا رفتند. مسلمانان هم در حدود ۱۵۵۰ نفر هستند (۹۰۰ نفرشان پاکستانیاند).
کاسترو و انقلابش
کاسترو شخصیتی کاریزماتیک داشت. سخنران توانمندی بود که میتوانست جمعیت را مسحور کند. کسی نیست که با نفرت و خشم از او یاد کند.
یکی از ویژگیهای امریکای لاتین، آمیختگی نژادها است. کاسترو برای رفع تبعیض نژادی تلاش بسیار کرد و قوانین سختی در این باره وضع کرد. سالهاست که در کوبا نشانی از تبعیض شغلی و تحصیلی وجود ندارد. درهمآمیختگی نژادی در کوبا بسیار چشمگیر است. همه خود را کوبایی میدانند. تجلی این همجوشی در هنرهای کوبا دیده میشود.
کاسترو بیسوادی را برانداخت. بسیج ۲۷۰ هزارنفر داوطلب، ظرف دو سال ریشه بیسوادی را کندند. کاسترو سطح دانشگاهها، بهویژه پزشکی و مهندسی را افزایش داد. به هنر یاری بسیار کرد. روستاییان مانند تمام مردم کوبا نیازهای اولیهشان تأمین است، از مدرسه تا بهداشت، برق، آب و جاده؛ چون خاک حاصلخیز است و هوا همیشه بهارو ازنظر غذایی هم خودکفا هستند.
چالش بین چهگوارا و کاسترو
چهگوارای آرمانگرا عقیده داشت کوبا با چین پیوند دوستی ببندد، چون چین در امور کوبا دخالت نخواهد کرد، ولی کاسترو معتقد بود که بدون کمک همهجانبه شوروی، کوبا توان ایستادگی در برابر دولت امریکا را ندارد. چهگوارا میگفت ما یکی از اقمار شوروی خواهیم شد، عضوی از یک امپراتوری که هر عضو آن نقشی را بر عهده دارد؛ ما شِکر این مجموعه را تأمین میکنیم. این یعنی تکمحصولیشدن و این نوع اقتصاد، استقلال ما را از بین میبرد. کاسترو در مقابل میگفت درست است که چین نه ما را تکمحصولی میکند، نه مطیع، اما حاضر به دفاع از ما نیست. سیاست کلی او در جهان این است. درنهایت آرمانگرای آرژانتینی به دنبال انقلاب جهانی رفت و در ۳۹ سالگی در بولیوی جان باخت، بیآنکه موفق به جلب همراهی مردم کوبا شود.
چه بر سر اقتصاد کوبا آمد؟
خیلی زود پس از پیروزی انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹، امریکا کوبا را تحریم کرد. شوروی به کمک کوبا آمد و بزرگترین خریدار شکر آن بود. با سقوط شوروی در سال ۱۹۹۱ کمکهای بیدریغ آن قطع شد و دوران سخت اقتصادی کوبا آغاز شد. تحریمها زندگی را بر کوباییها سخت کرد؛ نبود وسایل یدکی برای تعمیر ماشینهای امریکایی، فقدان مالی برای تعمیر ماشینآلات روسی، کمیابی ماشینآلات کشاورزی، مصالح ساختمانی و ماشینآلات مورد نیاز کارخانهها ازجمله این فشارها بود. در یک کلام فقر فراگیر شد بهطوریکه دولت توان دادن یارانهها را هم بهطور کامل نداشت.
در سال ۲۰۰۵ چاوز در ونزوئلا به قدرت رسید، کسی که کاسترو را الگوی خود و امریکا را دشمن امریکا لاتین میدانست. ازجمله کمکهای او به کوبا دادن روزانه ۱۱۰ هزار بشکه نفت بود. در مقابل آن قرار شد ۴۴ هزار متخصص کوبایی برای کمک به ونزوئلا بروند.
از سال ۲۰۰۸ اروپا تحریمهای خود را لغو کرد. کمپانیهای اروپایی با علم به جاذبه گردشگری کوبا شروع به ساختن هتلهای زیبا و بازسازی هتلهای قدیمی در هاوانا کردند.
این سرمایهگذاریها در حوزههای دیگر اقتصادی نیز ادامه یافت. در سال گذشته صادرات کوبا به کشورها چنین بود: ۱۷.۷ درصد به کانادا، ۱۶،۹ درصد به چین، ۱۲،۵ درصد به ونزوئلا، ۹ درصد به هلند و ۵،۹ درصد به اسپانیا. عمده این ارقام صادراتی عبارتاند از: شکر، ماهی و همه محصولات دریایی دیگر، روی، سیگار، دارو و قهوه و در مقابل واردات کوبا به نفت، ماشینآلات و پوشاک محدود است.
دولت به سرمایهداری محدود تن داد. ازجمله از سال ۲۰۱۰ اجازه بازسازی خانههای دولتی در دسترس مردم را به آنها داد. از سال ۲۰۱۱ خریدوفروش خانه را آزاد کرد. از سال ۲۰۱۲ مواد ساختمانی ارزان را در اختیار مردم گذاشت و حتی به آنها یارانه داد.
چنین شد که سرمایهگذاران امریکایی به دولتشان فشار آوردند که کوبا با جاذبه عظیم توریستیاش را از دست ندهد که به سود شرکتهای کانادایی، چینی و اروپایی تمام میشود. نسل دوم و سوم کوباییهای مهاجر، مانند نسل اول، به دنبال انتقام از دولت کوبا نیستند و ترجیح میدهند به کشور خود با خیال راحت سفر کنند و در آنجا سرمایهگذاری کنند. با درنظر گرفتن این شرایط است که دیری است دولت امریکا اهمیتی به سفر غیرمجاز شهروندانش از طریق کشورهای دیگر نمیدهد. در حقیقت در سال ۲۰۰۹ اوباما، در سفرش به ترینادا، اعلام کرده بود که ما باید سیاستمان را نسبت به کوبا تغییر دهیم. در سال ۲۰۱۳ در مراسم تدفین ماندلا با رائول کاسترو، برادر فیدل، دست داد؛ امسال هم میانجیگری پاپ را پذیرفت و گفت تحریمهای ۵۰ ساله گذشته کاری نکرده است. او نوید داد بهزودی تحریمها را برداشته و دو کشور سفارتخانههای خود را برقرار میکنند ولی هزار مانع بر سر راه است. کنگره در دست جمهوریخواهان به همراه دو نماینده صاحب نفوذ کوبای الاصل در میانشان مدافع تحریمها هستند.
.[۱] متن کامل در وبسایت چشمانداز ایران: meisami.net
[۲]. Convertible Peso_CUC
[۳]. National Peso_CUP