بنا داشتیم یادی کنیم از سه بنیان‌گذار شهید محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان. طرح اولیه را با زنده‌یاد هدی صابر در میان گذاشتیم. هدی داوطلب شد و با کمال میل پذیرفت و کاری کرد کارستان. او علاوه بر مطالعه و گردآوری منابع موجود با همه کسانی که با این سه بزرگوار مأنوس بودند به گفت‌وگو نشست. این ویژگی ستودنی هدی بود که وقتی کاری را می‌پذیرفت تا سرانجام آن را رها نمی‌کرد و مجدانه کار را به پایان می‌رساند.
تلاش‌های هدی درباره سه شهید، کتابی ششصد صفحه‌ای شد با نام «سه هم‌پیمان عشق». علت نام‌گذاری کتاب این بود که سعید محسن بعد از اقامه هر نماز این دعا از حضرت علی (ع) را می‌خواند: «پروردگارا! هم‌پیمان عشق با نیایش و دعامندی شب زنده‌داری می‌کند، درحالی‌که غافل، از غفلت خود هم غافل و هم در خواب است».
اردیبهشت ۱۳۸۸ سه هم‌پیمان عشق منتشر شد و تا کنون هزاران نفر از آن بهره‌مند شده‌اند. هم‌زمان با روند آماده‌سازی کتاب سه هم‌پیمان عشق، بر آن شدیم ویژه‌نامه‌ای درباره جهان‌پهلوان تختی منتشر کنیم تا از روش، منش و اخلاق پهلوانی او یادی کرده باشیم. تا آن زمان در نشریه با زنده‌یادان حسین شاه‌حسینی و حسن خرمشاهی، فعالان نهضت ملی، درباره تختی گفت‌وگو کرده بودیم و در نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شده بود، اما در ادامه توفیقی نداشتیم؛ چراکه جدیت و پیگیری خاصی می‌طلبید. از هدی درخواست کردیم تا در تهیه این ویژه‌نامه همکاری کند. هدی باز هم سنگ تمام گذاشت و با همه دوستان و نزدیکان جهان‌پهلوان به گفت‌وگو نشست. ویژه‌نامه تختی در زمستان ۸۸ به همت هدی منتشر و در کارنامه درخشانش سند ماندگاری شد. هدی در زندان بود که خبر درگذشت مهندس سحابی و چگونگی عروج جان‌گداز و شهادتگونه هاله را شنید و ناآرام شد. در پی اعتصاب غذا و تأخیر در اعزام به بیمارستان هدی نیز عروجی شهادتگونه داشت.
کلمات گویای سیری که بر این سه عزیز گذشت نیست…
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد■
